#کاریکاتور
گرسنگی، قیمتها را به من یاد داد، غروبها ساعتهای متمادی در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکردم به جز نان. چشمهایم میسوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان!
📚 (بخشی از رمان نان سالهای جوانی ؛ هاینریش بل)
✍️ یکی دیگه از کارتونهای خیلی قدیمی من که متأسفانه همچنان موضوعش تازه است!
اثر: احسان گنجی
@parsplanet 💫
گرسنگی، قیمتها را به من یاد داد، غروبها ساعتهای متمادی در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکردم به جز نان. چشمهایم میسوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان!
📚 (بخشی از رمان نان سالهای جوانی ؛ هاینریش بل)
✍️ یکی دیگه از کارتونهای خیلی قدیمی من که متأسفانه همچنان موضوعش تازه است!
اثر: احسان گنجی
@parsplanet 💫