👑یک ستاره در هفت آسمان👑
1.12K subscribers
2.29K photos
598 videos
73 files
5.28K links
وبلاگ تخصصی نجوم و اخترفیزیک که از سال ۲۰۱۰ تاکنون بی‌وقفه به کار ترجمه‌ی مطالب متنوع و گوناگونِ این حوزه‌ی دانش، از معتبرترین سایت‌های بین‌المللی می‌پردازد:
http://www.1star7sky.com/
فیسبوک: https://www.facebook.com/1star7sky/
Download Telegram
«مارپیچی از ستارگان که به سوی قلب یک خوشه در در ابر ماژلانی کوچک می‌رود»
--------------------------------------------------

* در تصویر تازه منتشر شده‌ی تلسکوپ فضایی هابل جریانی از گاز و ستاره را می‌بینیم که رو به مرکز یک پرورگاه ستاره‌ای در ابر ماژلانی کوچک روانست و دارد به پیدایش ستاره‌زایی‌های آتشین دامن می‌زند.

این تلسکوپ گرانمایه‌ی ناسا گاز و ستارگانی را دیده که در مسیری مارپیچی سرگرم پیشروی به سوی قلب یک پرورشگاه ستاره‌ای بزرگ با پیکره‌ای شگفت‌آور به نام خوشه‌ی ستاره‌ای ان‌جی‌سی ۳۴۶ در ابر ماژلانی کوچک‌اند.

اخترشناسان می‌اندیشند بازوی بیرونی این مارپیچ گاز و ستاره توانسته شاری رود-مانند از گاز فراهم کند که سوخت ستاره‌زایی را به مرکز این پرورگاه ستاره‌ای می‌رساند. این یافته می‌تواند سرنخ‌هایی مهم از چگونگی تولد ستارگان در زمانی که تنها چند میلیارد سال از سن این کهکشان می‌گذشت و هنوز در دوره‌ی پُرزایی و ستاره‌زایی‌های آتشین بود به ما بدهد.

النا سابی، رهبر این پژوهش و اخترشناسی در بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور می‌گوید: «ستارگان دستگاه‌هایی هستند که جهان هستی را می‌تراشند و شکل می‌دهند. ما بدون ستارگان زندگی نمی‌داشتیم و هنوز هم شناخت کاملی از چگونگی پیدایش آنها نداریم.»

وی می‌فزاید: «ما چندین مدل داریم که پیش‌بینی‌هایی انجام می‌دهند و برخی از این پیش‌بینی‌ها ناهمساز (متناقض) هستند. ما می‌خواهیم تعیین کنیم چه چیزی روند ستاره‌زایی را تنظیم می‌کند، زیرا این چیزها قانون‌هایی هستند که برای پی بردن به آنچه در جهان آغازین می‌بینیم هم بدان‌ها نیازمندیم.»

ان‌جی‌سی ۳۴۶ تنها ۱۵۰ سال نوری قطر دارد و دربردارنده‌ی جرمی هم‌ارز ۵۰ هزار خورشیدست. این منطقه با نرخ آتشین ستاره‌زایی خود اخترشناسان را گیج کرده است.

ابر ماژلانی کوچک که میزبان ان‌جی‌سی ۳۴۶ است تنها ۲۰۰ هزار سال نوری از زمین فاصله دارد و این یعنی که نوری که اخترشناسان از آن می‌بینند جوان‌تر از نوری‌ست که از کهکشان‌های دورترِ کیهان آغازین می‌بینند. با این همه، این کهکشان کوتوله به روش‌های دیگری، همسان کهکشان‌های آغازینست.

ابر ماژلانی کوچک دارای همنهش شیمیایی ساده‌تری نسبت به راه شیری است، درست مانند ککشان‌های آغازین که هنوز با عنصرهای سنگین‌تری که نسل‌های بعدی ستارگان با انفجار خود و دانه‌فشانی فضا با عنصرهایی که در درازنای زندگی‌شان ساخته بودند پُرمایه (غنی) نشده بودند. به دلیل همین سادگی شیمیایی، ستارگان درون ابر ماژلانی کوچک نسبت به ستارگان راه شیری داغ‌ترند و سوخت خود را سریع‌تر می‌سوزانند، یعنی این ستارگان تندتر پیر می‌شوند تا ستارگان راه شیری.

با این همه و با وجود همه‌ی این تفاوت‌ها، این پژوهشگران دریافتند که ستاره‌زایی در ابر ماژلانی کوچک به همان گونه‌ای که در راه شیری رخ می‌دهد پیش می‌رود.

تماشای یک مارپیچ ستاره‌ای
اخترشناسان برای بررسی ستاره‌زایی در ابر ماژلانی کوچک به سراغ تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ بسیار بزرگ (وی‌ال‌تی) در شمال شیلی رفتند تا حرکت ستارگان را به دو روش جاگانه بیازمایند.

سابی و گروهش از هابل برای سنجش تغییر جایگاه ستارگان در کهکشان در درازنای ۱۱ سال بهره گرفتند. این ستارگان با سرعتی نزدیک به ۳۲۰۰ کیلومتر بر ساعت جابجا می‌شوند، یعنی در درازنای ۱۱ سال، حدود ۳۲۰ میلیون کیلومتر یا تنها کمی بیش از دو برابر فاصله‌ی زمین و خورشید جابجا می‌شوند.

ولی اگر از دیدگاهی که ما هستیم دیده شود، این فاصله‌ی بسیار کمی‌ست، یعنی توان هابل برای دیدن و واگشود جابجای‌های ریزِ این ستارگان نیاز است.

در این میان، گروه دومی از اخترشناسان به رهبری پژوهشگری سازمان فضایی اروپا (اسا)، پیتر زیدلر، از دستگاه کاوشگر طیفی چندیگانی (میوز، MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ اسو (وی‌ال‌تی) برای سنجش سرعت شعاعی ستارگان، یعنی اندازه‌گیری سرعت دور شدن ستارگان از بیننده یا آمدن به سوی بیننده بهره جستند.

هر دو روش رصدی مارپیچی از ستارگان را نمایان کردند که دارد به سوی قلب ان‌جی‌سی ۳۴۶ رفته و گاز را برای ساختن ستارگان تازه با خود به آنجا می‌برند.

زیدلر می‌گوید: ...

ادامه در نوشتار بعد 👇👇👇👇👇👇
ادامه‌ی نوشتار پیشین 👆👆👆👆👆👆

... «چیزی که براستی مایه‌ی شگفتی‌ست اینست که ما دو روش به کلی متفاوت با دستگاه‌های متفاوت را به کار بردیم ولی با هر یک به نتیجه‌ای اساسا یکسان دست یافتیم. با هابل می‌توانید ستارگان را ببینید ولی با دستگاه میوز می‌توان حرکت گازها در بعد سوم را هم دید، و این تاییدی‌ست بر این نظریه که همه چیز مارپیچی به سمت درون می‌رود.»

زیدلر همچنین اهمیت آرایش مارپیچی را برای تولد ستارگان هم توضیح داد.

وی می‌گوید: «یک مارپیچ، یک راه طبیعی بسیار خوب برای سوخت‌رسانی به ستاره‌زایی از بیرون به سوی مرکز خوشه است. این کارآمدترین روش برای پیشروی ستارگان و گازهای سازنده‌ی ستارگانِ بیشتر به سمت مرکز است.»

