مانى
1.13K subscribers
521 photos
676 videos
158 files
2.06K links
Download Telegram
Forwarded from مانى (Mani Monajemi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشک رازیست 
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود...

قلم: #احمد_شاملو
آوا: #مانى_منجمى
#خرداد_٩٧
#روانسازه ائتلاف روان، فلسفه و هنر @Psychonstruct
مانى pinned an audio file
Audio
In Love
Kiyarash Sanjarani
چرا درمانده‌ایم!؟

ما ایرانی‌ها با تمامی ابزار قدرت‌مان ترسو هستیم و شجاعت را در مورد اخلاق خیلی لازم نمی‌دانیم. شاید ریشه‌اش این باشد که ایرانی جماعت معمولا از امنیت بی‌بهره بوده، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی و خانوادگی و بالاتر از همه امنیت معیشتی...

خودمحوری و برتری‌جویی ما باعث شده حتی وقتی در موقع نیاز مشاوری برای خود انتخاب می‌کنیم بدون آنکه خودمان بخواهیم کارمان با مشاور به جدل می‌کشد. چه در حقیقت مشاور می‌گیریم که تاییدمان کند نه راهنمایی.

من در کاستی‌ها و نقصان‌ها، مرزی بین دولت و مردم قائل نیستم و باور دارم محال است سخت‌گیرترین دولت‌ها هم بتوانند و یا جرات کنند خارج از بستر فکری مردم اقدام به انجام کاری بکنند باور بفرمایید بزرگواری از خودمان است...!!

حالا کارمان به جایی رسیده که وزارت ارشاد می‌گوید ایران از نظر برخورداری از امکانات میراث فرهنگی و جهانگردی جز پنج کشور اول دنیاست اما سهم‌مان از درآمد جهانگردی یک‌هزارم آن است

حکومت در بدترین وضعش باز برخاسته از همین مردم است و حداقل نگاه داشته شده از همین مردم

یاد اول انقلاب می‌افتم که واقعا خیلی‌ها باور کرده بودند که دیگر نیازی به پلیس و دادگستری و به تبع آن زندان ندارند. زندان‌ها را قرار بود موزه و پارک کنیم و دانشگاه. حالا ببینید کار به کجا کشیده که معاون فرهنگی تربیتی زندان‌های کشور محاسبه کرده که در هر 52 ثانیه یک نفر راهی زندان می‌شود و بین خروجی آن و تعداد واردین هیچ تناسبی وجود ندارد.

#چرا_درمانده‌ایم
#حسن_نراقی
@Psychonstruct
در بسیاری از بیمارانی که با آن‌ها آشنا شده ام افسردگی از جهات متعدد با خودبزرگ پنداری همراه بود.گاهی در نتیجه در هم شکستن خودبزرگ پنداری بر اثر بیماری، از کارافتادگی، یا سالخوردگی، افسردگی بروز می کند. در مورد زن مجرد، همراه با پیرتر شدن او سرچشمه های بیرونی تأییدکننده اش نیز آرام آرام رو به خشکی می‌روند. دیگر از تأیید مداوم جذابیت اش خبری نیست.


تأییدی که پیش تر همچون عامل مستقیم پشتیبانی کننده‌ای جای نبود آئینه واری مادرش را پر می‌کرد. در ظاهر، به نظر می‌رسید که نومیدی‌اش در مورد پیر شدن به واسطه نبود رابطه جنسی باشد، اما در درون، اکنون نخستین نشانه‌های ترس از رها شدن به حال خود نمایان می شدند و این زن هیچ پیروزی تازه ای نداشت که او را در مقابله با این نشانه ها یاری کند. تمام آیینه‌های جایگزینش شکسته بودند. یک بار دیگر همانند دختر کوچک درمانده و سردرگمی بود پیش روی مادرش ایستاده بود و در چهره او نه خودش، بلکه تنها گم گشتگی مادر را می دید.


مردان نیز، حتی اگر یک رابطه عشقی تازه توهم جوانی را برای مدت کوتاهی برایشان زنده کند و به این ترتیب مراحل کوتاهی از شیدایی را در نخستین برهه های افسردگی ناشی از پا به سن گذاشتن شان جای دهد، غالبا پیر شدن را به گونه ای مشابه تجربه می کنند.

منبع:در جستجوی کودک فراموش شده
نوشته:آلیس میلر
@Psychonstruct
همگان بر این باورند که گفت وگو قلب هر رابطه موفق است، اما در فرهنگ ما معمولا
معنای واقعی این حقیقت به درستی تصویر نمی شود. در تفکر رمانتیک، دو طرف به طور غریزی یکدیگر را درک می کنند و گفت‌وگو خود به خود و به صورت روان جریان می یابد. از نظر طرفداران این مکتب، تعیین راه و روش برای گفت وگو با رجوع به یادداشت‌ها یا شرکت در کلاس مثلا «چگونه با شریک زندگی خود گفت وگو کنیم» بسیار لوس و بی معناست. اما در واقع سر و سامان دادن به این جنبه رابطه احتیاج به سعی و تلاش فراوان دارد.

ما اغلب تلخ و ساکت کنار هم می نشینیم، موضوعات حساس را دور می زنیم و به مسائل مهم و سرنوشت ساز که می رسیم، کارمان به داد و بیداد و دعوا می کشد. از نشانه های دردناک نداشتن مهارت در گفت وگو تمایل به قهر کردن است. در حقیقت قهر کردن ترکیبی است از خشم فزاینده و بی میلی به بیان علت این خشم: یعنی فرد ناامید می خواهد درکش کنند، اما در عین حال سرسختانه به سکوت می چسبد. این اتفاق فراوان رخ می دهد و نشان می دهد که گفت وگوی خوب آسان نیست و به مدیریت دقیق نیاز دارد.

منبع:آگاهانه دوست داشتن
نوشته: مؤسسه مدرسه زندگی
@Psychonstruct
تنهايی از آن نيست که آدم کسانی را در اطراف نداشته باشد، از اين‌ست که آدم نتواند چيزهايی را منتقل کند که درست می‌پندارد، از اين‌ست که آدم صاحب عقايدی باشد که برای ديگران پذيرفتنی نيست.

اگر انسان بيش از ديگران بداند،
تنها می‌شود!

#کارل‌_گوستاو‌_يونگ
@Psychonstruct
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روان نژندى (افسردگى، اضطراب) يك نعمت است، چون ما را وادار ميكند، به خويشتن مان بنگريم؛ به درون مان

@Psychonstruct
پافشاری بر عریان کردن تمام و کمال شخصیت خود در همه جا و همه وقت نشانه صداقت نیست. خوددار بودن و تاحدودی حد و مرز داشتن و تعهد به اصلاح مواضع خود، به همان میزان افشای اسرار، نشانه عشق است. آن کسی که تحمل شنیدن راز دیگری را ندارد و آن کسی که به بهانه «صادق بودن» رازهای دردناکی را برای دیگری فاش می کند که دیگر نمی توان از یادشان برد، هیچ کدام به نفع عشق کار نمی کنند. همان طور که هیچ پدری مادری همه حقایق را به کودکش نمی گوید، ما نیز باید به طور مستمر میزان اطلاعاتی را که به شریک زندگی خود می دهیم، کنترل و اصلاح کنیم. اگر کسی شک کند (که معمولا در یک رابطه خوب باید هم این طور باشد) که آیا شریکش درباره افکارش دروغ می‌گوید، آیا درباره شغل او نظر واقعی اش را ابراز می کند و آیا راست می گوید که شب قبل کجا بوده یا نه، بهتر است جبهه نگیرد و نقش بازرس سمج را بازی نکند، حالا هرقدر هم که وسوسه این کارها را داشته باشد.

