Audio
سخنرانی صادق زیباکلام در:
(همایش علمی ۴۰ سال اجرای قانون اساسی چالشها و افقهای پیشرو)
٣٠بهمن ١٣٩٧
"دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي"
عنوان سخنراني :«ناتوانی قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در تحقق دمکراسی»
🔸خلاصه مقاله:
▪️اساس دموكراسي بر پنج اصل استوار است:
١)در يك جامعه ای مبتنی بر دمکراسی، عزل و نصب حکومت با راي مستقيم مردم صورت مي گيرد.به بیان دیگرتنها منشاء مشروعیت حکومت صندوق رای وزارت کشور است.
٢)محدوديت قدرت حكومت به وسيله ي قانون
٣) اصل تفكيك قوا (بمنظور جلوگيري از تمركز قدرت در یک نهاد و یا در دست یک فرد یا یک قوه )
٤) اصل تامين حقوق فردي افراد(حق مالكيت ، حق حيات ، حق انتخاب مذهب ..)
٥) اصل پاسخگو بودن حكومت
▪️قانون اساسي براي تحقق اين پنج اصل بوجود آمده است.پرسشی که در این مقاله مطرح شده آنست که آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی قادر است اين ۵ اصل را تحقق ببخشد یا نه؟و پاسخ مقاله آنست که متاسفانه خیر.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
(همایش علمی ۴۰ سال اجرای قانون اساسی چالشها و افقهای پیشرو)
٣٠بهمن ١٣٩٧
"دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي"
عنوان سخنراني :«ناتوانی قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در تحقق دمکراسی»
🔸خلاصه مقاله:
▪️اساس دموكراسي بر پنج اصل استوار است:
١)در يك جامعه ای مبتنی بر دمکراسی، عزل و نصب حکومت با راي مستقيم مردم صورت مي گيرد.به بیان دیگرتنها منشاء مشروعیت حکومت صندوق رای وزارت کشور است.
٢)محدوديت قدرت حكومت به وسيله ي قانون
٣) اصل تفكيك قوا (بمنظور جلوگيري از تمركز قدرت در یک نهاد و یا در دست یک فرد یا یک قوه )
٤) اصل تامين حقوق فردي افراد(حق مالكيت ، حق حيات ، حق انتخاب مذهب ..)
٥) اصل پاسخگو بودن حكومت
▪️قانون اساسي براي تحقق اين پنج اصل بوجود آمده است.پرسشی که در این مقاله مطرح شده آنست که آیا قانون اساسی جمهوری اسلامی قادر است اين ۵ اصل را تحقق ببخشد یا نه؟و پاسخ مقاله آنست که متاسفانه خیر.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش اول)
پژوهشکده مطالعات راهبردی / نظرگاه سنتی نسبت به امنیت ملی، آن را به عنوان نبود تهدیدات سخت افزارانه تعریف می کند. از این رو آسوده بودن از جنگ و تجاوز خارجی که به معنای حفظ تمامیت ارضی کشور است ، در رأس اهداف امنیت ملی قرار دارد. در کنار آن ، آسودگی از هر تهدید خشونت ورزانه مانند نقض حاکمیت ملی ، تروریسم ، خرابکاری ، کودتا و اغتشاشات خشونت بار ، نشان بهره مندی از امنیت در بعد سخت افزاری است. اما بیشتر از دو دهه است که نظرگاه سنتی به امنیت ملی دچار تحول شده ؛ امنیت انسانی به عنوان حقی شهروندی به رسمیت شناخته شده و مورد توجه گسترده دولتها واقع شده است.
امنیت در حوزه های اقتصادی ، زیست محیطی ، بهداشتی ، غذایی ، شخصی ، سیاسی و اجتماعی چنان مهم شده اند که در رأس برنامه های دولتها برای تأمین امنیت ملی قرار دارند. امنیت سخت افزارانه با تهدید امنیت انسانی به آسانی زوال خواهد یافت. همینطور تأمین امنیت انسانی خود می تواند به تثبیت امنیت سخت افزارانه کمک کند. ایران همواره در معرض تهدیدات سخت افزارانه امنیتی قرار داشته است. هجوم خارجی قصه مکرر تاریخ ایران است. تنها در یک قرن گذشته ایران توسط پنج کشور دیگر (بریتانیا ، روسیه ، عثمانی ، آمریکا و عراق) مورد تهاجم واقع شده ، خاک آن اشغال شده و گاه حکومت هایش سرنگون گشته اند.
ایران تنها در برابر تجاوز عراق بود که توانست از خود پایداری نشان دهد. به جز تهاجم خارجی و جنگ تحمیل شده از سوی بیگانگان ، ایران همواره دست به گریبان مسائل امنیت داخلی هم بوده است : توطئه برای سرنگونی نظام های سیاسی ، کودتا ، تجزیه طلبی به تحریک بیگانگان ، فتنه های مذهبی و تروریسم عواملی جز جنگ خارجی بوده اند که امنیت ملی ایران را در بعد سخت افزاری به خطر افکندند. اینکه بُعد سخت تهدیدات امنیتی در ایران چیره باشد ، به سبب همین پیشینه است. اما در چند دهه گذشته ، متأثر از تحول جهانی در نگاه به امنیت ملی ، در ایران نیز به حوزه های غیر سخت افزارانه امنیت توجه شده است.
امروزه حفظ جایگاه کشور در سلسله مراتب قدرت جهانی نیازمند توجه اساسی به شاخص های امنیت انسانی است. بحران آب و محیط زیست در ایران چنان جدی شده که دیگر کسی نتواند از آن چشم پوشی کند. مشکلات اقتصادی به درستی از سوی رأس نظام به عنوان اصلی ترین اولویت کشور معرفی شده است. نگاه عمومی جامعه ایران همچون نگاه عمومی در جهان ، جامعه امن را جامعهای میداند که در آن شهروندان از حقوق اساسی خویش بهره مند باشند و امنیت شخصی ، سیاسی و اجتماعی رو به ارتقا باشد.
