«نظریهای تازه برای گرانش که وجود ماده تاریک را رد میکند»
—----------------------------------------------------------------
* یک نظریهی جنجالبرانگیز تازه که نظریهی گرانش آلبرت اینشتین را به چالش میکشد و وجود مادهی تاریک را هم رد میکند، نخستین آزمون خود را پشت سر گذاشته.
تقریبا همهی فیزیکدانان بر این باورند که گرانش بر پایهی قانون گرانش نیوتن و نظریهی نسبیت عام اینشتین رفتار میکند. با این وجود، مشاهدات ما از کیهان نشان میدهد که حرکت کهکشانها را نمیتوان با کششهای گرانشی مادهی معمولی توضیح داد- از همین رو جوهرهای نادیدنی به نام مادهی تاریک پیشنهاد شده که به باور دانشمندان، کشش گرانشی خود را بر مادهی معمولی وارد میکند.
اکنون یک گروه از اخترشناسان که پراکندگی ماده در بیش از ۳۰ هزار کهکشان را بررسی میکنند میگویند مشاهداتشان میتواند با یک نظریهی جایگزین توضیح داده شود که در آن به وجود مادهی تاریک نیازی نیست. اگر این "گرانش اصلاح شده" (modified gravity) درست باشد، میتواند شناخت صدها سالهی ما از فیزیک بنیادی را زیر و رو کند.
مارگو براور از دانشگاه لیدن هلند به همراه همکارانش به منظور اندازه گرفتن محتوای مادهی تاریک این کهکشانها، اثر همگرایی گرانشی (خم شدن نور کهکشانهای دورتر بر پایهی پیشبینی نظریهی اینشتین) را در آنها بررسی کردند.
آنان با شگفتی پی بردند که همگراییِ دیده شده را میتوان به سادگی با یک مدل تازهی گرانش و بدون آن که دست به دامن مادهی تاریک شویم توجیه کرد.
اریک ورلاند، یک فیزیکدان نظری در دانشگاه آمستردام هلند بر روی مدل دیگری از گرانش کار میکرده که به شدت از مکانیک کوانتومی، نسبیت، نظریهی اطلاعات، و نظریهی ریسمان وام گرفته. این مدل همچنین بر پایهی مدلهایی جنجالبرانگیز بنا شده که به اصطلاح به نام "گرانش اصلاح شده" شناخته میشوند.، مانند نظریهی دینامیک نیوتنیِ اصلاح شدهی مردخای میگرام (MOND).
محاسبات ورلاند با مشاهدات این پژوهش تازه سازگار است، بدون آن که نیازی به در نظر گرفتن پارامترهای آزاد باشد- اساسا مقادیری که بشود آنها را به دلخواه تغییر داد تا نظریه با مشاهدات سازگار شود. به گفتهی براور، در مقابل آن، مدلهای مادهی تاریک برای سازگاری با دادههای مشاهدات نیاز به چهار پارامتر آزاد دارد.
براور میگوید: «مدل مادهی تاریک در عمل کمی بهتر از پیشبینی ورلاند با دادهها سازگار است، ولی اگر از نظر ریاضی این واقعیت که پیشبینیهای ورلاند بر خلاف مدل مادهی تاریک هیچ پارامتر آزادی ندارد را در نظر بگیریم پی میبریم که مدل ورلاند در عمل کمی بهتر کار میکند.»
عدسیهای کهکشانی
براور در پژوهش خود با بهره از کاتالوگ کهکشانهای دوردست که در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ منتشر شده بود، به مناطقی نزدیک به قرص دیدارپذیرِ هر یک از این کهکشانها نگاه کرد. این مناطق جاهایی هستند که نور کهکشانهای دورتر در اثر همگرایی گرانشی ناشی از آن کهکشان باید در آن جاها خم شود.
این پژوهشگران با بهره از الگوریتمهای آماری که شکل و رنگ کهکشانهای پسزمینه (کهکشانهای دورتر) را در نظر میگیرد، یک نمایهی همگرایی برای کهکشان نزدیکتر به دست آوردند. این تا اندازهای مانند اینست که یک تصویر که میدانیم چیست را بر روی یک ورقهی شیشهایِ تاب خورده و ناهموار بیندازیم و سپس ویژگیهای اپتیکی ورقهی شیشهای را از روی چیزی که در آن سمت شیشه میبینیم به دست آوریم.
پژوهشگران با پی بردن به اعوجاجهای گرانشیِ هر کهکشانِ پیشزمینه، دو نمایهی همگرایی درست کردند- یکی بر پایهی مدل گرانشی ورلاند و یکی هم بر پایهی مدل کنونی مادهی تاریک.
خوب اگر مدل ورلاند سازگاری بهتری دارد، پس دیگر مشکل چیست؟ پاسخ این پرسش "بدعتگذاری گرانشی" است! گرانشی که ورلاند میگوید شدیدتر از گرانش نیوتن و اینشتین است و در مقایسه با آنها، با افزایش فاصله کُندتر کاهش مییابد.
برای بیشتر فیزیکدانان و اخترشناسان امروزی کنار آمدن با چنین ادعایی کار آسانی نیست. نظریههای گرانش نیوتن و اینشتین از نظر تجربی آن چنان اعتبار نیرومند و فراگیری دارند که نظریهی ورلاند با گفتن این که گرانش میتواند چیزی به جز گفتههای آنان باشد، چیزی در حد کفرگویی دانسته میشود. نظریهپرداز ریسمان لوبوش موتل در وبلاگش به نظریهی ورلاند تاخته: «من این نظریهی نادرست را به عنوان یک پژوهشنامهی دورهی کارشناسی نمیپذیرم.»
... ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼
—----------------------------------------------------------------
* یک نظریهی جنجالبرانگیز تازه که نظریهی گرانش آلبرت اینشتین را به چالش میکشد و وجود مادهی تاریک را هم رد میکند، نخستین آزمون خود را پشت سر گذاشته.
تقریبا همهی فیزیکدانان بر این باورند که گرانش بر پایهی قانون گرانش نیوتن و نظریهی نسبیت عام اینشتین رفتار میکند. با این وجود، مشاهدات ما از کیهان نشان میدهد که حرکت کهکشانها را نمیتوان با کششهای گرانشی مادهی معمولی توضیح داد- از همین رو جوهرهای نادیدنی به نام مادهی تاریک پیشنهاد شده که به باور دانشمندان، کشش گرانشی خود را بر مادهی معمولی وارد میکند.
اکنون یک گروه از اخترشناسان که پراکندگی ماده در بیش از ۳۰ هزار کهکشان را بررسی میکنند میگویند مشاهداتشان میتواند با یک نظریهی جایگزین توضیح داده شود که در آن به وجود مادهی تاریک نیازی نیست. اگر این "گرانش اصلاح شده" (modified gravity) درست باشد، میتواند شناخت صدها سالهی ما از فیزیک بنیادی را زیر و رو کند.
مارگو براور از دانشگاه لیدن هلند به همراه همکارانش به منظور اندازه گرفتن محتوای مادهی تاریک این کهکشانها، اثر همگرایی گرانشی (خم شدن نور کهکشانهای دورتر بر پایهی پیشبینی نظریهی اینشتین) را در آنها بررسی کردند.
آنان با شگفتی پی بردند که همگراییِ دیده شده را میتوان به سادگی با یک مدل تازهی گرانش و بدون آن که دست به دامن مادهی تاریک شویم توجیه کرد.
اریک ورلاند، یک فیزیکدان نظری در دانشگاه آمستردام هلند بر روی مدل دیگری از گرانش کار میکرده که به شدت از مکانیک کوانتومی، نسبیت، نظریهی اطلاعات، و نظریهی ریسمان وام گرفته. این مدل همچنین بر پایهی مدلهایی جنجالبرانگیز بنا شده که به اصطلاح به نام "گرانش اصلاح شده" شناخته میشوند.، مانند نظریهی دینامیک نیوتنیِ اصلاح شدهی مردخای میگرام (MOND).
محاسبات ورلاند با مشاهدات این پژوهش تازه سازگار است، بدون آن که نیازی به در نظر گرفتن پارامترهای آزاد باشد- اساسا مقادیری که بشود آنها را به دلخواه تغییر داد تا نظریه با مشاهدات سازگار شود. به گفتهی براور، در مقابل آن، مدلهای مادهی تاریک برای سازگاری با دادههای مشاهدات نیاز به چهار پارامتر آزاد دارد.
براور میگوید: «مدل مادهی تاریک در عمل کمی بهتر از پیشبینی ورلاند با دادهها سازگار است، ولی اگر از نظر ریاضی این واقعیت که پیشبینیهای ورلاند بر خلاف مدل مادهی تاریک هیچ پارامتر آزادی ندارد را در نظر بگیریم پی میبریم که مدل ورلاند در عمل کمی بهتر کار میکند.»
عدسیهای کهکشانی
براور در پژوهش خود با بهره از کاتالوگ کهکشانهای دوردست که در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ منتشر شده بود، به مناطقی نزدیک به قرص دیدارپذیرِ هر یک از این کهکشانها نگاه کرد. این مناطق جاهایی هستند که نور کهکشانهای دورتر در اثر همگرایی گرانشی ناشی از آن کهکشان باید در آن جاها خم شود.
این پژوهشگران با بهره از الگوریتمهای آماری که شکل و رنگ کهکشانهای پسزمینه (کهکشانهای دورتر) را در نظر میگیرد، یک نمایهی همگرایی برای کهکشان نزدیکتر به دست آوردند. این تا اندازهای مانند اینست که یک تصویر که میدانیم چیست را بر روی یک ورقهی شیشهایِ تاب خورده و ناهموار بیندازیم و سپس ویژگیهای اپتیکی ورقهی شیشهای را از روی چیزی که در آن سمت شیشه میبینیم به دست آوریم.
پژوهشگران با پی بردن به اعوجاجهای گرانشیِ هر کهکشانِ پیشزمینه، دو نمایهی همگرایی درست کردند- یکی بر پایهی مدل گرانشی ورلاند و یکی هم بر پایهی مدل کنونی مادهی تاریک.
خوب اگر مدل ورلاند سازگاری بهتری دارد، پس دیگر مشکل چیست؟ پاسخ این پرسش "بدعتگذاری گرانشی" است! گرانشی که ورلاند میگوید شدیدتر از گرانش نیوتن و اینشتین است و در مقایسه با آنها، با افزایش فاصله کُندتر کاهش مییابد.
برای بیشتر فیزیکدانان و اخترشناسان امروزی کنار آمدن با چنین ادعایی کار آسانی نیست. نظریههای گرانش نیوتن و اینشتین از نظر تجربی آن چنان اعتبار نیرومند و فراگیری دارند که نظریهی ورلاند با گفتن این که گرانش میتواند چیزی به جز گفتههای آنان باشد، چیزی در حد کفرگویی دانسته میشود. نظریهپرداز ریسمان لوبوش موتل در وبلاگش به نظریهی ورلاند تاخته: «من این نظریهی نادرست را به عنوان یک پژوهشنامهی دورهی کارشناسی نمیپذیرم.»
... ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«نظریهای تازه برای گرانش که وجود ماده تاریک را رد میکند» —---------------------------------------------------------------- * یک نظریهی جنجالبرانگیز تازه که نظریهی گرانش آلبرت اینشتین را به چالش میکشد و وجود مادهی تاریک را هم رد میکند، نخستین آزمون…
ادامهی پست پیشین 👆🏼👆🏼👆🏼
...... ولی میگرام از این پژوهش پشتیبانی میکند. او همچنین خاطرنشان میکند که بر پایهی پژوهشی که خود وی در سال ۲۰۱۳ رویِ دادههای همگرایی گرانشی کهکشانها انجام داده بود، نظریهاش (MOND) هم به نتایجی میرسد که به اندازهی مدل گرانشی ورلاند در پژوهش براور چشمگیر است.
ورلاند میگوید: «روش کار معادلههای من با معادلههای میلگرام تفاوت دارد، و این در مورد خوشههای کهکشانی میتواند بسیار مهم باشد. ولی در مورد کار براور، فرمولی که من به دست آوردم به کار رفته، و باید این را بپذیرم که این همان فرمولیست که میلگرام میتوانست به دست آورد. آنها [گروه براور] [همین کار را کردند] و معالههای وی را هم در پژوهش به کار بردند. به نظر با هم سازگارند.»
