🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۱
#پشت_میکروفون!!
🌷شب جمعه همه گردانها توی حسینیه بزرگ شهرک دارخوین مقر لشگر امام حسين عليه السلام جمع بودند و مشغول خواندن دعای کمیل. مداح با سوز و حال خاصی دعا میخواند و بچهها حال خوشی داشتند در آن همهمه و گریه تقريباً وسط دعا بود که مداح بلند فریاد کشید: آی گنهکار کجای مجلس نشستهای.... که یکدفعه تو اون تاریکی از وسط حسینیه یکی از رزمندهای شیطون فریاد کشید: "پشت میکروفون" که یکدفعه حسینیه رفت رو هوا و تا آخر دعای کمیل با خنده تمام شد.
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#پشت_میکروفون!!
🌷شب جمعه همه گردانها توی حسینیه بزرگ شهرک دارخوین مقر لشگر امام حسين عليه السلام جمع بودند و مشغول خواندن دعای کمیل. مداح با سوز و حال خاصی دعا میخواند و بچهها حال خوشی داشتند در آن همهمه و گریه تقريباً وسط دعا بود که مداح بلند فریاد کشید: آی گنهکار کجای مجلس نشستهای.... که یکدفعه تو اون تاریکی از وسط حسینیه یکی از رزمندهای شیطون فریاد کشید: "پشت میکروفون" که یکدفعه حسینیه رفت رو هوا و تا آخر دعای کمیل با خنده تمام شد.
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۲
#باز_هم....
🌷در مقری در عقبه لشکر و مستقر در اتاق مخابرات بودیم و آن زمان شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ بودند و برای سرکشی همراه با شهید رضا حسنپور نزد ما آمدند. موقع نماز شد و آقا مهدی به نماز ایستاد و شهید حسنپور هم پشت سر ایشان، بعد از نماز شهید زینالدین آیهای از قرآن را خواند و شروع کرد به معنی و تفسیر آن؛ بهقدری مسلط بود که مجذوب تفسیر ایشان شدیم. بیشتر از آن تعجب کردیم که در چنین شرایط و مشغله کاری زیاد و اداره کردن یک لشکر چند هزار نفری و محدودیتهای جبهه جنگ، باز هم قرآن خواندن را فراموش نکردند. این نشاندهنده علاقهمندی و انس آقا مهدی با قرآن بود.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حاج مهدی زین الدین و شهید معزز رضا حسنپور
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#باز_هم....
🌷در مقری در عقبه لشکر و مستقر در اتاق مخابرات بودیم و آن زمان شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ بودند و برای سرکشی همراه با شهید رضا حسنپور نزد ما آمدند. موقع نماز شد و آقا مهدی به نماز ایستاد و شهید حسنپور هم پشت سر ایشان، بعد از نماز شهید زینالدین آیهای از قرآن را خواند و شروع کرد به معنی و تفسیر آن؛ بهقدری مسلط بود که مجذوب تفسیر ایشان شدیم. بیشتر از آن تعجب کردیم که در چنین شرایط و مشغله کاری زیاد و اداره کردن یک لشکر چند هزار نفری و محدودیتهای جبهه جنگ، باز هم قرآن خواندن را فراموش نکردند. این نشاندهنده علاقهمندی و انس آقا مهدی با قرآن بود.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حاج مهدی زین الدین و شهید معزز رضا حسنپور
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۳
#حجله_و_عروس_جبهه....
🌷به او میگفتیم: ما دوست داریم تو را داماد کنیم و تشکیل خانواده بدهی. اما او میگفت: سنگر، حجله من است و اسلحهام، عروس من. تا زمانی که جنگ است، من ازدواج نمیکنم. سید مهدی دشتبان ( اهل فریدونکنار) هفت سال در جبهه ها حضور داشت تا اینکه ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ تو خرمال بشهادت رسید.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سیدمهدی دشتبان
راوی: خواهر گرامی شهید
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#حجله_و_عروس_جبهه....
