Forwarded from تجربههای روانپزشکانه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تجربههای روانپزشکانه
🗞 بخش سوم و پایانی مقالهی سیگار
اهمیت ترک سیگار برای بیماران روان
بیمارانی که سیگار را ترک میکنند، میتوانند بیماریهای مرتبط با دخانیات را محدود کنند، از اثرات ناخوشایند ترک نیکوتین و ولع مصرف جلوگیری کنند و عمر طولانیتری داشته باشند. این مزایا هنوز هم برای بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی به دست نیامده است. اولویت روانپزشکان باید کمک به بیماران مبتلا به بیماریهای روان در تجربهی این مزایا از طریق کمک به آنها در مدیریت اختلال مصرف دخانیات باشد.
نتیجهگیری
روانپزشکان با توجه به نقش و مهارتهای منحصر به فرد خود، نقش مهمی در کاهش میزان بالای مصرف سیگار در میان افراد مبتلا به بیماریهای روانی دارند. این نقش شامل غربالگری مصرف دخانیات، ارائه داروهای ترک سیگار و مشاوره مناسب است. همچنین، برنامههای آموزشی دستیاری باید به توسعهی مهارتهای لازم برای درمان اختلال مصرف دخانیات در میان دستیاران توجه ویژهای داشته باشند تا بیماران مبتلا به بیماریهای روان نیز از مزایای ترک سیگار بهرهمند شوند.
📎 پایان. ۳/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
اهمیت ترک سیگار برای بیماران روان
بیمارانی که سیگار را ترک میکنند، میتوانند بیماریهای مرتبط با دخانیات را محدود کنند، از اثرات ناخوشایند ترک نیکوتین و ولع مصرف جلوگیری کنند و عمر طولانیتری داشته باشند. این مزایا هنوز هم برای بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی به دست نیامده است. اولویت روانپزشکان باید کمک به بیماران مبتلا به بیماریهای روان در تجربهی این مزایا از طریق کمک به آنها در مدیریت اختلال مصرف دخانیات باشد.
نتیجهگیری
روانپزشکان با توجه به نقش و مهارتهای منحصر به فرد خود، نقش مهمی در کاهش میزان بالای مصرف سیگار در میان افراد مبتلا به بیماریهای روانی دارند. این نقش شامل غربالگری مصرف دخانیات، ارائه داروهای ترک سیگار و مشاوره مناسب است. همچنین، برنامههای آموزشی دستیاری باید به توسعهی مهارتهای لازم برای درمان اختلال مصرف دخانیات در میان دستیاران توجه ویژهای داشته باشند تا بیماران مبتلا به بیماریهای روان نیز از مزایای ترک سیگار بهرهمند شوند.
📎 پایان. ۳/۳
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from لیمو پروکسی🍋پروکسی برای دانلود و آپلود
هیچگاه کسی را مسخره نکنید شاید او قهرمان دنیای خودش باشد.
جهان پهلوان تختی
جهان پهلوان تختی
Forwarded from امیرحسین کمیجانی
تعارض میان زنانگی و رشد فردی
پدیدهی آشنایی است در زنان که به هنگام خشم و جاییکه لازم است بر حق خود پافشاری نمایند به خود میلرزند و خود را گم میکنند. در آن لحظات آنها گاهی خشم درونشان را در "مقابل" با زنانگی ادراک مینمایند؛ زنانگی گویی در ذهن آنها با تمامیِ مظاهر خشم و فاعل بودن در تقابل قرار میگیرد. این تقابل از یک انفعال کهنه در زنان پرده برمیدارد؛ یک پسیویتیِ مازوخیستیک یا به تعبیر فروید "مازوخیسم زنانه"! تعارضی بسیار عمیق و ریشهدار میان زنانگی با "رشد فردی"!
هر جا که زنان (بسیاری از زنان) به رشد شخصی خود میاندیشند دچار احساس گناه عمیقی خواهند شد. و حس گناه گاهی تبیینکنندهی بسیاری از حقوق پایمالشدهای است که زنان عمیقا خود را محق آنها نمیبینند. تو گویی زنانگی صرفا از مفهوم "پذیرش" پر شده است! بسیاری از مردان نیز همین نگاه را نسبت به رشد فردی و زنانگی قائل هستند. آنها هنگامیکه رشد شریک عاطفی خود یا زنان اطراف خویش را میبینند در عین تحسین، از درون عمیقا اضطراب و خشمی را تجربه مینمایند که در نهایت سبب بیارزشسازی دستاورد آن زن میشود. لذاست که میبینیم تا چه اندازه معیارهای مردان برای انتخاب شریک عاطفی یا همسر، متعارض است. کم نیستند مردانی که با زنان مستقل، رشد یافته و با منزلت اجتماعی بالایی از نگاه عرف دوستی میکنند اما در نهایت با زنی ازدواج مینمایند که از منزلت اجتماعی بسیار پایینی برخوردار است یا بسیار مطیع و خودآزار است...