نگارش پیشچاپ پژوهشنامهی این دانشمندان در arXiv در دسترس است.
[در همین زمینه: * چرا کسی نمی تواند انیشتین را رد کند؟ (https://goo.gl/fF1nQ3)]
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/gravity.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
...... ولی میگرام از این پژوهش پشتیبانی میکند. او همچنین خاطرنشان میکند که بر پایهی پژوهشی که خود وی در سال ۲۰۱۳ رویِ دادههای همگرایی گرانشی کهکشانها انجام داده بود، نظریهاش (MOND) هم به نتایجی میرسد که به اندازهی مدل گرانشی ورلاند در پژوهش براور چشمگیر است.
ورلاند میگوید: «روش کار معادلههای من با معادلههای میلگرام تفاوت دارد، و این در مورد خوشههای کهکشانی میتواند بسیار مهم باشد. ولی در مورد کار براور، فرمولی که من به دست آوردم به کار رفته، و باید این را بپذیرم که این همان فرمولیست که میلگرام میتوانست به دست آورد. آنها [گروه براور] [همین کار را کردند] و معالههای وی را هم در پژوهش به کار بردند. به نظر با هم سازگارند.»
نگارش پیشچاپ پژوهشنامهی این دانشمندان در arXiv در دسترس است.
[در همین زمینه: * چرا کسی نمی تواند انیشتین را رد کند؟ (https://goo.gl/fF1nQ3)]
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/gravity.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«نبرد دو کهکشان در دوردست»
—---------------------------------—
https://goo.gl/G5F47B
همهی ستارگان درخشان و پراشیده در این تصویر باکیفیت کیهانی، در پیشزمینه و در کهکشان خودمان جای دارند ولی دو کهکشان چشمنوازی که در مرکز چارچوب دیده میشوند، در فراسوی دوردست کهکشان راه شیری جای داشته و بیش از ۳۰۰ میلیون سال نوری از آن فاصله دارند.
نمای دگرگون شدهی این دو کهکشان دستاورد کشمکشهای گرانشی میان این دو همسایهی نزدیک است.
این کهکشانها که به نام آرپ ۲۷۳ (و همچنین یوجیسی ۱۸۱۰) شناخته میشوند اجرامی شگفت و غریب به نظر میرسند ولی اکنون پی بردهایم که برهمکنشهای گرانشی کهکشانها و در نتیجه وجود چنین کهکشانهایی پدیدهای رایج در کیهانست.
در واقع میدانیم که همسایهی خودمان، کهکشان بزرگ مارپیچی زن در زنجیر (آندرومدا) نیز با حدود ۲ میلیون سال نوری فاصله از ما، دارد به کهکشان راه شیری نزدیک میشود و وضعیت کنونی آرپ ۲۷۳ میتواند رویارویی آیندهی زن در زنجیر با راه شیری را برایمان همانندسازی کند.
کهکشانها در نبردشان بارها با هم درگیر میشوند تا این که سرانجام در زمانبندی کیهانی به هم پیوسته و یک تک کهکشان بزرگ میآفرینند.
از چشمانداز ما، هستههای درخشان دو کهکشان آرپ ۲۷۳ اکنون تنها کمی بیشتر از ۱۰۰ هزار سال نوری از هم فاصله دارند.
(نمای نزدیکترِ آرپ ۲۷۳ را پست بعدی ببینید)👇🏼👇🏼
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/arp-273.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------—
https://goo.gl/G5F47B
همهی ستارگان درخشان و پراشیده در این تصویر باکیفیت کیهانی، در پیشزمینه و در کهکشان خودمان جای دارند ولی دو کهکشان چشمنوازی که در مرکز چارچوب دیده میشوند، در فراسوی دوردست کهکشان راه شیری جای داشته و بیش از ۳۰۰ میلیون سال نوری از آن فاصله دارند.
نمای دگرگون شدهی این دو کهکشان دستاورد کشمکشهای گرانشی میان این دو همسایهی نزدیک است.
این کهکشانها که به نام آرپ ۲۷۳ (و همچنین یوجیسی ۱۸۱۰) شناخته میشوند اجرامی شگفت و غریب به نظر میرسند ولی اکنون پی بردهایم که برهمکنشهای گرانشی کهکشانها و در نتیجه وجود چنین کهکشانهایی پدیدهای رایج در کیهانست.
در واقع میدانیم که همسایهی خودمان، کهکشان بزرگ مارپیچی زن در زنجیر (آندرومدا) نیز با حدود ۲ میلیون سال نوری فاصله از ما، دارد به کهکشان راه شیری نزدیک میشود و وضعیت کنونی آرپ ۲۷۳ میتواند رویارویی آیندهی زن در زنجیر با راه شیری را برایمان همانندسازی کند.
کهکشانها در نبردشان بارها با هم درگیر میشوند تا این که سرانجام در زمانبندی کیهانی به هم پیوسته و یک تک کهکشان بزرگ میآفرینند.
از چشمانداز ما، هستههای درخشان دو کهکشان آرپ ۲۷۳ اکنون تنها کمی بیشتر از ۱۰۰ هزار سال نوری از هم فاصله دارند.
(نمای نزدیکترِ آرپ ۲۷۳ را پست بعدی ببینید)👇🏼👇🏼
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/arp-273.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«نبرد دو کهکشان در دوردست» —---------------------------------— https://goo.gl/G5F47B همهی ستارگان درخشان و پراشیده در این تصویر باکیفیت کیهانی، در پیشزمینه و در کهکشان خودمان جای دارند ولی دو کهکشان چشمنوازی که در مرکز چارچوب دیده میشوند، در فراسوی دوردست…
نمای نزدیکترِ آرپ ۲۷۳
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«برای نخستین بار جایگاه یکی از درخشانترین انفجارهای کیهان شناسایی شد»
—---------------------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/kNG2Q3
* دانشمندان برای نخستین بار توانستهاند کهکشانی که یک #فوران_زودگذر_رادیویی در آن رخ داده بود را شناسایی کنند.
* اگرچه هنوز نمیدانیم دقیقا چه چیزی این انفجارهای گذرای #امواج_رادیویی را پدید میآورد، ولی اکنون دیگر میدانیم که یکی از آنها از کجا آمده بوده، و این میتواند روشی تازه برای بررسی سرچشمههای آنها برای ما فراهم کند.
فورانهای زودگذر رادیویی (FRBها) از جملهی گریزانترین و دست نیافتنیترین پدیدههای کیهانند: سیگنالهای نیرومندی از امواج رادیویی که تنها به مدت چند هزارم ثانیه چشمکی از دوردست فضا میزنند و بدون بر جای گذاشتن هیچ ردی ناپدید میشوند. دانشمندان تاکنون هر احتمالی را برای سرچشمهی FRBها در نظر گرفتهاند، از سیاهچالهها گرفته تا فرازمینیهای هوشمند...
ادامه را در پست بعد بخوانید
👇🏼👇🏼
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/kNG2Q3
* دانشمندان برای نخستین بار توانستهاند کهکشانی که یک #فوران_زودگذر_رادیویی در آن رخ داده بود را شناسایی کنند.
* اگرچه هنوز نمیدانیم دقیقا چه چیزی این انفجارهای گذرای #امواج_رادیویی را پدید میآورد، ولی اکنون دیگر میدانیم که یکی از آنها از کجا آمده بوده، و این میتواند روشی تازه برای بررسی سرچشمههای آنها برای ما فراهم کند.
فورانهای زودگذر رادیویی (FRBها) از جملهی گریزانترین و دست نیافتنیترین پدیدههای کیهانند: سیگنالهای نیرومندی از امواج رادیویی که تنها به مدت چند هزارم ثانیه چشمکی از دوردست فضا میزنند و بدون بر جای گذاشتن هیچ ردی ناپدید میشوند. دانشمندان تاکنون هر احتمالی را برای سرچشمهی FRBها در نظر گرفتهاند، از سیاهچالهها گرفته تا فرازمینیهای هوشمند...
ادامه را در پست بعد بخوانید
👇🏼👇🏼
@onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«برای نخستین بار جایگاه یکی از درخشانترین انفجارهای کیهان شناسایی شد» —---------------------------------------------------------------------------— https://goo.gl/kNG2Q3 * دانشمندان برای نخستین بار توانستهاند کهکشانی که یک #فوران_زودگذر_رادیویی در آن رخ…
ادامه ی پست پیشین👆🏼👆🏼👆🏼
... از آنجایی که FRBها پدیدههایی کوتاه مدتند، و از آنجایی که تلسکوپهای رادیویی تنها میتوانند منطقهی کوچکی از آسمان را در یک زمان پوشش دهند، تاکنون تنها ۱۸ مورد FRB یافته شده. از این میان، تنها یک FRB تکرارشونده بوده: FRB 121102 [دربارهاش را خوانده بودید: * برای نخستین بار سیگنال های رادیویی "تکرارشونده" از سرچشمه ای ناشناخته در آسمان دریافت شد (https://goo.gl/dvlnRn)]
شامی چاترجی از دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویورک که این یافتهها را در نشست انجمن اخترشناسی آمریکا در گریپواین تگزاس ارایه کرد میگوید: «ما جای قطعی آن را یافتیم. من حتی تا دو ماه پیش هم فکر نمیکردم بتوانیم این داستان بلند را تعریف کنیم، ولی اکنون میتوانیم.»
میزبان کمتوان
چاترجی و همکارانش این FRB را با بهره از آرایهی بسیار بزرگ کارل جی. جانسکی که آرایهای از ۲۷ رادیوتلسکوپ در نیومکزیکو است، و شبکهی ۲۱-تلسکوپی VLBI اروپا رد این FRB را گرفتند.
این شبکهها با هم میتوانند به واگشودی (وضوحی) بسیار بیشتر از هر تک رادیوتلسکوپی دست یابند [از راه تداخلسنجی]. این افزایش دقت به چاترجی و همکارانش اجازه داد تا پس از مشاهدهی ۹ فوران دیگر از FRB 121102، آن را حدود ۱۰۰ هزار بار دقیقتر از تلاشهای پیشین که با تک تلسکوپها انجام شده بود ردیابی کرده و برای نخستین بار به روشنی و بی هیچ ابهامی جایگاه آن را پیدا کنند.
چیزی که مایهی شگفتی بود اینست که این FRB از جایی در یک کهکشان بیاندازه کمنور در آسمان میآید.
این میزبان کوچک و فروتن یک #کهکشان_کوتوله در فاصلهی بیش از ۲.۵ میلیارد سال نوری است که اگرچه قطرش تنها حدود یک دهم قطر کهکشان راه شیریست، ولی یک کهکشان ستارهزاست.
چاترجی میگوید: «تا پیش از برداشتن این گام، میتوانستیم [تنها] بحثهایی بیپایان دربارهی فاصلهی FRBها و بنابراین چیزی و جایی که از آن میآیند انجام دهیم، ولی اکنون پاسخشان را میدانیم.»
اکنون گروهی از اخترشناسان با به کار بردن چندین رادیوتلسکوپ در گوشهو کنار دنیا، توانستهاند سرانجام جایگاه دقیق چشمهی این فوران تکرارشونده را شناسایی کنند.
یک نمونهی ویژه؟
دانستن جایی که یک FRB از آن میآید به دانشمندان اجازه می دهد برخی از چندین پیشنهادی که برای توضیح سرچشمهی آنها داده شده را حذف کنند. این FRB از جایی بسیار دور آمده، پس میبایست بیاندازه پرانرژی و درخشان باشد- پس بعید است که FRBهای دیگر هم از جایی در فضای نزدیکمان آمده باشند.
دو توضیح برای سرچشمهی FRB 121102 هنوز پابرجا هستند. نخستین احتمال اینست که این FRB میتواند از یک هستهی کهکشانی فعال آمده باشد: یک منطقهی درخشان پیرامون یک سیاهچاله در مرکز برخی از کهکشانها که با فروکشیدن گاز و پلاسمای پیرامونش، امواج رادیویی میگسیلد.
ولی توضیح برتر پژوهشگران اینست که FRB 121102 و تابشهای رادیویی پیاپی آن میتواند از یک پسمان ابرنواختر سرچشمه گرفته باشد که توسط یک ستارهی نوترونی سریع-چرخان برافروخته میشود. از آنجایی که کهکشان میزبان این FRB همانند کهکشانهای بیاندازه کمنوریست که درخشانترین ابرنواخترها را دارند، این سناریو یک مورد فریبنده است- هر چند که برای اثباتش راه بسیار درازی در پیش است.