مقایسه میان دو دوره پیش و پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد که در دوره پس از انقلاب ، گرچه امنیت سخت افزاری به سبب جنگ ، کودتا ، تروریسم و تهدیدات مداوم توجه رو به رشدی را شاهد بوده که نسبت به پیش از انقلاب بی سابقه است اما امنیت انسانی هم اهمیت بیشتری یافته است. خواسته های انقلاب ، در بسیاری موارد همان خواسته های امنیت انسانی بود. امنیت انسانی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، حضوری پر رنگ دارد. آنچه در این میان رخ داده ، دشواری حفظ امنیت سخت افزارانه و امنیت انسانی ، به صورت متوازن با یکدیگر بوده است. بخشی از نگاه های انتقادی معطوف به همین دشواری برآنند که همچنان به امنیت سخت افزاری توجه بیشتری نسبت به امنیت انسانی میشود و حتی امنیت انسانی قربانی امنیت سخت افزارنه شده و به نفع آن نادیده گرفته شده است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش اول)
پژوهشکده مطالعات راهبردی / نظرگاه سنتی نسبت به امنیت ملی، آن را به عنوان نبود تهدیدات سخت افزارانه تعریف می کند. از این رو آسوده بودن از جنگ و تجاوز خارجی که به معنای حفظ تمامیت ارضی کشور است ، در رأس اهداف امنیت ملی قرار دارد. در کنار آن ، آسودگی از هر تهدید خشونت ورزانه مانند نقض حاکمیت ملی ، تروریسم ، خرابکاری ، کودتا و اغتشاشات خشونت بار ، نشان بهره مندی از امنیت در بعد سخت افزاری است. اما بیشتر از دو دهه است که نظرگاه سنتی به امنیت ملی دچار تحول شده ؛ امنیت انسانی به عنوان حقی شهروندی به رسمیت شناخته شده و مورد توجه گسترده دولتها واقع شده است.
امنیت در حوزه های اقتصادی ، زیست محیطی ، بهداشتی ، غذایی ، شخصی ، سیاسی و اجتماعی چنان مهم شده اند که در رأس برنامه های دولتها برای تأمین امنیت ملی قرار دارند. امنیت سخت افزارانه با تهدید امنیت انسانی به آسانی زوال خواهد یافت. همینطور تأمین امنیت انسانی خود می تواند به تثبیت امنیت سخت افزارانه کمک کند. ایران همواره در معرض تهدیدات سخت افزارانه امنیتی قرار داشته است. هجوم خارجی قصه مکرر تاریخ ایران است. تنها در یک قرن گذشته ایران توسط پنج کشور دیگر (بریتانیا ، روسیه ، عثمانی ، آمریکا و عراق) مورد تهاجم واقع شده ، خاک آن اشغال شده و گاه حکومت هایش سرنگون گشته اند.
ایران تنها در برابر تجاوز عراق بود که توانست از خود پایداری نشان دهد. به جز تهاجم خارجی و جنگ تحمیل شده از سوی بیگانگان ، ایران همواره دست به گریبان مسائل امنیت داخلی هم بوده است : توطئه برای سرنگونی نظام های سیاسی ، کودتا ، تجزیه طلبی به تحریک بیگانگان ، فتنه های مذهبی و تروریسم عواملی جز جنگ خارجی بوده اند که امنیت ملی ایران را در بعد سخت افزاری به خطر افکندند. اینکه بُعد سخت تهدیدات امنیتی در ایران چیره باشد ، به سبب همین پیشینه است. اما در چند دهه گذشته ، متأثر از تحول جهانی در نگاه به امنیت ملی ، در ایران نیز به حوزه های غیر سخت افزارانه امنیت توجه شده است.
امروزه حفظ جایگاه کشور در سلسله مراتب قدرت جهانی نیازمند توجه اساسی به شاخص های امنیت انسانی است. بحران آب و محیط زیست در ایران چنان جدی شده که دیگر کسی نتواند از آن چشم پوشی کند. مشکلات اقتصادی به درستی از سوی رأس نظام به عنوان اصلی ترین اولویت کشور معرفی شده است. نگاه عمومی جامعه ایران همچون نگاه عمومی در جهان ، جامعه امن را جامعهای میداند که در آن شهروندان از حقوق اساسی خویش بهره مند باشند و امنیت شخصی ، سیاسی و اجتماعی رو به ارتقا باشد.
مقایسه میان دو دوره پیش و پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد که در دوره پس از انقلاب ، گرچه امنیت سخت افزاری به سبب جنگ ، کودتا ، تروریسم و تهدیدات مداوم توجه رو به رشدی را شاهد بوده که نسبت به پیش از انقلاب بی سابقه است اما امنیت انسانی هم اهمیت بیشتری یافته است. خواسته های انقلاب ، در بسیاری موارد همان خواسته های امنیت انسانی بود. امنیت انسانی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، حضوری پر رنگ دارد. آنچه در این میان رخ داده ، دشواری حفظ امنیت سخت افزارانه و امنیت انسانی ، به صورت متوازن با یکدیگر بوده است. بخشی از نگاه های انتقادی معطوف به همین دشواری برآنند که همچنان به امنیت سخت افزاری توجه بیشتری نسبت به امنیت انسانی میشود و حتی امنیت انسانی قربانی امنیت سخت افزارنه شده و به نفع آن نادیده گرفته شده است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش دوم)
زمینه امنیت ملی در ایران
باید گفت از نظر داخلی ، امنیت ملی در ایران مشکلات و دشواری های بسیار کمتری نسبت به تمام کشور های خاورمیانه دارد. احساس تعلق به یک میهن یا یک کشور، برای ایرانیان احساسی تاریخی و هزاران ساله است. موجودیتهای سیاسی دولتی کنونی در خاورمیانه و حتی بیشتر نقاط جهان، «جعل های» جدید در همین یک قرن گذشته هستند. نبود احساس تعلق به یک میهن در این کشورها سبب شده تا جنگ و تنش داخلی در آنها دائمی باشد. ایران هزاران سال وجود داشته اما عراق، سوریه، امارات، اردن، پاکستان یا عربستان، کمتر از صد سال است که تشکیل شدهاند. میان ایرانیان احساس هممیهنی به شکل ارتباط از طریق زبان فارسی، تاریخ مشترک ملی، رسومات ایرانی و مفاخر ملی مشترک وجود دارد.
کینه و عداوت قومی در ایران هرگز وجود نداشته است. همین شده که مثلاً وضعیت کردها در ایران مانند وضعیت همتبارانشان در عراق، سوریه و ترکیه یا وضعیت اعراب و بلوچهای ایران مانند وضعیت همتبارانشان در رژیم صهیونیستی و پاکستان نباشد. زمینههای درگیری داخلی از همین رو در ایران هرگز به سادگی فراهم نبوده؛ به همین سبب کوششهایی که از سوی شوروی، عراق، بریتانیا یا امارات و رژیم اسرائیل در مورد افروختن آتش درگیری در این صورت گرفته بود، ره به جایی نبرد و با هزینههایی بسیار کم خاتمه یافت.
این زمینه مساعد در حفظ امنیت ملی، در کنار گوناگونی قومی و تا حدی مذهبی در ایران سبب شده تا نظامهای سیاسی به این مسئله هوشیار باشند و بکوشند از وحدت ملی برای تأمین امنیت ملی بهره جویند و هم اینکه نسبت به خدشهدارشدن آن به سبب تجربیات گذشته احتیاط کنند. ایران تجربیاتی تلخ در از دستدادن تمامیت ارضی خود در یک قرن قبل دارد و چیزی بیش از وسعت ایران کنونی را به سبب مداخله روس و بریتانیا از دست داده است. تهدید کمونیسم در شوروی و حکومت بعث عراق گرچه امروز وجود ندارد اما نگرانی به حق از توطئههای خارجی و داخلی ادامه یافته است.
استراتژی امنیت ملی قبل از انقلاب اسلامی
حکومت پهلوی مقتضیاتی داشت که حسب آن تعریف خاص خود از امنیت ملی و استراتژی مورد نیاز برای حصول آن را شکل داده بود. حکومت پهلوی در اصل برآمده از اراده خارجی بود. پهلوی دوم بیش از هر چیز حصول و پایداری قدرت خود را در نظر مثبت قدرتهای خارجی یعنی بریتانیا و ایالات متحده میدانست. روی کارآمدن رضاشاه با یاری بریتانیا حاصل شد؛ همان طور که عزل او نیز با حمله بریتانیا رخ داد. این بریتانیا بود که محمدرضا را به شاهی رساند و در برابر طرح جمهوریشدن ایران که مورد موافقت شوروی و آمریکا بود، ایستادگی کرد.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش دوم)
زمینه امنیت ملی در ایران
باید گفت از نظر داخلی ، امنیت ملی در ایران مشکلات و دشواری های بسیار کمتری نسبت به تمام کشور های خاورمیانه دارد. احساس تعلق به یک میهن یا یک کشور، برای ایرانیان احساسی تاریخی و هزاران ساله است. موجودیتهای سیاسی دولتی کنونی در خاورمیانه و حتی بیشتر نقاط جهان، «جعل های» جدید در همین یک قرن گذشته هستند. نبود احساس تعلق به یک میهن در این کشورها سبب شده تا جنگ و تنش داخلی در آنها دائمی باشد. ایران هزاران سال وجود داشته اما عراق، سوریه، امارات، اردن، پاکستان یا عربستان، کمتر از صد سال است که تشکیل شدهاند. میان ایرانیان احساس هممیهنی به شکل ارتباط از طریق زبان فارسی، تاریخ مشترک ملی، رسومات ایرانی و مفاخر ملی مشترک وجود دارد.
کینه و عداوت قومی در ایران هرگز وجود نداشته است. همین شده که مثلاً وضعیت کردها در ایران مانند وضعیت همتبارانشان در عراق، سوریه و ترکیه یا وضعیت اعراب و بلوچهای ایران مانند وضعیت همتبارانشان در رژیم صهیونیستی و پاکستان نباشد. زمینههای درگیری داخلی از همین رو در ایران هرگز به سادگی فراهم نبوده؛ به همین سبب کوششهایی که از سوی شوروی، عراق، بریتانیا یا امارات و رژیم اسرائیل در مورد افروختن آتش درگیری در این صورت گرفته بود، ره به جایی نبرد و با هزینههایی بسیار کم خاتمه یافت.
این زمینه مساعد در حفظ امنیت ملی، در کنار گوناگونی قومی و تا حدی مذهبی در ایران سبب شده تا نظامهای سیاسی به این مسئله هوشیار باشند و بکوشند از وحدت ملی برای تأمین امنیت ملی بهره جویند و هم اینکه نسبت به خدشهدارشدن آن به سبب تجربیات گذشته احتیاط کنند. ایران تجربیاتی تلخ در از دستدادن تمامیت ارضی خود در یک قرن قبل دارد و چیزی بیش از وسعت ایران کنونی را به سبب مداخله روس و بریتانیا از دست داده است. تهدید کمونیسم در شوروی و حکومت بعث عراق گرچه امروز وجود ندارد اما نگرانی به حق از توطئههای خارجی و داخلی ادامه یافته است.
استراتژی امنیت ملی قبل از انقلاب اسلامی
حکومت پهلوی مقتضیاتی داشت که حسب آن تعریف خاص خود از امنیت ملی و استراتژی مورد نیاز برای حصول آن را شکل داده بود. حکومت پهلوی در اصل برآمده از اراده خارجی بود. پهلوی دوم بیش از هر چیز حصول و پایداری قدرت خود را در نظر مثبت قدرتهای خارجی یعنی بریتانیا و ایالات متحده میدانست. روی کارآمدن رضاشاه با یاری بریتانیا حاصل شد؛ همان طور که عزل او نیز با حمله بریتانیا رخ داد. این بریتانیا بود که محمدرضا را به شاهی رساند و در برابر طرح جمهوریشدن ایران که مورد موافقت شوروی و آمریکا بود، ایستادگی کرد.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش سوم)
حفظ محمدرضا در قدرت با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ هم با کمک بریتانیا و آمریکا مقدور شد. در خنثیشدن کودتاهای نظامیان ضدشاه (توطئه تیمور بختیار و سپس سپهبد قرنی) این سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا بودند که به شاه یاری رساندند. این دو قدرت، نفوذ عظیمی در میان نخبگان سیاسی و نظامی و اطلاعاتی کشور داشتند. مجموعه این عوامل سبب شده بود تا شاه بر این باور برسد که حفظ امنیت ملی جز با یاری این دو قدرت مقدور نیست و باید به طُرُق مختلف در جهت کسب رضایت آنان کوشید. حفظ تاج و تخت پهلوی و نیز حفاظت ایران در برابر کمونیسم و سایر براندازان داخلی با هماهنگی با این دو دولت، ممکن تلقی میشد.
اما مشکل شاه این بود که حکومتش در بحران مستمر و نگرانی از خود جامعه ایران قرار داشت. تظاهر به مذهب دوستی و کوشش برای جلب نظر روحانیون در دورهای مجدانه دنبال میشد (برای مثال تخریب معبد بهاییان یا لغو قوانین علیه روحانیون مربوط به زمان پهلوی اول) اما ماهیت نظام سیاسی و رفتار خاندان سلطنت به گونهای بود که در تعارض با فرهنگ دینی و سنتی مردم ایران بود. شکل و ظاهر خاندان سلطنتی بیشتر از آنکه به ایرانیان شبیه باشد، مانند خاندانهای سلطنتی اروپایی بود. این به جز ناخرسندی عمیق در میان طبقه متوسط جدید، روشنفکران و دانشجویان بود. بدلشدن قانون اساسی مشروطه به یک عنوان توخالی و فرمایشیشدن انتخابات در پی کودتای ۲۸ مرداد و آشکارشدن عمق وابستگی حکومت پهلوی به آمریکا و بریتانیا با نقض عملی ملیشدن صنعت نفت موجب خشم علیه دربار بود.