پژوهشنامه‌ی این دانشمندان در شماره‌ی سه‌شنبه، ۸ سپتامبر نشریه‌ی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/heic2211.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«دیوهای سرخ در آسمان پرستاره»
--------------------------------------

رشته‌های سرخی که در این آسمان می‌بینید گونه‌ای کمیاب از آذرخش‌ها هستند که تنها حدود ۳۰ سال از تاییدش می‌گذرد؛ آذرخشی به نام "دیو سرخ" یا شبح سرخ (red sprite).

پژوهشی که به تازگی انجام شده نشان داده که گاهی امکان دارد به دنبال یک برخورد نیرومند آذرخشِ مثبتِ ابر-زمین، گلوله‌هایی از هوای یونیده به قطر ۱۰۰ متر، از بلندای حدود ۸۰ کیلومتری با سرعتی برابر با ۱۰ درصد سرعت نور به پایین پرتاب شوند و به سرعت در پی آنها هم یک دسته گلوله‌ی یونیده‌ی رو به بالا شلیک شود و بدین ترتیب چیزی پدید آید که دیو سرخ نامیده شده.

این تصویر دی ماه گذشته از کوهستان ینِسیکی در شمال موراوی در جمهوری چک گرفته شده و چند دیو سرخ درخشان را در فاصله‌ی حدود ۲۰۰ کیلومتری نشان می‌دهد.

دیوهای سرخ تنها در کسری از ثانیه روی می‌دهند و بهترین روش برای دیدنشان، نگاه کردن به توفان‌های تندری نیرومند از پهلو است.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220912.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«دستگاه اکسیژن‌ساز ناسا در مریخ اکسیژنی به اندازه‌ی ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدن تولید کرده»
-----------------------------------------------------

دستگاه موکسی (MOXIE) که خودروی پرسه‌ویرنس ناسا با خود به سیاره‌ی بهرام (مریخ) برده، اکسیژنی به اندازه‌ی ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدن تولید کرده که امیدها را برای ماموریت‌های سرنشین‌دار آـینده افزایش می‌دهد.

این آزمایشگاه کوچک ناسا برای تولید اکسیژن در بهرام توانست این میزان اکسیژن را در سال ۲۰۲۱ تولید کند. اکنون قرارست این میزان برای پشتیبانی از کاوش‌های انسانی آینده افزایش یابد.

"آزمایشگاه بهره‌برداری از چشمه‌های درون‌جای اکسیژن ناسا" (موکسی، MOXIE) یک دستگاه اکسیژن‌ساز کوچک است که در فوریه‌ی ۲۰۲۱ به همراه خودروی پرسه‌ویرنس بر خاک سیاره‌ی سرخ فرود آمد.

در درازنای تولید هفت-ساعته‌ای که در آن سال انجام شد، موکسی توانست در انواع شرایط سخت سیاره‌ای، به گونه‌ای اعتمادپذیر حدود ۱۵ دقیقه اکسیژن در ساعت پدید بیاورد و روی هم رفته، ۵۰ گرم اکسیژن -مناسب برای حدود ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدنِ یک فضانورد- تولید کند.

مایکل هچنت از از رصدخانه‌ی هِیستک، بنیاد فناوری ماساچوست که یکی از سرپرستان برنامه‌ی موکسی است می‌گوید: «این در بالاترین سطح، تنها یک پیروزی درخشانست.»

به گفته‌ی هچنت، موکسی در شب و روز، در دماهای خشن گوناگون و در پی یک توفان غبار، به تولید اکسیژن با خلوص بالا ادامه می‌داد.

اکنون گروه ناسا به دنبالِ ساختنِ نمونه‌ی بزرگ‌تری از این دستگاه هستند که بتواند اکسیژنی نه تنها کافی برای پشتیبانی از یک ماموریت سرنشین‌دار به بهرام، بلکه برای پیش راندنِ یک موشکِ بازگشت به زمین نیز فراهم کند.

موکسی به تلمبه‌ها و متراکم‌کننده‌هایی (کمپرسورهایی) برای مکشِ دی‌اکسید کربن از هوای بهرام و همچنین گرم‌کن‌هایی نیاز دارد که بتوانند دمای هوا را تا ۸۰۰ درجه‌ی سلسیوس بالا ببرند.

این دستگاه سپس اتم‌های اکسیژن را از دی‌اکسید کربن بیرون می‌کشد تا گاز اکسیژن تولید کند، گازی که موکسی آن را پیش از آزاد کردن داشته اندازه‌گیری می‌کرده.

هرچند، به گفته‌ی جرالد سندرز از مرکز فضایی جانسون ناسا در هیوستون، تگزاس، افزایش این فناوری با چالش‌هایی روبرو خواهد شد.

از جمله‌ی این چالش‌ها، توانایی عایق‌بندی یک نمونه ی بزرگ‌ترِ موکسی برای مدیریت دمای درونی آن و همچنین اطمینان از گرم شدنِ یکنواخت دستگاه برای جلوگیری از شکستن آن است.

سندرز همچنین می‌گوید دستگاه اکسیژنی که بتوند از یک ماموریت انسانی پشتیبانی کند باید به گونه‌ای پیوسته برای حدود ۴۰۰ روز کار کند و تاکنون، هر یک از اجراهای موکسی تنها یک ساعت به درازا کشیده‌اند.

وی موگوید: «این ساعت‌های بسیاری برای نصب سخت‌افزار است، فناوری هر چه می‌خواهد باشد.»

وی می‌افزاید با این همه، نخستین سال پیروزمند موکسی یک گام بزرگ رو به جلو در نشان دادن تواناییِ (پتانسیلِ) این فناوری بوده است.

اکنون ناسا سرگرم آزمایش سخت‌آفزار موردنیاز در اندازه‌ایست که برای یک ماموریت انسانی مناسب باشد. این نمونه‌ی بزرگ‌تر به احتمال بسیار اندازه‌ای حدود یک متر مکعب خواهد داشت، که برای راه‌اندازی‌ها دردسری پدید نمی‌آورد.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/MOXIE.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
دستگاه اکسیژن‌ساز "موکسی" در این بخش از بدنه‌ی خودروی پرسه‌ورنس کار گذاشته شده.

@onestar_in_sevenskies
«یافته شدن الماس‌های شش‌ضلعی شگفت‌انگیز در چند شهاب‌سنگ»
------------------------------------------------

الماس‌های یافته شده در چهار شهاب‌سنگ در شمال باختر آفریقا احتمالا از یک سیاره‌ی کوتوله‌ی باستانی آمده و انتظار می‌رود سخت‌تر از الماس‌های زمینی هم باشند. گفتنی‌ست این الماس‌های شش‌ضلعی اسرارآمیز روی زمین به طور طبیعی پدید نمی‌آیند.

آلن سالک از دانشگاه بنیاد سلطنتی فناوری ملبورن (RMIT) در استرالیا که عضو گروه یابنده‌ی این الماس‌ها بود می‌گوید: «این بسیار هیجان‌انگیزست زیرا افرادی در این زمینه بودند که شک داشتند چنین ماده‌ای اصلا وجود داشته باشند.»