پیتر ویلیامز از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین میگوید: «چیزی که از این پژوهشنامهها میآموزیم شاید برای همهی FRBها کاربرد نداشته باشد.» احتمال دارد #FRB_121102 یک مورد ویژه بوده و نیز بسیار با FRBهای دیگر که تکرار نمیشوند تفاوت داشته باشد. ویلیامز میافزاید: «ولی کسان بسیاری جایگاه FRBهای دیگر را در جستجوی اجرامی شگفتانگیز کاویدهاند و تاکنون هیچ چیز ویژهی قانعکنندهای نیافتهاند. این با کهکشان میزبان کمنوری که ما یافتهایم سازگار است.»
چاترجی اهمیت این نکته را چنین بیان میکند: «بالاترین اولویت ما برای آینده، یافتن یک FRB تکرارشوندهی دیگر است. ما در این زمان داریم دربارهی یک FRB از این گونه گفتگو میکنیم و نتیجهگیری از روی آن کار خطرناکی است.»
سه پژوهشنامه در این باره منتشر شده: در نیچر، آستروفیکال جورنال، و نگارش برخط DOI.
🔴 درون چارچوب پیوست این تصویر، کهکشان میزبان FRB 121102 در طیف نور دیدنی (مریی) نشان داده شده🔴
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/FRB121102.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... از آنجایی که FRBها پدیدههایی کوتاه مدتند، و از آنجایی که تلسکوپهای رادیویی تنها میتوانند منطقهی کوچکی از آسمان را در یک زمان پوشش دهند، تاکنون تنها ۱۸ مورد FRB یافته شده. از این میان، تنها یک FRB تکرارشونده بوده: FRB 121102 [دربارهاش را خوانده بودید: * برای نخستین بار سیگنال های رادیویی "تکرارشونده" از سرچشمه ای ناشناخته در آسمان دریافت شد (https://goo.gl/dvlnRn)]
شامی چاترجی از دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویورک که این یافتهها را در نشست انجمن اخترشناسی آمریکا در گریپواین تگزاس ارایه کرد میگوید: «ما جای قطعی آن را یافتیم. من حتی تا دو ماه پیش هم فکر نمیکردم بتوانیم این داستان بلند را تعریف کنیم، ولی اکنون میتوانیم.»
میزبان کمتوان
چاترجی و همکارانش این FRB را با بهره از آرایهی بسیار بزرگ کارل جی. جانسکی که آرایهای از ۲۷ رادیوتلسکوپ در نیومکزیکو است، و شبکهی ۲۱-تلسکوپی VLBI اروپا رد این FRB را گرفتند.
این شبکهها با هم میتوانند به واگشودی (وضوحی) بسیار بیشتر از هر تک رادیوتلسکوپی دست یابند [از راه تداخلسنجی]. این افزایش دقت به چاترجی و همکارانش اجازه داد تا پس از مشاهدهی ۹ فوران دیگر از FRB 121102، آن را حدود ۱۰۰ هزار بار دقیقتر از تلاشهای پیشین که با تک تلسکوپها انجام شده بود ردیابی کرده و برای نخستین بار به روشنی و بی هیچ ابهامی جایگاه آن را پیدا کنند.
چیزی که مایهی شگفتی بود اینست که این FRB از جایی در یک کهکشان بیاندازه کمنور در آسمان میآید.
این میزبان کوچک و فروتن یک #کهکشان_کوتوله در فاصلهی بیش از ۲.۵ میلیارد سال نوری است که اگرچه قطرش تنها حدود یک دهم قطر کهکشان راه شیریست، ولی یک کهکشان ستارهزاست.
چاترجی میگوید: «تا پیش از برداشتن این گام، میتوانستیم [تنها] بحثهایی بیپایان دربارهی فاصلهی FRBها و بنابراین چیزی و جایی که از آن میآیند انجام دهیم، ولی اکنون پاسخشان را میدانیم.»
اکنون گروهی از اخترشناسان با به کار بردن چندین رادیوتلسکوپ در گوشهو کنار دنیا، توانستهاند سرانجام جایگاه دقیق چشمهی این فوران تکرارشونده را شناسایی کنند.
یک نمونهی ویژه؟
دانستن جایی که یک FRB از آن میآید به دانشمندان اجازه می دهد برخی از چندین پیشنهادی که برای توضیح سرچشمهی آنها داده شده را حذف کنند. این FRB از جایی بسیار دور آمده، پس میبایست بیاندازه پرانرژی و درخشان باشد- پس بعید است که FRBهای دیگر هم از جایی در فضای نزدیکمان آمده باشند.
دو توضیح برای سرچشمهی FRB 121102 هنوز پابرجا هستند. نخستین احتمال اینست که این FRB میتواند از یک هستهی کهکشانی فعال آمده باشد: یک منطقهی درخشان پیرامون یک سیاهچاله در مرکز برخی از کهکشانها که با فروکشیدن گاز و پلاسمای پیرامونش، امواج رادیویی میگسیلد.
ولی توضیح برتر پژوهشگران اینست که FRB 121102 و تابشهای رادیویی پیاپی آن میتواند از یک پسمان ابرنواختر سرچشمه گرفته باشد که توسط یک ستارهی نوترونی سریع-چرخان برافروخته میشود. از آنجایی که کهکشان میزبان این FRB همانند کهکشانهای بیاندازه کمنوریست که درخشانترین ابرنواخترها را دارند، این سناریو یک مورد فریبنده است- هر چند که برای اثباتش راه بسیار درازی در پیش است.
پیتر ویلیامز از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین میگوید: «چیزی که از این پژوهشنامهها میآموزیم شاید برای همهی FRBها کاربرد نداشته باشد.» احتمال دارد #FRB_121102 یک مورد ویژه بوده و نیز بسیار با FRBهای دیگر که تکرار نمیشوند تفاوت داشته باشد. ویلیامز میافزاید: «ولی کسان بسیاری جایگاه FRBهای دیگر را در جستجوی اجرامی شگفتانگیز کاویدهاند و تاکنون هیچ چیز ویژهی قانعکنندهای نیافتهاند. این با کهکشان میزبان کمنوری که ما یافتهایم سازگار است.»
چاترجی اهمیت این نکته را چنین بیان میکند: «بالاترین اولویت ما برای آینده، یافتن یک FRB تکرارشوندهی دیگر است. ما در این زمان داریم دربارهی یک FRB از این گونه گفتگو میکنیم و نتیجهگیری از روی آن کار خطرناکی است.»
سه پژوهشنامه در این باره منتشر شده: در نیچر، آستروفیکال جورنال، و نگارش برخط DOI.
🔴 درون چارچوب پیوست این تصویر، کهکشان میزبان FRB 121102 در طیف نور دیدنی (مریی) نشان داده شده🔴
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/FRB121102.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
برای نخستین بار سیگنال های رادیویی "تکرارشونده" از سرچشمه ای ناشناخته در آسمان دریافت شد
فوران های نیرومند امواج رادیویی که به نام فوران های رادیویی زودگذر (یا تند) شناخته شده اند، همانند نور آنی فلش دوربین در آسمان پدیدار می ...
«غروب ماه در بندر نیویورک»
—---------------------------------------
https://goo.gl/qY9fs2
در این عکس از دریا و آسمان شب که روز ۱ ژانویهی ۲۰۱۷ گرفته شده، غروب #هلال_ماه را در آسمان شهر بندری #نیویورک میبینیم.
پرتوی گرم این هلال سه روزه (در #گام #فزاینده) از لابلای مه و ابرهای نازک گذشته و بر چشمانداز تابیده. بخشی از قرص ماه که دیده میشود به اندازهی ۱۰ درصد روشن شده.
در این آسمان مهآلود میتوانیم #ناهید تابناک را هم ببینیم که به عنوان ستارهی شامگاهیِ شب سال نوی میلادی بر فراز افق باختری نور میافشاند.
از چشمانداز سیارهی زمین، ناهید هم مانند ماه گامهای هلالی دارد. در عکسهای تلسکوپی که این شبها گرفته میشود میتوانیم این سیارهی پرفروغ را ببینیم که قرصش به اندازهی ۵۰ درصد روشن شده و تا اوایل مارس به هلالی باریکتر تبدیل خواهد شد.
فانوس دریایی ورودی بندرگاه نیویورک -#تندیس_آزادی- را هم در سمت چپ میبینیم که با دو فانوس آسمانی (ماه و ناهید) یک مثلث روشن شبانه پدید آوردهاند.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Moonset.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------
https://goo.gl/qY9fs2
در این عکس از دریا و آسمان شب که روز ۱ ژانویهی ۲۰۱۷ گرفته شده، غروب #هلال_ماه را در آسمان شهر بندری #نیویورک میبینیم.
پرتوی گرم این هلال سه روزه (در #گام #فزاینده) از لابلای مه و ابرهای نازک گذشته و بر چشمانداز تابیده. بخشی از قرص ماه که دیده میشود به اندازهی ۱۰ درصد روشن شده.
در این آسمان مهآلود میتوانیم #ناهید تابناک را هم ببینیم که به عنوان ستارهی شامگاهیِ شب سال نوی میلادی بر فراز افق باختری نور میافشاند.
از چشمانداز سیارهی زمین، ناهید هم مانند ماه گامهای هلالی دارد. در عکسهای تلسکوپی که این شبها گرفته میشود میتوانیم این سیارهی پرفروغ را ببینیم که قرصش به اندازهی ۵۰ درصد روشن شده و تا اوایل مارس به هلالی باریکتر تبدیل خواهد شد.
فانوس دریایی ورودی بندرگاه نیویورک -#تندیس_آزادی- را هم در سمت چپ میبینیم که با دو فانوس آسمانی (ماه و ناهید) یک مثلث روشن شبانه پدید آوردهاند.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Moonset.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«کیهان بخشی از ماده تاریکش را از دست داده»
—------------------------------------------------
*بر پایهی پژوهشی تازه، جهان آغازین شاید بیش از امروز مادهی تاریک در بر داشته. این یافتهها میتواند به دانشمندان در بهتر شناختن کیهان در زمانی درست پس از #مهبانگ (بیگ بنگ) کمک کند.
بیشتر مادهی موجود در کیهان نادیدنی و تا حد بسیاری توصیفناپذیر است؛ کهکشانها را در کنار هم نگاه داشته و تنها از راه نیروی گرانشی که بر مادهی معمولی وارد میکند خود را به ما نشان میدهد. پژوهشگران این جوهرهی شگفتانگیز را #ماده_تاریک نامیدهاند، و یکی از بزرگترین پرسشها برای اخترفیزیکدانان چیستی آن در زمان کنونی و چگونگی تکامل یا فروپاشی احتمالی آن در گذر زمان است.
پژوهش تازهای که به دست گروهی از دانشمندان روس انجام شده ممکن است بینشهایی دربارهی این پرسش فراهم کند. دیمیتری گربونف، ایگور تکاچیف، و آنتون چودایکین این را بررسی کردند که آیا گونهای مادهی تاریک ناپایدار میتوانسته از آغاز کیهان تاکنون واپاشیده و ذره یا ذراتی که سازندهی مادهی تاریک هستند -خود این هنوز روشن نیست- را به ذرات سبکتر تبدیل کرده باشند؟
تکاچوف در بیانیهای گفت: «ما اکنون توانستهایم -برای نخستین بار- محاسبه کنیم که چه مقدار مادهی تاریک میتوانسته از دست برود و درصد ناپایدار آن چقدر میتوانسته باشد.»
محاسبههای تازهی این گروه نشان میدهد که مقدار مادهی تاریک از دست رفته از مهبانگ تاکنون، نمیتوانسته بیش از ۵ درصد مقدار کنونی بوده باشد.
به گفتهی این دانشمندان، پژوهش آنها افزون بر پیشنهاد ویژگیهای تازه برای مادهی تاریک، میتواند برای کمک به پژوهشگران در شناخت دگرگونیهای جهان هستی در گذر زمان اهمیت داشته باشد. برای نمونه، این یافتهها شاید بگویند که نرخ #گسترش_کیهان چگونه تغییر کرده و در چند صدهزار سال نخست پس از مهبانگ، زمانی که ماده از گونهای که میشناسیم آغاز به ساخت اتم کرد چه روی داده بوده.
