This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 وقتی سردار قاسم سلیمانی دستور حمله به پایگاههای اسرائیل را داد...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 نخبگان در فضای اقتصاد سیاسی دنیا به چه میاندیشند؟
📝 امیررضا اردستانی؛دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی شهید بهشتی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
📝 امیررضا اردستانی؛دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی شهید بهشتی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شهید بهشتی ۱۳۵۹:
«انقلاب با روند و مناسبات اقتصادی موجود،در معرض خطر و آسیب قطعی است،جامعهی سیرها و گرسنهها، جامعه اسلامی نیست»
.
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
«انقلاب با روند و مناسبات اقتصادی موجود،در معرض خطر و آسیب قطعی است،جامعهی سیرها و گرسنهها، جامعه اسلامی نیست»
.
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
❄️ سرنوشت رقتانگیز علوم سیاسی در ایران
💠 ... این رشته در رژیم قدیم به دلایل کاملا مشخصی به طور محدود و عمدتا در سطح کارشناسی دنبال میشد، بهطوریکه اگر کسی خواهان دنبال کردن آن در مقاطع بالاتر بود، باید در کشورهای پیشرفته رحل اقامت میافکند.
💠 این امر باعث شده بود تا عمدهی کسانی که در این رشته موفق به اخذ مدرک دکترا میشوند، هم از یک ذهن منسجم و آگاه به مبادی و اصول این رشته برخوردار باشند و هم از یک پرنسیپ و شخصیت ملازم با این رشته علمی. همچنین، این امر باعث شده بود تا این رشته به صورت معقول و معتدلی رشد کند و از سطح کیفی مناسبی برخوردار باشد.
💠 با این حال، با استقرار رژیم جدید این رشته با وضعیتی کاملا متفاوت روبرو شد. اولین تغییر این بود که به تبع گسترش کمّی بیش از حد دانشگاه در ایران این رشته نیز به طور لجام گسیختهای گسترش یافت. این گسترش لجام گسیخته فقط محدود به مقطع کارشناسی نبود و مقاطع تحصیلات تکمیلی را نیز در بر میگرفت؛ بهطوریکه ما گاه شاهد آن هستیم که برخی مراکز دانشگاهی بدون داشتن مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، اقدام به برگزاری دورههای دکترا کردهاند.
💠 درواقع، امروزه شهرهای فراوانی را میتوان یافت که در آنها رشتههای حقوق و علوم سیاسی در آن دایر است. این امر تالیهای فاسد متعددی را به همراه داشته است که ما در اینجا به دو فقره از آنها اشاره میکنیم.
💠 اولین تالی فاسد این آنارشیسم آموزشی ظهور پدیدهی «استادسازی» در سطح دانشگاه بوده است. مسئولیت این کار در وهلهی اول به عهده دانشگاه تربیت مدرس بود و همزمان دو هدف دنبال میشد. اول، استحالهی دانشگاه از استادان مستقل؛ و دوم، پر کردن جای خالی کرسیهای دانشگاهها با اساتید «متعهد».
💠 اگر در ایران بتوان طرحهای اندکی را نشان داد که کاملا موفقیتآمیز بوده باشد، این طرح یکی از آن معدود طرحهای موفق است. مجریان این طرح هم به تدریج دانشگاه را از اساتید مستقل استحاله کردند و هم دانشگاه را در اختیار نسل جدیدی از اساتید قرار دادند که تنها مشخصهشان فقط همان «متعهد» بودن است. طی تقریبا سه دههای که از اجرایی شدن این سیاست میگذرد این دسته از اساتید نه توانستهاند یک اثر کلاسیک را ترجمه کنند و نه یک اثر ماندگار را، چه از حیث نظری و چه از حیث عملی، خلق کنند.
💠 این پدیدهی «استادسازی» خود متضمن یک تالی فاسد عظیم بود که تنها بعد از اجرای آن خود را نشان داد: تبدیل دانشگاه به «حزب». اگر قبلا به واسطهی حضور اساتید قوی و برجسته مناسبات حاکم بر دانشگاه مناسبات علمی بود، ورود این دسته از اساتید را به دانشگاه باید سرآغازی بر رواج حزب بازی و باندبازی در دانشگاه دانست که هر روز ابعاد گستردهتری نیز یافته است.
💠 تالی فاسد دیگر این لجام گسیختگی آموزشی ظهور پدیدهی «عوام دانشگاهی» است. بدین معنا که ما در دانشگاه با کسانی روبرو هستیم که سطح درک و تحلیل شان از مسایل همانند «عوام» است. آنها بجای اینکه به تامل درمورد مسایل مختلف کشور بپردازند، همانند عوام نسخهای از پیش آماده برای توضیح تمام پدیدهها دارند و سعی میکنند با رفتارهای پوپولیستی آن را به خورد مخاطبان بدهند.
💠 یکی از مهمترین ویژگیهای این «عوام دانشگاهی» این است که کتاب نمیخوانند و به جای آن سعی میکنند به مصاحبه و سخنرانی و انتشار مقالات به اصطلاح علمی ـ پژوهشی بپردازند. این در حالی است که دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی با این هدف اساسی تاسیس شده است تا مروج دیدگاهها، نظریهها و روشهایی باشد که از محک آزمون علمی بیرون آمدهاند.
💠 تا جایی که به رشته علوم سیاسی مربوط میشود، آنچه ما امروزه در این رشته شاهد آن هستیم بیان سخنان پوشیده در الفاظ پیچیده اما خالی از محتواست که بیشتر به بیانیهی احزاب سیاسی میماند تا نظریهپردازی علمی. جالب اینجاست که این به اصطلاح نظریهپردازی ها که اعتبار علمی آن ازسوی هیچ مرجع مستقلی تایید نمیشود، بعضا با تشویقها و جوایز رسمی نیز همراه است.
💠 فارغ التحصیلان دورههای تحصیلات تکمیلی ما گاه در ادای اسم برخی از متفکران صاجب نام این رشته مانند «مونتسکیو» باز میمانند، و یا «ژان بدن» را «جان بدن» مینویسند. در این سیستم فقط کافی است شما به اندازه کافی «مقالات علمی ـ پژوهشی» داشته باشید ـ هرچند محتوای آن هم مهم نیست ـ تا به مقام «استادی» برسید.