الماس‌های شش‌ضلعی، مانند الماس‌های معمولی، از کربن ساخته می‌شوند ولی اتم‌هایشان به جای ساختار مکعبی، آرایشی با ساختار شش‌ضلعی دارد.

الماس‌های شش‌ضلعی که به نام لونسدالیت هم شناخته می‌شوند، نخستین بار در شهاب‌سنگ‌هایی که در دهه‌ی ۱۹۶۰ در آمریکا و هند یافته شده بودند گزارش شدند. ولی این بلورهای یافته شده در گذشته به اندازه‌ای کوچک بودند -تنها در اندازه‌های نانومتری- که تاییدِ این که به راستی الماس‌های شش‌ضلعی هستند یا نه دشوار بود.

سالک و همکارانش در جستجوی بلورهای بزرگ‌تر، با بهره از یک میکروسکوپ الکترونی نیرومند به بررسی ۱۸ نمونه‌ی شهاب‌سنگ پرداختند. یکی از این شهاب‌سنگ‌ها در استرالیا و چند تای دیگر در شمال باختر آفریقا یافته شده بودند.

آنها در چهار تا از شهاب‌سنگ‌های آفریقا الماس‌های شش‌ضلعی‌ای یافتند که اندازه‌ی برخی از بلورهای آنها به یک میکرومتر می‌رسید- حدود ۱۰۰۰ برابر بزرگ‌تر از یافته‌های پیشین. این به گروه اجازه داد تا ساختار شش‌ضلعی نامعمول آنها را تایید کنند.

سالک می‌گوید: «این یک یافته‌ی مهم است زیرا اکنون بلورهایی بزرگ‌تر داریم و می‌توانیم آگاهی بهتری از چگونگی پیدایش آنها به دست آوریم و چه بسا این فرآیند را در آزمایشگاه تکرار کنیم.»

اندی تامکینز، رهبر این پژوهش از دانشگاه موناش در ملبورن می‌گوید: «این الماس‌های شش‌ضلعی بر پایه‌ی همنهش شیمیایی شهاب‌سنگ‌هایی که آنها را به زمین آورده‌اند، به نظر می‌رسد درون سیاره‌های کوتوله شکل گرفته‌اند.»

بررسی این دانشمندان نشان می‌دهد که این بلورها در واکنشی میان گرافیت (که از اتم‌های کربن لایه‌بندی شده در ورقه‌هایی ساخته شده) و یک شاره‌ی اَبَربحرانی از هیدروژن، متان، اکسیژن و گوگرد که احتمالا به هنگام برخورد یک سیارک به سیاره‌ی کوتوله و خُرد شدن آن به تکه‌هایی که سرانجام روی زمین افتادند رخ داده شکل گرفته‌اند.

تامکینز می‌گوید: «در هم شکستنِ سیاره‌ی کوتوله مانند باز شدن در یک بطری کوکاکولا بود- فشار را آزاد کرد و این اُفت فشار همراه با دمای بالا به آزاد شدنِ این شاره‌ی ابربحرانی انجامید.»

به گفته‌ی سالک، این مانند همان فرآیندی‌ست که در آن، الماس‌های معمولی در آزمایشگاه با گرم کردن گرافیت با گازهایی مانند هیدروژن و متان ساخته می‌شوند؛ و این نشان می دهد که با چند تغییر می‌شود به جای آن لونسدالیت تولید کرد.

پیش‌بینی می‌شود الماس‌های شش‌ضلعی بر پایه‌ی ساختارشان حدود ۶۰ درصد سخت‌تر از الماس‌های معمولی باشند و اگر بشود آنها را به روش مصنوعی ساخت، این سختیِِ افزوده می‌تواند کاربردهای صنعتی مهمی داشته باشد. برای نمونه، می‌توان از آنها برای ساخت تیغه‌های بسیار سخت اره‌ها و یا دیگر قطعه‌های ماشین بهره برد.

یافته‌های این دانشمندان در هفته‌نامه‌ی مقاله‌های آکادمی علوم آمریکا منتشر شده.

🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔴 تصویر:
نمای زیر میکروسکوپ الکترونی که الماس‌های شش‌ضلعی را در شهاب‌سنگ‌های یافته شده در آفریقا نشان می‌دهد (بخش تیره نزدیک مرکز چارچوب)

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/lonsdaleite.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«مار درازی از پلاسما روی خورشید»
--------------------------------------

در این ماه، خورشید یکی از بلندترین رشته‌های خود تا به امروز را به نمایش گذاشت.

درازای کامل این رشته‌ی درخشان که همچون ماری نزدیک مرکز تصویر تاب خورده می‌شود بیش از نصف شعاع خورشید برآورد شده- بیش از ۳۵۰ هزار کیلومتر.

یک رشته‌ی خورشیدی از گاز داغی تشکیل شده که میدان مغناطیسی خورشید آن را بالاتر از سطح شناور کرده؛ اگر این رشته روی لبه‌ی خورشید و از پهلو دیده شود، به نام یک زبانه‌ی خورشیدی شناخته می‌شود. در این تصویر، همزمان یک زبانه‌ی متفاوت و کوچک‌تر هم بر لبه‌ی خورشید دیده می‌شود.

این تصویر با رنگ زیف (کاذب) و واژگونه-رنگ است تا بتواند نه تنها رشته، بلکه فرش فام‌سپهر (کروموسفر) خورشید را نمایان کند.

لکه‌ی روشن در بخش بالا، سمت راست تصویر یک لکه‌ی خورشیدی تاریک، تقریبا هم‌اندازه‌ی زمین است.

رشته‌های خورشیدی به طور معمول چند ساعت تا چند روز می‌پایند و سرانجام فروریخته و پلاسمای داغ را به خورشید برمی‌گردانند. ولی گاهی هم منفجر شده، و ذرات پلاسما را به درون سامانه‌ی خورشیدی پرتاب می‌کنند که گاهی بخشی از آن به زمین رسیده و شفق‌های قطبی می‌آفریند.

رشته‌ی درون این تصویر در اوایل سپتامبر پدیدار شد و تا حدود یک هفته بر سطح خورشید شناور ماند.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220913.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«موج‌های یک چلپاسه آسمانی»
-----------------------------------

این یکی از بزرگ‌ترین سحابی‌های آسمانست- ولی چرا چندان شناخته شده نیست؟

این سحابی گسیلشی که چلپاسه‌ی بزرگ نام دارد و اندازه‌ی زاویه‌ایش با کهکشان زن در زنجیر (آندرومدا) برابری می کند را می‌توان در صورت فلکی چلپاسه پیدا کرد.

سحابی چلپاسه‌ی بزرگ بسیار کم‌نور است و از همین رو دیدنش با یک دوربین دوچشمی میدان-گسترده دشوار است، ولی معمولا با یک تلسکوپ بزرگ هم به دشواری دیده می‌شود زیرا اندازه‌‌ی زاویه‌ای بسیار بزرگی دارد و حدود ۳ درجه را در بر می‌گیرد.

بهترین راه برای برای دیدن و لذت برن از ژرفا، گستردگی، موج‌ها و زیبایی این سحابی که به نام شارپلس ۱۲۶ (اس‌اچ۲-۱۲۶) هم رده‌بندی شده، به کار بردن دوربینی با نوردهی بلندمدت است.