@onestar_in_sevenskies
ماده رازگونه
مادهی تاریک گونهای از ماده است که جرم دارد، پس کشش گرانشی وارد میکند. ولی هیچ برهمکنش الکترومغناطیسی با مادهی معمولی ندارد، از همین رو ناپیداست، یعنی هیچ نوری را نه باز میتاباند و نه در میآشامد (جذب میکند). نبود بار الکتریکی هم مادهی تاریک را ناملموس کرده. فیزیکدانان هنوز در پی یافتن ذرات سازندهی مادهی تاریکند، ولی بیشتر پژوهشگران بر این همرَایَند که این ماده حدود چهار-پنجم مادهی موجود در جهان هستی را تشکیل داده.
به گفتهی دانشمندان، دادههای ماهوارهی پلانک نشان میدهد که تنها حدود ۴.۹ درصد از کیهان از مادهی معمولی تشکیل شده، حدود ۲۶.۸ درصد از مادهی تاریک، و ۶۸.۳ باقیمانده هم از انرژی تاریک، که به سرعت گسترش (انبساط) کیهان شتاب بخشیده.
این یافتهها می توانند به دانشمندان در شناخت چگونگی دگرگونیهای کیهان در گذر زمان کمک مهمی کنند. برای نمونه، این پژوهش میتواند تغییرات در نرخ گسترش (انبساط) کیهان و این که در چندصد هزار سال نخست تاریخ گیتی، زمانی که مادهی معمولی آغاز به ساختن اتم کرد چه رخ داده بوده. در آن دوره، نخستین فوتونها (نور) توانسته بودند برای نخستین بار به نسبت آزادانه در کیهان جابجا شوند.
@onestar_in_sevenskies
جهان ناپایدار
دانشمندان در این پژوهش دادههای #ماهواره_پلانک را بررسی کردند که از فاصلهی حدود ۱.۵ میلیون کیلومتری زمین، تابش #زمینه_ریزموج_کیهانی (#CMB) را میسنجد. تابش زمینهی ریزموج کیهانی یک "پژواک" از مهبانگ است؛ فوتونهایی (نوری) است که نخستین بار آزادانه در کیهان آغاز به حرکت کردند. با بررسی نوسانهای درون این تابش، میتوان مقدار پارامترهای گوناگون را محاسبه کرد، مانند سرعت گسترش کیهان در زمان آزاد شدن این تابش.
چیزی که آنها دریافتند این بود که کیهان در نخستین روزهایش -حدود ۳۰۰ هزار سال پس از پیدایش- رفتارش کمی متفاوت با رفتار امروزش بوده. این نتیجهگیری از محاسبهی نرخ گسترش کیهان، و همچنین شمار کهکشانهای درون خوشهها به دست میآید که اگر مقدار مادهی تاریک ۲ تا ۵ درصد بیش از امروز در نظر گرفته شود، توضیحشان آسانتر خواهد بود.
دانشمندان برای یافتن پاسخ، کیهان واقعی را با دو مدل بررسی کردند: یک کیهان با فرض پایدار بودن مادهی تاریک و یک کیهان با فرض تغییرپذیر بودن "مقدار کل" مادهی تاریک.
مدل دومی بهتر به پیدایش جهانی مانند آنچه که امروزه میبینیم میانجامید. به گفتهی پژوهشگران، بنابراین احتمالا مادهی تاریکِ کیهان آغازین از دو بخش تشکیل شده بوده: یک بخش که به ذرات دیگر وامیپاشد و یک بخش که در درازنای میلیاردها سال پایدار میماند... ادامه در پست بعد👇🏼👇🏼👇🏼
—------------------------------------------------
*بر پایهی پژوهشی تازه، جهان آغازین شاید بیش از امروز مادهی تاریک در بر داشته. این یافتهها میتواند به دانشمندان در بهتر شناختن کیهان در زمانی درست پس از #مهبانگ (بیگ بنگ) کمک کند.
بیشتر مادهی موجود در کیهان نادیدنی و تا حد بسیاری توصیفناپذیر است؛ کهکشانها را در کنار هم نگاه داشته و تنها از راه نیروی گرانشی که بر مادهی معمولی وارد میکند خود را به ما نشان میدهد. پژوهشگران این جوهرهی شگفتانگیز را #ماده_تاریک نامیدهاند، و یکی از بزرگترین پرسشها برای اخترفیزیکدانان چیستی آن در زمان کنونی و چگونگی تکامل یا فروپاشی احتمالی آن در گذر زمان است.
پژوهش تازهای که به دست گروهی از دانشمندان روس انجام شده ممکن است بینشهایی دربارهی این پرسش فراهم کند. دیمیتری گربونف، ایگور تکاچیف، و آنتون چودایکین این را بررسی کردند که آیا گونهای مادهی تاریک ناپایدار میتوانسته از آغاز کیهان تاکنون واپاشیده و ذره یا ذراتی که سازندهی مادهی تاریک هستند -خود این هنوز روشن نیست- را به ذرات سبکتر تبدیل کرده باشند؟
تکاچوف در بیانیهای گفت: «ما اکنون توانستهایم -برای نخستین بار- محاسبه کنیم که چه مقدار مادهی تاریک میتوانسته از دست برود و درصد ناپایدار آن چقدر میتوانسته باشد.»
محاسبههای تازهی این گروه نشان میدهد که مقدار مادهی تاریک از دست رفته از مهبانگ تاکنون، نمیتوانسته بیش از ۵ درصد مقدار کنونی بوده باشد.
به گفتهی این دانشمندان، پژوهش آنها افزون بر پیشنهاد ویژگیهای تازه برای مادهی تاریک، میتواند برای کمک به پژوهشگران در شناخت دگرگونیهای جهان هستی در گذر زمان اهمیت داشته باشد. برای نمونه، این یافتهها شاید بگویند که نرخ #گسترش_کیهان چگونه تغییر کرده و در چند صدهزار سال نخست پس از مهبانگ، زمانی که ماده از گونهای که میشناسیم آغاز به ساخت اتم کرد چه روی داده بوده.
@onestar_in_sevenskies
ماده رازگونه
مادهی تاریک گونهای از ماده است که جرم دارد، پس کشش گرانشی وارد میکند. ولی هیچ برهمکنش الکترومغناطیسی با مادهی معمولی ندارد، از همین رو ناپیداست، یعنی هیچ نوری را نه باز میتاباند و نه در میآشامد (جذب میکند). نبود بار الکتریکی هم مادهی تاریک را ناملموس کرده. فیزیکدانان هنوز در پی یافتن ذرات سازندهی مادهی تاریکند، ولی بیشتر پژوهشگران بر این همرَایَند که این ماده حدود چهار-پنجم مادهی موجود در جهان هستی را تشکیل داده.
به گفتهی دانشمندان، دادههای ماهوارهی پلانک نشان میدهد که تنها حدود ۴.۹ درصد از کیهان از مادهی معمولی تشکیل شده، حدود ۲۶.۸ درصد از مادهی تاریک، و ۶۸.۳ باقیمانده هم از انرژی تاریک، که به سرعت گسترش (انبساط) کیهان شتاب بخشیده.
این یافتهها می توانند به دانشمندان در شناخت چگونگی دگرگونیهای کیهان در گذر زمان کمک مهمی کنند. برای نمونه، این پژوهش میتواند تغییرات در نرخ گسترش (انبساط) کیهان و این که در چندصد هزار سال نخست تاریخ گیتی، زمانی که مادهی معمولی آغاز به ساختن اتم کرد چه رخ داده بوده. در آن دوره، نخستین فوتونها (نور) توانسته بودند برای نخستین بار به نسبت آزادانه در کیهان جابجا شوند.
@onestar_in_sevenskies
جهان ناپایدار
دانشمندان در این پژوهش دادههای #ماهواره_پلانک را بررسی کردند که از فاصلهی حدود ۱.۵ میلیون کیلومتری زمین، تابش #زمینه_ریزموج_کیهانی (#CMB) را میسنجد. تابش زمینهی ریزموج کیهانی یک "پژواک" از مهبانگ است؛ فوتونهایی (نوری) است که نخستین بار آزادانه در کیهان آغاز به حرکت کردند. با بررسی نوسانهای درون این تابش، میتوان مقدار پارامترهای گوناگون را محاسبه کرد، مانند سرعت گسترش کیهان در زمان آزاد شدن این تابش.
چیزی که آنها دریافتند این بود که کیهان در نخستین روزهایش -حدود ۳۰۰ هزار سال پس از پیدایش- رفتارش کمی متفاوت با رفتار امروزش بوده. این نتیجهگیری از محاسبهی نرخ گسترش کیهان، و همچنین شمار کهکشانهای درون خوشهها به دست میآید که اگر مقدار مادهی تاریک ۲ تا ۵ درصد بیش از امروز در نظر گرفته شود، توضیحشان آسانتر خواهد بود.
دانشمندان برای یافتن پاسخ، کیهان واقعی را با دو مدل بررسی کردند: یک کیهان با فرض پایدار بودن مادهی تاریک و یک کیهان با فرض تغییرپذیر بودن "مقدار کل" مادهی تاریک.
مدل دومی بهتر به پیدایش جهانی مانند آنچه که امروزه میبینیم میانجامید. به گفتهی پژوهشگران، بنابراین احتمالا مادهی تاریکِ کیهان آغازین از دو بخش تشکیل شده بوده: یک بخش که به ذرات دیگر وامیپاشد و یک بخش که در درازنای میلیاردها سال پایدار میماند... ادامه در پست بعد👇🏼👇🏼👇🏼
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«کیهان بخشی از ماده تاریکش را از دست داده» —------------------------------------------------ *بر پایهی پژوهشی تازه، جهان آغازین شاید بیش از امروز مادهی تاریک در بر داشته. این یافتهها میتواند به دانشمندان در بهتر شناختن کیهان در زمانی درست پس از #مهبانگ…
ادامه ی پست پیشین👆🏼👆🏼👆🏼
... تکاچوف میگوید: «ما در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم این بخش ناپایدارِ مادهی تاریک با چه سرعتی واپاشیده بوده؛ مادهی تاریک شاید هنوز هم دارد از هم میپاشد.»
افزون بر این، پژوهشگران با بررسی #همگرایی_گرانشی نور اجرام پسزمینه (خم شدن نور پسزمینه در اثر گرانش یک جرم بزرگ) به یک حد بالایی برای میزان مادهی تاریکی که میبایست وامیپاشیده دست یافتند. پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی فیزیکال ریویو دی منتشر شده است.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/dark-matter.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... تکاچوف میگوید: «ما در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم این بخش ناپایدارِ مادهی تاریک با چه سرعتی واپاشیده بوده؛ مادهی تاریک شاید هنوز هم دارد از هم میپاشد.»
افزون بر این، پژوهشگران با بررسی #همگرایی_گرانشی نور اجرام پسزمینه (خم شدن نور پسزمینه در اثر گرانش یک جرم بزرگ) به یک حد بالایی برای میزان مادهی تاریکی که میبایست وامیپاشیده دست یافتند. پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی فیزیکال ریویو دی منتشر شده است.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/dark-matter.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
کیهان بخشی از ماده تاریکش را از دست داده
*بر پایهی پژوهشی تازه، جهان آغازین شاید بیش از امروز مادهی تاریک در بر داشته. این یافتهها میتواند به دانشمندان در بهتر شناختن کیهان در...
«تصویر زمین و ماه از سیاره بهرام»
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/iTTah1
* در این تصویر چشمانداز زمین و ماهش را از مدار سیارهی #بهرام (مریخ) میبینیم.
این تصویر از همگذاری بهترین عکس کرهی ماه و بهترین عکس زمین از میان چهار دسته عکسی که فضاپیمای #مدارگرد_شناسایی_بهرام ناسا در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶ با دوربین علمی تصویربرداری با وضوح بالای خود (هایراز، #HiRISE) گرفته بود درست شده.
