🌏“حوزهٔ وجودیات را جهانیکن”
□ آیا قطر خورشید آنچنان که امروزه اخترشناسان میگویند فقط یک ملیون و چهارصد هزار کیلومتر یعنی حدود صد برابر زمین است؟! آنها کدام قطر را محاسبه میکنند؟! خوب شاید بگویی؛ همین جرم نورانی را که در آسمان مشاهده میکنند. اما باید بدانی که قطر حوزهٔ وجودی خورشید بسیار فراتر از این حرفهاست. به واقع قطر خورشید تا جایی که ذرات نورانیاش را پرتاب میکند، وسعت دارد! جرمی که میبینی یک چیز است و آنچه که هر لحظه به فراسو میرود چیز دیگریاست. براستی که میداند قطر خورشیدی که مجموعهای از ذرات نورانیاست، چقدر است و گسترهاش تا کجا امتداد دارد؟!
□ حال به مطلب اصلی خود باز میگردم. حوزهٔ وجودی تو چقدر است؟! آیا به همین اندازهٔ جسمات است؟! وقتی روز به روز آگاه و آگاهتر شوی، حوزهٔ وجودی تو چه اندازه است؟! وقتی هر روزه از وجودت میبخشی و عشق میورزی، حوزهٔ وجودیات چه اندازه است؟!
ای دوست ، حوزهٔ وجودیات را با الگوگیری از
بسم الله الرحمن الرحیم ، با بخشندگی و مهربانی، آنْ به آنْ گسترش ده.
□ آیا میدانی خداوند چرا و چگونه همهجا هست؟! چون همهچیز را بخشیده است! “او” به چیزی نیازش نیست. و در عین حال همه چیز از آنِ اوست! نکته را بگیر و خود را به اخلاق الهی آراسته کن. برای خودت بهشتی بساز که حتی وسعتش از پهنه آسمانها و زمین نیز بیشتر است.
وقتی آگاه میشوی، آگاهی بخش.
وقتی برخوردار میشوی ، برخوردار کن.
همواره از بهترین چیزهایی که در اختیار داری، انفاق کن. تو اینگونه است که مقلد خدا میشوی و وسیع و گسترده میگردی. بگذار هر آنچه میبخشی هر کدام به سویی بروند. این بخشیدن، کم شدن نیست.
زیاد شدن است. وسعت گرفتن است.
□ تو با عشق و بخشش و عطا کردن است که وسیع و عالمگیر میشوی و تمامی جهانها را فتح میکنی. از بسم الله الرحمن الرحیم بیاموز و روز به روز خود را گسترش ده. عشق بورز و عشق را تقدیم زمین و آسمان کن. با حیات و آگاهیات بیمنت و بیآزار بر همه بتاب.
بگذر ، ببخش ، و عفو کن.
خودخواهی و مرگ و تاریکی و منیّت را ترویج نکن، بذر زندگی بپاش. بجای خودپرستی، جهانی شو. بگذار ذرات نورانی وجودت همچون خورشید، تا ناکجاها برود. تو با این کار از دست نمیدهی، بدست میآوری. و بِدان معدود انسانهایی هستند که با آنکه ظاهراً جسمی محدود و قابل اشاره دارند ، اما روحشان از تمامی عوالم هفتگانه بزرگتر و فراگیرتر است. پس تا زندهای و تا هنوز در این دار عمل فرصت هست ، به خودِ خدادادهات خدمت کن و آن را روز به روز وسعت بخش. با بخشیدن آن را وسعت بخش، نه با جمع کردن و انباشتن. که این همان وسعتی است که پس از مرگ نیز با تو خواهد ماند. آن که نکته را بگیرد و عامل شود، بیشک از گور تنگ و تاریک خود بدر آمده است.
"مسعود ریاعی"
Www.quranmehr.ir
□ آیا قطر خورشید آنچنان که امروزه اخترشناسان میگویند فقط یک ملیون و چهارصد هزار کیلومتر یعنی حدود صد برابر زمین است؟! آنها کدام قطر را محاسبه میکنند؟! خوب شاید بگویی؛ همین جرم نورانی را که در آسمان مشاهده میکنند. اما باید بدانی که قطر حوزهٔ وجودی خورشید بسیار فراتر از این حرفهاست. به واقع قطر خورشید تا جایی که ذرات نورانیاش را پرتاب میکند، وسعت دارد! جرمی که میبینی یک چیز است و آنچه که هر لحظه به فراسو میرود چیز دیگریاست. براستی که میداند قطر خورشیدی که مجموعهای از ذرات نورانیاست، چقدر است و گسترهاش تا کجا امتداد دارد؟!
□ حال به مطلب اصلی خود باز میگردم. حوزهٔ وجودی تو چقدر است؟! آیا به همین اندازهٔ جسمات است؟! وقتی روز به روز آگاه و آگاهتر شوی، حوزهٔ وجودی تو چه اندازه است؟! وقتی هر روزه از وجودت میبخشی و عشق میورزی، حوزهٔ وجودیات چه اندازه است؟!
ای دوست ، حوزهٔ وجودیات را با الگوگیری از
بسم الله الرحمن الرحیم ، با بخشندگی و مهربانی، آنْ به آنْ گسترش ده.