🔆 منبع: علی اردستانی، تاملی درباره بحران ناکارآمدی دانشگاه در ایران، نشریه قلمیاران، شماره ۱۵، ص۲
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
💠 ... این رشته در رژیم قدیم به دلایل کاملا مشخصی به طور محدود و عمدتا در سطح کارشناسی دنبال میشد، بهطوریکه اگر کسی خواهان دنبال کردن آن در مقاطع بالاتر بود، باید در کشورهای پیشرفته رحل اقامت میافکند.
💠 این امر باعث شده بود تا عمدهی کسانی که در این رشته موفق به اخذ مدرک دکترا میشوند، هم از یک ذهن منسجم و آگاه به مبادی و اصول این رشته برخوردار باشند و هم از یک پرنسیپ و شخصیت ملازم با این رشته علمی. همچنین، این امر باعث شده بود تا این رشته به صورت معقول و معتدلی رشد کند و از سطح کیفی مناسبی برخوردار باشد.
💠 با این حال، با استقرار رژیم جدید این رشته با وضعیتی کاملا متفاوت روبرو شد. اولین تغییر این بود که به تبع گسترش کمّی بیش از حد دانشگاه در ایران این رشته نیز به طور لجام گسیختهای گسترش یافت. این گسترش لجام گسیخته فقط محدود به مقطع کارشناسی نبود و مقاطع تحصیلات تکمیلی را نیز در بر میگرفت؛ بهطوریکه ما گاه شاهد آن هستیم که برخی مراکز دانشگاهی بدون داشتن مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، اقدام به برگزاری دورههای دکترا کردهاند.
💠 درواقع، امروزه شهرهای فراوانی را میتوان یافت که در آنها رشتههای حقوق و علوم سیاسی در آن دایر است. این امر تالیهای فاسد متعددی را به همراه داشته است که ما در اینجا به دو فقره از آنها اشاره میکنیم.
💠 اولین تالی فاسد این آنارشیسم آموزشی ظهور پدیدهی «استادسازی» در سطح دانشگاه بوده است. مسئولیت این کار در وهلهی اول به عهده دانشگاه تربیت مدرس بود و همزمان دو هدف دنبال میشد. اول، استحالهی دانشگاه از استادان مستقل؛ و دوم، پر کردن جای خالی کرسیهای دانشگاهها با اساتید «متعهد».
💠 اگر در ایران بتوان طرحهای اندکی را نشان داد که کاملا موفقیتآمیز بوده باشد، این طرح یکی از آن معدود طرحهای موفق است. مجریان این طرح هم به تدریج دانشگاه را از اساتید مستقل استحاله کردند و هم دانشگاه را در اختیار نسل جدیدی از اساتید قرار دادند که تنها مشخصهشان فقط همان «متعهد» بودن است. طی تقریبا سه دههای که از اجرایی شدن این سیاست میگذرد این دسته از اساتید نه توانستهاند یک اثر کلاسیک را ترجمه کنند و نه یک اثر ماندگار را، چه از حیث نظری و چه از حیث عملی، خلق کنند.
💠 این پدیدهی «استادسازی» خود متضمن یک تالی فاسد عظیم بود که تنها بعد از اجرای آن خود را نشان داد: تبدیل دانشگاه به «حزب». اگر قبلا به واسطهی حضور اساتید قوی و برجسته مناسبات حاکم بر دانشگاه مناسبات علمی بود، ورود این دسته از اساتید را به دانشگاه باید سرآغازی بر رواج حزب بازی و باندبازی در دانشگاه دانست که هر روز ابعاد گستردهتری نیز یافته است.
💠 تالی فاسد دیگر این لجام گسیختگی آموزشی ظهور پدیدهی «عوام دانشگاهی» است. بدین معنا که ما در دانشگاه با کسانی روبرو هستیم که سطح درک و تحلیل شان از مسایل همانند «عوام» است. آنها بجای اینکه به تامل درمورد مسایل مختلف کشور بپردازند، همانند عوام نسخهای از پیش آماده برای توضیح تمام پدیدهها دارند و سعی میکنند با رفتارهای پوپولیستی آن را به خورد مخاطبان بدهند.
💠 یکی از مهمترین ویژگیهای این «عوام دانشگاهی» این است که کتاب نمیخوانند و به جای آن سعی میکنند به مصاحبه و سخنرانی و انتشار مقالات به اصطلاح علمی ـ پژوهشی بپردازند. این در حالی است که دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی با این هدف اساسی تاسیس شده است تا مروج دیدگاهها، نظریهها و روشهایی باشد که از محک آزمون علمی بیرون آمدهاند.
💠 تا جایی که به رشته علوم سیاسی مربوط میشود، آنچه ما امروزه در این رشته شاهد آن هستیم بیان سخنان پوشیده در الفاظ پیچیده اما خالی از محتواست که بیشتر به بیانیهی احزاب سیاسی میماند تا نظریهپردازی علمی. جالب اینجاست که این به اصطلاح نظریهپردازی ها که اعتبار علمی آن ازسوی هیچ مرجع مستقلی تایید نمیشود، بعضا با تشویقها و جوایز رسمی نیز همراه است.
💠 فارغ التحصیلان دورههای تحصیلات تکمیلی ما گاه در ادای اسم برخی از متفکران صاجب نام این رشته مانند «مونتسکیو» باز میمانند، و یا «ژان بدن» را «جان بدن» مینویسند. در این سیستم فقط کافی است شما به اندازه کافی «مقالات علمی ـ پژوهشی» داشته باشید ـ هرچند محتوای آن هم مهم نیست ـ تا به مقام «استادی» برسید.
🔆 منبع: علی اردستانی، تاملی درباره بحران ناکارآمدی دانشگاه در ایران، نشریه قلمیاران، شماره ۱۵، ص۲
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
مهم ترین نکات اینستکس INSTEX در قالب 10 سوال
وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس از راه اندازی ساز و کاری که ماه ها پیش وعده آن را می دادند، خبر دادند. در حالی که از مدت ها پیش اروپایی ها از راه اندازی SPV یا کانال ویژه تبادلات مالی سخن می گفتند اما تروئیکای اروپایی اعلام کرد نام ساز و کار اعلامی اینستکس INSTEX یا مخفف Instrument in Support of Trade Exchange به معنای «ابزاری برای حمایت از تبادلات تجاری» است. درباره این ابزار و مسائل متنی و فرامتنی آن نکات قابل تاملی وجود دارد که در ادامه به برخی از مهم ترین نکات آن در قالب 10 سوال می پردازیم:
1- اینستکس چگونه کار می کند؟
قبل از هر چیز بد نیست که با ساز و کار این ابزار آشنا شویم. این ابزار برای آنکه با تحریم و فشار آمریکا سرشاخ نشود، اقدام به تبادل پول نمی کند و در واقع ابزاری برای دور زدن بانکهاست. ایران محصولاتی را به اروپا صادر و اعتباری را به اندازه ارزش صادرات خود در اینستکس کسب می کند و برحسب این اعتبار می تواند کالاهایی را از اروپا وارد کند.