این تصویر یکی از این نوردهی‌های پیوندی است که با۱۰ ساعت کار در پنج رنگ گوناگون و بیش از شش شب در ژوئن و ژوییه‌ی گذشته از رصدخانه‌ی اخترشناسی آی‌سی در اسپانیا گرفته شده.

گازهای هیدروژن درون سحابی چلپاسه‌ی بزرگ به رنگ سرخ می‌درخشند زیرا از نور ستاره‌ی درخشان "۱۰ چلپاسه" که یکی از ستارگان درخشان آبی‌فام درست بالای مرکز این سحابی سرخ است برانگیخته شده‌اند.

این سحابی و همه‌ی این ستارگان حدود ۱۲۰۰ سال نوری از زمین دورند.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220914.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«ابط‌لجوزا حدود ۲۰۰۰ سال پیش رنگ خود را تغییر داد»
-----------------------------------------------------------

یک گروه از اخترشناسان دانشگاه ینا و جاهای دیگر به بررسی یادداشت‌ها و پیشینه‌های پیشا-تلسکوپیِ رنگِ ستارگان از اروپا، مدیترانه، آسیای باختری (خاور نزدیک) و آسیای خاوری و همچنین نخستین بومیان در سرتاسر جهان پرداخته‌اند تا ستارگانی را بیابند که در هزاره‌ی گذشته تغییر رنگ چشمگیر داشته‌اند. دستاورد اصلیِ بررسی آنها اینست که ستاره‌ی شبان‌شانه (ابط‌الجوزا یا آلفا شکارچی- یک ابرغول سرخ در فاصله‌ی ۶۵۰ سال نوری زمین) به رنگی بسیار متفاوت با امروز ثبت شده بوده.

رالف نوهاوزر، استاد دانشگاه ینا می‌گوید: «مشاهدات تاریخی آگاهی‌های ارزشمندی در بسیاری از زمینه‌های اخترشناسی به ما می‌دهند. برای نمونه می‌توان از بازسازی فعالیت گذشته‌ی خورشید با لکه‌ها و شفق‌ها، تعیین مدار دنباله‌دارها و یا بررسی ابرنواخترها در کهکشان راه شیری نام برد.»

این استاد و همکارانش می‌افزایند: «ما یادداشت‌های پیشا-تلسکوپیِ ستارگان با روش‌های تاریخی-انتقادی را به عنوان آزمون تازه‌ای از مدل‌های تکاملی نظری و همچنین محدود کردنِ بهترِ جرم، سن و حالت فرگشتی ابرغول‌ها در نظر می‌گیریم. هدف ما این بود که نشان دهیم دو هزاره پیش از این، ابط‌الجوزا به رنگی متفاوت (غیر سرخِ) چشمگیری نسبت به ستاره‌ی کژدم‌دل (قلب عقرب) که همیشه سرخ‌فام دیده می‌شد گزارش شده بوده، هرچند که امروزه هر دو تقریبا به یک رنگ سرخ هستند.»

به گفته‌ی این گروه، سیما چیان، ستاره‌شناس دربار چین، حدود ۱۰۰ سال پیش از میلاد درباره‌ی رنگ‌های ستارگان نوشت: «سفید مانند شباهنگ است، سرخ مانند کژدم‌دل است، زرد مانند ابط‌الجوزا است، آبی مانند ناجذ (گاما شکارچی) است.»

نوهاوزر می‌گوید: «از روی این ویژگی‌ها می توان نتیجه گرفت که ابط‌الجوزا در آن زمان به رنگی میان شباهنگ و ناجذِ آبی/سفید و کژدم‌دلِ سرخ بوده. به طور جداگانه، پژوهشگر رومی هیگینوس هم حدود ۱۰۰ سال بعد توضیح داد که رنگ ابط‌لجوزا مانند سیاره‌ی زرد-نارنجیِ کیوان (زحل) بوده- بنابراین می‌توان رنگ پیشین ابط‌الجوزا را با دقتی از این هم بیشتر تعیین کرد.»

وی می‌افزاید: «نویسندگان روزگار باستان مانند بطلمیوس، نشانه‌های بیشتری در این باره به ما می‌هند که در آن زمان، ابط‌الجوزا در گروه ستارگان درخشان سرخ‌فامی مانند کژدم‌دل در صورت فلکی کژدم و پس‌رََونده (دبران) در صورت فلکی گاو نبوده است. نام یونانی کژدم‌دل به معنای "مانند بهرام" در رنگ است، در واقع از هزاران سال پیش سرخ‌رنگ گزارش شده و در فرهنگ‌های سراسر جهان با سیاره‌ی بهرام (مریخ) مقایسه شده است.»

«از گفته‌های ستار‌شناس دانمارکی، تیکو براهه می‌توان نتیجه گرفت که در سده‌ی ۱۶ میلادی، ابط‌الجوزا سرخ‌تر از دبران بوده. امروزه، ابط‌الجوزا را در رنگ و درخشش می‌توان با کژدم‌دل همسنجید.»

نوهاوزر می‌گوید: «نگاه به گذشته انگیزه‌هایی نیرومند و نتایجی مهم به ما می‌دهد. بسیاری از مشکل‌های اخترفیزیکی هست که بدون مشاهدات تاریخی به ندرت می‌توان آنها را حل کرد. این اقعیت که ابط‌الجوزا در دو هزاره‌ی گذشته رنگش از زرد-نارنجی به سرخ تغییر کرده، به همراه برآوردهای نظری به دانشمندان می‌گوید که جرم این ستاره حدود ۱۴ جرم خورشیدی است.»

نوهاوزر می‌گوید: «ابط‌الجوزا اکنون ۱۴ میلیون ساله است و گام‌های پایانی فرگشت خود را می‌گذراند. تا حدود ۱.۵ میلیون سال دیگر، این ستاره سرانجام در انفجاری ابرنواختر منفجر خواهد شد.»

این دانشمندان یافته‌های خود را در ماهنانه‌‌ی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر کرده است.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Betelgeuse.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«ماه سرخ خرمن»
-------------------

در فرهنگ [بخشی از] مردمان نیمکره‌ی شمالی، واپسین ماه کاملِ تابستان که نزدیک‌ترین ماه کامل به هموگان پاییزی (اعتدال پاییزی) است و جشنواره‌ها و داستان‌ها و ترانه‌های ویژه‌ی بسیاری برای آن پدید آمده، به نام "ماه خرمن" (یا ماه درو، ماه برداشت محصول، Harvest Moon) شناخته می‌شود.

در این چشم‌انداز تله‌فوتو که در ۹ سپتامبر گرفته شده، همین ماه را با رنگی که بازتابنده‌ی رنگ‌های گرم غروب است به هنگام برخاستن از افق شهرک تاریخی کاستیلیونه دی سیچیلیا می‌بینیم.

از دید و بر پایه‌ی باورهای مردمی، "ماه خرمن یا درو" نام بجایی‌ست زیرا با وجود کاهش ساعت‌های روشنایی روز و به پایان نزدیک شدنِ فصل رویش، کشاورزان می‌توانستند زیر پرتوی تابناک قرص ماه پُر، از شام تا بام به درو و برداشت محصول خود بپردازند.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220915.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«پرسه‌ویرنس در دلتای بیگانه»
---------------------------------

این تصویر موزاییکی از پیوند نماهایی پدید آمده که خودروی پرسه‌ویرنس در روز ۴ اوت ۲۰۲۲ با دوربین مستکم-زی خود گرفته بود.

در آن هنگام، این خودرو سرگرم کاوش دلتای بادبزنی-شکلِ رودی بود که میلیاردها سال پیش به درون دهانه‌ی جیزرو می‌ریخت.

سنگ‌های ته‌نشستی (رسوبی) حفظ شده در دلتای جیزرو به عنوان یکی از بهترین جاهای سیاره‌ی بهرام برای جستجوی نشانه‌های احتمالی زندگی میکروبی باستانی در نظر گرفته شده‌اند.

جایگاه‌هایی که این خودرو به تازگی نمونه برداری کرده، به نام‌های پشته‌ی وایلدکت (Wildcat) و پشته‌ی اسکینر (Skinner)، در دو بخشِ پایین-سمت چپ و بالا-سمت راست چارچوب دیده می‌شوند.

نمونه‌هایی که از این دو جایگاه برداشته شده در لوله‌هایی فرا-پاکیزه مهروموم شده‌اند و سرانجام در ماموریت‌های آینده به زمین آورده خواهند شد.

کاوش‌های روباتیک دامنه‌دار سیاره‌ی سرخ در ۲۵ سال گذشته که از ماموریت "پث‌فایندر" (رهیاب بهرام) و "مارس گلوبال سرویور" (پیمایشگر سراسری بهرام) در ۱۹۹۷ آغاز شده، دربردارنده‌ی مدارگردها، سطح‌نشین‌ها (فرودگرها)، خودروها و یک بالگرد از سیاره‌ی زمین بوده‌اند.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220917.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«حلقه‌های کیوان و کجی محور این سیاره می‌توانند دستاورد نابودی یک "ماه" باشند»
--------------------------------------------------------

ریشه و خاستگاه حلقه‌های کیوان (زحل)، کجی نامعمول محور این سیاره و همچنین پیوند شگفت‌انگیز میان آن با نپتون سال‌هاست که برای دانشمندان رازهایی بوده‌اند، رازهایی که شاید پاسخ همگی‌شان در یک چیز باشد: "نابودی یک ماه".

کیوان شاید هم کجیِ (انحرافِ) محورش و هم حلقه‌هایش را از یک ماه (قمر) که از هم پاشیده بوده به دست آورده باشد. شبیه‌سازی‌هایی که با بهره از داده‌های فضاپیمای کاسینی انجام شده نشان می‌دهند ماه دیگری که میان تیتان و یاپتوس بوده و ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش از هم پاشیده، می‌تواند گره از هر دوی این رازهای دیرپا بگشاید.

محور چرخش کیوان حدود ۲۷ درجه نسبت به صفحه‌‌ی مداری‌اش کج است و این کجی در پدیده‌ای به نام "حرکت پیشایان" (حرکت تقدیمی)، با گذشت زمان اندکی تغییر می‌کند [مانند فرفره‌ای چوبی که روی میز، در چرخش خود می‌لنگد]، آن هم با نرخی که تقریبا درست مهم‌اندازه‌ی نرخ پیشایندگی مدار نپتون است، از همین رو اخترشناسان بر این گمانند که این دو می‌توانند با هم جفت شده باشند، پدیده‌ای به نام بازآوایی (رزونانس، تشدید). اگر چنین باشد، این امکان هست که حرکت تیتان (بزرگ‌ترین ماه کیوان) در ترکیب با این بازآوایی، توانسته باشد کیوان را رو به پهلویش بکشاند [محورش را کج کند].

با این همه، هنگامی که جک ویزدم از بنیاد فناوری ماساچوست و همکارانش داده‌های کاسینی را بررسی کردند دریافتند که کیوان به سختی (تنها اندک ناچیزی) بیرون از این بازآوایی است، که می‌تواند نشانگر این باشد که کیوان در زمانی به نسبت تازه از این بازآوایی بیرون رانده شده است. آنها همچنین پی بردند که اگر کیوان در گذشته در این بازآوایی بوده، بر پایه‌ی حرکت تیتان، می‌بایست تاکنون به کجی مداری ۳۶ درجه رسیده باشد.

آنها ادعا می‌کنند یافته‌هایشان را می‌توان با یک ماهِ اضافی توضیح داد، ماهی که زمانی به گرد سیاره می‌چرخیده و سپس نابود شده یا از سامانه‌ی کیوان به بیرون پرتاب شده بوده و کیوان را با خشونت از بازآوایی بیرون رانده و دوباره آن را به سمت قائم رانده بوده [کچیِ آن را کم کرده بوده]. مریم المعتمد از دانشگاه کورنل در نیویورک که در این پژوهش شرکت نداشت می‌گوید: «هنگامی که چنین رویدادی را دارید، کل سامانه می‌تواند کیوان را تکان داده و به سمت بالا ببرد.»

اگر آن ماه اضافی از هم پاشیده بوده، آوارهای به جا مانده‌اش می‌توانسته‌اند بعدها تبدیل به حلقه‌های کیوان شده باشد، چیزی که پژوهشگران را بر آن اشت تا نام آن ماهِ نابودشده را "کریسالیس" (به معنای شفیره، کرمینه) بنامند، برگرفته از پیکره‌ای که یک کرم پیله‌ساز برای دگردیسی به یک پروانه پیدا می‌کند. ویزدم می‌گوید: «این پروانه زمان درازی را در این حالتِ کرمینه (کریسالیس) می‌خوابد و سپس خود را آشکار می‌کند و بال‌هایش را می‌گشاید. به همین گونه، این هم یک ماه کوچکِ ساخته شده از یخ بود و سپس هنگامی که از هم پاشید، حلقه‌ها ناگهان پدیدار شدند.»

اگر این رویداد در زمانی میان ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش رخ داده باشد، می‌تواند کجیِ امروز محور کیوان، نزدیکی آن به بازآوایی با نپتون و ریشه‌ی حلقه‌های آن را توضیح دهد، همگی را با یک رویداد. هنگامی که پژوهشگران ۳۹۰ شبیه‌سازی از سامانه‌ی کیوان با کریسالیس را انجام دادند، ۱۷ تای آنها تقریبا با سامانه‌ای که امروز می‌بینیم، حلقه‌ها و همه چیز همخوانی داشتند.

المعتمد می‌گوید هر چقدر این راه حل ظریف و برازنده به نظر می‌رسد، اثباتش هم دشوار است: «اعتباربخشی به یک رویدادِ بعید دشوار است، و ما اینجا دو رویداد بعید داریم که باید همزمان هم رخ داده باشند. ولی فیزیک اشتباه نمی‌کند- شبیه‌سازی‌ها احتمالی اندک را نشان می‌دهند، ولی این احتمال [با وجود اندک بودن] چشم‌پوشی‌پذیر نیست.» شاید برای این که مطمئن شویم کریسالیس وجود داشته یا نه به فضاپیمای دیگر نیاز داشته باشیم که در مداری بی‌اندازه نزدیک به گرد کیوان بگردد و بتواند رصدهایی دقیق انجام دهد.

یافته‌های این دانشمندان در نشریه‌ی ساینس منتشر شده.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Chrysalis.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«آنالما بر فراز سنگ‌های کالانیش»
-------------------------------------

به نظرتان اگر هر روز درست در یک زمان از خانه بیرون بروید و عکسی بگیرید که خورشید هم در آن باشد، تغییرات جایگاه خورشید چگونه خواهد بود؟

پاسخ دیداری برای این پرسش یک "آنالما"ست، تصویری پیوندی که از بهم پیوستن نماهایی درست شده که در درازنای یک سال، در یک زمان و از یک نقطه گرفته شده‌اند.

آنالمای درون این تصویر هم از پیوند نماهایی به دست آمده که هر چند روز یک بار به هنگام نیمروز از جایی نزدیک روستای کالانیش در هیبریدهای بیرونی در اسکاتلند، بریتانیا گرفته شده بودند.

در پیشزمینه "سنگ‌های کالانیش" را می‌بینیم، یک دایره‌ی سنگی که حدود ۲۷۰۰ پیش از میلاد، در عصر مفرغ ساخته شده. روشن نیست که جایگیری این سنگ‌های کالانیش ارزش ستاره‌شناسی داشته یا نه.

دلیل نهایی شکل 8-مانندِ این آنالما و همه‌ی آنالماها کجی (انحراف) حور زمین و بیضی بودن مدار زمین به گرد خورشید است.

به هنگام خوریستان‌ها (نقلاب‌ها)، خورشید در نوک بالایی یا پایینی یک آنالما جای می‌گیرد. این تصویر در زمانی نزدیک خورستان زمستانی (یکم دی) گرفته شده و از همین رو خورشید نزدیک پایین آنالما دیده می‌شود.

ولی هموگان‌ها (اعتدال‌ها) در نقاط میانه‌ی یک آنالما جای دارند- البته نه نقطه‌ی برخورد.

آدینه‌ی آینده، ساعت ۱:۰۴ به وقت جهانی (پنجشنبه در قاره‌ی آمریکا)، زمان هموگان یا اعتدال خواهد بود، هنگامی که روز و شب در سرتاسر زمین با هم برابر می‌شود.

این روز در بسیاری از فرهنگ‌ها، زمان تغییر فصل شمرده و گرامی داشته می‌شود.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220918.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«یک "رنگین‌کمان بازتابی" کمیاب»
-------------------------------------

همه‌ی ما یک رنگین‌کمان را دیده‌ایم. گاهی حتی دو تا می‌بینیم. ولی سومی؟ آندرس کالبرگ که از دو رنگین‌کمان معمولی با یک رنگین‌کمان سوم نامعمول که آن دو را قطع کرده در آسمان کولوسن، سوئد تصویر گرفته می‌گوید: «این بسار گیج‌کننده بود.» [آن دو رنگین‌کمان هم‌مرکز هستند و با هم به نام رنگین‌کمان دوتایی خوانده می‌شوند.]

کالبرگ یک "رنگین‌کمان بازتابی" کمیاب را به تصویر کشیده. برای این که بدانیم این رنگین‌کمان از کجا آمده، نخست چگونگی پیدایش رنگین‌کمان‌های معمولی را در نظر بگیرید.

رنگین‌کمان‌ها زمانی پدید می‌آیند که نور آفتاب از درون قطره‌های باران گذشته و بازمی‌تابند. قطره‌های باران رفتار منشورهایی کوچک را دارند که پرتوهای آفتاب را به رنگ‌های سازنده‌اشان بخش (تجزیه) می‌کنند. رنگین‌کمان درونی یا اصلی در اثر یک بار بازتاب درون قطره‌ها درست می‌شود. رنگین‌کمان بیرونی یا "دوّمین" (ثانویه) هم دستاورد دو بار بازتاب است. و سه بار بازتاب ...نه! رنگین‌کمان سوم از اینجا نمی‌آید. در حقیقت این یک "رنگین‌کمان بازتابی" است.

رنگین‌کمان‌های بازتابی هم درست به همین شیوه‌ی رنگین‌کمان‌های معمولی پدید می‌آیند ولی سرچشمه‌ی نوری که آنها را درست می‌کند خود خورشید نیست، بلکه بازتاب خورشید در یک پهنه‌ی آبی (مانند یک دریاچه) است. نور خورشید از روی پهنه‌ی آبی به سوی بالا باز می‌تابد و قطره‌های باران به همان شیوه، از آن رنگین‌کمانی می‌سازند که زاویه‌اش با رنگین‌کمان اصلی تفاوت دارد.

در این تصویر هم نوری که رنگین‌کمان سوم را ساخته از سطح دریاچه‌ای در آن نزدیکی بازتابیده شده. خود کالبرگ می‌گوید: «در حقیقت یک دریاچه‌ی بزرگ پشت سر من بود و تصویر بازتابیده‌ی خورشید داشت از درون آن به بالا می‌تابید. جلوه‌ای جالب!»

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ReflectionRainbow.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«جبهه هوای سرد در سیاره سرخ»
------------------------------------

سیاره‌ی بهرام (مریخ) دارد در مدارش به زمین نزدیک می‌شود تا در اوایل دسامبر نزدیک‌ترین دیدار را با آن انجام دهد. ولی این سیاره‌ی سرخ پیشاپیش به اندازه‌ی کافی در آسمان بزرگ شده تا بشود آن را با جزییات از پشت تلسکوپ‌های کوچک دید. هفته‌ی گذشته، اخترشناس آماتور تیم ویلسون، یک جبهه‌ی سرد را دید که از قطب شمال بهرام بیرون می‌زند.

ویلسون یادآوری می‌کند که: «این تصویرها نشان می‌دهند که گردوغبار دارد از پشت جبهه‌ی سرد به هوا برمی‌خیزد.» در حقیقت این یکی از راه‌های آغاز شدنِ توفان‌های غبار در بهرام است.

این شب‌ها بهرام را می‌توان دید که نیمه‌های شب، سرخ و درخشان از افق خاوری بالا می‌آید.این سیاره‌ی سرخ در ماه‌های اکتبر و نوامبر به بزرگ‌تر و درخشان‌تر شدن ادامه خواهد داد تا این که در اوایل دسامبر، درخشان‌تر از هر ستاره‌ای در آسمان شود. تنها ماه و سیاره‌های مشتری و ناهید بر آن برتری خواهند داشت.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Mars.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«آیا زمین می‌تواند منظومه خورشیدی را ترک کند؟»
--------------------------------------------------------

لیو سیشین در داستان کوتاه خود به نام "زمین سرگردان" که نخستین بار در زوییه‌ی ۲۰۰۰ در مجله‌ی چینی "ساینس فیکشن ورد" منتشر شد، سناریویی را به تصویر می‌کشد که در آن، رهبران سیاره‌ی زمین همرای می شوند تا زمین را برای گریز از یک شراره‌ی خورشیدی که انتظار می‌رود همه‌ی سیاره‌های سنگی را نابود کند، به بیرون از سامانه‌ی خورشیدی برانند.

گفتن ندارد که این داستانی تخیلی است، ولی آیا براستی زمین می‌تواند سامانه‌ی خورشیدی را ترک کند؟

ماتئو چریوتی، مهندس هوافضا و مدرس مهندسی سامانه‌های فضایی در دانشگاه گلاسگو در بریتانیا در ایمیلی به لایوساینس گفت: «این بسیار بعید است.» هرچند چنانچه وی توضیح می‌دهد، "بعید" به معنای "ناممکن" نیست. و او راهی پیشنهاد می‌کند که از دید نظری این کار انجام شود.
@onestar_in_sevenskies
او می‌گوید: «زمین می‌تواند از راه کُنشی با یک جرم بزرگ میان‌ستاره‌ای از مدار خود دور شود، جرمی که با سفر در فضای میان‌ستاره‌ای وارد سامانه‌ی خورشیدی شده و از کنار زمین می‌گذرد. در این گذر نزدیک، زمین و آن جرم با هم انرژی و تکانه دادوستد می کنند و مدار زمین آشفته می‌شود. اگر آن جرم به اندازه‌ی کافی سریع، بزرگ و نزدیک باشد، می‌تواند زمین را به درون یک مدار گریز رو به بیرون از سامانه‌ی خورشیدی پرتاب کند.»

تیموتی دیویس، سخنران ارشد فیزیک و اخترشناسی در دانشگاه کاردیف، بریتانیا هم موافق است که زمین می‌تواند از دید نظری از سامانه‌ی خورشیدی به بیرون رانده شود و برانگاشت خود را هم برای چگونگی این رویداد دارد.

دیویس هم در ایمیلی به لایوساینس گفت: «سیاره‌ها، چنانچه هم‌اکنون وجود دارند، در مدارهایی پایدار به گرد خورشید می‌گردند. ولی اگر خورشید با ستاره‌ی دیگری رویارویی نزدیک انجام دهد، برهم‌کنش‌های گرانشیِ هر دو می‌تواند این مدارها را برآشوبد و چه بسا باعث شود زمین به بیرون از سامانه‌ی خورشیدی پرتاب گردد.»
@onestar_in_sevenskies
با این همه، دیویس یادآوری کرده که اگرچه این سناریو شُدنی است، ولی رخ دادنش در آینده‌ی پیش‌بینی‌پذیر به گونه‌ای باورنکردنی شک‌دار است.

دیویس می‌گوید: «چنین رویارویی‌های ستاره‌ایی بسیار کمیابند. برای نمونه، می‌دانیم که انتظار می‌رود ستاره‌ی گلیزه ۷۱۰ تا حدود یک میلیون سال آینده به زبان نجومی، بسیار به خورشید نزدیک شود- ولی حتی این گذر نزدیک هم بعیدست که [مدار] سیاره‌ها را برآشوبد.»

خوب اکنون که امکانش نیست نیروهای بیرونی بتوانند به این زودی زمین را از سامانه‌ی خورشیدی بیرون کنند، آیا خود انسان‌ها می‌توانند دستگاهی بسازند که بتواند زمین تا تا درجه‌ای جابجا کند که سرانجام به بیرون پرتاب شود؟

دیویس می‌گوید: «انرژی موردنیاز برای بیرون کردن زمین از مدارش و پرتاب آن به بیرون از سامانه‌ی خورشیدی به اندازه‌ای بزرگ است -هم ارز یک سکستیلیون (۱ با ۲۱ صفر به دنبالش) مگاتُن بمب هسته‌ای که یکجا منفجر شود- که بعید به نظر می‌آید.»
@onestar_in_sevenskies
حتی اگر چنین رویدادی بسیار دور از باور و امکان باشد، اگر براستی زمین از سامانه‌ی خورشیدی جدا شود چه رخ خواهد داد؟ اگر سیاره‌مان برای همیشه به ژرفای کیهان راه پیدا کند، چه اثرهایی روی خواهند داد؟

چریوتی می‌گوید: «زمین تا هنگامی که توسط ستاره‌ای دیگر یا یک سیاهچاله به دام بیفتد یا توسط آنها بلعیده شود به پرواز در فضای میان‌ستاره‌ای ادامه خواهد داد.» وی می‌افزاید اگر زمین سامانه‌ی خورشیدی را بدرود گوید، احتمالا سرانجامش نابودی بیشترِ -اگر نه همه‌ی- زندگی زمینی خواهد بود.

چریوتی همچنین می‌گوید: «بعیدست جو زمین برجا بماند: آب و هوای سرتاسری زمین به دلیل یک ترازِ (تعادلِ) ظریف میان تابش‌های آمده از خورشید و دسترفت و پراکندگی انرژی به ژرفای فضا، بسیار شکننده است. اگر این تراز به هم بخورد، دماها بی‌درنگ و به گونه‌ی چشمگیری تغییر خواهند کرد.»
@onestar_in_sevenskies
دیویس موافق است که بیشتر زندگی زمینی از این دور شدنِ فاجعه‌بار از سامانه‌ی خورشیدی جان به در نخواهد برد: «اگر زمین از سامانه‌ی خورشیدی برود، به احتمال بسیار بیشینه‌ی نزدیک به همه‌ی زندگی از گونه‌ای که می‌شناسیم ناپدید خواهد شد. تقریبا همه‌ی انرژی‌ای که جانداران زمین به کار می‌برند ازخورشید ریشه می‌گیرد، چه مستقیم (مانند گیاهانی که نورساخت یا فتوسنتز می‌کنند) و چه نامستقیم (مانند گیاهخوارانی که گیاهان را می‌خورند و گوشتخوارانی که گیاهخواران را می‌خورند).»

وی می‌افزاید: «...

ادامه در نوشتار بعد 👇👇👇👇👇👇
ادامه‌ی نوشتار پیشین 👆👆👆👆👆👆

... «در این سناریو، هرچه زمین از خورشید دورتر می‌شود، دمایش پایین‌تر می‌رود. سرانجام به کلی یخ خواهد زد. تنها سرچشمه‌ی طبیعی به جا مانده برای گرما، واپاشی عنصرهای پرتوزا (رادیواکتیو) در پوسته‌ی زمین که از پیدایش سامانه‌ی خورشیدی به جا مانده‌اند خواهد بود.»

دیویس توضیح می‌دهد که برخی از زندگی‌ها شاید بپایند (ادامه یابند) ولی آنها هم سرانجامشان نابودی خواهد بود: «برخی از "سختی‌دوست‌ها" (اکسترموفیل‌ها، جانوران/گیاهانی که می‌توانند در محیط‌های خشن زندگی کنند) شاید بتوانند با جان کندن به کمک این انرژی زندگی کنند، ولی زندگیِ پیچیده به احتمال بسیار به کلی نابود خواهد شد. این گرمای رادیواکتیو تنها به زمین اجازه می‌دهد تا در دمای حدود منفی ۲۳۰ درجه بماند. در چنین دمایی، بیشتر جو زمین هم یخ خواهد زد و زمین همچون دنیایی مُرده و یخ‌زده، سرگردان در میان ستارگان به جا خواهد ماند.»

با نگاهی به آینده‌ی دور، چریوتی می‌افزاید که سامانه‌ی خورشیدی ما سرانجام به اندازه‌ای دچار آشفتگی خواهد شد که زمین یا از آن بیرون می‌افتد یا به کلی نابود می‌شود.

