مرا خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
#سعدی
@pome_music
و گر نه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
#سعدی
@pome_music
ای دلبرِ ما مباش بی دل، برِ ما
یک دلبرِ ما بِه که دو صد دل، برِ ما
نه دل، برِ ما نه دلبر، اندر برِ ما
یا دل، برِ ما فرست یا دلبرِ ما
#ابو_سعید_ابوالخیر
@pome_music
یک دلبرِ ما بِه که دو صد دل، برِ ما
نه دل، برِ ما نه دلبر، اندر برِ ما
یا دل، برِ ما فرست یا دلبرِ ما
#ابو_سعید_ابوالخیر
@pome_music
با غم انگیز ترین رنگ جهان همدردم
من که در چشم تو دنبال خودم می گردم
آتشت ریخت در آغوش جهان، می سوزم
مثل یک جنگل انبوه، ولی خون سردم
جشن عریانی دریاست که من از اعماق
تا هم آغوشی امواج خبر آوردم
آنچنان می دوم از شوق که تا خانه ی تو
باد اگر پیرهنم را نبرد، نامردم
تا کمی دست تو در دست من آرام گرفت
گردش خون تو را در رگ خود حس کردم
موقع رفتنم آنقدر سبک هستم که
اگر از در روم از پنجره بر می گردم
#بابک_سلیم_ساسانی
@pome_music
من که در چشم تو دنبال خودم می گردم
آتشت ریخت در آغوش جهان، می سوزم
مثل یک جنگل انبوه، ولی خون سردم
جشن عریانی دریاست که من از اعماق
تا هم آغوشی امواج خبر آوردم
آنچنان می دوم از شوق که تا خانه ی تو
باد اگر پیرهنم را نبرد، نامردم
تا کمی دست تو در دست من آرام گرفت
گردش خون تو را در رگ خود حس کردم
موقع رفتنم آنقدر سبک هستم که
اگر از در روم از پنجره بر می گردم
#بابک_سلیم_ساسانی
@pome_music
Forwarded from Telescopy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این سرما و باران یار خوشتر
نگار اندر کنار و عشق در سر
نگار اندر کنار و چون نگاری
لطیف و خوب و چست و تازه و تر
در این سرما به کوی او گریزیم
که مانندش نزاید کس ز مادر
در این برف آن لبان او ببوسیم
که دل را تازه دارد برف و شکر
مرا طاقت نماند از دست رفتم
مرا بردند و آوردند دیگر
خیال او چو ناگه در دل آید
دل از جا میرود الله اکبر
#مولانا
@pome_music
نگار اندر کنار و عشق در سر
نگار اندر کنار و چون نگاری
لطیف و خوب و چست و تازه و تر
در این سرما به کوی او گریزیم
که مانندش نزاید کس ز مادر
در این برف آن لبان او ببوسیم
که دل را تازه دارد برف و شکر
مرا طاقت نماند از دست رفتم
مرا بردند و آوردند دیگر
خیال او چو ناگه در دل آید
دل از جا میرود الله اکبر
#مولانا
@pome_music
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
یعنی همه جا-تو،همه جا-تو،همه جا-تو
پاسخ بده از این همه مخلوق چرا من؟
تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو؟
#محمدعلی_بهمنی
@pome_music
یعنی همه جا-تو،همه جا-تو،همه جا-تو
پاسخ بده از این همه مخلوق چرا من؟
تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو؟
#محمدعلی_بهمنی
@pome_music
مرا نمیتوان شناخت
بهتر از آنکه تو شناختهای.
چشمان تو،
که ما هر دو، در آنها به خواب فرو میرویم
به روشناییهای انسانی من
سرنوشتی زیباتر از شبهای جهان میبخشند.
چشمان تو که در آنها
به سیر و سفر میپردازم
به جان جادهها
احساسی بیگانه از زمین میبخشند.
چشمانت که تنهایی بیپایان ما را مینمایانند
آن نیستند که خود میپنداشتند.
تو را نمیتوان شناخت
بهتر از آنکه من شناختهام...
#پل_الوار
@pome_music
بهتر از آنکه تو شناختهای.
چشمان تو،
که ما هر دو، در آنها به خواب فرو میرویم
به روشناییهای انسانی من
سرنوشتی زیباتر از شبهای جهان میبخشند.
چشمان تو که در آنها
به سیر و سفر میپردازم
به جان جادهها
احساسی بیگانه از زمین میبخشند.
چشمانت که تنهایی بیپایان ما را مینمایانند
آن نیستند که خود میپنداشتند.
تو را نمیتوان شناخت
بهتر از آنکه من شناختهام...
#پل_الوار
@pome_music
تو را باید نواخت...
نوشتن
دردی از دلتنگی دوا نمیکند
باید به جای قلم
ساز به دست بگیرم ...!
#روشنک_آرامش
@pome_music
نوشتن
دردی از دلتنگی دوا نمیکند
باید به جای قلم
ساز به دست بگیرم ...!
#روشنک_آرامش
@pome_music
او شعر را دوست داشت
خیال پردازی و سفر را،
من
او را دوست داشتم!
او شب را دوست داشت
آوازِ جیرجیرک و صدایِ بغضِ شمعدانی را،
من
او را دوست داشتم!
او مویِ بافته دوست داشت
عطر قهوه و سیگار را
من
او را دوست داشتم!
او باران را دوست داشت
پاییز را و رنگین کمان را
من
او را دوست داشتم!
من او را دوست داشتم...
او را
دوست داشتم!!
و او شنیدنِ این جملهی تکراری را...
#حامد_نیازی
@pome_music
خیال پردازی و سفر را،
من
او را دوست داشتم!
او شب را دوست داشت
آوازِ جیرجیرک و صدایِ بغضِ شمعدانی را،
من
او را دوست داشتم!
او مویِ بافته دوست داشت
عطر قهوه و سیگار را
من
او را دوست داشتم!
او باران را دوست داشت
پاییز را و رنگین کمان را
من
او را دوست داشتم!
من او را دوست داشتم...
او را
دوست داشتم!!
و او شنیدنِ این جملهی تکراری را...
#حامد_نیازی
@pome_music
آنکه میگوید دوستت دارم
خُـنـیـاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت دارم
دل اندُه گین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
#احمد_شاملو
@pome_music
خُـنـیـاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
آنکه میگوید دوستت دارم
دل اندُه گین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان ِ سخن بود
هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
هزار ستارهی گریان
در تمنای من
عشق را
ای کاش زبان ِ سخن بود
#احمد_شاملو
@pome_music