□ آیا میدانی خداوند چرا و چگونه همهجا هست؟! چون همهچیز را بخشیده است! “او” به چیزی نیازش نیست. و در عین حال همه چیز از آنِ اوست! نکته را بگیر و خود را به اخلاق الهی آراسته کن. برای خودت بهشتی بساز که حتی وسعتش از پهنه آسمانها و زمین نیز بیشتر است.
وقتی آگاه میشوی، آگاهی بخش.
وقتی برخوردار میشوی ، برخوردار کن.
همواره از بهترین چیزهایی که در اختیار داری، انفاق کن. تو اینگونه است که مقلد خدا میشوی و وسیع و گسترده میگردی. بگذار هر آنچه میبخشی هر کدام به سویی بروند. این بخشیدن، کم شدن نیست.
زیاد شدن است. وسعت گرفتن است.
□ تو با عشق و بخشش و عطا کردن است که وسیع و عالمگیر میشوی و تمامی جهانها را فتح میکنی. از بسم الله الرحمن الرحیم بیاموز و روز به روز خود را گسترش ده. عشق بورز و عشق را تقدیم زمین و آسمان کن. با حیات و آگاهیات بیمنت و بیآزار بر همه بتاب.
بگذر ، ببخش ، و عفو کن.
خودخواهی و مرگ و تاریکی و منیّت را ترویج نکن، بذر زندگی بپاش. بجای خودپرستی، جهانی شو. بگذار ذرات نورانی وجودت همچون خورشید، تا ناکجاها برود. تو با این کار از دست نمیدهی، بدست میآوری. و بِدان معدود انسانهایی هستند که با آنکه ظاهراً جسمی محدود و قابل اشاره دارند ، اما روحشان از تمامی عوالم هفتگانه بزرگتر و فراگیرتر است. پس تا زندهای و تا هنوز در این دار عمل فرصت هست ، به خودِ خدادادهات خدمت کن و آن را روز به روز وسعت بخش. با بخشیدن آن را وسعت بخش، نه با جمع کردن و انباشتن. که این همان وسعتی است که پس از مرگ نیز با تو خواهد ماند. آن که نکته را بگیرد و عامل شود، بیشک از گور تنگ و تاریک خود بدر آمده است.
"مسعود ریاعی"
Www.quranmehr.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
حوزهٔ وجودیات را جهانی کن
حوزهٔ وجودیات را جهانی کن
ص ۳۳۸ [ حج ۴۷ تا ۵۵ ]
قرآن مهر
✅️ صفحه ۳۳۸ قرآن کریم
هر روز یک صفحه از کلامِ خوبِ خدا
🍃سوره حج آیات ۴۷ تا ۵۵
هر روز یک صفحه از کلامِ خوبِ خدا
🍃سوره حج آیات ۴۷ تا ۵۵
🌒 “ شب قدر را قدر بدان ”
□ تاکنون شب قدرهای بسیاری را از دست دادهای ، این یکی را قدر بدان. این یکی را به تمامی دریافت کن. چه این قدر ، با قدرهای دیگر متفاوت است .
" خافضهٌ رافعهٌ " است. طوفان حضور است. آنگاه که آن "روح نورانی" نزول یابد تا از فراز "شهر" بگذرد ، حامل ذرّات نورانی است. بارانی از نور زنده به همراه دارد.
مباد در خواب غفلت باشی ، مباد در ذهنیات خود جاخوش کرده باشی ، مباد در زیر سنگینی آمال و آرزوهای دراز به دام افتاده باشی . که بیدانه میگردی ، بی بذر میشوی.
و زمین بی بذر ، بایر است. "موات" است.
□ پس بسرعت خود را بتکان . از هر خواهش و آرزویی پاک کن و در سینهات یک" خلأ " بیحرف و نقل مهیا ساز. و آنگاه منتظر بمان. تو اینگونه خود را در معرض " روح نورانی " قرار میدهی.
و این همان بیداری است. و این بیداری یک سکوتِ محض است. ورّاجیهای طماعانۀ هر ساله نیست. خاموشی گفتگوهای درونی است. خروج از تدبیر خود است. تسلیم محضِ حقیقت شدن است. پذیرای مطلق بودن.
پذیرای تدبیر او گشتن. هرچه که باشد.
بی حرف و نقل . بی قید و شرط . دعای امسال بیخواهشی محض است. بدور ریختن هر آمال و آرزویی است. دعای امسال ذهنی نیست.
درخواست سهم بیشتر از تاریکی نیست.
□ دعای امسال رها شدن از شرّ خود است. از شرّ ذهن و ذهنیاتی است که عمری روح و جانمان را به اسارت گرفته است. دعای امسال یک "سکوت همهجانبه " است. یک پذیرش مطلق . سالک اینگونه "بیدار" است. نه با ورّاجیهای نفسانی و شرطی شده. چه خوب میداند که آن روحِ نزول یافته ، "بیداران" را میشناسد ، همچنانکه "خفتگان" را میشناسد ، حُقّه بازان و طمّاعان را میشناسد. آن روح نورانی ، فرزندان نورانی خود را میشناسد. او باران رحمتِ پُر نور خویش را برای " بیداران" آورده تا آنها را لطافت بخشیده ، بالا بَرَد.
مسعود ریاعی
www.quranmehr.ir
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
□ تاکنون شب قدرهای بسیاری را از دست دادهای ، این یکی را قدر بدان. این یکی را به تمامی دریافت کن. چه این قدر ، با قدرهای دیگر متفاوت است .