چریوتی می‌گوید: «ما پیش‌بینی می‌کنیم که کهکشانمان در راه برخورد با کهکشان زن در زنجیر [آندرومدا، نزدیک‌ترین همسایه‌ی بزرگمان] تا حدود ۴.۵ میلیارد سال دیگر است. چنین برخورد بزرگ-مقاسی میان میلیون‌ها ستاره می‌تواند به یک آشفتگی بزرگ در سامانه‌ی خورشیدی بیانجامد! همچنین پیش‌بینی می‌شود که خورشید تا حدود ۵ میلیارد سال دیگر پف کند و زمین را در خود فروببرد.»

بنابراین، اگرچه زمین سرانجام سامانه‌ی خورشیدی را به هر روشی ترک خواهد کرد، ولی [احتمالا] چیزی نیست که مایه‌ی نگرانی ما تا چند میلیارد سال آینده باشد.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/WanderingEarth.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«لایه‌های یک شب توفانی»
---------------------------------

زیبایی در این تصویر لایه لایه است.

در لایه‌ی پایینی دهکده ی زیبا و خوش‌نمای مانیو در بارسلون، اسپانیا را می‌بینیم.

نوردهی شش دقیقه‌ای باعث شده نور چراغ‌های خودروها به رگه‌هایی روشن تبدیل شوند.

لایه‌ی دوم یک رشته کوه است- "سرا د بلمون" که بخشی از رشته کوه پرآوازه‌ی پیرنه در اروپاست.

لایه‌ی بعدی توفان تندر و آذرخش هراس‌انگیزی‌ست که از یک ابر سندانی با پیکره‌ی کلاسیک سرچشمه گرفته. نوردهی چند-دقیقه‌ای به آشکارسازی چندین آذرخش پیچیده انجامیده.

و سرانجام در بالاترین و دورترین لایه، ستارگان دوردست را می‌بینیم که آنها هم در اثر نوردهی بلند به ردهایی روشن تبدیل شده‌اند.

رد این ستارگان دستاورد چرخش زمین است و خمیدگی (انحنای) این ردها هم فاصله‌ی آنها از قطب چرخشی شمال زمین در آن بالا را می‌نمایاند.

این توفان آذرخش که در اوایل ماه ژوییه، پس از غروب به تصویر کشیده شد به زودی فروکش کرد و رفت. ولی ستارگان تا هنگامی که زمین بچرخد- بی‌شک تا میلیاردها سال دیگر- به چرخش خود به دور قطب زمین ادامه خواهند داد.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220919.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«نخستین تصویرهای جیمز وب از سیاره سرخ»
--------------------------------------------------

تصویرهای فروسرخی که تلسکوپ فضایی جیمز وب از بهرام (مریخ) گرفته می‌توانند به ما در بهتر شناختنِ جو تیم سیاره کمک کنند.

تلسکوپ فضایی جیمز وب (جی‌دبلیواس‌تی) نخستین تصویرهایش را از سیاره‌ی بهرام به همراه داده‌های جَوی برای سرتاسر سیاره منتشر کرده که به اخترشناسان در شناسایی پدیده‌ها و گازهایی که دستگاه‌های پیشین توان انجامش را نداشتند یاری می‌کند.

جرونیمو ویلانووا از مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا در مریلند می‌گوید: «اکنون می‌توانید این تصویرهای کامل از سیاره را در سرتاسر دامنه‌ی فروسرخ با حسمندی باورنکردنی دریافت کنید.»

تصویرهای جیمز وب نیمکره‌ی خاوری بهرام را در دو طول موج متفاوت فروسرخ نشان می‌دهند. طول موج کوتاه‌تر (بالا سمت راست) دستاورد بازتاب نور خورشید است و ویژگی‌های سطحی را که اغلب در تصویرهای نور دیدنی (مریی) دیده می‌شوند را نشان می‌دهد. ولی طول موج بلندتر (پایین سمت راست) آگاهی‌هایی درباره‌ی گرمای گسیلیده از [خودِ] سطح و جو بهرام و همچنین انباشت‌های دی‌اکسید کربن در جو را نمایان می‌کند.

تصویربرداری از سیاره‌های نزدیکی مانند بهرام برای دستگاهی مانند جیمز وب که برای دیدن اجرام بسیار دوردست و کم‌نور طراحی شده دشوار است. آفتابِ بازتابیده از روی بهرام، آشکارسازهای جیمز وب را گرانبار می‌کند، بنابراین ویلانووا و گروهش ناچار شدند با نوردهی‌های کوتاه و تنها نمونه‌گیری از بخشی از نورِ آشکارسازها، [تصویربرداری را] تراز و سازگار کنند.

تصویر گرفتن از بهرام دشواری ویژه‌ای داشت زیرا جایجایی این سیاره در سامانه‌ی خورشیدی به نسبت سریع است ولی جیمز وب معمولا از اجرامی که به سختی نسبت به دیگر ستارگان حرکت می‌کنند تصویر می‌گیرد. سارا فاجی، یکی از دانشمندان این گروه می‌گوید: «این واقعیت که، هنگامی که تصویرها را باز کردیم و هنگامی که طیف‌ها را دریافت کردیم، در حقیقت توانستیم داده‌ها را دریافت کنیم و داده‌های خوبی هم بودند، هیجان‌انگیز بود.»

این نخستین تصویرها و طیف‌های جیمز وب از بهرام چیزی را که پیش‌تر درباره‌ی این سیاره نمی‌دانستیم آشکار نکرده، شناسایی غبار، سنگ‌های سطح و ویژگی‌های جوی مانند آب و دی‌اکسید کربن، ولی آنها به عنوان اثبات مفهومی برای گردآوری داده‌هایی به درد می‌خورند که تلسکوپ‌های دیگر نمی‌توانند.

یک سودمندیِ به کارگیری جیمز وب اینست که می‌توان کل چهره‌ی سیاره را با واگشودِ (وضوحِ) بالا در یک دَم و با زمان نوردهی کوتاه به تصویر کشید، چیزی که امکان بررسی رویدادهایی را می‌دهد که در یک سنجه‌ی زمانی کوتاه رخ می‌دهند، مانند توفان‌های غبار، الگوهای آب و هوایی و دگرگونی‌های فصلی.

این تصویر کامل همچنین به دانشمندان امکان می‌دهد تا سرچشمه‌های گازهای ناچیزی که می‌بینند را آسان‌تر ردیابی کنند. جولیانو لیوتزی، یکی دیگر از دانشمندان گروه می‌گوید: «شکارِ این گونه‌های [شیمیاییِ] ویژه و سرانجام، شناسایی سرچشمه‌های این گونه‌ها کاری‌ست که با جیمز وب می‌توان آن را به روشی بسیار امیدوارکننده‌تر انجام داد.»

این گازهای ناچیز یا ردیاب (trace gases)، مانند متان یا کلرید هیدروژن، در مقدارهایی بسیار کم در جوو بهرام وجود دارند و برای شناسایی فرآیندهای زیست‌شناختی یا زمین‌شناختی احتمالی مهمند. در ماموریت‌های پیشین که این گازهای ناچیز را پیرامون بهرام سنجیده‌اند از مدارگردهایی بهره گرفته شده که تنها می‌توانند از ناحیه‌هایی کوچک در سیاره عکس بگیرند.

---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/MarsJWST.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky