یکبار برایم نوشتی دوستت دارم ...
من هزار بار خواندمش ... هزار بار ضربان قلبم بالا گرفت ... هزار بار نفس در سینه ام برید ... هزار بار در وجودم ریشه کرد ...
انگار که هزار بار شنیده ام
انگار که هزار بار نوشته ای ...
یکبار در آغوشت کشیدم ...
هزار بار خوابش را دیدم ... هزار بار تب کردم ... هزار بار آرام گرفتم
انگار که هزار بار در آغوشم بوده ای ...
تو یکبار دروغ گفتی ...
من دروغت را هزار بار تکرار کردم ... هزار بار رویا ساختم ... هزار بار باور کردم ...
انگار خانه ام را روی آب ساخته باشم ...
تو یکبارنبودی ...
من هزاربار دنبالت گشتم ... هزار بار خاموش بودی ... هزار بار به در بسته خوردم ... هزار بار دلم گرفت
انگار که تمام هزارانم را باخته باشم ...
و اما یکباره در دلم فرو ریختی و من که تو را هزار بار زندگی کرده بودم هزار بار مردم ...
تو همیشه همان یک بودی ، یک دوستی ، یک تب ، یک رابطه ، یک تجربه ...
و این من بودم که از یک ، هزار ساخته بودم ...
#هیلا_صدیقی
@pome_music
من هزار بار خواندمش ... هزار بار ضربان قلبم بالا گرفت ... هزار بار نفس در سینه ام برید ... هزار بار در وجودم ریشه کرد ...
انگار که هزار بار شنیده ام
انگار که هزار بار نوشته ای ...
یکبار در آغوشت کشیدم ...
هزار بار خوابش را دیدم ... هزار بار تب کردم ... هزار بار آرام گرفتم
انگار که هزار بار در آغوشم بوده ای ...
تو یکبار دروغ گفتی ...
من دروغت را هزار بار تکرار کردم ... هزار بار رویا ساختم ... هزار بار باور کردم ...
انگار خانه ام را روی آب ساخته باشم ...
تو یکبارنبودی ...
من هزاربار دنبالت گشتم ... هزار بار خاموش بودی ... هزار بار به در بسته خوردم ... هزار بار دلم گرفت
انگار که تمام هزارانم را باخته باشم ...
و اما یکباره در دلم فرو ریختی و من که تو را هزار بار زندگی کرده بودم هزار بار مردم ...
تو همیشه همان یک بودی ، یک دوستی ، یک تب ، یک رابطه ، یک تجربه ...
و این من بودم که از یک ، هزار ساخته بودم ...
#هیلا_صدیقی
@pome_music
زنها را از رقصیدن منع کردند
از آواز خواندن،
بوسیدن،
خندیدن
زنها در پیله های خود فرو رفتند
و در شعرهایشان وحشیانه رقصیدند
آواز خواندند
عشق ورزیدند
بوسیدند
اما خنده نه
فقط گریستند...
#سیمین_بهبهانی
از آواز خواندن،
بوسیدن،
خندیدن
زنها در پیله های خود فرو رفتند
و در شعرهایشان وحشیانه رقصیدند
آواز خواندند
عشق ورزیدند
بوسیدند
اما خنده نه
فقط گریستند...
#سیمین_بهبهانی
سودای تو را بهانه ای بس باشد
مستان ِ تو را...
ترانه ای بس باشد!
در کُشتن ِ ما چه می زنی تیغِ جفا؟
ما را
سر تازیانه ای ...
بس باشد!
#حضرت_مولانا
@pome_music
مستان ِ تو را...
ترانه ای بس باشد!
در کُشتن ِ ما چه می زنی تیغِ جفا؟
ما را
سر تازیانه ای ...
بس باشد!
#حضرت_مولانا
@pome_music
همیشه غایبِ من!
همیشه حاضری
مثل بغض
بر سینهام نشستهای
مثل ابر
در آسمانم
مثل وهم
در جانم
زمان را شکستهای
همیشه غایبِ من
همیشه حاضری
تا پلک میزنم
سرازیر میشوی
#عباس_معروفی
@pome_music
همیشه حاضری
مثل بغض
بر سینهام نشستهای
مثل ابر
در آسمانم
مثل وهم
در جانم
زمان را شکستهای
همیشه غایبِ من
همیشه حاضری
تا پلک میزنم
سرازیر میشوی
#عباس_معروفی
@pome_music
زان همه زخمه که بر تار دل ما زده دوست
حاصل اين نغمه ي عشق ست که در دفتر ماست…
#سیمین_بهبهانی
#روزنگار، ۲۸ مرداد ماه، سالروز درگذشت سیمین بهبهانی
@pome_music
حاصل اين نغمه ي عشق ست که در دفتر ماست…
#سیمین_بهبهانی
#روزنگار، ۲۸ مرداد ماه، سالروز درگذشت سیمین بهبهانی
@pome_music
صورتم را به شانه اش گذاشتم و گفتم: دوست دارم ماه من و تو همیشه پشت ابر بماند و هیچکس از عشق ما باخبر نشود.
آدم ها حسودند
زمان بخیل است
و دنیا عاشق کش است...
#سال_بلوا
#عباس_معروفی
@pome_music
آدم ها حسودند
زمان بخیل است
و دنیا عاشق کش است...
#سال_بلوا
#عباس_معروفی
@pome_music
مگذار دیگران نام تو را بدانند
همین زلال بیکران چشمانت
برای پچ پچ هزار ساله ی آنان
کافی ست....
#احمد_شاملو
@pome_music
همین زلال بیکران چشمانت
برای پچ پچ هزار ساله ی آنان
کافی ست....
#احمد_شاملو
@pome_music
من ندانستم از اول که
تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که
ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که
چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که
چنین خوب چرایی
عشق و درویشی
و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست
تحمل نکنم بار جدایی
گفته بودم چو بیایی
غم دل با تو بگویم
چه بگویم
که غم از دل برود چون تو بیایی
#سعدی
@pome_music
تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که
ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که
چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که
چنین خوب چرایی
عشق و درویشی
و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست
تحمل نکنم بار جدایی
گفته بودم چو بیایی
غم دل با تو بگویم
چه بگویم
که غم از دل برود چون تو بیایی
#سعدی
@pome_music
هنوز
به آغوشی فکر می کنم
که تنها به قدر خیال از آن سهم می برم
کاش می دانستم
کجایِ زمان ایستاده ام
کجایِ دیر
کجایِ دور
.
#بهرام_حمیدیان
@pome_music
به آغوشی فکر می کنم
که تنها به قدر خیال از آن سهم می برم
کاش می دانستم
کجایِ زمان ایستاده ام
کجایِ دیر
کجایِ دور
.
#بهرام_حمیدیان
@pome_music
مصیبت در لحظات اول کشنده نیست؛
ضربه آنچنان شدید است که نمیتوانی ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﯽ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ،
اما زمان، ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ میگذرد ﺗﺎﺯﻩ میفهمی ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﭼﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
زخم به جای التیام گسترش مییابد و همه روح و قلبت را در تسخیر خود میگیرد...
#روزهای_برمه
#جورج_اورول
@pome_music
ضربه آنچنان شدید است که نمیتوانی ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﯽ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ،
اما زمان، ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ میگذرد ﺗﺎﺯﻩ میفهمی ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﭼﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
زخم به جای التیام گسترش مییابد و همه روح و قلبت را در تسخیر خود میگیرد...
#روزهای_برمه
#جورج_اورول
@pome_music
دیدی که چه بی رنگ و ریا بود زمستان؟
مظلومترین فصل خدا بود زمستان
دیدیم فقط سردی او را و ندیدیم
از هر چه دو رنگیست، رها بود زمستان
بود هر چه، فقط بود سپیدی و سپیدی
اسمی که به او بود سزا، بود زمستان
گرمای هر اغوش، ...تب عشق، ...دم گرم
یکبار نگفتند چرا بود زمستان
بی معرفتی بود که هر بار زما دید
با این همه، باز اهل وفا بود زمستان
غرق گل و بلبل شد اگر فصل بهاران
بوی گل یخ هم به هوا بود زمستان
با برف بپوشاند تن لخت درختان
لبریز و پر از شرم حیا بود زمستان
در فصل خودش، شهر خودش، بود غریبه
مظلومترین فصل خدا بود زمستان...
#مجتبی_حیدری
@pome_music
مظلومترین فصل خدا بود زمستان
دیدیم فقط سردی او را و ندیدیم
از هر چه دو رنگیست، رها بود زمستان
بود هر چه، فقط بود سپیدی و سپیدی
اسمی که به او بود سزا، بود زمستان
گرمای هر اغوش، ...تب عشق، ...دم گرم
یکبار نگفتند چرا بود زمستان
بی معرفتی بود که هر بار زما دید
با این همه، باز اهل وفا بود زمستان
غرق گل و بلبل شد اگر فصل بهاران
بوی گل یخ هم به هوا بود زمستان
با برف بپوشاند تن لخت درختان
لبریز و پر از شرم حیا بود زمستان
در فصل خودش، شهر خودش، بود غریبه
مظلومترین فصل خدا بود زمستان...
#مجتبی_حیدری
@pome_music
Forwarded from شعر و ادب پارس (آرزو)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی یکی آهنگی رو براتون ميفرستن، معنيش اين نيست كه فكر ميكنن شما نشنيدينش، فقط ميخوان حس آهنگ رو باهاتون تقسيم كنن
@pome_music
@pome_music
میگويی باران را دوست دارم
اما وقتی باران ميبارد چتر به دست ميگيری
ميگويی آفتاب را دوست دارم
اما زير نور خورشيد به دنبال سايه ميگردی
ميگویی باد را دوست دارم
اما وقتی باد ميوزد پنجره را ميبندی
حالا درياب وحشت مرا
وقتی ميگويی دوستت دارم ...
#باب_مارلی
@pome_music
اما وقتی باران ميبارد چتر به دست ميگيری
ميگويی آفتاب را دوست دارم
اما زير نور خورشيد به دنبال سايه ميگردی
ميگویی باد را دوست دارم
اما وقتی باد ميوزد پنجره را ميبندی
حالا درياب وحشت مرا
وقتی ميگويی دوستت دارم ...
#باب_مارلی
@pome_music