«شکارچی فروسرخ»
--------------------
شمار کمی از چشماندازهای کیهانی تخیل انسان را مانند سحابی شکارچی -یک پرورشگاه غولپیکر ستارهای در فاصلهی حدود ۱۵۰۰ سال نوری- برمیانگیزند.
این تصویر فروسرخ که ناحیهای به پهنای ۵۰ سال نوری را میپوشاند از تلسکوپ فضایی اسپیتزر به دست آمده و دادههایی را در بر دارد که به هدف بررسی و دیدبانیِ درخششِ ستارگان جوان در این سحابی گردآوری شده بودند. بسیاری از این ستارگان نوزاد هنوز با قرصهای غباری سیارهزایی در بر گرفته شدهاند.
بسیاری از ستارگان جوان شکارچی تنها حدود ۱ میلیون سال سن دارند؛ این سن کم را با سن خورشید خودمان که ۴.۶ "میلیارد" سال از تولدش میگذرد بسنجید. داغترین ستارگان این منطقه در خوشهی ذوزنقه جای دارند، درخشانترین خوشه نزدیک مرکز چارچوب.
فضاپیمای فروسرخ اسپیتزر یا اسپایتزر که در ۲۵ اوت ۲۰۰۳ راهی مداری به گرد خورشید شده بود، در ۱۵ می ۲۰۰۹ هلیوم مایع خنککنندهاش به پایان رسید ولی ماموریتش پایان نیافت. این تلسکوپ بر پایهی برنامه، تا ۳۰ ژانویهی ۲۰۲۰ به کار خود ادامه خواهد داد.
این تصویرِ رنگ زیف (رنگ کاذب) در سال ۲۰۱۰ گرفته شده بود و از دو کانالِ فروسرخ اسپیتزر که هنوز در دماهای بالا کار میکردند به دست آمده.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/08/ap190831.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------
شمار کمی از چشماندازهای کیهانی تخیل انسان را مانند سحابی شکارچی -یک پرورشگاه غولپیکر ستارهای در فاصلهی حدود ۱۵۰۰ سال نوری- برمیانگیزند.
این تصویر فروسرخ که ناحیهای به پهنای ۵۰ سال نوری را میپوشاند از تلسکوپ فضایی اسپیتزر به دست آمده و دادههایی را در بر دارد که به هدف بررسی و دیدبانیِ درخششِ ستارگان جوان در این سحابی گردآوری شده بودند. بسیاری از این ستارگان نوزاد هنوز با قرصهای غباری سیارهزایی در بر گرفته شدهاند.
بسیاری از ستارگان جوان شکارچی تنها حدود ۱ میلیون سال سن دارند؛ این سن کم را با سن خورشید خودمان که ۴.۶ "میلیارد" سال از تولدش میگذرد بسنجید. داغترین ستارگان این منطقه در خوشهی ذوزنقه جای دارند، درخشانترین خوشه نزدیک مرکز چارچوب.
فضاپیمای فروسرخ اسپیتزر یا اسپایتزر که در ۲۵ اوت ۲۰۰۳ راهی مداری به گرد خورشید شده بود، در ۱۵ می ۲۰۰۹ هلیوم مایع خنککنندهاش به پایان رسید ولی ماموریتش پایان نیافت. این تلسکوپ بر پایهی برنامه، تا ۳۰ ژانویهی ۲۰۲۰ به کار خود ادامه خواهد داد.
این تصویرِ رنگ زیف (رنگ کاذب) در سال ۲۰۱۰ گرفته شده بود و از دو کانالِ فروسرخ اسپیتزر که هنوز در دماهای بالا کار میکردند به دست آمده.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/08/ap190831.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
سه هفته بیشتر به هموگان یا اعتدال پاییزی در نیمکرهی شمالی نمانده. این یک معنی دارد: میدان مغناطیسی زمین دارد شکاف بر میدارد. پژوهشگران مدتهاست که میدانند در چند هفتهی پیرامون اعتدالهای فصلی شکافهایی در مغناطکرهی زمین پدید میآید. باد خورشیدی از درون این شکافها وارد جو زمین میشود و نمایشی از شفقهای قطبی پدید میآورد.
در روز ۲۶ اوت هم یک چنین چیزی رخ داد و شفقهایی پدید آورد. این شفق رنگین در آن روز از جنوب ساسکاچوان گرفته شده. آلن دایر، عکاس این تصویر میگوید: «بسیار خوشعکس بود. با چشم نامسلح پراکنده و کمرنگ دیده میشد ولی دوربین من بدون هیچ مشکلی رنگهایش را ثبت کرد.» شفقهایی از این دست به نام "شفقهای ژرفای آسمان" شناخته میشوند، زیرا برای کامل دیدنشان به کمی نوردهی با دوربین نیاز است.
پدیدهی شکافته شدن سپر مغناطیسی زمین به نام "اثر راسل-مکفرون" نشناخته میشود. اینجا دربارهاش بیشتر بخوانید:
🔴کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/4285
🔴وبلاگ یک ستاره در هفت آسمان:
http://www.1star7sky.com/2018/09/EquinoxCracks.html
@onestar_in_sevenskies
در روز ۲۶ اوت هم یک چنین چیزی رخ داد و شفقهایی پدید آورد. این شفق رنگین در آن روز از جنوب ساسکاچوان گرفته شده. آلن دایر، عکاس این تصویر میگوید: «بسیار خوشعکس بود. با چشم نامسلح پراکنده و کمرنگ دیده میشد ولی دوربین من بدون هیچ مشکلی رنگهایش را ثبت کرد.» شفقهایی از این دست به نام "شفقهای ژرفای آسمان" شناخته میشوند، زیرا برای کامل دیدنشان به کمی نوردهی با دوربین نیاز است.
پدیدهی شکافته شدن سپر مغناطیسی زمین به نام "اثر راسل-مکفرون" نشناخته میشود. اینجا دربارهاش بیشتر بخوانید:
🔴کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/4285
🔴وبلاگ یک ستاره در هفت آسمان:
http://www.1star7sky.com/2018/09/EquinoxCracks.html
@onestar_in_sevenskies
«خواهران پروین غرق در غبار»
--------------------------------
آیا تاکنون خوشهی ستارگان پروین را دیدهاید؟
حتی اگر آن را دیده باشید، احتمالا تا این اندازه پرگرد و غبار ندیدهاید.
ستارگان پرنور خوشهی پروین که شاید نامدارترین خوشهی ستارهای در آسمان سیارهی زمین باشد را بدون هیچ ابزاری، حتی در دل آسمانِ آلوده به نورِ یک شهر نیز میتوان دید. ولی اگر از جایی تاریک و با نوردهی بلند عکسی از آن گرفته شود، ابر گرد و غباری که ستارگانش را در بر گرفته نیز به خوبی آشکار خواهد شد (این عکس از بابک تفرشی را ببینید).
نمایی که اینجا میبینید با یک نوردهیِ بیش از ۱۲ ساعته گرفته شده و گسترهای از آسمان به پهنای چند برابر قرص کامل ماه را میپوشاند.
خوشهی پروین که با نامهای هفت خواهران و ام۴۵ نیز شناخته میشود [همچنین با نام "عِقد ثریا" در ادبیات کلاسیک فارسی-م]، حدود ۴۰۰ سال نوری از زمین دور است و در صورت فلکی گاو (ثور) دیده میشود.
دربارهی خوشهی پروین افسانهای با برداشت امروزی هست که میگوید از زمان نامگذاری آن، یکی از درخشانترین ستارگانش کمنور و ناپدید شده و از همین رو تنها شش ستارهی آن را میتوان با چشم نامسلح دید. ولی واقعیت اینست که شماری از ستارگان این خوشه که عملا دیده میشوند، بسته به تاریکی آسمان پیرامون و نیز وضوح و پاکیزگی چشمانداز بیننده، میتواند از هفت تا بیشتر یا کمتر باشد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190901.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------
آیا تاکنون خوشهی ستارگان پروین را دیدهاید؟
حتی اگر آن را دیده باشید، احتمالا تا این اندازه پرگرد و غبار ندیدهاید.
ستارگان پرنور خوشهی پروین که شاید نامدارترین خوشهی ستارهای در آسمان سیارهی زمین باشد را بدون هیچ ابزاری، حتی در دل آسمانِ آلوده به نورِ یک شهر نیز میتوان دید. ولی اگر از جایی تاریک و با نوردهی بلند عکسی از آن گرفته شود، ابر گرد و غباری که ستارگانش را در بر گرفته نیز به خوبی آشکار خواهد شد (این عکس از بابک تفرشی را ببینید).
نمایی که اینجا میبینید با یک نوردهیِ بیش از ۱۲ ساعته گرفته شده و گسترهای از آسمان به پهنای چند برابر قرص کامل ماه را میپوشاند.
خوشهی پروین که با نامهای هفت خواهران و ام۴۵ نیز شناخته میشود [همچنین با نام "عِقد ثریا" در ادبیات کلاسیک فارسی-م]، حدود ۴۰۰ سال نوری از زمین دور است و در صورت فلکی گاو (ثور) دیده میشود.
دربارهی خوشهی پروین افسانهای با برداشت امروزی هست که میگوید از زمان نامگذاری آن، یکی از درخشانترین ستارگانش کمنور و ناپدید شده و از همین رو تنها شش ستارهی آن را میتوان با چشم نامسلح دید. ولی واقعیت اینست که شماری از ستارگان این خوشه که عملا دیده میشوند، بسته به تاریکی آسمان پیرامون و نیز وضوح و پاکیزگی چشمانداز بیننده، میتواند از هفت تا بیشتر یا کمتر باشد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190901.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
عکسی که بابک تفرشی در سال ۲۰۰۹ از نمچه بازار نپال گرفت، و خوشهی پروین را با گرد و غبارش در آسمان نشان میدهد.
ستیغ روشن از مهتابِ اورست هم در دوردست خودنمایی میکند.
@onestar_in_sevenskies
ستیغ روشن از مهتابِ اورست هم در دوردست خودنمایی میکند.
@onestar_in_sevenskies
عکسی که بابک تفرشی در سال ۲۰۰۹ از نمچه بازار نپال گرفت، و خوشهی پروین را با گرد و غبارش در آسمان نشان میدهد.
ستیغ روشن از مهتابِ اورست هم در دوردست خودنمایی میکند.
@onestar_in_sevenskies
ستیغ روشن از مهتابِ اورست هم در دوردست خودنمایی میکند.
@onestar_in_sevenskies
«خشکترین بیابان جهان زیر برف»
-----------------------------------
بارش برف در رصدخانهی پارانال پدیدهی کمیابیست. ولی هنگامی که بیاید، این چشمانداز دورافتاده در شیلی را به چیزی بسیار باورنکردنی و آنجهانی تبدیل میکند.
کوه پوشیده از برف در مرکز چارچوب "سِرو پارانال" است، جایگاه تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو). ویالتی از چهار یگان تلسکوپی بزرگ (یوتی) به نامهای Antu ،Kueyen ،Melipal و Yepu، و چهارتلسکوپ کمکی کوچکتر (ایتی) تشکیل شده. در این تصویر بخش بالاییِ دو تلسکوپ یگان را میتوانیم ببینیم که از نوک کوه بیرون زده، و همچنین تلسکوپ پیمایشی ویالتی (ویاستی) که در سال ۲۰۱۲ آغاز به رصد کرده.
این نما از پارانال واقعا نادر است. بارش از هر گونهای در بیابان آتاکاما بسیار کمیاب است؛ این منطقه خشکترین بیابان غیرقطبی جهان است. بخشهایی از این بیابان از زمانی که ثبتش آغاز شده تاکنون یک قطره باران هم بر آن نباریده! این منطقه به طور میانگین ۳۳۰ شب از سال آسمانی صاف و بیابر دارد، پس چیزی نخواهد گذشت که این ابرهای برفی هم ناپدید شوند و ویالتی بتواند دوباره کارش برای رصد کیهان را از سر بگیرد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/potw1934a.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-----------------------------------
بارش برف در رصدخانهی پارانال پدیدهی کمیابیست. ولی هنگامی که بیاید، این چشمانداز دورافتاده در شیلی را به چیزی بسیار باورنکردنی و آنجهانی تبدیل میکند.
کوه پوشیده از برف در مرکز چارچوب "سِرو پارانال" است، جایگاه تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) در رصدخانهی جنوبی اروپا (اسو). ویالتی از چهار یگان تلسکوپی بزرگ (یوتی) به نامهای Antu ،Kueyen ،Melipal و Yepu، و چهارتلسکوپ کمکی کوچکتر (ایتی) تشکیل شده. در این تصویر بخش بالاییِ دو تلسکوپ یگان را میتوانیم ببینیم که از نوک کوه بیرون زده، و همچنین تلسکوپ پیمایشی ویالتی (ویاستی) که در سال ۲۰۱۲ آغاز به رصد کرده.
این نما از پارانال واقعا نادر است. بارش از هر گونهای در بیابان آتاکاما بسیار کمیاب است؛ این منطقه خشکترین بیابان غیرقطبی جهان است. بخشهایی از این بیابان از زمانی که ثبتش آغاز شده تاکنون یک قطره باران هم بر آن نباریده! این منطقه به طور میانگین ۳۳۰ شب از سال آسمانی صاف و بیابر دارد، پس چیزی نخواهد گذشت که این ابرهای برفی هم ناپدید شوند و ویالتی بتواند دوباره کارش برای رصد کیهان را از سر بگیرد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/potw1934a.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
www.eso.org
Snowy Paranal
«شبچراغهای آسمان بر فراز آلپ»
---------------------------------
این عکس سه هفته پیش، درست پس از غروب آفتاب در یک گذرگاه بلند کوهستانی شمال ایتالیا گرفته شده و نمای زیبایی از همیستان (مقارنه) میان ماه و سیارهی مشتری را در افق باختری، رو به جنوب نشان میدهد.
کوههای خوشعکسی که در دوردست دیده میشوند "ترِه چیمی دی لاوارهدو" (سه قلهی لاوارهدو) نام دارند، سه تا از پرآوازهترین ستیغهای کوهستانی در رشته کوه دولومیت ایتالیا و سرتاسر آلپ که نامشان در فهرست میراث جهانی یونسکو هم ثبت شده.
نقطهی روشن در بالا، سمت چپ آسمان سیارهی کیوان (زحل) است.
در پیشزمینهی تصویر، سمت چپ، پناهگاه لوکاتلی ویژهی کوهنوردان خسته را میبینیم که بیش از یک ساعت از نزدیکترین ماندگاه (پارکینگ) فاصله دارد.
کل این چشمانداز با یک تک-نوردهی ۸ ثانیه ای ثبت شده.
مشتری و کیوان این ماه به درخشش در جنوب باختر آسمانِ غروب ادامه خواهند داد. ماه هم که اکنون از مشتری جداست، حدود سه روز دیگر، در مدار ماهانهی خود به گرد زمین دوباره از نزدیک این سیاره خواهد گذشت.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190902.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
---------------------------------
این عکس سه هفته پیش، درست پس از غروب آفتاب در یک گذرگاه بلند کوهستانی شمال ایتالیا گرفته شده و نمای زیبایی از همیستان (مقارنه) میان ماه و سیارهی مشتری را در افق باختری، رو به جنوب نشان میدهد.
کوههای خوشعکسی که در دوردست دیده میشوند "ترِه چیمی دی لاوارهدو" (سه قلهی لاوارهدو) نام دارند، سه تا از پرآوازهترین ستیغهای کوهستانی در رشته کوه دولومیت ایتالیا و سرتاسر آلپ که نامشان در فهرست میراث جهانی یونسکو هم ثبت شده.
نقطهی روشن در بالا، سمت چپ آسمان سیارهی کیوان (زحل) است.
در پیشزمینهی تصویر، سمت چپ، پناهگاه لوکاتلی ویژهی کوهنوردان خسته را میبینیم که بیش از یک ساعت از نزدیکترین ماندگاه (پارکینگ) فاصله دارد.
کل این چشمانداز با یک تک-نوردهی ۸ ثانیه ای ثبت شده.
مشتری و کیوان این ماه به درخشش در جنوب باختر آسمانِ غروب ادامه خواهند داد. ماه هم که اکنون از مشتری جداست، حدود سه روز دیگر، در مدار ماهانهی خود به گرد زمین دوباره از نزدیک این سیاره خواهد گذشت.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190902.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آیا تغییرات مداری زمین باعث یکی از گرمترین دورههای تاریخ شده بود؟»
-------------------------------------------------
* ۵۵ میلیون سال پیش، در دورهای که به نام پیئیتیام یا "پِتم" (PETM) نامیده میشود، شرایط استوایی تا عرضهای بالا بر زمین حاکم شد و حتی کلاهکهای یخی قطبها را هم ناپدید کرد.
سیارهی ما امروزه دارد گرم میشود، این یک واقعیت است. ولی این گرمترین دوره در تاریخ سیارهمان نیست- در واقع به پایش هم نمیرسد. زمانهای گوناگونی در گذشته، میلیونها یا میلیاردها سال پیش، زمین بسیار داغتر از امروز هم شده بوده.
یکی از چشمگیرترینِ این دورهها ۵۶ میلیون سال پیش بود، در دورهی پالئوسن-ائوسن که پدیدهای به نام "بیشینهی گرمایی پالئوسن-ائوسن" یا پِتم (پیئیتیام، PETM) رخ داد. این یک دورهی به نسبت کوتاه و ناهنجارِ گرمایش بود که در آن، دماهایی که از پیش بسیار بالاتر از معمول بودند، در یک بازهی تنها چندهزار ساله ۵ درجهی سانتیگراد بالاتر رفتند. شرایط استوایی تا عرضهای بالا حاکم شد و کلاهکهای یخی را به کلی از روی قطبها ناپدید کرد.
@onestar_in_sevenskies
تاثیر این روند روی جانداران بسیار چشمگیر بود. جانداران دریایی که نتوانسته بودند خود را با آبهای گرمتر سازگار کنند دسته دسته مردند. در این میان، پستانداران از شرایط سود بردند و به سرعت در هزارهی پیشِ رو تنوع پیدا کرده و گسترده شدند، و زمینه را برای گونههای آینده، از جمله ما فراهم کردند.
پیئیتیام همچنین محکی برای شرایط اقلیمی کنونی ماست و بینشهایی دربارهی فرآیند گرمایش سریع زمین، با ورود کربن به جو به ما میدهد.
ولی پیئیتیام با کربن در جو آغاز نشد، اگرچه کربن روند افزایش دما را شدت داد. گروهی از دانشمندان دانشگاه هاوایی و دانگاه اوترخت اکنون دریافتهاند که این پدیده دستاورد همزمانی فرآیندهای نجومی و زمینی بود که با هم شرایط زمین را به اوج رساند.
در مقالهی این دانشمندان که در نشریهی ساینس منتشر شده از چگونگی تاثیر تغییرات مدار زمین در آب و هوا گفته شده. این پژوهشنامه همچنین بینشهایی دربارهی یک پیشینهی تاریخی کمیاب برای دورهی کنونی گرمایش جهانی به ما میدهد.
@onestar_in_sevenskies
شگفتیهای مداری
نکتهی این موضوع اینست که مدار زمین یک دایره ی کامل و پایدار که معمولا میپنداریم نیست. مسیر سیارهی ما به گرد خورشید در حقیقت مانند یک دایرهی بسیار کمی فشرده، یا بیضی است. اخترشناسان این بیضی بودن را "برونمرکزی" یا خروج از مرکز مداری میگویند. با گذشت زمان، تغییراتی که پیشبینیپذیر هستند در این برونمرکزی مداری رخ میدهد- فشردگی (بیضوی بودن) آن در یک چرخهی منظم کم و زیاد میشود. ولی به گفتهی ریچارد زیبه، شدت و درجهی این برونمرکزی اثرهایی چشمگیر، هر چند جزیی، بر آب و هوا دارد.
🔴از ویکیپدیا: ...برونمرکزی مدار زمین با دورهی گردش تقریبی ۴۱۳۰۰۰ سال، میان ۰٬۰۰۰۰۵۵ تا ۰٬۰۶۷۹ همزمان با شکل مداری بسیار نزدیک به دایره تا کمی بیضی تغییر میکند. این پدیده همراه با دیگر پدیدههای مشابه آن تاثیراتی روی اقلیم زمین دارند که به نام چرخههای میلانکوویچ معروفند-م🔴
@onestar_in_sevenskies
زیبه که اقیانوسنگار دانشگاه هاوایی و یکی از نویسندگان این پژوهش است میگوید: «اگر برگردیم و به ۱۰۰ میلیون سال پیش نگاه کنیم نسبتهایی آشکار میان تغییرات برونمرکزی مداری و آب و هوا میبینیم.»
او و همکارش ...
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇👇👇
-------------------------------------------------
* ۵۵ میلیون سال پیش، در دورهای که به نام پیئیتیام یا "پِتم" (PETM) نامیده میشود، شرایط استوایی تا عرضهای بالا بر زمین حاکم شد و حتی کلاهکهای یخی قطبها را هم ناپدید کرد.
سیارهی ما امروزه دارد گرم میشود، این یک واقعیت است. ولی این گرمترین دوره در تاریخ سیارهمان نیست- در واقع به پایش هم نمیرسد. زمانهای گوناگونی در گذشته، میلیونها یا میلیاردها سال پیش، زمین بسیار داغتر از امروز هم شده بوده.
یکی از چشمگیرترینِ این دورهها ۵۶ میلیون سال پیش بود، در دورهی پالئوسن-ائوسن که پدیدهای به نام "بیشینهی گرمایی پالئوسن-ائوسن" یا پِتم (پیئیتیام، PETM) رخ داد. این یک دورهی به نسبت کوتاه و ناهنجارِ گرمایش بود که در آن، دماهایی که از پیش بسیار بالاتر از معمول بودند، در یک بازهی تنها چندهزار ساله ۵ درجهی سانتیگراد بالاتر رفتند. شرایط استوایی تا عرضهای بالا حاکم شد و کلاهکهای یخی را به کلی از روی قطبها ناپدید کرد.
@onestar_in_sevenskies
تاثیر این روند روی جانداران بسیار چشمگیر بود. جانداران دریایی که نتوانسته بودند خود را با آبهای گرمتر سازگار کنند دسته دسته مردند. در این میان، پستانداران از شرایط سود بردند و به سرعت در هزارهی پیشِ رو تنوع پیدا کرده و گسترده شدند، و زمینه را برای گونههای آینده، از جمله ما فراهم کردند.
پیئیتیام همچنین محکی برای شرایط اقلیمی کنونی ماست و بینشهایی دربارهی فرآیند گرمایش سریع زمین، با ورود کربن به جو به ما میدهد.
ولی پیئیتیام با کربن در جو آغاز نشد، اگرچه کربن روند افزایش دما را شدت داد. گروهی از دانشمندان دانشگاه هاوایی و دانگاه اوترخت اکنون دریافتهاند که این پدیده دستاورد همزمانی فرآیندهای نجومی و زمینی بود که با هم شرایط زمین را به اوج رساند.
در مقالهی این دانشمندان که در نشریهی ساینس منتشر شده از چگونگی تاثیر تغییرات مدار زمین در آب و هوا گفته شده. این پژوهشنامه همچنین بینشهایی دربارهی یک پیشینهی تاریخی کمیاب برای دورهی کنونی گرمایش جهانی به ما میدهد.
@onestar_in_sevenskies
شگفتیهای مداری
نکتهی این موضوع اینست که مدار زمین یک دایره ی کامل و پایدار که معمولا میپنداریم نیست. مسیر سیارهی ما به گرد خورشید در حقیقت مانند یک دایرهی بسیار کمی فشرده، یا بیضی است. اخترشناسان این بیضی بودن را "برونمرکزی" یا خروج از مرکز مداری میگویند. با گذشت زمان، تغییراتی که پیشبینیپذیر هستند در این برونمرکزی مداری رخ میدهد- فشردگی (بیضوی بودن) آن در یک چرخهی منظم کم و زیاد میشود. ولی به گفتهی ریچارد زیبه، شدت و درجهی این برونمرکزی اثرهایی چشمگیر، هر چند جزیی، بر آب و هوا دارد.
🔴از ویکیپدیا: ...برونمرکزی مدار زمین با دورهی گردش تقریبی ۴۱۳۰۰۰ سال، میان ۰٬۰۰۰۰۵۵ تا ۰٬۰۶۷۹ همزمان با شکل مداری بسیار نزدیک به دایره تا کمی بیضی تغییر میکند. این پدیده همراه با دیگر پدیدههای مشابه آن تاثیراتی روی اقلیم زمین دارند که به نام چرخههای میلانکوویچ معروفند-م🔴
@onestar_in_sevenskies
زیبه که اقیانوسنگار دانشگاه هاوایی و یکی از نویسندگان این پژوهش است میگوید: «اگر برگردیم و به ۱۰۰ میلیون سال پیش نگاه کنیم نسبتهایی آشکار میان تغییرات برونمرکزی مداری و آب و هوا میبینیم.»
او و همکارش ...
ادامهی مطلب را در پست بعدی بخوانید 👇👇👇👇👇👇
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«آیا تغییرات مداری زمین باعث یکی از گرمترین دورههای تاریخ شده بود؟» ------------------------------------------------- * ۵۵ میلیون سال پیش، در دورهای که به نام پیئیتیام یا "پِتم" (PETM) نامیده میشود، شرایط استوایی تا عرضهای بالا بر زمین حاکم شد و حتی…
ادامهی پست پیشین 👆👆👆👆👆
... او و همکارش لوکاس لورنس با بررسیِ یک هستهی تهنشستی (رسوبی) که از اقیانوس اطلس جنوبی به دست آمده بود رد تغییرات برونمرکزیِ زمین در زمان پیرامون پیئییام را دنبال کردند. آنها با بررسی نوع لایههای تهنشستی که روی هم نشسته بودند الگوی منظمی را دیدند که همتراز با چرخههای برونمرکزی بر پایهی مدلهای اخترشناسی بود. به نوشتهی این دانشمندان، از آنجایی که تهنشستها به گونهی پیشبینیپذیری همزمان با تغییرات آب و هوا تغییر میکنند، نمایندهی خوبی برای تغییرات مدار زمین نیز هستند.
با این روش، آنها توانستند افزایش ناگهانی دمای دورهی پیتیئیام را در ۵۶ میلیون سال پیش مشخص کنند، درست زمانی که مدار زمین در بیشترین برونمرکزی یا حالت کشیدگی خود بود.
به گفتهی زیبه، خروج از مرکزِ مداریِ بیشتر به این معناست که پرتوهای بیشتری از خورشید به زمین برخورد میکند. منطقیست که این باعث گرمایش شده بود. و شرایط اقلیمی هم در آن هنگام از پیش داغ بود، این یعنی که میتوانسته برای گونهای از سازوکارِ بازخورد که به پیئیتیام انجامید آماده شده باشد.
@onestar_in_sevenskies
او میگوید: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این به سادگی آغازگر رفتار آستانه شده بود. آرام، آرام، آرام گرمتر میشوید و سپس چیزی مانند برونمرکزی میآید و میتواند باعثِ بازخوردهایی شود که اساسا به پیئیتیام میانجامند.»
زیبه میگوید این شرایط خشن تا حدود ۱۷۰ هزار سال ادامه داشت، بازهای بلندتر از برخی برآوردهای پیشین.
همسان امروزی
این توضیح تازه برای پیئیتیام به خودی خود جذاب است، و به ما یادآوری میکند که پویایی (دینامیک) مدار زمین میتواند اثرهایی واقعی روی زندگیمان بگذارد. ولی پیئیتیام برای شناخت تغییرات اقلیمی در زمان کنونی هم منبعی بسیار ارزشمند است. این یکی از کمشمار دورههایی در تاریخ زمین است که شرایط اقلیمی در آن با سرعت بسیار، به دت گرم شده بود، و میتواند نکتههایی دربارهی آنچه ممکن است در آیندهی نزدیک ببینیم به ما میدهد.
رویدادهای نابودی گونهای و حرکت سریع گونهها به زیستگاههای تازه یکی از نتایج پیئیتیام بود، و تاثیر این پریشیدگیهای زیستی هنوز هم دیده میشود.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/PETM.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
... او و همکارش لوکاس لورنس با بررسیِ یک هستهی تهنشستی (رسوبی) که از اقیانوس اطلس جنوبی به دست آمده بود رد تغییرات برونمرکزیِ زمین در زمان پیرامون پیئییام را دنبال کردند. آنها با بررسی نوع لایههای تهنشستی که روی هم نشسته بودند الگوی منظمی را دیدند که همتراز با چرخههای برونمرکزی بر پایهی مدلهای اخترشناسی بود. به نوشتهی این دانشمندان، از آنجایی که تهنشستها به گونهی پیشبینیپذیری همزمان با تغییرات آب و هوا تغییر میکنند، نمایندهی خوبی برای تغییرات مدار زمین نیز هستند.
با این روش، آنها توانستند افزایش ناگهانی دمای دورهی پیتیئیام را در ۵۶ میلیون سال پیش مشخص کنند، درست زمانی که مدار زمین در بیشترین برونمرکزی یا حالت کشیدگی خود بود.
به گفتهی زیبه، خروج از مرکزِ مداریِ بیشتر به این معناست که پرتوهای بیشتری از خورشید به زمین برخورد میکند. منطقیست که این باعث گرمایش شده بود. و شرایط اقلیمی هم در آن هنگام از پیش داغ بود، این یعنی که میتوانسته برای گونهای از سازوکارِ بازخورد که به پیئیتیام انجامید آماده شده باشد.
@onestar_in_sevenskies
او میگوید: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این به سادگی آغازگر رفتار آستانه شده بود. آرام، آرام، آرام گرمتر میشوید و سپس چیزی مانند برونمرکزی میآید و میتواند باعثِ بازخوردهایی شود که اساسا به پیئیتیام میانجامند.»
زیبه میگوید این شرایط خشن تا حدود ۱۷۰ هزار سال ادامه داشت، بازهای بلندتر از برخی برآوردهای پیشین.
همسان امروزی
این توضیح تازه برای پیئیتیام به خودی خود جذاب است، و به ما یادآوری میکند که پویایی (دینامیک) مدار زمین میتواند اثرهایی واقعی روی زندگیمان بگذارد. ولی پیئیتیام برای شناخت تغییرات اقلیمی در زمان کنونی هم منبعی بسیار ارزشمند است. این یکی از کمشمار دورههایی در تاریخ زمین است که شرایط اقلیمی در آن با سرعت بسیار، به دت گرم شده بود، و میتواند نکتههایی دربارهی آنچه ممکن است در آیندهی نزدیک ببینیم به ما میدهد.
رویدادهای نابودی گونهای و حرکت سریع گونهها به زیستگاههای تازه یکی از نتایج پیئیتیام بود، و تاثیر این پریشیدگیهای زیستی هنوز هم دیده میشود.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/PETM.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«سیگنال شگفتانگیزی که خبر از مرگ یک ستاره نوترونی به دست یک سیاهچاله میدهد»
--------------------------------------------------------------
سه هفته پیش، آشکارسازهای امواج گرانشی در آمریکا و اروپا (لایگو و ویرگو) فورانی از امواج گرانشی را دریافت کردند که الگویی نوسانی داشت؛ چنین الگویی برای رویدادهایی انتظار میرود که در آنها، سیاهچالهای یک ستارهی نوترونی را از هم گسیخته و نابود میکند.
بررسیها نشان میداد که یکی از دو جرمِ درون این رویداد (رویداد اس۱۹۰۸۱۴بیوی) از نظر جرمی پنج برابر خورشید بوده. از این نظر میتوانسته نامزد خوبی برای یک سیاهچاله باشد، ولی جرم دیگر به نظر میرسید کمتر از سه برابر خورشید بوده که نامزد خوبی برای یک ستارهی نوترونی میشود.
هیچ رویدادی با چنین ویژگیهایی تاکنون از راه امواج گرانشی دیده نشده بود.
به طور معمول، ازهم گسیختگی ستارگان نوترونی میتواند نور (امواج الکترومغناطیسی) آزاد کند، ولی شوربختانه هیچ نوری از این انفجار دریافت نشد.
شاید عضو کمجرمتر هم یک سیاهچاله بوده، هر چند که تاکنون وجود سیاهچالهای به چنین جرمی دیده و تایید نشده ولی از دید نظری احتمالش هست.
در این ویدیو، برداشتی هنری از رویدادی را میبینیم که سال ۲۰۰۵ رخ داد و گمان میرود یک برخورد میان سیاهچاله- ستارهی نوترونی بوده است. این رویداد که جیآربی ۰۵۰۷۲۴ نام دارد در طیفهای الکترومغناطیسی، به ویژه پرتوی گاما رصد شد.
در آغاز پویانمایی یک ستارهی نوترونی را در پیشزمینه میبینیم که به گرد سیاهچالهای در چرخش است. خود سیاهچاله هم با یک قرص برافزایشی در بر گرفته شده.
سپس نیروی گرانش سیاهچاله ستارهی نوترونی را پاره پاره میکند (گسیخت کشندی) و پسماندها و آوارهایش را به سوی خود میکشد؛ همزمان، فوارههایی نیز از آن بیرون میزنند.
بررسی رویداد اس۱۹۰۸۱۴بیوی (S190814bv) همچنان ادامه خواهد یافت و در آن از سرنخهایی بهره گرفته خواهد شد که از رویدادهای احتمالیِ همانند آن در آینده به دست خواهد آمد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190903.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
--------------------------------------------------------------
سه هفته پیش، آشکارسازهای امواج گرانشی در آمریکا و اروپا (لایگو و ویرگو) فورانی از امواج گرانشی را دریافت کردند که الگویی نوسانی داشت؛ چنین الگویی برای رویدادهایی انتظار میرود که در آنها، سیاهچالهای یک ستارهی نوترونی را از هم گسیخته و نابود میکند.
بررسیها نشان میداد که یکی از دو جرمِ درون این رویداد (رویداد اس۱۹۰۸۱۴بیوی) از نظر جرمی پنج برابر خورشید بوده. از این نظر میتوانسته نامزد خوبی برای یک سیاهچاله باشد، ولی جرم دیگر به نظر میرسید کمتر از سه برابر خورشید بوده که نامزد خوبی برای یک ستارهی نوترونی میشود.
هیچ رویدادی با چنین ویژگیهایی تاکنون از راه امواج گرانشی دیده نشده بود.
به طور معمول، ازهم گسیختگی ستارگان نوترونی میتواند نور (امواج الکترومغناطیسی) آزاد کند، ولی شوربختانه هیچ نوری از این انفجار دریافت نشد.
شاید عضو کمجرمتر هم یک سیاهچاله بوده، هر چند که تاکنون وجود سیاهچالهای به چنین جرمی دیده و تایید نشده ولی از دید نظری احتمالش هست.
در این ویدیو، برداشتی هنری از رویدادی را میبینیم که سال ۲۰۰۵ رخ داد و گمان میرود یک برخورد میان سیاهچاله- ستارهی نوترونی بوده است. این رویداد که جیآربی ۰۵۰۷۲۴ نام دارد در طیفهای الکترومغناطیسی، به ویژه پرتوی گاما رصد شد.
در آغاز پویانمایی یک ستارهی نوترونی را در پیشزمینه میبینیم که به گرد سیاهچالهای در چرخش است. خود سیاهچاله هم با یک قرص برافزایشی در بر گرفته شده.
سپس نیروی گرانش سیاهچاله ستارهی نوترونی را پاره پاره میکند (گسیخت کشندی) و پسماندها و آوارهایش را به سوی خود میکشد؛ همزمان، فوارههایی نیز از آن بیرون میزنند.
بررسی رویداد اس۱۹۰۸۱۴بیوی (S190814bv) همچنان ادامه خواهد یافت و در آن از سرنخهایی بهره گرفته خواهد شد که از رویدادهای احتمالیِ همانند آن در آینده به دست خواهد آمد.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190903.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
Telegram
یک ستاره در هفت آسمان
«سحابی عنکبوت در طیف فروسرخ»
-------------------------------------
این عنکبوت هرگز نمیتواند این مگس را به دام خود بیندازد زیرا هر دوی آنها نه جانورانی روی زمین، بلکه تودههای ابری بزرگی در دل فضا، در صورت فلکی ارابهران هستند.
ابر گازی عنکبوتی-شکل که سمت چپ دیده میشود در حقیقت یک سحابی گسیلشی (نشری) به نام آیسی ۴۱۷ است. ابر کوچکترِ مگس-مانند سمت راست که انجیسی ۱۹۳۱ نام گرفته، همزمان هم یک سحابی گسیلشی است و هم یک سحابی بازتابی.
این دو حدود ۱۰ هزار سال نوری از زمین فاصله دارند و هر کدام یک خوشهی ستارهای باز جوان را در دل خود پروراندهاند. برای این که اندازهی آنها را با هم بسنجید کافیست بدانید که پهنای انجیسی ۱۹۳۱ (مگس) حدود ۱۰ سال نوریست.
این تصویر که رنگآمیزی علمی شده [به هر طیفی، رنگ ویژهای اختصاص داده شده]، از پیوند دادههای فروسرخِ تلسکوپ فضایی اسپیتزر و "پیمایش دو میکرونی سراسر آسمان" (2MASS) به دست آمده است.
تلسکوپ اسپیتزر که در مداری نزدیک زمین، به گرد خورشید میچرخد، به تازگی ۱۶ ساله شده.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190904.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------
این عنکبوت هرگز نمیتواند این مگس را به دام خود بیندازد زیرا هر دوی آنها نه جانورانی روی زمین، بلکه تودههای ابری بزرگی در دل فضا، در صورت فلکی ارابهران هستند.
ابر گازی عنکبوتی-شکل که سمت چپ دیده میشود در حقیقت یک سحابی گسیلشی (نشری) به نام آیسی ۴۱۷ است. ابر کوچکترِ مگس-مانند سمت راست که انجیسی ۱۹۳۱ نام گرفته، همزمان هم یک سحابی گسیلشی است و هم یک سحابی بازتابی.
این دو حدود ۱۰ هزار سال نوری از زمین فاصله دارند و هر کدام یک خوشهی ستارهای باز جوان را در دل خود پروراندهاند. برای این که اندازهی آنها را با هم بسنجید کافیست بدانید که پهنای انجیسی ۱۹۳۱ (مگس) حدود ۱۰ سال نوریست.
این تصویر که رنگآمیزی علمی شده [به هر طیفی، رنگ ویژهای اختصاص داده شده]، از پیوند دادههای فروسرخِ تلسکوپ فضایی اسپیتزر و "پیمایش دو میکرونی سراسر آسمان" (2MASS) به دست آمده است.
تلسکوپ اسپیتزر که در مداری نزدیک زمین، به گرد خورشید میچرخد، به تازگی ۱۶ ساله شده.
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190904.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«مگنتاری که میتواند سرنخهایی درباره FRBها به ما بدهد»
------------------------------------------------------------
اخترشناسان سرگرم بررسی یک فوران رادیویی از یک مگنتارند که سال گذشته پس از ۱۰ سال دوباره فعالیتش را آغاز کرد [خبرش را اینجا خواندید: 🔹 مگنتاری که از خواب ۱۰ ساله بیدار شد]. نتیجهی این بررسیها تا اینجا این بوده که فوران آن هم نیرومند و هم باریک است. به گمان اخترشناسان، بررسی بیشتر روی این فوران میتواند آگاهیهای تازهای دربارهی فورانهای رادیویی زودگذر به آنها بدهد.
مگنتارها (ستارگان مغناطیسی) ستارگان نوترونیای هستند که میدان مغناطیسی بیاندازه نیرومندی دارند- بیش از یک کوادریلیون بار نیرومنرتر از میدان مغناطیسی زمین. مگنتار مورد گفتگو که "ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷" نام دارد در پی یک برونریزی پرتو X از آن در سال ۲۰۰۳ یافته شد، و در سال ۲۰۰۴، پژوهشگران یک گسیلش (پرتوافشانی) رادیویی را هم از آن دیدند. این مگنتار نخستین نمونهی گسیلش زودگذر رادیویی که تا آن زمان دیده شده بود را تولید کرد. ولی پس از چند سال که گسیلشهای رادیویی نامنظم و ناپایداری انجام داد، سرانجام در سال ۲۰۰۸ به خواب فرو رفت.
ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در دسامبر ۲۰۱۸ دوباره بیدار شد. پژوهشگران یک سیگنال رادیویی تپندهی درخشانِ ۱.۵۲ گیگاهرتزی که از این مگنتار میآمد را دیدند. این دومین برونریزی رادیویی بود که از این چشمه دیده میشد [نخستینش همان سال ۲۰۰۳ بود که گفتیم]. این پدیدهی شگرف و هیجانانگیزی بود که دانشمندان را واداشت تا آن را با بهره از "تلسکوپ رادیویی موج متری غولپیکر" (جیامآرتی، GMRT) در بسامدهای رادیوییِ کم بررسی کنند.
این گروه از دانشمندان که رهبری آنها را یوگیش مان از بنیاد اخترشناسی رادیویی هلند بر عهده داشت پی بردند که فورانهای رادیویی این مگنتار پهنایی میان ۱.۰ و ۴.۰ میلی ثانیه در بسامد ۶۵۰ مگاهرتز دارند. آنها همچنین دریافتند که این پهنا در ۱۳۶۰ مگاهرتز باریک میشود. این را هم فهمیدند که قدر روشنایی این مگنتار از زمان دیده شدن فوران آن در سال ۲۰۱۸، به سرعت کاهش یافته. پس این فوران آخری نه تنها باریکتر بود، بلکه شدیدتر (نیرومندتر) هم بود.
در پژوهشنامهی این دانشمندان آمده: «این فورانها دارای ساختارهای طیفیای هستند که نمیتوان آنها را با اثرهای پخش (انتشار) امواج در فضای میانستارهای توضیح داد.» در این گزارش که نسخهی پیشچاپ آن روز ۱۲ اوت در تارنمای arXiv منتشر شده آمده که پخش شدنِ درخشهای ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در فضا آن گونه که انتظار میرفت نبوده.
با این که ساختارهای طیفی در نخستین گامهای برونریزی چشمگیر و دیدنی بودند، به نظر میرسد در گامهای پایانی کمتر چشمگیر بودند و کمشمارتر شده بودند، که نشانگر یک دگرگونی در علت بنیادیِ این ساختارهای طیفی است.
اخترشناسان افزودهاند: «این ساختارها میتوانند نشاندهندهی یک پیوند پدیدارشناختی با "فورانهای رادیویی زودگذرِ تکرارشونده"، که در آنها هم ساختارهای بسامندی شگفتانگیز و پرجزییاتتر دیده می شود، باشند.»
این دانشمندان برنامهای برای بررسیِ گسیلشهای ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در بسامدهای بالاتر دارند. آنها امیدوارند از این راه بفهمند که آیا این مگنتار هیچ ربطی به فورانهای رادیویی زودگذر تکرارشونده دارد یا نه.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/XTEJ1810-197.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------------------------
اخترشناسان سرگرم بررسی یک فوران رادیویی از یک مگنتارند که سال گذشته پس از ۱۰ سال دوباره فعالیتش را آغاز کرد [خبرش را اینجا خواندید: 🔹 مگنتاری که از خواب ۱۰ ساله بیدار شد]. نتیجهی این بررسیها تا اینجا این بوده که فوران آن هم نیرومند و هم باریک است. به گمان اخترشناسان، بررسی بیشتر روی این فوران میتواند آگاهیهای تازهای دربارهی فورانهای رادیویی زودگذر به آنها بدهد.
مگنتارها (ستارگان مغناطیسی) ستارگان نوترونیای هستند که میدان مغناطیسی بیاندازه نیرومندی دارند- بیش از یک کوادریلیون بار نیرومنرتر از میدان مغناطیسی زمین. مگنتار مورد گفتگو که "ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷" نام دارد در پی یک برونریزی پرتو X از آن در سال ۲۰۰۳ یافته شد، و در سال ۲۰۰۴، پژوهشگران یک گسیلش (پرتوافشانی) رادیویی را هم از آن دیدند. این مگنتار نخستین نمونهی گسیلش زودگذر رادیویی که تا آن زمان دیده شده بود را تولید کرد. ولی پس از چند سال که گسیلشهای رادیویی نامنظم و ناپایداری انجام داد، سرانجام در سال ۲۰۰۸ به خواب فرو رفت.
ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در دسامبر ۲۰۱۸ دوباره بیدار شد. پژوهشگران یک سیگنال رادیویی تپندهی درخشانِ ۱.۵۲ گیگاهرتزی که از این مگنتار میآمد را دیدند. این دومین برونریزی رادیویی بود که از این چشمه دیده میشد [نخستینش همان سال ۲۰۰۳ بود که گفتیم]. این پدیدهی شگرف و هیجانانگیزی بود که دانشمندان را واداشت تا آن را با بهره از "تلسکوپ رادیویی موج متری غولپیکر" (جیامآرتی، GMRT) در بسامدهای رادیوییِ کم بررسی کنند.
این گروه از دانشمندان که رهبری آنها را یوگیش مان از بنیاد اخترشناسی رادیویی هلند بر عهده داشت پی بردند که فورانهای رادیویی این مگنتار پهنایی میان ۱.۰ و ۴.۰ میلی ثانیه در بسامد ۶۵۰ مگاهرتز دارند. آنها همچنین دریافتند که این پهنا در ۱۳۶۰ مگاهرتز باریک میشود. این را هم فهمیدند که قدر روشنایی این مگنتار از زمان دیده شدن فوران آن در سال ۲۰۱۸، به سرعت کاهش یافته. پس این فوران آخری نه تنها باریکتر بود، بلکه شدیدتر (نیرومندتر) هم بود.
در پژوهشنامهی این دانشمندان آمده: «این فورانها دارای ساختارهای طیفیای هستند که نمیتوان آنها را با اثرهای پخش (انتشار) امواج در فضای میانستارهای توضیح داد.» در این گزارش که نسخهی پیشچاپ آن روز ۱۲ اوت در تارنمای arXiv منتشر شده آمده که پخش شدنِ درخشهای ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در فضا آن گونه که انتظار میرفت نبوده.
با این که ساختارهای طیفی در نخستین گامهای برونریزی چشمگیر و دیدنی بودند، به نظر میرسد در گامهای پایانی کمتر چشمگیر بودند و کمشمارتر شده بودند، که نشانگر یک دگرگونی در علت بنیادیِ این ساختارهای طیفی است.
اخترشناسان افزودهاند: «این ساختارها میتوانند نشاندهندهی یک پیوند پدیدارشناختی با "فورانهای رادیویی زودگذرِ تکرارشونده"، که در آنها هم ساختارهای بسامندی شگفتانگیز و پرجزییاتتر دیده می شود، باشند.»
این دانشمندان برنامهای برای بررسیِ گسیلشهای ایکستیئی جی۱۸۱۰-۱۹۷ در بسامدهای بالاتر دارند. آنها امیدوارند از این راه بفهمند که آیا این مگنتار هیچ ربطی به فورانهای رادیویی زودگذر تکرارشونده دارد یا نه.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/XTEJ1810-197.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ابر بزرگی که نام یک دریانورد را بر خود دارد»
-------------------------------------------------
فردیناند ماژلان، دریانورد پرتغالی سدهی ۱۶ میلادی و افرادش به هنگام سفر دریاییشان که نخستین گردش انسان به دور کرهی زمین بود، فرصت بسیاری برای تماشا و بررسی آسمان نیمکرهی جنوبی داشتند. از همین رو نام وی بر روی دو جرم ابر-مانندی گذاشته شد که آسماندوستان نیمکرهی جنوبی به آسانی میتوانند آنها را ببینند: ابرهای ماژلانی.
امروزه میدانیم که این ابرها کهکشانهای ماهوارهایِ کهکشان بزرگ مارپیچی خودمان، راه شیریاند.
در این تصویر که به گونهای چشمگیر، ژرف (با نوردهی بلند) و رنگین است، ابر ماژلانی بزرگ یا الامسی (LMC) را میبینید که با فاصلهی حدود ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین، در صورت فلکی زرینماهی جای دارد.
این ابر با پهنای نزدیک به ۱۵۰۰۰ سال نوری، بزرگترین ماهوارهی کهکشان راه شیری، و منزلگاه نزدیکترین ابرنواختر روزگار نوین است: اسان ۱۹۸۷ای.
لکهی روشن و آشکاری که زیر مرکز ابر دیده میشود، "۳۰ زرینماهی" نام دارد که به عنوان سحابی شکوهمند "رتیل" نیز شناخته میشود و یک منطقهی غولپیکرِ ستارهزایی با پهنای حدود ۱۰۰۰ سال نوریست [بزرگترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی-م].
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190905.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------------------------------------
فردیناند ماژلان، دریانورد پرتغالی سدهی ۱۶ میلادی و افرادش به هنگام سفر دریاییشان که نخستین گردش انسان به دور کرهی زمین بود، فرصت بسیاری برای تماشا و بررسی آسمان نیمکرهی جنوبی داشتند. از همین رو نام وی بر روی دو جرم ابر-مانندی گذاشته شد که آسماندوستان نیمکرهی جنوبی به آسانی میتوانند آنها را ببینند: ابرهای ماژلانی.
امروزه میدانیم که این ابرها کهکشانهای ماهوارهایِ کهکشان بزرگ مارپیچی خودمان، راه شیریاند.
در این تصویر که به گونهای چشمگیر، ژرف (با نوردهی بلند) و رنگین است، ابر ماژلانی بزرگ یا الامسی (LMC) را میبینید که با فاصلهی حدود ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین، در صورت فلکی زرینماهی جای دارد.
این ابر با پهنای نزدیک به ۱۵۰۰۰ سال نوری، بزرگترین ماهوارهی کهکشان راه شیری، و منزلگاه نزدیکترین ابرنواختر روزگار نوین است: اسان ۱۹۸۷ای.
لکهی روشن و آشکاری که زیر مرکز ابر دیده میشود، "۳۰ زرینماهی" نام دارد که به عنوان سحابی شکوهمند "رتیل" نیز شناخته میشود و یک منطقهی غولپیکرِ ستارهزایی با پهنای حدود ۱۰۰۰ سال نوریست [بزرگترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی-م].
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190905.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ام۹۵، کهکشانی با ستارهزاییهای آتشین»
------------------------------------------
انجیسی ۳۳۵۱ که به نام مسیه ۹۵ (ام۹۵) هم شناخته میشود، نخستین بار در سال ۱۷۸۱ به دست پیر مشان، ستارهشناس و پویشگر فرانسوی یافته شد و همکارش، شارل مسیه ۴ روز بعد آن را وارد فهرست پرآوازهاش کرد.
انجیسی ۳۳۵۱ کهکشانی از ردهی مارپیچیهای میلهای است و با فاصلهی حدود ۳۳ میلیون سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی شیر دیده میشود.
رصدهای تازهای که روی این جرم انجام شده نشانگر "بازخورد ستارهای" است که دارد در آن انجام میشود. بازخورد ستارهای (Stellar feedback) فرآیند بازپخشِ (توزیع دوبارهی) انرژی به درون فضای میانستارهای در کهکشانهای ستارهزا است.
در کهکشان ام۹۵، ستارهزایی دارد در حلقهای گرداگرد هستهی کهکشان با نام حلقهی پیراهستهای انجام میشود، آن هم با چنان نرخ آتشینی که عملا میتوان پرتاب شدن حبابهای بزرگی از گاز داغ را مشاهده کرد. این گازهای بیرون زده سپس میتوانند در فرآیندهای ستارهزایی که در کهکشان در دست انجام است شرکت کنند و روی آنها اثر بگذارند (هم اثر منفی و هم اثر مثبت).
این تصویر از پیوند دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما)، تلسکوپ فضایی هابل، و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) پدید آمده و یک بار دیگر نشان میدهد که همکاری علمی چندین دستگاه و تاسیسات میتواند دستاوردهایی شگفتآور داشته باشد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/potw1935a.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------
انجیسی ۳۳۵۱ که به نام مسیه ۹۵ (ام۹۵) هم شناخته میشود، نخستین بار در سال ۱۷۸۱ به دست پیر مشان، ستارهشناس و پویشگر فرانسوی یافته شد و همکارش، شارل مسیه ۴ روز بعد آن را وارد فهرست پرآوازهاش کرد.
انجیسی ۳۳۵۱ کهکشانی از ردهی مارپیچیهای میلهای است و با فاصلهی حدود ۳۳ میلیون سال نوری از زمین، در راستای صورت فلکی شیر دیده میشود.
رصدهای تازهای که روی این جرم انجام شده نشانگر "بازخورد ستارهای" است که دارد در آن انجام میشود. بازخورد ستارهای (Stellar feedback) فرآیند بازپخشِ (توزیع دوبارهی) انرژی به درون فضای میانستارهای در کهکشانهای ستارهزا است.
در کهکشان ام۹۵، ستارهزایی دارد در حلقهای گرداگرد هستهی کهکشان با نام حلقهی پیراهستهای انجام میشود، آن هم با چنان نرخ آتشینی که عملا میتوان پرتاب شدن حبابهای بزرگی از گاز داغ را مشاهده کرد. این گازهای بیرون زده سپس میتوانند در فرآیندهای ستارهزایی که در کهکشان در دست انجام است شرکت کنند و روی آنها اثر بگذارند (هم اثر منفی و هم اثر مثبت).
این تصویر از پیوند دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما)، تلسکوپ فضایی هابل، و تلسکوپ بسیار بزرگ (ویالتی) پدید آمده و یک بار دیگر نشان میدهد که همکاری علمی چندین دستگاه و تاسیسات میتواند دستاوردهایی شگفتآور داشته باشد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/potw1935a.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«یک کارخانه بازیافت مواد ستارهای»
------------------------------------
ستارگان بزرگ کهکشان راه شیری زندگیهایی تماشایی دارند.
آنها از رُمبش ابرهای بزرگ کیهانی درست شده و با روشن شدن کورههای هستهایشان عنصرهای سنگین را در دل خود میسازند. پس از چند میلیون سال، با انفجار ستاره، این مواد پرمایه (غنی) شده هم دوباره وارد فضای میانستارهای شده و در ساختن ستارگانی تازه شرکت میکنند.
ابر آواریِ رو به گسترشی که اینجا میبینید پسماند ابرنواختر "ذاتالکرسی ای" (Cassiopeia A) نام دارد و نمونهای از این گام پایانی چرخهی زندگی ستارهای است.
نور انفجاری که این پسماند را به جا گذاشت پس از پیمودن ۱۱۰۰۰ سال نوری در فضا، سرانجام ۳۵۰ سال پیش به زمین رسید.
این تصویر رنگ زیف (کاذب) از پیوند دادههای تصویرِ پرتو X و نور دیدنی (مریی) که از رصدخانهی پرتو X چاندرا و تلسکوپ فضایی هابل به دست آمده درست شده و رشتهها و گرههای همچنان داغِ پسماند "ذاتالکرسی ای" را نشان میدهد.
پهنای سرتاسری این تصویر در فاصلهی برآوردی ذاتالکرسی ای حدود ۳۰ سال نوری است.
برای کمک به پژوهشگران در بررسی بازیافت مواد ستارهای درون کهکشان، پرتوهای پرانرژی X که از عنصرهای گوناگون میتابد به رنگهای گوناگون نمایانده شدهاند.حلقهی آبی بیرونی موج انفجار را نشان میدهد که همچنان دارد گسترش مییاید.
نقطهی روشن نزدیک مرکز چارچوب هم یک ستارهی نوترونی است، هستهی رمبیده و بیاندازه چگالی که از این ستارهی منفجرشده بر جای مانده [تصویر پست بعدی].
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190905.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------
ستارگان بزرگ کهکشان راه شیری زندگیهایی تماشایی دارند.
آنها از رُمبش ابرهای بزرگ کیهانی درست شده و با روشن شدن کورههای هستهایشان عنصرهای سنگین را در دل خود میسازند. پس از چند میلیون سال، با انفجار ستاره، این مواد پرمایه (غنی) شده هم دوباره وارد فضای میانستارهای شده و در ساختن ستارگانی تازه شرکت میکنند.
ابر آواریِ رو به گسترشی که اینجا میبینید پسماند ابرنواختر "ذاتالکرسی ای" (Cassiopeia A) نام دارد و نمونهای از این گام پایانی چرخهی زندگی ستارهای است.
نور انفجاری که این پسماند را به جا گذاشت پس از پیمودن ۱۱۰۰۰ سال نوری در فضا، سرانجام ۳۵۰ سال پیش به زمین رسید.
این تصویر رنگ زیف (کاذب) از پیوند دادههای تصویرِ پرتو X و نور دیدنی (مریی) که از رصدخانهی پرتو X چاندرا و تلسکوپ فضایی هابل به دست آمده درست شده و رشتهها و گرههای همچنان داغِ پسماند "ذاتالکرسی ای" را نشان میدهد.
پهنای سرتاسری این تصویر در فاصلهی برآوردی ذاتالکرسی ای حدود ۳۰ سال نوری است.
برای کمک به پژوهشگران در بررسی بازیافت مواد ستارهای درون کهکشان، پرتوهای پرانرژی X که از عنصرهای گوناگون میتابد به رنگهای گوناگون نمایانده شدهاند.حلقهی آبی بیرونی موج انفجار را نشان میدهد که همچنان دارد گسترش مییاید.
نقطهی روشن نزدیک مرکز چارچوب هم یک ستارهی نوترونی است، هستهی رمبیده و بیاندازه چگالی که از این ستارهی منفجرشده بر جای مانده [تصویر پست بعدی].
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190905.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
ستارهی نوترونی به جا مانده از هستهی رمبیدهی ستارهای که با انفجارش، "ذاتالکرسی ای" را پدید آورد.
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«بازگشت پدیده "استیو" به آسمان شمالگان»
------------------------------------------
آسماندوستان هنوز سرگرم مرتب کردن و دستهبندی چیزهایی هستند که در توفان زمینمغناطیسی روز دوم سپتامبر دیدهاند. بررسیهای بیشتر نشان داده که همهی آن چیزها شفق قطبی نبودهاند، بلکه "استیو" هم در میانشان بوده.
لوری کانگاس که نوار روشن بنفش استیو را در آسمان فورت فرانسیس اونتاریو به تصویر کشیده میگوید: «استیو نمایش خوبی داشت. این نمایش بیبش از ۹۰ دقیقه به درازا کشید.»
"تابش گرمایی نیرومند از افزایش سرعت" یا STEVE مانند شفق قطبی است ولی شفق قطبی نیست. این پدیده رودی یا نواری از گاز داغ با دمای ۳۰۰۰ درجهی سانتیگراد است که با سرعتهای بیش از ۶ کیلومتر بر ثانیه در مغناطیسسپهر (مگنتوسفر) زمین روان میشود. این نوار در زمانِ برخی از توفانهای زمینمغناطیسی پدیدار میشود و خود را با تابش بنفش ملایمی نشان میدهد.
در اوایل امسال پژوهشگرانی به رهبری توشی نیشیمورا از دانشگاه بوستون مقالهی مهمی دربارهی استیو منتشر کردند. آنها با بهره از دادههای فضاپیمای تمیس ناسا (THEMIS) سرچشمهی نیروی استیو را شناسایی کردند: انفجارهای مغناطیسی با نام "زیرتوفان" (۱) که در فرازای بیش از ۲۲۰۰۰ کیلومتری سطح زمین رخ میدهند، جریانهایی از پلاسمای داغ را به سوی زمین روانه میکنند. هنگامی که این مواد به فرازای حدود ۲۵۰ کیلومتری سطح زمین میرسند آغاز به تابش بنفش-ارغوانی میکنند.
باز هم هست! دادههای تمیس نشان میدهند که این انفجارها میتوانند الکترونهای پرانرژی را هم به سوی زمین بفرستند. این الکترونها از ۲۵۰ کیلومتر هم میتوانند پایینتر بیایند و به فرازای ۱۰۰ کیلومتری سطح برسند. در آنجا، آنها گونهای شفق سبزفام به نام "حصار چوبی" پدید میآورند. در حقیقت در هفتهی گذشته، بسیاری از بینندگانِ آسمان حصار چوبی را هم زیر استیو دیدند.
بروس اسمیت که عکس استیو و حصار چوبی را از تورهیلد آلبرتا گرفته میگوید: «حصارهای سبز زیرِ استیو کاملا آشکار بودند.»
پژوهش نیشیمورا نشان میدهد که استیو و حصارهای چوبیِ سبز پیوند ناگسستنی با هم دارند. او میگوید: «آنها دو جلوهی (ابراز وجود) متفاوت از یک انفجار مغناطیسی در فرازای بسیار بالای زمینند. حصار چوبی شفق است ولی استیو نیست. با این وجود با هم پیوند دارند.»
رنگهای این پدیدهها به طور کامل شناخته نشده. حصارهای چوبی سبزند زیرا اکسیژنِ هوا در برخورد با الکترونهای پرانرژی فوتون سبز می گسیلد. ولی رنگ بنفش استیو هنوز یک رازست. نیشیمورا میگوید: «ما با پژوهشهای بیشتر این را بررسی دقیقتری خواهیم کرد. به گمان ما نیتروژن در آن نقش دارد ولی هنوز مطمئن نیستیم.»
اگر در پی دیدن استیو هستید اکنون فصلش است. بررسیها نشان میدهد که استیو بیشتر در بهار و پاییز رخ میدهد تا زمستان و تابستان.
--------------------------------------------
یادداشت:
۱] از ویکیپدیا: یک "زیرتوفان" (substorm) که گاهی به نام زیرتوفان مغناطکرهای و یا زیرتوفان شفقی هم خوانده میشود، یک آشفتگیِ زودگذر در مغناطکرهی زمین است که باعث میشود انرژی از "دم" مغناطکره آزاد شده و به یونسپهر جو در عرضهای بالا تزرق شود. از نظر دیداری، یک زیرتوفان خود را به شکل یک درخشش ناگهانی و افزایش جنب و جوش در کمانهای شفقی نشان میدهد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/STEVE.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
------------------------------------------
آسماندوستان هنوز سرگرم مرتب کردن و دستهبندی چیزهایی هستند که در توفان زمینمغناطیسی روز دوم سپتامبر دیدهاند. بررسیهای بیشتر نشان داده که همهی آن چیزها شفق قطبی نبودهاند، بلکه "استیو" هم در میانشان بوده.
لوری کانگاس که نوار روشن بنفش استیو را در آسمان فورت فرانسیس اونتاریو به تصویر کشیده میگوید: «استیو نمایش خوبی داشت. این نمایش بیبش از ۹۰ دقیقه به درازا کشید.»
"تابش گرمایی نیرومند از افزایش سرعت" یا STEVE مانند شفق قطبی است ولی شفق قطبی نیست. این پدیده رودی یا نواری از گاز داغ با دمای ۳۰۰۰ درجهی سانتیگراد است که با سرعتهای بیش از ۶ کیلومتر بر ثانیه در مغناطیسسپهر (مگنتوسفر) زمین روان میشود. این نوار در زمانِ برخی از توفانهای زمینمغناطیسی پدیدار میشود و خود را با تابش بنفش ملایمی نشان میدهد.
در اوایل امسال پژوهشگرانی به رهبری توشی نیشیمورا از دانشگاه بوستون مقالهی مهمی دربارهی استیو منتشر کردند. آنها با بهره از دادههای فضاپیمای تمیس ناسا (THEMIS) سرچشمهی نیروی استیو را شناسایی کردند: انفجارهای مغناطیسی با نام "زیرتوفان" (۱) که در فرازای بیش از ۲۲۰۰۰ کیلومتری سطح زمین رخ میدهند، جریانهایی از پلاسمای داغ را به سوی زمین روانه میکنند. هنگامی که این مواد به فرازای حدود ۲۵۰ کیلومتری سطح زمین میرسند آغاز به تابش بنفش-ارغوانی میکنند.
باز هم هست! دادههای تمیس نشان میدهند که این انفجارها میتوانند الکترونهای پرانرژی را هم به سوی زمین بفرستند. این الکترونها از ۲۵۰ کیلومتر هم میتوانند پایینتر بیایند و به فرازای ۱۰۰ کیلومتری سطح برسند. در آنجا، آنها گونهای شفق سبزفام به نام "حصار چوبی" پدید میآورند. در حقیقت در هفتهی گذشته، بسیاری از بینندگانِ آسمان حصار چوبی را هم زیر استیو دیدند.
بروس اسمیت که عکس استیو و حصار چوبی را از تورهیلد آلبرتا گرفته میگوید: «حصارهای سبز زیرِ استیو کاملا آشکار بودند.»
پژوهش نیشیمورا نشان میدهد که استیو و حصارهای چوبیِ سبز پیوند ناگسستنی با هم دارند. او میگوید: «آنها دو جلوهی (ابراز وجود) متفاوت از یک انفجار مغناطیسی در فرازای بسیار بالای زمینند. حصار چوبی شفق است ولی استیو نیست. با این وجود با هم پیوند دارند.»
رنگهای این پدیدهها به طور کامل شناخته نشده. حصارهای چوبی سبزند زیرا اکسیژنِ هوا در برخورد با الکترونهای پرانرژی فوتون سبز می گسیلد. ولی رنگ بنفش استیو هنوز یک رازست. نیشیمورا میگوید: «ما با پژوهشهای بیشتر این را بررسی دقیقتری خواهیم کرد. به گمان ما نیتروژن در آن نقش دارد ولی هنوز مطمئن نیستیم.»
اگر در پی دیدن استیو هستید اکنون فصلش است. بررسیها نشان میدهد که استیو بیشتر در بهار و پاییز رخ میدهد تا زمستان و تابستان.
--------------------------------------------
یادداشت:
۱] از ویکیپدیا: یک "زیرتوفان" (substorm) که گاهی به نام زیرتوفان مغناطکرهای و یا زیرتوفان شفقی هم خوانده میشود، یک آشفتگیِ زودگذر در مغناطکرهی زمین است که باعث میشود انرژی از "دم" مغناطکره آزاد شده و به یونسپهر جو در عرضهای بالا تزرق شود. از نظر دیداری، یک زیرتوفان خود را به شکل یک درخشش ناگهانی و افزایش جنب و جوش در کمانهای شفقی نشان میدهد.
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/STEVE.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
دو پدیدهی "استیو" و شفق "حصار چوبی" که روز ۲ سپتامبر در آسمان کانادا دیده شدند.
توضیح بیشتر را در این پست بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5345
@onestar_in_sevenskies
توضیح بیشتر را در این پست بخوانید:
https://t.me/onestar_in_sevenskies/5345
@onestar_in_sevenskies
Forwarded from 👑یک ستاره در هفت آسمان👑 (یک ستاره در هفت آسمان)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدیده ی زیبا و رازگونهی "استیو" در آسمان کانادا به همراه شفقهای سبزفام "حصار چوبی" که در وز ۱۹ آوریل در آسمان کانادا دیده شد
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«درون غار گرگ»
-------------------
سحابی بازتابی رازگونهای که با عنوانهای "ویدیبی ۱۵۲" یا "سیئیدی ۲۰۱" ردهبندی شده جرمی بسیار کمنور است. این سحابی در نوک یک سحابی تاریکِ بلند به نام بارنارد ۱۷۵، که در یک مجموعهی غبارآلود که همچنین با نام غار گرگ هم شناخته میشود جای دارد.
این شبح کیهانی که در مرکز این تصویر تلسکوپی میدانگسترده جای دارد، با فاصلهی حدود ۱۴۰۰ سال نوری از ما، در شمال کهکشان راه شیری و در صورت فلکی شاهانهی قیفاووس دیده میشود.
همهی این ابرهای غبار میانستارهای در لبهی یک ابر مولکولی بزرگ جای دارند و بخشهایی از آنها جلوی نور ستارگان پشتشان را گرفته و تیره دیده میشوند [سحابی تاریک]، و بخشی دیگر هم با بازتاب و پراکندن نور ستارگانِ درونشان، به رنگ آبی در آمدهاند [سحابی بازتابی].
بخشی از غبار هم گویا از نور فرابنفش یک ستاره اندکی برافروخته و با سرخی کمجانی روشن شده است [سحابی گسیلشی]. اگرچه ستارگان در دل ابرهای مولکولی به دنیا میآیند، ولی این ستاره به نظر میرسد به گونهای شانسی گذرش به این منطقه افتاده و وارد این ابرها شده، زیرا سرعتش با سرعت ابر یکسان نیست.
بالا، سمت راست چارچوب هم به سادگی میتوانید یک سحابی تاریک فشردهی دیگر به نام "الدیان ۱۲۲۱" را ببینید. درست زیر مرکز هم سحابی سیارهایِ (سیارهنمای) "دنگل-هارتل ۵" که نمایی رنگارنگتر دارد دیده میشود.
رد سرخفام و کمجانی که از پسماندهای یک ابرنورختر کهن میآید را هم میتوان در این چشمانداز، در برابر این مجموعهی پرغبار دید (از پایین، سمت راست تا بالا، سمت چپ).
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190907.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
-------------------
سحابی بازتابی رازگونهای که با عنوانهای "ویدیبی ۱۵۲" یا "سیئیدی ۲۰۱" ردهبندی شده جرمی بسیار کمنور است. این سحابی در نوک یک سحابی تاریکِ بلند به نام بارنارد ۱۷۵، که در یک مجموعهی غبارآلود که همچنین با نام غار گرگ هم شناخته میشود جای دارد.
این شبح کیهانی که در مرکز این تصویر تلسکوپی میدانگسترده جای دارد، با فاصلهی حدود ۱۴۰۰ سال نوری از ما، در شمال کهکشان راه شیری و در صورت فلکی شاهانهی قیفاووس دیده میشود.
همهی این ابرهای غبار میانستارهای در لبهی یک ابر مولکولی بزرگ جای دارند و بخشهایی از آنها جلوی نور ستارگان پشتشان را گرفته و تیره دیده میشوند [سحابی تاریک]، و بخشی دیگر هم با بازتاب و پراکندن نور ستارگانِ درونشان، به رنگ آبی در آمدهاند [سحابی بازتابی].
بخشی از غبار هم گویا از نور فرابنفش یک ستاره اندکی برافروخته و با سرخی کمجانی روشن شده است [سحابی گسیلشی]. اگرچه ستارگان در دل ابرهای مولکولی به دنیا میآیند، ولی این ستاره به نظر میرسد به گونهای شانسی گذرش به این منطقه افتاده و وارد این ابرها شده، زیرا سرعتش با سرعت ابر یکسان نیست.
بالا، سمت راست چارچوب هم به سادگی میتوانید یک سحابی تاریک فشردهی دیگر به نام "الدیان ۱۲۲۱" را ببینید. درست زیر مرکز هم سحابی سیارهایِ (سیارهنمای) "دنگل-هارتل ۵" که نمایی رنگارنگتر دارد دیده میشود.
رد سرخفام و کمجانی که از پسماندهای یک ابرنورختر کهن میآید را هم میتوان در این چشمانداز، در برابر این مجموعهی پرغبار دید (از پایین، سمت راست تا بالا، سمت چپ).
#apod
---------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2019/09/ap190907.html
---------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky