همه ما گاهی اوقات در زندگیمان مجبور شده ایم با درد و آشفتگی کنار بیاییم. چه این درد جسمانی باشد چه هیجانی نکته این است که درد اغلب اجتناب ناپذیر و پیش بینی ناپذیر است درست مانند ساختمانهایی که باید در برابر زلزله مقاوم سازی شوند بر ماست که خود را در برابر این حوادث مقاوم سازی کنیم از این رو کارگاهی در این زمینه روز جمعه 7 اردیبهشت توسط دکتر اسبقی در کلینیک آرامی صورت می گیرد :
سر فصل های این کارگاه :
مهارت های بنیادین تحمل آشفتگی
مهارت های پیشرفته تحمل آشفتگی: استفاده از زمان حال
مهارت های بنیادین و پیشرفته توجه آگاهی
مهارت های بنیادین و پیشرفته نظم بخشی هیجانی
مهارتهای بنیادین و پیشرفته ارتباط موثر
شماره تماس: 02122795703

چطور با رابطه های عشقی که کات می شود کنار بیاییم؟
به هم زدن یک رابطه می تواند برای هر یک از طرفین عواقب جدی به همراه داشته باشد فراموش نکنیم که بسیاری از مواقع مواجه شدن با این جدایی ها از همان مسیر فقدان و سوگ می گذارد یعنی فرد در ابتدا انکار می کند بعد خشمگین می شود بعد از آن غمگین
و در نهايت پذیرش ماجرا در این میان رفتارهای مختلفی با توجه به تفاوت های فردی رخ می دهد از شایع ترین این رفتارها تلاش های فراوان برای بازگشت به رابطه، چک کردن فرد در فضاهای مجازی یا گرفتن اطلاعات از دوستان مشترک، گوش کردن آهنگ های غمگین با مضمون جدایی، خودسرزنش گری و احساس گناه برای کافی نبودن در رابطه انزوا و دلتنگی شدید، تحریک پذیری و واکنش های شدید به هر پدیده ای که شما را به یاد آن فرد می اندازد
فراموش نکنید که مهمترین مرهم برای شما زمان است این را بدانید که با توجه به شخصیتتان حتی ممکن است تا 6 ماه يا بيشتر درگیر ناراحتی های جدایی باشید توجه داشته باشید که هيچ دارو و دعا و علمی قادرنیست خاطرات آن فرد را از ذهن شما پاک کند بنابراین به جای تلاش برای فکر نکردن به او اجازه بدهید این افکار بیایند و بروند و از آن به عنوان فرصتی برای خودشناسی استفاده کنید به هیچ عنوان این رابطه را به رابطه های بعدی ربط و تعمیم ندهید قرار نیست اگر یک نفر یا حتی چند نفر قابل اعتماد نبودند همه ی افراد اینگونه باشند به هیچ عنوان برای فراموش کردن این رابطه وارد رابطه ي ديگري نشويد اين نه تنها به شما كمكي نمي كند بلكه نوعي سواستفاده از فرد جديد است، همه ی ما روزی طعم این جدایی ها را چشیده ایم مطمئن باشید که اگر درست با آن روبرو شوید تبديل به فرصتی برای رشد و بهبود انتخاب های بعدی شما خواهد شد#الهام_اسبقی #رواندرمانگر #رواندرمانی #روانشناسی

یکی از موضوعات داغی که معمولا در جلسات گروه درمانی بین دختران و پسران گروه شکل می گیرد نگاه این دو گروه به ازدواج است و سوال همیشگی پسرها که چرا ازدواج اینقدر برای دخترها اهمیت دارد؟ به نظر شما دلیل این اهمیت چیست؟ از نظر من مهمترین دلیل، فرهنگی است؛ فرهنگی که هیچگاه از لیبل ترشیدگی برای یک پسر استفاده نمی کند، فرهنگی که در آن دخترها انتخاب می شوند و این مسئله مستقیما عزت نفس دختر خانوم را نشانه می گیرد فرهنگی که در آن والدین اگر دختر و پسری در سن ازدواج داشته باشند برای دخترشان چند برابر بيشترابراز نگرانی می کنند و همه اینها گاها منجر به تن دادن به ازدواجی می شود که از چاله به چاه افتادن است که در این حالت یا باید به حکم همین احکام عرفی بسوزد و بسازد تا داغ طلاق بر پیشانی اش نباشد یا طلاق بگیرد و درگیر معضلات مرتبط با آن باشد در صورتی که ما دخترها می توانیم به جای اینکه به ازدواج به چشم یک دستاورد نگاه کنیم به چشم یک انتخاب نگاه کنیم یک بار در خلوت خود به این فکر کنیم که واقعا چرا می خواهیم ازدواج کنیم این تمایل از بیرون نشات می گیرد یا از دورن اگر میلی درونی است؟ که خوب خیلی هم عالیست نگاهی که در آن من دختر با ميل خودم براي ادامه ي مسير زندگيم همگام و همدمي انتخاب مي كنم، اما مراقب باشید اگر این فشار به دلایل بیرونی است، فشار بيروني شما را به سمت انتخابی سوق می دهد که به هیچ عنوان آینده ی درخشاني در پی ندارد ازدواج
یک گزینه است نه یک اجبار
نظر شما چيه؟!💙
#زن#زنانگي#ازدواج#زن_تنها_غمگين_نيست#ازدواج_اجباری❌ #فشارجامعه#الهام_اسبقی