یا بالعکس به هنگام ازدواج زنی توانمند را برمیگیزنند اما از سر ترس، از پسانداز مالی همسرشان به طرق مختلف جلوگیری مینمایند؛ ترسی بسیار شدید و ریشهدار در مردان که از مواجهه با فالیک بودن زن در آنها بازتجربه میگردد. ترسی شدید که ریشه در ایدهی "phallic mother" در ناخوداگاه آدمی دارد. تصور اینکه مادر در عین داشتن رحِم و باروری، صاحب فالوس مردانهای نیز هست که با آن میتواند دیگری را بارور سازد، از ریشهدارترین ترسهای مردانه در مواجهه با زنانی است که ابعاد فالیک خود را به منصه ظهور میگذارند.
به باور من در چنین فضای تعارضآمیزی نیازی بسیار عمیق در زنان حضور دارد تا توسط یک مرد، حمایت و تایید دریافت نمایند تا از این طریق از پس این تعارض کهنه در خویش برآیند. بدون این حمایت، آنها تا حد زیادی همزمان امکان حفظ و بازیابی زنانگی خویش و در عین حال حرکت به سمت تحقق آرزوهای خود را نخواهند داشت؛ در این میان یا زنانگی قربانی رشد فردی میشود و یا برای حفظ هویت زنانهی خویش، توانمندیهای آنها تباه خواهد شد. نیرویی حمایتگر و اطمینانساز از سوی یک مردِ حامی لازم است تا زنان احساس گناهی که حاصل تعارض میان زنانگی و رشد فردی آنهاست را عمیقا در خویش ببینند و توانایی گذر از آن را در خود رشد داده تا از این طریق بتوانند به پشتوانهی آن تصدیقها و حضور اطمینانبخش آن مرد، نه تنها جسارت لازم برای رشد را در خود بازیابند، بلکه در عین حال از ابعاد زنانهی خویش دست نشویند...
در این شکی نیست که زنان میتوانند به تنهایی و بدون تکیهی "عاشقانه" به یک مرد، رشد فردی خود را پیش ببرند؛ همان نکتهای که بسیاری از مردها -و حتی زنان- منکر آن میشوند و طبعا برخی زنان -بالاخص فمنیستها- را بر آن میدارد تا از حق طبیعی خود برای رشد دفاع کنند؛ اما نکتهی مغفولمانده این است که اصولا از دل چنین رشدی، زنانگی تا حد زیادی قربانی میگردد. زنانی که یا خود ظرفیت برقراری یک رابطهی عاطفی را به اندارهی کافی ندارند و یا با وجود این ظرفیت، در رابطهای ناامن حضور دارند؛ در هر دو حالت یا ابعاد زنانهی آنها به طرق مختلف تحقیر شده یا نادیده انگاشته میشو و یا پارت جسور آنها برای رشد انکار شده و به رسمیت سناخته نمیشود؛ چنین زنانی در مسیر رشد خویش با تعارضی جدی روبرو خواهند شد.؛
تعارضی که گاهی سبب انکار اهمیت حضور مردان در زندگی عاطفی و کاری خویش میگردد و لذا با کیفیتی از تحقیر مردان و اخته ساختنشان همراه میگردد؛ آنها در این مسیر ممکن است تا جایی پیش روند که هیچ گونه انتقادی را از سوی مردها تاب نیاورده و با حالتی از انزجار و نفرت به آنها واکنش نشان دهند؛ گونهای از ارتباطی سادیستیک که از منظر بیرونی رنگ و لعاب خودشیفتهوار به خود میگیرد. و یا به دلیل ناامنی، با انزجار و انفعال هر چه بیشتر به خیال خود برای حفظ رابطه از آرزوهای خویش چشمپوشی مینمایند؛ آن هنگامی که زن برای رشدِ فردی، خود را در نهایت مجبور به رویگردانی از مردان میبیند به فضایی اختهکننده و سادیستیک ختم خواهد شد؛ راهی که در آن مردان را با شدیدترین تنفرها از خویش رانده و بیاعتبارشان میسازد. این همان سیاهچالهای است که او در آن سقوط میکند و در تاریکی آن زنانگی خویش را شاید برای همیشه از دست خواهد داد.