" خافضهٌ رافعهٌ " است. طوفان حضور است. آنگاه که آن "روح نورانی" نزول یابد تا از فراز "شهر" بگذرد ، حامل ذرّات نورانی است. بارانی از نور زنده به همراه دارد.
مباد در خواب غفلت باشی ، مباد در ذهنیات خود جاخوش کرده باشی ، مباد در زیر سنگینی آمال و آرزوهای دراز به دام افتاده باشی . که بیدانه میگردی ، بی بذر میشوی.
و زمین بی بذر ، بایر است. "موات" است.
□ پس بسرعت خود را بتکان . از هر خواهش و آرزویی پاک کن و در سینهات یک" خلأ " بیحرف و نقل مهیا ساز. و آنگاه منتظر بمان. تو اینگونه خود را در معرض " روح نورانی " قرار میدهی.
و این همان بیداری است. و این بیداری یک سکوتِ محض است. ورّاجیهای طماعانۀ هر ساله نیست. خاموشی گفتگوهای درونی است. خروج از تدبیر خود است. تسلیم محضِ حقیقت شدن است. پذیرای مطلق بودن.
پذیرای تدبیر او گشتن. هرچه که باشد.
بی حرف و نقل . بی قید و شرط . دعای امسال بیخواهشی محض است. بدور ریختن هر آمال و آرزویی است. دعای امسال ذهنی نیست.
درخواست سهم بیشتر از تاریکی نیست.
□ دعای امسال رها شدن از شرّ خود است. از شرّ ذهن و ذهنیاتی است که عمری روح و جانمان را به اسارت گرفته است. دعای امسال یک "سکوت همهجانبه " است. یک پذیرش مطلق . سالک اینگونه "بیدار" است. نه با ورّاجیهای نفسانی و شرطی شده. چه خوب میداند که آن روحِ نزول یافته ، "بیداران" را میشناسد ، همچنانکه "خفتگان" را میشناسد ، حُقّه بازان و طمّاعان را میشناسد. آن روح نورانی ، فرزندان نورانی خود را میشناسد. او باران رحمتِ پُر نور خویش را برای " بیداران" آورده تا آنها را لطافت بخشیده ، بالا بَرَد.
مسعود ریاعی
www.quranmehr.ir
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
بازار
دانلود برنامه قرآن مهر ترجمه صوتی وتصویری ۱۱۴ سوره اندروید | بازار
ترجمه فارسی روان قرآن
🌿 "چند نکته از اسماء خدا"
□ الف) منظور از "اسماء"، واژه نیست. چه اگر چنین چیزی مراد بود، آن باعث برتری آدم(ع) بر ملائکه نمیشد. زیرا واژه برتری نمیآورد ، اگر چنین میبود کتابهای فرهنگ لغات به علت واژههای کثیری که در خود دارند ، از همه والاتر و مقدستر مینمودند.
□ ب) منظور از "اسماء"، صدا نیست. چه اگر چنین چیزی مراد بود، هیچ تمایزی با کلمات دیگر نداشتند زیرا همه ی واژهها در "صدا" مشترکند و فرقی بین ایمان و کفر ، نور و ظلمت نبود. چه هر دو دارای "صدا" هستند. سر و صدا نه ارزش میآورد و نه برتری الهی.
□ ج) "اسماء"، اشاره به موجود زنده دارند. آنها مظاهر وجودند و معانی انتزاعی نیستند. زندهاند. وقتی میگوید ؛ "علیم" یا "حکیم" یا ... به موجود زنده اشاره دارد ، نه به یک مفهوم ذهنی. کسی مظهر این اسم یا آن اسم است. و نکته همین است. آدم(ع) ، مظهر هر اسمی را عملاً میشناسد ، یعنی به حقایق آن واصِل است و از طریق همانهاست که در هستی دخل و تصرف میکند. برتریاش نسبت به ملائکه همین نکتهی اسراری است. "اسماء" موجوداتی زندهاند و در قرآن اشارات بسیار است. وقتی یوسف(ع) میگوید "اِنّی حَفیظٌ عَلِیمٌ" به همین معنا اشاره دارد. همچنانکه "رئوف و رحیم" را برای پیامبر اسلام(ص) ، "کلیم" را برای موسی(ع) و "کلمة الله" را برای عیسی مسیح(ع) بکار میبرد. ذات حق تعالی ، نادیدنی است ، اما مظاهر اسماءش دیدنیاند.
□ د) وقتی قرآن میفرماید "الله" تبارک و تعالی ، اشاره به آن ذات واحد نادیدنیِ لایتناهی دارد. اما آنگاه که میفرماید"بسم الله" ، و یا "اسم ربک" ، به "اسم" اشاره دارد. و اسم دارای مظهر خویش است. جز این باشد به آن اسم نمیگویند. اسم ، ظهور دارد. وقتی حقیقتی در مظهری ظهور یابد ، آن مظهر ، اسمِ آن حقیقت است. خودِ حقیقت ، نادیدنی است اما اسم و مظهر آن دیدنی است. و "لقاء" با اسم صورت میپذیرد. از این روست که پیامبر(ص) میفرماید ؛" مَن رَآنِی فَقَد رَاَی الحَقّ" هر که مرا بیند ، حق را دیده است".