🌷به او میگفتیم: ما دوست داریم تو را داماد کنیم و تشکیل خانواده بدهی. اما او میگفت: سنگر، حجله من است و اسلحهام، عروس من. تا زمانی که جنگ است، من ازدواج نمیکنم. سید مهدی دشتبان ( اهل فریدونکنار) هفت سال در جبهه ها حضور داشت تا اینکه ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ تو خرمال بشهادت رسید.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سیدمهدی دشتبان
راوی: خواهر گرامی شهید
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۴
#به_گمان_اینکه...!
🌷هنگام عملیات خیبر در منطقهی پاسگاه زید، خطشکن بودیم. در کانالها با عباس قربانی در حال پاکسازی بودیم. ناگهان فردی مرا از پشت گرفت و التماس میکرد که او را نکشیم، فریادی زدم. قربانی آمد و با او صحبت کرد. من تا آن زمان نمیدانستم وی میتواند به عربی صحبت کند. اسیر عراقی را با خود جلو بردیم. گردانهای بعدی که از ما عبور میکردند صورت ما را میبوسیدند و خداحافظی میکردند. به گمان اینکه اسیر هم از کادر گردان است او را نیز میبوسیدند و میرفتند و خنده به ما فرصت نمیداد تا برای آنها توضیح دهیم....
راوی: رزمنده دلاور حاج محمد سلمانی معروف به شیرممد
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#به_گمان_اینکه...!
🌷هنگام عملیات خیبر در منطقهی پاسگاه زید، خطشکن بودیم. در کانالها با عباس قربانی در حال پاکسازی بودیم. ناگهان فردی مرا از پشت گرفت و التماس میکرد که او را نکشیم، فریادی زدم. قربانی آمد و با او صحبت کرد. من تا آن زمان نمیدانستم وی میتواند به عربی صحبت کند. اسیر عراقی را با خود جلو بردیم. گردانهای بعدی که از ما عبور میکردند صورت ما را میبوسیدند و خداحافظی میکردند. به گمان اینکه اسیر هم از کادر گردان است او را نیز میبوسیدند و میرفتند و خنده به ما فرصت نمیداد تا برای آنها توضیح دهیم....
راوی: رزمنده دلاور حاج محمد سلمانی معروف به شیرممد
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
نشانم ده صراط روشنم را
خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم
به قربانگاه میآرم «منم» را
🍃🌺 قربان؛
عید سر سپردگی و بندگی مبارک.💐
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم
به قربانگاه میآرم «منم» را
🍃🌺 قربان؛
عید سر سپردگی و بندگی مبارک.💐
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۵
#جاروی_بدیهای_درون!!
🌷به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، این جوری بدیهای درونم هم جارو می شود!!
🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#جاروی_بدیهای_درون!!
🌷به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، این جوری بدیهای درونم هم جارو می شود!!
🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۶
#علت!
🌷نسبت به اموال بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفن پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت را از او پرسیدند، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن، آتش جهنم را بخرم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سردار جاویدالاثر حسن غازی اصفهانی، اولین فرمانده توپخانه سپاه
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#علت!
🌷نسبت به اموال بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفن پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت را از او پرسیدند، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن، آتش جهنم را بخرم.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سردار جاویدالاثر حسن غازی اصفهانی، اولین فرمانده توپخانه سپاه
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۷
#اگرهاى_فرمانده...!!
🌷سردار شهید حسن باقری يکی از نيروهاى به اصطلاح صفر كيلومتر را توجيه مىكرد: هيچ نترسىها! سه حالت داره: اگر شهيد شدى مىرى پيش خدا، اگر اسير بشى به امام حسين (ع) مىرسى (کربلا)، اگر هم زخمى شدى آغوش مامان جان در انتظار توست! ديگه چى مىخواى؟!!!
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حسن باقری
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#اگرهاى_فرمانده...!!
