هر دم دردی از پی دردی ای سال!
با این تنِ ناتوان چه کردی ای سال؟
رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سالِ سیاه برنگردی ای سال!
#قیصر_امین_پور
#گلها_همه_آفتابگردانند
@pome_music
با این تنِ ناتوان چه کردی ای سال؟
رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سالِ سیاه برنگردی ای سال!
#قیصر_امین_پور
#گلها_همه_آفتابگردانند
@pome_music
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت .....
#محمد_سلمانی
@pome_music
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت .....
#محمد_سلمانی
@pome_music
شادا بهار،
که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد... شادا من،
که دست بهار را گرفته به خانۀ خود می برم...
#شمس_لنگرودی
سبزهها را بحال خود رها کنیم
قلبهامان را بهم گره بزنیم و در خانه بمانیم...
@pome_music
که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد... شادا من،
که دست بهار را گرفته به خانۀ خود می برم...
#شمس_لنگرودی
سبزهها را بحال خود رها کنیم
قلبهامان را بهم گره بزنیم و در خانه بمانیم...
@pome_music
ترس از عشق ترس زندگی است !
آنان که از عشق دوری
میکنند مردگانی بیش نیستند
عشق در نمیزند
به یکباره می آید
و آن ها که پسش میزنند
بزرگترین بازنده های
دنیا هستند ..
#برتراند_راسل
@pome_music
آنان که از عشق دوری
میکنند مردگانی بیش نیستند
عشق در نمیزند
به یکباره می آید
و آن ها که پسش میزنند
بزرگترین بازنده های
دنیا هستند ..
#برتراند_راسل
@pome_music
وسوسه شده ام
دوباره سیب را گاز بزنم ،
میخواهم تبعیدی سیاره ای دیگر شویم ؛
من باشم و تو ...
#آریا_ابراهیمی
@pome_music
دوباره سیب را گاز بزنم ،
میخواهم تبعیدی سیاره ای دیگر شویم ؛
من باشم و تو ...
#آریا_ابراهیمی
@pome_music
بساط دلبرانهی اردیبهشت پهن شد
تازه به سرآغاز عشق رسیده ایم
التهاب عجیبی میان دلم برپاست
یک احساس متفاوت، یک بیقراری ناب ...
انگار قرار است اتفاقات خوبی بیُفتد
بادهای بهار، پشتِ شیشه میرقصند،
و گلهای باغچه ، بذرِ امید به دلم پاشیده اند،
انگار زمین و زمان، مژده ی روزهای بهتری برایم آورده، اردیبهشت است!
بوی بهشت را می شود از هر ثانیهاش استشمام کرد .
حال خوبی دارم ،قابل شرح نیست !
دلم کمی قدم زدن جانانه در خیابان می خواهد ،
یک هندزفری ،یک موزیک عاشقانه ی قرن بیستم ،
و کمی هم لبخند ،همین برای شادیام کافیست !
آری ...
"بعضی می رقصند که به خاطر بسپارند، بعضی می رقصند که فراموش کنند ... "
و فراموشی؛ لازمه ی این روزهاست ...
اردیبهشت؛ عجب ماه خوبیست !
آدم هوس میکند عاشق باشد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@pome_music
تازه به سرآغاز عشق رسیده ایم
التهاب عجیبی میان دلم برپاست
یک احساس متفاوت، یک بیقراری ناب ...
انگار قرار است اتفاقات خوبی بیُفتد
بادهای بهار، پشتِ شیشه میرقصند،
و گلهای باغچه ، بذرِ امید به دلم پاشیده اند،
انگار زمین و زمان، مژده ی روزهای بهتری برایم آورده، اردیبهشت است!
بوی بهشت را می شود از هر ثانیهاش استشمام کرد .
حال خوبی دارم ،قابل شرح نیست !
دلم کمی قدم زدن جانانه در خیابان می خواهد ،
یک هندزفری ،یک موزیک عاشقانه ی قرن بیستم ،
و کمی هم لبخند ،همین برای شادیام کافیست !
آری ...
"بعضی می رقصند که به خاطر بسپارند، بعضی می رقصند که فراموش کنند ... "
و فراموشی؛ لازمه ی این روزهاست ...
اردیبهشت؛ عجب ماه خوبیست !
آدم هوس میکند عاشق باشد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@pome_music
چشمانت را نمی فهمم!
هیچ وقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهایِ مفهومی !
با منِ سنتی
به زبانِ ساده یِ نوازش !
با دستانت حرف بزن !
#عباس_معروفی
@pome_music
هیچ وقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهایِ مفهومی !
با منِ سنتی
به زبانِ ساده یِ نوازش !
با دستانت حرف بزن !
#عباس_معروفی
@pome_music
لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید!! ..ولی دلهره را دوست نداشت
تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد
گفت یک..گفت دو ..افسوس سه را دوست نداشت
من تو خط موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز
دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت
@pome_music
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید!! ..ولی دلهره را دوست نداشت
تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد
گفت یک..گفت دو ..افسوس سه را دوست نداشت
من تو خط موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز
دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت
@pome_music
گفتم ای دل، نروی؟خار شوی، زار شوی
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟
نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟
نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟
نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!
#مولانا
@pome_music
بر سرِ آن دار شوی بی بَر و بی بار شوی
نکند دام نهد؟خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی،بی پر و بی بال شوی؟
نکند جام دهد؟کام دهد، ازلب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند،کافر و بی عار شوی؟
نکند مست شوی؟فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی،کر شوی، شاعر و بیمار شوی؟
نکُنَد دل نکَنی،دل بکَنَد،بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری،صبح که بیدار شوی؟؟!
#مولانا
@pome_music
پیش بیا! پیش بیا! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
#قیصر_امینپور
@pome_music
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگِ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
#قیصر_امینپور
@pome_music
یک قفل زدم بر دل و پیمانه شکستم
ساقی نظر انداخت، به میخانه نشستم
بر چشم زدم طعنه، که این بار، نبازی
زان، مستیِ چشمش، دلِ دیوانه شکستم
گفتم، نزنم زخمه بر این سازِ مخالف
با نغمهی تارش به طربخانه نشستم
دیدم نتوان بگذرم از مستیِ عشقش
مجنون شدم و از خود و بیگانه شکستم
تا آنکه نسوزم، به ره عشق، دگر بار
بر شمعِ رخش، باز چو پروانه، نشستم
مستانه وضو کردم و در محضرِ ساقی
افسانه و پیمانه و بتخانه، شکستم
#مولوی
@pome_music
ساقی نظر انداخت، به میخانه نشستم
بر چشم زدم طعنه، که این بار، نبازی
زان، مستیِ چشمش، دلِ دیوانه شکستم
گفتم، نزنم زخمه بر این سازِ مخالف
با نغمهی تارش به طربخانه نشستم
دیدم نتوان بگذرم از مستیِ عشقش
مجنون شدم و از خود و بیگانه شکستم
تا آنکه نسوزم، به ره عشق، دگر بار
بر شمعِ رخش، باز چو پروانه، نشستم
مستانه وضو کردم و در محضرِ ساقی
افسانه و پیمانه و بتخانه، شکستم
#مولوی
@pome_music
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهتر ز من برای دلت برگزیده ای
از خود سوال میکنم آیا چه کرده ام
در فکر فرو می روم از من چه دیده ای
فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز می رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای!
#قیصر_امین_پور
@pome_music
بهتر ز من برای دلت برگزیده ای
از خود سوال میکنم آیا چه کرده ام
در فکر فرو می روم از من چه دیده ای
فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز می رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای!
#قیصر_امین_پور
@pome_music
ناگهان در کوچه دیدم بیوفای خویش را
باز گم کردم زشادی دست و پای خویش را
گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم
دیدمش وز یاد بردم گفتههای خویش را
#مهدی_اخوان_ثالث
@pome_music
باز گم کردم زشادی دست و پای خویش را
گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم
دیدمش وز یاد بردم گفتههای خویش را
#مهدی_اخوان_ثالث
@pome_music