در آن سویِ ماه'
143 subscribers
205 photos
1 video
1 link
Download Telegram
« دیدمت با دیگری گویا که مُردم یک نگاه،
بردی از دنیا مرا، انا الیه راجعون‌ »
-زهراعسگری
عيناك أول أفراحي وآخرها...

+چشم‌هایت اولین و آخرین شادمانی‌های من‌اند...
اگر می‌دانستی چقدر دوستت دارم لبانت به تبسم بدل می‌شدند و چشمانت سپیده دم...

-غادة السمان
تنهایی‌ات را بردار و بیا نترس ،گرفتارِ محنت نمی‌شویم. تنهایی تو با تنهاییِ من سخن خواهد گفت و ما سکوت خواهیم کرد...

-عزیز نسین
« و من خودم را با خستگی تمام از میان این فصل عبور می دهم، فقط به این امیدِ نورِ  کم سویی که در دوردست ها می درخشد. »

-نامه اولگا کنیپر
زندگی میکشد آخر به کجا کارت را
باید از دور تماشا بکنی یارت را
روز دیدار،خودت را به ندیدن بزنی
شب ولی دوره کنی لحظه دیدارت را

-ابراهیم زمانی
چشم‌هایش همه‌ی آن چیزی را که صدایش نمی‌توانست، به من گفت. ما هزاران کلمه باهم حرف زدیم؛ بی‌آنکه واژه‌ای گفته باشیم.

- میا شریدن
ای بر پدرت دنیا، آهسته چه ها کردی..
زمان‌هایی پیش می‌آید عزیزدلم، که متقاعد می‌شوم برای هیچ‌گونه ارتباط انسانی، مناسب نیستم.
-نامه‌‌یی از‌ کافکا
‌کاش می‌شد فکرم را برایت بفرستم که یک روزِ تمام پر از تو بوده است.

-نامه آلبرکامو به ماریا کاسارس
من با نگاهم حرف زدم؛
تو، چشم‌هایت کر بود.
دوست داشته شدن
از سوی کسی که دوستش میداری آن حس و حالتی است
که در واژهٔ عام و عادیِ خوشبختی نمیگنجد ...!
-محمود دولت آبادی
جمالش را نمیبینم، خیالش می‌کشد من را.
امید است دِگر، ناگهان در میان یخ ها جوانه می‌زند،
هر چه هم که اندوه که در هم تنیده باشد،
جوانه سبز امید راه خود را به دل انسان باز می‌کند.