سه دهانهی برخوردی در این تصویر سهبعدی که فضاپیمای ماژلان ناسا از سطح سیارهی ناهید (زهره) گرفته دیده میشود. گفتنیست، ماژلان نخستین کاوشگر ژرفای فضا بود که به کمک یک شاتل فضایی پرتاب شد.
مرکز این تصویر تقریبا در عرض جنوبی ۲۷ درجه و طول خاوری ۳۳۹ درجه، در بخش شمال خاوری دشت (هامونهی) لاوینیای ناهید جای دارد.
این تصویر در اندازهی بزرگتر (۲.۱ مگ)- منبع
@onestar_in_sevenskies
مرکز این تصویر تقریبا در عرض جنوبی ۲۷ درجه و طول خاوری ۳۳۹ درجه، در بخش شمال خاوری دشت (هامونهی) لاوینیای ناهید جای دارد.
این تصویر در اندازهی بزرگتر (۲.۱ مگ)- منبع
@onestar_in_sevenskies
«مشتری و رنگهای پیچیدهاش»
-----------------------------------
فضاپیمای جونوی ناسا در روز ۵ ژوییهی ۲۰۲۲ و در ۴۳مین گذر پیرامشتریاش، ساختار و رنگهای یچیدهی این غول گازی را به تصویر کشید.
شهروند-دانشمند، بیورن یونسون، این دو تصویر را با پردازش دادههای خامی که جونو با دستگاه جونوکم خود گرفته بود پدید آورد. جونو در زمان گرفتن این عکسها حدود ۵۳۰۰ کیلومتر بالاتر از قلهی ابرهای مشتری، در عرض جغرافیایی حدود ۵۰ درجه بود. شمال بالا است. سرعت فضاپیما نسبت به سیاره در آن هنگام هم حدود ۲۰۹ هزار کیلومتر بر ساعت بود.
تصویر نخست (سمت چپ) برای به تصویر کشیدنِ تقریبیِ رنگهایی که چشم انسان از دیدگاه جونو باید ببیند پرداخته شده (پردازش شده).
تصویر دوم (سمت راست) هم از همان دادههای خام به دست آمده ولی پردازش دیجیتالیاش به گونهای انجام شده تا هم رنگها سیرتر شوند و هم پادسانی (کنتراست) بالاتر رود و از این راه، ساختارهای کوچک نمایانتر شوند و اثرهای فشردهسازی و نوفههایی که معمولا در عکسهای خام دیده میشوند کاهش یابد.
این کار به روشنی برخی ز فریبندهترین جنبههای جو مشتری را آشکار کرده، از جمله گوناگونیِ رنگها که دستاورد همنهشهای شیمیایی گوناگون است، سرشت سهبُعدی توفانهای چرخندی مشتری و همچنین ابرهای کوچک و رنگ روشنِ "بالاپَر" (pop-up) که در بخشهای بالاتری از جو این سیاره پدید میآیند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Juno43.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
-----------------------------------
فضاپیمای جونوی ناسا در روز ۵ ژوییهی ۲۰۲۲ و در ۴۳مین گذر پیرامشتریاش، ساختار و رنگهای یچیدهی این غول گازی را به تصویر کشید.
شهروند-دانشمند، بیورن یونسون، این دو تصویر را با پردازش دادههای خامی که جونو با دستگاه جونوکم خود گرفته بود پدید آورد. جونو در زمان گرفتن این عکسها حدود ۵۳۰۰ کیلومتر بالاتر از قلهی ابرهای مشتری، در عرض جغرافیایی حدود ۵۰ درجه بود. شمال بالا است. سرعت فضاپیما نسبت به سیاره در آن هنگام هم حدود ۲۰۹ هزار کیلومتر بر ساعت بود.
تصویر نخست (سمت چپ) برای به تصویر کشیدنِ تقریبیِ رنگهایی که چشم انسان از دیدگاه جونو باید ببیند پرداخته شده (پردازش شده).
تصویر دوم (سمت راست) هم از همان دادههای خام به دست آمده ولی پردازش دیجیتالیاش به گونهای انجام شده تا هم رنگها سیرتر شوند و هم پادسانی (کنتراست) بالاتر رود و از این راه، ساختارهای کوچک نمایانتر شوند و اثرهای فشردهسازی و نوفههایی که معمولا در عکسهای خام دیده میشوند کاهش یابد.
این کار به روشنی برخی ز فریبندهترین جنبههای جو مشتری را آشکار کرده، از جمله گوناگونیِ رنگها که دستاورد همنهشهای شیمیایی گوناگون است، سرشت سهبُعدی توفانهای چرخندی مشتری و همچنین ابرهای کوچک و رنگ روشنِ "بالاپَر" (pop-up) که در بخشهای بالاتری از جو این سیاره پدید میآیند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Juno43.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«۴۵ سال گذشت»
---------------------
فضاپیماهای وویجر ۱ و ۲ که در سال ۱۹۷۷ برای بررسی بخش بیرونی سامانهی خورشیدی راهی فضا شدند، اکنون پیرترین کاوشگرهای فعال و دورترین فضاپیماها از سیارهی زمین شدهاند.
هر دوی آنها از هورسپهر (هلیوسفر) هم فراتر رفتهاند، قلمرویی که با نفوذ باد خورشیدی و میدان مغناطیسی این ستاره تعریف میشود.
اکنون در ۴۵مین سالِ آغاز سفر وویجر ۱ و ۲ به سوی ستارگان، این دو به ترتیب حدود ۲۲ ساعت نوری و ۱۸ ساعت نوری از خورشید دور شدهاند و تنها فضاپیماهایی هستند که پای به فضای میانستارهای گذاردهاند.
در این سفر دور و دراز، هر یک این دو یک لوح مسی زراندود ۱۲ اینچی که صداها، تصویرها و پیامهای زمینیان بر روی آن ضبط شده را هم با خود برده.
این صفحههای طلایی که برای رساندن پیامی از زندگی و فرهنگ روی سیارهی زمین در نظر گرفته شدهاند، در محیطی نگهداری شدهاند که میتوانند سفری میانستارهای را تا یک میلیارد سال تاب بیاورند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220909.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
---------------------
فضاپیماهای وویجر ۱ و ۲ که در سال ۱۹۷۷ برای بررسی بخش بیرونی سامانهی خورشیدی راهی فضا شدند، اکنون پیرترین کاوشگرهای فعال و دورترین فضاپیماها از سیارهی زمین شدهاند.
هر دوی آنها از هورسپهر (هلیوسفر) هم فراتر رفتهاند، قلمرویی که با نفوذ باد خورشیدی و میدان مغناطیسی این ستاره تعریف میشود.
اکنون در ۴۵مین سالِ آغاز سفر وویجر ۱ و ۲ به سوی ستارگان، این دو به ترتیب حدود ۲۲ ساعت نوری و ۱۸ ساعت نوری از خورشید دور شدهاند و تنها فضاپیماهایی هستند که پای به فضای میانستارهای گذاردهاند.
در این سفر دور و دراز، هر یک این دو یک لوح مسی زراندود ۱۲ اینچی که صداها، تصویرها و پیامهای زمینیان بر روی آن ضبط شده را هم با خود برده.
این صفحههای طلایی که برای رساندن پیامی از زندگی و فرهنگ روی سیارهی زمین در نظر گرفته شدهاند، در محیطی نگهداری شدهاند که میتوانند سفری میانستارهای را تا یک میلیارد سال تاب بیاورند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220909.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«سیارههایی با برخوردهای بسیار میتوانند بودباشهایی نویدبخش برای زندگی بیگانه باشند»
----------------------------------------------
* برخوردهای کیهانی میتوانند شکافها و روزنههای میزبان آب را در پوستهی سیارهها پدید بیاورند.
بر پایهی پژوهشی تازه، برخوردهای کیهانی میتوانند سیارهها و ماهها را پوکتر (متخلخلتر، پُرلیکتر) از گذشته کنند و در نتیجه، توانایی این اجرام را برای پذیرایی از زندگی افزایش دهند.
سطحِ درهم کوبیدهی ماه خودمان گواهی بر اینست که چه اندازه سنگهای کیهانی به سیارهها، ماهها و دیگر اجرام سامانهی خورشیدی برخورد میکنند. تَرکها و سوراخهایی که از چنین برخوردهایی پدید میآیند میتوانند از دید نظری میزبان آب و حتی شاید زندگی ذرهبینی باشند.
در سال ۲۰۱۲، فضاپیمای "گریل" ناسا (آزمایشگاه بازیابی گرانش و ساختار درونی ماه، GRAIL) نشان داد که سطح ماه نسبت به چیزی که در گذشته پنداشته میشد چگالی بسیار کمتری دارد و بنابراین بسیار پوکتر است. این فضاپیما دریافت که ۴ کیلومتر بالاییِ پوستهی ماه در بلندیهای آن حدود ۱۲ درصدش فضای تهی است و این پوکی تا ژرفای حدود ۲۰ کیلومتر پایینتر، تا حدود ۴ درصد هم ادامه دارد.
اثبات شده که توضیحِ این پوکی ژرف برای دانشمندان دشوار است. بیشتر مدلهای کنونیِ ماه تنها میتوانند پوکیِ بخشهای بالایِ زیر سطح ماه یا درون دهانههای بزرگ را توضیح دهند.
در این پژوهش تازه، دانشمندان رای پی بردن به شیوههایی که برخوردهای کیهانی میتوانند شکستگی و پوکی در پوستهی ماه و بهرام و همچنین زمین پدید بیاورند، دست به شبیهسازیهای رایانهای زدند. آنها دریافتند که برخوردهای سهمگین میتوانند تاثیرهایی عمده بر سطح و ساختار این اجرام، حتی تا جاهایی بسیار دورتر از نقطهی برخورد داشته باشند.
این یافتههای تازه به گرهگشایی از راز همین پوکیِ اسرارآمیز ماه که فضاپیمای گریل دیده کمک میکند.
برندون جانسن، یکی از نویسندگان این پژوهش و دانشمند سیارهای در دانشگاه پردو، ایندیانا میگوید: «این نخستین پژوهشیست که واقعا نشان میدهد برخوردهای بزرگ توانایی در هم شکستن پوستهی ماه و پدید آوردن این پوکی را دارند.»
در چکیدهی این پژوهشنامهی تازه آمده که: «شبیهسازیهای ما نشان میدهند که برخوردهایی که حوضههای برخوردی در اندازههای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتری را پدید میآورند تواناییِ پدید آوردنِ همهی پوکیهای دیده شده در پوستهی ماه را دارند. شبیهسازیهایی که در گرانش سطحی بالاترِ بهرام و زمین انجام شده نشان میدهند که برخوردهای حوضهی برخوردی-ساز میتوانند یک سرچشمهی اصلیِ پوکی و شکستگی پوستههای سیارهای باستانی باشند.»
