معلم بازاريابی 🥇
4.84K subscribers
7.56K photos
2.42K videos
234 files
5.59K links
کانال رسمی پرویز درگی
#معلم_بازاریابی و مدیرعامل tmba.ir

🥇راهکارهای مبتنی بر تجربه من در بازار و دانشگاه👇🏼
📣 #بازاریابی
🔍 #تحقیقات_بازاریابی
🎯 #فروش
#مدیریت
💪🏼 #توسعه_فردی

📱ادمین:
@tmba_admin

🧡عالم عامل عاشق باشيم
Download Telegram
#سلام_خاطره
امروز هم در یکی از کلاسهای اموزشگاه بازارسازان این سوال تکراری از من پرسیده شد که چرا دوره اموزش مشاوره کاروکسب نمی گذارید پاسخ دادم از نظر من مشاور کسی است که ویژگیهای زیر را داشته باشد:
حداقل پانزده سال تجربه کار اجرایی در سطوح مختلف شرکتها را داشته باشد که اقلا سه چهار سال ان در سمت مدیرعاملی باشد
حداقل دویست کتاب در حوزه های مختلف کاروکسب را خوانده باشد و درک کرده باشد
حداقل پانصد ساعت کلاس اموزشی و سمینار مفید و کاربردی را گذرانده باشد
از نظر هوش مدیریتی شامل هوش عقلی،هوش عاطفی،هوش تدبیری،هوش جسمی،هوش فرهنگی و هوش معنوی در سطح بالایی باشد
از حوزه های روانشناسی و ارتباطات در راستای شناخت تیپ های شخصیتی و رفتارشناسی و..بهره برده باشد و مسلط باشد
نیروی خلاق و با عزت نفس باشد و اخلاق مدار رفتار کند و راز دار مردم باشد
از اطلاعات کاروکسب ها برای راه اندازی کاروکسب مشابه استفاده نکند
و...‌فکر میکنم تا حدی توانسته باشم توضیح دهم که بنظرم حداقل مشاور شدن با اموزش تنها شدنی نیست و قواعد خاص خودش را دارد
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi
🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره

قرار بود از شیراز با ماشین به اصفهان بیام از کارفرمای محترم که برای مشاوره خدمت شان رسیده بودم از چند روز قبل خواهش کرده بودیم که ماشین راس ساعت شانزده حاضر باشد و قول قطعی داده بودند صبح به من گفتند چون برادرم عازم تهران هستند ایشان شما را میرسانند گفتم باشه و اما برادر بزرگوار که از صبح با ما بود بعد از ناهار برای کاری رفتند که ساعت شانزده برگردند خلاصه شانزده شد هجده و من که برای دقیقه دقیقه وقتم برنامه دارم و استرس شدیدی بهم وارد میشه چاره ای نداشتم جز تحما.حتی دو سه بار گفتم اجازه بدین من با یه ماشین دیگه برم هر بار گفتند پنج دقیقه دیگه میرسند و وقتی هم امدند و حرکت کردیم فرمودند سر راه من از منزل ساکم را بردارم اما جاده اصفهان اینطرف شهر و سر راه ایشان انطرف شهر بر خلاف جهت بود خلاصه تا از جلوی منزل برادر گرامی حرکت کردیم ساعت شد نوزده و سی.یعنی فقط سه ساعت و نیم دیرتر.وقتی به اصفهان رسیدیم هم بیست و سه و خورده ای.
فقط این را بگویم که برند یعنی قول ارزشمند.یعنی مدیریت کل تجربه ای که برای دیگران میسازیم.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi

🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره
موقع دریافت کارت پرواز از کارمند ایران ایر در فرودگاه اصفهان درخواست کردم لطفا در ردیف اگزیت به من صندلی دهند (این هم بخاطر قد درازی من است و کوتاهی فاصله بین ردیف صندلی ها).ایشان هم مرحمت کردند و انجام دادند .موقع رفتن به سالن ترانزیت به من گفتند مشکلی بوجود امده و به اقای مدیر مراجعه کنم ایشان هم کارت پرواز دیگری به من دادند و گفتند جای قبلی متعلق به میهماندار است و اشتباه شده و یک صندلی جدید و البته با معضل خودش دادند. موقع سوار شدن دیدم عزیز از ما بهترانی در جای قبلی من نشسته اند.و دیگر هیچ.
البته خدا پدرشان را بیامرزد که در این شرایط کارت پرواز میدهند و پروازها هر چند با تاخیر بعضا چند ساعته انجام میشود.دلایل زیادی برای خوشحالی وجود دارد.شاد باشیم.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi
🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره

دهم اسفند ماه بعد از چند سال برف نسبتا سنگینی امده بود و چهره محله ما را حسابی و بنحو زیبایی عوض کرده بود.از ایستگاه مترو بیرون امدم و پیاده به سمت منزل می رفتم و مواظب بودم که زمین نخورم ناگهان صدایی شنیدم که خیلی سال بود نشنیده بودم برفیه برفی،برف پارو میکنیم.ناگهان روحم پرواز کرد به سالهای دور و صدايى که خیلی سال بود دیگر نشنیدم و نخواهم شنید مثل اب حوضیه،لحاف دوزیه،نمکیه،نفتیه و...چرا اخرین باری که این صداها را شنیدم منوجه نبودم که اخرین بار است شاید اگر می دانستم می دویدم داخل منزل و ضبط گنده پدربزرگ را با یک نوار کاست از انهایی که هر وقت بهم میریخت یک خودکار بیک داخل سوراخش میکردیم و جمعش میکردیم،بر می داشتم و دنبال ان صداها میرفتم و ضبط شان میکردم،شاید ان صداها را چون نفسی عمیق در گوش جانم فرو میبردم.چرا ندانستم اخرین بار است؟راستش امروز از جنس همان ترس چند دقیقه ای بدنبال اقای برفی رفتم.برفیه برفیه.برف پارو میکنیم.از او پرسیدم پارو از کجا اوردی؟
گفت خیلی وقت بود توی انباری بود یادم امد مادربزرگم میگفت هر چیز که خوار اید روزی بکار اید.برفیه برفیه.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi
#سلام_خاطره

مجلس ختم بود به اتفاق یکی از دوستان فرهیخته برای عرض تسلیت به بازماندگان ان عزیز مرحوم رفته بودیم مداح محترم لابلای صحبت هایشان مردم را نصیحت کردند که با خرید گل طبیعی پولشان را دور نریزند بلکه با اهدای گلهای مصنوعی از طریق موسسات خیریه اقدام کنند ناگهان دوستم براشفت که پاسخش را بگوید ارامش کردم که بعد مراسم با مداح صحبت میکنیم و بعد به مداح عزیز از بازار بسیار بزرگ بذر،خاک،کود،سم،ملزومات،بازار گل،حمل و نقل،گلفروشی،فضای دیجیتال و..‌صحبت کردیم که چقدر برای زندگان اشتغالزایی ایجاد میکند.به ایشان عرض کردیم توصیه به کمک به موسسات خیریه بسیار عالی است اما لطفا با دقت و تسلط بیشتری صورت گیرد و جامعیت نگری در توصیه ها داشته باشیم.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi

🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره
مشاور سابق یکی از شرکتها که از دوستان نزدیکم هستند تماس گرفت و گفت مدیر فروش شرکتی که مشاورشان بودم قصد دارند از ان شرکت خارج شوند اگر مقدر است با ایشان مصاحبه ای داشته باشید و به یکی از شرکتها معرفی شان کنید اطاعت امر کردم ان عزیز تشریف اوردند و قرار شد که برای کار جدید معرفی شان کنم سوال کردم ایا به محل کار فعلی تان اعلام کرده اید و مانعی برای خروج تان وجود ندارد؟ به هر حال از نظر من همه شرکتها ثروت ملی هستند و همه کارافرینان محترم.فرمودند خیر موردی نیست و هماهنگ شده.من هم به شرکتی جدید معرفی شان کردم ولی متاسفانه ایشان مراجعه نکردند چند بار هم از دفتر من با ایشان تماس گرفته شد که پاسخ دقیقی ندادند اما نکته جالب اینکه کارفرمایشان نزد یکی از دوستانم گلایه کرده بودند که بنده به زور میخواهم مدیر فروش شان را ببرم ‌متاسفانه بعضی از عزیزان برای امتیاز گرفتن از محل کار فعلی شان با جای جدید صحبت میکنند و بعد با دل قرص با کارفرمای خودشان صحبت میکنند تا امتیاز بگیرند اما اینکه فرد خودش متقاضی کار باشد و حتی واسطه بتراشد بعد به کارفرما اطلاعات غلط بدهد برایم عجیب بود.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdagi
#سلام_خاطره

با تله کابین سیب لند به ارتفاعات البرز می رفتیم با یه شوخی شروع شد مدیران را برای یه سمینار اموزشی بیاریم این بالا،گفته بودم جدی ترین موارد زندگی شوخی ها هستن اوایل اذر با چهل سانت برف سمینار در نوک کوههای البرز محقق شد با لباس ورزشی و لباس کوه،با اش داغ و سیب زمینی اتیشی،با راه رفتن در برف و یک روز یادگیرنده که اگه بخوایم کاری را انجام بدیم در هر شرایطی انجام میدیم.این سمینار درسهای اصلی و جانبی زیادی برای همه مون داشت.خاطره ای ناب و ماندگار شد.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi

🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره

با مدیر یکی از معروفترین گلفروشی های تهران صحبت میکردیم که در منطقه ثروتمندنشین قرار دارد ایشان هم تاکید داشت نسبت به اسفند پارسال بازار به شدت افت کرده عرض کردم مردم این منطقه که دغدغه پول گل را ندارند به زیبایی گفت بله اینها بازاریان و کارخانه داران هستند که وقتی بازارشان رونقی ندارد حالشان خوب نیست و متاسفانه این حال انها را از ذوق خرید گل باز میدارد بعبارتی حال بد سبب خرابی بازار گل است به دو نکته فکر میکردم که در کتاب شادی بهره ور نوشتم شادی دوازده درصد فروش و بهره وری را افزایش میدهد و در مقابل ناراحتی همین کار را بصورت معکوس انجام میدهد و نکته بعدی اینکه بله بازاریان و کارخانه داران مقصر خیلی از ناکامیها نیستند اما بلاخره مدیر کاروکسب شان هستند پس اول باید حال خودشان و خانواده شان و خانواده کاریشان را خوب کنند تا بتوانند حال مشتریانشان را بهتر کنند پس نقش روانشناسی بیش از پیش مهم میشود.گل بخریم اقا جان گل.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi
#سلام_خاطره
برای مصاحبه امده بود پست مدیر منابع انسانی.کمتر از یکسال بود که در شرکت فعلی اش مشغول بکار شده بود ابتدای قرارداد حقوق را سی و پنج میلیون تومان برای یکسال توافق کرده بودند چند ماه بعد درخواست افزایش حقوق داده بود و کارفرما با حقوق پنجاه میلیون تومان توافق کرده بود و حالا برای سال جدید بدون اینکه به کارفرما اعلام کند برای حدود هفتاد میلیون تومان و در شرکت دیگری امده بود به ایشان عرض کردم بین سه تا شش ماه فاز شناخت سازمان طول میکشد گفت بله عرض کردم انصاف است حالا که شرکت با شرایط شما که علیرغم توافق اولیه بوده و موافقت کرده باز هم دنبال جای جدید باشید الان شرکت تان برای شما هزینه کرده است گفت خوب طبیعی است که دنبال شرایط بهتر باشم.رفته رفته تعداد رزومه هایی که زیر یکسال فرد جابجا شده است را زیاد می بینم.و هر کس برای خودش دلایلی دارد.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi

🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم
#سلام_خاطره
به اتفاق مدیرعامل و مدیرفروش جهت بازارگردی و بازدید از شعبه تازه تاسیس در مرکز یکی از استانهای بزرگ رفته بودیم .در بدو ورود پلاکارت جلوی شعبه که خیرمقدم گفته بودند و سپس نیروها که در جلوی در مرتب ایستاده بودند با گل و شیرینی جلب توجه میکرد.بعد اشنایی با کارکنان عزیز جهت بازارگردی راهی شدیم متاسفانه مدیر شعبه به مغازه داران میگفت امده ایم که دشت اول امروزمان را از شما داشته باشیم میدانم شما ما را ناامید نمی کنید به مدیر شعبه گفتم که از استقبالت تشکر میکنم اما این به رفتار سازمانهای دولتی بیشتر میخورد عزیزم روی اموزش خودت و کارکنان کار کن وقتی ساعت یازده و دوازده میگویی هنوز دشت نکردیم و بصورت التماسی میخواهی بفروشی شرکت و محصول را ذلیل میکنی و فروش التماسی،وصول التماسی و توقعات بیش از حد مشتری را در پی دارد.رفتار حرفه ای را بیاموزیم و عالی باشیم تا باشیم.
پرویز درگی
معلم بازاریابی
@parvizdargi
🧡عالمِ عاملِ عاشق باشیم