حتی ساعت خراب هم روزی دوبار زمان را درست نشان می دهد

من شخصا از طرفداران مثبت اندیشی نیستم اما در شرایط و اوضاع امروز که بدبینی در آن موج می زند به نظرم بهتره از بدبینی و سیاه انگاری همه چیز و همه کس این دنیا دست برداریم و به دنبال راه حل باشیم منظورم قطعا راه حل در سطح کلان نیست اما نباید فراموش کنیم شرایط دشوار در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده و آنهایی که دلیلی برای جنگیدن داشتند توانستند راه نجات را پیدا کنند چه دلیلی از این مهمتر که باید تا زمانی که زنده هستیم ارزش زندگی را بدانیم ارزش تک تک دقایقش رو به قول معروف حتی ساعت خراب هم روزی دوبار زمان را درست نشان می دهد

حس طنز عقل سلیمی است که می رقصد- ویلیام جیمز

اختلال پانیک
من با مرور علایم اختلال پانیک شروع می کنم، در مورد علت شناسی این اختلال بحث شده و سپس یک پروتکل برای ارزیابی و درمان بیوفیدبک ارائه می دهم.
علایم
اختلال پانیک، یک اختلال اضطرابی است که با حملات تکراری، ناگهانی و شدید ترس و ناراحتی شدید مشخص می گردد (حملات پانیک) که معمولا 10 تا 20 دقیقه طول می کشد. در زیر لیستی از علایم حملات پانیک بر اساس DSM-IV-TR ارائه شده است. حداقل چهار تا از این علایم برای تشخیص حملات پانیک ضروری است.
• تپش قلب و تند شدن ضربان قلب
• درد و ناراحتی در قفسه سینه
• تعریق
• لرزش یا تکان خوردن
• احساس تنگی نفس و خفگی
• سرگیجه، احساس سبکی در سر و غش کردن
• ترس از مرگ
• ترس از دیوانه شدن و از دست دادن کنترل
• احساس خفگی
• احساس مسخ شخصیت یا واقعیت
• حالت تهوع یا ناراحتی دستگاه گوارش
• بی حسی یا سوزن سوزن شدن دست ها، پاها و صورت
• احساس سرما و لرز و یا گر گرفتگی
برای تشخیص اختلال پانیک هر دو گزینه زیر لازم است:
1- حملات پانیک عود کننده، با حداقل دو حمله غیر منتظره، و
2- وجود یک از موارد زیر به مدت حداقل یک ماه:
• نگرانی دائم در مورد اتفاق افتادن حملات بیشتر
• نگرانی در مورد آثار حملات پانیک یا پیامدهای آن (دیوانه شدن، از دست دادن کنترل یا دچار حمله قلبی شدن)
• تغییرات معنادار در رفتارهای مرتبط با حملات
همچنین حملات پانیک نباید ناشی از اثرات مواد (دارو یا سوءمصرف مواد) یا بیماری طبی عمومی باشد. سرانجام، حملات پانیک نباید توسط یکی دیگر از اختلالات محور I بهتر توضیح داده شود، مثل اضطراب اجتماعی، فوبیای خاص، اختلال اضطراب منتشر (GAD)، اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) یا اختلال وسواس فکری- عملی. اختلال پانیک ممکن است با یا بدون آگورافوبیا (ترس از فضاهای باز) اتفاق بیافتد.
پیچیدگی های تشخیص اختلال پانیک یا هر شرایط دیگر خارج از بحث این کتاب است. با این وجود، من به طور خلاصه تفاوتهای عمده بین اختلال پانیک و اختلال اضطراب اجتماعی را ذکر می کنم تا این دو موقعیت با یکدیگر اشتباه گرفته نشوند. در اختلال اضطراب اجتماعی، حملات پانیک صرفا در بافت موقعیت های اجتماعی اتفاق می افتند و موضوع اصلی ترس خجالت بالقوه یا احساس حقارت از دید دیگران است. در اختلال پانیک، حداقل برخی از حملات بی مقدمه و غیر منتظره اند و موضوع اصلی ترس، خود حمله می باشد.

فراموش نکنیم که صفات و ویژگی هایی که فرد در بدست آوردنش دخل و تصرفی نداشته ملاک ارزشمندی نیست بیاید از امروز معیارهای ارزش گذاریمون رو تغییر بدیم کسی رو بابت چیزی که در داشتن یا نداشتنش هیچ نقشی نداشته قضاوت و ارزش گذاری نکنیم

نقطه مقابل عشق سالم چیزی است به نام عشق سمی. اگر عشق سمی و بیمارگونه را بفهمیم، آنوقت راحتتر می توانیم عشق واقعی و سالم را ببینیم.
عشق سالم، عشق بی قید و شرط است، بدون انتظار است.
عاشق، معشوقش را قضاوت نمیکند،
به آزادیش احترام میگذارد،
و او را با تمام نواقصش میپذیرد.
رابطه سالم بین دو نفر، نیازمند عشق سالم در هر دو نفر و تعهد و وفاداريست.
1. در عشق سالم، پیشرفت خود فرد در اولویت اول است.
در عشق سمی، حفظ رابطه در اولویت اول است. فرد وسواس به حفظ رابطه دارد.
2. در عشق سالم، فرد هم خود رشد میکند و هم به طرفش اجازه رشد میدهد.
در عشق سمی، امنیت و نیاز، لازمه عشق است. فرد از تنهایی و ناامنی میترسد.
3. در عشق سالم، دو طرف علاقه و دوستان مخصوص خود را دارند. روابط معنی دار دیگری هم دارند.
در عشق سمی، دو طرف در همه فعالیتهای هم شرکت میکنند. زندگی اجتماعی محدودی دارند و غافل از دوستان قدیمی اند.
4. در عشق سالم، دو طرف یکدیگر را تشویق به رشد و حفظ ارزش های شخصی خود میکنند.
در عشق سمی، اشتغال ذهنی فرد، رفتار طرف دیگر اوست. ترس از تغییر و رشد طرف دیگر دارد.

فایل صوتی ریلکسیشن👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻

مراقبه مهرورزي

پرداختن به لایه های عمیق تر و ناآشکار شخصیت بمنظور آگاهی از گره ها، ترسها، تردیدها، ناکامی ها و ... بمنظور ساختن زندگی مان بر اساس آنچه هستیم و آنچه میخواهیم؛ جدای از آنچه به ما تحمیل شده و میشود.

معمولا وقتی به مراجعینم که برای زوج درمانی مراجعه کردند می گویم که باید در مورد احساسات و نیازهای خود با همسرتان صحبت کنید اعتراض می کنند و معتقدند که چرا او نباید بداند که در زمان مناسب چه کاری باید انجام دهد چرا بعد از این همه سال خودش نمی داند که طور باید رفتار کند؟ یا اگر من همه چیز را از قبل با او در میان بگذارم شرایط مصنوعی به نظر می رسد نظر شما در این رابطه چیست؟ درپست های بعد در مورد این مسئله با شما صحبت خواهم کرد
https://t.me/joinchat/AAAAAD70ASDzl5XdpmeeBw

این توقع که هر فرد دیگری بیرون از شما حدس بزنه یا بدونه که در شرایط مختلف چطور با شما رفتار کنه نوعی تحریف و خطای شناختیه در اغلب مواقع در جلسات درمان با زوج هایی روبرو هستیم که هرگز از احساسات طرف مقابل آگاهی ندارند افرادی که قادر به بروز هیجانات خودشو ن نیستند در واقع طرحواره ی بازداری هیجانی دارند این افراد معمولا در شرایطی بزرگ شدند که یکی از نیازهای اساسی و اولیه آنها یعنی توانایی ابراز هیجانات به اندازه ی کافی ارضا نشده

فراموش نکنیم که هر کدام از ما سبک تربیتی و ذخیره ی ژنتیکی خاص خودمو ن رو داریم بنابراین مدل تفکرمون نسبت به خودمون و جهان پیرامون و آینده مختص به خودمونه

در واقع ازدواج بین دو نفر با منشا خانوادگی متفاوت و به طبع با باورهای مرکزی متفاوت راجع به ازدواج و زندگی خانوادگیه

بنابراین برای داشتن رابطه ی موفق لازمه که در مورد نظام باورها و طرحواره های خودمون در مورد رابطه ی جنسی و عشق و صمیمت با پارتنرمون گفتگو کنیم

#الهام_اسبقی
https://t.me/joinchat/AAAAAD70ASDzl5XdpmeeBw