ادامه👇
@amirkomijaniii
پدیدهی آشنایی است در زنان که به هنگام خشم و جاییکه لازم است بر حق خود پافشاری نمایند به خود میلرزند و خود را گم میکنند. در آن لحظات آنها گاهی خشم درونشان را در "مقابل" با زنانگی ادراک مینمایند؛ زنانگی گویی در ذهن آنها با تمامیِ مظاهر خشم و فاعل بودن در تقابل قرار میگیرد. این تقابل از یک انفعال کهنه در زنان پرده برمیدارد؛ یک پسیویتیِ مازوخیستیک یا به تعبیر فروید "مازوخیسم زنانه"! تعارضی بسیار عمیق و ریشهدار میان زنانگی با "رشد فردی"!
هر جا که زنان (بسیاری از زنان) به رشد شخصی خود میاندیشند دچار احساس گناه عمیقی خواهند شد. و حس گناه گاهی تبیینکنندهی بسیاری از حقوق پایمالشدهای است که زنان عمیقا خود را محق آنها نمیبینند. تو گویی زنانگی صرفا از مفهوم "پذیرش" پر شده است! بسیاری از مردان نیز همین نگاه را نسبت به رشد فردی و زنانگی قائل هستند. آنها هنگامیکه رشد شریک عاطفی خود یا زنان اطراف خویش را میبینند در عین تحسین، از درون عمیقا اضطراب و خشمی را تجربه مینمایند که در نهایت سبب بیارزشسازی دستاورد آن زن میشود. لذاست که میبینیم تا چه اندازه معیارهای مردان برای انتخاب شریک عاطفی یا همسر، متعارض است. کم نیستند مردانی که با زنان مستقل، رشد یافته و با منزلت اجتماعی بالایی از نگاه عرف دوستی میکنند اما در نهایت با زنی ازدواج مینمایند که از منزلت اجتماعی بسیار پایینی برخوردار است یا بسیار مطیع و خودآزار است...
یا بالعکس به هنگام ازدواج زنی توانمند را برمیگیزنند اما از سر ترس، از پسانداز مالی همسرشان به طرق مختلف جلوگیری مینمایند؛ ترسی بسیار شدید و ریشهدار در مردان که از مواجهه با فالیک بودن زن در آنها بازتجربه میگردد. ترسی شدید که ریشه در ایدهی "phallic mother" در ناخوداگاه آدمی دارد. تصور اینکه مادر در عین داشتن رحِم و باروری، صاحب فالوس مردانهای نیز هست که با آن میتواند دیگری را بارور سازد، از ریشهدارترین ترسهای مردانه در مواجهه با زنانی است که ابعاد فالیک خود را به منصه ظهور میگذارند.
به باور من در چنین فضای تعارضآمیزی نیازی بسیار عمیق در زنان حضور دارد تا توسط یک مرد، حمایت و تایید دریافت نمایند تا از این طریق از پس این تعارض کهنه در خویش برآیند. بدون این حمایت، آنها تا حد زیادی همزمان امکان حفظ و بازیابی زنانگی خویش و در عین حال حرکت به سمت تحقق آرزوهای خود را نخواهند داشت؛ در این میان یا زنانگی قربانی رشد فردی میشود و یا برای حفظ هویت زنانهی خویش، توانمندیهای آنها تباه خواهد شد. نیرویی حمایتگر و اطمینانساز از سوی یک مردِ حامی لازم است تا زنان احساس گناهی که حاصل تعارض میان زنانگی و رشد فردی آنهاست را عمیقا در خویش ببینند و توانایی گذر از آن را در خود رشد داده تا از این طریق بتوانند به پشتوانهی آن تصدیقها و حضور اطمینانبخش آن مرد، نه تنها جسارت لازم برای رشد را در خود بازیابند، بلکه در عین حال از ابعاد زنانهی خویش دست نشویند...
در این شکی نیست که زنان میتوانند به تنهایی و بدون تکیهی "عاشقانه" به یک مرد، رشد فردی خود را پیش ببرند؛ همان نکتهای که بسیاری از مردها -و حتی زنان- منکر آن میشوند و طبعا برخی زنان -بالاخص فمنیستها- را بر آن میدارد تا از حق طبیعی خود برای رشد دفاع کنند؛ اما نکتهی مغفولمانده این است که اصولا از دل چنین رشدی، زنانگی تا حد زیادی قربانی میگردد. زنانی که یا خود ظرفیت برقراری یک رابطهی عاطفی را به اندارهی کافی ندارند و یا با وجود این ظرفیت، در رابطهای ناامن حضور دارند؛ در هر دو حالت یا ابعاد زنانهی آنها به طرق مختلف تحقیر شده یا نادیده انگاشته میشو و یا پارت جسور آنها برای رشد انکار شده و به رسمیت سناخته نمیشود؛ چنین زنانی در مسیر رشد خویش با تعارضی جدی روبرو خواهند شد.؛
تعارضی که گاهی سبب انکار اهمیت حضور مردان در زندگی عاطفی و کاری خویش میگردد و لذا با کیفیتی از تحقیر مردان و اخته ساختنشان همراه میگردد؛ آنها در این مسیر ممکن است تا جایی پیش روند که هیچ گونه انتقادی را از سوی مردها تاب نیاورده و با حالتی از انزجار و نفرت به آنها واکنش نشان دهند؛ گونهای از ارتباطی سادیستیک که از منظر بیرونی رنگ و لعاب خودشیفتهوار به خود میگیرد. و یا به دلیل ناامنی، با انزجار و انفعال هر چه بیشتر به خیال خود برای حفظ رابطه از آرزوهای خویش چشمپوشی مینمایند؛ آن هنگامی که زن برای رشدِ فردی، خود را در نهایت مجبور به رویگردانی از مردان میبیند به فضایی اختهکننده و سادیستیک ختم خواهد شد؛ راهی که در آن مردان را با شدیدترین تنفرها از خویش رانده و بیاعتبارشان میسازد. این همان سیاهچالهای است که او در آن سقوط میکند و در تاریکی آن زنانگی خویش را شاید برای همیشه از دست خواهد داد.
ادامه👇
@amirkomijaniii
Forwarded from امیرحسین کمیجانی
از اساس زنانگی در رابطه با مردان است که امکان تصدیق شدن، تثبیت و پیشرفت را خواهد داشت؛ همانگونه که مردانگی نیز نیازمند تصدیق مداوم زنان برای حفظ جایگاه و اعتبار خویش است. مفهوم و ماهیت زنانگی و مردانگی بدون حضور یکدیگر کاملا بیمعنا میگردد؛ همیشه از دیالکتیک این دو با یکدیگر میتوان برای زنانگی و مردانگی هویت و معنایی قائل شد. در میان هموسکشوالها نیز این مساله صادق است؛ در آنجا نیز رابطهی عمیق عاطفی صرفا از طریق حضور دو بعد زنانه و مردانه امکان شکلگیری را پیدا میکند؛ از اینرو در فضای همجنسخواهانه نیز تعارض و ارتباط مداوم میان پارت مردانه و زنانه به طور جدی حضور خواهد داشت (نگاه کنید به لفظ butch و ارتباطش با بُعد مردانه در میان لزبینها).
اگر به چنین تعامل هویتبخشی میان زنانگی و مردانگی قائل باشیم آنگاه دیگر سخن از یک "زنِ تنهای موفق" یا یک "مرد تنهای موفق" (بهمعنایی که در متن شرح داده شد) از یک منظر بیمعنا خواهد بود؛ آنجا زن یا مردی اساساً وجود ندارد. تنها بودن در اینجا نه یک عیب قابل سرزنش، بلکه تجربهی یک فقدان عظیم است؛ فقدان هویت جنسی خویش!
صرفا کسی که در رابطهی غنی عاطفی است میتواند از تجربهی زنانگی یا مردانگی به طریق عمیقی سخن بگوید. هر قدر هم این دو پارت را در پارتهای انفرادی وجود خویش تجربه نماییم، این تجارب، قسمتهای بسیار ناقصی از زنانگی و مردانگی ما خواهند بود؛ ناقص و حتی محرومکننده! ما گاهی با گریز از رابطه در واقع خود را نه از دیگری بلکه از تجربهی عمیقتر وجود خودمان محروم مینماییم. تنهایی با تمام مزایایی که به همراه دارد آنگاه که تبدیل به loneliness میگردد، یک سویهی مرگخواهانه و مازوخیستیک به خود میگیرد. فرق است میان تجربهی تنهایی در حضور دیگری و تنها بودنی که حضور دیگری را به رسمیت نمیشناسد؛ اولی حس "بودن" را منتقلمینماید و دومی حس "گم شدن"!