تصویر زمین جداگانه و پیش از همگذاری با عکس ماه پردازش شده بود تا ماه به اندازهی کافی روشن در عکس بیفتد. ماه بسیار تیره تر از زمین است و اگر با همان مقدار نوردهی زمین از آن عکس گرفته شود به سختی دیده میشود. ولی این نمای پیوندی "جایگاه" و بزرگی دو جرم نسبت به یکدیگر را درست نشان داده. فاصلهی زمین و ماه حدود ۳۰ برابر قطر زمین است. ولی اینجا فاصلهی میان این دو جرم به دلیل #ژرفانمایی (پرسپکتیو) کمتر از چیزی که واقعا هست به نظر میرسد.
هایراز این عکسها را در سه باند طول موج گرفته: فروسرخ، سرخ، و آبی-سبز. هر یک از این باندها در اینجا به ترتیب به رنگهای سرخ، سبز، و آبی نشان داده شدهاند. بنابراین اینجا هم مانند عکسهای ماهوارهی لندست (Landsat)، پوشش گیاهی زمین به رنگ سرخ دیده میشود. بخش سرخفام در میانهی زمین کشور استرالیا است. آسیای جنوب خاوری هم به رنگ سرخ نزدیک بالای زمین دیده میشود، و جنوبگان (قارهی قطب جنوب) هم لکهی سفیدرنگ در پایین-چپ است. دیگر مناطق روشنی که دیده میشوند ابرهای زمینند.
این عکسها به منظور #واسنجی (کالیبریزاسیون) دوربین هایراز گرفته شده بودند زیرا #بازتابندگی طیفی سمت پیدای کرهی ماه (سمت نزدیک به زمین) بسیار خوب شناخته شده است. در زمان گرفتن عکسها، بهرام حدود ۲۰۵ میلیون کیلومتر از زمین فاصله داشت.
عکس پیشین هایراز از ماه و زمین را میتوانید در این پیوند ببینید: https://goo.gl/xzqEIm
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/HiRISE.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/iTTah1
* در این تصویر چشمانداز زمین و ماهش را از مدار سیارهی #بهرام (مریخ) میبینیم.
این تصویر از همگذاری بهترین عکس کرهی ماه و بهترین عکس زمین از میان چهار دسته عکسی که فضاپیمای #مدارگرد_شناسایی_بهرام ناسا در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶ با دوربین علمی تصویربرداری با وضوح بالای خود (هایراز، #HiRISE) گرفته بود درست شده.
تصویر زمین جداگانه و پیش از همگذاری با عکس ماه پردازش شده بود تا ماه به اندازهی کافی روشن در عکس بیفتد. ماه بسیار تیره تر از زمین است و اگر با همان مقدار نوردهی زمین از آن عکس گرفته شود به سختی دیده میشود. ولی این نمای پیوندی "جایگاه" و بزرگی دو جرم نسبت به یکدیگر را درست نشان داده. فاصلهی زمین و ماه حدود ۳۰ برابر قطر زمین است. ولی اینجا فاصلهی میان این دو جرم به دلیل #ژرفانمایی (پرسپکتیو) کمتر از چیزی که واقعا هست به نظر میرسد.
هایراز این عکسها را در سه باند طول موج گرفته: فروسرخ، سرخ، و آبی-سبز. هر یک از این باندها در اینجا به ترتیب به رنگهای سرخ، سبز، و آبی نشان داده شدهاند. بنابراین اینجا هم مانند عکسهای ماهوارهی لندست (Landsat)، پوشش گیاهی زمین به رنگ سرخ دیده میشود. بخش سرخفام در میانهی زمین کشور استرالیا است. آسیای جنوب خاوری هم به رنگ سرخ نزدیک بالای زمین دیده میشود، و جنوبگان (قارهی قطب جنوب) هم لکهی سفیدرنگ در پایین-چپ است. دیگر مناطق روشنی که دیده میشوند ابرهای زمینند.
این عکسها به منظور #واسنجی (کالیبریزاسیون) دوربین هایراز گرفته شده بودند زیرا #بازتابندگی طیفی سمت پیدای کرهی ماه (سمت نزدیک به زمین) بسیار خوب شناخته شده است. در زمان گرفتن عکسها، بهرام حدود ۲۰۵ میلیون کیلومتر از زمین فاصله داشت.
عکس پیشین هایراز از ماه و زمین را میتوانید در این پیوند ببینید: https://goo.gl/xzqEIm
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/HiRISE.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«وقتی دو کهکشان در هم گره میخورند»
—-------------------------------------
https://goo.gl/rqqPYz
این لکهی باریک و کشیده در ژرفای فضا بسیار پرآشوبتر و آشفتهتر از چیزیست که ظاهرش نشان میدهد.
این جرم کیهانی که به نام IRAS 14348-1447 شناخته میشود (برگرفته از نام دستگاه یابندهاش، ماهوارهی اخترشناسی فروسرخ یا "#IRAS") در واقع آمیزهای از دو #کهکشان_مارپیچی انباشته از گاز است. این دو کهکشانِ محکوم به نابودی با نزدیک شدن بیش از اندازه به یکدیگر در گذشته، وارد کشمکش گرانشی با هم شده و به آرامی با گذشت زمان ساختار یکدیگر را ویران کرده و با هم یکی شدهاند.
این عکس را تلسکوپ فضایی هابل با بهره از دوربین پیمایشی پیشرفتهی خود (ACS) گرفته.
آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ بیش از یک میلیارد سال نوری از ما فاصله دارد. این جرم یکی از پُرگازترین نمونههای شناخته شدهی اجرامیست که به نام "کهکشانهای فروسرخ فراتابناک" (#ULIRG) شناخته میشوند، ردهای از اجرام کیهانی که به گونهای ویژه -و باورنکردنی- در طیف #فروسرخ میدرخشند. تقریبا ۹۵ درصد انرژی گسیلیده از آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ در طیف فروسرخ-دور است!
این تابش از انبوه گازهای مولکولی درون آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ سرچشمه میگیرد؛ این گازها به هنگام برهمکنشها و جابجایی دستخوش چندین فرآیند دینامیکی میشوند؛ نمای در هم پیچیده و اثیری خود آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ هم دستاورد همین سازوکارهاست که باعث شده دنبالهها و رشتههای برجستهای از بدنهی اصلی آن بیرون بزنند.
#تلسکوپ_هابل #ULIR #ابر_مولکولی #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IRAS.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—-------------------------------------
https://goo.gl/rqqPYz
این لکهی باریک و کشیده در ژرفای فضا بسیار پرآشوبتر و آشفتهتر از چیزیست که ظاهرش نشان میدهد.
این جرم کیهانی که به نام IRAS 14348-1447 شناخته میشود (برگرفته از نام دستگاه یابندهاش، ماهوارهی اخترشناسی فروسرخ یا "#IRAS") در واقع آمیزهای از دو #کهکشان_مارپیچی انباشته از گاز است. این دو کهکشانِ محکوم به نابودی با نزدیک شدن بیش از اندازه به یکدیگر در گذشته، وارد کشمکش گرانشی با هم شده و به آرامی با گذشت زمان ساختار یکدیگر را ویران کرده و با هم یکی شدهاند.
این عکس را تلسکوپ فضایی هابل با بهره از دوربین پیمایشی پیشرفتهی خود (ACS) گرفته.
آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ بیش از یک میلیارد سال نوری از ما فاصله دارد. این جرم یکی از پُرگازترین نمونههای شناخته شدهی اجرامیست که به نام "کهکشانهای فروسرخ فراتابناک" (#ULIRG) شناخته میشوند، ردهای از اجرام کیهانی که به گونهای ویژه -و باورنکردنی- در طیف #فروسرخ میدرخشند. تقریبا ۹۵ درصد انرژی گسیلیده از آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ در طیف فروسرخ-دور است!
این تابش از انبوه گازهای مولکولی درون آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ سرچشمه میگیرد؛ این گازها به هنگام برهمکنشها و جابجایی دستخوش چندین فرآیند دینامیکی میشوند؛ نمای در هم پیچیده و اثیری خود آیآرایاس ۱۴۴۷-۱۴۳۴۸ هم دستاورد همین سازوکارهاست که باعث شده دنبالهها و رشتههای برجستهای از بدنهی اصلی آن بیرون بزنند.
#تلسکوپ_هابل #ULIR #ابر_مولکولی #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IRAS.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«عروس دریایی آسمان و همسایهاش»
—---------------------------------------—
https://goo.gl/5N2i0E
در این تصویر فریبندهی تلسکوپی سحابی عروس دریایی که به طور معمول یک سحابی کمنور است را میبینید.
در پایین چارچوب، ستارهی درخشان پیشپای دوپیکر (اتا #دوپیکر) به چشم میخورد که یکی از دو ستارهی زیر پای دوقلوهای آسمان [صورت فلکی دوپِیکَر یا جوزا] است.
#سحابی_عروس_دریایی همان ابر گسیلشی کمانی-شکل روشنتری است که با شاخکهای آویختهاش در پایین، سمت چپ مرکز مرکز تصویر دیده میشود. در واقع این عروس دریایی کیهانی بخشی از پَسمان حباب-مانند ابرنواختر آیسی ۴۳۳ است، ابری گسترنده از آوارهای یک ستارهی پرجرم که زمانی منفجر شده بوده. نور انفجار این ستاره حدود ۳۰ هزار سال پیش به زمین رسید.
سحابی عروس دریایی هم مانند پسرعمویش در آبهای اخترفیزیکی، یعنی سحابی خرچنگ، که او هم پسمان یک ابرنواختر است، در دلش یک ستارهی نوترونی را پنهان کرده، بازماندهی هستهی رُمبیدهی ستارهای که منفجر شده.
در بالا، سمت راست چارچوب هم یک #سحابی_گسیلشی دیگر به نام شارپلس ۲۴۹ را می بینیم.
سحابی عروس دریایی حدود ۵۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. در این فاصله، پهنای این تصویر که از همگذاری دادههای باریک-باند به دست آمده و با رنگهای ویژهی تلسکوپ هابل رنگآمیزی شده، نزدیک به ۳۰۰ سال نوری است.
#Sharpless_249 #IC_443 #پسمان_ابرنواختر #apod
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IC443.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------—
https://goo.gl/5N2i0E
در این تصویر فریبندهی تلسکوپی سحابی عروس دریایی که به طور معمول یک سحابی کمنور است را میبینید.
در پایین چارچوب، ستارهی درخشان پیشپای دوپیکر (اتا #دوپیکر) به چشم میخورد که یکی از دو ستارهی زیر پای دوقلوهای آسمان [صورت فلکی دوپِیکَر یا جوزا] است.
#سحابی_عروس_دریایی همان ابر گسیلشی کمانی-شکل روشنتری است که با شاخکهای آویختهاش در پایین، سمت چپ مرکز مرکز تصویر دیده میشود. در واقع این عروس دریایی کیهانی بخشی از پَسمان حباب-مانند ابرنواختر آیسی ۴۳۳ است، ابری گسترنده از آوارهای یک ستارهی پرجرم که زمانی منفجر شده بوده. نور انفجار این ستاره حدود ۳۰ هزار سال پیش به زمین رسید.
سحابی عروس دریایی هم مانند پسرعمویش در آبهای اخترفیزیکی، یعنی سحابی خرچنگ، که او هم پسمان یک ابرنواختر است، در دلش یک ستارهی نوترونی را پنهان کرده، بازماندهی هستهی رُمبیدهی ستارهای که منفجر شده.
در بالا، سمت راست چارچوب هم یک #سحابی_گسیلشی دیگر به نام شارپلس ۲۴۹ را می بینیم.
سحابی عروس دریایی حدود ۵۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. در این فاصله، پهنای این تصویر که از همگذاری دادههای باریک-باند به دست آمده و با رنگهای ویژهی تلسکوپ هابل رنگآمیزی شده، نزدیک به ۳۰۰ سال نوری است.
#Sharpless_249 #IC_443 #پسمان_ابرنواختر #apod
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IC443.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«گنجینهای از ابرسیاهچالهها در ژرفترین تصویر پرتو X که تاکنون گرفته شده»
—---------------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/63sVwY
* #تلسکوپ_فضایی_چاندرا با خیره شدن به بخش کوچکی از آسمان به مدت حدود ۱۲ هفته، ۱۰۰۸ چشمهی پرتو X را آشکار کرده که بیشترشان سیاهچالههای ابرپرجرم (ابرسیاهچالهها) هستند.