🌷سردار شهید حسن باقری يکی از نيروهاى به اصطلاح صفر كيلومتر را توجيه مىكرد: هيچ نترسىها! سه حالت داره: اگر شهيد شدى مىرى پيش خدا، اگر اسير بشى به امام حسين (ع) مىرسى (کربلا)، اگر هم زخمى شدى آغوش مامان جان در انتظار توست! ديگه چى مىخواى؟!!!
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید سردار حسن باقری
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۸
#کمی_آن_طرفتر....
🌷بچهها مردی عراقی را دیدند که با لباس نظامی میآید. عراقی چشمهایش میگشت، میکاوید، دنبال میکرد، همچنان ناآرام؛ در کنار بقیه اسرا نشسته بود؛ بچهها پذیرایی مختصری کردند. چند نفرشان به سمت اسرا رفتند تا مصاحبه کنند؛ مرد عراقی هنوز هم محو جستجو بود که بچهها از او سؤال کردند؛ به خود آمد. برادر میگن شما خودتون به خط ما اومدین؛ درسته؟ بله ولی کجاست؟ کجاست اون؟ کی کجاست؟ اون پسر! اون نوجوون!؟ اینجا تا دلت بخواد نوجوون هست؛ چی کار داری؟ علامتی، نشونهای از او داری؟ بگو شاید پیداش کنیم. عراقی با حالی حزین گفت: اون بچه، من رو شرمنده کرد؛ انگار پسرم بود. همین. و بعد آرام و ملتمسانه گفت: حالا کجاست؟ میشه به من نشونش بدین؟ محمدرسول کمی آن طرفتر داشت به اسرا آب میداد....
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#کمی_آن_طرفتر....
🌷بچهها مردی عراقی را دیدند که با لباس نظامی میآید. عراقی چشمهایش میگشت، میکاوید، دنبال میکرد، همچنان ناآرام؛ در کنار بقیه اسرا نشسته بود؛ بچهها پذیرایی مختصری کردند. چند نفرشان به سمت اسرا رفتند تا مصاحبه کنند؛ مرد عراقی هنوز هم محو جستجو بود که بچهها از او سؤال کردند؛ به خود آمد. برادر میگن شما خودتون به خط ما اومدین؛ درسته؟ بله ولی کجاست؟ کجاست اون؟ کی کجاست؟ اون پسر! اون نوجوون!؟ اینجا تا دلت بخواد نوجوون هست؛ چی کار داری؟ علامتی، نشونهای از او داری؟ بگو شاید پیداش کنیم. عراقی با حالی حزین گفت: اون بچه، من رو شرمنده کرد؛ انگار پسرم بود. همین. و بعد آرام و ملتمسانه گفت: حالا کجاست؟ میشه به من نشونش بدین؟ محمدرسول کمی آن طرفتر داشت به اسرا آب میداد....
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۳۹
#سختی_شیرین!!
🌷همسرم به دلیل شدت جراحاتی که به او وارد شده بود، کلیههایش بسیار مشکل داشت. طی شب باید چندین مرتبه به دستشویی میرفت، اما بسیار معتقد بود هر دفعه وضو بگیرد و برگردد. دستشویی ما در حیاط بود و آب گرم نداشت، اما در زمستان هم در طول شب با همان آب سرد وضو میگرفت و من میدیدم دستانش از شدت سرما قرمز میشد. مقید بود که همیشه با وضو باشد و با آب سرد وضو بگیرد.
🌹خاطره ای به ياد جستجوگر نور، شهید معزز مجيد پازوکی (از شهدای تفحص)
راوی: همسر گرامی شهید
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#سختی_شیرین!!
🌷همسرم به دلیل شدت جراحاتی که به او وارد شده بود، کلیههایش بسیار مشکل داشت. طی شب باید چندین مرتبه به دستشویی میرفت، اما بسیار معتقد بود هر دفعه وضو بگیرد و برگردد. دستشویی ما در حیاط بود و آب گرم نداشت، اما در زمستان هم در طول شب با همان آب سرد وضو میگرفت و من میدیدم دستانش از شدت سرما قرمز میشد. مقید بود که همیشه با وضو باشد و با آب سرد وضو بگیرد.