□ ه) یک سالک حق ، با سلوکش تلاش میکند تا هر چه بیشتر خود را به اسماء خداوند ، نزدیک و نزدیکتر کند. زیرا نزدیکی بیشتر یعنی زندگیِ غنیتر. برای نزدیک شدن به اسماء، باید به معانی آنها عمل کند. عملاً آنها را در روند زندگیش بکار گیرد. وقتی "غفور و غفار" را خواهان است باید خود ، آمرزندگی و گذشت را تمرین کند. اگر طالب "رحمن و رحیم" است باید مهربانی و بخشندگی را به دیگران بچشاند و قِس عَلی هذا... برخی تصور کردهاند که آن حدیث پیامبر(ص) که فرمود ؛ "هر که نود و نه اسم نیک خدا را احصاء کند به بهشت وارد میشود"، یعنی همین که آنها را بشمارد و یا در کاغذی بنویسد ، کار تمام است! اینطور نیست. آن احصاء ، بدین معناست که آن "اسماء نیک" در وجودت به جریان افتند ، یعنی خود به قدر استعدادت، مظهر آنها شوی، نه اینکه چند واژه را در حافظهات حفظ کنی و یا روی کاغذی بنویسی ...
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir
□ الف) منظور از "اسماء"، واژه نیست. چه اگر چنین چیزی مراد بود، آن باعث برتری آدم(ع) بر ملائکه نمیشد. زیرا واژه برتری نمیآورد ، اگر چنین میبود کتابهای فرهنگ لغات به علت واژههای کثیری که در خود دارند ، از همه والاتر و مقدستر مینمودند.
□ ب) منظور از "اسماء"، صدا نیست. چه اگر چنین چیزی مراد بود، هیچ تمایزی با کلمات دیگر نداشتند زیرا همه ی واژهها در "صدا" مشترکند و فرقی بین ایمان و کفر ، نور و ظلمت نبود. چه هر دو دارای "صدا" هستند. سر و صدا نه ارزش میآورد و نه برتری الهی.
□ ج) "اسماء"، اشاره به موجود زنده دارند. آنها مظاهر وجودند و معانی انتزاعی نیستند. زندهاند. وقتی میگوید ؛ "علیم" یا "حکیم" یا ... به موجود زنده اشاره دارد ، نه به یک مفهوم ذهنی. کسی مظهر این اسم یا آن اسم است. و نکته همین است. آدم(ع) ، مظهر هر اسمی را عملاً میشناسد ، یعنی به حقایق آن واصِل است و از طریق همانهاست که در هستی دخل و تصرف میکند. برتریاش نسبت به ملائکه همین نکتهی اسراری است. "اسماء" موجوداتی زندهاند و در قرآن اشارات بسیار است. وقتی یوسف(ع) میگوید "اِنّی حَفیظٌ عَلِیمٌ" به همین معنا اشاره دارد. همچنانکه "رئوف و رحیم" را برای پیامبر اسلام(ص) ، "کلیم" را برای موسی(ع) و "کلمة الله" را برای عیسی مسیح(ع) بکار میبرد. ذات حق تعالی ، نادیدنی است ، اما مظاهر اسماءش دیدنیاند.
□ د) وقتی قرآن میفرماید "الله" تبارک و تعالی ، اشاره به آن ذات واحد نادیدنیِ لایتناهی دارد. اما آنگاه که میفرماید"بسم الله" ، و یا "اسم ربک" ، به "اسم" اشاره دارد. و اسم دارای مظهر خویش است. جز این باشد به آن اسم نمیگویند. اسم ، ظهور دارد. وقتی حقیقتی در مظهری ظهور یابد ، آن مظهر ، اسمِ آن حقیقت است. خودِ حقیقت ، نادیدنی است اما اسم و مظهر آن دیدنی است. و "لقاء" با اسم صورت میپذیرد. از این روست که پیامبر(ص) میفرماید ؛" مَن رَآنِی فَقَد رَاَی الحَقّ" هر که مرا بیند ، حق را دیده است".
□ ه) یک سالک حق ، با سلوکش تلاش میکند تا هر چه بیشتر خود را به اسماء خداوند ، نزدیک و نزدیکتر کند. زیرا نزدیکی بیشتر یعنی زندگیِ غنیتر. برای نزدیک شدن به اسماء، باید به معانی آنها عمل کند. عملاً آنها را در روند زندگیش بکار گیرد. وقتی "غفور و غفار" را خواهان است باید خود ، آمرزندگی و گذشت را تمرین کند. اگر طالب "رحمن و رحیم" است باید مهربانی و بخشندگی را به دیگران بچشاند و قِس عَلی هذا... برخی تصور کردهاند که آن حدیث پیامبر(ص) که فرمود ؛ "هر که نود و نه اسم نیک خدا را احصاء کند به بهشت وارد میشود"، یعنی همین که آنها را بشمارد و یا در کاغذی بنویسد ، کار تمام است! اینطور نیست. آن احصاء ، بدین معناست که آن "اسماء نیک" در وجودت به جریان افتند ، یعنی خود به قدر استعدادت، مظهر آنها شوی، نه اینکه چند واژه را در حافظهات حفظ کنی و یا روی کاغذی بنویسی ...