2- کدام کالاها را شامل می شود؟
همانطور که سه کشور اروپایی به صراحت گفته اند کالاهای وارداتی فقط شامل اقلام دارویی و غذایی می شود که شامل تحریم های آمریکا نیست. از این رو با ابزار اینستکس نمی توان هر کالایی را از اروپا وارد کرد.
3- مگر قرار نبود SPV راه اندازی شود؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چرا اروپا از SPV به اینستکس رسید؟ ستون فقرات ایده SPV بر مبنای قانون مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا بر علیه کوبا بنا شده بود تا به ایران و شرکت های اروپایی کمک کند تحریم های آمریکا را دور بزنند. اما اینستکس یک گام به عقب نهاده و اساساً وظیفه خود را مقابله با تحریم ها نمی داند.
4- کدام کشورها با آن کار می کنند؟
تفاوت دیگری که میان اینستکس و SPV قابل طرح است، بازیگران آن است. SPV قرار بود با مشارکت کل کشورهای اروپا راه اندازی شود اما اینستکس محدود به تروئیکای اروپاست. منابع دیپلماتیک می گویند اتحادیه اروپا در این مورد به توافق نرسیده است.
5- از کی عملیاتی می شود؟
اعلام راه اندازی این ابزار مبهم، ناقص و بسیار محدود به معنای عملیاتی شدن آن نیست. تروئیکای اروپا اعلام کرده عملیاتی شدن آن زمان می برد. وقتی اعلام آن 9 ماه زمان برده است، برای عملیاتی شدنش احتمالاً باید صبر ایوب داشت!
6- شامل خرید نفت هم می شود؟
یکی از مهم ترین نقائص اینستکس عدم تضمین خرید نفت ایران است. اروپایی ها با این تصمیم نشان دادند که در زمینه تحریم حتی اگر همدست آمریکا نباشند، هرگز مقابل او هم نیستند.
7- اروپا در مقابل از ایران چه خواسته است؟
یکی از مهم ترین نکات مطرح شده در بیانیه سه کشور اروپایی در این مورد، ملزم کردن ایران به پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود است. در حالی که آمریکا از برجام خارج شده و اروپا به یک دهم تعهدات خود عمل نمی کند، از ایران می خواهند همچنان به برجام تمام و کمال پایبند باشد.
8- آیا اینستکس راهی برای تحمیل برجام های بعدی است؟
این ابزار جدید پس از تهدیدهای اخیر مسئولان ایرانی –فعلاً در حد حرف- به راه افتاد. اروپایی ها بهتر از هرکسی می دانند که نابودی برجام بیش از همه برای آنها هزینه خواهد داشت. درضمن همانطور که موگرینی نیز قبلاً گفته بود، اروپا حفظ برجام را دری برای ورود به مباحث موشکی و منطقه ای با ایران می داند. از این منظر اینستکس ابزاری برای تحمیل برجام های بعدی است.
9- رابطه اینستکس و FATF چیست؟
شاید یکی از مهم ترین مسائل اینستکس را بتوان در شرطی جستجو کرد که برای ایران تعیین شده است. سه کشور اروپایی با صراحت و البته گستاخی از ایران خواسته اند فوراً تمام دستورات FATF را اجرایی کند. حال آنکه اجرای این دستورات یعنی خودتحریمی و بستن راه دور زدن تحریم ها. این در حالی است که دستگاه دیپلماسی کشور پیش از این مدعی بود اروپایی ها راه اندازی کانال مالی را مشروط به تصویب FATF نکرده اند. در واقع اروپا وعده ای نسیه به ایران داده و امتیازی نقد طلب می کند.
10- اصلی ترین مشکل اینستکس چیست؟
فارغ از تحقیری که در این ابزار اروپایی وجود دارد، مهم ترین مشکل اینستکس در تولید امید کاذب است. نشانه های آن نیز کم کم در حال بروز است. آقای ظریف در اولین واکنش خود هر چند با گلایه به خاطر تاخیر اما از اعلام آن استقبال کرده است. کشور سالهاست که معطل وعده های توخالی غرب است. تا جایی آمریکا و برجام و از جایی به بعد اروپا و SPV و اینستکس و... تا امیدهای کاذب وجود دارد و به دنبال سراب می رویم، نمی توان انتظار حرکت و تلاش واقعی داشت.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
وزرای امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس از راه اندازی ساز و کاری که ماه ها پیش وعده آن را می دادند، خبر دادند. در حالی که از مدت ها پیش اروپایی ها از راه اندازی SPV یا کانال ویژه تبادلات مالی سخن می گفتند اما تروئیکای اروپایی اعلام کرد نام ساز و کار اعلامی اینستکس INSTEX یا مخفف Instrument in Support of Trade Exchange به معنای «ابزاری برای حمایت از تبادلات تجاری» است. درباره این ابزار و مسائل متنی و فرامتنی آن نکات قابل تاملی وجود دارد که در ادامه به برخی از مهم ترین نکات آن در قالب 10 سوال می پردازیم:
1- اینستکس چگونه کار می کند؟
قبل از هر چیز بد نیست که با ساز و کار این ابزار آشنا شویم. این ابزار برای آنکه با تحریم و فشار آمریکا سرشاخ نشود، اقدام به تبادل پول نمی کند و در واقع ابزاری برای دور زدن بانکهاست. ایران محصولاتی را به اروپا صادر و اعتباری را به اندازه ارزش صادرات خود در اینستکس کسب می کند و برحسب این اعتبار می تواند کالاهایی را از اروپا وارد کند.
2- کدام کالاها را شامل می شود؟
همانطور که سه کشور اروپایی به صراحت گفته اند کالاهای وارداتی فقط شامل اقلام دارویی و غذایی می شود که شامل تحریم های آمریکا نیست. از این رو با ابزار اینستکس نمی توان هر کالایی را از اروپا وارد کرد.
3- مگر قرار نبود SPV راه اندازی شود؟
سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چرا اروپا از SPV به اینستکس رسید؟ ستون فقرات ایده SPV بر مبنای قانون مقابله با تحریم های ثانویه آمریکا بر علیه کوبا بنا شده بود تا به ایران و شرکت های اروپایی کمک کند تحریم های آمریکا را دور بزنند. اما اینستکس یک گام به عقب نهاده و اساساً وظیفه خود را مقابله با تحریم ها نمی داند.
4- کدام کشورها با آن کار می کنند؟
تفاوت دیگری که میان اینستکس و SPV قابل طرح است، بازیگران آن است. SPV قرار بود با مشارکت کل کشورهای اروپا راه اندازی شود اما اینستکس محدود به تروئیکای اروپاست. منابع دیپلماتیک می گویند اتحادیه اروپا در این مورد به توافق نرسیده است.
5- از کی عملیاتی می شود؟
اعلام راه اندازی این ابزار مبهم، ناقص و بسیار محدود به معنای عملیاتی شدن آن نیست. تروئیکای اروپا اعلام کرده عملیاتی شدن آن زمان می برد. وقتی اعلام آن 9 ماه زمان برده است، برای عملیاتی شدنش احتمالاً باید صبر ایوب داشت!
6- شامل خرید نفت هم می شود؟
یکی از مهم ترین نقائص اینستکس عدم تضمین خرید نفت ایران است. اروپایی ها با این تصمیم نشان دادند که در زمینه تحریم حتی اگر همدست آمریکا نباشند، هرگز مقابل او هم نیستند.
7- اروپا در مقابل از ایران چه خواسته است؟
یکی از مهم ترین نکات مطرح شده در بیانیه سه کشور اروپایی در این مورد، ملزم کردن ایران به پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود است. در حالی که آمریکا از برجام خارج شده و اروپا به یک دهم تعهدات خود عمل نمی کند، از ایران می خواهند همچنان به برجام تمام و کمال پایبند باشد.
8- آیا اینستکس راهی برای تحمیل برجام های بعدی است؟
این ابزار جدید پس از تهدیدهای اخیر مسئولان ایرانی –فعلاً در حد حرف- به راه افتاد. اروپایی ها بهتر از هرکسی می دانند که نابودی برجام بیش از همه برای آنها هزینه خواهد داشت. درضمن همانطور که موگرینی نیز قبلاً گفته بود، اروپا حفظ برجام را دری برای ورود به مباحث موشکی و منطقه ای با ایران می داند. از این منظر اینستکس ابزاری برای تحمیل برجام های بعدی است.
9- رابطه اینستکس و FATF چیست؟
شاید یکی از مهم ترین مسائل اینستکس را بتوان در شرطی جستجو کرد که برای ایران تعیین شده است. سه کشور اروپایی با صراحت و البته گستاخی از ایران خواسته اند فوراً تمام دستورات FATF را اجرایی کند. حال آنکه اجرای این دستورات یعنی خودتحریمی و بستن راه دور زدن تحریم ها. این در حالی است که دستگاه دیپلماسی کشور پیش از این مدعی بود اروپایی ها راه اندازی کانال مالی را مشروط به تصویب FATF نکرده اند. در واقع اروپا وعده ای نسیه به ایران داده و امتیازی نقد طلب می کند.
10- اصلی ترین مشکل اینستکس چیست؟
فارغ از تحقیری که در این ابزار اروپایی وجود دارد، مهم ترین مشکل اینستکس در تولید امید کاذب است. نشانه های آن نیز کم کم در حال بروز است. آقای ظریف در اولین واکنش خود هر چند با گلایه به خاطر تاخیر اما از اعلام آن استقبال کرده است. کشور سالهاست که معطل وعده های توخالی غرب است. تا جایی آمریکا و برجام و از جایی به بعد اروپا و SPV و اینستکس و... تا امیدهای کاذب وجود دارد و به دنبال سراب می رویم، نمی توان انتظار حرکت و تلاش واقعی داشت.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔹 گفتاورد انگاره
🔸 وقتی همه، بیفکرانه مقهور چیزی شده اند که همه در حال انجامش هستند و بدان باور دارند، کسانی که میاندیشند، از نهانگاه بیرون میآیند، چون امتناع آنها از همرنگ جماعت شدن، چشمگیر مینماید و در نتیجه [اندیشیدن آنها] نوعی کنش است. در موقعیتهای اضطرار، پالودن و پیراستن عناصر اندیشیدن، پیامدهای سیاسی می یابد.
👤 هانا_آرنت
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔸 وقتی همه، بیفکرانه مقهور چیزی شده اند که همه در حال انجامش هستند و بدان باور دارند، کسانی که میاندیشند، از نهانگاه بیرون میآیند، چون امتناع آنها از همرنگ جماعت شدن، چشمگیر مینماید و در نتیجه [اندیشیدن آنها] نوعی کنش است. در موقعیتهای اضطرار، پالودن و پیراستن عناصر اندیشیدن، پیامدهای سیاسی می یابد.
👤 هانا_آرنت
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
💢 سؤال خبرنگار زن قبل انقلاب از امام خمینی در پاریس و جواب جالب ایشان
🔻 خانم نوشابه امیری خبرنگار کیهان که برای گفتوگو با امام خمینی به پاریس رفته بود، سؤال کرد: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشان دهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است، اگر چه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتما حجاب داشته باشند مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟
🔵 امام خمینی پاسخ فرمودند. « اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام. شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است و مترقی هم به این معنی نیست که زنها یا مردهای ما خیال کردهاند، مترقی به کمالات انسانی و نفسانی است و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب رانده و باید بعدا جبران کنیم.
🔹 شماها آزادید در کارهای صحیح؛ دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت در این زمینهها آزادند، اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت و خلاف ملیت بکنند جلوگیری میشود و این دلیل بر مترقی بودن است.»
پ.ن:
📌 ای کاش همه بزرگان، بزرگترها، صاحب منصبان، فعالان فرهنگی و سیاسی و حتی عموم مردم جامعه خود باخته نباشند و هویت اصیل خود را حفظ کنند. صریح و قوی باشند خجالت نکشند!