🌹خاطره ای به ياد جستجوگر نور، شهید معزز مجيد پازوکی (از شهدای تفحص)
راوی: همسر گرامی شهید
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۴۰
#ناگهان....
🌷یکی از مشکلات عملیات در هور این بود که دشمن با کمینهایی که در هور ایجاد کرده بود، با کوچکترین حرکتی که از طرف بچهها صورت میگرفت، مانند اثر رفت و آمد قایقها و یا حرکت غواصها که نیها را به صدا درمیآورد، دشمن پی به حرکت ما میبرد. این مشکل در شبهای عملیات صد برابر میشد، چون حرکت و رفت و آمد آن همه غواص و قایق قطعاً در هور برای دشمن ایجاد حساسیت میکرد. اما در شب عملیات «عاشورای ۴» امداد الهی عجیبی اتفاق افتاد. و آن این بود که همزمان با حرکت غواصان و موج اول (اولین گروه عمل کننده) ناگهان تمامی قورباغهها و موجودات هور با همدیگر شروع به سر و صدا کرده و حساسیتها را خنثی کردند! این امداد عجیب طوری بچهها را دلگرم کرد که غواصها – که در مواقع عادی آرام فین میزدند تا در جریان آب تغییر ایجاد نشود – در آب شیرجه میرفتند!
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#ناگهان....
🌷یکی از مشکلات عملیات در هور این بود که دشمن با کمینهایی که در هور ایجاد کرده بود، با کوچکترین حرکتی که از طرف بچهها صورت میگرفت، مانند اثر رفت و آمد قایقها و یا حرکت غواصها که نیها را به صدا درمیآورد، دشمن پی به حرکت ما میبرد. این مشکل در شبهای عملیات صد برابر میشد، چون حرکت و رفت و آمد آن همه غواص و قایق قطعاً در هور برای دشمن ایجاد حساسیت میکرد. اما در شب عملیات «عاشورای ۴» امداد الهی عجیبی اتفاق افتاد. و آن این بود که همزمان با حرکت غواصان و موج اول (اولین گروه عمل کننده) ناگهان تمامی قورباغهها و موجودات هور با همدیگر شروع به سر و صدا کرده و حساسیتها را خنثی کردند! این امداد عجیب طوری بچهها را دلگرم کرد که غواصها – که در مواقع عادی آرام فین میزدند تا در جریان آب تغییر ایجاد نشود – در آب شیرجه میرفتند!
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۴۱
#حتی_یک_سر_سوزن....
🌷حاج عباس رفتار و کردارش با پذیرفتن فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول الله (صلواتالله) تغییر نکرد و او کسی نبود که این القاب را افتخاری برای خود بداند، به همین خاطر هیچ وقت نخواست عنوان کند که فرمانده لشگر است. حاج عباس، بسیجیان را فرماندهان واقعی جنگ میدانست. اموالی را که در اختیار داشت متعلق به خداوند و تمامی مردم میدانست و معتقد بود که او وظیفه نگهبانی از آنها را بر عهده دارد و اجازه نمیداد بیتالمال حتی یک سر سوزن جابجا شود. تواضع و فروتنی عباس باورنکردنی بود....
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید عباس کریمی قهرودی، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#حتی_یک_سر_سوزن....
🌷حاج عباس رفتار و کردارش با پذیرفتن فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول الله (صلواتالله) تغییر نکرد و او کسی نبود که این القاب را افتخاری برای خود بداند، به همین خاطر هیچ وقت نخواست عنوان کند که فرمانده لشگر است. حاج عباس، بسیجیان را فرماندهان واقعی جنگ میدانست. اموالی را که در اختیار داشت متعلق به خداوند و تمامی مردم میدانست و معتقد بود که او وظیفه نگهبانی از آنها را بر عهده دارد و اجازه نمیداد بیتالمال حتی یک سر سوزن جابجا شود. تواضع و فروتنی عباس باورنکردنی بود....
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید عباس کریمی قهرودی، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۳۴۲
#نور_از_صورتش_میبارید!
🌷سال ۱۳۶۴، درگیر ساخت منزل مسکونیام در شیراز بودم که خیلی فکرم را درگیر خودش کرده بود. یک روز در همین فکرها بودم که حاجمحمـد رسید. گفت: چیه حاجی، تو فکری؟ گفتم: والله تو کار ساخت خانهام ماندم، دیگه پول برام نمانده، کارها رو زمینمانده. گفت: همین! نگران نباش، ان شاالله خدا میرسونه. چند روز بعد گفت: حاجی من برم شیراز یه کار دارم برگردم. گفتم: بفرما. رفت. یکی دو روز بعد زنگ زدم شیراز با همسرم صحبت کنم. همسرم گفت: راستی پولها رسید! _کدام پول؟ _همانکه دادی حاجمحمـد آورد، پول را داد، گفت حاجی این را داد برای کارهای ساخت خانه! اشک توی چشمم پیچید. همسرم بعد از دیدن حاجمحمـد میگفت: به نظرم این آقای ابراهیمی یه روز شهید میشه، نور از صورتش میبارید!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سردار محمد ابراهیمی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#نور_از_صورتش_میبارید!
🌷سال ۱۳۶۴، درگیر ساخت منزل مسکونیام در شیراز بودم که خیلی فکرم را درگیر خودش کرده بود. یک روز در همین فکرها بودم که حاجمحمـد رسید. گفت: چیه حاجی، تو فکری؟ گفتم: والله تو کار ساخت خانهام ماندم، دیگه پول برام نمانده، کارها رو زمینمانده. گفت: همین! نگران نباش، ان شاالله خدا میرسونه. چند روز بعد گفت: حاجی من برم شیراز یه کار دارم برگردم. گفتم: بفرما. رفت. یکی دو روز بعد زنگ زدم شیراز با همسرم صحبت کنم. همسرم گفت: راستی پولها رسید! _کدام پول؟ _همانکه دادی حاجمحمـد آورد، پول را داد، گفت حاجی این را داد برای کارهای ساخت خانه! اشک توی چشمم پیچید. همسرم بعد از دیدن حاجمحمـد میگفت: به نظرم این آقای ابراهیمی یه روز شهید میشه، نور از صورتش میبارید!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سردار محمد ابراهیمی
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهدای_خدمت
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
حجت الاسلام دارستانی
خادم حرم امام رضا و دیدار...
❇️ السَّلام عَلَیکَ یا ثامِنُ الحُجَج✋
هر رفتی آمدی داره
هر سلامی عَلَیک داره..
⬅️ داستان شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا را صبح ها جارو میزد و...
💚 چهارشنبه های امام رضایی💚
هر رفتی آمدی داره
هر سلامی عَلَیک داره..
⬅️ داستان شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا را صبح ها جارو میزد و...
💚 چهارشنبه های امام رضایی💚
ای امام بزرگوار! ای امام جعفر صادق علیه السلام آیا غیر از جمعه و عید فطر و عید قربان عیدی هست ؟ بله عیدی که حرمتش بیشتر است و آن روزی است که حضرت رسول ، علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کردند . یا امیرالمومنین در روز عید غدیر چه کنیم : متحد باشید تا خداوند به شما وحدت بخشد به همدیگر نیکی کنید تا خداوند دوستی تان را زیاد کند به همدیگر تبریک بگویید این نعمت خدا را همان طور که خداوند در این روز به شما تبریک گفته ، با چند برابر کردن پاداش ها و این پاداش ها فقط در روز عید غدیر خواهد بود . ای امام عزیز ؛ ای امام جعفر صادق علیه السلام پاداش روزه در عید غدیر چیست ؟ برابر است با روزه ی تمام عمر دنیا زنده باشد و هر روز روزه بگیرد ثوابش برابر است با روزه روز عید غدیر .... ( الغدیر)
#اطلاعرسانی
.
مراسم هفتگی
جشن ولادت امام هادی علیه السلام
🔹 به نیت فرج مولاصاحب الزمان(عج)
.
بانوای:
ذاکرین اهلبیت
.
پنجشنبه 31 خردادماه 1403
از ساعت ۲۱ الی ۲۲:۳۰
.
.
🔸هیئت معظم قمربنی هاشم بابل🔸
.
#فقط_بنیت_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
.
مراسم هفتگی
جشن ولادت امام هادی علیه السلام
🔹 به نیت فرج مولاصاحب الزمان(عج)
.
بانوای:
ذاکرین اهلبیت
.
پنجشنبه 31 خردادماه 1403
از ساعت ۲۱ الی ۲۲:۳۰
.
.
🔸هیئت معظم قمربنی هاشم بابل🔸
.
#فقط_بنیت_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قالیباف: برنامه داریم در حوزۀ معیشت نگذاریم سفرۀ مردم کوچکتر شود
🔹انصاف و عدالت این است که افزایش حقوقها براساس تورم باشد. با یک رفاهکارت درمان، معیشت و دسترسی به کالاهای اساسی را تامین میکنیم.
🔹ما میتوانیم به همۀ کسانی مسکن ندارند یک قطعه زمین رایگان بدهیم.
🔹ما واحدهای کوچک ۷۵ متری پیشبینی میکنیم که زوجهای جوان در ۳ سال اول زندگی بدون اجاره در آنها زندگی کنند.
🔹مصمم هستیم واردات خودرو را انجام دهیم تا رقابت بین خودروساز داخل و خودروهای خارجی باشد.
🔹 اتباع غیرمجاز آسیبهای جدی در حوزۀ اجتماعی میزنند. ما باید مرزهای شرقی با افغانستان و پاکستان را با یک دیوار ببندیم که امنیت برقرار شود.
🔹انصاف و عدالت این است که افزایش حقوقها براساس تورم باشد. با یک رفاهکارت درمان، معیشت و دسترسی به کالاهای اساسی را تامین میکنیم.
🔹ما میتوانیم به همۀ کسانی مسکن ندارند یک قطعه زمین رایگان بدهیم.
🔹ما واحدهای کوچک ۷۵ متری پیشبینی میکنیم که زوجهای جوان در ۳ سال اول زندگی بدون اجاره در آنها زندگی کنند.
🔹مصمم هستیم واردات خودرو را انجام دهیم تا رقابت بین خودروساز داخل و خودروهای خارجی باشد.
🔹 اتباع غیرمجاز آسیبهای جدی در حوزۀ اجتماعی میزنند. ما باید مرزهای شرقی با افغانستان و پاکستان را با یک دیوار ببندیم که امنیت برقرار شود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥تبلیغ غدیر رو جزء واجبات بدونیم ...
👤 حجتالاسلام فرحزاد
👤 حجتالاسلام فرحزاد
✨﷽✨
✍حاج آقا رفیعی:
در قیامت جهنمی ها از بهشتی ها می پرسن مگه ما باهم تو یه محله تو یه شهر نبودیم؟ چی باعث شد شما بهشتی بشین ما جهنمی؟!!
بهشتیان جواب میدن، به #پنج_دلیل شماها صفتون از ما جدا شده، سوره حدید آیه ۲۲:
اول: ❶【خود فریب بودید】. هِی توجیه کردید، مالیات دادید به دولت گذاشتید پاحساب خمس، تو کارهاتون سعی کردید توجیه کنید و از استدلال بگریزید
دوم: ❷【در کار خیر تعلل کردید.】 آقا در کار خیر بشتابید. روایت دارد که وقتی انسان میخواد صدقه بده شیطان دست آدمو میگیره و وسوسه می کنه، لذا قرآن درباره کار خیر می فرماید: "فالستبقو الخیرات" در کار خیر سبقت بگیرید
سوم: ❸【 شک کردید】. یقین در زندگیتون نداشتید. یه روز رو سند این دعا شک کردید، یه روز رو آیه فلان کردید، خیلی مواظب باشید، دشمنا خیلی دارن شبهه افکنی می کنند تا مردم از دین فرار کنند.
چهارم: ❹【آرزوهای طولانی شما رو گول زد】.
پنجم: ❺【شیطان بر شما حاکم شد】.
✍حاج آقا رفیعی:
در قیامت جهنمی ها از بهشتی ها می پرسن مگه ما باهم تو یه محله تو یه شهر نبودیم؟ چی باعث شد شما بهشتی بشین ما جهنمی؟!!
بهشتیان جواب میدن، به #پنج_دلیل شماها صفتون از ما جدا شده، سوره حدید آیه ۲۲:
اول: ❶【خود فریب بودید】. هِی توجیه کردید، مالیات دادید به دولت گذاشتید پاحساب خمس، تو کارهاتون سعی کردید توجیه کنید و از استدلال بگریزید
دوم: ❷【در کار خیر تعلل کردید.】 آقا در کار خیر بشتابید. روایت دارد که وقتی انسان میخواد صدقه بده شیطان دست آدمو میگیره و وسوسه می کنه، لذا قرآن درباره کار خیر می فرماید: "فالستبقو الخیرات" در کار خیر سبقت بگیرید
سوم: ❸【 شک کردید】. یقین در زندگیتون نداشتید. یه روز رو سند این دعا شک کردید، یه روز رو آیه فلان کردید، خیلی مواظب باشید، دشمنا خیلی دارن شبهه افکنی می کنند تا مردم از دین فرار کنند.
چهارم: ❹【آرزوهای طولانی شما رو گول زد】.
پنجم: ❺【شیطان بر شما حاکم شد】.
✨﷽✨
✳ اگر داشتند، میآوردند و میدادند
✍ فرزند #علامه_طباطبایی نقل میکند: «پدرم از درآمد زمین زراعیای که داشت، به روستائیانی که نیازمند بودند وام میداد و رسید میگرفت و چنانچه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول قادر به پرداخت بدهی خود نبود، آن را بخشیده و قبض را به خودش پس میداد و از طلب خود صرفنظر میکرد. یک بار چند قبض دست پدرم بود که از این واسطهها طلبکار بود، آن روز من دیدم قبضها را از جیب خود درآورد، مدتی به آنها نگریست و ناگهان همه را پاره کرد و دور ریخت؛ در حالی که بیش از حد تصور به پول برای گذراندن معاش عادی احتیاج داشت. من با تعجب پرسیدم: پدر چرا اینکار را کردید؟ نگاهی عمیق به من کرد و گفت: «پسرم اگر داشتند، میآوردند و میدادند. خدا را خوش نمیآید که من بدانم آنها دستشان خالی است و آنها را تحت فشار قرار دهم و ابراز طلبکاری کنم!»
📚برگرفته از سایت دار القرآن علامه طباطبایی
✳ اگر داشتند، میآوردند و میدادند
✍ فرزند #علامه_طباطبایی نقل میکند: «پدرم از درآمد زمین زراعیای که داشت، به روستائیانی که نیازمند بودند وام میداد و رسید میگرفت و چنانچه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول قادر به پرداخت بدهی خود نبود، آن را بخشیده و قبض را به خودش پس میداد و از طلب خود صرفنظر میکرد. یک بار چند قبض دست پدرم بود که از این واسطهها طلبکار بود، آن روز من دیدم قبضها را از جیب خود درآورد، مدتی به آنها نگریست و ناگهان همه را پاره کرد و دور ریخت؛ در حالی که بیش از حد تصور به پول برای گذراندن معاش عادی احتیاج داشت. من با تعجب پرسیدم: پدر چرا اینکار را کردید؟ نگاهی عمیق به من کرد و گفت: «پسرم اگر داشتند، میآوردند و میدادند. خدا را خوش نمیآید که من بدانم آنها دستشان خالی است و آنها را تحت فشار قرار دهم و ابراز طلبکاری کنم!»
📚برگرفته از سایت دار القرآن علامه طباطبایی