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir
Forwarded from Payambar_mehr
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 ۹۹ نامِ نیک خداوند ( اَسماءُالحسنى ١)
.
🌒 تقدیراتت از کجا می آیند⁉️
□ برای پاسخ به این پرسش ، میتوانی با یک کلمه بگویی از سوی خدا ، و خود را خلاص کنی. اما چنین جوابی همانقدر که میتواند درست باشد ، غلط نیز هست. زیرا اگر منظورت این باشد که همه چیز در دستان خداست ، درست است زیرا همه چیز در یدِ قدرت اوست. اما اگر منظورت این است که تو هیچ دخالتی در تقدیراتت نداری ، غلط است. زیرا تو خود مرکز تقدیرات و تغییرات هستی. کلمهی تو ، اندیشهی تو ، اعمال تو ، تقدیرات تو را شکل میدهند.
□"المرءُ مَعَ مَن اَحَبَّ" ، آدمی هر آنچه را که دوست داشته باشد با همو محشور میشود. و این خود ناموسِ هستی و قانونی الهی است . اگر کلمه و اندیشهات تغییر نکند ، اگر تو تغییر نکنی ، چیزی برای تو تغییر نخواهد کرد ، زیرا می فرماید ؛
"اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَومِِ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِاَنفُسِهِم"
( خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود درونیات شان را تغییر دهند!). این نکته به ما میفهماند که همواره سرنوشتهای ما را باورهایمان میسازند و جهت میدهند.
□ شاید بپرسی پس "شب قدر" چه میشود؟!
در شب قدر ، به قلبِ تو مینگرند ، به معدل وجودیِ تو مینگرند ، به دستاورد تو مینگرند ، و متناسب با همان تقدیراتت را رقم میزنند. پس بهترین کار این است که با "استغفار" ، وجودِ خود را پاک و مطهّر کنی . صحیفهی اعمالت را سفید کنی. هر اندیشه و آرزویی را به دوربریزی.
□ با "توبه" ، راه "کارما" را ببندی. خود را از تاثیرات گذشته خالی کنی. به یک خلأ همه جانبه وارد شوی و خود را به تمامی به خدای رحمن بسپاری. تنها این کار است که تو را مرکز نزول خیرات و برکات میکند. آن نیروهای عظیم میآیند و قلبهای پاک را جستجو میکنند زیرا این قلب پاک و بدور از تعلق است که محل فرود و مهبط آنهاست.
مسعود ریاعی
www.quranmehr.ir
🌒 تقدیراتت از کجا می آیند⁉️
□ برای پاسخ به این پرسش ، میتوانی با یک کلمه بگویی از سوی خدا ، و خود را خلاص کنی. اما چنین جوابی همانقدر که میتواند درست باشد ، غلط نیز هست. زیرا اگر منظورت این باشد که همه چیز در دستان خداست ، درست است زیرا همه چیز در یدِ قدرت اوست. اما اگر منظورت این است که تو هیچ دخالتی در تقدیراتت نداری ، غلط است. زیرا تو خود مرکز تقدیرات و تغییرات هستی. کلمهی تو ، اندیشهی تو ، اعمال تو ، تقدیرات تو را شکل میدهند.
□"المرءُ مَعَ مَن اَحَبَّ" ، آدمی هر آنچه را که دوست داشته باشد با همو محشور میشود. و این خود ناموسِ هستی و قانونی الهی است . اگر کلمه و اندیشهات تغییر نکند ، اگر تو تغییر نکنی ، چیزی برای تو تغییر نخواهد کرد ، زیرا می فرماید ؛
"اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَومِِ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِاَنفُسِهِم"
( خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود درونیات شان را تغییر دهند!). این نکته به ما میفهماند که همواره سرنوشتهای ما را باورهایمان میسازند و جهت میدهند.
□ شاید بپرسی پس "شب قدر" چه میشود؟!
در شب قدر ، به قلبِ تو مینگرند ، به معدل وجودیِ تو مینگرند ، به دستاورد تو مینگرند ، و متناسب با همان تقدیراتت را رقم میزنند. پس بهترین کار این است که با "استغفار" ، وجودِ خود را پاک و مطهّر کنی . صحیفهی اعمالت را سفید کنی. هر اندیشه و آرزویی را به دوربریزی.
□ با "توبه" ، راه "کارما" را ببندی. خود را از تاثیرات گذشته خالی کنی. به یک خلأ همه جانبه وارد شوی و خود را به تمامی به خدای رحمن بسپاری. تنها این کار است که تو را مرکز نزول خیرات و برکات میکند. آن نیروهای عظیم میآیند و قلبهای پاک را جستجو میکنند زیرا این قلب پاک و بدور از تعلق است که محل فرود و مهبط آنهاست.
مسعود ریاعی
www.quranmehr.ir
ص ۳۳۹ [ حج ۵۶ تا ۶۴ ]
قرآن مهر
✅️ صفحه ۳۳۹ قرآن کریم
هر روز یک صفحه از کلامِ خوبِ خدا
🍃سوره حج آیات ۵۶ تا ۶۴
هر روز یک صفحه از کلامِ خوبِ خدا
🍃سوره حج آیات ۵۶ تا ۶۴
🍁 “نکات قرآنی”
(۷۶۵)
“وَ یُبطِلَ الباطِلَ”
(و باطل را اِبطال میکند)!
□ -و اما باطل و گسترهٔ آن!
باطل، ناحق را گویند. ناراستی و نادرستی را. در فرهنگ قرآن، هر آنچه را که بجای خدا بخوانند باطل است؛ “ذٰلِکَ بِاَنَّ اللهَ هُوَ الحَقُّ وَ اَنَّ ما یَدعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الباطِل”.(حج: ۶۲)
باطل، همان پوچ و بیارزش و ناپایدار است که مدام قصد دارد در پوششهای گوناگون خود را بجای حق جا بزند ، که البته مدام هم دوره به دوره اِبطال میشود. بَطّال که از ریشه همین کلمه باطل است به معنای بیکاره است. کسی که مفید نیست. مفتخور است.
□ و باز از همین ریشه واژهٔ البَطَل را داریم که اینبار به معنای قهرمان هست. قهرمان و قهرمانپروری نیز ریشه در باطل دارد. هرگاه توهّم زدی که یک قهرمانی ، بدان که باطلی. قهرمان ، یعنی چیره به زور قهریه. آن در سلوک اِلَیالله بیمعنا و بیارزش است. در سلوک حق، تواضع و نرمی و تسلیم است که پیروز است ، که موجب ایصال به حق است. در سلوک، محو شدن اصل است و در قهرمانی ، بارز شدن به قوّه قهریه. یک سالک ، مبارز هست اما قهرمان نیست. او خود را قهرمان نمیداند و به سوی قهرمانی حرکت نمیکند. سیر او همواره بسوی رهایی است. خداوند هیچ باطلی را استوار نمیکند ، بلکه به موقع اِبطالش میکند. او تنها حق را تثبیت و استوار میگرداند ؛ ”لِیُحِقَّ الحَقَّ وَ یُبطِلَ الباطِل”! پس اگر حقبین ، حقگو ، حقمدار و حقپرست باشی ، تثبیت میشوی.
□ کسانیکه حقیقت را انکار کنند از منظر قرآن ، “مُبطِلُون” هستند. یعنی یاوهگویان. اینان به زعم خود مُبطِل حقاند ، حال آنکه خداوند مُبطِل باطل است. این مُبطِل از اسماءالله است. و بسیار کارآمد است. زیرا رسواکنندهٔ هر باطلی است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
🔹️۷۸۶ نکته قرآنی در آدرسهای زیر؛
▫️www.masoudriaei.com
▫️Www.quranmehr.ir
▫️https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
▫️https://t.me/quranmehr_hints
(۷۶۵)
“وَ یُبطِلَ الباطِلَ”
(و باطل را اِبطال میکند)!
□ -و اما باطل و گسترهٔ آن!
باطل، ناحق را گویند. ناراستی و نادرستی را. در فرهنگ قرآن، هر آنچه را که بجای خدا بخوانند باطل است؛ “ذٰلِکَ بِاَنَّ اللهَ هُوَ الحَقُّ وَ اَنَّ ما یَدعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الباطِل”.(حج: ۶۲)
باطل، همان پوچ و بیارزش و ناپایدار است که مدام قصد دارد در پوششهای گوناگون خود را بجای حق جا بزند ، که البته مدام هم دوره به دوره اِبطال میشود. بَطّال که از ریشه همین کلمه باطل است به معنای بیکاره است. کسی که مفید نیست. مفتخور است.
□ و باز از همین ریشه واژهٔ البَطَل را داریم که اینبار به معنای قهرمان هست. قهرمان و قهرمانپروری نیز ریشه در باطل دارد. هرگاه توهّم زدی که یک قهرمانی ، بدان که باطلی. قهرمان ، یعنی چیره به زور قهریه. آن در سلوک اِلَیالله بیمعنا و بیارزش است. در سلوک حق، تواضع و نرمی و تسلیم است که پیروز است ، که موجب ایصال به حق است. در سلوک، محو شدن اصل است و در قهرمانی ، بارز شدن به قوّه قهریه. یک سالک ، مبارز هست اما قهرمان نیست. او خود را قهرمان نمیداند و به سوی قهرمانی حرکت نمیکند. سیر او همواره بسوی رهایی است. خداوند هیچ باطلی را استوار نمیکند ، بلکه به موقع اِبطالش میکند. او تنها حق را تثبیت و استوار میگرداند ؛ ”لِیُحِقَّ الحَقَّ وَ یُبطِلَ الباطِل”! پس اگر حقبین ، حقگو ، حقمدار و حقپرست باشی ، تثبیت میشوی.
□ کسانیکه حقیقت را انکار کنند از منظر قرآن ، “مُبطِلُون” هستند. یعنی یاوهگویان. اینان به زعم خود مُبطِل حقاند ، حال آنکه خداوند مُبطِل باطل است. این مُبطِل از اسماءالله است. و بسیار کارآمد است. زیرا رسواکنندهٔ هر باطلی است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
🔹️۷۸۶ نکته قرآنی در آدرسهای زیر؛
▫️www.masoudriaei.com
▫️Www.quranmehr.ir
▫️https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
▫️https://t.me/quranmehr_hints
بازار
دانلود برنامه قرآن مهر ترجمه صوتی وتصویری ۱۱۴ سوره اندروید | بازار
ترجمه فارسی روان قرآن
حج ۶۴
قرآن مهر
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ اوست، حال آنکه خداوند بینیاز و ستودنی است.
https://t.me/quranmehr_ayah
https://t.me/quranmehr_ayah
🍀" تقدیر "
تقدیر هر کس برابر با ارزش و قدر اوست. هیچ کس محکوم مطلق تقدیر نیست. هر کس میتواند با تغییر شعورش، تقدیرش را تغییر دهد. اگر کسی تقدیرش ناخوشایند است میتواند از خداوند تقدیر دگر بخواهد به شرط آن که خود را لایق وضع جدید کرده باشد. و این امر با تغییر نگاه یعنی همان تغییر شعور میسر میشود.
