یادتونه درباره بحران هویت یکی پرسیده بود؟ من فکر کردم و چیزهایی که انجام داده بودم برای شناختن خودم رو نوشتم.
خب همون جوری که گفتم بحران هویت چیزی نیست که بشه بهش جواب داد. فلاسفه بزرگ سعی کردن جواب‌هایی براش در نظر بگیرند اما باز هم نتونستن حلش کنند. (یه ادمین کانال تلگرام که مثل خودتونه دقیقا که بماند.) بحران هویت مثل هدف زندگیه. جزو مباحثیه که از بین تمام گونه‌ها تنها ذهن انسان رو به خودش مشغول می‌کنه و به صورتی ذاتی در انسان به وجود میاد. همونطور که گفتم کسی نمی‌تونه پاسخ صددرصدی بده بهش، اما یه راه‌هایی هست که بهتر باهاش کنار اومد.
· اول از هم مطالعه. فلسفه‌ای که مستقیم و غیر مستقیم می‌تونه کمک کنه: فلسفه یونان، بعد دکارت و لاک و کانت و هیوم. بعد فلسفه اگزیستانسیال و خصوصاً سارتر. در روان‌شناسی خوندن آثار اریکسون.
برای شروع هم خوندن این وبسایت‌ها که من گشتم و براتون پیدا کردم و خیلی دیگه که خودتون می‌تونید پیدا کنید.
· The Self, A Philosophical Identity Crisis
· Self an Identity Crisis
· Having an identity crisis? Here's what to do.
· Personal identity
و در آخر چند تا توصیه:
· اگر در بحران هویت هستید، احتمال زیاد دارید در زندگی‌تون یک تغییر رو تجربه می‌کنید. بین دو تا فاز قرار دارید و از اونجایی که تغییر همیشه ترسناکه سوالاتی رو با خودش به همراه میاره. کمترین کاری که می‌تونید بکنید اینه که با دلهره به این موضوع فکر نکنید و یه چیز غیرطبیعی و ترسناک تصورش نکنید. بهش به دید یه فرصت نگاه کنید که می‌تونه کلی دید شما رو در زندگی بهتر کنه.
· همیشه یه دفترچه همراهتون داشته باشید و این چیزهایی که می‌گم رو بنویسید. لیستی از علائق و تنفرهاتون درست کنید. تا جایی که می‌تونید با جزئیات باشه. منظورم توت‌فرنگی و بستنی شکلاتی نیست. منظورم چیزهای عمیق مثل رفتار دیگران، نکات ظاهری خودتون و دیگران و احساسات عجیبی که درونتونه و تک‌تک تمام اون چیزهایی که فکر می‌کنید بی‌اهمیته. دفترچه‌تون باید همیشه پیشتون باشه، چون اگر یهویی یه چیزی به ذهنتون بیاد ممکنه سریع از یادتون بره.
· یه لیست درست کنید از ویژگی‌های اخلاقی‌تون. خودتون رو چطور تصور می‌کنید؟ اهدافتون در زندگی چیه؟ از اینی که هستید می‌خواید به چی تبدیل بشید؟ یه داستان تخیلی بنویسید از یک از زندگی خودتون در پنجاه سالگی. چه مدل داستانی می‌شه؟ چاپ کردن یه تصویر از خودتون می‌تونه کمک کنه.
· از دیگران بخواید شما رو توصیف کنن و شما یادداشت کنید توصیف هر کس درباره شما چیه. توی چه مواردی شباهت هست و چه مواردی تفاوت؟
· بنویسید به مشکلات زندگی چطور واکنش دادید. نه مشکلات سخت، اون روز که با خانواده‌تون دعواتون شد، اون روز که به کلاستون دیر رسیدید.
· احتمالاً تا اینجا متوجه شدید که چیزی که به نظر من خیلی کمک‌کننده‌ست نوشتنه. پس درونی‌ترین حالات، خاطرات روزانه و تمام حزئیات زندگی رو بنویسید.
· ادبیات هیچ‌وقت کم نمیاره. پس آثار نویسنده‌هایی رو بخونید که درگیر بحران هویت بودند. خاطرات نویسنده‌ها و اینکه توی ذهنشون چی می‌گذشته خیلی به من کمک کرد.
این‌ها ایده‌های شخصی من بود و علمی و تخصصی هم نیست. امیدوارم به شما کمک کنه. 🧁
خب همون جوری که گفتم بحران هویت چیزی نیست که بشه بهش جواب داد. فلاسفه بزرگ سعی کردن جواب‌هایی براش در نظر بگیرند اما باز هم نتونستن حلش کنند. (یه ادمین کانال تلگرام که مثل خودتونه دقیقا که بماند.) بحران هویت مثل هدف زندگیه. جزو مباحثیه که از بین تمام گونه‌ها تنها ذهن انسان رو به خودش مشغول می‌کنه و به صورتی ذاتی در انسان به وجود میاد. همونطور که گفتم کسی نمی‌تونه پاسخ صددرصدی بده بهش، اما یه راه‌هایی هست که بهتر باهاش کنار اومد.
· اول از هم مطالعه. فلسفه‌ای که مستقیم و غیر مستقیم می‌تونه کمک کنه: فلسفه یونان، بعد دکارت و لاک و کانت و هیوم. بعد فلسفه اگزیستانسیال و خصوصاً سارتر. در روان‌شناسی خوندن آثار اریکسون.
برای شروع هم خوندن این وبسایت‌ها که من گشتم و براتون پیدا کردم و خیلی دیگه که خودتون می‌تونید پیدا کنید.
· The Self, A Philosophical Identity Crisis
· Self an Identity Crisis
· Having an identity crisis? Here's what to do.
· Personal identity
و در آخر چند تا توصیه:
· اگر در بحران هویت هستید، احتمال زیاد دارید در زندگی‌تون یک تغییر رو تجربه می‌کنید. بین دو تا فاز قرار دارید و از اونجایی که تغییر همیشه ترسناکه سوالاتی رو با خودش به همراه میاره. کمترین کاری که می‌تونید بکنید اینه که با دلهره به این موضوع فکر نکنید و یه چیز غیرطبیعی و ترسناک تصورش نکنید. بهش به دید یه فرصت نگاه کنید که می‌تونه کلی دید شما رو در زندگی بهتر کنه.
· همیشه یه دفترچه همراهتون داشته باشید و این چیزهایی که می‌گم رو بنویسید. لیستی از علائق و تنفرهاتون درست کنید. تا جایی که می‌تونید با جزئیات باشه. منظورم توت‌فرنگی و بستنی شکلاتی نیست. منظورم چیزهای عمیق مثل رفتار دیگران، نکات ظاهری خودتون و دیگران و احساسات عجیبی که درونتونه و تک‌تک تمام اون چیزهایی که فکر می‌کنید بی‌اهمیته. دفترچه‌تون باید همیشه پیشتون باشه، چون اگر یهویی یه چیزی به ذهنتون بیاد ممکنه سریع از یادتون بره.
· یه لیست درست کنید از ویژگی‌های اخلاقی‌تون. خودتون رو چطور تصور می‌کنید؟ اهدافتون در زندگی چیه؟ از اینی که هستید می‌خواید به چی تبدیل بشید؟ یه داستان تخیلی بنویسید از یک از زندگی خودتون در پنجاه سالگی. چه مدل داستانی می‌شه؟ چاپ کردن یه تصویر از خودتون می‌تونه کمک کنه.
· از دیگران بخواید شما رو توصیف کنن و شما یادداشت کنید توصیف هر کس درباره شما چیه. توی چه مواردی شباهت هست و چه مواردی تفاوت؟
· بنویسید به مشکلات زندگی چطور واکنش دادید. نه مشکلات سخت، اون روز که با خانواده‌تون دعواتون شد، اون روز که به کلاستون دیر رسیدید.
· احتمالاً تا اینجا متوجه شدید که چیزی که به نظر من خیلی کمک‌کننده‌ست نوشتنه. پس درونی‌ترین حالات، خاطرات روزانه و تمام حزئیات زندگی رو بنویسید.
· ادبیات هیچ‌وقت کم نمیاره. پس آثار نویسنده‌هایی رو بخونید که درگیر بحران هویت بودند. خاطرات نویسنده‌ها و اینکه توی ذهنشون چی می‌گذشته خیلی به من کمک کرد.
این‌ها ایده‌های شخصی من بود و علمی و تخصصی هم نیست. امیدوارم به شما کمک کنه. 🧁
برایم یک قهوه سیاه خوشگل توی یک فنجان کوچولوی خوشگل درست می‌کنی؟
– از حرف‌های عاشقانه جویس به همسرش نورا
– از حرف‌های عاشقانه جویس به همسرش نورا
به عنوان آخرین اقدام در جهت کمک به خودم در دوران امتحانات اکانت دومم که همه کانال‌هام توش بود رو بستم. ببینیم درس می‌خونم آخر یا نه. 🫵🏻
ناگهان، نه، سرانجام، سرانجام، دیگر نتوانستم، نتوانستم ادامه بدهم.
ساموئل بکت، متن‌های برای هیچ
ساموئل بکت، متن‌های برای هیچ
Forwarded from books i read
the sexual tension between me and reading a book instead of studying for the finals