ترور شاه، انعکاسی از این ناخرسندی بود. مجموعه اعمال حکومت شاه در حوزه سیاست داخلی و خارجی، مانند اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع آمریکا، روابط گرم با رژیم اسرائیل، افزایش نفوذ اقتصادی یهودیان و بهاییان و نیز نفوذ سیاسی افراد منتسب به بهاییت، فضای باز اجتماعی در مورد پوشش، سینما و رقص که در برخی موارد بهشدت افراطی میشد و در نهایت فضای خفقان و تشویق تعبد به شخص اول کشور، نارضایی عمومی را به اوج رسانده بود. تشکیل حزب رستاخیز و تغییر تقویم ، نقطه اوج بیتوجهی و دهنکجی به جامعه ایرانی بود. این در حالی بود که استراتژی ملی مصوب حکومت شاه دربرگیرنده مسائلی بود که به کلی با تصمیمات این حکومت در تباین بود. اصل استقلال و تمامیت کشور و اصل آزادی در کنار دو اصل شاهنشاهی و وحدت ملی به عنوان اصول ملی کشور (مصوب ۱۳۵۳) اعلام شد اما آشکار بود که این دو در نگاه عموم ایرانیان از میان رفته به حساب میآمد. همینطور حفظ قانون اساسی و اصول آن که به عنوان مصالح ملی کشور تعیین شده بود، عملاً پامال شده بود.
از میان همه بحران هایی که ممکن است گریبان یک کشور یا نظام سیاسی را بگیرد (بحران های مشارکت ، مشروعیت ، توزیع ، کارامدی و استیلا) ، پهلوی دوم تنها قادر به حفظ استیلا با توسل به زور بود. انباشت مداوم این بحرانها و نبود راهبردی برای مدیریت آنها در نهایت به جایی رسید که کشور به وضعیتی انقلابی، دچار و نظام سیاسی سرنگون شد. امنیت ملی مساوی با امنیت شاه بود. بدیهی بود که با این نگاه وقتی نظام شاهنشاهی سرنگون شود، امنیت ملی هم زایل شده است.
استراتژی امنیت ملی پس از انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی در تعریف و هم در اجرا، استراتژی امنیت ملی ایران را متحول کرد. نظام سیاسی جدید، دیگر تعریف سابق را در رابطه خود با دولتهای خارجی قبول نداشت. استقلال و شعار نه شرقی نه غربی با رویکرد انقلابی و متخاصمانه نسبت به قدرتهای بزرگ زمان یعنی آمریکا و شوروی توأم شد. از سوی دیگر ماهیت نظام سیاسی جدید که بنیاد آن بر «اسلام انقلابی شیعی» شکل گرفته بود ، سبب شد تا روابط خارجی ایران با همسایگانش نیز به بحران فرو رود. بیثباتی ناشی از انقلاب ، دشمن خارجی ایران یعنی عراق و همینطور گروههای قومی را به فکر کسب امتیازات و خدشه بر تمامیت ارضی ایران انداخت.
برای مدت زمانی طولانی که شاید تا زمان حاضر ادامه یافت، راهبرد امنیت ملی ایران بر خلاف پیش از انقلاب که هماهنگی با قدرتهای بزرگ و کشورهای مختلف بود ، بر اساس مبانی اعتقادی ویژه نظام اسلامی که حسب تقابل ها و اتحاد های دارای منطق خاص بود ، شکل گرفت.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش سوم)
حفظ محمدرضا در قدرت با کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ هم با کمک بریتانیا و آمریکا مقدور شد. در خنثیشدن کودتاهای نظامیان ضدشاه (توطئه تیمور بختیار و سپس سپهبد قرنی) این سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا بودند که به شاه یاری رساندند. این دو قدرت، نفوذ عظیمی در میان نخبگان سیاسی و نظامی و اطلاعاتی کشور داشتند. مجموعه این عوامل سبب شده بود تا شاه بر این باور برسد که حفظ امنیت ملی جز با یاری این دو قدرت مقدور نیست و باید به طُرُق مختلف در جهت کسب رضایت آنان کوشید. حفظ تاج و تخت پهلوی و نیز حفاظت ایران در برابر کمونیسم و سایر براندازان داخلی با هماهنگی با این دو دولت، ممکن تلقی میشد.
اما مشکل شاه این بود که حکومتش در بحران مستمر و نگرانی از خود جامعه ایران قرار داشت. تظاهر به مذهب دوستی و کوشش برای جلب نظر روحانیون در دورهای مجدانه دنبال میشد (برای مثال تخریب معبد بهاییان یا لغو قوانین علیه روحانیون مربوط به زمان پهلوی اول) اما ماهیت نظام سیاسی و رفتار خاندان سلطنت به گونهای بود که در تعارض با فرهنگ دینی و سنتی مردم ایران بود. شکل و ظاهر خاندان سلطنتی بیشتر از آنکه به ایرانیان شبیه باشد، مانند خاندانهای سلطنتی اروپایی بود. این به جز ناخرسندی عمیق در میان طبقه متوسط جدید، روشنفکران و دانشجویان بود. بدلشدن قانون اساسی مشروطه به یک عنوان توخالی و فرمایشیشدن انتخابات در پی کودتای ۲۸ مرداد و آشکارشدن عمق وابستگی حکومت پهلوی به آمریکا و بریتانیا با نقض عملی ملیشدن صنعت نفت موجب خشم علیه دربار بود.
ترور شاه، انعکاسی از این ناخرسندی بود. مجموعه اعمال حکومت شاه در حوزه سیاست داخلی و خارجی، مانند اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع آمریکا، روابط گرم با رژیم اسرائیل، افزایش نفوذ اقتصادی یهودیان و بهاییان و نیز نفوذ سیاسی افراد منتسب به بهاییت، فضای باز اجتماعی در مورد پوشش، سینما و رقص که در برخی موارد بهشدت افراطی میشد و در نهایت فضای خفقان و تشویق تعبد به شخص اول کشور، نارضایی عمومی را به اوج رسانده بود. تشکیل حزب رستاخیز و تغییر تقویم ، نقطه اوج بیتوجهی و دهنکجی به جامعه ایرانی بود. این در حالی بود که استراتژی ملی مصوب حکومت شاه دربرگیرنده مسائلی بود که به کلی با تصمیمات این حکومت در تباین بود. اصل استقلال و تمامیت کشور و اصل آزادی در کنار دو اصل شاهنشاهی و وحدت ملی به عنوان اصول ملی کشور (مصوب ۱۳۵۳) اعلام شد اما آشکار بود که این دو در نگاه عموم ایرانیان از میان رفته به حساب میآمد. همینطور حفظ قانون اساسی و اصول آن که به عنوان مصالح ملی کشور تعیین شده بود، عملاً پامال شده بود.
از میان همه بحران هایی که ممکن است گریبان یک کشور یا نظام سیاسی را بگیرد (بحران های مشارکت ، مشروعیت ، توزیع ، کارامدی و استیلا) ، پهلوی دوم تنها قادر به حفظ استیلا با توسل به زور بود. انباشت مداوم این بحرانها و نبود راهبردی برای مدیریت آنها در نهایت به جایی رسید که کشور به وضعیتی انقلابی، دچار و نظام سیاسی سرنگون شد. امنیت ملی مساوی با امنیت شاه بود. بدیهی بود که با این نگاه وقتی نظام شاهنشاهی سرنگون شود، امنیت ملی هم زایل شده است.
استراتژی امنیت ملی پس از انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی در تعریف و هم در اجرا، استراتژی امنیت ملی ایران را متحول کرد. نظام سیاسی جدید، دیگر تعریف سابق را در رابطه خود با دولتهای خارجی قبول نداشت. استقلال و شعار نه شرقی نه غربی با رویکرد انقلابی و متخاصمانه نسبت به قدرتهای بزرگ زمان یعنی آمریکا و شوروی توأم شد. از سوی دیگر ماهیت نظام سیاسی جدید که بنیاد آن بر «اسلام انقلابی شیعی» شکل گرفته بود ، سبب شد تا روابط خارجی ایران با همسایگانش نیز به بحران فرو رود. بیثباتی ناشی از انقلاب ، دشمن خارجی ایران یعنی عراق و همینطور گروههای قومی را به فکر کسب امتیازات و خدشه بر تمامیت ارضی ایران انداخت.
برای مدت زمانی طولانی که شاید تا زمان حاضر ادامه یافت، راهبرد امنیت ملی ایران بر خلاف پیش از انقلاب که هماهنگی با قدرتهای بزرگ و کشورهای مختلف بود ، بر اساس مبانی اعتقادی ویژه نظام اسلامی که حسب تقابل ها و اتحاد های دارای منطق خاص بود ، شکل گرفت.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نشاط به معنای رقاصی یا فلان برنامه در تئاتر و تلوزیون نیست
رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج از فقه:
🔹اینکه ما مرتّب میگوییم نشاط و در صحبتها و گفتهها مکرّر بنده تکرار میکنم نشاط، بعضیها خیال میکنند که نشاط یعنی رقّاصی، که فلان برنامهی موسیقی را یا فلان برنامه را فلان جا بگذاریم، در تئاتر بگذاریم، در تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند! معنای نشاط این نیست.
🔹 نشاط یعنی حوصلهی کار، نشاط کار، تحرّک، که دل انسان آماده باشد برای حرکت کردن، کار کردن، فعّالیّت کردن؛ خسته و ملول و افسرده و مانند اینها نباشد؛ این معنای نشاط است. اگر این [جور] شد، آن وقت انسان، همکار هم پیدا میکند، دیگران هم میآیند دُور شما جمع میشوند، کار را پیش میبرید. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتیاج دارید. ۹۷/۱۲/۰۵
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج از فقه:
🔹اینکه ما مرتّب میگوییم نشاط و در صحبتها و گفتهها مکرّر بنده تکرار میکنم نشاط، بعضیها خیال میکنند که نشاط یعنی رقّاصی، که فلان برنامهی موسیقی را یا فلان برنامه را فلان جا بگذاریم، در تئاتر بگذاریم، در تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند! معنای نشاط این نیست.
🔹 نشاط یعنی حوصلهی کار، نشاط کار، تحرّک، که دل انسان آماده باشد برای حرکت کردن، کار کردن، فعّالیّت کردن؛ خسته و ملول و افسرده و مانند اینها نباشد؛ این معنای نشاط است. اگر این [جور] شد، آن وقت انسان، همکار هم پیدا میکند، دیگران هم میآیند دُور شما جمع میشوند، کار را پیش میبرید. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتیاج دارید. ۹۷/۱۲/۰۵
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش چهارم)
این اتحادها و مواضع گاه اعتقادی هستند (مانند اتحاد با شیعیان یا حمایت از مسلمانان) اما گاهی هم حسب مصالح عالیه نظام چندان بنیاد اعتقادی ندارند. در نگاه بسیاری ، استراتژی امنیت ملی ایران در حوزههای امنیت سخت افزارانه و مسائل اعتقادی (که کوشش می شود برای آنها هم از حیث امنیت سخت افزارانه تعلیل صورت گیرد) ، تمرکز بسیار زیادی در صرف منابع صورت داده و مسائلی همچون رفاه عمومی، توسعه اقتصادی و محیط زیست را مورد توجه کمتر قرار داده است.
حقیقت این است که میان دو دیدگاه درباره استراتژی امنیت ملی ایران در دوران پس از انقلاب، سایش و اختلاف نظر وجود داشته است. یک دیدگاه، معتقد بوده که جمهوری اسلامی، باید با صرفنظرکردن از برخی آمال انقلابی و اقدامات رادیکال، از در سازش و آشتی با نظام جهانی درآید. این کوتاهآمدن یا دستکم اعتدال به خرجدادن (در مورد مسائلی مانند اسرائیل یا آمریکا در سیاست خارجی و حتی برخی مسائل سیاست داخلی در زمینه حقوق بشر) سبب خواهد شد نظام جهانی حاضر به قبول موجودیت نظام اسلامی و خودداری از اقدامات خصمانه علیه ایران شود. به این شیوه کشور میتواند از فواید اقتصادی و امنیتی ارتباط با جهان خارج بهره جوید و از صدمات روابط نامطلوب که همانا تهدید به حمله خارجی ، تحریم اقتصادی و بی ثباتی های گوناگون است ، احتراز کند.
دیدگاه دیگر بر آن است که میان آمال انقلاب و اصالت انقلاب اسلامی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. آمال انقلابی ، گوهر جمهوری اسلامی و ذات آن است. کوتاه آمدن و سازش در برابر اصول انقلاب در زمینه سیاست خارجی چیزی جز «استحاله» و فرو ریزی از درون نیست. جمهوری اسلامی بدون اصول ذاتی انقلابی آن دیگر جمهوری اسلامی نیست. این دیدگاه بر این باور است که ایران دارای این میزان توانش و قدرت داخلی هست که خود را بر نظم جهانی تحمیل کند. به جای کوتاه آمدن از اصول ، جمهوری اسلامی باید بکوشد خود را بر نظم جهانی بقبولاند. جهان در برابر قدرت ایران چارهای جز پذیرش ندارد و باید فشار های ناشی از این تقابل را تا زمان حصول نتیجه تحمل کرد.
در قانون اساسی و همینطور اسناد دیگری که به امنیت ملی جمهوری اسلامی مربوط می شود و همینطور رویه کلی نظام سیاسی عناصری از هر دو نگاه در یکدیگر در هم آمیخته و ترکیب شده اند. گاهی به صورتی متناقض نما ایران همزمان ، هر دو روش را در پیش می گیرد. مثلاً در مورد مسئله هسته ای حاضر به کوتاه آمدن می شود اما در مورد حمایت از مقاومت کوتاه نمی آید. با این حال می توان به گفتن این نکته مبادرت کرد که حفظ اصل نظام و موجودیت آن و نیز ممانعت از تهاجم خارجی به کشور (که به مثابه بخشی از الزامات حفظ نظام است) در رأس توجه استراتژی امنیت ملی قرار داشته است.
تردیدی نیست که جمهوری اسلامی برای بدل کردن خود به «قدرت اول منطقه خاورمیانه» که بیان دیگری از «قبولاندن خود به نظام جهانی» است ، دچار منگنه تمنای راهبردی و کاستی تاکتیکی ، عملیاتی و ابزاری است. تحقق اهداف استراتژی امنیت ملی نیازمند توانمندیهایی است که مشخصترین آنها توسعه اقتصادی و ثروت آفرینی ، پیشرفت در علم و فنآوری، توان نظامی و اعتبار سیاسی داخلی و اجماع ملی است. ایران در حوزه اقتصادی ، همچنان تکمحصولی ، متکی به نفت و ناتوان از ثروت آفرینی و تولید کالا های پیچیده و دارای ارزش اضافی بالا است. ایران در این مورد که باید چگونه میان قدرتمند شدن به مثابه هدف استراتژی امنیت ملی با الزامات رفتار جهانی آشتی ایجاد کند ، به نتیجه نرسیده است.
مسئله قدرت نظامی ایران نیز به رغم پیشرفت های عمده و متکی به داخل ، جای چند و چون بسیار دارد. ایران در جنگ نامتقارن و حوزه موشک های بالستیک بسیار پیش رفته اما هنوز در تولید اقلام دفاعی عمده کم و کاست جدی دارد. کمبود ها در حوزه تجهیزات نظامی متعارف به سبب تحریم ها و ضعف های فنی ، سبب شده ایران در زمینه نیروی هوایی و تجهیزات زرهی دچار تنگنا باشد. مسئله علم و فن آوری در ایران نیز به سبب شکل نگرفتن نظام سیستماتیکی از رابطه نهاد های علم با نهاد های قدرت و نهاد های اقتصاد و نیز فقدان امکان جذب نخبگان علمی و فقدان اقتصاد دانش محور ، دچار بن بست راهبردی است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش چهارم)
این اتحادها و مواضع گاه اعتقادی هستند (مانند اتحاد با شیعیان یا حمایت از مسلمانان) اما گاهی هم حسب مصالح عالیه نظام چندان بنیاد اعتقادی ندارند. در نگاه بسیاری ، استراتژی امنیت ملی ایران در حوزههای امنیت سخت افزارانه و مسائل اعتقادی (که کوشش می شود برای آنها هم از حیث امنیت سخت افزارانه تعلیل صورت گیرد) ، تمرکز بسیار زیادی در صرف منابع صورت داده و مسائلی همچون رفاه عمومی، توسعه اقتصادی و محیط زیست را مورد توجه کمتر قرار داده است.
حقیقت این است که میان دو دیدگاه درباره استراتژی امنیت ملی ایران در دوران پس از انقلاب، سایش و اختلاف نظر وجود داشته است. یک دیدگاه، معتقد بوده که جمهوری اسلامی، باید با صرفنظرکردن از برخی آمال انقلابی و اقدامات رادیکال، از در سازش و آشتی با نظام جهانی درآید. این کوتاهآمدن یا دستکم اعتدال به خرجدادن (در مورد مسائلی مانند اسرائیل یا آمریکا در سیاست خارجی و حتی برخی مسائل سیاست داخلی در زمینه حقوق بشر) سبب خواهد شد نظام جهانی حاضر به قبول موجودیت نظام اسلامی و خودداری از اقدامات خصمانه علیه ایران شود. به این شیوه کشور میتواند از فواید اقتصادی و امنیتی ارتباط با جهان خارج بهره جوید و از صدمات روابط نامطلوب که همانا تهدید به حمله خارجی ، تحریم اقتصادی و بی ثباتی های گوناگون است ، احتراز کند.
دیدگاه دیگر بر آن است که میان آمال انقلاب و اصالت انقلاب اسلامی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. آمال انقلابی ، گوهر جمهوری اسلامی و ذات آن است. کوتاه آمدن و سازش در برابر اصول انقلاب در زمینه سیاست خارجی چیزی جز «استحاله» و فرو ریزی از درون نیست. جمهوری اسلامی بدون اصول ذاتی انقلابی آن دیگر جمهوری اسلامی نیست. این دیدگاه بر این باور است که ایران دارای این میزان توانش و قدرت داخلی هست که خود را بر نظم جهانی تحمیل کند. به جای کوتاه آمدن از اصول ، جمهوری اسلامی باید بکوشد خود را بر نظم جهانی بقبولاند. جهان در برابر قدرت ایران چارهای جز پذیرش ندارد و باید فشار های ناشی از این تقابل را تا زمان حصول نتیجه تحمل کرد.
در قانون اساسی و همینطور اسناد دیگری که به امنیت ملی جمهوری اسلامی مربوط می شود و همینطور رویه کلی نظام سیاسی عناصری از هر دو نگاه در یکدیگر در هم آمیخته و ترکیب شده اند. گاهی به صورتی متناقض نما ایران همزمان ، هر دو روش را در پیش می گیرد. مثلاً در مورد مسئله هسته ای حاضر به کوتاه آمدن می شود اما در مورد حمایت از مقاومت کوتاه نمی آید. با این حال می توان به گفتن این نکته مبادرت کرد که حفظ اصل نظام و موجودیت آن و نیز ممانعت از تهاجم خارجی به کشور (که به مثابه بخشی از الزامات حفظ نظام است) در رأس توجه استراتژی امنیت ملی قرار داشته است.
تردیدی نیست که جمهوری اسلامی برای بدل کردن خود به «قدرت اول منطقه خاورمیانه» که بیان دیگری از «قبولاندن خود به نظام جهانی» است ، دچار منگنه تمنای راهبردی و کاستی تاکتیکی ، عملیاتی و ابزاری است. تحقق اهداف استراتژی امنیت ملی نیازمند توانمندیهایی است که مشخصترین آنها توسعه اقتصادی و ثروت آفرینی ، پیشرفت در علم و فنآوری، توان نظامی و اعتبار سیاسی داخلی و اجماع ملی است. ایران در حوزه اقتصادی ، همچنان تکمحصولی ، متکی به نفت و ناتوان از ثروت آفرینی و تولید کالا های پیچیده و دارای ارزش اضافی بالا است. ایران در این مورد که باید چگونه میان قدرتمند شدن به مثابه هدف استراتژی امنیت ملی با الزامات رفتار جهانی آشتی ایجاد کند ، به نتیجه نرسیده است.
مسئله قدرت نظامی ایران نیز به رغم پیشرفت های عمده و متکی به داخل ، جای چند و چون بسیار دارد. ایران در جنگ نامتقارن و حوزه موشک های بالستیک بسیار پیش رفته اما هنوز در تولید اقلام دفاعی عمده کم و کاست جدی دارد. کمبود ها در حوزه تجهیزات نظامی متعارف به سبب تحریم ها و ضعف های فنی ، سبب شده ایران در زمینه نیروی هوایی و تجهیزات زرهی دچار تنگنا باشد. مسئله علم و فن آوری در ایران نیز به سبب شکل نگرفتن نظام سیستماتیکی از رابطه نهاد های علم با نهاد های قدرت و نهاد های اقتصاد و نیز فقدان امکان جذب نخبگان علمی و فقدان اقتصاد دانش محور ، دچار بن بست راهبردی است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش پنجم و پایانی)
حوزه اعتبار سیاسی داخلی و اجماع ملی نیز در چهار دهه پس از انقلاب ، فراز و نشیب های متعددی را سپری کرده است. نظام سیاسی و نخبگان حاکم بر آن بر وجه مردمی بودن جمهوری اسلامی تأکید می کنند. انتخابات با میزان مشارکت بالا ، نشانه قوت نظام و عدم مخالفت مردم با آن معرفی میشود اما مشارکت سیاسی هدایت شده بیشتر مطلوب نظام است تا مشارکت سیاسی به صورتی که خلاف موازین انقلاب و اسلام باشد و یا از کنترل و نتایج مشخص خارج شود.
گرچه نظام سیاسی برای مقابله با بحران های امنیت ملی انعطاف زیادی نشان داده اما هنوز در بسیاری اصول و قوانین (مانند حجاب اسلامی ، صلاحیت های اعتقادی و مسائل منکراتی) به عنوان مبنای هویتی نظام پایداری دارد و آنها را مساوی با امنیت ملی تعریف میکند. همین مسائل شاید کانون های ناامنی در این حوزه باشد.
به طور کلی و در حوزه های مرتبط با این چهار بعد قدرت ، استراتژی امنیت ملی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته به رغم تأکیدات قانونی ، رهنمود هایی که از سوی رهبری معظم انقلاب ارائه میشود و اسناد بالا دستی ، در بدل ساختن اهداف و راهبرد ها به خط مشی های عملیاتی و حصول نتایج مشخص از خود کُندی محرزی نشان داده است. امنیت ملی با قدرت اقتصادی ، توان نظامی ، اعتبار سیاسی داخلی و خارجی و پیشرفت فن آوری و علم به دست می آید اما اینکه چگونه بتوان در باب این موارد (احتمالاً به جز قدرت نظامی) به داوری خوشبینانه ای نشست ، نه فقط از جانب منتقدان که مورد تردید طراحان و مجریان استراتژی امنیت ملی قرار دارد.
نتیجه گیری
شکل و ماهیت نظام سیاسی در پیش و پس از انقلاب اسلامی (رابطه آن با قدرتهای بیگانه ، نقش مذهب شیعه در آن، جایگاه روحانیت در هدایت قدرت سیاسی ، رابطه مردم با آن و جلوه های مختلف تهدید ها و تعریف اهداف کلان ملی) سبب شده تا دو شکل متفاوت از استراتژی امنیت ملی در هر یک از این دو دوره شکل بگیرد. برخی از گونه ای تداوم در استراتژی امنیت ملی در پیش و پس از انقلاب سخن می گویند. گر چه حفظ تمامیت ارضی و واهمه از دخالت بیگانه و توطئه داخلی به عنوان تهدیدات سخت افزارانه امنیت ملی در هر دو دوره پا برجا بوده اما شکل و ابعاد آن به کلی متفاوت است. از همین رو استراتژی امنیت ملی این دو دوره هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد و به کلی غیر قابل قیاس است.
رویکرد صوری - اسنادی چندان کمکی به درک استراتژی امنیت ملی ایران در هیچیک از این دو دوره نمی کند زیرا فاصله میان سطور نگاشته شده و آنچه سیاست عملی بوده و هست ، بسیار عمیق است. در دوران حاضر ، چگونگی پاسخگویی همزمان به الزامات امنیت سخت افزارانه و امنیت انسانی ، انعطاف پذیری در استراتژی امنیت ملی ، ارتباط قدرت ملی با اهداف استراتژی امنیت ملی و در نهایت تصمیم های متناقض نما ، اهم محور هایی بوده که سبب پیچیده و غامض شدن تدوین و در عین حال درک استراتژی امنیت ملی پس از انقلاب اسلامی شده است. برخلاف دوره پیش از انقلاب که تدوین و فهم استراتژی امنیت ملی در رژیم پهلوی ساده تر و با متغیر های کمتری همراه بود ، دوره پس از انقلاب شامل دستور کار های وسیع تر و مناسبات نهادی ، معرفتی و اجرایی بسیار متفاوتی در حوزه استراتژی امنیت ملی بوده است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🖊 ✍ امین پرتو
(بخش پنجم و پایانی)
حوزه اعتبار سیاسی داخلی و اجماع ملی نیز در چهار دهه پس از انقلاب ، فراز و نشیب های متعددی را سپری کرده است. نظام سیاسی و نخبگان حاکم بر آن بر وجه مردمی بودن جمهوری اسلامی تأکید می کنند. انتخابات با میزان مشارکت بالا ، نشانه قوت نظام و عدم مخالفت مردم با آن معرفی میشود اما مشارکت سیاسی هدایت شده بیشتر مطلوب نظام است تا مشارکت سیاسی به صورتی که خلاف موازین انقلاب و اسلام باشد و یا از کنترل و نتایج مشخص خارج شود.
گرچه نظام سیاسی برای مقابله با بحران های امنیت ملی انعطاف زیادی نشان داده اما هنوز در بسیاری اصول و قوانین (مانند حجاب اسلامی ، صلاحیت های اعتقادی و مسائل منکراتی) به عنوان مبنای هویتی نظام پایداری دارد و آنها را مساوی با امنیت ملی تعریف میکند. همین مسائل شاید کانون های ناامنی در این حوزه باشد.
به طور کلی و در حوزه های مرتبط با این چهار بعد قدرت ، استراتژی امنیت ملی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته به رغم تأکیدات قانونی ، رهنمود هایی که از سوی رهبری معظم انقلاب ارائه میشود و اسناد بالا دستی ، در بدل ساختن اهداف و راهبرد ها به خط مشی های عملیاتی و حصول نتایج مشخص از خود کُندی محرزی نشان داده است. امنیت ملی با قدرت اقتصادی ، توان نظامی ، اعتبار سیاسی داخلی و خارجی و پیشرفت فن آوری و علم به دست می آید اما اینکه چگونه بتوان در باب این موارد (احتمالاً به جز قدرت نظامی) به داوری خوشبینانه ای نشست ، نه فقط از جانب منتقدان که مورد تردید طراحان و مجریان استراتژی امنیت ملی قرار دارد.
نتیجه گیری
شکل و ماهیت نظام سیاسی در پیش و پس از انقلاب اسلامی (رابطه آن با قدرتهای بیگانه ، نقش مذهب شیعه در آن، جایگاه روحانیت در هدایت قدرت سیاسی ، رابطه مردم با آن و جلوه های مختلف تهدید ها و تعریف اهداف کلان ملی) سبب شده تا دو شکل متفاوت از استراتژی امنیت ملی در هر یک از این دو دوره شکل بگیرد. برخی از گونه ای تداوم در استراتژی امنیت ملی در پیش و پس از انقلاب سخن می گویند. گر چه حفظ تمامیت ارضی و واهمه از دخالت بیگانه و توطئه داخلی به عنوان تهدیدات سخت افزارانه امنیت ملی در هر دو دوره پا برجا بوده اما شکل و ابعاد آن به کلی متفاوت است. از همین رو استراتژی امنیت ملی این دو دوره هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد و به کلی غیر قابل قیاس است.
رویکرد صوری - اسنادی چندان کمکی به درک استراتژی امنیت ملی ایران در هیچیک از این دو دوره نمی کند زیرا فاصله میان سطور نگاشته شده و آنچه سیاست عملی بوده و هست ، بسیار عمیق است. در دوران حاضر ، چگونگی پاسخگویی همزمان به الزامات امنیت سخت افزارانه و امنیت انسانی ، انعطاف پذیری در استراتژی امنیت ملی ، ارتباط قدرت ملی با اهداف استراتژی امنیت ملی و در نهایت تصمیم های متناقض نما ، اهم محور هایی بوده که سبب پیچیده و غامض شدن تدوین و در عین حال درک استراتژی امنیت ملی پس از انقلاب اسلامی شده است. برخلاف دوره پیش از انقلاب که تدوین و فهم استراتژی امنیت ملی در رژیم پهلوی ساده تر و با متغیر های کمتری همراه بود ، دوره پس از انقلاب شامل دستور کار های وسیع تر و مناسبات نهادی ، معرفتی و اجرایی بسیار متفاوتی در حوزه استراتژی امنیت ملی بوده است.
منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
خانم محجبه اى كه در تصوير ميبينيد همسر آتاتورك است كه به سياست هاى همسرش در ترويج پوشش اروپايى پايبند نبود!آتاتورک در 1923 ترکیه مدرن را بنیان گذاشت وحجاب را قدغن كرد ولى همسرش محجبه بود
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با فقیرترین رییس جمهور جهان آشنا شوید....
او حتی محافظ ندارد! و معتقد است که همه مردم با انتخاب او نشان داده اند که دوستش دارند و مواظب او هستند
او نیمی از حقوق خود را به فقرا بخشیده و به شدت طرفدار آزادی بیان و مطبوعات ازاد است و می گوید ازادی مطبوعات و رسانه ها در کشور باعث میشود که همه مسئولین از ترس افشاگری رسانه ها و مطبوعات دزدی و اختلاس و یا کم کاری نکنند ...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
او حتی محافظ ندارد! و معتقد است که همه مردم با انتخاب او نشان داده اند که دوستش دارند و مواظب او هستند
او نیمی از حقوق خود را به فقرا بخشیده و به شدت طرفدار آزادی بیان و مطبوعات ازاد است و می گوید ازادی مطبوعات و رسانه ها در کشور باعث میشود که همه مسئولین از ترس افشاگری رسانه ها و مطبوعات دزدی و اختلاس و یا کم کاری نکنند ...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
«بدترین نوع بیسوادی، بیسواد سیاسی است، بیسواد سیاسی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد و می گوید که: “از سیاست بیزار است».
برتولت برشت
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد و می گوید که: “از سیاست بیزار است».
برتولت برشت
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔆 نوع رابطه الیت و توده نزد ویلیام کورنهوزر در کتاب سیاست جامعۀ توده ای
🔶 الگوی پلورالیسم را می توان برای تحلیل نظام های سیاسی دیگری غیر از دموکراسی ها نیز به کار برد. ویلیام کورنهوزر در کتاب سیاست جامعۀ توده ای برحسب نوع رابطه الیت و توده و وسایل نیل به مناصب الیت و امکان بسیج توده ها چهار نوع جامعۀ سیاسی را از هم تمییز داده است:
1) جامعۀ همبسته سنتی؛ که در آن امکان پیوستن به الیت بسته، منتفی است و توده ها غیرقابل بسیج اند.
2) جامعه تکثرگرا؛ که امکان ورود به درون الیت وجود دارد اما امکان بسیج توده ها کاملاً منتفی است.
3) جامعه توده ای؛ که در آن توده ها به آسانی قابل بسیج هستند و در عین حال امکان ورود به درون مناصب الیت هم برای دیگران وجود دارد.
4) جامعۀ توتالیتر؛ که در آن الیت بسته و دور از دسترس است اما درجۀ بالایی از امکان بسیج توده های پراکنده وجود دارد.
🔹 «جامعه شناسی سیاسی؛ دکتر حسین بشیریه»
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔶 الگوی پلورالیسم را می توان برای تحلیل نظام های سیاسی دیگری غیر از دموکراسی ها نیز به کار برد. ویلیام کورنهوزر در کتاب سیاست جامعۀ توده ای برحسب نوع رابطه الیت و توده و وسایل نیل به مناصب الیت و امکان بسیج توده ها چهار نوع جامعۀ سیاسی را از هم تمییز داده است:
1) جامعۀ همبسته سنتی؛ که در آن امکان پیوستن به الیت بسته، منتفی است و توده ها غیرقابل بسیج اند.
2) جامعه تکثرگرا؛ که امکان ورود به درون الیت وجود دارد اما امکان بسیج توده ها کاملاً منتفی است.
3) جامعه توده ای؛ که در آن توده ها به آسانی قابل بسیج هستند و در عین حال امکان ورود به درون مناصب الیت هم برای دیگران وجود دارد.
4) جامعۀ توتالیتر؛ که در آن الیت بسته و دور از دسترس است اما درجۀ بالایی از امکان بسیج توده های پراکنده وجود دارد.
🔹 «جامعه شناسی سیاسی؛ دکتر حسین بشیریه»
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
نمیتوان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت، چرا که هنگامی که برای بار دوم از آن میگذریم، دیگر نه آن رودخانه رودخانهی پیشینست و نه تو آن انسان پیشین.
هراکلیتوس
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
هراکلیتوس
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
این نمودار میزان آسیب پذیری گوشیهای تلفن همراه در کشورهای مختلف را نشان میدهد☝️🏻
👈🏻 ایران به عنوان آسیب پذیرترین کشور بیشترین میزان نصب برنامههای مخرب را روی گوشی در بین تمام کشورها داراست
⚠️ تنها از مارکت های معتبر اقدام به نصب و آپدیت برنامهها روی گوشی خود کنید.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
👈🏻 ایران به عنوان آسیب پذیرترین کشور بیشترین میزان نصب برنامههای مخرب را روی گوشی در بین تمام کشورها داراست
⚠️ تنها از مارکت های معتبر اقدام به نصب و آپدیت برنامهها روی گوشی خود کنید.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥انیمیشن کوتاه (Bao)
برندهی اسکار بهترین انیمیشن کوتاه ۲۰۱۹
با موضوع مادر
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
برندهی اسکار بهترین انیمیشن کوتاه ۲۰۱۹
با موضوع مادر
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper