#تجربه #سفارت_دبى #فرصت_مطالعاتى #پزشك #سربازى_نخبگان #كلييرنس
سلام خدمت تمامى دوستان و ممنون از بزرگوارانى كه لطف كردن و تجربياتشون رو گذاشتن
اول يه توضيح راجع به خودم بدم: پزشك، ٢٨ ساله، ٣ سال پيش فارغ التحصيل شدم و تا الان به عنوان پزشك خانواده تو روستا كار ميكردم.عضو بنياد نخبگان بودم و سربازيم رو يه پروژه انجام دادم.خودم J1 بودم و همسرم J2.
ما روز ٢١ مارچ ساعت ٩:٣٠ وقت مصاحبه داشتيم.ساعت ٨:٣٠ رسيديم تو پاركينگ سفارت(براى دوستانى كه مثل ما ميخوان ماشين رنت كنن عرض كنم كه توى خيابون كنار سفارت يه پاركينگ paid هست كه براى هر ساعت ٤ درهم هزينه اش هست.فقط براى گرفتن كارت پاركينگ ميبايست سكه يا كرديت كارت همراهتون باشه).ساعت ٨:٤٠ دم در سفارت بوديم كه يه خانومى دم در نشسته بود و بعد از چك كردن اسم و شماره پاسپورت، بهمون گفت ميتونيم بريم داخل.داخل كه رفتيم اول كيفمون رو از زير دستگاه ايكس رى رد كردن و بعد از بازرسى، گوشيهامون رو خاموش كرديم و توى كيفها گذاشتيم و تحويل داديم.بعد وارد محوطه سفارت شديم كه بعد از حدود ٣٠ متر سمت راست درب سالن اصلى بود كه وارد اون شديم و بعد از ورود يه نفر پاسپورتها و تاييديه وقت سفارت رو ازمون خواست.بعد يه تگ كه شماره ds امون روش بود رو روى پاسپورتها چسبوند و گفت بريم باجه ١٠ براى تأييد مدارك.اونجا كه رفتيم يه خانوم ازمون پاسپورت و فرمهاى ds2019 امون رو خواست و بعدش كارت پايان خدمتم رو گرفت و تمامش رو چك و اسكن كرد. ازمون پرسيد كه عكسهايى كه آپلود كرديم جديدن كه بعد از تاييد ما گفت بريم باجه ١٤ براى انگشت نگارى.بعد از انگشت نگارى يه آقايى راهنماييون كرد به سمت باجه ٧ جهت مصاحبه.در كل سفارت خيلى خلوت بود و تنها ايرانيهايى كه اونجا بودن ما بوديم.
تو باجه ٧ يه آقاى مو بور ريشى كاملا جدى بود كه بعد از احوالپرسى ازمون پاسپورتها و فرم ds2019 رو خواست.مصاحبه ما حدود ١ ربع طول كشيد و ٣ قسمت داشت:
یک
سؤال:چرا ميخواى برى آمريكا؟
جواب:از دانشگاه فلان براى postdoc research fellow پوزيشن گرفتم.
سؤال: چه جورى اين پوزيشن رو پيدا كردى؟
جواب: بعد از اينكه موفق شدم grant بگيرم از فلان بيمارستان، شروع كردم به ايميل زدن به اين دانشگاه ها و تونستم از پروفسور فلانى پوزشن بگيرم.
سؤال: قراره اونجا روى چى كار كنى؟
جواب: چون استادم روى فلان موضوع كار ميكنه ما قراره فلان كار رو انجام بديم(در حد عنوان كار).بعد گفتم research plan دارم، ميخواى بدم كه گفت حتما.بعد من بهش دادم و يه ٢ دقيقه اى تايپ كرد و گفت چند لحظه بهم اجازه بديد.بعد شروع كرد به صحبت كردن با يه خانومى كه اومد پيشش.داشت بهش يه چيزى ميگفت كه خانومه بر اساس لبخونى ميگفت: it’s fine.
دو
سؤال: رزومه ات رو دارى؟
جواب: بله، بفرماييد
سؤال(رو به خانومم):شما شغلت چيه؟
جواب: پزشك هستم
سؤال(رو به خانومم): چند وقته ازدواج كرديد؟
جواب: فلان وقت
اينجا گفت مدارك ازدواجتون رو بديد كه ترجمه سند ازدواج و شناسنامه ها رو نگاه كرد
سؤال: كجا خدمت كردى؟و كارت پايان خدمتت رو بده.(اينجا با دقت كارت رو نگاه كرد)
جواب: بنياد نخبگان بودم و پروژه تحقيقاتى براى دانشگاهمون انجام دادم.
سؤال: اسم دانشگاهتون؟
جواب: فلان دانشگاه
سؤال: آموزشى ارتش بودى يا سپاه؟
جواب: ارتش
سؤال: الان حقوقت تو ايران چقدره؟
جواب: فلان قدر
سؤال: تاحالا سفر كجاها رفتى؟
جواب: اتريش، ايتاليا، فرانسه، هلند، تركيه
اينجا مجددا شروع كرد به تايپ و بعد گفت كيس شما نياز به بررسى بيشتر داره كه همينجا همون خانومه مجددا اومد پيشش و يه چيزى گفت و شروع كردن به صحبت كردن و فرمهاى dsمون رو شروع كرد به مهر و امضا كردن و گفت چون شما ساپورت governmental داريد( در صورتيكه مال من بيمارستان خصوصى بود نه دولتى!) شامل قانون ٢ سال home residency ميشيد و شرايطش رو توضيح داد و گفت فرم رو امضا كنيد كه من و خانومم امضا كرديم و دوباره يه ذره تايپ كرد و فرمها و پاسپورتها رو برگردوند.
سه
شغل پدر و مادر من و همسرم و تعداد و شغل خواهر و برادرهامون رو پرسيد و bs به نام پدرم خواست كه بهش دادم.
بعد مجددا شروع به تايپ كرد و ازمون يه بار ديگه پاسپورتها رو خواست و بعد از يه دقيقه پاسپورتها رو به همراه كاغذ بنفشى كه روش توضيح داده بود كيس شما نياز به ap داره بهمون برگردوند و توضيح داد كه در صورت تاييد ويزاتون براى ورود بايد فرمها رو داشته باشيد. در پايان هم گفت بهتون ايميل داده ميشه و عيد رو بهمون تبريك گفت و خداحافظى كرديم و ساعت ٩:٢٠ دقيقه ما بيرون سفارت بوديم.
نكات.
١-من خيلى استرس داشتم و اگرصدام لرزش نداشت اما كاملا حواسش به لرزش هر از گاهى دستهام بود و eye contact رو هر ١٠-٢٠ ثانيه يكبار برقرار ميكرد.
٢- اگرچه سند ملكى، bs به نام خودم
ادامه در پست بعد
https://t.me/usavisa2018/1707
سلام خدمت تمامى دوستان و ممنون از بزرگوارانى كه لطف كردن و تجربياتشون رو گذاشتن
اول يه توضيح راجع به خودم بدم: پزشك، ٢٨ ساله، ٣ سال پيش فارغ التحصيل شدم و تا الان به عنوان پزشك خانواده تو روستا كار ميكردم.عضو بنياد نخبگان بودم و سربازيم رو يه پروژه انجام دادم.خودم J1 بودم و همسرم J2.
ما روز ٢١ مارچ ساعت ٩:٣٠ وقت مصاحبه داشتيم.ساعت ٨:٣٠ رسيديم تو پاركينگ سفارت(براى دوستانى كه مثل ما ميخوان ماشين رنت كنن عرض كنم كه توى خيابون كنار سفارت يه پاركينگ paid هست كه براى هر ساعت ٤ درهم هزينه اش هست.فقط براى گرفتن كارت پاركينگ ميبايست سكه يا كرديت كارت همراهتون باشه).ساعت ٨:٤٠ دم در سفارت بوديم كه يه خانومى دم در نشسته بود و بعد از چك كردن اسم و شماره پاسپورت، بهمون گفت ميتونيم بريم داخل.داخل كه رفتيم اول كيفمون رو از زير دستگاه ايكس رى رد كردن و بعد از بازرسى، گوشيهامون رو خاموش كرديم و توى كيفها گذاشتيم و تحويل داديم.بعد وارد محوطه سفارت شديم كه بعد از حدود ٣٠ متر سمت راست درب سالن اصلى بود كه وارد اون شديم و بعد از ورود يه نفر پاسپورتها و تاييديه وقت سفارت رو ازمون خواست.بعد يه تگ كه شماره ds امون روش بود رو روى پاسپورتها چسبوند و گفت بريم باجه ١٠ براى تأييد مدارك.اونجا كه رفتيم يه خانوم ازمون پاسپورت و فرمهاى ds2019 امون رو خواست و بعدش كارت پايان خدمتم رو گرفت و تمامش رو چك و اسكن كرد. ازمون پرسيد كه عكسهايى كه آپلود كرديم جديدن كه بعد از تاييد ما گفت بريم باجه ١٤ براى انگشت نگارى.بعد از انگشت نگارى يه آقايى راهنماييون كرد به سمت باجه ٧ جهت مصاحبه.در كل سفارت خيلى خلوت بود و تنها ايرانيهايى كه اونجا بودن ما بوديم.
تو باجه ٧ يه آقاى مو بور ريشى كاملا جدى بود كه بعد از احوالپرسى ازمون پاسپورتها و فرم ds2019 رو خواست.مصاحبه ما حدود ١ ربع طول كشيد و ٣ قسمت داشت:
یک
سؤال:چرا ميخواى برى آمريكا؟
جواب:از دانشگاه فلان براى postdoc research fellow پوزيشن گرفتم.
سؤال: چه جورى اين پوزيشن رو پيدا كردى؟
جواب: بعد از اينكه موفق شدم grant بگيرم از فلان بيمارستان، شروع كردم به ايميل زدن به اين دانشگاه ها و تونستم از پروفسور فلانى پوزشن بگيرم.
سؤال: قراره اونجا روى چى كار كنى؟
جواب: چون استادم روى فلان موضوع كار ميكنه ما قراره فلان كار رو انجام بديم(در حد عنوان كار).بعد گفتم research plan دارم، ميخواى بدم كه گفت حتما.بعد من بهش دادم و يه ٢ دقيقه اى تايپ كرد و گفت چند لحظه بهم اجازه بديد.بعد شروع كرد به صحبت كردن با يه خانومى كه اومد پيشش.داشت بهش يه چيزى ميگفت كه خانومه بر اساس لبخونى ميگفت: it’s fine.
دو
سؤال: رزومه ات رو دارى؟
جواب: بله، بفرماييد
سؤال(رو به خانومم):شما شغلت چيه؟
جواب: پزشك هستم
سؤال(رو به خانومم): چند وقته ازدواج كرديد؟
جواب: فلان وقت
اينجا گفت مدارك ازدواجتون رو بديد كه ترجمه سند ازدواج و شناسنامه ها رو نگاه كرد
سؤال: كجا خدمت كردى؟و كارت پايان خدمتت رو بده.(اينجا با دقت كارت رو نگاه كرد)
جواب: بنياد نخبگان بودم و پروژه تحقيقاتى براى دانشگاهمون انجام دادم.
سؤال: اسم دانشگاهتون؟
جواب: فلان دانشگاه
سؤال: آموزشى ارتش بودى يا سپاه؟
جواب: ارتش
سؤال: الان حقوقت تو ايران چقدره؟
جواب: فلان قدر
سؤال: تاحالا سفر كجاها رفتى؟
جواب: اتريش، ايتاليا، فرانسه، هلند، تركيه
اينجا مجددا شروع كرد به تايپ و بعد گفت كيس شما نياز به بررسى بيشتر داره كه همينجا همون خانومه مجددا اومد پيشش و يه چيزى گفت و شروع كردن به صحبت كردن و فرمهاى dsمون رو شروع كرد به مهر و امضا كردن و گفت چون شما ساپورت governmental داريد( در صورتيكه مال من بيمارستان خصوصى بود نه دولتى!) شامل قانون ٢ سال home residency ميشيد و شرايطش رو توضيح داد و گفت فرم رو امضا كنيد كه من و خانومم امضا كرديم و دوباره يه ذره تايپ كرد و فرمها و پاسپورتها رو برگردوند.
سه
شغل پدر و مادر من و همسرم و تعداد و شغل خواهر و برادرهامون رو پرسيد و bs به نام پدرم خواست كه بهش دادم.
بعد مجددا شروع به تايپ كرد و ازمون يه بار ديگه پاسپورتها رو خواست و بعد از يه دقيقه پاسپورتها رو به همراه كاغذ بنفشى كه روش توضيح داده بود كيس شما نياز به ap داره بهمون برگردوند و توضيح داد كه در صورت تاييد ويزاتون براى ورود بايد فرمها رو داشته باشيد. در پايان هم گفت بهتون ايميل داده ميشه و عيد رو بهمون تبريك گفت و خداحافظى كرديم و ساعت ٩:٢٠ دقيقه ما بيرون سفارت بوديم.
نكات.
١-من خيلى استرس داشتم و اگرصدام لرزش نداشت اما كاملا حواسش به لرزش هر از گاهى دستهام بود و eye contact رو هر ١٠-٢٠ ثانيه يكبار برقرار ميكرد.
٢- اگرچه سند ملكى، bs به نام خودم
ادامه در پست بعد
https://t.me/usavisa2018/1707
Telegram
اخبار ویزای آمریکا
#تجربه #ایروان #سفر #ارمنستان
تجربه سفر به ارمنستان
برای رفتن به فرودگاه خمینی از اسنپ استفاده کنین که قیمت مناسبی داره .من از پاسداران تا اونجا ۳۷ تومن دادم اگر سمت غرب باشین یا حتی دوستانی که از فرودگاه مهرآباد تشریف میارن کمتر باید بشه. اکثر پرواز های…
تجربه سفر به ارمنستان
برای رفتن به فرودگاه خمینی از اسنپ استفاده کنین که قیمت مناسبی داره .من از پاسداران تا اونجا ۳۷ تومن دادم اگر سمت غرب باشین یا حتی دوستانی که از فرودگاه مهرآباد تشریف میارن کمتر باید بشه. اکثر پرواز های…