#امیرحسین_کمیجانی
@amirkomijaniii
اگر به چنین تعامل هویتبخشی میان زنانگی و مردانگی قائل باشیم آنگاه دیگر سخن از یک "زنِ تنهای موفق" یا یک "مرد تنهای موفق" (بهمعنایی که در متن شرح داده شد) از یک منظر بیمعنا خواهد بود؛ آنجا زن یا مردی اساساً وجود ندارد. تنها بودن در اینجا نه یک عیب قابل سرزنش، بلکه تجربهی یک فقدان عظیم است؛ فقدان هویت جنسی خویش!
صرفا کسی که در رابطهی غنی عاطفی است میتواند از تجربهی زنانگی یا مردانگی به طریق عمیقی سخن بگوید. هر قدر هم این دو پارت را در پارتهای انفرادی وجود خویش تجربه نماییم، این تجارب، قسمتهای بسیار ناقصی از زنانگی و مردانگی ما خواهند بود؛ ناقص و حتی محرومکننده! ما گاهی با گریز از رابطه در واقع خود را نه از دیگری بلکه از تجربهی عمیقتر وجود خودمان محروم مینماییم. تنهایی با تمام مزایایی که به همراه دارد آنگاه که تبدیل به loneliness میگردد، یک سویهی مرگخواهانه و مازوخیستیک به خود میگیرد. فرق است میان تجربهی تنهایی در حضور دیگری و تنها بودنی که حضور دیگری را به رسمیت نمیشناسد؛ اولی حس "بودن" را منتقلمینماید و دومی حس "گم شدن"!
#امیرحسین_کمیجانی
@amirkomijaniii
Audio
*سلسله لکچرهای روانپزشکی|سری تدریس های تخصصی
موضوع:اختلال افسردگی
■|بعد روان پزشکی|■
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
لکچر مردادماه
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
Instagram:rasanpsy.ir
www.rasanpsy.ir
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
موضوع:اختلال افسردگی
■|بعد روان پزشکی|■
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
لکچر مردادماه
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
Instagram:rasanpsy.ir
www.rasanpsy.ir
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
Forwarded from مجله کافه زیتون 🕊
هر شکوه و لذتی که در ذهن بیادراک فردی ابله نقش بندد، در قیاس با تخیل #سروانتس هنگامی که در زندانی ناراحت، دنکیشوت را مینوشت، بسیار ناچیز است. نیمهی عینی زندگی و واقعیت، در دست سرنوشت است و از اینرو تغییر میکند. نیمهی ذهنی خود ما هستیم و علت اینکه نیمهی ذهنی به طور عمده تغییرناپذیر است، همین است.
بنابراین، زندگی هرکس با همهی تنوع بیرونی، بهطور مستمر دارای ماهیتی ثابت است و میتوان آن را به سلسلهای از واریاسیونها روی یک تم تشبیه کرد. هیچکس نمیتواند از حیطه فردیت خویش بیرون رود. حیوان را تحت هر وضعیتی قرار دهند، در همان دایرهی تنگی که طبیعت برای او قاطعانه معین کرده است، محدود میماند و از اینرو مثلا کوشش برای شادکردن حیوانی که دوستش داریم، درست به علت همان مرزهای طبیعت و شعور حیوانی، ناگزیر همواره در محدودهای تنگ باقی میماند. این گفته در مورد انسانها نیز صادق است. مقدار سعادتی که هرکس میتواند به دست آورد، در اثر فردیتاش پیشاپیش معین شده است، به ویژه، محدودیتهای ذهنی، توانایی آدمیان را در کسب لذت از آغاز تا پایان عمر مقرر کرده است.
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
🕊 @OliveCafeMag
بنابراین، زندگی هرکس با همهی تنوع بیرونی، بهطور مستمر دارای ماهیتی ثابت است و میتوان آن را به سلسلهای از واریاسیونها روی یک تم تشبیه کرد. هیچکس نمیتواند از حیطه فردیت خویش بیرون رود. حیوان را تحت هر وضعیتی قرار دهند، در همان دایرهی تنگی که طبیعت برای او قاطعانه معین کرده است، محدود میماند و از اینرو مثلا کوشش برای شادکردن حیوانی که دوستش داریم، درست به علت همان مرزهای طبیعت و شعور حیوانی، ناگزیر همواره در محدودهای تنگ باقی میماند. این گفته در مورد انسانها نیز صادق است. مقدار سعادتی که هرکس میتواند به دست آورد، در اثر فردیتاش پیشاپیش معین شده است، به ویژه، محدودیتهای ذهنی، توانایی آدمیان را در کسب لذت از آغاز تا پایان عمر مقرر کرده است.
در باب حکمت زندگی
#آرتور_شوپنهاور
🕊 @OliveCafeMag
در باورها هاون بزنید، "عمیق. باشند ، "لب پر. نمیشوند.
⭕️ چالش636 📌
تحلیل فیلم #طلاخون براساس
مستند مهین
با من همراه باشید
⭕️ چالش636 📌
تحلیل فیلم #طلاخون براساس
مستند مهین
با من همراه باشید
Audio
#تحلیل_فیلم_طلا_خون
ارائه: #دکتر_زهرا_حاج_رحیمی
🪙 https://www.rasanpsy.ir/
صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
@ravandarmani_psycho
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
ارائه: #دکتر_زهرا_حاج_رحیمی
🪙 https://www.rasanpsy.ir/
صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
@ravandarmani_psycho
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دانلود فیلم «طلاخون»
💠 نسخه اکران انلاین
🎞 کیفیت 1080HQ
🎭 ژانر: درام | جنایی
💠 نسخه اکران انلاین
🎞 کیفیت 1080HQ
🎭 ژانر: درام | جنایی
Psycho.methods
Voice message
این
ارائه هم درجهت تکمیل تحلیل فیلم طلاخون اگر دوست داشتید بشنوید😊🦋
ارائه هم درجهت تکمیل تحلیل فیلم طلاخون اگر دوست داشتید بشنوید😊🦋
آن کس که چشمِ دیدن و گوش شنیدن دارد مطمئن باشد که هیچ موجود فانی نمیتواند رازی را از او پنهان نگاه دارد. دروغ گو حتی هنگامی که لبهایش خاموشند با سرانگشتانش سخن میگوید و خیانت از سرتاپایش میبارد.
#کیس_ریپورت
✨صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
سایت:
🌐 www.rasanpsy.ir
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
rasanpsy.ir
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
سایت:
🌐 www.rasanpsy.ir
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
Audio
#کیس_ریپورت
*سری جلسات تحلیل کیس
موضوع: ♦️تحلیل کیس از منظر تحلیل و روانپزشکی
ارائه: دکتر حاج رحیمی
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
*سری جلسات تحلیل کیس
موضوع: ♦️تحلیل کیس از منظر تحلیل و روانپزشکی
ارائه: دکتر حاج رحیمی
کانال تلگرام:
@rasaninstitute
@vieeyanapay
@psycho_nabanalytic
📲۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✅ بیصدا حلزون
فیلمی ایرانی به کارگردانی بهرنگ دزفولیزاده، نویسندگی محمدرضا رهگذر و تهیهکنندگی مرتضی شایسته محصول سال ۱۳۹۸ است. بازیگران این فیلم هانیه توسلی، مهران احمدی، محسن کیایی، پدرام شریفی، بهنوش بختیاری و علیرضا جلالیتبار هستند
✅ خلاصه داستان
بیصدا حلزون داستان زنی است که بین احساس و منطقش در حال تصمیمگیری است.
فیلمی ایرانی به کارگردانی بهرنگ دزفولیزاده، نویسندگی محمدرضا رهگذر و تهیهکنندگی مرتضی شایسته محصول سال ۱۳۹۸ است. بازیگران این فیلم هانیه توسلی، مهران احمدی، محسن کیایی، پدرام شریفی، بهنوش بختیاری و علیرضا جلالیتبار هستند
✅ خلاصه داستان
بیصدا حلزون داستان زنی است که بین احساس و منطقش در حال تصمیمگیری است.
در باورها هاون بزنید، "عمیق. باشند ، "لب پر. نمیشوند.
⭕️ چالش634📌
تحلیل فیلم #بیصدا_حلزون
با من همراه باشید
⭕️ چالش634📌
تحلیل فیلم #بیصدا_حلزون
با من همراه باشید