درعوض بهتر و عاقلانه تر و عاشقانه تر این است که وانمود کند اصلا نه چیزی دید، و نه چیزی شنیده است. ما باید سیاستمدارانه رفتار کنیم و برای رسیدن به اهداف بالاتر، هر چه دل مان خواست نگوییم و نپنداریم و انجام ندهیم. باید حواسمان به نیروهای احساسی و هورمونی و متناقضی باشد که به هزار و یک شکل ما را به بیراهه های جنون آمیز می‌کشند. میدان دادن به هر کدام از این نیروها به معنای خداحافظی با زندگی آرام و عاقلانه است. اگر نتوانیم گه گاه در درون ناراضی باشیم و در بیرون حفظ ظاهر کنیم، هرگز نمی توانیم به هدف های بزرگ زندگی بپردازیم - مخصوصا درباره موضوعاتی مثل این که فرزندان مان را از سرمان وا کنیم، از همسرمان جدا شویم یا خیانت کنیم. توقع این که احساسات مان همواره مثل ستاره قطبی راهنمای ما در زندگی باشد توقع زیادی است.

ما ملغمه ای از ترکیبات شیمیایی گوناگون هستیم و در برهه هایی که عقل مان کار می کند باید به اصول و قواعدی پایبند باشیم. باید خیلی ممنون باشیم که دنیای بیرون گاهی با آنچه در قلب مان می گذرد در تضاد است، این تضاد احتمالا نشان می دهد که در مسیر درست گام بر می داریم.

منبع:آگاهانه دوست داشتن
نوشته: مؤسسه مدرسه زندگی
@Psychonstruct
ارتباط موفق یعنی بتوانیم خصوصیات احساسی و روانی خود را به روشنی برای دیگری توصیف کنیم، یعنی به طور خاص قادر باشیم جنبه های منفی، موذیانه و ناجور شخصیت خود را برای شریک زندگی مان طوری توضیح دهیم که علاوه بر این که خوب درک مان کند، با ما همدردی هم بکند. شریک ماهر معشوق خود را به شیوه‌ای سنجیده، اطمینان بخش و مهربانانه، به دور از احساسات شدید یا بحث و جدل، با جنبه های ناسازگارانه‌ شخصیت خود آشنا می کند و زنگ خطر را برایش به صدا در می آورد (درست مثل راهنمای توری که جهانگردان را از مناطق پرخطر دور می کند) و این کار را به شیوه ای انجام می دهد که عزیزش وحشت نکند، بلکه بیشتر درکش کند و حتی بتواند او را بپذیرد و ضعف هایش را نادیده بگیرد.


ما به طور غریزی مهارت چنین گفت وگویی را نداریم، چرا که نمی توانیم مشکلات درون خودمان را درک کنیم، با آنها کنار بیاییم و از وجودشان شرمنده نباشيم. بنابراین در موقعیتی نیستیم که بتوانیم شخصیت خود را به شیوه‌ای سالم به کسی معرفی کنیم که دوستش داریم. بعضی وقت ها تمام روزمان را پای اینترنت تلف می کنیم، به فرد دیگری تمایل پیدا می کنیم، در گردابی از حسادت به همکار موفق مان گرفتار می‌شویم یا از تصمیم احمقانه و شهرت طلبانه سال گذشته خود احساس پشیمانی و نفرت می کنیم. گاهی وقت ها هم ترس از آینده لال مان می کند. خلاصه اوضاع خراب می شود. انگار همه امیدمان را از دست می دهیم و فکر می کنیم عمرمان را به کل تلف کرده ایم. احساسات ما چنان پیچیده و ناشناخته هستند که نمی توانیم هر روز آنها را طوری جلوی شریک زندگیمان پهن کنیم که او بتواند آن ها را با آرامش بفهمد و بزرگوارانه بپذیرد.


منبع:آگاهانه دوست داشتن
نوشته: مؤسسه مدرسه زندگی
@Psychonstruct