آدم های درون گرا معمولن خیلی عمیق هستن ولی کندن و سرعت تصمیم گیری به نسبت پایینی دارن و همه ی جوانب رو در نظر میگیرن ...

آدم های برون گرا معمولن خیلی کمتر عمیق میشن ولی سرعت عمل بالاتری دارن و توی گرفتن تصمیمات سریعتر و هیجانی تر عمل میکنن...

توی یه سازمان به هر دو تایپ شخصیت نیازه

@purecoder_ir

توی اولین شرکتی که استخدام شدم، روز اول مدیر با یه ژست خیلی خاصی بهم گفت: شما برنامه نویس اندروید استدیو هستید ؟

من هم برای اینکه ناراحت نشه، گفتم: آره

خیلی بلند پرواز بود و می‌خواست با گوگل رقابت کنه

چند ماه بعد تمام پرسنلش فرار کردن ولی خودش همچنان در مدار موفقیت خودش میچرخه و میگه من یه روزی موفق میشم

پ.ن: پکیج های اساتید موفقیت رو به صورت دزدی نگاه می‌کرد

@purecoder_ir

وظیفه ی اصلی یه برنامه نویس نوشتن کد نیست، حل کردن problem هست.

این دو تا خیلی باهم فرق دارن.

@purecoder_ir

وقتی صحبت از حل problem میکنیم،‌‌ منظور اینه که یه برنامه نویس‌ باید با اعضای مختلف سازمان (کل سازمان و نه فقط برنامه نویس های دیگه ) به بهترین شکل ممکن communication داشته باشه و در درجه اول problem رو به بهترین شکل ممکن بشناسه و بعد بهترین solution رو ارائه بده.

ما خیلی وقت ها هنوز problem رو به خوبی نشناختیم و تحلیل نکردیم، میریم توی کد...

کدنویسی بخش کوچیک و اتفاقن راحت کار یه برنامه نویس هست، بخش مهم و اصلی تعامل و حل موثر مساله با همکاری دیگران هست به نحوی که بیشترین سود رو به بیزینس برسونه.

یک برنامه نویس باید هدایت گر و چراغ راه بیزینس باشه و نه صرفن یه کدنویس که هر چیزی ازش میخوان رو بدون بینشی در مورد بیزینس پیاده میکنه .

@purecoder_ir

انسان از ‌وقتی که زبان رو اختراع کرد و تونست منظور خودش رو به بقیه برسونه و بعدش هم تونست تجربیات خودش رو مکتوب کنه تا نسل های بعدی ازش استفاده کنن، شروع به پیشرفت و ایجاد تمدن های بزرگ کرد.

وگرنه هنوز هم ما توی جنگل ها زندگی می‌کردیم و هنوز صب به صب به شکار میرفتیم.

تفاوت کلیدی انسان با بقیه موجودات جایی بود که انسان از صفر شروع به تجربه کردن نمی‌کرد و تجربیات قبلی ها رو برمی‌داشت و به اون ها اضافه می‌کرد.

به این شکل علوم شکل گرفتن و علم چیزی جز تجربه ی انسان های قبلی نبود.

اساسن چیزی به اسم تئوری توی دنیا وجود نداره.(اگر استثنا ها رو در نظر نگیریم، برای مثال شاید ریاضیات یک علم تجربی نباشه، ولی اون هم برای کمک به علوم تجربی توسعه پیدا کرد)

ما یا باید از علومی که نسل های قبلی برامون به جا گذاشتن استفاده کنیم و یا محکوم به تجربه کردن از صفر هستیم.

@purecoder_ir

پترن Factory Method رو بلدید ؟

حالا بگید Simple Factory به چی میگن؟

پ.ن: توی Gang of Four نیست

@purecoder_ir

اگه آپ رو ۱۰۰۰ تیکه هم کنید و به ۱۰۰۰ تا پروژه ی مجزا تقسیمش کنید، تا وقتی که با method call (local procedural call) با هم ارتباط میگیرن و همشون توی یه واحد (unit) کامپایل و deploy میشن، باز هم اپتون monolith هست.

@purecoder_ir

توی فلاتر به جای اینکه چندین استیت منجمنت رو یاد بگیرید, مفاهیمی مثل
☑️Reactive Programming (stream)
☑️Stateful & State lifecycle
☑️InheritedWidget(InhertiedModel , ...)
☑️BuildContext
☑️Element Lifecycle

رو یاد بگیرید که خودتون بتونید سولوشن های بهتر ازایه کنید.

وگرنه تا قیامت بشینید بگید که ریورپاد 1 میکروثانیه نسبت به بلاک سریعتره یا بلاک از گت ایکس سریعتره یا ... فایده ای نداره و دردی رو دوا نمیکنه😅😅😅

@purecoder_ir

بهترین حالت برای بیزینس لاجیک اینه که تیکه تیکه نشه و یا کاملن سمت سرور باشه و یا کاملن سمت فرانت.

بنابراین وقتی که بیزینس لاجیک رو سمت سرور میگذاریم, معماری های domain centric مثل clean یا onion یا hexagonal برای اپ موبایل اضافه کاریه.

اگه اپمون کلن بیزینس لاجیک خاصی نداشته باشه و در حد CRUD و data محور باشه, این معماری ها برای بکند هم اضافه کاریه.

@purecoder_ir

دوستانی که توی نظر سنجی اول (زمان بر بودن)، آره رو انتخاب کردن و توی نظر سنجی دوم (مرتبط بودن با معماری)، نه رو انتخاب کردن...دلیلشون رو زیر این پست کامنت کنن..