💢 نه اینکه تا یک خبرنگار، یک فرنگی یا یک فرد لا اُبالی را ببینند، دست و پایشان را گم کنند، از مواضع خود کوتاه بیایند، تا مبادا به او انگ متحجر و عقب افتاده بزنند.
📌 این مسأله نشأت گرفته از یک نگاه و منظومه فکری است که خود را در مواضع مختلف، از یک برخورد ساده تا تفسیر دین! نشان میدهد.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔻 خانم نوشابه امیری خبرنگار کیهان که برای گفتوگو با امام خمینی به پاریس رفته بود، سؤال کرد: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشان دهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است، اگر چه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتما حجاب داشته باشند مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟
🔵 امام خمینی پاسخ فرمودند. « اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام. شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است و مترقی هم به این معنی نیست که زنها یا مردهای ما خیال کردهاند، مترقی به کمالات انسانی و نفسانی است و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب رانده و باید بعدا جبران کنیم.
🔹 شماها آزادید در کارهای صحیح؛ دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت در این زمینهها آزادند، اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت و خلاف ملیت بکنند جلوگیری میشود و این دلیل بر مترقی بودن است.»
پ.ن:
📌 ای کاش همه بزرگان، بزرگترها، صاحب منصبان، فعالان فرهنگی و سیاسی و حتی عموم مردم جامعه خود باخته نباشند و هویت اصیل خود را حفظ کنند. صریح و قوی باشند خجالت نکشند!
💢 نه اینکه تا یک خبرنگار، یک فرنگی یا یک فرد لا اُبالی را ببینند، دست و پایشان را گم کنند، از مواضع خود کوتاه بیایند، تا مبادا به او انگ متحجر و عقب افتاده بزنند.
📌 این مسأله نشأت گرفته از یک نگاه و منظومه فکری است که خود را در مواضع مختلف، از یک برخورد ساده تا تفسیر دین! نشان میدهد.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
Marian_Sawer,_Kerryn_Baker_Gende.pdf
3.1 MB
کتابی متعلق به سال ۲۰۱۹ با عنوان
Gender and Politics
📕جنسیت و سیاست
از دانشگاه لندن با مشخصات زیر جهت استحضار
ویراستاران سری
یوهانا کانتولا
دانشگاه تامپیر
تامپیر، فنلاند
سارا چایلز برکبک، دانشگاه لندن
لندن، انگلستان
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
Gender and Politics
📕جنسیت و سیاست
از دانشگاه لندن با مشخصات زیر جهت استحضار
ویراستاران سری
یوهانا کانتولا
دانشگاه تامپیر
تامپیر، فنلاند
سارا چایلز برکبک، دانشگاه لندن
لندن، انگلستان
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسانههای غربی انقلاب ایران را چگونه گزارش میکردند؟
بخش اول
گفتگو با مهرداد خوانساری وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لندن در دوره انقلاب
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
بخش اول
گفتگو با مهرداد خوانساری وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لندن در دوره انقلاب
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسانههای غربی انقلاب ایران را چگونه گزارش میکردند؟
بخش دوم
گفتگو با مهرداد خوانساری وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لندن در دوره انقلاب
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
بخش دوم
گفتگو با مهرداد خوانساری وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در لندن در دوره انقلاب
.🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️☸ سخنان بیژن زنگنه درباره همراهی عراق با تحریمها
🔸ماهی ۲۰۰ میلیون دلار گاز به عراق صادرات میکنیم، پولش را نمیدهند، میگویند ایران تحریم است.
🔸 ۱۱ هزار بشکه نفت از کرکوک سواپ میکردیم بعد از تحریم عراقیها همان را هم قطع کردند.
🔸 ۲ میلیارد دلار از عراق بابت گاز و برق طلب داریم همان را هم نمی دهند.
🔹هیچکس حاضر نیست خودش رو فدای ما بکنه. هر کشوری فقط به فکر خودشه/ایرنا
🔰پی نوشت: آنها که میگویند تحریم ها تاثیر خاصی ندارد، حتما ببینند...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔸ماهی ۲۰۰ میلیون دلار گاز به عراق صادرات میکنیم، پولش را نمیدهند، میگویند ایران تحریم است.
🔸 ۱۱ هزار بشکه نفت از کرکوک سواپ میکردیم بعد از تحریم عراقیها همان را هم قطع کردند.
🔸 ۲ میلیارد دلار از عراق بابت گاز و برق طلب داریم همان را هم نمی دهند.
🔹هیچکس حاضر نیست خودش رو فدای ما بکنه. هر کشوری فقط به فکر خودشه/ایرنا
🔰پی نوشت: آنها که میگویند تحریم ها تاثیر خاصی ندارد، حتما ببینند...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
✳️ پوپولیسم
پوپولیسم را اصالت مردم تعریف کرده اند. بعضا آن را عامه گرایی و گاه عوام فریبی هم خوانده اند.
👈 اینکه هر چه مردم بخواهند و بگویند باید محقق شود. باید دنبال مردم رفت و در جستجوی رضایت عامه بود. ظاهر امر هم زیباست چه آنکه اساسا در نظام دموکراسی قرار است مردم بر مردم حکومت کنند و چه چیزی از این بهتر که خواسته های مردم سرمنزل مقصود حاکمان قرار گیرد.
🔺 پوپولیست ها فریاد می زنند که به دنبال کاری هستند که مردم از آن کار خوش شان می آید و منطبق بر رأی و نظر مردم است. از همین رو است که رها کردن مصالح حقیقی مردم و فدا کردن آنها به پای امیال روزمره و زودگذرشان دنبال می شود تا برای چندی اقبال آنها به دست آید.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
پوپولیسم را اصالت مردم تعریف کرده اند. بعضا آن را عامه گرایی و گاه عوام فریبی هم خوانده اند.
👈 اینکه هر چه مردم بخواهند و بگویند باید محقق شود. باید دنبال مردم رفت و در جستجوی رضایت عامه بود. ظاهر امر هم زیباست چه آنکه اساسا در نظام دموکراسی قرار است مردم بر مردم حکومت کنند و چه چیزی از این بهتر که خواسته های مردم سرمنزل مقصود حاکمان قرار گیرد.
🔺 پوپولیست ها فریاد می زنند که به دنبال کاری هستند که مردم از آن کار خوش شان می آید و منطبق بر رأی و نظر مردم است. از همین رو است که رها کردن مصالح حقیقی مردم و فدا کردن آنها به پای امیال روزمره و زودگذرشان دنبال می شود تا برای چندی اقبال آنها به دست آید.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
✴️❇️ «کلپتوکراسی» چیست؟
⬅️ «کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایه ٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده
این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمینهایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتیست دیده میشود.
همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.
از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش مییابد
و در جامعه شایع میشود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان مییازد، پدیدهای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.
دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج میرود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش مینهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار میگیرد.
علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمیشود تا به راحتی به سودجوییهای خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.
مشکل دیگر این است که به علت عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی مینشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم میکنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمیدهند.
برآیند همه موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوهخواری و رانتبازی رواج مییابد و نیز طبقهای ناراضی بهوجود میآید که همان عامهٔ مردمند.
این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عدهای در کشور حقشان را میخورند و به ایشان ظلم میکنند.
بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کمفروشی و احتکار خشم خود را فرو مینشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه میخورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع میکنند.
اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی میغلتد و دچار رکود میشود.
بدینترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ قالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمره مردم میشود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت میبندد.
بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.
✴️برگرفته از كتاب " رانت و فساد در سايه خشونت "
تالیف پروفسور داگلاس نورث (برنده جايزه نوبل اقتصاد١٩٩٣)
نشر روزنه ١٣٩٥
🔸 تلخیص: امیر رزاقی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
⬅️ «کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایه ٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده
این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمینهایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتیست دیده میشود.
همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.
از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش مییابد
و در جامعه شایع میشود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان مییازد، پدیدهای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.
دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج میرود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش مینهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار میگیرد.
علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمیشود تا به راحتی به سودجوییهای خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.
مشکل دیگر این است که به علت عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی مینشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم میکنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمیدهند.
برآیند همه موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوهخواری و رانتبازی رواج مییابد و نیز طبقهای ناراضی بهوجود میآید که همان عامهٔ مردمند.
این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عدهای در کشور حقشان را میخورند و به ایشان ظلم میکنند.
بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کمفروشی و احتکار خشم خود را فرو مینشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه میخورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع میکنند.
اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی میغلتد و دچار رکود میشود.
بدینترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ قالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمره مردم میشود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت میبندد.
بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.
✴️برگرفته از كتاب " رانت و فساد در سايه خشونت "
تالیف پروفسور داگلاس نورث (برنده جايزه نوبل اقتصاد١٩٩٣)
نشر روزنه ١٣٩٥
🔸 تلخیص: امیر رزاقی
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
✴️❇️ 🌅سوسیالیسم در اغما
✍محمد حسین باقی
⬅️ اقتصاد را با ایدئولوژی میانه ای نیست!!.
وقتی اقتصاد به ایدئولوژی گره بخورد به مانعی در برابر رشد اقتصادی تبدیل می شود. در این صورت، افول اقتصادی به بی ثباتی سیاسی و در نهایت به بحران ناکارآمدی و بحران مشروعیت می انجامد. هانتینگتون می افزاید دو چیز سبب سلب مشروعیت رژیم های اقتدارگرا می شود:
👈🏻1- ناکامی های اقتصادی
👈🏻2- تاخیر در اجرای وعده های خودشان!!.
این دو مولفه در ونزوئلا به صورت عریان دیده می شود. در ونزوئلا پول نفت صرف افزایش هزینه های عمومی دولت و یارانه به فقرا شد!!.
هانتینگتون معتقد است که رهبران اقتدارگرا در مواجهه با از دست دادن مشروعیت شان به چند طریق واکنش نشان می دهد:
👈🏻 1- آنها به سادگی ناتوانی روزافزون خود را نادیده می گیرند به این امید که به هر حال در قدرت باقی می مانند (واکنش اولیه مادورو به گوایدو و بی اهمیت تلقی کردن او و امید به باقی ماندن در قدرت) -
👈🏻2- توسل به اعمال فشار و زور و اطاعت طلبیدن از مردم (برخوردهای خشونت بار با مردم و تهدید به بازداشت مخالفان و گوایدو و بستن حساب های مالی او)
👈🏻3- راه انداختن جنگ خارجی با توسل به ناسیونالیسم (بعضا انقلابی) یا چنگ و دندان نشان داده به رقبای داخل و همسایگان خارجی آن هم با به رخ کشیدن توانمندی نظامی (اعزام نیروهای ونزوئلایی به مرز کلمبیا و برقراری رزمایش و رژه های نظامی).
⬅️ عمده ترین ترس دیکتاتوردراین کشوراز کودتاست. بنابراین، افراد وفادار به خود را در پست های حساس می گمارد و اندک مخالفتی را با زبان زور پاسخ می گوید (انتصاب نزدیکان به وزارتخانه های کلیدی مانند وزارت دفاع و نفت به منزله شاهرگ های حیاتی سیستم). بنابراین، بحران اقتصادی با بحران مشروعیت و کارآمدی ترکیب شده و ملغمه ای ساخته که سوسیالیست های ونزوئلایی را گریزی از آن نیست.
ثروت نفتی ونزوئلا نه تنها به دموکراسی راه نبرد بلکه به ورشکستگی انجامید و پوپولیسمی که قرار بود ناجی کشور باشد به اقتدارگرایی راه برد!!. رشد اقتصادی سریع (چاوز) و کسادی ناگهانی (مادورو) دو روی یک سکه اند و در رژیم های اقتدارگرا(ی نفتی) سبب فروپاشی اقتصادی و زوال مشروعیت می شود. اینگونه می شود که مردم به هر چهره مخالف با نظام روی خوش نشان می دهند.
«خوان گوایدو»، رییس جمهور خودخوانده ونزوئلا، یکی از «خودی» های سیستم و رییس پارلمان بود. اما در یک بزنگاه تاریخی از سیستم برید. اگر او یک سال زودتر ادعای رهبری اپوزیسیون را می کرد چه بسا رژیم او را نابود می کرد چرا که هنوز فضا برای رهبری اعتراضات فراهم نبود. اما وقتی سیل اعتراضات مردمی بر می خیزد، شرایط مساعد می شود و جامعه در وضعیت انقلابی قرار می گیرد و پاشنه جامعه بر روی رفتن رژیم می چرخد، از دل تحولات «رهبر» یا «head» اعتراضات زاده می شود. در چنین شرایطی بود که از بر هم خوردن تحولات «گوایدو»ی خودی زاده می شود و نظام از جایی که تصورش را نمی کرد ضربه خورد.
در هر حال، ایدئولوژی های چپ اگر خود را به روز رسانی نکنند و نهادهایشان همگان با تحولات دچار نوسازی نشود سرنوشتی جز بن بست در انتظارشان نخواهد بود و باید در موزه ها سراغ آنان را گرفت.
آخرین بازماندگان چپ (کوبا، ونزوئلا و کره شمالی) زمانی به واقعیت انطباق با محیط بیرونی پی بردند که به حضیض ذلت دچار شدند. هر کدام از این کشورها در برهه هایی از همقطاران خود جلوتر بودند اما سوار شدن بر قطار بی ترمز چپگراییِ ایدئولوژی زده آنها را به ورطه فلاکت کشاند.
چین البته یک استثناست که از کمونیسم رنگ باخته «مائو»یی به سوسیالیسم با مختصات چینی «شی» رسید و از اقتصاد 150 میلیارد دلاری دهه 70 به اقتصاد 14 تریلیون دلاری سال 2018 رسید. به قول ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی امریکا، «انکار نباید به منزله استراتژی باشد». گام اول در رفع بحران، پذیرش بحران، اجماع نخبگان و در نهایت یافتن راه حل هایی (بعضا دردناک) برای خروج از آن است.
🔸منبع: کتاب " موج سوم دموکراسی در پایان سدهی بیستم " ساموئل هانیتنگتون، ترجمه احمد شهسا، انتشارات روزنه...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
✍محمد حسین باقی
⬅️ اقتصاد را با ایدئولوژی میانه ای نیست!!.
وقتی اقتصاد به ایدئولوژی گره بخورد به مانعی در برابر رشد اقتصادی تبدیل می شود. در این صورت، افول اقتصادی به بی ثباتی سیاسی و در نهایت به بحران ناکارآمدی و بحران مشروعیت می انجامد. هانتینگتون می افزاید دو چیز سبب سلب مشروعیت رژیم های اقتدارگرا می شود:
👈🏻1- ناکامی های اقتصادی
👈🏻2- تاخیر در اجرای وعده های خودشان!!.
این دو مولفه در ونزوئلا به صورت عریان دیده می شود. در ونزوئلا پول نفت صرف افزایش هزینه های عمومی دولت و یارانه به فقرا شد!!.
هانتینگتون معتقد است که رهبران اقتدارگرا در مواجهه با از دست دادن مشروعیت شان به چند طریق واکنش نشان می دهد:
👈🏻 1- آنها به سادگی ناتوانی روزافزون خود را نادیده می گیرند به این امید که به هر حال در قدرت باقی می مانند (واکنش اولیه مادورو به گوایدو و بی اهمیت تلقی کردن او و امید به باقی ماندن در قدرت) -
👈🏻2- توسل به اعمال فشار و زور و اطاعت طلبیدن از مردم (برخوردهای خشونت بار با مردم و تهدید به بازداشت مخالفان و گوایدو و بستن حساب های مالی او)
👈🏻3- راه انداختن جنگ خارجی با توسل به ناسیونالیسم (بعضا انقلابی) یا چنگ و دندان نشان داده به رقبای داخل و همسایگان خارجی آن هم با به رخ کشیدن توانمندی نظامی (اعزام نیروهای ونزوئلایی به مرز کلمبیا و برقراری رزمایش و رژه های نظامی).
⬅️ عمده ترین ترس دیکتاتوردراین کشوراز کودتاست. بنابراین، افراد وفادار به خود را در پست های حساس می گمارد و اندک مخالفتی را با زبان زور پاسخ می گوید (انتصاب نزدیکان به وزارتخانه های کلیدی مانند وزارت دفاع و نفت به منزله شاهرگ های حیاتی سیستم). بنابراین، بحران اقتصادی با بحران مشروعیت و کارآمدی ترکیب شده و ملغمه ای ساخته که سوسیالیست های ونزوئلایی را گریزی از آن نیست.
ثروت نفتی ونزوئلا نه تنها به دموکراسی راه نبرد بلکه به ورشکستگی انجامید و پوپولیسمی که قرار بود ناجی کشور باشد به اقتدارگرایی راه برد!!. رشد اقتصادی سریع (چاوز) و کسادی ناگهانی (مادورو) دو روی یک سکه اند و در رژیم های اقتدارگرا(ی نفتی) سبب فروپاشی اقتصادی و زوال مشروعیت می شود. اینگونه می شود که مردم به هر چهره مخالف با نظام روی خوش نشان می دهند.
«خوان گوایدو»، رییس جمهور خودخوانده ونزوئلا، یکی از «خودی» های سیستم و رییس پارلمان بود. اما در یک بزنگاه تاریخی از سیستم برید. اگر او یک سال زودتر ادعای رهبری اپوزیسیون را می کرد چه بسا رژیم او را نابود می کرد چرا که هنوز فضا برای رهبری اعتراضات فراهم نبود. اما وقتی سیل اعتراضات مردمی بر می خیزد، شرایط مساعد می شود و جامعه در وضعیت انقلابی قرار می گیرد و پاشنه جامعه بر روی رفتن رژیم می چرخد، از دل تحولات «رهبر» یا «head» اعتراضات زاده می شود. در چنین شرایطی بود که از بر هم خوردن تحولات «گوایدو»ی خودی زاده می شود و نظام از جایی که تصورش را نمی کرد ضربه خورد.
در هر حال، ایدئولوژی های چپ اگر خود را به روز رسانی نکنند و نهادهایشان همگان با تحولات دچار نوسازی نشود سرنوشتی جز بن بست در انتظارشان نخواهد بود و باید در موزه ها سراغ آنان را گرفت.
آخرین بازماندگان چپ (کوبا، ونزوئلا و کره شمالی) زمانی به واقعیت انطباق با محیط بیرونی پی بردند که به حضیض ذلت دچار شدند. هر کدام از این کشورها در برهه هایی از همقطاران خود جلوتر بودند اما سوار شدن بر قطار بی ترمز چپگراییِ ایدئولوژی زده آنها را به ورطه فلاکت کشاند.
چین البته یک استثناست که از کمونیسم رنگ باخته «مائو»یی به سوسیالیسم با مختصات چینی «شی» رسید و از اقتصاد 150 میلیارد دلاری دهه 70 به اقتصاد 14 تریلیون دلاری سال 2018 رسید. به قول ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی امریکا، «انکار نباید به منزله استراتژی باشد». گام اول در رفع بحران، پذیرش بحران، اجماع نخبگان و در نهایت یافتن راه حل هایی (بعضا دردناک) برای خروج از آن است.
🔸منبع: کتاب " موج سوم دموکراسی در پایان سدهی بیستم " ساموئل هانیتنگتون، ترجمه احمد شهسا، انتشارات روزنه...
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🔆 انواع فرهنگ سیاسی
1. فرهنگ سیاسی محدود (بسته): در این نوع فرهنگ، جهت گیر های افراد نسب به هدف های سیاسی فوق العاده ضعیف است و مردم تصور نمیکنند که می توانند در شکل گیری و دگرگونی هدف های سیاسی مؤثر باشند. در فرهنگ سیاسی بسته، با آن که ممکن است افراد در سطوح محلی در تصمیم گیری ها دخالت داشته باشند، اما نمی توانند این تصمیمات را به کل نظام سیاسی مرتبط سازند؛ نظیر جوامع آسیایی و افریقایی.
2. فرهنگ سیاسی تبعی (انفعالی): در این نوع فرهنگ سیاسی ممکن است افراد از وجود نظام سیاسی آگاهی داشته باشند ولی به علت نبود نهادهای بیان و یا ضعف ساختارهای نهاده افراد نمی توانند از کارایی سیاسی چندانی برخوردار باشند. در این نوع فرهنگ نخبگان سیاسی سخنگوی خواست های مردم هستند و مردم عملاً اتباع حکومت تلقی می شوند؛ مانند کشورهای اروپای شرقی پیش از فروپاشی کمونیسم.
3. فرهنگ سیاسی مشارکتی (فعال): مردم به رفتار نخبگان سیاسی حساس بوده و براین باورند که می توانند به نظام سیاسی کمک کنند.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
1. فرهنگ سیاسی محدود (بسته): در این نوع فرهنگ، جهت گیر های افراد نسب به هدف های سیاسی فوق العاده ضعیف است و مردم تصور نمیکنند که می توانند در شکل گیری و دگرگونی هدف های سیاسی مؤثر باشند. در فرهنگ سیاسی بسته، با آن که ممکن است افراد در سطوح محلی در تصمیم گیری ها دخالت داشته باشند، اما نمی توانند این تصمیمات را به کل نظام سیاسی مرتبط سازند؛ نظیر جوامع آسیایی و افریقایی.
2. فرهنگ سیاسی تبعی (انفعالی): در این نوع فرهنگ سیاسی ممکن است افراد از وجود نظام سیاسی آگاهی داشته باشند ولی به علت نبود نهادهای بیان و یا ضعف ساختارهای نهاده افراد نمی توانند از کارایی سیاسی چندانی برخوردار باشند. در این نوع فرهنگ نخبگان سیاسی سخنگوی خواست های مردم هستند و مردم عملاً اتباع حکومت تلقی می شوند؛ مانند کشورهای اروپای شرقی پیش از فروپاشی کمونیسم.
3. فرهنگ سیاسی مشارکتی (فعال): مردم به رفتار نخبگان سیاسی حساس بوده و براین باورند که می توانند به نظام سیاسی کمک کنند.
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت زندگی آدمها بین دو منطقه از جهان با کنار هم گذاشتن تصاویر توسط یک هنرمند ترکیه
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
سیاست یعنی؛
طوری به مردم بگویی بروید به جهنم
که برای آنها این نیاز به وجود بیاید
که از تو آدرس بپرسند !!
وینستون چرچیل
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
طوری به مردم بگویی بروید به جهنم
که برای آنها این نیاز به وجود بیاید
که از تو آدرس بپرسند !!
وینستون چرچیل
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
آدام اسمیت ( ۱۷۲۳ - ۱۷۹۰)
آدام اسمیت فیلسوف اخلاق گرای اسکاتلندی در دوران روشنگری اسکاتلند است که از او به عنوان پیشگام در اقتصاد سیاسی و «پدر علم اقتصاد مدرن» یاد میشود.
وی همچنین از نظریهپردازان اصلی نظام سرمایهداری مدرن به شمار میرود. اسمیت ایدههای خود در زمینهٔ اقتصاد را در کتاب ثروت ملل خود به تفصیل شرح دادهاست.
این نخستین کتاب مدرن علم اقتصاد و شاهکار آدام اسمیت محسوب میشود.
آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل خود جلد اول بخش دوم در تبین ساز و کار بازار اینگونه آورده که:
حس خیر خواهی و بشر دوستی گوشت فروش ، آبجو ساز ، نانوا نیست که غدای ما را تامین می کند، بلکه توجه آنها به نفع خودشان است که موجب این کار میشود.
ما نه بر روی انسانیت آنها ، بلکه بر روی حب نفشان کار میکنیم ، و هیچگاه با آنان از نیاز های خود سخن نمی گوییم بلکه از سودشان با ایشان سخن می گوییم.جز گدایان هیچ کس به طور کامل بر حس نیک خواهی همشهریانش متکی نیست .
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper
آدام اسمیت فیلسوف اخلاق گرای اسکاتلندی در دوران روشنگری اسکاتلند است که از او به عنوان پیشگام در اقتصاد سیاسی و «پدر علم اقتصاد مدرن» یاد میشود.
وی همچنین از نظریهپردازان اصلی نظام سرمایهداری مدرن به شمار میرود. اسمیت ایدههای خود در زمینهٔ اقتصاد را در کتاب ثروت ملل خود به تفصیل شرح دادهاست.
این نخستین کتاب مدرن علم اقتصاد و شاهکار آدام اسمیت محسوب میشود.
آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل خود جلد اول بخش دوم در تبین ساز و کار بازار اینگونه آورده که:
حس خیر خواهی و بشر دوستی گوشت فروش ، آبجو ساز ، نانوا نیست که غدای ما را تامین می کند، بلکه توجه آنها به نفع خودشان است که موجب این کار میشود.
ما نه بر روی انسانیت آنها ، بلکه بر روی حب نفشان کار میکنیم ، و هیچگاه با آنان از نیاز های خود سخن نمی گوییم بلکه از سودشان با ایشان سخن می گوییم.جز گدایان هیچ کس به طور کامل بر حس نیک خواهی همشهریانش متکی نیست .
🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper