«کهکشانی پر از شمعهای استاندارد»
—------------------------------—
این #کهکشان_مارپیچی دلربا و فریبنده که در صورت فلکی #خرس_بزرگ دیده میشود انجیسی ۳۹۷۲ نام دارد و فاصلهاش از زمین حدود ۶۵ میلیون سال نوریست، یعنی نوری که از آن میبینیم ۶۵ میلیون سال پیش از آن جدا شده بوده، درست در زمان انقراض دایناسورها.
کهکشان پرستارهی انجیسی ۳۹۷۲ به سهم خود میزبان پدیدهها و رویدادهای چشمگیری بوده. در سال ۲۰۱۱ اخترشناسان بینندهی انفجار ابرنواختری از گونهی "یکمای" (Type Ia) بودند که البته در این تصویر دیده نمیشود. همهی این اجرام درخشان اوج درخشش یکسانی دارند و به اندازهی کافی پرنور هستند که از فاصلههای بسیار دور هم دیده شوند.
انجیسی ۳۹۷۲ چندین ستارهی تپنده از گونهی متغیرهای قیفاووسی نیز دارد. روشنایی این ستارگان با نرخی تغییر میکند که تقریبا همخوان با درخشندگی ذاتیشان است، و همین آنها را به فانوسهایی آرمانی (شمعهای استاندارد) برای اندازهگیری دقیق فاصلهی کهکشانهای به نسبت نزدیک تبدیل کرده است.
اخترشناسان به جستجوی متغیرهای قیفاووسی در کهکشانهای نزدیکی که ابرنواختر یکمای هم دارند میپردازند تا بتوانند درخشش واقعی هر دو گونه ستاره را با هم بسنجند (مقایسه کنند). اطلاعات دربارهی درخشش آنها برای واسنجی (کالیبریزاسیون) تابندگی ابرنواخترهای یکمای در کهکشانهای دوردست به کار میرود و از این راه اخترشناسان میتوانند فاصلهی آن کهکشانها تا زمین را اندازه بگیرند، و با دانستن فاصلهی درست کهکشانهای دور و نزدیک هم میتوانند نرخ گسترش کیهان را تعیین و پالایش کنند.
این عکس در سال ۲۰۱۵ به کمک دوربین میدان گستردهی شماره ۳ی #تلسکوپ_فضایی_هابل، و در برنامهای برای بهبود دقت ثابت هابل (عددی که نرخ گسترش کیهان را نشان میدهد) گرفته شد.
https://goo.gl/QgyrwV
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/NGC3972.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------—
این #کهکشان_مارپیچی دلربا و فریبنده که در صورت فلکی #خرس_بزرگ دیده میشود انجیسی ۳۹۷۲ نام دارد و فاصلهاش از زمین حدود ۶۵ میلیون سال نوریست، یعنی نوری که از آن میبینیم ۶۵ میلیون سال پیش از آن جدا شده بوده، درست در زمان انقراض دایناسورها.
کهکشان پرستارهی انجیسی ۳۹۷۲ به سهم خود میزبان پدیدهها و رویدادهای چشمگیری بوده. در سال ۲۰۱۱ اخترشناسان بینندهی انفجار ابرنواختری از گونهی "یکمای" (Type Ia) بودند که البته در این تصویر دیده نمیشود. همهی این اجرام درخشان اوج درخشش یکسانی دارند و به اندازهی کافی پرنور هستند که از فاصلههای بسیار دور هم دیده شوند.
انجیسی ۳۹۷۲ چندین ستارهی تپنده از گونهی متغیرهای قیفاووسی نیز دارد. روشنایی این ستارگان با نرخی تغییر میکند که تقریبا همخوان با درخشندگی ذاتیشان است، و همین آنها را به فانوسهایی آرمانی (شمعهای استاندارد) برای اندازهگیری دقیق فاصلهی کهکشانهای به نسبت نزدیک تبدیل کرده است.
اخترشناسان به جستجوی متغیرهای قیفاووسی در کهکشانهای نزدیکی که ابرنواختر یکمای هم دارند میپردازند تا بتوانند درخشش واقعی هر دو گونه ستاره را با هم بسنجند (مقایسه کنند). اطلاعات دربارهی درخشش آنها برای واسنجی (کالیبریزاسیون) تابندگی ابرنواخترهای یکمای در کهکشانهای دوردست به کار میرود و از این راه اخترشناسان میتوانند فاصلهی آن کهکشانها تا زمین را اندازه بگیرند، و با دانستن فاصلهی درست کهکشانهای دور و نزدیک هم میتوانند نرخ گسترش کیهان را تعیین و پالایش کنند.
این عکس در سال ۲۰۱۵ به کمک دوربین میدان گستردهی شماره ۳ی #تلسکوپ_فضایی_هابل، و در برنامهای برای بهبود دقت ثابت هابل (عددی که نرخ گسترش کیهان را نشان میدهد) گرفته شد.
https://goo.gl/QgyrwV
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/NGC3972.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«شکارچی فراتر از دید انسان»
—------------------------—
میتوانید این صورت فلکی را تشخیص دهید؟
"شکارچی" اگرچه این یکی از آشناترین دستهبندیهای ستارهای در آسمان است ولی چشم ما هیچگاه آن را به رنگارنگیِ یک دوربین نمیبیند.
در این تصویر که از پیوند دیجیتالی ۲۰ نمای جداگانه درست شده، غول سرخ سرد ابطالجوزا (شبانشانه، آلفا شکارچی) مانند یک نقطهی نارنجی پررنگ در بالا، سمت چپ دیده میشود.
شکارچی ستارگان داغ و آبیفام بسیاری دارد، از جمله ابرغول پای شکارچی (بتا شکارچی، رجل جبار) که پایین، سمت راست شبانشانه دیده میشود، و گاما شکارچی (ناجذ) در گوشهی بالا، سمت راست.
[این ستارگان در تصویر بعدی مشخص شدهاند👇👇]
سه ستارهای که با هم کمربند شکارچی را ساختهاند همگی حدود ۱۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارند و از دل ابرهای میانستارهایِ شناخته شدهی این صورت فلکی پدید آمدهاند.
زیر کمربند شکارچی یک لکهی سرخفام و افشان دیده میشود که آن هم برای چشم نامسلح چیز تقریبا آشناییست- پرورشگاه ستارهای پرآوازهای به نام سحابی شکارچی.
و سرانجام، ساختاری که با چشم نامسلح به سختی دیده میشود ولی اینجا کاملا روشن و آشکارست حلقهی برنارد نام دارد- یک سحابی گسیلشی گازی غولپیکر که کمربند شکارچی را در میان گرفته. این سحابی حدود ۱۰۰ سال پیش توسط پیشگام عکاسی از #شکارچی، ادوارد امرسون برنارد شناسایی شد.
#apod
https://goo.gl/UFyd4N
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180321.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------—
میتوانید این صورت فلکی را تشخیص دهید؟
"شکارچی" اگرچه این یکی از آشناترین دستهبندیهای ستارهای در آسمان است ولی چشم ما هیچگاه آن را به رنگارنگیِ یک دوربین نمیبیند.
در این تصویر که از پیوند دیجیتالی ۲۰ نمای جداگانه درست شده، غول سرخ سرد ابطالجوزا (شبانشانه، آلفا شکارچی) مانند یک نقطهی نارنجی پررنگ در بالا، سمت چپ دیده میشود.
شکارچی ستارگان داغ و آبیفام بسیاری دارد، از جمله ابرغول پای شکارچی (بتا شکارچی، رجل جبار) که پایین، سمت راست شبانشانه دیده میشود، و گاما شکارچی (ناجذ) در گوشهی بالا، سمت راست.
[این ستارگان در تصویر بعدی مشخص شدهاند👇👇]
سه ستارهای که با هم کمربند شکارچی را ساختهاند همگی حدود ۱۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارند و از دل ابرهای میانستارهایِ شناخته شدهی این صورت فلکی پدید آمدهاند.
زیر کمربند شکارچی یک لکهی سرخفام و افشان دیده میشود که آن هم برای چشم نامسلح چیز تقریبا آشناییست- پرورشگاه ستارهای پرآوازهای به نام سحابی شکارچی.
و سرانجام، ساختاری که با چشم نامسلح به سختی دیده میشود ولی اینجا کاملا روشن و آشکارست حلقهی برنارد نام دارد- یک سحابی گسیلشی گازی غولپیکر که کمربند شکارچی را در میان گرفته. این سحابی حدود ۱۰۰ سال پیش توسط پیشگام عکاسی از #شکارچی، ادوارد امرسون برنارد شناسایی شد.
#apod
https://goo.gl/UFyd4N
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180321.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«آشفتهبازاری از ستارگان»
—---------------------—
کهکشان آیسی ۴۷۱۰ که در سال ۱۹۰۰ توسط اخترشناس استوارت دولیل یافته شد و اینجا در عکسی از تلسکوپ فضایی هابل دیده میشود چشماندازی با زیبایی انکارناپذیر دارد. این کهکشان ابری شلوغ از ستارگان درخشان است، با تودههای برافروختهی مناطق ستارهزایی که پیرامون لبهاش پراکندهاند.
آیسی ۴۷۱۰ یک کهکشان کوتولهی نامنظم است. چنان چه از نامشان برمیآید، این گونه کهکشانها پیکرهای بینظم و نمایی آشفته دارند، بدون هیچ کوژی مرکزی یا بازوی مارپیچی- آنها آشکارا متفاوت با کهکشانهای مارپیچی و بیضیگون هستند. احتمال میرود کهکشانهای نامنظم روزگاری مارپیچی یا بیضیگون بودهاند، ولی با گذشت زمان در فرآیندهای ادغام با دیگر کهکشانها، در اثر نیروهای گرانشی که بر آنها وارد میشده آشفته شدهاند. کوتولههای نامنظم در شناخت کلی ما از فرگشت کهکشانها ارزش ویژهای دارند زیرا گمان میرود آنها همانند نخستین کهکشانهای کیهان هستند.
آیسی ۴۷۱۰ حدود ۲۵ سال نوری با زمین فاصله دارد و در صورت فلکی #طاووس دیده میشود. این صورت فلکی که در آسمان نیمکرهی جنوبیست همچنین سومین خوشهی کروی درخشان آسمان (انجیسی ۶۷۵۲)، کهکشان مارپیچی انجیسی ۶۷۴۴، و شش سامانهی سیارهایِ شناخته شده (از جمله اچدی ۱۸۱۴۳۳ که میزبان یک ابرزمین است) را هم در بر دارد.
دادههای این تصویر به کمک دوربین پیمایش پیشرفتهی هابل (ACS) گردآوری شده.
#تلسکوپ_هابل #کهکشان_کوتوله
https://goo.gl/zrvZzv
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/IC4710.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—---------------------—
کهکشان آیسی ۴۷۱۰ که در سال ۱۹۰۰ توسط اخترشناس استوارت دولیل یافته شد و اینجا در عکسی از تلسکوپ فضایی هابل دیده میشود چشماندازی با زیبایی انکارناپذیر دارد. این کهکشان ابری شلوغ از ستارگان درخشان است، با تودههای برافروختهی مناطق ستارهزایی که پیرامون لبهاش پراکندهاند.
آیسی ۴۷۱۰ یک کهکشان کوتولهی نامنظم است. چنان چه از نامشان برمیآید، این گونه کهکشانها پیکرهای بینظم و نمایی آشفته دارند، بدون هیچ کوژی مرکزی یا بازوی مارپیچی- آنها آشکارا متفاوت با کهکشانهای مارپیچی و بیضیگون هستند. احتمال میرود کهکشانهای نامنظم روزگاری مارپیچی یا بیضیگون بودهاند، ولی با گذشت زمان در فرآیندهای ادغام با دیگر کهکشانها، در اثر نیروهای گرانشی که بر آنها وارد میشده آشفته شدهاند. کوتولههای نامنظم در شناخت کلی ما از فرگشت کهکشانها ارزش ویژهای دارند زیرا گمان میرود آنها همانند نخستین کهکشانهای کیهان هستند.
آیسی ۴۷۱۰ حدود ۲۵ سال نوری با زمین فاصله دارد و در صورت فلکی #طاووس دیده میشود. این صورت فلکی که در آسمان نیمکرهی جنوبیست همچنین سومین خوشهی کروی درخشان آسمان (انجیسی ۶۷۵۲)، کهکشان مارپیچی انجیسی ۶۷۴۴، و شش سامانهی سیارهایِ شناخته شده (از جمله اچدی ۱۸۱۴۳۳ که میزبان یک ابرزمین است) را هم در بر دارد.
دادههای این تصویر به کمک دوربین پیمایش پیشرفتهی هابل (ACS) گردآوری شده.
#تلسکوپ_هابل #کهکشان_کوتوله
https://goo.gl/zrvZzv
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/IC4710.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«دلار نقره برای یک سنگتراش»
—----------------------------
https://goo.gl/mK4RvB
کهکشان پر زرق و برق انجیسی ۲۵۳ نه تنها یکی از درخشانترین کهکشانهای مارپیچی در آسمان زمین است، بلکه یکی از پرغبارترین آنها نیز به شمار میآید.
برخی آن را به دلیل نمایی که در تلسکوپهای کوچک دارد، کهکشان "دلار نقره" یا "دلار نقرهای" (Silver Dollar) میخوانند، و برخی تنها به دلیل جایگاهش در مرزهای صورت فلکی جنوبی #سنگتراش، به عنوان "کهکشان سنگتراش" برای آن بسنده میکنند.
این جزیرهی غبارآلود کیهانی که تنها ۱۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، نخستین بار در سال ۱۷۸۳ توسط ستارهشناس و ریاضیدان، کارولینه هرشل (خواهر ویلیام هرشل) یافته شد.
انجیسی ۲۵۳ با پهنای حدود ۷۰ هزار سال نوری، بزرگترین عضو گروه کهکشانی سنگتراش است، نزدیکترین گروه کهکشانی به گروه محلی خودمان.
در این تصویر رنگی باکیفیت، افزون بر رگههای مارپیچی غبار، پیچکهایی از غبار را نیز میبینیم که به نظر میرسد از صفحهی کهکشان بیرون زدهاند، صفحهای که خود با خوشههای ستارهای جوان و مناطق ستارهزایی آراسته شده. [در تصویر این مطلب بهتر دیده می شوند: * کهکشان سنگتراش (https://goo.gl/fwnZGf)]
داشتن غبار فراوان به همراه ستارهزاییهای شدید و آتشین باعث شده انجیسی ۲۵۳ به عنوان یک کهکشان ستارهفشان نیز شناخته شود. همچنین کهکشان انجیسی ۲۵۳ یک چشمهی نیرومند از پرتوهای X پرانرژی و پرتوهای گاما است که میتواند به دلیل وجود سیاهچالهای بزرگ نزدیک مرکزش باشد.
#apod #کهکشان_مارپیچی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180322.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—----------------------------
https://goo.gl/mK4RvB
کهکشان پر زرق و برق انجیسی ۲۵۳ نه تنها یکی از درخشانترین کهکشانهای مارپیچی در آسمان زمین است، بلکه یکی از پرغبارترین آنها نیز به شمار میآید.
برخی آن را به دلیل نمایی که در تلسکوپهای کوچک دارد، کهکشان "دلار نقره" یا "دلار نقرهای" (Silver Dollar) میخوانند، و برخی تنها به دلیل جایگاهش در مرزهای صورت فلکی جنوبی #سنگتراش، به عنوان "کهکشان سنگتراش" برای آن بسنده میکنند.
این جزیرهی غبارآلود کیهانی که تنها ۱۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، نخستین بار در سال ۱۷۸۳ توسط ستارهشناس و ریاضیدان، کارولینه هرشل (خواهر ویلیام هرشل) یافته شد.
انجیسی ۲۵۳ با پهنای حدود ۷۰ هزار سال نوری، بزرگترین عضو گروه کهکشانی سنگتراش است، نزدیکترین گروه کهکشانی به گروه محلی خودمان.
در این تصویر رنگی باکیفیت، افزون بر رگههای مارپیچی غبار، پیچکهایی از غبار را نیز میبینیم که به نظر میرسد از صفحهی کهکشان بیرون زدهاند، صفحهای که خود با خوشههای ستارهای جوان و مناطق ستارهزایی آراسته شده. [در تصویر این مطلب بهتر دیده می شوند: * کهکشان سنگتراش (https://goo.gl/fwnZGf)]
داشتن غبار فراوان به همراه ستارهزاییهای شدید و آتشین باعث شده انجیسی ۲۵۳ به عنوان یک کهکشان ستارهفشان نیز شناخته شود. همچنین کهکشان انجیسی ۲۵۳ یک چشمهی نیرومند از پرتوهای X پرانرژی و پرتوهای گاما است که میتواند به دلیل وجود سیاهچالهای بزرگ نزدیک مرکزش باشد.
#apod #کهکشان_مارپیچی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180322.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«دلار نقره برای یک سنگتراش» —---------------------------- https://goo.gl/mK4RvB کهکشان پر زرق و برق انجیسی ۲۵۳ نه تنها یکی از درخشانترین کهکشانهای مارپیچی در آسمان زمین است، بلکه یکی از پرغبارترین آنها نیز به شمار میآید. برخی آن را به دلیل نمایی که…
پیچکهایی از غبار که به نظر میرسد از صفحهی کهکشان انجیسی ۲۵۳ بیرون زدهاند
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«دلار نقره برای یک سنگتراش» —---------------------------- https://goo.gl/mK4RvB کهکشان پر زرق و برق انجیسی ۲۵۳ نه تنها یکی از درخشانترین کهکشانهای مارپیچی در آسمان زمین است، بلکه یکی از پرغبارترین آنها نیز به شمار میآید. برخی آن را به دلیل نمایی که…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سفری فراکهکشانی به کهکشان مارپیچی انجیسی ۲۵۳ یا کهکشان سنگتراش خواهد رفت
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«پیشنهاد یک جایگزین برای سیاهچالهها»
—----------------------------------
https://goo.gl/Xo715V
* یک فیزیکدان با پیوند دادن یک پنداشت مکانیک کوانتومی با نسبیت عام به یک جایگزین تازه برای تکینگی سیاهچالهها دست یافته.
اگر دو جایگزین فرضی سیاهچالهها را به هم پیوند دهیم به چه میرسیم؟ به یک ستارهی نسبیتی نیمهکلاسیک خودسازگار(۱)، این را رائول کاربایو-روبیو از مدرسهی بینالمللی پژوهشهای پیشرفته در تریستهی ایتالیا میگوید که یک مدل ریاضی تازه برای سرنوشت ستارگان بزرگ پدید آورده. پژوهشنامهی وی در شمارهی ۶ فوریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شده است.
هنگامی که یک ستارهی بزرگ به پایان زندگیش میرسد دستخوش انفجار ابرنواختری میشود و یک هستهی چگال از خود به جا میگذارد که -بر پایهی پنداشتهای کنونی- به رُمبش خود ادامه میدهد و یک #ستاره_نوترونی یا یک #سیاهچاله میسازد. این که یک ستاره کدام یک از این دو سرنوشت را خواهد داشت به جرمش بستگی دارد. ستارگان نوترونی تعادلی میان نیروی وازَنَندهی فشار تبهگنی مکانیک کوانتومی و نیروی درکِشندهی (جذبکنندهی) گرانش برقرار میکنند، ولی اگر هستهی رُمبنده پرجرمتر باشد نمیتواند در برابر نیروی درکشندهی گرانشِ خودش پایاداری کند و به یک سیاهچاله تبدیل میشود.
@onestar_in_sevenskies
گرانش وازننده
اکنون کاربایو-روبیو یک نیروی دیگر را هم به این جریان افزوده: نوسانهای کوانتومی (اُفتاخیزهای کوانتومی). بر پایهی مکانیک کوانتومی، ذرات مجازی میتوانند خودبخود از هیچ پدید آمده و از بین بروند- این اثر را بهتر ازهمه در خلا میتوان سنجید، ولی این افتاخیزها میتوانند در هر جایی از فضازمان رخ بدهند. این ذرات را میتوان به عنوان نوسانهایی در انرژی مثبت و منفی در نظر گرفت که در شرایط معمولی همدیگر را خنثا میکنند. ولی گرانشِ بیاندازهی اجرام چگال این تعادل را میشکند و به گونهای کارآمد انرژی منفی تولید میکند. این انرژی منفی یک نیروی گرانشی وازننده (دفعکننده) پدید میآورد.
کاربایو-روبیو میگوید:«وجود [نوسانهای] کوانتومی ناشی از میدانهای گرانشی از اواخر دههی ۱۹۷۰ شناخته شده. ولی فیزیکدانان روش کاربرد این اثر در ستارههای رُمبنده را نمیدانستند.»
کاربایو-روبیو معادلههایی به دست آورد که در آنها نسبیت عام و مکانیک کوانتومی به گونهای با هم پیوند خورده بود که نوسانهای کوانتومی را هم بتوانند توضیح دهند. افزون بر آن، وی راه حلهایی پیدا کرد که برای اجرام ستارهای که بر پایهی نظریههای کنونی باید سیاهچاله شوند، تعادلی میان گرانش درکشنده و گرانش منفی برقرار میکرد. این اجرام چگال که در این نظریهی تازه به نام "ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک" خوانده شدهاند زیر فشار گرانششان به طور کامل نمیرُمبند و در نتیجه یک افق رویداد و بنابراین یک سیاهچاله نمیسازند.
@onestar_in_sevenskies
ستارهی دورگه
جالب این که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک دارای ویژگیهای اجرامی هستند که در گذشته به عنوان جایگزین سیاهچالهها پیشنهاد شده بود: گرتاخترها (گرَوَستارها) و سیاهاخترها (ستارگان سیاه).
گرتاخترها و سیاهاخترها هم دربردارندهی مادهی معمولی و نوسانهای کوانتومی هستند. ولی زمانی که این نظریهها نخستین بار ارایه شده بود هنوز معادلههایی که نوسانهای کوانتومی هم در آنها بود شناخته نشده بود، ولی ستارههای نظریهی کاربایو-روبیو به طور طبیعی نتیجهی یک مجموعه معادلهی سازگار بر پایهی فیزیکِ شناخته شده است.
گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
—----------------------------------
https://goo.gl/Xo715V
* یک فیزیکدان با پیوند دادن یک پنداشت مکانیک کوانتومی با نسبیت عام به یک جایگزین تازه برای تکینگی سیاهچالهها دست یافته.
اگر دو جایگزین فرضی سیاهچالهها را به هم پیوند دهیم به چه میرسیم؟ به یک ستارهی نسبیتی نیمهکلاسیک خودسازگار(۱)، این را رائول کاربایو-روبیو از مدرسهی بینالمللی پژوهشهای پیشرفته در تریستهی ایتالیا میگوید که یک مدل ریاضی تازه برای سرنوشت ستارگان بزرگ پدید آورده. پژوهشنامهی وی در شمارهی ۶ فوریهی فیزیکال ریویو لترز منتشر شده است.
هنگامی که یک ستارهی بزرگ به پایان زندگیش میرسد دستخوش انفجار ابرنواختری میشود و یک هستهی چگال از خود به جا میگذارد که -بر پایهی پنداشتهای کنونی- به رُمبش خود ادامه میدهد و یک #ستاره_نوترونی یا یک #سیاهچاله میسازد. این که یک ستاره کدام یک از این دو سرنوشت را خواهد داشت به جرمش بستگی دارد. ستارگان نوترونی تعادلی میان نیروی وازَنَندهی فشار تبهگنی مکانیک کوانتومی و نیروی درکِشندهی (جذبکنندهی) گرانش برقرار میکنند، ولی اگر هستهی رُمبنده پرجرمتر باشد نمیتواند در برابر نیروی درکشندهی گرانشِ خودش پایاداری کند و به یک سیاهچاله تبدیل میشود.
@onestar_in_sevenskies
گرانش وازننده
اکنون کاربایو-روبیو یک نیروی دیگر را هم به این جریان افزوده: نوسانهای کوانتومی (اُفتاخیزهای کوانتومی). بر پایهی مکانیک کوانتومی، ذرات مجازی میتوانند خودبخود از هیچ پدید آمده و از بین بروند- این اثر را بهتر ازهمه در خلا میتوان سنجید، ولی این افتاخیزها میتوانند در هر جایی از فضازمان رخ بدهند. این ذرات را میتوان به عنوان نوسانهایی در انرژی مثبت و منفی در نظر گرفت که در شرایط معمولی همدیگر را خنثا میکنند. ولی گرانشِ بیاندازهی اجرام چگال این تعادل را میشکند و به گونهای کارآمد انرژی منفی تولید میکند. این انرژی منفی یک نیروی گرانشی وازننده (دفعکننده) پدید میآورد.
کاربایو-روبیو میگوید:«وجود [نوسانهای] کوانتومی ناشی از میدانهای گرانشی از اواخر دههی ۱۹۷۰ شناخته شده. ولی فیزیکدانان روش کاربرد این اثر در ستارههای رُمبنده را نمیدانستند.»
کاربایو-روبیو معادلههایی به دست آورد که در آنها نسبیت عام و مکانیک کوانتومی به گونهای با هم پیوند خورده بود که نوسانهای کوانتومی را هم بتوانند توضیح دهند. افزون بر آن، وی راه حلهایی پیدا کرد که برای اجرام ستارهای که بر پایهی نظریههای کنونی باید سیاهچاله شوند، تعادلی میان گرانش درکشنده و گرانش منفی برقرار میکرد. این اجرام چگال که در این نظریهی تازه به نام "ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک" خوانده شدهاند زیر فشار گرانششان به طور کامل نمیرُمبند و در نتیجه یک افق رویداد و بنابراین یک سیاهچاله نمیسازند.
@onestar_in_sevenskies
ستارهی دورگه
جالب این که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیک دارای ویژگیهای اجرامی هستند که در گذشته به عنوان جایگزین سیاهچالهها پیشنهاد شده بود: گرتاخترها (گرَوَستارها) و سیاهاخترها (ستارگان سیاه).
گرتاخترها و سیاهاخترها هم دربردارندهی مادهی معمولی و نوسانهای کوانتومی هستند. ولی زمانی که این نظریهها نخستین بار ارایه شده بود هنوز معادلههایی که نوسانهای کوانتومی هم در آنها بود شناخته نشده بود، ولی ستارههای نظریهی کاربایو-روبیو به طور طبیعی نتیجهی یک مجموعه معادلهی سازگار بر پایهی فیزیکِ شناخته شده است.
گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در ...
ادامه در پست بعد 👇👇👇👇👇
ادامهی پست پیشین 👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
... گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در هستهی گرتاخترها، نوسانهای کوانتومی بزرگ مادهی معمولی را به بالا میراند و یک پوستهی فرا-نازک (بیاندازه نازک) روی سطحشان میسازد ولی سیاهاخترها در ساختارشان تعادلی میان ماده و نوسانهای کوانتومی برقرار میکنند.
ستارگان کاربایو-روبیو مانند نژاد دورگهای از نظریهی پیشینند. وی میگوید: «از یک سو هم ماده و هم [نوسانهای] کوانتومی در ساختارشان هست، مانند چیزی که در سیاهاخترها داریم. از سوی دیگر دو عنصر جداگانه و متمایز را نشان میدهند، یک هسته و یک پوستهی فرانازک، مانند چیزی که در گرتاخترها هست.»
مسالهی پایداری
این که چنین ستارگان دورگهای در جهان واقعی وجود دارند یا نه جای بررسی دارد. در معادلههای کاربایو-روبیو زمان در نظر گرفته نشده، بنابراین روشن نیست چنین ستارهای پایدار میماند یا به سرعت به یک چیز دیگر... چیزی مانند یک سیاهچاله، دگردیسی مییابد.
اخترفیزیکدان نسبیتی لوچیانو رتزولا (بنیاد فیزیک نظری، آلمان) میگوید: «برای این که یک مداد را متعادل روی نوکش نگه داریم راه حلهایی وجود دارد ولی این راه حلها آشکارا ناپایدارند و اندکی آشفتگی آنها را به هم میزند.»
با این حال، اگر کاربایو-روبیو بتواند نشان دهد که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیکش واقعا از نظر دینامیکی پایدارند -چیزی که برنامهی بعدی او است- نسل آیندهی رصدخانههای امواج گرانشی در چند دههی آینده باید دقت موردنیاز برای بازشناختن اجرام فشردهی نامتعارف از سیاهچالهها را فراهم کنند، و بتوانند شواهدی به دست آورند که از وجود این گونه ستارگان پشتیبانی کند. [بخوانید: * امواج گرانشی لایگو از سیاهچاله سرچشمه گرفته بودند یا از چیز دیگر؟ (https://goo.gl/HX2amH)]
—------------------------------------------
۱) self-consistent semiclassical relativistic star
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/black-hole.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
... گرتاخترها و سیاهاخترها ساختار متفاوتی دارند: در هستهی گرتاخترها، نوسانهای کوانتومی بزرگ مادهی معمولی را به بالا میراند و یک پوستهی فرا-نازک (بیاندازه نازک) روی سطحشان میسازد ولی سیاهاخترها در ساختارشان تعادلی میان ماده و نوسانهای کوانتومی برقرار میکنند.
ستارگان کاربایو-روبیو مانند نژاد دورگهای از نظریهی پیشینند. وی میگوید: «از یک سو هم ماده و هم [نوسانهای] کوانتومی در ساختارشان هست، مانند چیزی که در سیاهاخترها داریم. از سوی دیگر دو عنصر جداگانه و متمایز را نشان میدهند، یک هسته و یک پوستهی فرانازک، مانند چیزی که در گرتاخترها هست.»
مسالهی پایداری
این که چنین ستارگان دورگهای در جهان واقعی وجود دارند یا نه جای بررسی دارد. در معادلههای کاربایو-روبیو زمان در نظر گرفته نشده، بنابراین روشن نیست چنین ستارهای پایدار میماند یا به سرعت به یک چیز دیگر... چیزی مانند یک سیاهچاله، دگردیسی مییابد.
اخترفیزیکدان نسبیتی لوچیانو رتزولا (بنیاد فیزیک نظری، آلمان) میگوید: «برای این که یک مداد را متعادل روی نوکش نگه داریم راه حلهایی وجود دارد ولی این راه حلها آشکارا ناپایدارند و اندکی آشفتگی آنها را به هم میزند.»
با این حال، اگر کاربایو-روبیو بتواند نشان دهد که ستارگان نسبیتی نیمهکلاسیکش واقعا از نظر دینامیکی پایدارند -چیزی که برنامهی بعدی او است- نسل آیندهی رصدخانههای امواج گرانشی در چند دههی آینده باید دقت موردنیاز برای بازشناختن اجرام فشردهی نامتعارف از سیاهچالهها را فراهم کنند، و بتوانند شواهدی به دست آورند که از وجود این گونه ستارگان پشتیبانی کند. [بخوانید: * امواج گرانشی لایگو از سیاهچاله سرچشمه گرفته بودند یا از چیز دیگر؟ (https://goo.gl/HX2amH)]
—------------------------------------------
۱) self-consistent semiclassical relativistic star
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/black-hole.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«پسرعموی خرچنگ و همسایهاش!»
—-------------------------------
در این تصویر فریبندهی تلسکوپی سحابی عروس دریایی که به طور معمول یک سحابی کمنور است را میبینید.
در سمت چپ و راست این سحابی، دو ستارهی درخشان پسپای دوپیکر (مو دوپیکر) و پیشپای دوپیکر (اتا دوپیکر) به چشم میخورد که دو ستارهی زیر پای دوقلوهای آسمان [صورت فلکی دوپِیکَر یا جوزا] هستند.
سحابی عروس دریایی همان ابر گسیلشی کمانی-شکل روشنتری است که با شاخکهای آویختهاش در پایین مرکز تصویر دیده میشود.
در واقع این عروس دریایی کیهانی بخشی از پَسماند حباب-مانند ابرنواختر آیسی ۴۳۳ است، ابری گسترنده از آوارهای یک ستارهی پرجرم که زمانی منفجر شده بوده. نور انفجار این ستاره حدود ۳۰ هزار سال پیش به زمین رسید.
سحابی عروس دریایی هم مانند پسرعمویش در آبهای اخترفیزیکی، یعنی سحابی خرچنگ، که او هم پسماند یک ابرنواختر است، در دلش یک ستارهی نوترونی را پنهان کرده، بازماندهی هستهی رُمبیدهی ستارهای که منفجر شده.
در بالا، سمت چپ تصویر هم یک سحابی گسیلشی دیگر به نام شارپلس ۲۴۹ را می بینیم.
سحابی عروس دریایی حدود ۵۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. در این فاصله، پهنای این تصویر نزدیک به ۳۰۰ سال نوری میشود.
#apod #پسماند_ابرنواختر #سحابی_گسیلشی #دوپیکر
https://goo.gl/oEApCb
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180323.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—-------------------------------
در این تصویر فریبندهی تلسکوپی سحابی عروس دریایی که به طور معمول یک سحابی کمنور است را میبینید.
در سمت چپ و راست این سحابی، دو ستارهی درخشان پسپای دوپیکر (مو دوپیکر) و پیشپای دوپیکر (اتا دوپیکر) به چشم میخورد که دو ستارهی زیر پای دوقلوهای آسمان [صورت فلکی دوپِیکَر یا جوزا] هستند.
سحابی عروس دریایی همان ابر گسیلشی کمانی-شکل روشنتری است که با شاخکهای آویختهاش در پایین مرکز تصویر دیده میشود.
در واقع این عروس دریایی کیهانی بخشی از پَسماند حباب-مانند ابرنواختر آیسی ۴۳۳ است، ابری گسترنده از آوارهای یک ستارهی پرجرم که زمانی منفجر شده بوده. نور انفجار این ستاره حدود ۳۰ هزار سال پیش به زمین رسید.
سحابی عروس دریایی هم مانند پسرعمویش در آبهای اخترفیزیکی، یعنی سحابی خرچنگ، که او هم پسماند یک ابرنواختر است، در دلش یک ستارهی نوترونی را پنهان کرده، بازماندهی هستهی رُمبیدهی ستارهای که منفجر شده.
در بالا، سمت چپ تصویر هم یک سحابی گسیلشی دیگر به نام شارپلس ۲۴۹ را می بینیم.
سحابی عروس دریایی حدود ۵۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. در این فاصله، پهنای این تصویر نزدیک به ۳۰۰ سال نوری میشود.
#apod #پسماند_ابرنواختر #سحابی_گسیلشی #دوپیکر
https://goo.gl/oEApCb
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180323.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«نخستین مهمان میانستارهای ما به احتمال بسیار دو مادر داشته!»
—-------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/3vsDj8
* شاید نخستین مهمان میانستارهایِ شناخته شدهی خانوادهی خورشید از آنچه گمان میرفت هم بیگانهتر و شگفتانگیزتر باشد.
بر پایهی پژوهشی تازه، احتمال میرود "اومواموا"، جرم سوزنمانند اسرارآمیزی که ماه اکتبر گذشته، هنگامی که داشت از درون سامانهی خورشیدی میگذشت یافته شد، از یک سامانهی دوستارهای آمده بوده.
"اومواموا" در زبان بومیان هاوایی به معنای "پیامآور" یا "|پیشاهنگ" است. عنوان علمی این جرمِ ۴۰۰ متری A/2017 U1 (ای/۲۰۱۷ یو۱) است و به کمک تلسکوپ پان-استارز۱ در هاوایی دیده و شناسایی شد.
مدار هذلولی اومواموا نشان میداد که این جرم در قید گرانش خورشید نبوده و بنابراین از درون سامانهی خودمان نیامده بوده. در آغاز آن را یک دنبالهدار دانستند، ولی از آنجایی که حتی پس از گذشتن از فاصلهی به نسبت کمی از خورشید، هیچ فعالیت دنبالهدارگونهای (دم بلند و گیسوی گستردی به گرد هسته) پیدا نکرد، به نام یک سیارک ردهبندی شد.
نویسندهی اصلی پژوهش، آلن جکسون از مرکز علوم سیارهای دانشگاه تورنتو میگوید: «این عجیب است که نخستین جرمی که از بیرون سامانهی خورشیدی میبینیم یک #سیارک است، زیرا دیدن یک دنبالهدار بسیار آسانتر است، و سامانهی خورشیدی خودمان هم دنبالهدارها را بسیار بیشتر از سیارکها به بیرون پرتاب میکند.»
ولی بر پایهی این پژوهش، اومواموا احتمالا از سامانهای مانند خودمان نیامده. مدلهای رایانهای جکسون و همکارانش نشان میدهند که سامانههایی با دو ستارهی همدم نزدیک، سیارکها را بسیار بیشتر از سامانههای تکستارهای به بیرون پرتاب میکنند.
و تا دلتان بخواهد هم #سامانه_دوتایی داریم؛ پژوهش گذشته نشان داده بود که بیش از نیمی از ستارگان کهکشان راه شیری دارای همدم ستارهایِ نزدیک هستند.
هیچ کس با اطمینان نمیداند که #اومواموا از کجا آمده یا چه مدتی را در ژرفای فضا گذرانده بوده. ولی بر پایهی پژوهش تازه، احتمال بسیار میرود که زادگاهش یک سامانهی دوتایی بوده که دستکم یکی از ستارگانش یک ستارهی بزرگ و داغ بوده. دلیل این گمانهزنی اینست که چنین سامانههایی در منطقهی نزدیک به ستارگانشان (منطقهی اصلی پرتاب) بیشتر دربردارندهی اجرام سنگی هستند تا یخی.
و به گفتهی جکسون و همکارانش، اومواموا به احتمال بسیار در دورهی سیارهزایی سامانهاش به بیرون پرتاب شده بوده، که میتوانسته مدتها پیش بوده باشد.
اومواموا در روز ۱۴ اکتبر از نزدیکترین فاصلهاش از زمین (۲۴ میلیون کیلومتری) گذشت. به گفتهی ناسا، این جرم اکنون دارد از سامانهی خورشیدی بیرون میرود و به اندازهای دور شده که حتی تلسکوپهای بزرگ هم از نیمههای دسامبر تاکنون دیگر نتوانستهاند آن را ببینند. ولی اخترشناسان در زمانی که میتوانستند آن را بررسی کنند دادههای بسیاری دربارهاش گرد آوردند که بیشک آگاهیهای بسیاری دربارهی آیندهی این جرم از آنها به دست خواهد آمد.
جکسون می گوید: «شاید به همان شیوهای که از دنبالهدارها برای شناخت فرآیند سیارهزایی در سامانهی خورشیدی بهره میجوییم، این جرم رازگونه هم بتواند آگاهیهایی دربارهی سیارهزایی در سامانههای دیگر به ما بدهد.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در شمارهی ۱۹ مارس ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است.
در همین زمینه: * اومواموا سرخرنگ است و روکشی از مواد آلی دارد (https://goo.gl/enMtk2)
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/Oumuamua.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—-------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/3vsDj8
* شاید نخستین مهمان میانستارهایِ شناخته شدهی خانوادهی خورشید از آنچه گمان میرفت هم بیگانهتر و شگفتانگیزتر باشد.
بر پایهی پژوهشی تازه، احتمال میرود "اومواموا"، جرم سوزنمانند اسرارآمیزی که ماه اکتبر گذشته، هنگامی که داشت از درون سامانهی خورشیدی میگذشت یافته شد، از یک سامانهی دوستارهای آمده بوده.
"اومواموا" در زبان بومیان هاوایی به معنای "پیامآور" یا "|پیشاهنگ" است. عنوان علمی این جرمِ ۴۰۰ متری A/2017 U1 (ای/۲۰۱۷ یو۱) است و به کمک تلسکوپ پان-استارز۱ در هاوایی دیده و شناسایی شد.
مدار هذلولی اومواموا نشان میداد که این جرم در قید گرانش خورشید نبوده و بنابراین از درون سامانهی خودمان نیامده بوده. در آغاز آن را یک دنبالهدار دانستند، ولی از آنجایی که حتی پس از گذشتن از فاصلهی به نسبت کمی از خورشید، هیچ فعالیت دنبالهدارگونهای (دم بلند و گیسوی گستردی به گرد هسته) پیدا نکرد، به نام یک سیارک ردهبندی شد.
نویسندهی اصلی پژوهش، آلن جکسون از مرکز علوم سیارهای دانشگاه تورنتو میگوید: «این عجیب است که نخستین جرمی که از بیرون سامانهی خورشیدی میبینیم یک #سیارک است، زیرا دیدن یک دنبالهدار بسیار آسانتر است، و سامانهی خورشیدی خودمان هم دنبالهدارها را بسیار بیشتر از سیارکها به بیرون پرتاب میکند.»
ولی بر پایهی این پژوهش، اومواموا احتمالا از سامانهای مانند خودمان نیامده. مدلهای رایانهای جکسون و همکارانش نشان میدهند که سامانههایی با دو ستارهی همدم نزدیک، سیارکها را بسیار بیشتر از سامانههای تکستارهای به بیرون پرتاب میکنند.
و تا دلتان بخواهد هم #سامانه_دوتایی داریم؛ پژوهش گذشته نشان داده بود که بیش از نیمی از ستارگان کهکشان راه شیری دارای همدم ستارهایِ نزدیک هستند.
هیچ کس با اطمینان نمیداند که #اومواموا از کجا آمده یا چه مدتی را در ژرفای فضا گذرانده بوده. ولی بر پایهی پژوهش تازه، احتمال بسیار میرود که زادگاهش یک سامانهی دوتایی بوده که دستکم یکی از ستارگانش یک ستارهی بزرگ و داغ بوده. دلیل این گمانهزنی اینست که چنین سامانههایی در منطقهی نزدیک به ستارگانشان (منطقهی اصلی پرتاب) بیشتر دربردارندهی اجرام سنگی هستند تا یخی.
و به گفتهی جکسون و همکارانش، اومواموا به احتمال بسیار در دورهی سیارهزایی سامانهاش به بیرون پرتاب شده بوده، که میتوانسته مدتها پیش بوده باشد.
اومواموا در روز ۱۴ اکتبر از نزدیکترین فاصلهاش از زمین (۲۴ میلیون کیلومتری) گذشت. به گفتهی ناسا، این جرم اکنون دارد از سامانهی خورشیدی بیرون میرود و به اندازهای دور شده که حتی تلسکوپهای بزرگ هم از نیمههای دسامبر تاکنون دیگر نتوانستهاند آن را ببینند. ولی اخترشناسان در زمانی که میتوانستند آن را بررسی کنند دادههای بسیاری دربارهاش گرد آوردند که بیشک آگاهیهای بسیاری دربارهی آیندهی این جرم از آنها به دست خواهد آمد.
جکسون می گوید: «شاید به همان شیوهای که از دنبالهدارها برای شناخت فرآیند سیارهزایی در سامانهی خورشیدی بهره میجوییم، این جرم رازگونه هم بتواند آگاهیهایی دربارهی سیارهزایی در سامانههای دیگر به ما بدهد.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در شمارهی ۱۹ مارس ماهنامهی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است.
در همین زمینه: * اومواموا سرخرنگ است و روکشی از مواد آلی دارد (https://goo.gl/enMtk2)
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/Oumuamua.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«نورافشانی ستارگان جوان در ابر ماژلان»
—-------------------------------------
نزدیک لبههای ابر ماژلانی کوچک (یک کهکشان ماهوارهای به فاصلهی حدود ۲۰۰ هزار سال نوری زمین)، خوشهی ستارهای جوان و ۵ میلیون سالهای به نام انجیسی ۶۰۲ جای دارد.
تصویر خیره کنندهای که اینجا میبینید به کمک تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده و با دادههای پرتو X از تلسکوپ چاندرا، و فروسرخ از تلسکوپ اسپیتزر نیز آرایش شده. در این چشمانداز میتوانید خوشهی انجیسی ۶۰۲ را ببینید که هنوز توسط ابر زایندهاش در بر گرفته شده.
پشتهها و رگههای خیالانگیز و تودههای به پس رانده شدهی گاز و غبار نشانهی نیرومندی از اینند که پرتوهای پرانرژی و امواجِ ضربهای از سوی ستارگان پرجرم انجیسی ۶۰۲، مادهی غباری را پس زده و فشرده و در نتیجه همچنان که این تودهها در اثر پرتوهای ستارگان از مرکز خوشه دور میشوند، یک فرآیند #ستارهزایی دیگر هم در دلشان به راه افتاده.
گستردگی این تصویر باکیفیت در فاصلهی برآورد شدهی ابر ماژلانی کوچک حدود ۲۰۰ سال نوریست، ولی در پسزمینهی همین چشمانداز واضح و چندرنگ، شمار فریبندهای از کهکشانهای گوناگون را هم میتوان دید. این کهکشانهای پسزمینه در فراسوی انجیسی ۶۰۲ جای گرفته و صدها میلیون سال نوری یا بیشتر از آن فاصله دارند.
#ابر_ماژلانی #خوشه_باز #apod
https://goo.gl/jBXz4q
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180324.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—-------------------------------------
نزدیک لبههای ابر ماژلانی کوچک (یک کهکشان ماهوارهای به فاصلهی حدود ۲۰۰ هزار سال نوری زمین)، خوشهی ستارهای جوان و ۵ میلیون سالهای به نام انجیسی ۶۰۲ جای دارد.
تصویر خیره کنندهای که اینجا میبینید به کمک تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده و با دادههای پرتو X از تلسکوپ چاندرا، و فروسرخ از تلسکوپ اسپیتزر نیز آرایش شده. در این چشمانداز میتوانید خوشهی انجیسی ۶۰۲ را ببینید که هنوز توسط ابر زایندهاش در بر گرفته شده.
پشتهها و رگههای خیالانگیز و تودههای به پس رانده شدهی گاز و غبار نشانهی نیرومندی از اینند که پرتوهای پرانرژی و امواجِ ضربهای از سوی ستارگان پرجرم انجیسی ۶۰۲، مادهی غباری را پس زده و فشرده و در نتیجه همچنان که این تودهها در اثر پرتوهای ستارگان از مرکز خوشه دور میشوند، یک فرآیند #ستارهزایی دیگر هم در دلشان به راه افتاده.
گستردگی این تصویر باکیفیت در فاصلهی برآورد شدهی ابر ماژلانی کوچک حدود ۲۰۰ سال نوریست، ولی در پسزمینهی همین چشمانداز واضح و چندرنگ، شمار فریبندهای از کهکشانهای گوناگون را هم میتوان دید. این کهکشانهای پسزمینه در فراسوی انجیسی ۶۰۲ جای گرفته و صدها میلیون سال نوری یا بیشتر از آن فاصله دارند.
#ابر_ماژلانی #خوشه_باز #apod
https://goo.gl/jBXz4q
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180324.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«معرفی نواختر شاهتخته ۲۰۱۸»
—------------------------
نواختر شاهتخته ۲۰۱۸ تا چه اندازه درخشان خواهد شد؟
این #نواختر تازه همین هفتهی پیش یافته شد. اگرچه نواخترها پدیدههای رایجی در کیهان هستند، ولی این نواختر تازه که به عنوان ایاسایاساسان-۱۸افوی (ASASSN-18fv) نامیده شده به گونهی شگفتانگیزی در آسمان سیارهی زمین درخشان است و اکنون به آسانی از پشت دوربینهای دوچشمی در آسمان نیمکرهی جنوبی دیده میشود.
این نواختر که در این تصویر با نشان پیکان نشان داده شده،، نزدیک سحابی زیبای شاهتخته (کارینا) رخ داد.
نواخترها به طور معمول برونریزیهایی روی سطح کوتولههای سفیدی هستند که همدمی ستارهای دارند؛ کوتولهی سفید با برافزایش مواد از همدمش، آن را روی سطحش انباشته میکند و این انباشت مواد تا جایی ادامه مییابد که به یک انفجار گرماهستهای میانجامد، هر چند که جزییات این برونریزیها هنوز شناخته نشده.
اخترشناسان حرفهای و آماتور تا چند هفته به رصد نواختر شاه تخته ۲۰۱۸ ادامه خواهند داد و دگرگونیهای آن را زیر نظر خواهند گرفت؛ شاید این نواختر به اندازهای روشن شود که با چشم نامسلح هم بتوان آن را دید.
#apod
https://goo.gl/ryN8B1
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180325.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------
نواختر شاهتخته ۲۰۱۸ تا چه اندازه درخشان خواهد شد؟
این #نواختر تازه همین هفتهی پیش یافته شد. اگرچه نواخترها پدیدههای رایجی در کیهان هستند، ولی این نواختر تازه که به عنوان ایاسایاساسان-۱۸افوی (ASASSN-18fv) نامیده شده به گونهی شگفتانگیزی در آسمان سیارهی زمین درخشان است و اکنون به آسانی از پشت دوربینهای دوچشمی در آسمان نیمکرهی جنوبی دیده میشود.
این نواختر که در این تصویر با نشان پیکان نشان داده شده،، نزدیک سحابی زیبای شاهتخته (کارینا) رخ داد.
نواخترها به طور معمول برونریزیهایی روی سطح کوتولههای سفیدی هستند که همدمی ستارهای دارند؛ کوتولهی سفید با برافزایش مواد از همدمش، آن را روی سطحش انباشته میکند و این انباشت مواد تا جایی ادامه مییابد که به یک انفجار گرماهستهای میانجامد، هر چند که جزییات این برونریزیها هنوز شناخته نشده.
اخترشناسان حرفهای و آماتور تا چند هفته به رصد نواختر شاه تخته ۲۰۱۸ ادامه خواهند داد و دگرگونیهای آن را زیر نظر خواهند گرفت؛ شاید این نواختر به اندازهای روشن شود که با چشم نامسلح هم بتوان آن را دید.
#apod
https://goo.gl/ryN8B1
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180325.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
https://goo.gl/fVKJnh
عکس بسیار زیبا و باکیفیتی که #تلسکوپ_فضایی_هابل در سال ۲۰۰۵ از ستارگان نوزاد در سحابی انجیسی ۳۴۶ در #ابر_ماژلانی_کوچک گرفته بود.
این ستارگان که از فرآیند رُمبش گرانشی ابرهای گازی این سحابی پدید آمدهاند هنوز به اندازهی کافی فشرده نشدهاند که بتوانند کورهی هیدروژنسوزی در دلشان را برای به راه انداختن #همجوشی_هستهای روشن کنند.
کوچکترینِ این ستارگان تنها نصف خورشید ما جرم دارند.
#خوشه_باز #رمبش_گرانشی #SMC #ستارهزایی
@onestar_in_sevenskies
عکس بسیار زیبا و باکیفیتی که #تلسکوپ_فضایی_هابل در سال ۲۰۰۵ از ستارگان نوزاد در سحابی انجیسی ۳۴۶ در #ابر_ماژلانی_کوچک گرفته بود.
این ستارگان که از فرآیند رُمبش گرانشی ابرهای گازی این سحابی پدید آمدهاند هنوز به اندازهی کافی فشرده نشدهاند که بتوانند کورهی هیدروژنسوزی در دلشان را برای به راه انداختن #همجوشی_هستهای روشن کنند.
کوچکترینِ این ستارگان تنها نصف خورشید ما جرم دارند.
#خوشه_باز #رمبش_گرانشی #SMC #ستارهزایی
@onestar_in_sevenskies
«سیگنال اسرارآمیز مرکز کهکشان از گذشته میآید نه از ماده تاریک»
—------------------------------------------------------------—
* بر پایهی پژوهشی تازه، سیگنال کیهانی اسرارآمیزی که از مرکز کهکشان راه شیری دریافت میشود در حقیقت از ستارگان باستانی میآید نه از مادهی تاریک.
پرتوهای گامای پرانرژیِ بیش از اندازهای از هستهی کهکشان ما (از کوژ کهکشان) دریافت میشود. در بررسیهای گذشته، ریشهی این فراوانیِ اسرارآمیز را #ماده_تاریک دانسته بودند- جوهرهی نادیدنی رازگونهای که هیچ نور یا انرژیای نمیگسیلد، ولی گمان بر اینست که بیشتر مادهی موجود در کیهان را تشکیل داده.
ولی بر پایهی پژوهشی تازه از سوی دانشگاه ملی استرالیا (ANU)، سرچشمهی این پرتوهای گاما نه مادهی تاریک، بلکه هزاران #ستاره_نوترونی سریع-چرخان به نام "تپاخترهای میلیثانیهای" است که به باور دانشمندان چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد سال سن دارند. از آنجایی که این ستارگان بسیار دورند، پرتوهایشان با هم یکی شده و سیگنالی که اخترشناسان در گذشته آن را ناشی از مادهی تاریک تعبیر کرده بودند را ساختهاند.
رولند کروکر از مدرسهی پژوهش اخترشناسی و اخترفیزیکِ ایانیو میگوید: «تابشهای این چند هزار ستارهی چگال که در فاصلهی مرکز کهکشان به گرد آن در گردشند میتوانند با هم آمیخته شده و سیگنالی با پراکندگی یکدست، همان چیزی که ما از مادهی تاریک انتظار داریم را تقلید کنند.»
اگرچه مادهی تاریک به طور مستقیم دیده نمیشود، ولی گمان میرود از ذرات سنگین با برهمکنش ضعیف (ویمپ، WIMP) تشکیل شده. این ذرات گاهی میتوانند به هم برخورد کنند و نوری بگسیلند که یک میلیارد بار پرانرژیتر از نور دیدنی (مریی) است. به همین دلیل بوده که دانشمندان در گذشته میپنداشتند پرتوهای گامایی که از مرکز کهکشان راه شیری دریافت میشود از مادهی تاریک سرچشمه گرفته [گاما پرانرژیترین تابش کیهان است].
این پژوهشگران با بهره از دادههای تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی (که از ۲۰۰۸ تاکنون در مدار زمینست) دریافتند که سیگنالهای پرتو گامای مرکز کهکشان پراکندگی ستارگان در مرکز کهکشان را بازتاب میدهند. این دادهها تایید دیگری بر این نظریهاند که این پرتوهای گاما نه از مادهی تاریک، بلکه ازستارگان پیر سرچشمه گرفته.
کروکر میگوید: «شاید مرکز کهکشان ما انباشته از مادهی تاریک باشد، ولی پر از ستارگان پیری نیز هست که با هم یک ساختار به نام "کوژ مرکزی" کهکشان (bulge) را میسازند.»
وی میافزاید: «بررسیهای دامنهدار دیداری و نظری برای تایید یا رد کردن این نظریه که این پرتوهای گاما از تپاخترهای میلیثانیهای سرچشمه گرفته در جریانست.»
گزارش این پژوهشگران در شمارهی ۱۲ مارس نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده است.
#پرتو_گاما
https://goo.gl/Np9mTC
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/bulge-signal.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------------------------—
* بر پایهی پژوهشی تازه، سیگنال کیهانی اسرارآمیزی که از مرکز کهکشان راه شیری دریافت میشود در حقیقت از ستارگان باستانی میآید نه از مادهی تاریک.
پرتوهای گامای پرانرژیِ بیش از اندازهای از هستهی کهکشان ما (از کوژ کهکشان) دریافت میشود. در بررسیهای گذشته، ریشهی این فراوانیِ اسرارآمیز را #ماده_تاریک دانسته بودند- جوهرهی نادیدنی رازگونهای که هیچ نور یا انرژیای نمیگسیلد، ولی گمان بر اینست که بیشتر مادهی موجود در کیهان را تشکیل داده.
ولی بر پایهی پژوهشی تازه از سوی دانشگاه ملی استرالیا (ANU)، سرچشمهی این پرتوهای گاما نه مادهی تاریک، بلکه هزاران #ستاره_نوترونی سریع-چرخان به نام "تپاخترهای میلیثانیهای" است که به باور دانشمندان چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد سال سن دارند. از آنجایی که این ستارگان بسیار دورند، پرتوهایشان با هم یکی شده و سیگنالی که اخترشناسان در گذشته آن را ناشی از مادهی تاریک تعبیر کرده بودند را ساختهاند.
رولند کروکر از مدرسهی پژوهش اخترشناسی و اخترفیزیکِ ایانیو میگوید: «تابشهای این چند هزار ستارهی چگال که در فاصلهی مرکز کهکشان به گرد آن در گردشند میتوانند با هم آمیخته شده و سیگنالی با پراکندگی یکدست، همان چیزی که ما از مادهی تاریک انتظار داریم را تقلید کنند.»
اگرچه مادهی تاریک به طور مستقیم دیده نمیشود، ولی گمان میرود از ذرات سنگین با برهمکنش ضعیف (ویمپ، WIMP) تشکیل شده. این ذرات گاهی میتوانند به هم برخورد کنند و نوری بگسیلند که یک میلیارد بار پرانرژیتر از نور دیدنی (مریی) است. به همین دلیل بوده که دانشمندان در گذشته میپنداشتند پرتوهای گامایی که از مرکز کهکشان راه شیری دریافت میشود از مادهی تاریک سرچشمه گرفته [گاما پرانرژیترین تابش کیهان است].
این پژوهشگران با بهره از دادههای تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی (که از ۲۰۰۸ تاکنون در مدار زمینست) دریافتند که سیگنالهای پرتو گامای مرکز کهکشان پراکندگی ستارگان در مرکز کهکشان را بازتاب میدهند. این دادهها تایید دیگری بر این نظریهاند که این پرتوهای گاما نه از مادهی تاریک، بلکه ازستارگان پیر سرچشمه گرفته.
کروکر میگوید: «شاید مرکز کهکشان ما انباشته از مادهی تاریک باشد، ولی پر از ستارگان پیری نیز هست که با هم یک ساختار به نام "کوژ مرکزی" کهکشان (bulge) را میسازند.»
وی میافزاید: «بررسیهای دامنهدار دیداری و نظری برای تایید یا رد کردن این نظریه که این پرتوهای گاما از تپاخترهای میلیثانیهای سرچشمه گرفته در جریانست.»
گزارش این پژوهشگران در شمارهی ۱۲ مارس نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده است.
#پرتو_گاما
https://goo.gl/Np9mTC
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/bulge-signal.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«ابرشهری از کهکشانها»
—----------------------
تقریبا تک تک اجرام درون این تصویر یک کهکشان جداگانه است.
خوشهی کهکشانی گیسو که در این تصویر دیده میشود، با داشتن چندین هزار کهکشان، یکی از انبوهترین خوشههای کهکشانیِ شناخته شده است. هر یک از این کهکشانها هم درست مانند راه شیری خودمان، در بردارندهی میلیاردها ستاره است.
اگرچه خوشهی گیسو نسبت به بیشتر خوشههای کهکشانی، خوشهی نزدیکیست، ولی نورش صدها میلیون سال راه میپیماید تا به چشم ما برسد.
در حقیقت خود این خوشه هم به اندازه ای بزرگ است که میلیون ها سال زمان میبرد تا نور از یک سرش به سر دیگر برسد.
بیشتر کهکشانهای خوشهی گیسو و دیگر خوشهها بیضیگوناند ولی کهکشانهای بیرون از خوشهها بیشتر مارپیچیاند.
#خوشه_کهکشانی گیسو تابشی از پرتوهای X دارد که سرچشمهی آن همچنان در دست بررسیست.
#apod
https://goo.gl/5UkqdW
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180326.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—----------------------
تقریبا تک تک اجرام درون این تصویر یک کهکشان جداگانه است.
خوشهی کهکشانی گیسو که در این تصویر دیده میشود، با داشتن چندین هزار کهکشان، یکی از انبوهترین خوشههای کهکشانیِ شناخته شده است. هر یک از این کهکشانها هم درست مانند راه شیری خودمان، در بردارندهی میلیاردها ستاره است.
اگرچه خوشهی گیسو نسبت به بیشتر خوشههای کهکشانی، خوشهی نزدیکیست، ولی نورش صدها میلیون سال راه میپیماید تا به چشم ما برسد.
در حقیقت خود این خوشه هم به اندازه ای بزرگ است که میلیون ها سال زمان میبرد تا نور از یک سرش به سر دیگر برسد.
بیشتر کهکشانهای خوشهی گیسو و دیگر خوشهها بیضیگوناند ولی کهکشانهای بیرون از خوشهها بیشتر مارپیچیاند.
#خوشه_کهکشانی گیسو تابشی از پرتوهای X دارد که سرچشمهی آن همچنان در دست بررسیست.
#apod
https://goo.gl/5UkqdW
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180326.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
«کشف سریعترین ابرنواختری که تاکنون دیده شده»
—------------------------------------------—
اخترشناسان سریعترین ابرنواختری که تاکنون دیده شده را یافتهاند؛ این ابرنواختر که تنها در ۲.۲ روز از ناپیدا بودن به درخششی باورنکردنی رسید، نخستین مورد از چنین انفجارهای ستارهایِ سریعیست که به طور کامل، به گونهای که بتوان سازوکار دقیقشان را بررسی کرد دیده شده. [این پدیدهها به نام "گذرای تابان با فرگشت تند" یا فلت (FELT) شناخته میشوند-م]
ابرنواخترها انفجارهای سهمگینی هستند که در پایان زندگی یک ستارهی بزرگ، با ته کشیدن سوخت آن رخ میدهند. این پدیدهها به طور معمول چند هفته یا چند ماه طول میکشد تا به بیشینهی درخشش برسند، و سپس در مدتی از این هم بیشتر رو به خاموشی میروند.
آرمین رِست از بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور مریلند به همراه همکارانش این پدیده را در میان دادههای تلسکوپ فضایی کپلر یافتند که در کمتر از ۵۳ ساعت به اوج روشنایی رسید و سپس در عرض ۶.۸ روز، نورش نصف شد.
ابرنواخترهای سریع در اغلب موارد کمنورتر از همتایان ماندگارترِ خود هستند، از همین رو آنها را میتوان به سازوکاری ضعیفتر نسبت داد،چیزی مانند ستارهای که به طور کامل منفجر نشده. ولی این یکی که به عنوان کیاسان ۲۰۱۵کی (KSN 2015K) نامیده شده، اوج روشناییاش تقریبا به اندازهی ابرنواخترهای معمولی بود، پس میبایست توضیح دیگری برای آن دست و پا کرد.
رست و همکارانش توانستند هر ۳۰ دقیقه یک بار از آن عکس بگیرند و کاملترین رصدِ یک #ابرنواختر سریع را انجام دهند. وی میگوید: «به طور معمول در ۲.۲ روز تنها یک یا دو، و یا شاید ۳ بار برای یک ابرنواختر سنجش انجام میدهیم، ولی ما [برای کیاسان ۲۰۱۵کی] یک رشتهی کامل از سنجشهای بسیار دقیق انجام دادیم که به ما امکان میداد مدلهای گوناگونی را بیازماییم.»
موج شوک
به گمان پژوهشگران، کیاسان ۲۰۱۵کی احتمالا در آغاز کم نور بوده و سپس بیاندازه درخشان شده. احتمالا ستاره پیش از آن که یک ابرنواختر تمام عیار شود، واپسین نفس را کشیده و پوستهی چگالی از گاز را آزاد کرده بوده. سپس حدود دو ماه بعد، ستاره از درون همین پوسته منفجر شده بوده.
انفجار آغازین از چشم ما ناپیدا بود، ولی پسماندهای پرتاب شده در انفجار به سرعت به پوستهی گازی کوبیده شد و موج شوکی نیرومند پدید آورد. در این لحظه، انرژی جنبشی انفجار به همان درخششی که کپلر دیده بود تبدیل میشود.
رست می گوید: «زمانی که موج انفجار به پوسته کوبیده میشود زمانیست که همهی این انرژیای که دیدیم پدید میآید [تابش]. همهچیز در یک آن به هم ریخت»«این نور سریعتر از معمول رو به کاهش گذاشت زیرا بر خلاف بسیاری از ابرنواخترهای معمولی، واپاشی پرتوزای (رادیواکتیو) تدریجیای آن را پشتیبانی نمیکرد.»
پس هنگامی که این ابرنواخترهای شگفتانگیز را میبینیم در حقیقت انفجار واقعی را نمیبینیم- این پیامد انفجار اصلی است که چنین میدرخشد.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده.
https://goo.gl/J5oQ9T
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/FELT.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------------------------—
اخترشناسان سریعترین ابرنواختری که تاکنون دیده شده را یافتهاند؛ این ابرنواختر که تنها در ۲.۲ روز از ناپیدا بودن به درخششی باورنکردنی رسید، نخستین مورد از چنین انفجارهای ستارهایِ سریعیست که به طور کامل، به گونهای که بتوان سازوکار دقیقشان را بررسی کرد دیده شده. [این پدیدهها به نام "گذرای تابان با فرگشت تند" یا فلت (FELT) شناخته میشوند-م]
ابرنواخترها انفجارهای سهمگینی هستند که در پایان زندگی یک ستارهی بزرگ، با ته کشیدن سوخت آن رخ میدهند. این پدیدهها به طور معمول چند هفته یا چند ماه طول میکشد تا به بیشینهی درخشش برسند، و سپس در مدتی از این هم بیشتر رو به خاموشی میروند.
آرمین رِست از بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور مریلند به همراه همکارانش این پدیده را در میان دادههای تلسکوپ فضایی کپلر یافتند که در کمتر از ۵۳ ساعت به اوج روشنایی رسید و سپس در عرض ۶.۸ روز، نورش نصف شد.
ابرنواخترهای سریع در اغلب موارد کمنورتر از همتایان ماندگارترِ خود هستند، از همین رو آنها را میتوان به سازوکاری ضعیفتر نسبت داد،چیزی مانند ستارهای که به طور کامل منفجر نشده. ولی این یکی که به عنوان کیاسان ۲۰۱۵کی (KSN 2015K) نامیده شده، اوج روشناییاش تقریبا به اندازهی ابرنواخترهای معمولی بود، پس میبایست توضیح دیگری برای آن دست و پا کرد.
رست و همکارانش توانستند هر ۳۰ دقیقه یک بار از آن عکس بگیرند و کاملترین رصدِ یک #ابرنواختر سریع را انجام دهند. وی میگوید: «به طور معمول در ۲.۲ روز تنها یک یا دو، و یا شاید ۳ بار برای یک ابرنواختر سنجش انجام میدهیم، ولی ما [برای کیاسان ۲۰۱۵کی] یک رشتهی کامل از سنجشهای بسیار دقیق انجام دادیم که به ما امکان میداد مدلهای گوناگونی را بیازماییم.»
موج شوک
به گمان پژوهشگران، کیاسان ۲۰۱۵کی احتمالا در آغاز کم نور بوده و سپس بیاندازه درخشان شده. احتمالا ستاره پیش از آن که یک ابرنواختر تمام عیار شود، واپسین نفس را کشیده و پوستهی چگالی از گاز را آزاد کرده بوده. سپس حدود دو ماه بعد، ستاره از درون همین پوسته منفجر شده بوده.
انفجار آغازین از چشم ما ناپیدا بود، ولی پسماندهای پرتاب شده در انفجار به سرعت به پوستهی گازی کوبیده شد و موج شوکی نیرومند پدید آورد. در این لحظه، انرژی جنبشی انفجار به همان درخششی که کپلر دیده بود تبدیل میشود.
رست می گوید: «زمانی که موج انفجار به پوسته کوبیده میشود زمانیست که همهی این انرژیای که دیدیم پدید میآید [تابش]. همهچیز در یک آن به هم ریخت»«این نور سریعتر از معمول رو به کاهش گذاشت زیرا بر خلاف بسیاری از ابرنواخترهای معمولی، واپاشی پرتوزای (رادیواکتیو) تدریجیای آن را پشتیبانی نمیکرد.»
پس هنگامی که این ابرنواخترهای شگفتانگیز را میبینیم در حقیقت انفجار واقعی را نمیبینیم- این پیامد انفجار اصلی است که چنین میدرخشد.
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر آسترونومی منتشر شده.
https://goo.gl/J5oQ9T
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/FELT.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کشف سریعترین ابرنواختری که تاکنون دیده شده» —------------------------------------------— اخترشناسان سریعترین ابرنواختری که تاکنون دیده شده را یافتهاند؛ این ابرنواختر که تنها در ۲.۲ روز از ناپیدا بودن به درخششی باورنکردنی رسید، نخستین مورد از چنین انفجارهای…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پویانمایی گونهای انفجار ستارهای به نام "گذرای تابان با فرگشت تند" یا فلت (FELT)
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
پویانمایی گونهای انفجار ستارهای به نام "گذرای تابان با فرگشت تند" یا فلت (FELT) @onestar_in_sevenskies
در این پویانمایی گونهای انفجار ستارهای به نام "گذرای تابان با فرگشت تند" یا فلت (FELT) نشان داده شده. اینجا ستارهای غولپیکر را میبینیم که چند ماه پیش از انفجار، پوستهای از گاز و غبار به بیرون میدمد. بیشتر انرژی این انفجار ابرنواختری با برخورد به موادی که پیشتر پس زده شده بوده، به نور تبدیل میشود و درخششی بسیار، ولی زودگذر پدید میآورد.
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«بهرام در میان دو زیبارو!»
—------------------------
نقطهی درخشان و سرخفامی که در این تصویر میان سحابیهای مرداب و سهتکه میبینیم چیزی نیست جز سیارهی بهرام خودمان (#مریخ).
این چشمانداز رنگین و پرزرق و برقِ ژرفای آسمان زمانی گرفته شده که سیارهی سرخ داشته از میان دو سحابی چشمگیر و برجستهی آسمان میگذشته- سحابیهایی که اخترشناس سدهی ۱۸ میلادی، شارل مسیه آنها را به نامهای ام۸ و ام۲۰ در کاتالوگش وارد کرده بود.
ام۲۰ یا سحابی سهتکه (بالا، سمت رازت مرکز) تضادی خیرهکننده از رنگهای سرخ/آبی و رگههای تیرهی غبار را نشان میدهد.
پایین، سمت راست هم سحابی گسترده و فریبندهی ام۸ یا سحابی مرداب را میبینیم.
هر دوی این سحابیها هزاران سال نوری از ما فاصله دارند، ولی #بهرام که گاهی در آسمان سیارهی زمین گذرش به میان این دو میافتد یک شبچراغ محلی و همسایهی خودمان است که نورش تنها حدود ۱۰ دقیقه زمان میبرد تا به چشممان برسد، یعنی فاصلهاش از زمین تنها ۱۰ دقیقهی نوریست.
#apod
https://goo.gl/X25etd
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180327.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
—------------------------
نقطهی درخشان و سرخفامی که در این تصویر میان سحابیهای مرداب و سهتکه میبینیم چیزی نیست جز سیارهی بهرام خودمان (#مریخ).
این چشمانداز رنگین و پرزرق و برقِ ژرفای آسمان زمانی گرفته شده که سیارهی سرخ داشته از میان دو سحابی چشمگیر و برجستهی آسمان میگذشته- سحابیهایی که اخترشناس سدهی ۱۸ میلادی، شارل مسیه آنها را به نامهای ام۸ و ام۲۰ در کاتالوگش وارد کرده بود.
ام۲۰ یا سحابی سهتکه (بالا، سمت رازت مرکز) تضادی خیرهکننده از رنگهای سرخ/آبی و رگههای تیرهی غبار را نشان میدهد.
پایین، سمت راست هم سحابی گسترده و فریبندهی ام۸ یا سحابی مرداب را میبینیم.
هر دوی این سحابیها هزاران سال نوری از ما فاصله دارند، ولی #بهرام که گاهی در آسمان سیارهی زمین گذرش به میان این دو میافتد یک شبچراغ محلی و همسایهی خودمان است که نورش تنها حدود ۱۰ دقیقه زمان میبرد تا به چشممان برسد، یعنی فاصلهاش از زمین تنها ۱۰ دقیقهی نوریست.
#apod
https://goo.gl/X25etd
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2018/03/ap180327.html
—-------------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
@onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عکسهای راداری که به کمک دستگاه "رادار ردگیری و تصویربرداری" (TIRA) گرفته شده چرخش و غلتیدن ایستگاه فضاییِ رو به سقوطِ تیانگونگ-۱ چین را به خوبی نشان میدهد
منبع: Space.com
@onestar_in_sevenskies
منبع: Space.com
@onestar_in_sevenskies