نزدیک ترين تجربم به سكس وقتی بود که دوست بابام با زن و بچش اومده بود خونمون، دخترش دستاشو با صابونی که من باهاش جق میزدم شست.
انباری شخصیمه:)
نزدیک ترين تجربم به سكس وقتی بود که دوست بابام با زن و بچش اومده بود خونمون، دخترش دستاشو با صابونی که من باهاش جق میزدم شست.
ی بارم بچه فامیلو داشتم رو تاب هُل میدادم
خواهرش اومد گفت عمو منم بکن
خواهرش اومد گفت عمو منم بکن
ن حصله خودمو دارم ن رفیقامو ن خانوادمو ن مشروب میخوام ن گل ن خنده ی از ته دل میخام ن باشگاه ن اکیپ میخوام ن مسافرت ن روتین پوستی میخوام ن مدیتیشن ن ارزوهای بزرگی دارم ن امید به آینده ن مدرک تحصیلیم برام مهمه ن شغلم ن گوجه سبز میخام ن لواشک ن قدم زدن ارومم میکنه ن دراز کشیدن ن سیگار دلم میخواد ن استیک ن دلم سکس میخواد ن مهمونی
من ترو میخام.
من ترو میخام.