به گفتهی این پژوهشگران، دانشمندان با فهمیدنِ این که سیارهها و ماهها کجا و چرا شکستهاند، شاید اندیشهی بهتری دربارهی بهترین جایگاههها برای جستجوی زندگی در دنیاهای دوردست به دست آورند.
نویسندهی اصلی پژوهش، شان ویگینز از دانشگاه پوردو میگوید: «این پژوهش دارای پیامدها و مفهومهایی برای زمین آغازین و برای بهرام است. اگر زندگی در آن روزگار وجود داشت، این برخوردهای بزرگِ گاه به گاه بودند که سیاره را سترون (نازا) کرده و اقیانوسها را میجوشاندند و تبخیر میکردند. ولی اگر جاندارانی بودند که میتوانستند در این سوراخها و بریدگیهای چند صد پا یا حتی چند کیلومتر زیر سطح پناه بگیرند، میتوانستند جان به در ببرند. این گونه جاها میتوانند پناهگاههایی فراهم کنند که زندگی بتواند در آنها پنهان شود و از این گونه برخوردها جان به در ببرد.»
این دانشمندان جزییات یافتههای خود را در شمارهی برخط ۱۶ اوتِ نشریهی نیچر کامیونیکینز منتشر کردند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/impact.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
----------------------------------------------
* برخوردهای کیهانی میتوانند شکافها و روزنههای میزبان آب را در پوستهی سیارهها پدید بیاورند.
بر پایهی پژوهشی تازه، برخوردهای کیهانی میتوانند سیارهها و ماهها را پوکتر (متخلخلتر، پُرلیکتر) از گذشته کنند و در نتیجه، توانایی این اجرام را برای پذیرایی از زندگی افزایش دهند.
سطحِ درهم کوبیدهی ماه خودمان گواهی بر اینست که چه اندازه سنگهای کیهانی به سیارهها، ماهها و دیگر اجرام سامانهی خورشیدی برخورد میکنند. تَرکها و سوراخهایی که از چنین برخوردهایی پدید میآیند میتوانند از دید نظری میزبان آب و حتی شاید زندگی ذرهبینی باشند.
در سال ۲۰۱۲، فضاپیمای "گریل" ناسا (آزمایشگاه بازیابی گرانش و ساختار درونی ماه، GRAIL) نشان داد که سطح ماه نسبت به چیزی که در گذشته پنداشته میشد چگالی بسیار کمتری دارد و بنابراین بسیار پوکتر است. این فضاپیما دریافت که ۴ کیلومتر بالاییِ پوستهی ماه در بلندیهای آن حدود ۱۲ درصدش فضای تهی است و این پوکی تا ژرفای حدود ۲۰ کیلومتر پایینتر، تا حدود ۴ درصد هم ادامه دارد.
اثبات شده که توضیحِ این پوکی ژرف برای دانشمندان دشوار است. بیشتر مدلهای کنونیِ ماه تنها میتوانند پوکیِ بخشهای بالایِ زیر سطح ماه یا درون دهانههای بزرگ را توضیح دهند.
در این پژوهش تازه، دانشمندان رای پی بردن به شیوههایی که برخوردهای کیهانی میتوانند شکستگی و پوکی در پوستهی ماه و بهرام و همچنین زمین پدید بیاورند، دست به شبیهسازیهای رایانهای زدند. آنها دریافتند که برخوردهای سهمگین میتوانند تاثیرهایی عمده بر سطح و ساختار این اجرام، حتی تا جاهایی بسیار دورتر از نقطهی برخورد داشته باشند.
این یافتههای تازه به گرهگشایی از راز همین پوکیِ اسرارآمیز ماه که فضاپیمای گریل دیده کمک میکند.
برندون جانسن، یکی از نویسندگان این پژوهش و دانشمند سیارهای در دانشگاه پردو، ایندیانا میگوید: «این نخستین پژوهشیست که واقعا نشان میدهد برخوردهای بزرگ توانایی در هم شکستن پوستهی ماه و پدید آوردن این پوکی را دارند.»
در چکیدهی این پژوهشنامهی تازه آمده که: «شبیهسازیهای ما نشان میدهند که برخوردهایی که حوضههای برخوردی در اندازههای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتری را پدید میآورند تواناییِ پدید آوردنِ همهی پوکیهای دیده شده در پوستهی ماه را دارند. شبیهسازیهایی که در گرانش سطحی بالاترِ بهرام و زمین انجام شده نشان میدهند که برخوردهای حوضهی برخوردی-ساز میتوانند یک سرچشمهی اصلیِ پوکی و شکستگی پوستههای سیارهای باستانی باشند.»
به گفتهی این پژوهشگران، دانشمندان با فهمیدنِ این که سیارهها و ماهها کجا و چرا شکستهاند، شاید اندیشهی بهتری دربارهی بهترین جایگاههها برای جستجوی زندگی در دنیاهای دوردست به دست آورند.
نویسندهی اصلی پژوهش، شان ویگینز از دانشگاه پوردو میگوید: «این پژوهش دارای پیامدها و مفهومهایی برای زمین آغازین و برای بهرام است. اگر زندگی در آن روزگار وجود داشت، این برخوردهای بزرگِ گاه به گاه بودند که سیاره را سترون (نازا) کرده و اقیانوسها را میجوشاندند و تبخیر میکردند. ولی اگر جاندارانی بودند که میتوانستند در این سوراخها و بریدگیهای چند صد پا یا حتی چند کیلومتر زیر سطح پناه بگیرند، میتوانستند جان به در ببرند. این گونه جاها میتوانند پناهگاههایی فراهم کنند که زندگی بتواند در آنها پنهان شود و از این گونه برخوردها جان به در ببرد.»
این دانشمندان جزییات یافتههای خود را در شمارهی برخط ۱۶ اوتِ نشریهی نیچر کامیونیکینز منتشر کردند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/impact.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوم سپتامبر- گذشتن قطاری درخشان از ماهوارههای استارلینک از میان شفقهای قطبی بر فراز فیربنکس آلاسکا.🛰
ماهوارههای استارلینک معمولا با چشم دیده نمیشوند. ولی این رشتهی ماهواره پرنور بود زیر تازه پرتاب شده و هنوز در مدار پایین، در فرازای ۳۲۰ کیلومتری زمین بودند. در این فرازا، یک ماهوارهی استارلینک به سادگی میتواند از یک ستاره با بزرگای (قدرِ) ۱ پرنورتر شود.🛰
این رشته ماهواره سرانجام با انجام مانورهایی تا فرازای ۶۰۰ کیلومتری (مدار کاربردیشان) بالا خواهد رفت و بر همین پایه،کمنور خواهد شد.🛰
🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰
🔴منبع
@onestar_in_sevenskies
ماهوارههای استارلینک معمولا با چشم دیده نمیشوند. ولی این رشتهی ماهواره پرنور بود زیر تازه پرتاب شده و هنوز در مدار پایین، در فرازای ۳۲۰ کیلومتری زمین بودند. در این فرازا، یک ماهوارهی استارلینک به سادگی میتواند از یک ستاره با بزرگای (قدرِ) ۱ پرنورتر شود.🛰
این رشته ماهواره سرانجام با انجام مانورهایی تا فرازای ۶۰۰ کیلومتری (مدار کاربردیشان) بالا خواهد رفت و بر همین پایه،کمنور خواهد شد.🛰
🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰🛰
🔴منبع
@onestar_in_sevenskies
Forwarded from 👑یک ستاره در هفت آسمان👑 (یک ستاره در هفت آسمان)
«مقایسه ویدیویی میان هر هشت سیاره منظومه خورشیدی»
---------------------------------------------------------
چرخش سیارهی مورد علاقهی شما چگونه است؟ آیا تند میچرخد یا کند؟ به گرد یک محورِ تقریبا عمودی میچرخد یا محوری افقی؟ چرخش پسسو (وارونه) دارد یا پیشسو؟
در این ویدیو، عکسهای ناسا از هر هشت سیارهی سامانهی خورشیدی به شکل پویا (متحرک) نشان داده شده تا چرخش آنها را در کنار هم ببینیم و مقایسهای ساده میانشان انجام دهیم.
یک روزِ زمین (یک دور چرخش آن) در این ویدیوی زمانگریز تنها چند ثانیه زمان میبرد. مشتری سریعترین چرخش را دارد ولی ناهید نه تنها کُندترین است (اصلا متوجه چرخشش میشوید؟)، بلکه چرخشی پسسو دارد.
چهار سیارهی سنگیِ درونی که در ویدیو، در ردیف بالا دیده میشوند، بیشک در آغاز تاریخ سامانهی خورشیدی برخوردهایی چشمگیر که بر چرخش آنها اثر داشته را تجربه کردهاند.
پرسشهای بسیاری دربارهی چراییِ چرخش و کجیِ محور سیارهها هنوز بیپاسخ مانده که دانشمندان در تلاشند با بهره از مدلهای رایانهای و بررسی صدها فراسیارهای که تاکنون یافته شده به پاسخ آنها دست یابند- فراسیارهها یا سیارههای فراخورشیدی به سیارههایی میگویند که به گرد ستارگانِ دیگر میگردند.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/05/ap190520.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
---------------------------------------------------------
چرخش سیارهی مورد علاقهی شما چگونه است؟ آیا تند میچرخد یا کند؟ به گرد یک محورِ تقریبا عمودی میچرخد یا محوری افقی؟ چرخش پسسو (وارونه) دارد یا پیشسو؟
در این ویدیو، عکسهای ناسا از هر هشت سیارهی سامانهی خورشیدی به شکل پویا (متحرک) نشان داده شده تا چرخش آنها را در کنار هم ببینیم و مقایسهای ساده میانشان انجام دهیم.
یک روزِ زمین (یک دور چرخش آن) در این ویدیوی زمانگریز تنها چند ثانیه زمان میبرد. مشتری سریعترین چرخش را دارد ولی ناهید نه تنها کُندترین است (اصلا متوجه چرخشش میشوید؟)، بلکه چرخشی پسسو دارد.
چهار سیارهی سنگیِ درونی که در ویدیو، در ردیف بالا دیده میشوند، بیشک در آغاز تاریخ سامانهی خورشیدی برخوردهایی چشمگیر که بر چرخش آنها اثر داشته را تجربه کردهاند.
پرسشهای بسیاری دربارهی چراییِ چرخش و کجیِ محور سیارهها هنوز بیپاسخ مانده که دانشمندان در تلاشند با بهره از مدلهای رایانهای و بررسی صدها فراسیارهای که تاکنون یافته شده به پاسخ آنها دست یابند- فراسیارهها یا سیارههای فراخورشیدی به سیارههایی میگویند که به گرد ستارگانِ دیگر میگردند.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/05/ap190520.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
Telegram
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«مقایسه ویدیویی میان هر هشت سیاره منظومه خورشیدی»
توضیح بیشتر را در این پست بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5035
توضیح بیشتر را در این پست بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5035
«مارپیچی از ستارگان که به سوی قلب یک خوشه در در ابر ماژلانی کوچک میرود»
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«مارپیچی از ستارگان که به سوی قلب یک خوشه در در ابر ماژلانی کوچک میرود»
--------------------------------------------------
* در تصویر تازه منتشر شدهی تلسکوپ فضایی هابل جریانی از گاز و ستاره را میبینیم که رو به مرکز یک پرورگاه ستارهای در ابر ماژلانی کوچک روانست و دارد به پیدایش ستارهزاییهای آتشین دامن میزند.
این تلسکوپ گرانمایهی ناسا گاز و ستارگانی را دیده که در مسیری مارپیچی سرگرم پیشروی به سوی قلب یک پرورشگاه ستارهای بزرگ با پیکرهای شگفتآور به نام خوشهی ستارهای انجیسی ۳۴۶ در ابر ماژلانی کوچکاند.
اخترشناسان میاندیشند بازوی بیرونی این مارپیچ گاز و ستاره توانسته شاری رود-مانند از گاز فراهم کند که سوخت ستارهزایی را به مرکز این پرورگاه ستارهای میرساند. این یافته میتواند سرنخهایی مهم از چگونگی تولد ستارگان در زمانی که تنها چند میلیارد سال از سن این کهکشان میگذشت و هنوز در دورهی پُرزایی و ستارهزاییهای آتشین بود به ما بدهد.
النا سابی، رهبر این پژوهش و اخترشناسی در بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور میگوید: «ستارگان دستگاههایی هستند که جهان هستی را میتراشند و شکل میدهند. ما بدون ستارگان زندگی نمیداشتیم و هنوز هم شناخت کاملی از چگونگی پیدایش آنها نداریم.»
وی میفزاید: «ما چندین مدل داریم که پیشبینیهایی انجام میدهند و برخی از این پیشبینیها ناهمساز (متناقض) هستند. ما میخواهیم تعیین کنیم چه چیزی روند ستارهزایی را تنظیم میکند، زیرا این چیزها قانونهایی هستند که برای پی بردن به آنچه در جهان آغازین میبینیم هم بدانها نیازمندیم.»
انجیسی ۳۴۶ تنها ۱۵۰ سال نوری قطر دارد و دربردارندهی جرمی همارز ۵۰ هزار خورشیدست. این منطقه با نرخ آتشین ستارهزایی خود اخترشناسان را گیج کرده است.
ابر ماژلانی کوچک که میزبان انجیسی ۳۴۶ است تنها ۲۰۰ هزار سال نوری از زمین فاصله دارد و این یعنی که نوری که اخترشناسان از آن میبینند جوانتر از نوریست که از کهکشانهای دورترِ کیهان آغازین میبینند. با این همه، این کهکشان کوتوله به روشهای دیگری، همسان کهکشانهای آغازینست.
ابر ماژلانی کوچک دارای همنهش شیمیایی سادهتری نسبت به راه شیری است، درست مانند ککشانهای آغازین که هنوز با عنصرهای سنگینتری که نسلهای بعدی ستارگان با انفجار خود و دانهفشانی فضا با عنصرهایی که در درازنای زندگیشان ساخته بودند پُرمایه (غنی) نشده بودند. به دلیل همین سادگی شیمیایی، ستارگان درون ابر ماژلانی کوچک نسبت به ستارگان راه شیری داغترند و سوخت خود را سریعتر میسوزانند، یعنی این ستارگان تندتر پیر میشوند تا ستارگان راه شیری.
با این همه و با وجود همهی این تفاوتها، این پژوهشگران دریافتند که ستارهزایی در ابر ماژلانی کوچک به همان گونهای که در راه شیری رخ میدهد پیش میرود.
تماشای یک مارپیچ ستارهای
اخترشناسان برای بررسی ستارهزایی در ابر ماژلانی کوچک به سراغ تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در شمال شیلی رفتند تا حرکت ستارگان را به دو روش جاگانه بیازمایند.
سابی و گروهش از هابل برای سنجش تغییر جایگاه ستارگان در کهکشان در درازنای ۱۱ سال بهره گرفتند. این ستارگان با سرعتی نزدیک به ۳۲۰۰ کیلومتر بر ساعت جابجا میشوند، یعنی در درازنای ۱۱ سال، حدود ۳۲۰ میلیون کیلومتر یا تنها کمی بیش از دو برابر فاصلهی زمین و خورشید جابجا میشوند.
ولی اگر از دیدگاهی که ما هستیم دیده شود، این فاصلهی بسیار کمیست، یعنی توان هابل برای دیدن و واگشود جابجایهای ریزِ این ستارگان نیاز است.
در این میان، گروه دومی از اخترشناسان به رهبری پژوهشگری سازمان فضایی اروپا (اسا)، پیتر زیدلر، از دستگاه کاوشگر طیفی چندیگانی (میوز، MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ اسو (ویالتی) برای سنجش سرعت شعاعی ستارگان، یعنی اندازهگیری سرعت دور شدن ستارگان از بیننده یا آمدن به سوی بیننده بهره جستند.
هر دو روش رصدی مارپیچی از ستارگان را نمایان کردند که دارد به سوی قلب انجیسی ۳۴۶ رفته و گاز را برای ساختن ستارگان تازه با خود به آنجا میبرند.
زیدلر میگوید: ...
ادامه در نوشتار بعد 👇👇👇👇👇👇
--------------------------------------------------
* در تصویر تازه منتشر شدهی تلسکوپ فضایی هابل جریانی از گاز و ستاره را میبینیم که رو به مرکز یک پرورگاه ستارهای در ابر ماژلانی کوچک روانست و دارد به پیدایش ستارهزاییهای آتشین دامن میزند.
این تلسکوپ گرانمایهی ناسا گاز و ستارگانی را دیده که در مسیری مارپیچی سرگرم پیشروی به سوی قلب یک پرورشگاه ستارهای بزرگ با پیکرهای شگفتآور به نام خوشهی ستارهای انجیسی ۳۴۶ در ابر ماژلانی کوچکاند.
اخترشناسان میاندیشند بازوی بیرونی این مارپیچ گاز و ستاره توانسته شاری رود-مانند از گاز فراهم کند که سوخت ستارهزایی را به مرکز این پرورگاه ستارهای میرساند. این یافته میتواند سرنخهایی مهم از چگونگی تولد ستارگان در زمانی که تنها چند میلیارد سال از سن این کهکشان میگذشت و هنوز در دورهی پُرزایی و ستارهزاییهای آتشین بود به ما بدهد.
النا سابی، رهبر این پژوهش و اخترشناسی در بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور میگوید: «ستارگان دستگاههایی هستند که جهان هستی را میتراشند و شکل میدهند. ما بدون ستارگان زندگی نمیداشتیم و هنوز هم شناخت کاملی از چگونگی پیدایش آنها نداریم.»
وی میفزاید: «ما چندین مدل داریم که پیشبینیهایی انجام میدهند و برخی از این پیشبینیها ناهمساز (متناقض) هستند. ما میخواهیم تعیین کنیم چه چیزی روند ستارهزایی را تنظیم میکند، زیرا این چیزها قانونهایی هستند که برای پی بردن به آنچه در جهان آغازین میبینیم هم بدانها نیازمندیم.»
انجیسی ۳۴۶ تنها ۱۵۰ سال نوری قطر دارد و دربردارندهی جرمی همارز ۵۰ هزار خورشیدست. این منطقه با نرخ آتشین ستارهزایی خود اخترشناسان را گیج کرده است.
ابر ماژلانی کوچک که میزبان انجیسی ۳۴۶ است تنها ۲۰۰ هزار سال نوری از زمین فاصله دارد و این یعنی که نوری که اخترشناسان از آن میبینند جوانتر از نوریست که از کهکشانهای دورترِ کیهان آغازین میبینند. با این همه، این کهکشان کوتوله به روشهای دیگری، همسان کهکشانهای آغازینست.
ابر ماژلانی کوچک دارای همنهش شیمیایی سادهتری نسبت به راه شیری است، درست مانند ککشانهای آغازین که هنوز با عنصرهای سنگینتری که نسلهای بعدی ستارگان با انفجار خود و دانهفشانی فضا با عنصرهایی که در درازنای زندگیشان ساخته بودند پُرمایه (غنی) نشده بودند. به دلیل همین سادگی شیمیایی، ستارگان درون ابر ماژلانی کوچک نسبت به ستارگان راه شیری داغترند و سوخت خود را سریعتر میسوزانند، یعنی این ستارگان تندتر پیر میشوند تا ستارگان راه شیری.
با این همه و با وجود همهی این تفاوتها، این پژوهشگران دریافتند که ستارهزایی در ابر ماژلانی کوچک به همان گونهای که در راه شیری رخ میدهد پیش میرود.
تماشای یک مارپیچ ستارهای
اخترشناسان برای بررسی ستارهزایی در ابر ماژلانی کوچک به سراغ تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در شمال شیلی رفتند تا حرکت ستارگان را به دو روش جاگانه بیازمایند.
سابی و گروهش از هابل برای سنجش تغییر جایگاه ستارگان در کهکشان در درازنای ۱۱ سال بهره گرفتند. این ستارگان با سرعتی نزدیک به ۳۲۰۰ کیلومتر بر ساعت جابجا میشوند، یعنی در درازنای ۱۱ سال، حدود ۳۲۰ میلیون کیلومتر یا تنها کمی بیش از دو برابر فاصلهی زمین و خورشید جابجا میشوند.
ولی اگر از دیدگاهی که ما هستیم دیده شود، این فاصلهی بسیار کمیست، یعنی توان هابل برای دیدن و واگشود جابجایهای ریزِ این ستارگان نیاز است.
در این میان، گروه دومی از اخترشناسان به رهبری پژوهشگری سازمان فضایی اروپا (اسا)، پیتر زیدلر، از دستگاه کاوشگر طیفی چندیگانی (میوز، MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ اسو (ویالتی) برای سنجش سرعت شعاعی ستارگان، یعنی اندازهگیری سرعت دور شدن ستارگان از بیننده یا آمدن به سوی بیننده بهره جستند.
هر دو روش رصدی مارپیچی از ستارگان را نمایان کردند که دارد به سوی قلب انجیسی ۳۴۶ رفته و گاز را برای ساختن ستارگان تازه با خود به آنجا میبرند.
زیدلر میگوید: ...
ادامه در نوشتار بعد 👇👇👇👇👇👇
ادامهی نوشتار پیشین 👆👆👆👆👆👆
... «چیزی که براستی مایهی شگفتیست اینست که ما دو روش به کلی متفاوت با دستگاههای متفاوت را به کار بردیم ولی با هر یک به نتیجهای اساسا یکسان دست یافتیم. با هابل میتوانید ستارگان را ببینید ولی با دستگاه میوز میتوان حرکت گازها در بعد سوم را هم دید، و این تاییدیست بر این نظریه که همه چیز مارپیچی به سمت درون میرود.»
زیدلر همچنین اهمیت آرایش مارپیچی را برای تولد ستارگان هم توضیح داد.
وی میگوید: «یک مارپیچ، یک راه طبیعی بسیار خوب برای سوخترسانی به ستارهزایی از بیرون به سوی مرکز خوشه است. این کارآمدترین روش برای پیشروی ستارگان و گازهای سازندهی ستارگانِ بیشتر به سمت مرکز است.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در شمارهی سهشنبه، ۸ سپتامبر نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/heic2211.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
... «چیزی که براستی مایهی شگفتیست اینست که ما دو روش به کلی متفاوت با دستگاههای متفاوت را به کار بردیم ولی با هر یک به نتیجهای اساسا یکسان دست یافتیم. با هابل میتوانید ستارگان را ببینید ولی با دستگاه میوز میتوان حرکت گازها در بعد سوم را هم دید، و این تاییدیست بر این نظریه که همه چیز مارپیچی به سمت درون میرود.»
زیدلر همچنین اهمیت آرایش مارپیچی را برای تولد ستارگان هم توضیح داد.
وی میگوید: «یک مارپیچ، یک راه طبیعی بسیار خوب برای سوخترسانی به ستارهزایی از بیرون به سوی مرکز خوشه است. این کارآمدترین روش برای پیشروی ستارگان و گازهای سازندهی ستارگانِ بیشتر به سمت مرکز است.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در شمارهی سهشنبه، ۸ سپتامبر نشریهی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/heic2211.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
Telegram
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«مارپیچی از ستارگان که به سوی قلب یک خوشه در در ابر ماژلانی کوچک میرود»
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«دیوهای سرخ در آسمان پرستاره»
--------------------------------------
رشتههای سرخی که در این آسمان میبینید گونهای کمیاب از آذرخشها هستند که تنها حدود ۳۰ سال از تاییدش میگذرد؛ آذرخشی به نام "دیو سرخ" یا شبح سرخ (red sprite).
پژوهشی که به تازگی انجام شده نشان داده که گاهی امکان دارد به دنبال یک برخورد نیرومند آذرخشِ مثبتِ ابر-زمین، گلولههایی از هوای یونیده به قطر ۱۰۰ متر، از بلندای حدود ۸۰ کیلومتری با سرعتی برابر با ۱۰ درصد سرعت نور به پایین پرتاب شوند و به سرعت در پی آنها هم یک دسته گلولهی یونیدهی رو به بالا شلیک شود و بدین ترتیب چیزی پدید آید که دیو سرخ نامیده شده.
این تصویر دی ماه گذشته از کوهستان ینِسیکی در شمال موراوی در جمهوری چک گرفته شده و چند دیو سرخ درخشان را در فاصلهی حدود ۲۰۰ کیلومتری نشان میدهد.
دیوهای سرخ تنها در کسری از ثانیه روی میدهند و بهترین روش برای دیدنشان، نگاه کردن به توفانهای تندری نیرومند از پهلو است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220912.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
--------------------------------------
رشتههای سرخی که در این آسمان میبینید گونهای کمیاب از آذرخشها هستند که تنها حدود ۳۰ سال از تاییدش میگذرد؛ آذرخشی به نام "دیو سرخ" یا شبح سرخ (red sprite).
پژوهشی که به تازگی انجام شده نشان داده که گاهی امکان دارد به دنبال یک برخورد نیرومند آذرخشِ مثبتِ ابر-زمین، گلولههایی از هوای یونیده به قطر ۱۰۰ متر، از بلندای حدود ۸۰ کیلومتری با سرعتی برابر با ۱۰ درصد سرعت نور به پایین پرتاب شوند و به سرعت در پی آنها هم یک دسته گلولهی یونیدهی رو به بالا شلیک شود و بدین ترتیب چیزی پدید آید که دیو سرخ نامیده شده.
این تصویر دی ماه گذشته از کوهستان ینِسیکی در شمال موراوی در جمهوری چک گرفته شده و چند دیو سرخ درخشان را در فاصلهی حدود ۲۰۰ کیلومتری نشان میدهد.
دیوهای سرخ تنها در کسری از ثانیه روی میدهند و بهترین روش برای دیدنشان، نگاه کردن به توفانهای تندری نیرومند از پهلو است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220912.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«دستگاه اکسیژنساز ناسا در مریخ اکسیژنی به اندازهی ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدن تولید کرده»
-----------------------------------------------------
دستگاه موکسی (MOXIE) که خودروی پرسهویرنس ناسا با خود به سیارهی بهرام (مریخ) برده، اکسیژنی به اندازهی ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدن تولید کرده که امیدها را برای ماموریتهای سرنشیندار آـینده افزایش میدهد.
این آزمایشگاه کوچک ناسا برای تولید اکسیژن در بهرام توانست این میزان اکسیژن را در سال ۲۰۲۱ تولید کند. اکنون قرارست این میزان برای پشتیبانی از کاوشهای انسانی آینده افزایش یابد.
"آزمایشگاه بهرهبرداری از چشمههای درونجای اکسیژن ناسا" (موکسی، MOXIE) یک دستگاه اکسیژنساز کوچک است که در فوریهی ۲۰۲۱ به همراه خودروی پرسهویرنس بر خاک سیارهی سرخ فرود آمد.
در درازنای تولید هفت-ساعتهای که در آن سال انجام شد، موکسی توانست در انواع شرایط سخت سیارهای، به گونهای اعتمادپذیر حدود ۱۵ دقیقه اکسیژن در ساعت پدید بیاورد و روی هم رفته، ۵۰ گرم اکسیژن -مناسب برای حدود ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدنِ یک فضانورد- تولید کند.
مایکل هچنت از از رصدخانهی هِیستک، بنیاد فناوری ماساچوست که یکی از سرپرستان برنامهی موکسی است میگوید: «این در بالاترین سطح، تنها یک پیروزی درخشانست.»
به گفتهی هچنت، موکسی در شب و روز، در دماهای خشن گوناگون و در پی یک توفان غبار، به تولید اکسیژن با خلوص بالا ادامه میداد.
اکنون گروه ناسا به دنبالِ ساختنِ نمونهی بزرگتری از این دستگاه هستند که بتواند اکسیژنی نه تنها کافی برای پشتیبانی از یک ماموریت سرنشیندار به بهرام، بلکه برای پیش راندنِ یک موشکِ بازگشت به زمین نیز فراهم کند.
موکسی به تلمبهها و متراکمکنندههایی (کمپرسورهایی) برای مکشِ دیاکسید کربن از هوای بهرام و همچنین گرمکنهایی نیاز دارد که بتوانند دمای هوا را تا ۸۰۰ درجهی سلسیوس بالا ببرند.
این دستگاه سپس اتمهای اکسیژن را از دیاکسید کربن بیرون میکشد تا گاز اکسیژن تولید کند، گازی که موکسی آن را پیش از آزاد کردن داشته اندازهگیری میکرده.
هرچند، به گفتهی جرالد سندرز از مرکز فضایی جانسون ناسا در هیوستون، تگزاس، افزایش این فناوری با چالشهایی روبرو خواهد شد.
از جملهی این چالشها، توانایی عایقبندی یک نمونه ی بزرگترِ موکسی برای مدیریت دمای درونی آن و همچنین اطمینان از گرم شدنِ یکنواخت دستگاه برای جلوگیری از شکستن آن است.
سندرز همچنین میگوید دستگاه اکسیژنی که بتوند از یک ماموریت انسانی پشتیبانی کند باید به گونهای پیوسته برای حدود ۴۰۰ روز کار کند و تاکنون، هر یک از اجراهای موکسی تنها یک ساعت به درازا کشیدهاند.
وی موگوید: «این ساعتهای بسیاری برای نصب سختافزار است، فناوری هر چه میخواهد باشد.»
وی میافزاید با این همه، نخستین سال پیروزمند موکسی یک گام بزرگ رو به جلو در نشان دادن تواناییِ (پتانسیلِ) این فناوری بوده است.
اکنون ناسا سرگرم آزمایش سختآفزار موردنیاز در اندازهایست که برای یک ماموریت انسانی مناسب باشد. این نمونهی بزرگتر به احتمال بسیار اندازهای حدود یک متر مکعب خواهد داشت، که برای راهاندازیها دردسری پدید نمیآورد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/MOXIE.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
-----------------------------------------------------
دستگاه موکسی (MOXIE) که خودروی پرسهویرنس ناسا با خود به سیارهی بهرام (مریخ) برده، اکسیژنی به اندازهی ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدن تولید کرده که امیدها را برای ماموریتهای سرنشیندار آـینده افزایش میدهد.
این آزمایشگاه کوچک ناسا برای تولید اکسیژن در بهرام توانست این میزان اکسیژن را در سال ۲۰۲۱ تولید کند. اکنون قرارست این میزان برای پشتیبانی از کاوشهای انسانی آینده افزایش یابد.
"آزمایشگاه بهرهبرداری از چشمههای درونجای اکسیژن ناسا" (موکسی، MOXIE) یک دستگاه اکسیژنساز کوچک است که در فوریهی ۲۰۲۱ به همراه خودروی پرسهویرنس بر خاک سیارهی سرخ فرود آمد.
در درازنای تولید هفت-ساعتهای که در آن سال انجام شد، موکسی توانست در انواع شرایط سخت سیارهای، به گونهای اعتمادپذیر حدود ۱۵ دقیقه اکسیژن در ساعت پدید بیاورد و روی هم رفته، ۵۰ گرم اکسیژن -مناسب برای حدود ۱۰۰ دقیقه نفس کشیدنِ یک فضانورد- تولید کند.
مایکل هچنت از از رصدخانهی هِیستک، بنیاد فناوری ماساچوست که یکی از سرپرستان برنامهی موکسی است میگوید: «این در بالاترین سطح، تنها یک پیروزی درخشانست.»
به گفتهی هچنت، موکسی در شب و روز، در دماهای خشن گوناگون و در پی یک توفان غبار، به تولید اکسیژن با خلوص بالا ادامه میداد.
اکنون گروه ناسا به دنبالِ ساختنِ نمونهی بزرگتری از این دستگاه هستند که بتواند اکسیژنی نه تنها کافی برای پشتیبانی از یک ماموریت سرنشیندار به بهرام، بلکه برای پیش راندنِ یک موشکِ بازگشت به زمین نیز فراهم کند.
موکسی به تلمبهها و متراکمکنندههایی (کمپرسورهایی) برای مکشِ دیاکسید کربن از هوای بهرام و همچنین گرمکنهایی نیاز دارد که بتوانند دمای هوا را تا ۸۰۰ درجهی سلسیوس بالا ببرند.
این دستگاه سپس اتمهای اکسیژن را از دیاکسید کربن بیرون میکشد تا گاز اکسیژن تولید کند، گازی که موکسی آن را پیش از آزاد کردن داشته اندازهگیری میکرده.
هرچند، به گفتهی جرالد سندرز از مرکز فضایی جانسون ناسا در هیوستون، تگزاس، افزایش این فناوری با چالشهایی روبرو خواهد شد.
از جملهی این چالشها، توانایی عایقبندی یک نمونه ی بزرگترِ موکسی برای مدیریت دمای درونی آن و همچنین اطمینان از گرم شدنِ یکنواخت دستگاه برای جلوگیری از شکستن آن است.
سندرز همچنین میگوید دستگاه اکسیژنی که بتوند از یک ماموریت انسانی پشتیبانی کند باید به گونهای پیوسته برای حدود ۴۰۰ روز کار کند و تاکنون، هر یک از اجراهای موکسی تنها یک ساعت به درازا کشیدهاند.
وی موگوید: «این ساعتهای بسیاری برای نصب سختافزار است، فناوری هر چه میخواهد باشد.»
وی میافزاید با این همه، نخستین سال پیروزمند موکسی یک گام بزرگ رو به جلو در نشان دادن تواناییِ (پتانسیلِ) این فناوری بوده است.
اکنون ناسا سرگرم آزمایش سختآفزار موردنیاز در اندازهایست که برای یک ماموریت انسانی مناسب باشد. این نمونهی بزرگتر به احتمال بسیار اندازهای حدود یک متر مکعب خواهد داشت، که برای راهاندازیها دردسری پدید نمیآورد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/MOXIE.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
دستگاه اکسیژنساز "موکسی" در این بخش از بدنهی خودروی پرسهورنس کار گذاشته شده.
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«یافته شدن الماسهای ششضلعی شگفتانگیز در چند شهابسنگ»
------------------------------------------------
الماسهای یافته شده در چهار شهابسنگ در شمال باختر آفریقا احتمالا از یک سیارهی کوتولهی باستانی آمده و انتظار میرود سختتر از الماسهای زمینی هم باشند. گفتنیست این الماسهای ششضلعی اسرارآمیز روی زمین به طور طبیعی پدید نمیآیند.
آلن سالک از دانشگاه بنیاد سلطنتی فناوری ملبورن (RMIT) در استرالیا که عضو گروه یابندهی این الماسها بود میگوید: «این بسیار هیجانانگیزست زیرا افرادی در این زمینه بودند که شک داشتند چنین مادهای اصلا وجود داشته باشند.»
الماسهای ششضلعی، مانند الماسهای معمولی، از کربن ساخته میشوند ولی اتمهایشان به جای ساختار مکعبی، آرایشی با ساختار ششضلعی دارد.
الماسهای ششضلعی که به نام لونسدالیت هم شناخته میشوند، نخستین بار در شهابسنگهایی که در دههی ۱۹۶۰ در آمریکا و هند یافته شده بودند گزارش شدند. ولی این بلورهای یافته شده در گذشته به اندازهای کوچک بودند -تنها در اندازههای نانومتری- که تاییدِ این که به راستی الماسهای ششضلعی هستند یا نه دشوار بود.
سالک و همکارانش در جستجوی بلورهای بزرگتر، با بهره از یک میکروسکوپ الکترونی نیرومند به بررسی ۱۸ نمونهی شهابسنگ پرداختند. یکی از این شهابسنگها در استرالیا و چند تای دیگر در شمال باختر آفریقا یافته شده بودند.
آنها در چهار تا از شهابسنگهای آفریقا الماسهای ششضلعیای یافتند که اندازهی برخی از بلورهای آنها به یک میکرومتر میرسید- حدود ۱۰۰۰ برابر بزرگتر از یافتههای پیشین. این به گروه اجازه داد تا ساختار ششضلعی نامعمول آنها را تایید کنند.
سالک میگوید: «این یک یافتهی مهم است زیرا اکنون بلورهایی بزرگتر داریم و میتوانیم آگاهی بهتری از چگونگی پیدایش آنها به دست آوریم و چه بسا این فرآیند را در آزمایشگاه تکرار کنیم.»
اندی تامکینز، رهبر این پژوهش از دانشگاه موناش در ملبورن میگوید: «این الماسهای ششضلعی بر پایهی همنهش شیمیایی شهابسنگهایی که آنها را به زمین آوردهاند، به نظر میرسد درون سیارههای کوتوله شکل گرفتهاند.»
بررسی این دانشمندان نشان میدهد که این بلورها در واکنشی میان گرافیت (که از اتمهای کربن لایهبندی شده در ورقههایی ساخته شده) و یک شارهی اَبَربحرانی از هیدروژن، متان، اکسیژن و گوگرد که احتمالا به هنگام برخورد یک سیارک به سیارهی کوتوله و خُرد شدن آن به تکههایی که سرانجام روی زمین افتادند رخ داده شکل گرفتهاند.
تامکینز میگوید: «در هم شکستنِ سیارهی کوتوله مانند باز شدن در یک بطری کوکاکولا بود- فشار را آزاد کرد و این اُفت فشار همراه با دمای بالا به آزاد شدنِ این شارهی ابربحرانی انجامید.»
به گفتهی سالک، این مانند همان فرآیندیست که در آن، الماسهای معمولی در آزمایشگاه با گرم کردن گرافیت با گازهایی مانند هیدروژن و متان ساخته میشوند؛ و این نشان می دهد که با چند تغییر میشود به جای آن لونسدالیت تولید کرد.
پیشبینی میشود الماسهای ششضلعی بر پایهی ساختارشان حدود ۶۰ درصد سختتر از الماسهای معمولی باشند و اگر بشود آنها را به روش مصنوعی ساخت، این سختیِِ افزوده میتواند کاربردهای صنعتی مهمی داشته باشد. برای نمونه، میتوان از آنها برای ساخت تیغههای بسیار سخت ارهها و یا دیگر قطعههای ماشین بهره برد.
یافتههای این دانشمندان در هفتهنامهی مقالههای آکادمی علوم آمریکا منتشر شده.
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔴 تصویر:
نمای زیر میکروسکوپ الکترونی که الماسهای ششضلعی را در شهابسنگهای یافته شده در آفریقا نشان میدهد (بخش تیره نزدیک مرکز چارچوب)
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/lonsdaleite.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
------------------------------------------------
الماسهای یافته شده در چهار شهابسنگ در شمال باختر آفریقا احتمالا از یک سیارهی کوتولهی باستانی آمده و انتظار میرود سختتر از الماسهای زمینی هم باشند. گفتنیست این الماسهای ششضلعی اسرارآمیز روی زمین به طور طبیعی پدید نمیآیند.
آلن سالک از دانشگاه بنیاد سلطنتی فناوری ملبورن (RMIT) در استرالیا که عضو گروه یابندهی این الماسها بود میگوید: «این بسیار هیجانانگیزست زیرا افرادی در این زمینه بودند که شک داشتند چنین مادهای اصلا وجود داشته باشند.»
الماسهای ششضلعی، مانند الماسهای معمولی، از کربن ساخته میشوند ولی اتمهایشان به جای ساختار مکعبی، آرایشی با ساختار ششضلعی دارد.
الماسهای ششضلعی که به نام لونسدالیت هم شناخته میشوند، نخستین بار در شهابسنگهایی که در دههی ۱۹۶۰ در آمریکا و هند یافته شده بودند گزارش شدند. ولی این بلورهای یافته شده در گذشته به اندازهای کوچک بودند -تنها در اندازههای نانومتری- که تاییدِ این که به راستی الماسهای ششضلعی هستند یا نه دشوار بود.
سالک و همکارانش در جستجوی بلورهای بزرگتر، با بهره از یک میکروسکوپ الکترونی نیرومند به بررسی ۱۸ نمونهی شهابسنگ پرداختند. یکی از این شهابسنگها در استرالیا و چند تای دیگر در شمال باختر آفریقا یافته شده بودند.
آنها در چهار تا از شهابسنگهای آفریقا الماسهای ششضلعیای یافتند که اندازهی برخی از بلورهای آنها به یک میکرومتر میرسید- حدود ۱۰۰۰ برابر بزرگتر از یافتههای پیشین. این به گروه اجازه داد تا ساختار ششضلعی نامعمول آنها را تایید کنند.
سالک میگوید: «این یک یافتهی مهم است زیرا اکنون بلورهایی بزرگتر داریم و میتوانیم آگاهی بهتری از چگونگی پیدایش آنها به دست آوریم و چه بسا این فرآیند را در آزمایشگاه تکرار کنیم.»
اندی تامکینز، رهبر این پژوهش از دانشگاه موناش در ملبورن میگوید: «این الماسهای ششضلعی بر پایهی همنهش شیمیایی شهابسنگهایی که آنها را به زمین آوردهاند، به نظر میرسد درون سیارههای کوتوله شکل گرفتهاند.»
بررسی این دانشمندان نشان میدهد که این بلورها در واکنشی میان گرافیت (که از اتمهای کربن لایهبندی شده در ورقههایی ساخته شده) و یک شارهی اَبَربحرانی از هیدروژن، متان، اکسیژن و گوگرد که احتمالا به هنگام برخورد یک سیارک به سیارهی کوتوله و خُرد شدن آن به تکههایی که سرانجام روی زمین افتادند رخ داده شکل گرفتهاند.
تامکینز میگوید: «در هم شکستنِ سیارهی کوتوله مانند باز شدن در یک بطری کوکاکولا بود- فشار را آزاد کرد و این اُفت فشار همراه با دمای بالا به آزاد شدنِ این شارهی ابربحرانی انجامید.»
به گفتهی سالک، این مانند همان فرآیندیست که در آن، الماسهای معمولی در آزمایشگاه با گرم کردن گرافیت با گازهایی مانند هیدروژن و متان ساخته میشوند؛ و این نشان می دهد که با چند تغییر میشود به جای آن لونسدالیت تولید کرد.
پیشبینی میشود الماسهای ششضلعی بر پایهی ساختارشان حدود ۶۰ درصد سختتر از الماسهای معمولی باشند و اگر بشود آنها را به روش مصنوعی ساخت، این سختیِِ افزوده میتواند کاربردهای صنعتی مهمی داشته باشد. برای نمونه، میتوان از آنها برای ساخت تیغههای بسیار سخت ارهها و یا دیگر قطعههای ماشین بهره برد.
یافتههای این دانشمندان در هفتهنامهی مقالههای آکادمی علوم آمریکا منتشر شده.
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔴 تصویر:
نمای زیر میکروسکوپ الکترونی که الماسهای ششضلعی را در شهابسنگهای یافته شده در آفریقا نشان میدهد (بخش تیره نزدیک مرکز چارچوب)
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/lonsdaleite.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«مار درازی از پلاسما روی خورشید»
--------------------------------------
در این ماه، خورشید یکی از بلندترین رشتههای خود تا به امروز را به نمایش گذاشت.
درازای کامل این رشتهی درخشان که همچون ماری نزدیک مرکز تصویر تاب خورده میشود بیش از نصف شعاع خورشید برآورد شده- بیش از ۳۵۰ هزار کیلومتر.
یک رشتهی خورشیدی از گاز داغی تشکیل شده که میدان مغناطیسی خورشید آن را بالاتر از سطح شناور کرده؛ اگر این رشته روی لبهی خورشید و از پهلو دیده شود، به نام یک زبانهی خورشیدی شناخته میشود. در این تصویر، همزمان یک زبانهی متفاوت و کوچکتر هم بر لبهی خورشید دیده میشود.
این تصویر با رنگ زیف (کاذب) و واژگونه-رنگ است تا بتواند نه تنها رشته، بلکه فرش فامسپهر (کروموسفر) خورشید را نمایان کند.
لکهی روشن در بخش بالا، سمت راست تصویر یک لکهی خورشیدی تاریک، تقریبا هماندازهی زمین است.
رشتههای خورشیدی به طور معمول چند ساعت تا چند روز میپایند و سرانجام فروریخته و پلاسمای داغ را به خورشید برمیگردانند. ولی گاهی هم منفجر شده، و ذرات پلاسما را به درون سامانهی خورشیدی پرتاب میکنند که گاهی بخشی از آن به زمین رسیده و شفقهای قطبی میآفریند.
رشتهی درون این تصویر در اوایل سپتامبر پدیدار شد و تا حدود یک هفته بر سطح خورشید شناور ماند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220913.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
--------------------------------------
در این ماه، خورشید یکی از بلندترین رشتههای خود تا به امروز را به نمایش گذاشت.
درازای کامل این رشتهی درخشان که همچون ماری نزدیک مرکز تصویر تاب خورده میشود بیش از نصف شعاع خورشید برآورد شده- بیش از ۳۵۰ هزار کیلومتر.
یک رشتهی خورشیدی از گاز داغی تشکیل شده که میدان مغناطیسی خورشید آن را بالاتر از سطح شناور کرده؛ اگر این رشته روی لبهی خورشید و از پهلو دیده شود، به نام یک زبانهی خورشیدی شناخته میشود. در این تصویر، همزمان یک زبانهی متفاوت و کوچکتر هم بر لبهی خورشید دیده میشود.
این تصویر با رنگ زیف (کاذب) و واژگونه-رنگ است تا بتواند نه تنها رشته، بلکه فرش فامسپهر (کروموسفر) خورشید را نمایان کند.
لکهی روشن در بخش بالا، سمت راست تصویر یک لکهی خورشیدی تاریک، تقریبا هماندازهی زمین است.
رشتههای خورشیدی به طور معمول چند ساعت تا چند روز میپایند و سرانجام فروریخته و پلاسمای داغ را به خورشید برمیگردانند. ولی گاهی هم منفجر شده، و ذرات پلاسما را به درون سامانهی خورشیدی پرتاب میکنند که گاهی بخشی از آن به زمین رسیده و شفقهای قطبی میآفریند.
رشتهی درون این تصویر در اوایل سپتامبر پدیدار شد و تا حدود یک هفته بر سطح خورشید شناور ماند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220913.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«موجهای یک چلپاسه آسمانی»
-----------------------------------
این یکی از بزرگترین سحابیهای آسمانست- ولی چرا چندان شناخته شده نیست؟
این سحابی گسیلشی که چلپاسهی بزرگ نام دارد و اندازهی زاویهایش با کهکشان زن در زنجیر (آندرومدا) برابری می کند را میتوان در صورت فلکی چلپاسه پیدا کرد.
سحابی چلپاسهی بزرگ بسیار کمنور است و از همین رو دیدنش با یک دوربین دوچشمی میدان-گسترده دشوار است، ولی معمولا با یک تلسکوپ بزرگ هم به دشواری دیده میشود زیرا اندازهی زاویهای بسیار بزرگی دارد و حدود ۳ درجه را در بر میگیرد.
بهترین راه برای برای دیدن و لذت برن از ژرفا، گستردگی، موجها و زیبایی این سحابی که به نام شارپلس ۱۲۶ (اساچ۲-۱۲۶) هم ردهبندی شده، به کار بردن دوربینی با نوردهی بلندمدت است.
این تصویر یکی از این نوردهیهای پیوندی است که با۱۰ ساعت کار در پنج رنگ گوناگون و بیش از شش شب در ژوئن و ژوییهی گذشته از رصدخانهی اخترشناسی آیسی در اسپانیا گرفته شده.
گازهای هیدروژن درون سحابی چلپاسهی بزرگ به رنگ سرخ میدرخشند زیرا از نور ستارهی درخشان "۱۰ چلپاسه" که یکی از ستارگان درخشان آبیفام درست بالای مرکز این سحابی سرخ است برانگیخته شدهاند.
این سحابی و همهی این ستارگان حدود ۱۲۰۰ سال نوری از زمین دورند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220914.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
-----------------------------------
این یکی از بزرگترین سحابیهای آسمانست- ولی چرا چندان شناخته شده نیست؟
این سحابی گسیلشی که چلپاسهی بزرگ نام دارد و اندازهی زاویهایش با کهکشان زن در زنجیر (آندرومدا) برابری می کند را میتوان در صورت فلکی چلپاسه پیدا کرد.
سحابی چلپاسهی بزرگ بسیار کمنور است و از همین رو دیدنش با یک دوربین دوچشمی میدان-گسترده دشوار است، ولی معمولا با یک تلسکوپ بزرگ هم به دشواری دیده میشود زیرا اندازهی زاویهای بسیار بزرگی دارد و حدود ۳ درجه را در بر میگیرد.
بهترین راه برای برای دیدن و لذت برن از ژرفا، گستردگی، موجها و زیبایی این سحابی که به نام شارپلس ۱۲۶ (اساچ۲-۱۲۶) هم ردهبندی شده، به کار بردن دوربینی با نوردهی بلندمدت است.
این تصویر یکی از این نوردهیهای پیوندی است که با۱۰ ساعت کار در پنج رنگ گوناگون و بیش از شش شب در ژوئن و ژوییهی گذشته از رصدخانهی اخترشناسی آیسی در اسپانیا گرفته شده.
گازهای هیدروژن درون سحابی چلپاسهی بزرگ به رنگ سرخ میدرخشند زیرا از نور ستارهی درخشان "۱۰ چلپاسه" که یکی از ستارگان درخشان آبیفام درست بالای مرکز این سحابی سرخ است برانگیخته شدهاند.
این سحابی و همهی این ستارگان حدود ۱۲۰۰ سال نوری از زمین دورند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220914.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«ابطلجوزا حدود ۲۰۰۰ سال پیش رنگ خود را تغییر داد»
-----------------------------------------------------------
یک گروه از اخترشناسان دانشگاه ینا و جاهای دیگر به بررسی یادداشتها و پیشینههای پیشا-تلسکوپیِ رنگِ ستارگان از اروپا، مدیترانه، آسیای باختری (خاور نزدیک) و آسیای خاوری و همچنین نخستین بومیان در سرتاسر جهان پرداختهاند تا ستارگانی را بیابند که در هزارهی گذشته تغییر رنگ چشمگیر داشتهاند. دستاورد اصلیِ بررسی آنها اینست که ستارهی شبانشانه (ابطالجوزا یا آلفا شکارچی- یک ابرغول سرخ در فاصلهی ۶۵۰ سال نوری زمین) به رنگی بسیار متفاوت با امروز ثبت شده بوده.
رالف نوهاوزر، استاد دانشگاه ینا میگوید: «مشاهدات تاریخی آگاهیهای ارزشمندی در بسیاری از زمینههای اخترشناسی به ما میدهند. برای نمونه میتوان از بازسازی فعالیت گذشتهی خورشید با لکهها و شفقها، تعیین مدار دنبالهدارها و یا بررسی ابرنواخترها در کهکشان راه شیری نام برد.»
این استاد و همکارانش میافزایند: «ما یادداشتهای پیشا-تلسکوپیِ ستارگان با روشهای تاریخی-انتقادی را به عنوان آزمون تازهای از مدلهای تکاملی نظری و همچنین محدود کردنِ بهترِ جرم، سن و حالت فرگشتی ابرغولها در نظر میگیریم. هدف ما این بود که نشان دهیم دو هزاره پیش از این، ابطالجوزا به رنگی متفاوت (غیر سرخِ) چشمگیری نسبت به ستارهی کژدمدل (قلب عقرب) که همیشه سرخفام دیده میشد گزارش شده بوده، هرچند که امروزه هر دو تقریبا به یک رنگ سرخ هستند.»
به گفتهی این گروه، سیما چیان، ستارهشناس دربار چین، حدود ۱۰۰ سال پیش از میلاد دربارهی رنگهای ستارگان نوشت: «سفید مانند شباهنگ است، سرخ مانند کژدمدل است، زرد مانند ابطالجوزا است، آبی مانند ناجذ (گاما شکارچی) است.»
نوهاوزر میگوید: «از روی این ویژگیها می توان نتیجه گرفت که ابطالجوزا در آن زمان به رنگی میان شباهنگ و ناجذِ آبی/سفید و کژدمدلِ سرخ بوده. به طور جداگانه، پژوهشگر رومی هیگینوس هم حدود ۱۰۰ سال بعد توضیح داد که رنگ ابطلجوزا مانند سیارهی زرد-نارنجیِ کیوان (زحل) بوده- بنابراین میتوان رنگ پیشین ابطالجوزا را با دقتی از این هم بیشتر تعیین کرد.»
وی میافزاید: «نویسندگان روزگار باستان مانند بطلمیوس، نشانههای بیشتری در این باره به ما میهند که در آن زمان، ابطالجوزا در گروه ستارگان درخشان سرخفامی مانند کژدمدل در صورت فلکی کژدم و پسرََونده (دبران) در صورت فلکی گاو نبوده است. نام یونانی کژدمدل به معنای "مانند بهرام" در رنگ است، در واقع از هزاران سال پیش سرخرنگ گزارش شده و در فرهنگهای سراسر جهان با سیارهی بهرام (مریخ) مقایسه شده است.»
«از گفتههای ستارشناس دانمارکی، تیکو براهه میتوان نتیجه گرفت که در سدهی ۱۶ میلادی، ابطالجوزا سرختر از دبران بوده. امروزه، ابطالجوزا را در رنگ و درخشش میتوان با کژدمدل همسنجید.»
نوهاوزر میگوید: «نگاه به گذشته انگیزههایی نیرومند و نتایجی مهم به ما میدهد. بسیاری از مشکلهای اخترفیزیکی هست که بدون مشاهدات تاریخی به ندرت میتوان آنها را حل کرد. این اقعیت که ابطالجوزا در دو هزارهی گذشته رنگش از زرد-نارنجی به سرخ تغییر کرده، به همراه برآوردهای نظری به دانشمندان میگوید که جرم این ستاره حدود ۱۴ جرم خورشیدی است.»
نوهاوزر میگوید: «ابطالجوزا اکنون ۱۴ میلیون ساله است و گامهای پایانی فرگشت خود را میگذراند. تا حدود ۱.۵ میلیون سال دیگر، این ستاره سرانجام در انفجاری ابرنواختر منفجر خواهد شد.»
این دانشمندان یافتههای خود را در ماهنانهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر کرده است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Betelgeuse.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
-----------------------------------------------------------
یک گروه از اخترشناسان دانشگاه ینا و جاهای دیگر به بررسی یادداشتها و پیشینههای پیشا-تلسکوپیِ رنگِ ستارگان از اروپا، مدیترانه، آسیای باختری (خاور نزدیک) و آسیای خاوری و همچنین نخستین بومیان در سرتاسر جهان پرداختهاند تا ستارگانی را بیابند که در هزارهی گذشته تغییر رنگ چشمگیر داشتهاند. دستاورد اصلیِ بررسی آنها اینست که ستارهی شبانشانه (ابطالجوزا یا آلفا شکارچی- یک ابرغول سرخ در فاصلهی ۶۵۰ سال نوری زمین) به رنگی بسیار متفاوت با امروز ثبت شده بوده.
رالف نوهاوزر، استاد دانشگاه ینا میگوید: «مشاهدات تاریخی آگاهیهای ارزشمندی در بسیاری از زمینههای اخترشناسی به ما میدهند. برای نمونه میتوان از بازسازی فعالیت گذشتهی خورشید با لکهها و شفقها، تعیین مدار دنبالهدارها و یا بررسی ابرنواخترها در کهکشان راه شیری نام برد.»
این استاد و همکارانش میافزایند: «ما یادداشتهای پیشا-تلسکوپیِ ستارگان با روشهای تاریخی-انتقادی را به عنوان آزمون تازهای از مدلهای تکاملی نظری و همچنین محدود کردنِ بهترِ جرم، سن و حالت فرگشتی ابرغولها در نظر میگیریم. هدف ما این بود که نشان دهیم دو هزاره پیش از این، ابطالجوزا به رنگی متفاوت (غیر سرخِ) چشمگیری نسبت به ستارهی کژدمدل (قلب عقرب) که همیشه سرخفام دیده میشد گزارش شده بوده، هرچند که امروزه هر دو تقریبا به یک رنگ سرخ هستند.»
به گفتهی این گروه، سیما چیان، ستارهشناس دربار چین، حدود ۱۰۰ سال پیش از میلاد دربارهی رنگهای ستارگان نوشت: «سفید مانند شباهنگ است، سرخ مانند کژدمدل است، زرد مانند ابطالجوزا است، آبی مانند ناجذ (گاما شکارچی) است.»
نوهاوزر میگوید: «از روی این ویژگیها می توان نتیجه گرفت که ابطالجوزا در آن زمان به رنگی میان شباهنگ و ناجذِ آبی/سفید و کژدمدلِ سرخ بوده. به طور جداگانه، پژوهشگر رومی هیگینوس هم حدود ۱۰۰ سال بعد توضیح داد که رنگ ابطلجوزا مانند سیارهی زرد-نارنجیِ کیوان (زحل) بوده- بنابراین میتوان رنگ پیشین ابطالجوزا را با دقتی از این هم بیشتر تعیین کرد.»
وی میافزاید: «نویسندگان روزگار باستان مانند بطلمیوس، نشانههای بیشتری در این باره به ما میهند که در آن زمان، ابطالجوزا در گروه ستارگان درخشان سرخفامی مانند کژدمدل در صورت فلکی کژدم و پسرََونده (دبران) در صورت فلکی گاو نبوده است. نام یونانی کژدمدل به معنای "مانند بهرام" در رنگ است، در واقع از هزاران سال پیش سرخرنگ گزارش شده و در فرهنگهای سراسر جهان با سیارهی بهرام (مریخ) مقایسه شده است.»
«از گفتههای ستارشناس دانمارکی، تیکو براهه میتوان نتیجه گرفت که در سدهی ۱۶ میلادی، ابطالجوزا سرختر از دبران بوده. امروزه، ابطالجوزا را در رنگ و درخشش میتوان با کژدمدل همسنجید.»
نوهاوزر میگوید: «نگاه به گذشته انگیزههایی نیرومند و نتایجی مهم به ما میدهد. بسیاری از مشکلهای اخترفیزیکی هست که بدون مشاهدات تاریخی به ندرت میتوان آنها را حل کرد. این اقعیت که ابطالجوزا در دو هزارهی گذشته رنگش از زرد-نارنجی به سرخ تغییر کرده، به همراه برآوردهای نظری به دانشمندان میگوید که جرم این ستاره حدود ۱۴ جرم خورشیدی است.»
نوهاوزر میگوید: «ابطالجوزا اکنون ۱۴ میلیون ساله است و گامهای پایانی فرگشت خود را میگذراند. تا حدود ۱.۵ میلیون سال دیگر، این ستاره سرانجام در انفجاری ابرنواختر منفجر خواهد شد.»
این دانشمندان یافتههای خود را در ماهنانهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر کرده است.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Betelgeuse.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«ماه سرخ خرمن»
-------------------
در فرهنگ [بخشی از] مردمان نیمکرهی شمالی، واپسین ماه کاملِ تابستان که نزدیکترین ماه کامل به هموگان پاییزی (اعتدال پاییزی) است و جشنوارهها و داستانها و ترانههای ویژهی بسیاری برای آن پدید آمده، به نام "ماه خرمن" (یا ماه درو، ماه برداشت محصول، Harvest Moon) شناخته میشود.
در این چشمانداز تلهفوتو که در ۹ سپتامبر گرفته شده، همین ماه را با رنگی که بازتابندهی رنگهای گرم غروب است به هنگام برخاستن از افق شهرک تاریخی کاستیلیونه دی سیچیلیا میبینیم.
از دید و بر پایهی باورهای مردمی، "ماه خرمن یا درو" نام بجاییست زیرا با وجود کاهش ساعتهای روشنایی روز و به پایان نزدیک شدنِ فصل رویش، کشاورزان میتوانستند زیر پرتوی تابناک قرص ماه پُر، از شام تا بام به درو و برداشت محصول خود بپردازند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220915.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
-------------------
در فرهنگ [بخشی از] مردمان نیمکرهی شمالی، واپسین ماه کاملِ تابستان که نزدیکترین ماه کامل به هموگان پاییزی (اعتدال پاییزی) است و جشنوارهها و داستانها و ترانههای ویژهی بسیاری برای آن پدید آمده، به نام "ماه خرمن" (یا ماه درو، ماه برداشت محصول، Harvest Moon) شناخته میشود.
در این چشمانداز تلهفوتو که در ۹ سپتامبر گرفته شده، همین ماه را با رنگی که بازتابندهی رنگهای گرم غروب است به هنگام برخاستن از افق شهرک تاریخی کاستیلیونه دی سیچیلیا میبینیم.
از دید و بر پایهی باورهای مردمی، "ماه خرمن یا درو" نام بجاییست زیرا با وجود کاهش ساعتهای روشنایی روز و به پایان نزدیک شدنِ فصل رویش، کشاورزان میتوانستند زیر پرتوی تابناک قرص ماه پُر، از شام تا بام به درو و برداشت محصول خود بپردازند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220915.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«پرسهویرنس در دلتای بیگانه»
---------------------------------
این تصویر موزاییکی از پیوند نماهایی پدید آمده که خودروی پرسهویرنس در روز ۴ اوت ۲۰۲۲ با دوربین مستکم-زی خود گرفته بود.
در آن هنگام، این خودرو سرگرم کاوش دلتای بادبزنی-شکلِ رودی بود که میلیاردها سال پیش به درون دهانهی جیزرو میریخت.
سنگهای تهنشستی (رسوبی) حفظ شده در دلتای جیزرو به عنوان یکی از بهترین جاهای سیارهی بهرام برای جستجوی نشانههای احتمالی زندگی میکروبی باستانی در نظر گرفته شدهاند.
جایگاههایی که این خودرو به تازگی نمونه برداری کرده، به نامهای پشتهی وایلدکت (Wildcat) و پشتهی اسکینر (Skinner)، در دو بخشِ پایین-سمت چپ و بالا-سمت راست چارچوب دیده میشوند.
نمونههایی که از این دو جایگاه برداشته شده در لولههایی فرا-پاکیزه مهروموم شدهاند و سرانجام در ماموریتهای آینده به زمین آورده خواهند شد.
کاوشهای روباتیک دامنهدار سیارهی سرخ در ۲۵ سال گذشته که از ماموریت "پثفایندر" (رهیاب بهرام) و "مارس گلوبال سرویور" (پیمایشگر سراسری بهرام) در ۱۹۹۷ آغاز شده، دربردارندهی مدارگردها، سطحنشینها (فرودگرها)، خودروها و یک بالگرد از سیارهی زمین بودهاند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220917.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
---------------------------------
این تصویر موزاییکی از پیوند نماهایی پدید آمده که خودروی پرسهویرنس در روز ۴ اوت ۲۰۲۲ با دوربین مستکم-زی خود گرفته بود.
در آن هنگام، این خودرو سرگرم کاوش دلتای بادبزنی-شکلِ رودی بود که میلیاردها سال پیش به درون دهانهی جیزرو میریخت.
سنگهای تهنشستی (رسوبی) حفظ شده در دلتای جیزرو به عنوان یکی از بهترین جاهای سیارهی بهرام برای جستجوی نشانههای احتمالی زندگی میکروبی باستانی در نظر گرفته شدهاند.
جایگاههایی که این خودرو به تازگی نمونه برداری کرده، به نامهای پشتهی وایلدکت (Wildcat) و پشتهی اسکینر (Skinner)، در دو بخشِ پایین-سمت چپ و بالا-سمت راست چارچوب دیده میشوند.
نمونههایی که از این دو جایگاه برداشته شده در لولههایی فرا-پاکیزه مهروموم شدهاند و سرانجام در ماموریتهای آینده به زمین آورده خواهند شد.
کاوشهای روباتیک دامنهدار سیارهی سرخ در ۲۵ سال گذشته که از ماموریت "پثفایندر" (رهیاب بهرام) و "مارس گلوبال سرویور" (پیمایشگر سراسری بهرام) در ۱۹۹۷ آغاز شده، دربردارندهی مدارگردها، سطحنشینها (فرودگرها)، خودروها و یک بالگرد از سیارهی زمین بودهاند.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/ap220917.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
«حلقههای کیوان و کجی محور این سیاره میتوانند دستاورد نابودی یک "ماه" باشند»
--------------------------------------------------------
ریشه و خاستگاه حلقههای کیوان (زحل)، کجی نامعمول محور این سیاره و همچنین پیوند شگفتانگیز میان آن با نپتون سالهاست که برای دانشمندان رازهایی بودهاند، رازهایی که شاید پاسخ همگیشان در یک چیز باشد: "نابودی یک ماه".
کیوان شاید هم کجیِ (انحرافِ) محورش و هم حلقههایش را از یک ماه (قمر) که از هم پاشیده بوده به دست آورده باشد. شبیهسازیهایی که با بهره از دادههای فضاپیمای کاسینی انجام شده نشان میدهند ماه دیگری که میان تیتان و یاپتوس بوده و ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش از هم پاشیده، میتواند گره از هر دوی این رازهای دیرپا بگشاید.
محور چرخش کیوان حدود ۲۷ درجه نسبت به صفحهی مداریاش کج است و این کجی در پدیدهای به نام "حرکت پیشایان" (حرکت تقدیمی)، با گذشت زمان اندکی تغییر میکند [مانند فرفرهای چوبی که روی میز، در چرخش خود میلنگد]، آن هم با نرخی که تقریبا درست مهماندازهی نرخ پیشایندگی مدار نپتون است، از همین رو اخترشناسان بر این گمانند که این دو میتوانند با هم جفت شده باشند، پدیدهای به نام بازآوایی (رزونانس، تشدید). اگر چنین باشد، این امکان هست که حرکت تیتان (بزرگترین ماه کیوان) در ترکیب با این بازآوایی، توانسته باشد کیوان را رو به پهلویش بکشاند [محورش را کج کند].
با این همه، هنگامی که جک ویزدم از بنیاد فناوری ماساچوست و همکارانش دادههای کاسینی را بررسی کردند دریافتند که کیوان به سختی (تنها اندک ناچیزی) بیرون از این بازآوایی است، که میتواند نشانگر این باشد که کیوان در زمانی به نسبت تازه از این بازآوایی بیرون رانده شده است. آنها همچنین پی بردند که اگر کیوان در گذشته در این بازآوایی بوده، بر پایهی حرکت تیتان، میبایست تاکنون به کجی مداری ۳۶ درجه رسیده باشد.
آنها ادعا میکنند یافتههایشان را میتوان با یک ماهِ اضافی توضیح داد، ماهی که زمانی به گرد سیاره میچرخیده و سپس نابود شده یا از سامانهی کیوان به بیرون پرتاب شده بوده و کیوان را با خشونت از بازآوایی بیرون رانده و دوباره آن را به سمت قائم رانده بوده [کچیِ آن را کم کرده بوده]. مریم المعتمد از دانشگاه کورنل در نیویورک که در این پژوهش شرکت نداشت میگوید: «هنگامی که چنین رویدادی را دارید، کل سامانه میتواند کیوان را تکان داده و به سمت بالا ببرد.»
اگر آن ماه اضافی از هم پاشیده بوده، آوارهای به جا ماندهاش میتوانستهاند بعدها تبدیل به حلقههای کیوان شده باشد، چیزی که پژوهشگران را بر آن اشت تا نام آن ماهِ نابودشده را "کریسالیس" (به معنای شفیره، کرمینه) بنامند، برگرفته از پیکرهای که یک کرم پیلهساز برای دگردیسی به یک پروانه پیدا میکند. ویزدم میگوید: «این پروانه زمان درازی را در این حالتِ کرمینه (کریسالیس) میخوابد و سپس خود را آشکار میکند و بالهایش را میگشاید. به همین گونه، این هم یک ماه کوچکِ ساخته شده از یخ بود و سپس هنگامی که از هم پاشید، حلقهها ناگهان پدیدار شدند.»
اگر این رویداد در زمانی میان ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش رخ داده باشد، میتواند کجیِ امروز محور کیوان، نزدیکی آن به بازآوایی با نپتون و ریشهی حلقههای آن را توضیح دهد، همگی را با یک رویداد. هنگامی که پژوهشگران ۳۹۰ شبیهسازی از سامانهی کیوان با کریسالیس را انجام دادند، ۱۷ تای آنها تقریبا با سامانهای که امروز میبینیم، حلقهها و همه چیز همخوانی داشتند.
المعتمد میگوید هر چقدر این راه حل ظریف و برازنده به نظر میرسد، اثباتش هم دشوار است: «اعتباربخشی به یک رویدادِ بعید دشوار است، و ما اینجا دو رویداد بعید داریم که باید همزمان هم رخ داده باشند. ولی فیزیک اشتباه نمیکند- شبیهسازیها احتمالی اندک را نشان میدهند، ولی این احتمال [با وجود اندک بودن] چشمپوشیپذیر نیست.» شاید برای این که مطمئن شویم کریسالیس وجود داشته یا نه به فضاپیمای دیگر نیاز داشته باشیم که در مداری بیاندازه نزدیک به گرد کیوان بگردد و بتواند رصدهایی دقیق انجام دهد.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی ساینس منتشر شده.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Chrysalis.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky
--------------------------------------------------------
ریشه و خاستگاه حلقههای کیوان (زحل)، کجی نامعمول محور این سیاره و همچنین پیوند شگفتانگیز میان آن با نپتون سالهاست که برای دانشمندان رازهایی بودهاند، رازهایی که شاید پاسخ همگیشان در یک چیز باشد: "نابودی یک ماه".
کیوان شاید هم کجیِ (انحرافِ) محورش و هم حلقههایش را از یک ماه (قمر) که از هم پاشیده بوده به دست آورده باشد. شبیهسازیهایی که با بهره از دادههای فضاپیمای کاسینی انجام شده نشان میدهند ماه دیگری که میان تیتان و یاپتوس بوده و ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش از هم پاشیده، میتواند گره از هر دوی این رازهای دیرپا بگشاید.
محور چرخش کیوان حدود ۲۷ درجه نسبت به صفحهی مداریاش کج است و این کجی در پدیدهای به نام "حرکت پیشایان" (حرکت تقدیمی)، با گذشت زمان اندکی تغییر میکند [مانند فرفرهای چوبی که روی میز، در چرخش خود میلنگد]، آن هم با نرخی که تقریبا درست مهماندازهی نرخ پیشایندگی مدار نپتون است، از همین رو اخترشناسان بر این گمانند که این دو میتوانند با هم جفت شده باشند، پدیدهای به نام بازآوایی (رزونانس، تشدید). اگر چنین باشد، این امکان هست که حرکت تیتان (بزرگترین ماه کیوان) در ترکیب با این بازآوایی، توانسته باشد کیوان را رو به پهلویش بکشاند [محورش را کج کند].
با این همه، هنگامی که جک ویزدم از بنیاد فناوری ماساچوست و همکارانش دادههای کاسینی را بررسی کردند دریافتند که کیوان به سختی (تنها اندک ناچیزی) بیرون از این بازآوایی است، که میتواند نشانگر این باشد که کیوان در زمانی به نسبت تازه از این بازآوایی بیرون رانده شده است. آنها همچنین پی بردند که اگر کیوان در گذشته در این بازآوایی بوده، بر پایهی حرکت تیتان، میبایست تاکنون به کجی مداری ۳۶ درجه رسیده باشد.
آنها ادعا میکنند یافتههایشان را میتوان با یک ماهِ اضافی توضیح داد، ماهی که زمانی به گرد سیاره میچرخیده و سپس نابود شده یا از سامانهی کیوان به بیرون پرتاب شده بوده و کیوان را با خشونت از بازآوایی بیرون رانده و دوباره آن را به سمت قائم رانده بوده [کچیِ آن را کم کرده بوده]. مریم المعتمد از دانشگاه کورنل در نیویورک که در این پژوهش شرکت نداشت میگوید: «هنگامی که چنین رویدادی را دارید، کل سامانه میتواند کیوان را تکان داده و به سمت بالا ببرد.»
اگر آن ماه اضافی از هم پاشیده بوده، آوارهای به جا ماندهاش میتوانستهاند بعدها تبدیل به حلقههای کیوان شده باشد، چیزی که پژوهشگران را بر آن اشت تا نام آن ماهِ نابودشده را "کریسالیس" (به معنای شفیره، کرمینه) بنامند، برگرفته از پیکرهای که یک کرم پیلهساز برای دگردیسی به یک پروانه پیدا میکند. ویزدم میگوید: «این پروانه زمان درازی را در این حالتِ کرمینه (کریسالیس) میخوابد و سپس خود را آشکار میکند و بالهایش را میگشاید. به همین گونه، این هم یک ماه کوچکِ ساخته شده از یخ بود و سپس هنگامی که از هم پاشید، حلقهها ناگهان پدیدار شدند.»
اگر این رویداد در زمانی میان ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش رخ داده باشد، میتواند کجیِ امروز محور کیوان، نزدیکی آن به بازآوایی با نپتون و ریشهی حلقههای آن را توضیح دهد، همگی را با یک رویداد. هنگامی که پژوهشگران ۳۹۰ شبیهسازی از سامانهی کیوان با کریسالیس را انجام دادند، ۱۷ تای آنها تقریبا با سامانهای که امروز میبینیم، حلقهها و همه چیز همخوانی داشتند.
المعتمد میگوید هر چقدر این راه حل ظریف و برازنده به نظر میرسد، اثباتش هم دشوار است: «اعتباربخشی به یک رویدادِ بعید دشوار است، و ما اینجا دو رویداد بعید داریم که باید همزمان هم رخ داده باشند. ولی فیزیک اشتباه نمیکند- شبیهسازیها احتمالی اندک را نشان میدهند، ولی این احتمال [با وجود اندک بودن] چشمپوشیپذیر نیست.» شاید برای این که مطمئن شویم کریسالیس وجود داشته یا نه به فضاپیمای دیگر نیاز داشته باشیم که در مداری بیاندازه نزدیک به گرد کیوان بگردد و بتواند رصدهایی دقیق انجام دهد.
یافتههای این دانشمندان در نشریهی ساینس منتشر شده.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2022/09/Chrysalis.html
---------------------------------------------------
تلگرام، توییتر و فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
facebook.com/1star7sky