تصویر شگفتانگیزی که با بهره از رصدخانهی فضایی #پرتو_X چاندرای ناسا گرفته شده به دانشمندان بهترین دیدگاهی که تاکنون از رشد سیاهچالهها در درازنای میلیاردها سال، از اندکی پس از مهبانگ به بعد داشتهاند را میدهد. این ژرفترین تصویر پرتو ایکسی است که تاکنون گرفته شده زیرا نوردهی آن حدود ۷ میلیون ثانیه به درازا کشید، یعنی ۱۱ هفته و نیم از زمان رصدی تلسکوپ چاندرا.
این تصویر بخشی از "میدان ژرف جنوبی چاندرا" (#CDF_S) است. بخش مرکزی تصویر بالاترین انباشت ابرسیاهچالهها که تاکنون دیده شده را در بر دارد، حدود ۵۰۰۰ جرم که همگی در منطقهای از آسمان به پهنای قرص کامل ماه جای دارند، همارز حدود یک میلیارد جرم در سرتاسر آسمان.
نیل برانت از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در یونیورسیتی پارک پنسیلوانیا میگوید: «ما با این عکس جالب میتوانیم نخستین روزهای سیاهچالههای کیهان را بکاویم و شیوهی دگرگونی آنها در درازنای میلیاردها سال را ببینیم.» برانت رهبر گروهی از اخترشناسان بود که به بررسی این عکس پرداختند.
حدود ۷۰ درصد اجرامی که در این تصویر دیده میشوند ابرسیاهچالههایی هستند (سیاهچالههای ابرپرجرم) با جرمهایی از حدود ۱۰۰ هزار تا ۱۰ میلیارد برابر جرم خورشید. گازی که به سوی این سیاهچالهها میرود، با نزدیکتر شدن به #افق_رویداد آن (نقطهی بیبازگشت) داغ و داغتر میشود و پرتوهای پرانرژی X میگسیلد.
بین لو، عضو این گروه پژوهشی از دانشگاه نانجینگ چین میگوید: «دیدن سیاهچالههای آغازین کیهان کار بسیار دشواریست زیرا بیاندازه دورند و تنها زمانی درخشان میشوند که فعالانه در کار فرو کشیدن و بلعیدن مواد باشند. ولی اگر به مدت کافی با چاندرا به [یک بخش از] آسمان خیره شویم میتوانیم شمار بسیاری از سیاهچالههای رو به رشد را بیابیم و بررسی کنیم، سیاهچالههایی که برخی از آنها به نظر میرسد از نظر زمانی فاصلهی چندانی با #مهبانگ ندارند.»
این تصویر پرتو ایکس فرا-ژرف به دانشمندان اجازه می دهد تا نظریههایی دربارهی چگونگی رشد ابرسیاهچالهها در مدت یک تا دو میلیارد سال پس از مهبانگ را بررسی کنند. پژوهشگران با بهره از این دادهها نشان دادند که این سیاهچالهها در کیهان آغازین به طور عمده رشدی انفجاری داشتند نه این که به آرامی مواد را بعیده و جرمشان را افزایش دهند.
[پژوهش دیگری در همین زمینه: * ابرسیاهچاله های آغازین چگونه به این سرعت رشد کردند؟ (https://goo.gl/EMTXQj)
دانشمندان همچنین به شواهدی دست یافتهاند که نشان میدهد ابرسیاهچالهها احتمالا بذرهایی "سنگین" دارند -با جرمهایی از ۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار برابر خورشید.- نه بذرهایی سبک با جرم حدود ۱۰۰ برابر خورشید. این به یک راز مهم اخترفیزیکی اشاره میکند در این باره که این اجرام چگونه میتوانستند به این سرعت رشد کنند و به جرمهایی نزدیک به یک میلیارد برابر خورشید، آن هم در زمانی که هنوز کیهان سن چندانی نداشت برسند....
🔴 ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼
—---------------------------------------------------------------------------
https://goo.gl/63sVwY
* #تلسکوپ_فضایی_چاندرا با خیره شدن به بخش کوچکی از آسمان به مدت حدود ۱۲ هفته، ۱۰۰۸ چشمهی پرتو X را آشکار کرده که بیشترشان سیاهچالههای ابرپرجرم (ابرسیاهچالهها) هستند.
تصویر شگفتانگیزی که با بهره از رصدخانهی فضایی #پرتو_X چاندرای ناسا گرفته شده به دانشمندان بهترین دیدگاهی که تاکنون از رشد سیاهچالهها در درازنای میلیاردها سال، از اندکی پس از مهبانگ به بعد داشتهاند را میدهد. این ژرفترین تصویر پرتو ایکسی است که تاکنون گرفته شده زیرا نوردهی آن حدود ۷ میلیون ثانیه به درازا کشید، یعنی ۱۱ هفته و نیم از زمان رصدی تلسکوپ چاندرا.
این تصویر بخشی از "میدان ژرف جنوبی چاندرا" (#CDF_S) است. بخش مرکزی تصویر بالاترین انباشت ابرسیاهچالهها که تاکنون دیده شده را در بر دارد، حدود ۵۰۰۰ جرم که همگی در منطقهای از آسمان به پهنای قرص کامل ماه جای دارند، همارز حدود یک میلیارد جرم در سرتاسر آسمان.
نیل برانت از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در یونیورسیتی پارک پنسیلوانیا میگوید: «ما با این عکس جالب میتوانیم نخستین روزهای سیاهچالههای کیهان را بکاویم و شیوهی دگرگونی آنها در درازنای میلیاردها سال را ببینیم.» برانت رهبر گروهی از اخترشناسان بود که به بررسی این عکس پرداختند.
حدود ۷۰ درصد اجرامی که در این تصویر دیده میشوند ابرسیاهچالههایی هستند (سیاهچالههای ابرپرجرم) با جرمهایی از حدود ۱۰۰ هزار تا ۱۰ میلیارد برابر جرم خورشید. گازی که به سوی این سیاهچالهها میرود، با نزدیکتر شدن به #افق_رویداد آن (نقطهی بیبازگشت) داغ و داغتر میشود و پرتوهای پرانرژی X میگسیلد.
بین لو، عضو این گروه پژوهشی از دانشگاه نانجینگ چین میگوید: «دیدن سیاهچالههای آغازین کیهان کار بسیار دشواریست زیرا بیاندازه دورند و تنها زمانی درخشان میشوند که فعالانه در کار فرو کشیدن و بلعیدن مواد باشند. ولی اگر به مدت کافی با چاندرا به [یک بخش از] آسمان خیره شویم میتوانیم شمار بسیاری از سیاهچالههای رو به رشد را بیابیم و بررسی کنیم، سیاهچالههایی که برخی از آنها به نظر میرسد از نظر زمانی فاصلهی چندانی با #مهبانگ ندارند.»
این تصویر پرتو ایکس فرا-ژرف به دانشمندان اجازه می دهد تا نظریههایی دربارهی چگونگی رشد ابرسیاهچالهها در مدت یک تا دو میلیارد سال پس از مهبانگ را بررسی کنند. پژوهشگران با بهره از این دادهها نشان دادند که این سیاهچالهها در کیهان آغازین به طور عمده رشدی انفجاری داشتند نه این که به آرامی مواد را بعیده و جرمشان را افزایش دهند.
[پژوهش دیگری در همین زمینه: * ابرسیاهچاله های آغازین چگونه به این سرعت رشد کردند؟ (https://goo.gl/EMTXQj)
دانشمندان همچنین به شواهدی دست یافتهاند که نشان میدهد ابرسیاهچالهها احتمالا بذرهایی "سنگین" دارند -با جرمهایی از ۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار برابر خورشید.- نه بذرهایی سبک با جرم حدود ۱۰۰ برابر خورشید. این به یک راز مهم اخترفیزیکی اشاره میکند در این باره که این اجرام چگونه میتوانستند به این سرعت رشد کنند و به جرمهایی نزدیک به یک میلیارد برابر خورشید، آن هم در زمانی که هنوز کیهان سن چندانی نداشت برسند....
🔴 ادامه در پست بعد 👇🏼👇🏼👇🏼
🔴ادامه ی پست پیشین👆🏼👆🏼👆🏼
... پژوهشگران همچنین تابش پرتوهای ایکس را از کهکشانهایی بزرگ در فاصلههایی حدود ۱۲.۵ میلیارد سال نوری زمین دریافت کردند. بیشتر این پرتوهای ایکس که از دورترین کهکشانها میآید به احتمال بسیار از شمار هنگفتی از سیاهچالههای ستارهوار درون این کهکشانها سرچشمه میگیرد. سیاهچالههای ستارهوار از رُمبش یک ستارهی غولپیکر، به جرم چندین خورشید پدید میآیند.
یکی از اعضای گروه به نام فابیو ویتو از دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «ما با آشکارسازی پرتوهای ایکس از چنین کهکشانهای دوردستی، چیزهای بیشتری دربارهی پیدایش و فرگشت سیاهچالههای ستارهوار و ابَرسیاهچالهها در روزگار آغازین کیهان میآموزیم. ما داریم به زمانی در گذشته نگاه میکنیم که سیاهچالهها مانند نوزادان و نوجوانان گرسنه، در گامهای مهمی از رشدشان بودند.»
دانشمندان برای انجام این پژوهش دادههای پرتو ایکس چاندرا را با دادههای ژرف تلسکوپ فضایی هابل از همان بخش آسمان ترکیب کردند. آنها تابش پرتو ایکسِ بیش از ۲۰۰۰ کهکشان که توسط هابل یافته شده و در فاصلهی ۱۲ و ۱۳ میلیارد سال نوری زمین جای داشتند را بررسی کردند.
کارهای بیشتری باید به کمک تلسکوپ چاندرا و رصدخانههای پرتو ایکسِ آینده انجام شود تا پاسخی قطعی برای راز رشد سریع ابرسیاهچالههای آغازین یافته شود. با آغاز کار تلسکوپ فضایی جیمز وب، بررسیهای پرتو ایکس سیاهچالهها تا فاصلههایی از این هم دورتر گسترده خواهد شد.
#سیاهچاله_ستارهوار #ابرسیاهچاله #سیاهچاله #تلسکوپ_هابل
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Chandra.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
... پژوهشگران همچنین تابش پرتوهای ایکس را از کهکشانهایی بزرگ در فاصلههایی حدود ۱۲.۵ میلیارد سال نوری زمین دریافت کردند. بیشتر این پرتوهای ایکس که از دورترین کهکشانها میآید به احتمال بسیار از شمار هنگفتی از سیاهچالههای ستارهوار درون این کهکشانها سرچشمه میگیرد. سیاهچالههای ستارهوار از رُمبش یک ستارهی غولپیکر، به جرم چندین خورشید پدید میآیند.
یکی از اعضای گروه به نام فابیو ویتو از دانشگاه پنسیلوانیا میگوید: «ما با آشکارسازی پرتوهای ایکس از چنین کهکشانهای دوردستی، چیزهای بیشتری دربارهی پیدایش و فرگشت سیاهچالههای ستارهوار و ابَرسیاهچالهها در روزگار آغازین کیهان میآموزیم. ما داریم به زمانی در گذشته نگاه میکنیم که سیاهچالهها مانند نوزادان و نوجوانان گرسنه، در گامهای مهمی از رشدشان بودند.»
دانشمندان برای انجام این پژوهش دادههای پرتو ایکس چاندرا را با دادههای ژرف تلسکوپ فضایی هابل از همان بخش آسمان ترکیب کردند. آنها تابش پرتو ایکسِ بیش از ۲۰۰۰ کهکشان که توسط هابل یافته شده و در فاصلهی ۱۲ و ۱۳ میلیارد سال نوری زمین جای داشتند را بررسی کردند.
کارهای بیشتری باید به کمک تلسکوپ چاندرا و رصدخانههای پرتو ایکسِ آینده انجام شود تا پاسخی قطعی برای راز رشد سریع ابرسیاهچالههای آغازین یافته شود. با آغاز کار تلسکوپ فضایی جیمز وب، بررسیهای پرتو ایکس سیاهچالهها تا فاصلههایی از این هم دورتر گسترده خواهد شد.
#سیاهچاله_ستارهوار #ابرسیاهچاله #سیاهچاله #تلسکوپ_هابل
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Chandra.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
1Star7Sky
گنجینهای از ابرسیاهچالهها در ژرفترین تصویر پرتو X که تاکنون گرفته شده
* تلسکوپ فضایی چاندرا با خیره شدن به بخش کوچکی از آسمان به مدت حدود ۱۲ هفته، ۱۰۰۸ چشمهی پرتو X را آشکار کرده که بیشترشان سیاهچالههای ابر...
«استوانهای در آسمان که از پهلو دیده میشود»
—------------------------------------------—
https://goo.gl/ziF6kH
چگونه ممکن است یک ستارهی گرد و کروی یک سحابی چهارگوش بسازد؟
این پرسشیست که با بررسی سحابیهای سیارهنمایی مانند آیسی ۴۴۰۶ به ذهن میآید.
بر پایهی شواهد، آیسی ۴۴۰۶ به احتمال بسیار یک استوانهی توخالی است و به دلیل زاویهی دیدگاه ماست که چهارگوش به نظر میرسد زیرا ما آن را از پهلو میبینیم. اگر از بالا دیده میشد، میتوانست از دید ما چیزی مانند #سحابی_حلقه را در آسمان پدید آورد.
این تصویر رنگ نمایشی از پیوند عکسهایی درست شده که تلسکوپ فضایی هابل در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ گرفته بود.
گازهای داغ از دو سر استوانه به بیرون روانست و رشتههای تیرهای از غبار و گاز مولکولی هم دیوارههای آن را آراستهاند. ستارهای که در پایان عمرش این ساختار میانستارهای را پدید آورده در مرکز آن دیده میشود.
تا چند میلیون سال دیگر تنها چیزی که از آیسی ۴۴۰۶ برای تماشا به جا خواهد ماند یک ستارهی #کوتوله_سفید و رو به خاموشی خواهد بود.
#IC_4406 #apod #سحابی_سیارهنما #استوانه
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IC4406.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------—
https://goo.gl/ziF6kH
چگونه ممکن است یک ستارهی گرد و کروی یک سحابی چهارگوش بسازد؟
این پرسشیست که با بررسی سحابیهای سیارهنمایی مانند آیسی ۴۴۰۶ به ذهن میآید.
بر پایهی شواهد، آیسی ۴۴۰۶ به احتمال بسیار یک استوانهی توخالی است و به دلیل زاویهی دیدگاه ماست که چهارگوش به نظر میرسد زیرا ما آن را از پهلو میبینیم. اگر از بالا دیده میشد، میتوانست از دید ما چیزی مانند #سحابی_حلقه را در آسمان پدید آورد.
این تصویر رنگ نمایشی از پیوند عکسهایی درست شده که تلسکوپ فضایی هابل در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ گرفته بود.
گازهای داغ از دو سر استوانه به بیرون روانست و رشتههای تیرهای از غبار و گاز مولکولی هم دیوارههای آن را آراستهاند. ستارهای که در پایان عمرش این ساختار میانستارهای را پدید آورده در مرکز آن دیده میشود.
تا چند میلیون سال دیگر تنها چیزی که از آیسی ۴۴۰۶ برای تماشا به جا خواهد ماند یک ستارهی #کوتوله_سفید و رو به خاموشی خواهد بود.
#IC_4406 #apod #سحابی_سیارهنما #استوانه
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/IC4406.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«در مرکز یک جزیره کیهانی»
—----------------------------------------
https://goo.gl/xH4F8S
در مرکز #کهکشان_مارپیچی انجیسی ۵۰۳۳ چیزهای بسیاری وجود دارد- چیزهای گِرد، چیزهای پرانرژی، و چیزهایی هم که هنوز به خوبی بررسی نشدهاند.
انجیسی ۵۰۳۳ به دلیل فعالیتهای بسیاری که در هستهاش جریان دارد، به عنوان یک #کهکشان_سیفرت شناخته شده [کهکشان سیفرت کهکشانیست که در سرتاسر طیف الکترومفناطیسی، از رادیویی گرفته تا پرتو ایکس میدرخشد. تفاوت این گونه کهکشانهای فعال با اختروشها در اینست که در آنها، خود کهکشان به خوبی دیده میشود-م].
ستارگان درخشان، غبارهای تیره، و گازهای میانستارهای همگی با سرعت به گرد مرکز این کهکشان در چرخشند. به نظر میرسد مرکز چرخشی این کهکشان که یک #ابرسیاهچاله است کمی نسبت به هستهی آن جابجا شده که گمان میرود دستاورد ادغام انجیسی ۵۰۳۳ با یک کهکشان دیگر در چند میلیارد سال پیش بوده است.
عکسی که اینجا میبینید در سال ۲۰۰۵ توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شد. پهنای انجیسی ۵۰۳۳ نزدیک به ۱۰۰ هزار سال نوریست و ما اکنون چهرهی آن در ۴۰ میلیون سال پیش را میبینیم. این کهکشان در صورت فلکی شمالی #تازیها جای دارد.
نمای کامل این کهکشان را در این پیوند ببینید: * یک کهکشان مارپیچی پهناور (https://goo.gl/JJQhin)
#NGC_5033 #apod #تلسکوپ_هابل #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/NGC5033.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------
https://goo.gl/xH4F8S
در مرکز #کهکشان_مارپیچی انجیسی ۵۰۳۳ چیزهای بسیاری وجود دارد- چیزهای گِرد، چیزهای پرانرژی، و چیزهایی هم که هنوز به خوبی بررسی نشدهاند.
انجیسی ۵۰۳۳ به دلیل فعالیتهای بسیاری که در هستهاش جریان دارد، به عنوان یک #کهکشان_سیفرت شناخته شده [کهکشان سیفرت کهکشانیست که در سرتاسر طیف الکترومفناطیسی، از رادیویی گرفته تا پرتو ایکس میدرخشد. تفاوت این گونه کهکشانهای فعال با اختروشها در اینست که در آنها، خود کهکشان به خوبی دیده میشود-م].
ستارگان درخشان، غبارهای تیره، و گازهای میانستارهای همگی با سرعت به گرد مرکز این کهکشان در چرخشند. به نظر میرسد مرکز چرخشی این کهکشان که یک #ابرسیاهچاله است کمی نسبت به هستهی آن جابجا شده که گمان میرود دستاورد ادغام انجیسی ۵۰۳۳ با یک کهکشان دیگر در چند میلیارد سال پیش بوده است.
عکسی که اینجا میبینید در سال ۲۰۰۵ توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شد. پهنای انجیسی ۵۰۳۳ نزدیک به ۱۰۰ هزار سال نوریست و ما اکنون چهرهی آن در ۴۰ میلیون سال پیش را میبینیم. این کهکشان در صورت فلکی شمالی #تازیها جای دارد.
نمای کامل این کهکشان را در این پیوند ببینید: * یک کهکشان مارپیچی پهناور (https://goo.gl/JJQhin)
#NGC_5033 #apod #تلسکوپ_هابل #برخورد_کهکشانی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/NGC5033.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«آنتن ها و ابرهای آتشین»
—---------------------------
https://goo.gl/mphH9H
آسمان رشتهکوه آند شیلی هیچگاه خستهکننده نمیشود- حتی زمانی که میهمان کمیابی مانند این توده ابر داشته باشد!
در این تصویر #چاخناتور، فلاتی در فرازای ۵۰۰۰ متری سطح دریا که منزلگاه ۶۶ آنتن رصدخانهی آلما است را میبینیم که به هنگام غروب خورشید، ابرهایی پرپشت و چابک با بادهایی شدید وارد آسمانش شده و چشماندازی آتشین و بسیار زیبا در آن پدید آورده است.
آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما، ALMA) شاهکاری در دنیای فناوری رصدخانههاست که ابرهایی از گونهای کاملا متفاوت با ابرهایی که اینجا دیده میشود را بررسی میکند. اخترشناسان از آلما برای پژوهش ابرهای مولکولی بهره میگیرند، تودههای غولپیکری از گاز و غبار، با دماهایی تنها چند ده درجه بالاتر از صفر مطلق. این مناطق ستارهزا اغلب در طیف نور دیدنی (مریی) مات و تاریک دیده میشوند- با نور دیدنی نه میتوان درونشان را دید و نه اجرام پشتشان را. ولی همین ابرها در طیفهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به شدت میدرخشند.
این عکس توسط #بابک_تفرشی، سفیر عکاسی رصدخانهی جنوبی اروپا (#ESO) و به هنگام شرکت وی در اردوی اعزامی تمام-گنبد ۲۰۱۶ (Fulldome Expedition) گرفته شده. هدف این گروه اعزامی گردآوری عکسهایی خیرهکننده و تماشایی برای "آسماننما و مرکز بازدید سوپرنووا"ی رصدخانهی جنوبی اروپا (ESO Supernova Planetarium & Visitor Centre) بود.
#ابر_مولکولی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/ALMA.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------
https://goo.gl/mphH9H
آسمان رشتهکوه آند شیلی هیچگاه خستهکننده نمیشود- حتی زمانی که میهمان کمیابی مانند این توده ابر داشته باشد!
در این تصویر #چاخناتور، فلاتی در فرازای ۵۰۰۰ متری سطح دریا که منزلگاه ۶۶ آنتن رصدخانهی آلما است را میبینیم که به هنگام غروب خورشید، ابرهایی پرپشت و چابک با بادهایی شدید وارد آسمانش شده و چشماندازی آتشین و بسیار زیبا در آن پدید آورده است.
آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما، ALMA) شاهکاری در دنیای فناوری رصدخانههاست که ابرهایی از گونهای کاملا متفاوت با ابرهایی که اینجا دیده میشود را بررسی میکند. اخترشناسان از آلما برای پژوهش ابرهای مولکولی بهره میگیرند، تودههای غولپیکری از گاز و غبار، با دماهایی تنها چند ده درجه بالاتر از صفر مطلق. این مناطق ستارهزا اغلب در طیف نور دیدنی (مریی) مات و تاریک دیده میشوند- با نور دیدنی نه میتوان درونشان را دید و نه اجرام پشتشان را. ولی همین ابرها در طیفهای میلیمتری و زیرمیلیمتری به شدت میدرخشند.
این عکس توسط #بابک_تفرشی، سفیر عکاسی رصدخانهی جنوبی اروپا (#ESO) و به هنگام شرکت وی در اردوی اعزامی تمام-گنبد ۲۰۱۶ (Fulldome Expedition) گرفته شده. هدف این گروه اعزامی گردآوری عکسهایی خیرهکننده و تماشایی برای "آسماننما و مرکز بازدید سوپرنووا"ی رصدخانهی جنوبی اروپا (ESO Supernova Planetarium & Visitor Centre) بود.
#ابر_مولکولی
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/ALMA.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«آیا کره ماه از برخورد چندین ماهک پدید آمده بوده؟»
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/6sN8rM
* کرهی ماه و چگونگی پیدایش آن دیرزمانیست که مایهی شیفتگی و شگفتی دانشمندان بوده است. اکنون گروهی از پژوهشگران اسراییلی نظریهی تازه ای را پیشنهاد کردهاند که بر پایهی آن، ماهی که هر شب در آسمان میبینیم نخستین ماه زمین نبوده، بلکه واپسین ماه از دستهای از ماهها بوده که روزگاری به گرد زمین میچرخیدند.
این نظریه که از سوی پرفسور خاگای پرتز از تخنیون-بنیاد فناوری اسراییل، و پرفسور رالوکا روفو (نویسندهی اصلی پژوهش) و اودد آهارونسون از بنیاد علمی وایزمن ارایه شده، برخلاف الگووارهی رایج "#برخورد_بزرگ" است که میگوید #ماه تنها جرمی بود که در پی "یک" برخورد سهمگین میان زمین و یک سیارهی به اندازهی بهرام پدید آمد.
پرفسور پرتز میگوید: «بر پایهی مدل ما، سیارهی زمین در روزگار باستان میزبان چندین ماه بوده که هر یک از آنها در پی برخوردی متفاوت با پیشزمین (پیشسیارهی زمین) ساخته شده بودند. احتمال میرود که این ماهکها بعدها یا [از سامانهی زمین] به بیرون پرتاب شدند، و یا با زمین یا با یکدیگر برخورد کرده و ماه هایی بزرگتر را پدید آوردند.» پژوهشگران برای بررسی شرایط برای پیدایش چنین ریزماهها یا ماهکهایی، ۸۰۰ شبیهسازی از برخوردها با زمین را انجام دادند.
این مدل تازه با شناخت کنونی دانشمندان از پیدایش خود زمین سازگاری دارد. زمین در واپسین گامهای رشدش چندین برخورد سهمگین با اجرام دیگر را پشت سر گذاشت. هر یک از این برخوردها مواد بیشتری به پیشزمین افزودند، تا این که به اندازهی کنونیاش رسید.
پرفسور پرتز میگوید: «به باور ما زمین در گذشته چندین ماه داشته... بنابراین هنگامی که یک برخورد سهمگینِ ماه-ساز انجام میشد، یک ماه دیگر از پیش پدید آمده و حضور داشته.»
نیروهای کشندی (جزر و مدی) میان زمین و ماهها باعث شد تا آنها به آرامی از زمین دور شوند (ماه کنونی هم دارد با سرعت حدود ۱ سانتیمتر در سال از زمین دور میشود). یک ماه دیگر که از پیش وجود داشته میتوانسته به آرامی و همزمان با شکلگیری ماه بعدی دور شود. ولی سرانجام با بیرون رفتن آنها از #شعاع_هیل [جایی که دورتر از آن، دیگر گرانش زمین تنها نیروی فرمانروا بر ماهکها نبود]، کشش گرانشی دوسویه میان آنها آغاز شده و باعث شد بر یکدیگر اثر گذاشته و مدارهایشان را تغییر دهند.
پرفسور روفو هم میگوید: «این احتمال هست که ماههای کوچکی که در این فرآیند پدید میآمدند توانسته بودند مدار یکدیگر را قطع کنند، به یکدیگر بخورند و با هم یکی شوند. رشتهی بلندی از این گونه برخوردهای ماه-ماه میتوانسته به آرامی یک ماه بزرگتر را پدید آورد -همین ماهی که امروزه میبینیم.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر جئوساینس منتشر شده است.
#نیروی_کشندی #ماهک
در همین زمینه:
* پیدایش ماه پرخشونتتر از چیزی که تاکنون فکر میکردیم بوده (https://goo.gl/aA8p5f)
* چرا مدار ماه نسبت به زمین کج است؟ (https://goo.gl/pTtwkQ)
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Moon.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------—
https://goo.gl/6sN8rM
* کرهی ماه و چگونگی پیدایش آن دیرزمانیست که مایهی شیفتگی و شگفتی دانشمندان بوده است. اکنون گروهی از پژوهشگران اسراییلی نظریهی تازه ای را پیشنهاد کردهاند که بر پایهی آن، ماهی که هر شب در آسمان میبینیم نخستین ماه زمین نبوده، بلکه واپسین ماه از دستهای از ماهها بوده که روزگاری به گرد زمین میچرخیدند.
این نظریه که از سوی پرفسور خاگای پرتز از تخنیون-بنیاد فناوری اسراییل، و پرفسور رالوکا روفو (نویسندهی اصلی پژوهش) و اودد آهارونسون از بنیاد علمی وایزمن ارایه شده، برخلاف الگووارهی رایج "#برخورد_بزرگ" است که میگوید #ماه تنها جرمی بود که در پی "یک" برخورد سهمگین میان زمین و یک سیارهی به اندازهی بهرام پدید آمد.
پرفسور پرتز میگوید: «بر پایهی مدل ما، سیارهی زمین در روزگار باستان میزبان چندین ماه بوده که هر یک از آنها در پی برخوردی متفاوت با پیشزمین (پیشسیارهی زمین) ساخته شده بودند. احتمال میرود که این ماهکها بعدها یا [از سامانهی زمین] به بیرون پرتاب شدند، و یا با زمین یا با یکدیگر برخورد کرده و ماه هایی بزرگتر را پدید آوردند.» پژوهشگران برای بررسی شرایط برای پیدایش چنین ریزماهها یا ماهکهایی، ۸۰۰ شبیهسازی از برخوردها با زمین را انجام دادند.
این مدل تازه با شناخت کنونی دانشمندان از پیدایش خود زمین سازگاری دارد. زمین در واپسین گامهای رشدش چندین برخورد سهمگین با اجرام دیگر را پشت سر گذاشت. هر یک از این برخوردها مواد بیشتری به پیشزمین افزودند، تا این که به اندازهی کنونیاش رسید.
پرفسور پرتز میگوید: «به باور ما زمین در گذشته چندین ماه داشته... بنابراین هنگامی که یک برخورد سهمگینِ ماه-ساز انجام میشد، یک ماه دیگر از پیش پدید آمده و حضور داشته.»
نیروهای کشندی (جزر و مدی) میان زمین و ماهها باعث شد تا آنها به آرامی از زمین دور شوند (ماه کنونی هم دارد با سرعت حدود ۱ سانتیمتر در سال از زمین دور میشود). یک ماه دیگر که از پیش وجود داشته میتوانسته به آرامی و همزمان با شکلگیری ماه بعدی دور شود. ولی سرانجام با بیرون رفتن آنها از #شعاع_هیل [جایی که دورتر از آن، دیگر گرانش زمین تنها نیروی فرمانروا بر ماهکها نبود]، کشش گرانشی دوسویه میان آنها آغاز شده و باعث شد بر یکدیگر اثر گذاشته و مدارهایشان را تغییر دهند.
پرفسور روفو هم میگوید: «این احتمال هست که ماههای کوچکی که در این فرآیند پدید میآمدند توانسته بودند مدار یکدیگر را قطع کنند، به یکدیگر بخورند و با هم یکی شوند. رشتهی بلندی از این گونه برخوردهای ماه-ماه میتوانسته به آرامی یک ماه بزرگتر را پدید آورد -همین ماهی که امروزه میبینیم.»
پژوهشنامهی این دانشمندان در نشریهی نیچر جئوساینس منتشر شده است.
#نیروی_کشندی #ماهک
در همین زمینه:
* پیدایش ماه پرخشونتتر از چیزی که تاکنون فکر میکردیم بوده (https://goo.gl/aA8p5f)
* چرا مدار ماه نسبت به زمین کج است؟ (https://goo.gl/pTtwkQ)
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Moon.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
👑یک ستاره در هفت آسمان👑
«آیا کره ماه از برخورد چندین ماهک پدید آمده بوده؟» —---------------------------------------------------— https://goo.gl/6sN8rM * کرهی ماه و چگونگی پیدایش آن دیرزمانیست که مایهی شیفتگی و شگفتی دانشمندان بوده است. اکنون گروهی از پژوهشگران اسراییلی نظریهی…
برداشت یک هنرمند از برخوردی میان دو جرم سیارهای که یک ماه را پدید خواهد آورد. در زمان این برخورد، یک ماه قدیمیتر نیز در مدار زمین وجود دارد.
@onestar_in_sevenskies
@onestar_in_sevenskies
«نگهبانان سپیدپوش بیگانه»
—---------------------------—
https://goo.gl/MXaKnT
آیا اینها نگهبانان قطب شمالند؟
این عکس ماه مارس گذشته در لاپلند کشور فنلاند گرفته شده؛ جایی که دما به زیر نقطهی یخزدگی (انجماد) میرسد و بارش بارش برف به راه میافتد. در این جا گاهی درختان معمولی که سراپا سپیدپوش شدهاند نماهایی #فراواقعی (سوررئال) و رویاگونه پدید میآورند و از دید برخی همچون نگهبانان بیگانهای که سرگرم کشیک دادن هستند به نظر میرسند.
در دوردست، پشت این چشمانداز نه چندان آشنای زمینی، آسمان زیبای شبانه را میبینیم که یک #شفق_قطبی سبزفام، ستارگان درخشان، و رد ماهوارههای مدارگرد آن را آراستهاند. در میان دسته نگهبانان هم یک کلبهی پرت و دورافتاده به چشم میخورد.
گفتن ندارد که در بهار یخ و برف این درختان آب میشود و لاپلند چهرهای بسیار متفاوت پیدا میکند.
#apod
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Surreal.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------—
https://goo.gl/MXaKnT
آیا اینها نگهبانان قطب شمالند؟
این عکس ماه مارس گذشته در لاپلند کشور فنلاند گرفته شده؛ جایی که دما به زیر نقطهی یخزدگی (انجماد) میرسد و بارش بارش برف به راه میافتد. در این جا گاهی درختان معمولی که سراپا سپیدپوش شدهاند نماهایی #فراواقعی (سوررئال) و رویاگونه پدید میآورند و از دید برخی همچون نگهبانان بیگانهای که سرگرم کشیک دادن هستند به نظر میرسند.
در دوردست، پشت این چشمانداز نه چندان آشنای زمینی، آسمان زیبای شبانه را میبینیم که یک #شفق_قطبی سبزفام، ستارگان درخشان، و رد ماهوارههای مدارگرد آن را آراستهاند. در میان دسته نگهبانان هم یک کلبهی پرت و دورافتاده به چشم میخورد.
گفتن ندارد که در بهار یخ و برف این درختان آب میشود و لاپلند چهرهای بسیار متفاوت پیدا میکند.
#apod
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/Surreal.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ستاره مرگ و کوه بلندش»
—---------------------------—
https://goo.gl/dU0Zbt
میماس، ماه سیارهی #کیوان (به عربی: زحل) یک ماه پوشیده از دهانههای برخوردی با قطر ۴۰۰ کیلومتر است.
بزرگترین دهانهی آن که به افتخار ویلیام هرشل، یابندهی میماس به نام #دهانه_هرشل خوانده شده حدود ۱۴۰ کیلومتر پهنا دارد. این دهانه با داشتن قطری نزدیک به یک سوم قطر خود میماس، چهرهای هراسانگیز به آن داده، به ویژه برای علاقمندان داستانهای علمی-تخیلی که آنها را به یاد ستارهی مرگ، ایستگاه نبرد در داستان پرآوازهی #جنگ_ستارگان میاندازد.
در حقیقت جرمی که با برخوردش به میماس این دهانهی پهناور را پدید آورد، اگر تنها کمی بزرگتر بود میتوانست این ماه کوچک را یکپارچه خرد و نابود کند.
در این عکس که #فضاپیمای_کاسینی ناسا در اکتبر ۲۰۱۶ گرفته، سمت پاد-کیوان میماس، یعنی نیمکرهای که هیچگاه رو به کیوان نیست روشن از آفتاب، و دهانهی بزرگش هم نزدیک لبهی سمت راستش دیده میشود [میماس با کیوان در #قفل_گرانشی است و چرخشی همگام یا هماهنگ با آن دارد].
به دلیل زاویهی نور، سایهی کشیدهای بر کف دهانه افتاده که از آنِ کوه مرکزی دهانه است. بلندی این کوه بزرگ به پای قلهی #اورست روی سیارهی زمین میرسد.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/DeathStar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
—---------------------------—
https://goo.gl/dU0Zbt
میماس، ماه سیارهی #کیوان (به عربی: زحل) یک ماه پوشیده از دهانههای برخوردی با قطر ۴۰۰ کیلومتر است.
بزرگترین دهانهی آن که به افتخار ویلیام هرشل، یابندهی میماس به نام #دهانه_هرشل خوانده شده حدود ۱۴۰ کیلومتر پهنا دارد. این دهانه با داشتن قطری نزدیک به یک سوم قطر خود میماس، چهرهای هراسانگیز به آن داده، به ویژه برای علاقمندان داستانهای علمی-تخیلی که آنها را به یاد ستارهی مرگ، ایستگاه نبرد در داستان پرآوازهی #جنگ_ستارگان میاندازد.
در حقیقت جرمی که با برخوردش به میماس این دهانهی پهناور را پدید آورد، اگر تنها کمی بزرگتر بود میتوانست این ماه کوچک را یکپارچه خرد و نابود کند.
در این عکس که #فضاپیمای_کاسینی ناسا در اکتبر ۲۰۱۶ گرفته، سمت پاد-کیوان میماس، یعنی نیمکرهای که هیچگاه رو به کیوان نیست روشن از آفتاب، و دهانهی بزرگش هم نزدیک لبهی سمت راستش دیده میشود [میماس با کیوان در #قفل_گرانشی است و چرخشی همگام یا هماهنگ با آن دارد].
به دلیل زاویهی نور، سایهی کشیدهای بر کف دهانه افتاده که از آنِ کوه مرکزی دهانه است. بلندی این کوه بزرگ به پای قلهی #اورست روی سیارهی زمین میرسد.
—------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2017/01/DeathStar.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram.me/onestar_in_sevenskies