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir
تقدیر هر کس برابر با ارزش و قدر اوست. هیچ کس محکوم مطلق تقدیر نیست. هر کس میتواند با تغییر شعورش، تقدیرش را تغییر دهد. اگر کسی تقدیرش ناخوشایند است میتواند از خداوند تقدیر دگر بخواهد به شرط آن که خود را لایق وضع جدید کرده باشد. و این امر با تغییر نگاه یعنی همان تغییر شعور میسر میشود.
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir
🍁“ نکات قرآنی”
(۵۸۲)
“اَلَّذِی قَدَّرَ فَهَدیٰ”
(آن که تقدیر کرد و سپس هدایت نمود)
□ تقدیر ، اندازه معین کردن است. میزان برخورداری از وجود را تعیین کردن است. نکته قابل تأمل اینکه ؛ ابتدا این تقدیر و اندازه گیری است و سپس هدایت است!
تقدیر راه و رهرو و ماجراهای راه ! این بدان معناست که هر کس هدایت خاص خود را دارد. زیرا اندازهها و ظرفیتها و استعدادهای مردمان متفاوت است.
□ سالکی به طریقت عشق است و دیگری به طریقت قربانی. یکی از مسیر ذکر میرود و آن دگر از مسیر زهد. یکی راهب میشود و از خلق میگریزد ، یکی خادم میشود و با خلق میآمیزد… و اینها همه به اندازهی ظرفیت و استعداد وجودی پیروانشان محقق میشود.
این یعنی هر کس از طریق فطرت الهی خویش است که بسوی پروردگارش رهسپار میشود.
پس هیچگاه نخواه که شبیه دیگری باشی. شبیه خودت باش ، که آسان ترین راه مسیر وصل همین است. پس به زندگیات سلام کن و ماجراهایش را شجاعانه بپذیر و همواره هماهنگ با جریان حیات باش. چه راههای بسوی خدا ، به عدد نفوس خلائق است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
(۵۸۲)
“اَلَّذِی قَدَّرَ فَهَدیٰ”
(آن که تقدیر کرد و سپس هدایت نمود)
□ تقدیر ، اندازه معین کردن است. میزان برخورداری از وجود را تعیین کردن است. نکته قابل تأمل اینکه ؛ ابتدا این تقدیر و اندازه گیری است و سپس هدایت است!
تقدیر راه و رهرو و ماجراهای راه ! این بدان معناست که هر کس هدایت خاص خود را دارد. زیرا اندازهها و ظرفیتها و استعدادهای مردمان متفاوت است.
□ سالکی به طریقت عشق است و دیگری به طریقت قربانی. یکی از مسیر ذکر میرود و آن دگر از مسیر زهد. یکی راهب میشود و از خلق میگریزد ، یکی خادم میشود و با خلق میآمیزد… و اینها همه به اندازهی ظرفیت و استعداد وجودی پیروانشان محقق میشود.
این یعنی هر کس از طریق فطرت الهی خویش است که بسوی پروردگارش رهسپار میشود.
پس هیچگاه نخواه که شبیه دیگری باشی. شبیه خودت باش ، که آسان ترین راه مسیر وصل همین است. پس به زندگیات سلام کن و ماجراهایش را شجاعانه بپذیر و همواره هماهنگ با جریان حیات باش. چه راههای بسوی خدا ، به عدد نفوس خلائق است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
بازار
دانلود برنامه قرآن مهر ترجمه صوتی وتصویری ۱۱۴ سوره اندروید | بازار
ترجمه فارسی روان قرآن
.
🍁 "حدیث آزادگی"🍁
☆ امام علی(ع): بندهی دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است.
تحف العقولص۷۷
☆ امام علی(ع): ای مردم ! آدم، نه فرزند بردهای آورده و نه کنیزی! مردم همه آزادند.
نهج السعاده ج ۱ص۱۹۸
☆ امام علی(ع): آزاده ، آزاده است اگر چه در سختی و فشار باشد.
مطالب السؤولص۵۶
☆ امام علی(ع): هر که به وعدهای که در گذشته داده است عمل کند ، آزادگی اش کامل است.
غرر الحکم ۸۷۲۱
☆ امام علی(ع): این دنیا بازار خرید و فروش است. انسانها وقتی به این بازار میآیند ، یکی خودش را میفروشد و اسیر میکند ، و یکی خودش را میخرد و آزاد میکند.
التنبیهالخواطر ج ۱ص۷۵
☆ امام علی(ع): بندهی قانع، آزاد است
و آزادِ طمعکار ، بنده.
غرر الحکم ۴۲۳
☆امام علی(ع) : آنکه مردم را به وحشت اندازد ، از آزادگی به دور است.
غرر الحکم ۲۷۲۸
☆ امام علی(ع): هر که خواهشهای نفس را فرو گذارد ، آزاده است.
تحفالعقولص۷۷
امام علی(ع): فرزندانتان را به راه و رسم خودتان اجبار نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر زمان شما خلق شدهاند.
شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ج ۲۰ ص۲۲۲
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
🍁 "حدیث آزادگی"🍁
☆ امام علی(ع): بندهی دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است.
تحف العقولص۷۷
☆ امام علی(ع): ای مردم ! آدم، نه فرزند بردهای آورده و نه کنیزی! مردم همه آزادند.
نهج السعاده ج ۱ص۱۹۸
☆ امام علی(ع): آزاده ، آزاده است اگر چه در سختی و فشار باشد.
مطالب السؤولص۵۶
☆ امام علی(ع): هر که به وعدهای که در گذشته داده است عمل کند ، آزادگی اش کامل است.
غرر الحکم ۸۷۲۱
☆ امام علی(ع): این دنیا بازار خرید و فروش است. انسانها وقتی به این بازار میآیند ، یکی خودش را میفروشد و اسیر میکند ، و یکی خودش را میخرد و آزاد میکند.
التنبیهالخواطر ج ۱ص۷۵
☆ امام علی(ع): بندهی قانع، آزاد است
و آزادِ طمعکار ، بنده.
غرر الحکم ۴۲۳
☆امام علی(ع) : آنکه مردم را به وحشت اندازد ، از آزادگی به دور است.
غرر الحکم ۲۷۲۸
☆ امام علی(ع): هر که خواهشهای نفس را فرو گذارد ، آزاده است.
تحفالعقولص۷۷
امام علی(ع): فرزندانتان را به راه و رسم خودتان اجبار نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر زمان شما خلق شدهاند.
شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ج ۲۰ ص۲۲۲
https://cafebazaar.ir/app/com.quranmehr.webview
بازار
دانلود برنامه قرآن مهر ترجمه صوتی وتصویری ۱۱۴ سوره اندروید | بازار
ترجمه فارسی روان قرآن
.
🌿 “نسخهٔ اصلی انسانیت”
□ کپیبرداری از روی چیزی که خود کپی است چه ارزشی دارد؟!
برای انسان واقعی شدن باید نسخهٔ اصلی را دریافت. باید شجاعت کنار زدن همهٔ حجابها و واسطهها را داشت. راه رسیدن به نسخهٔ اصلی دستیابی به فطرت الهی خویش است. این راهی درونی است و مانع آن، تمامی منهای جعلیاند. منِ باسواد ، منِاستاد ، منِ پولدار ، منِ حاکم ، منِ قدرتمند ، منِ رئیس، منِ زیبا، منِ مشهور ، منِ عارف ، منِ منطقی ، منِ مرد ، منِ زن ، … اینها و جز اینها همه منهای جعلیاند که زندگیِ دنیوی آنها را ساخته و پرداخته کرده است.
□فلذا اولین و مهمترین گام آن است که دریابی تو هیچکدام از این منهای جعلی و برساخته ذهن، نیستی. تنها با نفی این منهاست که میتوان به خودِمتعال دست یافت. این کار شبیه نفی همهٔ خدایان برای نیل به خدای حقیقی است. تا تمامی نفیشدنیها را نفی نکنی به اثبات نخواهی رسید. خودمتعال تو ، شبیه هیچکدام از این منهای جعلی نیست. و تنها آن است که جاودانه است نه چیز دیگر. چیزها در دایرهٔ کون و فسادند. میآیند و میروند. آنچه مورد پذیرش آسمان است، تنها خودمتعال توست.
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir
🌿 “نسخهٔ اصلی انسانیت”
□ کپیبرداری از روی چیزی که خود کپی است چه ارزشی دارد؟!
برای انسان واقعی شدن باید نسخهٔ اصلی را دریافت. باید شجاعت کنار زدن همهٔ حجابها و واسطهها را داشت. راه رسیدن به نسخهٔ اصلی دستیابی به فطرت الهی خویش است. این راهی درونی است و مانع آن، تمامی منهای جعلیاند. منِ باسواد ، منِاستاد ، منِ پولدار ، منِ حاکم ، منِ قدرتمند ، منِ رئیس، منِ زیبا، منِ مشهور ، منِ عارف ، منِ منطقی ، منِ مرد ، منِ زن ، … اینها و جز اینها همه منهای جعلیاند که زندگیِ دنیوی آنها را ساخته و پرداخته کرده است.
□فلذا اولین و مهمترین گام آن است که دریابی تو هیچکدام از این منهای جعلی و برساخته ذهن، نیستی. تنها با نفی این منهاست که میتوان به خودِمتعال دست یافت. این کار شبیه نفی همهٔ خدایان برای نیل به خدای حقیقی است. تا تمامی نفیشدنیها را نفی نکنی به اثبات نخواهی رسید. خودمتعال تو ، شبیه هیچکدام از این منهای جعلی نیست. و تنها آن است که جاودانه است نه چیز دیگر. چیزها در دایرهٔ کون و فسادند. میآیند و میروند. آنچه مورد پذیرش آسمان است، تنها خودمتعال توست.
مسعود ریاعی
Www.quranmehr.ir