«فیلم کامل از بخشهای درونی ایستگاه فضایی»
—------------------------------------------------
این ویدیوی خیرهکننده ما را به گردشی در ایستگاه فضایی بینالمللی (#ISS) میبرد.
نماها با یک عدسی #چشمماهی، با کانون و ژرفای میدان بسیار گرفته شده و تجربهی دیداری همهجانبهای از زندگی در این پایگاه مداری به بیننده میدهد.
این فیلم ۱۸ دقیقهای از اتاقک #کوپولا (شاهنشین هفت-پنجرهی ایستگاه) آغاز میشود که سیارهی زمین را در فاصلهی ۴۰۰ کیلومتری زیر پا نشان میدهد، سپس دوربین به آرامی در فضای درونی ایستگاه به پیش میرود و بخشها و اتاقکهای مسکونی آن را از چشم یک فضانورد به ما نشان میدهد.
ایستگاه فضایی چند-بخشی بینالمللی بزرگترین ماهوارهی ساختگی (مصنوعی) زمین است. درازا و پهنای کلی آن به اندازهی یک زمین فوتبال است و فضای درونیاش روی هم رفته با فضای درونی یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷ برابری میکند.
🔴این فیلم ۷۶ مگابایتی را در پست بعدی میتوانید ببینید.
🔴ویدیوی بزرگتر و باکیفیتتر را هم میتوانید در این پیوند یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/DhmdyQdu96M
#ایستگاه_فضایی_بینالمللی
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_5.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------------
این ویدیوی خیرهکننده ما را به گردشی در ایستگاه فضایی بینالمللی (#ISS) میبرد.
نماها با یک عدسی #چشمماهی، با کانون و ژرفای میدان بسیار گرفته شده و تجربهی دیداری همهجانبهای از زندگی در این پایگاه مداری به بیننده میدهد.
این فیلم ۱۸ دقیقهای از اتاقک #کوپولا (شاهنشین هفت-پنجرهی ایستگاه) آغاز میشود که سیارهی زمین را در فاصلهی ۴۰۰ کیلومتری زیر پا نشان میدهد، سپس دوربین به آرامی در فضای درونی ایستگاه به پیش میرود و بخشها و اتاقکهای مسکونی آن را از چشم یک فضانورد به ما نشان میدهد.
ایستگاه فضایی چند-بخشی بینالمللی بزرگترین ماهوارهی ساختگی (مصنوعی) زمین است. درازا و پهنای کلی آن به اندازهی یک زمین فوتبال است و فضای درونیاش روی هم رفته با فضای درونی یک هواپیمای بویینگ ۷۴۷ برابری میکند.
🔴این فیلم ۷۶ مگابایتی را در پست بعدی میتوانید ببینید.
🔴ویدیوی بزرگتر و باکیفیتتر را هم میتوانید در این پیوند یوتیوب ببینید:
https://youtu.be/DhmdyQdu96M
#ایستگاه_فضایی_بینالمللی
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_5.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
YouTube
Space Station Fisheye Fly-Through 4K (Ultra HD)
Join us for a fly-through of the International Space Station. Produced by Harmonic exclusively for NASA TV UHD, the footage was shot in Ultra High Definition (4K) using a fisheye lens for extreme focus and depth of field.
Space Station Fisheye Fly-Through 4K (Ultra HD).mp4
77 MB
«فیلم کامل از بخشهای درونی #ایستگاه_فضایی_بینالمللی »
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_5.html
@onestar_in_sevenskies
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_5.html
@onestar_in_sevenskies
«آیا نور می تواند به گرد یک سیاهچاله بچرخد؟»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/rYSc1r
* سیاهچالهها نیرومندترین نقاط گرانشی در سرتاسر کیهانند، پس آیا میتوانند نور را آنقدر خم کنند که عملا در مداری به گرد آنها بچرخد؟
* و اگر بتوانیم در کنار سیاهچاله زنده بمانیم و مسیر نور به گرد آن را دنبال کنیم، چه خواهیم دید؟
به این آزمایش فکری که نخستین بار به وسیلهی نیوتن توضیح داده شد توجه کنید:
فرض کنید یک توپ جنگی دارید که میتواند گلولههایی را به دوردست شلیک کند. این گلولهها پس از پیمودن مسافتی، بر روی زمین خواهند افتاد. اگر گلولهی توپ را با نیروی بیشتری شلیک کنید، پیش از افتادن روی زمین مسافت بیشتری را در هوا خواهد پیمود. و اگر گلوله را با نیرویی به اندازهی کافی پرتاب کنید و از مقاومت هوا هم چشمپوشی نمایید - سرتاسر کرهی زمین را دور خواهد زد. گلولهی توپ وارد مدار میشود. [در واقع] دارد رو به زمین میافتد ولی به دلیل انحنای زمین، در هر نقطهای که باشیم به نظر میآید که توپ دارد در آن سوی افق بر زمین میافتد.
این مثال تنها برای گلولهی توپ، فضانوردان، و ماهوارهها کاربرد ندارد، بلکه برای نور هم میتوان آن را به کار برد. این یکی از بزرگترین یافتههای #اینشتین دربارهی سرشت گرانش بود. گرانش یک نیروی کشش میان اجرام نیست، بلکه در حقیقت یک پیچش یا خمیدگی در فضازمان است. هنگامی که نور به درون چاه گرانشیِ یک جرم سنگین میافتد، در راستای خمیدگی (انحنای) #فضازمان خم میشود و به پیش میرود.
کهکشانهای دوردست، خورشید، و حتی زمین خودمان هم با ایجاد خمیدگی در فضازمان، نور را از مسیر راست منحرف میکنند. ولی این تنها گرانش باورنکردنی یک #سیاهچاله است که میتواند فضازمان را در هم گره بزند و آن را در یک نقطه گرد آورد. و بله، ناحیهای پیرامون یک سیاهچاله هست که در آن، حتی فوتونها هم وادار به گردش در یک مدار میشوند. در واقع این ناحیه را به نام "#فوتونکره" (#فوتونسپهر) میشناسیم.
اگر به اندازهی کافی از یک #سیاهچاله دور باشید، رفتار آن مانند همهی اجرام سنگین دیگر خواهد بود. اگر به جای خورشید یک سیاهچاله با همان جرم خورشید وجود داشت، زمین دقیقا به همین وضع کنونی به گردش مداریش ادامه میداد. ولی اجرام هر چه به سیاهچاله نزدیک و نزدیکتر شوند ناچار خواهند بود سریع و سریعتر دور آن بگردند. فوتونکره آخرین مدار پایداریست که میتوان به گرد یک سیاهچاله داشت. و تنها نور -که سرعت ویژهی خودش، یعنی بالاترین سرعت را دارد- میتواند عملا در این فاصله از سیاهچاله وجود داشته و پایدا بماند.
تصور کنید میتوانید درست در فوتونکرهی یک سیاهچاله باشید و زنده بمانید [که البته نمیتوانید!]. اگر چراغ قوهای را رو به جلو روشن کنید، نورش را پشت سرتان خواهید دید زیرا یک دور کامل به گرد سیاهچاله زده و به پشت سرتان رسیده. همچنین نور همهی فوتونهایی که در این ناحیه هستند هم به شما میرسد. اگر این فوتونها از نور دیدنی (مریی) باشند شاید بسیار خوب هم باشد ولی اگر از پرتوی X یا گاما باشند، انگار که در فر باشید خواهید پخت.
زیر فوتونکره تنها تاریکی دیده میشود. آن پایین #افق_رویداد جای دارد، نقطهی بیبازگشت نور. و بالای سرتان آسمان را خواهید دید که در اثر گرانش سهمگین سیاهچاله تاب برداشته، از همین رو سرتاسر آسمان یکجا در میدان دیدتان خواهد بود، حتی ستارگانی که به طور طبیعی باید پشت سیاهچاله پنهان باشند را خواهید دید. این نقطه جایی هراسانگیز و مرگبار است ولی پایینتر از افق رویداد دیگر حتی نور هم چارهای جز فرورفتن در کام سیاهچاله نخواهد داشت.
همچنین در این باره در وبلاگ بخوانید: *این چیزیست که در نزدیکی یک سیاهچاله می بینید (https://goo.gl/hfnxr6)
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/03/blog-post_30.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/rYSc1r
* سیاهچالهها نیرومندترین نقاط گرانشی در سرتاسر کیهانند، پس آیا میتوانند نور را آنقدر خم کنند که عملا در مداری به گرد آنها بچرخد؟
* و اگر بتوانیم در کنار سیاهچاله زنده بمانیم و مسیر نور به گرد آن را دنبال کنیم، چه خواهیم دید؟
به این آزمایش فکری که نخستین بار به وسیلهی نیوتن توضیح داده شد توجه کنید:
فرض کنید یک توپ جنگی دارید که میتواند گلولههایی را به دوردست شلیک کند. این گلولهها پس از پیمودن مسافتی، بر روی زمین خواهند افتاد. اگر گلولهی توپ را با نیروی بیشتری شلیک کنید، پیش از افتادن روی زمین مسافت بیشتری را در هوا خواهد پیمود. و اگر گلوله را با نیرویی به اندازهی کافی پرتاب کنید و از مقاومت هوا هم چشمپوشی نمایید - سرتاسر کرهی زمین را دور خواهد زد. گلولهی توپ وارد مدار میشود. [در واقع] دارد رو به زمین میافتد ولی به دلیل انحنای زمین، در هر نقطهای که باشیم به نظر میآید که توپ دارد در آن سوی افق بر زمین میافتد.
این مثال تنها برای گلولهی توپ، فضانوردان، و ماهوارهها کاربرد ندارد، بلکه برای نور هم میتوان آن را به کار برد. این یکی از بزرگترین یافتههای #اینشتین دربارهی سرشت گرانش بود. گرانش یک نیروی کشش میان اجرام نیست، بلکه در حقیقت یک پیچش یا خمیدگی در فضازمان است. هنگامی که نور به درون چاه گرانشیِ یک جرم سنگین میافتد، در راستای خمیدگی (انحنای) #فضازمان خم میشود و به پیش میرود.
کهکشانهای دوردست، خورشید، و حتی زمین خودمان هم با ایجاد خمیدگی در فضازمان، نور را از مسیر راست منحرف میکنند. ولی این تنها گرانش باورنکردنی یک #سیاهچاله است که میتواند فضازمان را در هم گره بزند و آن را در یک نقطه گرد آورد. و بله، ناحیهای پیرامون یک سیاهچاله هست که در آن، حتی فوتونها هم وادار به گردش در یک مدار میشوند. در واقع این ناحیه را به نام "#فوتونکره" (#فوتونسپهر) میشناسیم.
اگر به اندازهی کافی از یک #سیاهچاله دور باشید، رفتار آن مانند همهی اجرام سنگین دیگر خواهد بود. اگر به جای خورشید یک سیاهچاله با همان جرم خورشید وجود داشت، زمین دقیقا به همین وضع کنونی به گردش مداریش ادامه میداد. ولی اجرام هر چه به سیاهچاله نزدیک و نزدیکتر شوند ناچار خواهند بود سریع و سریعتر دور آن بگردند. فوتونکره آخرین مدار پایداریست که میتوان به گرد یک سیاهچاله داشت. و تنها نور -که سرعت ویژهی خودش، یعنی بالاترین سرعت را دارد- میتواند عملا در این فاصله از سیاهچاله وجود داشته و پایدا بماند.
تصور کنید میتوانید درست در فوتونکرهی یک سیاهچاله باشید و زنده بمانید [که البته نمیتوانید!]. اگر چراغ قوهای را رو به جلو روشن کنید، نورش را پشت سرتان خواهید دید زیرا یک دور کامل به گرد سیاهچاله زده و به پشت سرتان رسیده. همچنین نور همهی فوتونهایی که در این ناحیه هستند هم به شما میرسد. اگر این فوتونها از نور دیدنی (مریی) باشند شاید بسیار خوب هم باشد ولی اگر از پرتوی X یا گاما باشند، انگار که در فر باشید خواهید پخت.
زیر فوتونکره تنها تاریکی دیده میشود. آن پایین #افق_رویداد جای دارد، نقطهی بیبازگشت نور. و بالای سرتان آسمان را خواهید دید که در اثر گرانش سهمگین سیاهچاله تاب برداشته، از همین رو سرتاسر آسمان یکجا در میدان دیدتان خواهد بود، حتی ستارگانی که به طور طبیعی باید پشت سیاهچاله پنهان باشند را خواهید دید. این نقطه جایی هراسانگیز و مرگبار است ولی پایینتر از افق رویداد دیگر حتی نور هم چارهای جز فرورفتن در کام سیاهچاله نخواهد داشت.
همچنین در این باره در وبلاگ بخوانید: *این چیزیست که در نزدیکی یک سیاهچاله می بینید (https://goo.gl/hfnxr6)
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/03/blog-post_30.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«هزاران ستاره همسن در فضایی کوچک»
—---------------------------------------------
https://goo.gl/XLwciM
انجیسی ۳۶۰۳ حدود ۲۰ هزار سال نوری دورتر از خورشید، و در بازوی مارپیچی شاهتختهی کهکشان راه شیری جای دارد. اخترشناسان با انجیسی ۳۶۰۳ به عنوان یکی از بزرگترین منطقههای ستارهزایی کهکشان راه شیری به خوبی آشنا هستند.
#خوشه_باز ستارهای در مرکز این منطقه در بر دارندهی هزاران ستارهی بزرگتر از خورشید است، ستارگانی که به احتمال بسیار تنها همین یکی دو میلیون سال پیش، با هم در یک رویداد ستارهفشانی بزرگ و چشمگیر به دنیا آمدند.
در حقیقت، گمان میرود انجیسی ۳۶۰۳ نمونهای مناسب و در دسترس (در کهکشان خودمان) از خوشههای ستارهای بزرگی است که در کهکشانهای #ستارهفشان بسیار دوردست یافته میشوند.
ابرهای زایندهی ستارگان انجیسی ۳۶۰۳ که انباشته از گازهای میانستارهای و غبارهای تیره هستند، هنوز این خوشه را در بر گرفته و از پرتوها و بادهای پرانرژی ستارگانش برافروخته شده و تراشیده شدهاند.
خوشهی باز انجیسی ۳۶۰۳ در راستای صورت فلکی جنوبی #شاهتخته دیده میشود. این عکس که به کمک #تلسکوپ_فضایی_هابل گرفته شده، تنها حدود ۱۷ سال نوری پهنا دارد.
#NGC_3603 #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_6.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------
https://goo.gl/XLwciM
انجیسی ۳۶۰۳ حدود ۲۰ هزار سال نوری دورتر از خورشید، و در بازوی مارپیچی شاهتختهی کهکشان راه شیری جای دارد. اخترشناسان با انجیسی ۳۶۰۳ به عنوان یکی از بزرگترین منطقههای ستارهزایی کهکشان راه شیری به خوبی آشنا هستند.
#خوشه_باز ستارهای در مرکز این منطقه در بر دارندهی هزاران ستارهی بزرگتر از خورشید است، ستارگانی که به احتمال بسیار تنها همین یکی دو میلیون سال پیش، با هم در یک رویداد ستارهفشانی بزرگ و چشمگیر به دنیا آمدند.
در حقیقت، گمان میرود انجیسی ۳۶۰۳ نمونهای مناسب و در دسترس (در کهکشان خودمان) از خوشههای ستارهای بزرگی است که در کهکشانهای #ستارهفشان بسیار دوردست یافته میشوند.
ابرهای زایندهی ستارگان انجیسی ۳۶۰۳ که انباشته از گازهای میانستارهای و غبارهای تیره هستند، هنوز این خوشه را در بر گرفته و از پرتوها و بادهای پرانرژی ستارگانش برافروخته شده و تراشیده شدهاند.
خوشهی باز انجیسی ۳۶۰۳ در راستای صورت فلکی جنوبی #شاهتخته دیده میشود. این عکس که به کمک #تلسکوپ_فضایی_هابل گرفته شده، تنها حدود ۱۷ سال نوری پهنا دارد.
#NGC_3603 #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_6.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«سال ۲۰۱۶ با سه "ابرماه" به پایان میرسد»
—---------------------------------------------
https://goo.gl/iN2ILW
واژهی #ابرماه چند سالی بیشتر نیست که وارد ادبیات روزمره شده. این واژه در ستارهشناسی نوین برای ماه نو و یا ماه کاملی به کار میرود که تقریبا همزمان با رسیدن ماه به نزدیکترین نقطهی مدارش به زمین رخ میدهد، گرچه این واژه اکنون بیشتر برای #ماه_کامل (و نه ماه نو) که نزدیکتر از اندازهی میانگین به زمین باشد به کار میرود. ولی چرا ابرماه فقط در برخی ماهها رخ میدهد و نه در همهی ماهها؟
از آنجایی که مدار ماه بیضی است، یک انتهای آن (#حضیض یا پیرازم) حدود ۴۸۰۰۰ کیلومتر به زمین نزدیکتر از سمت دیگر (اوج یا اپازم) است. کرهی ماه به طور مرتب در هر ماه، با جایگیری خورشید، زمین و ماه روی یک خط به گام کامل میرسد (پُر میشود)، در آن هنگام، فاصلهی زاویهای خورشید و ماه در آسمان سیارهی زمین ۱۸۰ درجه، یعنی درست مخالف هم میشود. واژهی ابرماه برای زمانی به کار میرود که پر شدن ماه همزمان میشود با رسیدن آن به نقطهی حضیض. [برعکس آن هم میشود "#ریزماه" یا micromoon، یعنی زمانی که ماه همزمان با رسیدن به نقطهی اوج مدارش کامل میشود- م]
در سال ۲۰۱۶، این همزمانی آسمانی سه بار رخ میدهد، یعنی در این سال سه ابرماه داریم. نخستین آنها ۱۶ اکتبر بود که گذشت. دومین و سومین آنها هم ۱۴ نوامبر و ۱۴ دسامبر خواهند بود. در ۱۴ نوامبر، ماه تنها حدود دو ساعت پیش از رسیدن به نقطهی حضیض به گام کامل میرسد- و به همین دلیل یک فرا-ابرماه خواهد بود.
ماه کامل نوامبر نه تنها نزدیکترین و پرنورترین ابرماه سال ۲۰۱۶ است، بلکه بزرگترین ابرماه از سال ۱۹۴۸ تاکنون نیز خواهد بود. در آن شب فاصلهی ماه تا زمین ۳۵۶,۵۰۹ کیلومتر خواهد بود. همچنین به گفتهی ناسا، ماه تا ۲۵ نوامبر سال ۲۰۳۴ دیگر به این اندازه به زمین نزدیک نخواهد شد.
ولی سومین ابرماه سال ۲۰۱۶ در ۱۴ دسامبر به دلیل دیگری یک ابرماه ویژه خواهد بود: همزمان با #بارش_شهابی #دوپیکری (#جوزایی) رخ خواهد داد و شهابهای این بارش را در فروغ خود پنهان خواهد کرد. در آن هنگام روشنی بیش از اندازهی مهتاب باعث خواهد شد دیدارپذیری شهابهای کمنور ۵ تا ۱۰ برابر کاهش یابد، و بارشِ همیشه هیجانانگیز دوپیکری در حد یک پاورقی نجومی پایین بیاید. اگر بینندگان خوششانس باشند، در اوج بارش ۱۲-۱۰ شهاب دوپیکری را در هر ساعت خواهند دید. ولی خوب، دستکم ماه در آن شبها بزرگ و روشن خواهد بود.
چقدر بزرگ؟
یک ابرماه، یا ماه کامل پیرازمی (ماه کامل حضیضی) میتواند تا ۱۴ درصد بزرگتر و تا ۳۰ درصد پرنورتر از ماه کامل اوجی دیده شود. ولی همیشه هم برای تشخیص بزرگی آن، "دیدن" کافی نیست. تفاوت ۳۰ درصدی در نور ماه به سادگی میتواند توسط ابرها یا در اثر آلودگی نوری پوشانده شود. همچنین آسمان خطکش ندارد که بتوانیم با آن قطر ماه را اندازه بگیریم. ماه کامل در بالای آسمان، بدون هیچ نقطهی مرجعی که به عنوان سنجه و مقیاس به کار رود، میتواند به سادگی مانند همیشه به نظر بیاید. البته ماه هنگامی که نزدیک افق است همیشه بزرگتر "به نظر میآید" که آن ربطی به ابرماه ندارد و یک #خطای_دید است. [بخوانید: *چرا ماه در افق بزرگ تر دیده می شود؟ (https://goo.gl/2lgdti)]
گفتنی است رصدخانهی اسلوه (Slooh) از ساعت ۰۰:۰۰ روز ۱۴ نوامبر به وقت گرینویچ پوشش زندهای از ماه کامل نوامبر ارایه خواهد کرد:
http://main.slooh.com/event/mega-beaver-moon/
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_24.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------
https://goo.gl/iN2ILW
واژهی #ابرماه چند سالی بیشتر نیست که وارد ادبیات روزمره شده. این واژه در ستارهشناسی نوین برای ماه نو و یا ماه کاملی به کار میرود که تقریبا همزمان با رسیدن ماه به نزدیکترین نقطهی مدارش به زمین رخ میدهد، گرچه این واژه اکنون بیشتر برای #ماه_کامل (و نه ماه نو) که نزدیکتر از اندازهی میانگین به زمین باشد به کار میرود. ولی چرا ابرماه فقط در برخی ماهها رخ میدهد و نه در همهی ماهها؟
از آنجایی که مدار ماه بیضی است، یک انتهای آن (#حضیض یا پیرازم) حدود ۴۸۰۰۰ کیلومتر به زمین نزدیکتر از سمت دیگر (اوج یا اپازم) است. کرهی ماه به طور مرتب در هر ماه، با جایگیری خورشید، زمین و ماه روی یک خط به گام کامل میرسد (پُر میشود)، در آن هنگام، فاصلهی زاویهای خورشید و ماه در آسمان سیارهی زمین ۱۸۰ درجه، یعنی درست مخالف هم میشود. واژهی ابرماه برای زمانی به کار میرود که پر شدن ماه همزمان میشود با رسیدن آن به نقطهی حضیض. [برعکس آن هم میشود "#ریزماه" یا micromoon، یعنی زمانی که ماه همزمان با رسیدن به نقطهی اوج مدارش کامل میشود- م]
در سال ۲۰۱۶، این همزمانی آسمانی سه بار رخ میدهد، یعنی در این سال سه ابرماه داریم. نخستین آنها ۱۶ اکتبر بود که گذشت. دومین و سومین آنها هم ۱۴ نوامبر و ۱۴ دسامبر خواهند بود. در ۱۴ نوامبر، ماه تنها حدود دو ساعت پیش از رسیدن به نقطهی حضیض به گام کامل میرسد- و به همین دلیل یک فرا-ابرماه خواهد بود.
ماه کامل نوامبر نه تنها نزدیکترین و پرنورترین ابرماه سال ۲۰۱۶ است، بلکه بزرگترین ابرماه از سال ۱۹۴۸ تاکنون نیز خواهد بود. در آن شب فاصلهی ماه تا زمین ۳۵۶,۵۰۹ کیلومتر خواهد بود. همچنین به گفتهی ناسا، ماه تا ۲۵ نوامبر سال ۲۰۳۴ دیگر به این اندازه به زمین نزدیک نخواهد شد.
ولی سومین ابرماه سال ۲۰۱۶ در ۱۴ دسامبر به دلیل دیگری یک ابرماه ویژه خواهد بود: همزمان با #بارش_شهابی #دوپیکری (#جوزایی) رخ خواهد داد و شهابهای این بارش را در فروغ خود پنهان خواهد کرد. در آن هنگام روشنی بیش از اندازهی مهتاب باعث خواهد شد دیدارپذیری شهابهای کمنور ۵ تا ۱۰ برابر کاهش یابد، و بارشِ همیشه هیجانانگیز دوپیکری در حد یک پاورقی نجومی پایین بیاید. اگر بینندگان خوششانس باشند، در اوج بارش ۱۲-۱۰ شهاب دوپیکری را در هر ساعت خواهند دید. ولی خوب، دستکم ماه در آن شبها بزرگ و روشن خواهد بود.
چقدر بزرگ؟
یک ابرماه، یا ماه کامل پیرازمی (ماه کامل حضیضی) میتواند تا ۱۴ درصد بزرگتر و تا ۳۰ درصد پرنورتر از ماه کامل اوجی دیده شود. ولی همیشه هم برای تشخیص بزرگی آن، "دیدن" کافی نیست. تفاوت ۳۰ درصدی در نور ماه به سادگی میتواند توسط ابرها یا در اثر آلودگی نوری پوشانده شود. همچنین آسمان خطکش ندارد که بتوانیم با آن قطر ماه را اندازه بگیریم. ماه کامل در بالای آسمان، بدون هیچ نقطهی مرجعی که به عنوان سنجه و مقیاس به کار رود، میتواند به سادگی مانند همیشه به نظر بیاید. البته ماه هنگامی که نزدیک افق است همیشه بزرگتر "به نظر میآید" که آن ربطی به ابرماه ندارد و یک #خطای_دید است. [بخوانید: *چرا ماه در افق بزرگ تر دیده می شود؟ (https://goo.gl/2lgdti)]
گفتنی است رصدخانهی اسلوه (Slooh) از ساعت ۰۰:۰۰ روز ۱۴ نوامبر به وقت گرینویچ پوشش زندهای از ماه کامل نوامبر ارایه خواهد کرد:
http://main.slooh.com/event/mega-beaver-moon/
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_24.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«شهر واژگون زیر ابرها»
—------------------------------
https://goo.gl/SM5Tvs
آیا در این عکس یک شهر وارونه دیده میشود؟
این شهر شیکاگو است و در واقع مانند همیشه سر بالا است ولی ما اینجا #بازتاب سایههای بلندی را میبینیم که نزدیک غروب، از ساختمانهای این شهر بر دریاچهی میشیگان در کنارش افتاده و باعث شده چشماندازی مانند یک شهر واژگون پدید بیاید. [عکس دوم در وبلاگ راببینید]
این عکس فریبنده، پر راز و رمز و زیبا در سال ۲۰۱۴ از درون هواپیمایی که به سوی فرودگاه بینالمللی اوهارای #شیکاگو میرفت گرفته شد.
خورشید هم در بالا و هم در پایین تودهی ابرها دیده میشود که البته آن پایینی خود خورشید نیست بلکه بازتابش از سطح آبهای آرام دریاچه است.
اگر بسیار در عکس دقیق شوید، یک هواپیمای دیگر را هم پیدا خواهید کرد که گویا در راه همان فرودگاه است.
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_7.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------
https://goo.gl/SM5Tvs
آیا در این عکس یک شهر وارونه دیده میشود؟
این شهر شیکاگو است و در واقع مانند همیشه سر بالا است ولی ما اینجا #بازتاب سایههای بلندی را میبینیم که نزدیک غروب، از ساختمانهای این شهر بر دریاچهی میشیگان در کنارش افتاده و باعث شده چشماندازی مانند یک شهر واژگون پدید بیاید. [عکس دوم در وبلاگ راببینید]
این عکس فریبنده، پر راز و رمز و زیبا در سال ۲۰۱۴ از درون هواپیمایی که به سوی فرودگاه بینالمللی اوهارای #شیکاگو میرفت گرفته شد.
خورشید هم در بالا و هم در پایین تودهی ابرها دیده میشود که البته آن پایینی خود خورشید نیست بلکه بازتابش از سطح آبهای آرام دریاچه است.
اگر بسیار در عکس دقیق شوید، یک هواپیمای دیگر را هم پیدا خواهید کرد که گویا در راه همان فرودگاه است.
#apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_7.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«سیاره زمین را تا ۱.۷۵ میلیارد سال دیگر میتوان تحمل کرد!»
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/wqBRdE
* بنا بر برآوردی که در یک پژوهش تازه انجام شده، سیارهی زمین اگر هولوکاست هستهای، یک سیارک سرگردان، یا بلاهایی دیگر نابودش نکند، میتواند دستکم تا ۱.۷۵ میلیارد سال دیگر پذیرای موجود زنده باشد.
حتی اگر چنین فاجعههای آخرالزمانیِ چشمگیری هم رخ ندهند، باز هم سرانجام نیروهای آسمانی سیارهی ما را زندگیناپذیر خواهند کرد. پژوهش تازه نشان داده که زمانی میان ۱.۷۵ تا ۳.۲۵ میلیارد سال دیگر، زمین از #منطقه_زیستپذیر سامانهی خورشیدی بیرون رفته و وارد "منطقهی داغ" آن خواهد شد.
همهی این مناطق بر پایهی "آب" تعریف میشوند. در منطقهی زیستپذیر که به نام #دامنه_زندگی هم شناخته میشود، یک سیاره (چه در سامانهی خورشیدی و چه در سامانهای بیگانه) درست در فاصلهای از ستارهاش جای گرفته که میتواند آب را به حالت مایع روی سطحش نگه دارد. اگر سیاره از این فاصله به ستاره نزدیکتر شود، آبهای سطحش بخار خواهند شد (در مورد زمین، همهی اقیانوسها بخار میشوند). گفتن ندارد که در این صورت حتی پیش از ورود سیاره به منطقهی داغ، دیگر شرایط برای زندگی گونههای زیستی پیچیده مانند انسان ناممکن خواهد شد.
ولی تاکنون دغدغهی اصلی پژوهشگران یافتن موجود زنده روی سیارههای دیگر بود، نه پیشبینی جدول زمانی برای پایان زندگی روی این یکی سیاره (زمین).
پیدایش و فرگشت گونههای پیچیدهی زیستی روی زمین نشان میدهد که فرآیند شکلگیری زندگی نیاز به زمانی دراز دارد. یاختههای ساده نخستین بار حدود ۴ میلیارد سال پیش روی زمین پدیدار شدند. رهبر پژوهشگران، اندرو راشبی از دانشگاه ایست آنگلیا در بریتانیا میگوید: «۴۰۰ میلیون سال پیش حشرهها به وجود آمدند، دایناسورها ۳۰۰ میلیون سال پیش و گیاهان گلدار هم ۱۳۰ میلیون سال پیش. انسان امروزی از دیدگاه کالبدشناسی، حدود ۲۰۰ هزار سال است که به وجود آمده. پس میبینید که روند پیدایش زندگیِ هوشمند فرآیندی به راستی زمانبر است.»
راشبی و همکارانش ابزاری تازه پدید آورند که به آنها کمک میکرد مقدار زمانی که برای فرگشت زندگی روی سیارههای دیگر در دسترس است را ارزیابی کنند: مدلی که مدت زمانی را پیش بینی میکند که یک سیاره در منطقهی زیستپذیر میگذراند [مقدار زمانی که یک سیاره در منطقهی زیستپذیر ستاره اش دوام خواهد آورد: #دوران_زیستپذیری]. آنان در این پژوهش، مدلشان را در مورد زمین و سیارههای دیگری که هم اکنون در منطقهی زیستپذیر جای دارند، از جمله بهرام (مریخ) به کار بردند.
بر پایهی محاسبهی آنها، زمین به اندازهی ۷.۷۹ میلیارد سال از زندگیش را میتواند در منطقهی زیستپذیر بگذراند. (تاکنون حدود ۴.۵ میلیارد سال از سن زمین گذشته). این بازهی زمانی (دوران زیستپذیری) برای سیارههای دیگر هم از ۱ تا ۵۴.۷۲ میلیارد سال برآورد شده است.
راشبی در بیانیهای گفت: «اگر ما زمانی ناچار شدیم زمین را ترک کنیم و ساکن سیارهای دیگر شویم، احتمالا سیارهی #بهرام (مریخ) بهترین گزینهمان خواهد بود. این سیاره بسیار به ما نزدیک است و تا پایان زندگی خورشید هم در منطقهی زیستپذیر باقی خواهد ماند- یعنی تا ۶ میلیارد سال دیگر.»
وی افزود: «مدلهای دیگری هم برای برآورد دوران زیستپذیری زمین تهیه شده ولی [ایرادشان اینست که] برای سیارههای دیگر کارایی ندارند.»
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2013/09/blog-post_22.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------
https://goo.gl/wqBRdE
* بنا بر برآوردی که در یک پژوهش تازه انجام شده، سیارهی زمین اگر هولوکاست هستهای، یک سیارک سرگردان، یا بلاهایی دیگر نابودش نکند، میتواند دستکم تا ۱.۷۵ میلیارد سال دیگر پذیرای موجود زنده باشد.
حتی اگر چنین فاجعههای آخرالزمانیِ چشمگیری هم رخ ندهند، باز هم سرانجام نیروهای آسمانی سیارهی ما را زندگیناپذیر خواهند کرد. پژوهش تازه نشان داده که زمانی میان ۱.۷۵ تا ۳.۲۵ میلیارد سال دیگر، زمین از #منطقه_زیستپذیر سامانهی خورشیدی بیرون رفته و وارد "منطقهی داغ" آن خواهد شد.
همهی این مناطق بر پایهی "آب" تعریف میشوند. در منطقهی زیستپذیر که به نام #دامنه_زندگی هم شناخته میشود، یک سیاره (چه در سامانهی خورشیدی و چه در سامانهای بیگانه) درست در فاصلهای از ستارهاش جای گرفته که میتواند آب را به حالت مایع روی سطحش نگه دارد. اگر سیاره از این فاصله به ستاره نزدیکتر شود، آبهای سطحش بخار خواهند شد (در مورد زمین، همهی اقیانوسها بخار میشوند). گفتن ندارد که در این صورت حتی پیش از ورود سیاره به منطقهی داغ، دیگر شرایط برای زندگی گونههای زیستی پیچیده مانند انسان ناممکن خواهد شد.
ولی تاکنون دغدغهی اصلی پژوهشگران یافتن موجود زنده روی سیارههای دیگر بود، نه پیشبینی جدول زمانی برای پایان زندگی روی این یکی سیاره (زمین).
پیدایش و فرگشت گونههای پیچیدهی زیستی روی زمین نشان میدهد که فرآیند شکلگیری زندگی نیاز به زمانی دراز دارد. یاختههای ساده نخستین بار حدود ۴ میلیارد سال پیش روی زمین پدیدار شدند. رهبر پژوهشگران، اندرو راشبی از دانشگاه ایست آنگلیا در بریتانیا میگوید: «۴۰۰ میلیون سال پیش حشرهها به وجود آمدند، دایناسورها ۳۰۰ میلیون سال پیش و گیاهان گلدار هم ۱۳۰ میلیون سال پیش. انسان امروزی از دیدگاه کالبدشناسی، حدود ۲۰۰ هزار سال است که به وجود آمده. پس میبینید که روند پیدایش زندگیِ هوشمند فرآیندی به راستی زمانبر است.»
راشبی و همکارانش ابزاری تازه پدید آورند که به آنها کمک میکرد مقدار زمانی که برای فرگشت زندگی روی سیارههای دیگر در دسترس است را ارزیابی کنند: مدلی که مدت زمانی را پیش بینی میکند که یک سیاره در منطقهی زیستپذیر میگذراند [مقدار زمانی که یک سیاره در منطقهی زیستپذیر ستاره اش دوام خواهد آورد: #دوران_زیستپذیری]. آنان در این پژوهش، مدلشان را در مورد زمین و سیارههای دیگری که هم اکنون در منطقهی زیستپذیر جای دارند، از جمله بهرام (مریخ) به کار بردند.
بر پایهی محاسبهی آنها، زمین به اندازهی ۷.۷۹ میلیارد سال از زندگیش را میتواند در منطقهی زیستپذیر بگذراند. (تاکنون حدود ۴.۵ میلیارد سال از سن زمین گذشته). این بازهی زمانی (دوران زیستپذیری) برای سیارههای دیگر هم از ۱ تا ۵۴.۷۲ میلیارد سال برآورد شده است.
راشبی در بیانیهای گفت: «اگر ما زمانی ناچار شدیم زمین را ترک کنیم و ساکن سیارهای دیگر شویم، احتمالا سیارهی #بهرام (مریخ) بهترین گزینهمان خواهد بود. این سیاره بسیار به ما نزدیک است و تا پایان زندگی خورشید هم در منطقهی زیستپذیر باقی خواهد ماند- یعنی تا ۶ میلیارد سال دیگر.»
وی افزود: «مدلهای دیگری هم برای برآورد دوران زیستپذیری زمین تهیه شده ولی [ایرادشان اینست که] برای سیارههای دیگر کارایی ندارند.»
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2013/09/blog-post_22.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«عکسی که برای نخستین بار شکلگیری سه ستاره نزدیک به هم را نشان میدهد»
—---------------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/VLWHEE
اخترشناسان برای نخستین بار یک قرص غبارآلود از مواد را پیرامون یک ستارهی جوان دیدهاند که دارد تکه تکه میشود تا یک سامانهی #چندستارهای بسازد. این عکس از دادههای تازهی آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما، #ALMA) در شیلی به دست آمده و این فرآیند را در زمان رخ دادن آشکار کرده است!
ستارگان در ابرهای گاز و غبار کیهانی شکل میگیرند. مواد تنُک درون این ابرها در اثر گرانش به هم نزدیک شده و تودههایی میسازند؛ این تودهها کم کم با فشردهتر شدن، هستههایی چگال پدید میآورند که به نوبهی خود مواد بیشتری را به سوی خود میکشند. این فرآیند که #برافزایش مواد نام دارد، به شکلگیری یک قرص چرخان پیرامون آن هسته که در واقع ستارهای جوان شده میانجامد، و ستاره به آرامی مواد درون این قرص را فرو کشیده و میبلعد. سرانجام این ستارهی جوان آنقدر پرجرم میشود که دما و فشار مرکزش به اندازهی مورد نیاز برای آغاز کردن #همجوشی_هستهای میرسد.
ستارگانی که هیچ همدمی ندارند (مانند خورشید خودمان) به اندازهای که در گذشته میپنداشتیم رایج نیستند. در واقع، حدود نیمی از ستارگان درون #کهکشان_راه_شیری دستکم یک همدم دارند، و برخی از آنها بسیار هم اجتماعیاند! پژوهشهای گذشته نشان داده که ستارگان درون سامانههای چندستارهای یا به هم نزدیکند (به فاصلهی حدود ۵۰۰ یکای کیهانی)، یا به اندازهی چشمگیری دورترند (بیش از ۱۰۰۰ یکای کیهانی). هر یکای کیهانی یا یکای اخترشناسی (#AU) همارز فاصلهی زمین تا خورشید است.
دانشمندان با توجه به چنین فاصلههای متفاوتی به این نتیجه رسیدند که فرآیند شکلگیری سامانههای چندستارهای میبایست دو سازوکار اصلی داشته باشد: یا ابر مواد به شکل ناپایدار و ناهماهنگ میرُمبد و هستههای چگال جدا از هم برای ستارگان تازه میسازد، یا قرص چرخان پیرامون ستارهای "که از پیش وجود داشته"، تکه تکه میشود و به همان روش قبلی ستارگانی تازه پدید میآورد.
سامانههایی که فاصلهی بیشتری میان ستارگانشان است به احتمال بسیار با فرآیند نخست پدید میآیند (چنان چه پژوهشهای رصدی هم نشان داده)، ولی سامانههای چندستارهای جمع و جور به روش دوم ساخته میشوند (که تاکنون شواهد برای این فرآیند چندان کافی نبوده).
اکنون دادههای تازهی آلما شواهد دیداری مورد نیاز برای این نتیجهگیری را فراهم کرده است. این تصویر همان فرآیند دوم را نشان میدهد که دارد در سامانهی سه-ستارهای L1448 IRS3B رخ میدهد. این سه ستاره هنوز غرق در پوشش ابر غبار زایندهشان بوده و حریصانه سرگرم فروکشیدن مواد از قرص پیرامون به سوی خودند [هنوز پیشستاره هستند]. در این تصویرِ آلما به روشنی میبینیم که این قرص یک ساختار مارپیچی دارد، پدیدهی ویژهای که نشانگر #ناپایداری_گرانشی است.
سامانهی #L1448_IRS3B حدود ۷۵۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و در راستای صورت فلکی #برساووش دیده میشود.
#ستارهزایی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_39.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/VLWHEE
اخترشناسان برای نخستین بار یک قرص غبارآلود از مواد را پیرامون یک ستارهی جوان دیدهاند که دارد تکه تکه میشود تا یک سامانهی #چندستارهای بسازد. این عکس از دادههای تازهی آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (#آلما، #ALMA) در شیلی به دست آمده و این فرآیند را در زمان رخ دادن آشکار کرده است!
ستارگان در ابرهای گاز و غبار کیهانی شکل میگیرند. مواد تنُک درون این ابرها در اثر گرانش به هم نزدیک شده و تودههایی میسازند؛ این تودهها کم کم با فشردهتر شدن، هستههایی چگال پدید میآورند که به نوبهی خود مواد بیشتری را به سوی خود میکشند. این فرآیند که #برافزایش مواد نام دارد، به شکلگیری یک قرص چرخان پیرامون آن هسته که در واقع ستارهای جوان شده میانجامد، و ستاره به آرامی مواد درون این قرص را فرو کشیده و میبلعد. سرانجام این ستارهی جوان آنقدر پرجرم میشود که دما و فشار مرکزش به اندازهی مورد نیاز برای آغاز کردن #همجوشی_هستهای میرسد.
ستارگانی که هیچ همدمی ندارند (مانند خورشید خودمان) به اندازهای که در گذشته میپنداشتیم رایج نیستند. در واقع، حدود نیمی از ستارگان درون #کهکشان_راه_شیری دستکم یک همدم دارند، و برخی از آنها بسیار هم اجتماعیاند! پژوهشهای گذشته نشان داده که ستارگان درون سامانههای چندستارهای یا به هم نزدیکند (به فاصلهی حدود ۵۰۰ یکای کیهانی)، یا به اندازهی چشمگیری دورترند (بیش از ۱۰۰۰ یکای کیهانی). هر یکای کیهانی یا یکای اخترشناسی (#AU) همارز فاصلهی زمین تا خورشید است.
دانشمندان با توجه به چنین فاصلههای متفاوتی به این نتیجه رسیدند که فرآیند شکلگیری سامانههای چندستارهای میبایست دو سازوکار اصلی داشته باشد: یا ابر مواد به شکل ناپایدار و ناهماهنگ میرُمبد و هستههای چگال جدا از هم برای ستارگان تازه میسازد، یا قرص چرخان پیرامون ستارهای "که از پیش وجود داشته"، تکه تکه میشود و به همان روش قبلی ستارگانی تازه پدید میآورد.
سامانههایی که فاصلهی بیشتری میان ستارگانشان است به احتمال بسیار با فرآیند نخست پدید میآیند (چنان چه پژوهشهای رصدی هم نشان داده)، ولی سامانههای چندستارهای جمع و جور به روش دوم ساخته میشوند (که تاکنون شواهد برای این فرآیند چندان کافی نبوده).
اکنون دادههای تازهی آلما شواهد دیداری مورد نیاز برای این نتیجهگیری را فراهم کرده است. این تصویر همان فرآیند دوم را نشان میدهد که دارد در سامانهی سه-ستارهای L1448 IRS3B رخ میدهد. این سه ستاره هنوز غرق در پوشش ابر غبار زایندهشان بوده و حریصانه سرگرم فروکشیدن مواد از قرص پیرامون به سوی خودند [هنوز پیشستاره هستند]. در این تصویرِ آلما به روشنی میبینیم که این قرص یک ساختار مارپیچی دارد، پدیدهی ویژهای که نشانگر #ناپایداری_گرانشی است.
سامانهی #L1448_IRS3B حدود ۷۵۰ سال نوری از زمین فاصله دارد و در راستای صورت فلکی #برساووش دیده میشود.
#ستارهزایی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_39.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«پیدایش ماه پرخشونتتر از چیزی که تاکنون فکر میکردیم بوده»
—---------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/mZaYFK
کرهی #ماه، نزدیکترین همدم زمین، یکی از شگفتآورترین اجرام سیارهای در سامانهی خورشیدی است. مدار آن بیش از حد از زمین دور است، و به طور شگفتآوری نیز کج است (انحراف دارد). دانشمندان سیارهای مدتهاست در پی یافتن مدلیاند که پاسخگوی این مسایل و همچنین دیگر ویژگیهای مربوط به سامانهی زمین-ماه باشد.
یکی از پژوهشنامههای تازه که بر پایهی مدلهای عددیِ پیدایش انفجاری ماه، و روند دگرگونی سامانهی زمین-ماه در گذر زمان نوشته شده، بیش از همهی پژوهشهای گذشته به یافتن پاسخی برای این پرسشها نزدیک شده است. بر پایهی این پژوهشنامه که روز ۳۱ اکتبر در شمارهی برخطِ نشریهی نیچر منتشر شد، برخوردی که به شکلگیری ماه انجامید باعث تغییرات فاجعهباری در چرخش زمین و کج شدن #محور_چرخش آن نیز شد.
در این پژوهش گفته میشود که این برخورد چرخش زمین را بسیار سریعتر، و محور آن را بسیار کجتر از امروز کرد . در این چند میلیارد سال پس از برخورد، برهمکنشهای پیچیدهای میان زمین، ماه، و خورشید روی داده که بسیاری از این تغییرات را ملایمتر کرده و سامانهی زمین-ماه را به چیزی که اکنون میبینیم تبدیل کرده است. در این نظریهی تازه، ناهنجاریهای کنونی مدار ماه، یادگارهای گذشتهی فاجعهبار سامانهی زمین-ماه دانسته شدهاند.
داگلاس همیلتون، استاد اخترشناسی دانشگاه مریلند و یکی از نویسندگان پژوهشنامهی نیچر میگوید: «شواهد نشاندهندهی یک برخورد سهمگین هستند که انبوهی از موادی که ماه را ساختند را به فضا فرستاد. این مواد نخست حلقهای از آوارها ساختند، سپس ذرات این حلقه به هم پیوسته و ماه را پدید آوردند. ولی اگر کجی محور زمین از آغاز پیدایش ماه ۲۳.۵ درجه بوده، این سناریو کارایی کامل خود را از دست خواهد داد.»
فیزیک برخورد به وجود این حلقهی آواری نیاز دارد، و بنا بر آن، مدار ماه درست پس از شکلگیریاش در صفحهی استوایی زمین جای داشت. برهمکنش کِشندی میان زمین و ماه باعث دور شدن ماه از زمین شد، و این باعث شد که ماه از درون صفحهی استوایی زمین، به درون صفحهی "برجگاهی" (دایرهالبروجی) کشیده شود، یعنی به صفحهی مدار زمین به گرد خورشید.
[خواندید: *چرا ماه دارد از زمین دور میشود؟ (https://goo.gl/gi5CPr)]
ولی امروزه، مدار ماه به جای آن که در #صفحه_برجگاهی باشد، پنج درجه با آن زاویه دارد.
همیلتون میگوید: «این انحراف بسیار نامعمول است. تاکنون توضیح خوبی برایش یافته نشده، ولی اگر گذشتهی پرخشونتتری را برای آغاز زمین در نظر بگیریم، میتوانیم توضیحی برای این کجی هم پیدا کنیم.»
همیلتون و نویسندهی اصلی پژوهش، ماتیا چوک از بنیاد ستی (SETI)، به همراه همکارانشان سایمون لاک از دانشگاه هاروارد و سارا استوارت از دانشگاه دیویس کالیفرنیا چندین سناریوی گوناگون را به آزمایش گذاشتند. ولی در پیروزمندترین سناریوها، برخوردی که به پیدایش ماه انجامید، چرخش زمین را هم بیاندازه سریع میکرد -حدود دو برابر پیشبینی مدلهای دیگر. این برخورد همچنین کجی مدار زمین را هم بسیار بیشتر کرد، میان ۶۰ تا ۸۰ درجه.
چوک میگوید: «ما از پیش گمان برده بودیم که زمین در آغاز و به ویژه پس از برخورد، سریعتر از اکنون میچرخیده. اگر کجی آغازین محور آن پس از برخورد را بیشتر در نظر بگیریم، کند شدن چرخشش در گذر زمان را بهتر میتوانیم توضیح دهیم.»
این مدل همچنین نشان میدهد که ماه در آغاز بسیار به زمین نزدیکتر از امروز بوده، ولی کم کم دورشده تا اکنون که حدود ۱۵ برابر دورتر از روز نخست است. و هر چه ماه از زمین دورتر میشده، تاثیر خورشید بر مدارش افزایش مییافته.
به گفتهی پژوهشگران، هر دو عامل -زمین کجتر و سریعتر، به همراه دور شدن ماه- به شکل دادن مدار شگفتانگیز ماه کمک کردهاند. مدار ماه به احتمال بسیار در آغاز زندگیش همتراز با صفحهی استوای زمین بوده، ولی ۶۰ تا ۸۰ درجه کج شده که با کجی محور زمین همخوانی داشته است.
یافتهی کلیدی پژوهش تازه اینست که اگر زمین پس از پیدایش ماه واقعا بیش از ۶۰ درجه کج شده بوده، پس ماه نمیتوانسته آرام و یکنواخت از صفحهی استوایی زمین بیرون رفته و وارد صفحهی مداری آن شود. در عوض، این جابجایی ناگهانی بوده و باعث شده ماه نسبت به صفحهی برجگاهی بسیار کج شود- بسیار بیشتر از چیزی که امروز میبینیم.
چوک میگوید: «با دور شدن ماه، نفوذ خورشید بر آن هم بیشتر شده و انحراف شدید محور زمین باعث یک گذار پرآشوبتر شد. سپس، و با گذشت میلیاردها سال، انحراف ماه به آرامی کاهش یافت و به ۵ درجهای که امروز میبینیم رسید. پس این انحراف ۵ درجهایِ امروز یک یادگار و نشان یک انحراف بسیار بیشتر در گذشته است.» [ادامه در پست بعد]
—---------------------------------------------------------------—
https://goo.gl/mZaYFK
کرهی #ماه، نزدیکترین همدم زمین، یکی از شگفتآورترین اجرام سیارهای در سامانهی خورشیدی است. مدار آن بیش از حد از زمین دور است، و به طور شگفتآوری نیز کج است (انحراف دارد). دانشمندان سیارهای مدتهاست در پی یافتن مدلیاند که پاسخگوی این مسایل و همچنین دیگر ویژگیهای مربوط به سامانهی زمین-ماه باشد.
یکی از پژوهشنامههای تازه که بر پایهی مدلهای عددیِ پیدایش انفجاری ماه، و روند دگرگونی سامانهی زمین-ماه در گذر زمان نوشته شده، بیش از همهی پژوهشهای گذشته به یافتن پاسخی برای این پرسشها نزدیک شده است. بر پایهی این پژوهشنامه که روز ۳۱ اکتبر در شمارهی برخطِ نشریهی نیچر منتشر شد، برخوردی که به شکلگیری ماه انجامید باعث تغییرات فاجعهباری در چرخش زمین و کج شدن #محور_چرخش آن نیز شد.
در این پژوهش گفته میشود که این برخورد چرخش زمین را بسیار سریعتر، و محور آن را بسیار کجتر از امروز کرد . در این چند میلیارد سال پس از برخورد، برهمکنشهای پیچیدهای میان زمین، ماه، و خورشید روی داده که بسیاری از این تغییرات را ملایمتر کرده و سامانهی زمین-ماه را به چیزی که اکنون میبینیم تبدیل کرده است. در این نظریهی تازه، ناهنجاریهای کنونی مدار ماه، یادگارهای گذشتهی فاجعهبار سامانهی زمین-ماه دانسته شدهاند.
داگلاس همیلتون، استاد اخترشناسی دانشگاه مریلند و یکی از نویسندگان پژوهشنامهی نیچر میگوید: «شواهد نشاندهندهی یک برخورد سهمگین هستند که انبوهی از موادی که ماه را ساختند را به فضا فرستاد. این مواد نخست حلقهای از آوارها ساختند، سپس ذرات این حلقه به هم پیوسته و ماه را پدید آوردند. ولی اگر کجی محور زمین از آغاز پیدایش ماه ۲۳.۵ درجه بوده، این سناریو کارایی کامل خود را از دست خواهد داد.»
فیزیک برخورد به وجود این حلقهی آواری نیاز دارد، و بنا بر آن، مدار ماه درست پس از شکلگیریاش در صفحهی استوایی زمین جای داشت. برهمکنش کِشندی میان زمین و ماه باعث دور شدن ماه از زمین شد، و این باعث شد که ماه از درون صفحهی استوایی زمین، به درون صفحهی "برجگاهی" (دایرهالبروجی) کشیده شود، یعنی به صفحهی مدار زمین به گرد خورشید.
[خواندید: *چرا ماه دارد از زمین دور میشود؟ (https://goo.gl/gi5CPr)]
ولی امروزه، مدار ماه به جای آن که در #صفحه_برجگاهی باشد، پنج درجه با آن زاویه دارد.
همیلتون میگوید: «این انحراف بسیار نامعمول است. تاکنون توضیح خوبی برایش یافته نشده، ولی اگر گذشتهی پرخشونتتری را برای آغاز زمین در نظر بگیریم، میتوانیم توضیحی برای این کجی هم پیدا کنیم.»
همیلتون و نویسندهی اصلی پژوهش، ماتیا چوک از بنیاد ستی (SETI)، به همراه همکارانشان سایمون لاک از دانشگاه هاروارد و سارا استوارت از دانشگاه دیویس کالیفرنیا چندین سناریوی گوناگون را به آزمایش گذاشتند. ولی در پیروزمندترین سناریوها، برخوردی که به پیدایش ماه انجامید، چرخش زمین را هم بیاندازه سریع میکرد -حدود دو برابر پیشبینی مدلهای دیگر. این برخورد همچنین کجی مدار زمین را هم بسیار بیشتر کرد، میان ۶۰ تا ۸۰ درجه.
چوک میگوید: «ما از پیش گمان برده بودیم که زمین در آغاز و به ویژه پس از برخورد، سریعتر از اکنون میچرخیده. اگر کجی آغازین محور آن پس از برخورد را بیشتر در نظر بگیریم، کند شدن چرخشش در گذر زمان را بهتر میتوانیم توضیح دهیم.»
این مدل همچنین نشان میدهد که ماه در آغاز بسیار به زمین نزدیکتر از امروز بوده، ولی کم کم دورشده تا اکنون که حدود ۱۵ برابر دورتر از روز نخست است. و هر چه ماه از زمین دورتر میشده، تاثیر خورشید بر مدارش افزایش مییافته.
به گفتهی پژوهشگران، هر دو عامل -زمین کجتر و سریعتر، به همراه دور شدن ماه- به شکل دادن مدار شگفتانگیز ماه کمک کردهاند. مدار ماه به احتمال بسیار در آغاز زندگیش همتراز با صفحهی استوای زمین بوده، ولی ۶۰ تا ۸۰ درجه کج شده که با کجی محور زمین همخوانی داشته است.
یافتهی کلیدی پژوهش تازه اینست که اگر زمین پس از پیدایش ماه واقعا بیش از ۶۰ درجه کج شده بوده، پس ماه نمیتوانسته آرام و یکنواخت از صفحهی استوایی زمین بیرون رفته و وارد صفحهی مداری آن شود. در عوض، این جابجایی ناگهانی بوده و باعث شده ماه نسبت به صفحهی برجگاهی بسیار کج شود- بسیار بیشتر از چیزی که امروز میبینیم.
چوک میگوید: «با دور شدن ماه، نفوذ خورشید بر آن هم بیشتر شده و انحراف شدید محور زمین باعث یک گذار پرآشوبتر شد. سپس، و با گذشت میلیاردها سال، انحراف ماه به آرامی کاهش یافت و به ۵ درجهای که امروز میبینیم رسید. پس این انحراف ۵ درجهایِ امروز یک یادگار و نشان یک انحراف بسیار بیشتر در گذشته است.» [ادامه در پست بعد]
https://goo.gl/mZaYFK
ادامه از پست قبل (https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1829):
... همیلتون اذعان دارد که این مدل پاسخگوی همهی پرسشهای به جا مانده دربارهی مدار ماه نیست. ولی به گفتهی او، نقطهی قوتش اینست که یک چارچوب برای پاسخ دادن به پرسشهای تازه در آینده فراهم میکند.
همیلتون میافزاید: «مسیرهای احتمالی بسیاری برای دگردیسی سامانهی ماه-زمین از آغاز پیدایش ماه تا چیزی که امروزه میبینیم وجود دارد. ما تاکنون چند تای آنها را شناسایی کردهایم، ولی بیشک مدلهای دیگری هم وجود دارد. چیزی که اکنون داریم مدلی پذیرفتنیتر است که سادهتر و بهتر از مدلهای پیشین کار میکند. به نظر ما این یک پیشرفت چشمگیر است که ما را به آنچه واقعا روی داده بوده نزدیکتر میکند.»
********************
توضیح عکس [در واقع خلاصهی کل مطلب]:
در نظریهی "برخورد بزرگ" برای پیدایش ماه، در آغاز صفحهی مداری ماه با صفحهی استوایی زمین یکی بوده. در مدل استاندارد این نظریه (چارچوب بالایی) کجی محور زمین در آغاز نزدیک به ۲۳.۵ درجهی امروزی بود. سپس ماه به آرامی و در مسیری که به آرامی آن را از صفحهی استوایی زمین وارد صفحهی برجگاهی (یا دایرهالبروجی، همان صفحهی مدار زمین به گرد خورشید) میبرد، از زمین دور شد.
ولی اگر در آغاز ِپس از برخورد، محور زمین حدود ۷۵ درجه شده بود (چارچوب پایینی)، پس گذار ما از صفحهی استوایی زمین به صفحهی برجگاهی میبایست ناگهان انجام شده باشد، چیزی که به نوسانهای بزرگ دور برجگاه انجامید. این چارچوب دوم (پایینی) بهتر میتواند انحراف ۵ درجهای مدار کنونی ماه با مدار زمین را توضیح دهد.
#صفحه_دایرهالبروجی #انحراف_محور #انحراف_مدار #برخورد_بزرگ
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_96.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
ادامه از پست قبل (https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1829):
... همیلتون اذعان دارد که این مدل پاسخگوی همهی پرسشهای به جا مانده دربارهی مدار ماه نیست. ولی به گفتهی او، نقطهی قوتش اینست که یک چارچوب برای پاسخ دادن به پرسشهای تازه در آینده فراهم میکند.
همیلتون میافزاید: «مسیرهای احتمالی بسیاری برای دگردیسی سامانهی ماه-زمین از آغاز پیدایش ماه تا چیزی که امروزه میبینیم وجود دارد. ما تاکنون چند تای آنها را شناسایی کردهایم، ولی بیشک مدلهای دیگری هم وجود دارد. چیزی که اکنون داریم مدلی پذیرفتنیتر است که سادهتر و بهتر از مدلهای پیشین کار میکند. به نظر ما این یک پیشرفت چشمگیر است که ما را به آنچه واقعا روی داده بوده نزدیکتر میکند.»
********************
توضیح عکس [در واقع خلاصهی کل مطلب]:
در نظریهی "برخورد بزرگ" برای پیدایش ماه، در آغاز صفحهی مداری ماه با صفحهی استوایی زمین یکی بوده. در مدل استاندارد این نظریه (چارچوب بالایی) کجی محور زمین در آغاز نزدیک به ۲۳.۵ درجهی امروزی بود. سپس ماه به آرامی و در مسیری که به آرامی آن را از صفحهی استوایی زمین وارد صفحهی برجگاهی (یا دایرهالبروجی، همان صفحهی مدار زمین به گرد خورشید) میبرد، از زمین دور شد.
ولی اگر در آغاز ِپس از برخورد، محور زمین حدود ۷۵ درجه شده بود (چارچوب پایینی)، پس گذار ما از صفحهی استوایی زمین به صفحهی برجگاهی میبایست ناگهان انجام شده باشد، چیزی که به نوسانهای بزرگ دور برجگاه انجامید. این چارچوب دوم (پایینی) بهتر میتواند انحراف ۵ درجهای مدار کنونی ماه با مدار زمین را توضیح دهد.
#صفحه_دایرهالبروجی #انحراف_محور #انحراف_مدار #برخورد_بزرگ
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_96.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«رتیل آبی و سرخ آسمان»
—------------------------------
https://goo.gl/IWKmkk
این بزرگترین و پیچیدهترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی کهکشانهاست.
این جرم آسمانی که به دلیل نمای عنکبوت-مانندش، به نام "سحابی رتیل" شناخته میشود، در ابر بزرگ ماژلان که یکی از کهکشانهای ماهوارهایِ کهکشان راه شیری است جای دارد.
بزرگی این رتیل ۱۰۰۰ سال نوری است. اگر این سحابی به اندازهی سحابی شکارچی (نزدیک ترین پرورشگاه ستارهای به زمین که ۱۵۰۰ سال نوری دورتر از زمین، در کهکشان خودمان جای دارد) از ما فاصله داشت، پهنهای بیش از ۳۰ درجه (۶۰ برابر قرص کامل ماه) را در آسمان سیارهی زمین میپوشاند.
در تصویر امروز، جزئیات فریبندهی سحابی رتیل را در رنگهای نور گسیلیده از هیدروژن و اکسیژن میبینیم.
پاهای بلند و تارتَنَندهی سحابی رتیل، خوشهی انجیسی ۲۰۷۰ را در میان گرفتهاند. این ابرخوشهی ستارهای که شماری از درخشانترین و پرجرمترین ستارگان شناخته شده را در خود دارد، در مرکز تصویر و به رنگ آبی دیده میشود.
از آنجایی که ستارگان سنگین و پرجرم زندگی کوتاهی دارند و در جوانی میمیرند، چندان جای شگفتی نیست که این رتیل کیهانی یکی از نزدیکترین ابرنواخترهای روزگار نوین (ابرنواختر ۱۹۸۷آ) را هم در کنار خود دارد.
#ستارهزایی #گروه_محلی #سحابی_رتیل #ابر_بزرگ_ماژلان #ابرنواختر_۱۹۸۷آ #هیدروژن #اکسیژن #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_22.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------
https://goo.gl/IWKmkk
این بزرگترین و پیچیدهترین منطقهی ستارهزایی در سرتاسر گروه محلی کهکشانهاست.
این جرم آسمانی که به دلیل نمای عنکبوت-مانندش، به نام "سحابی رتیل" شناخته میشود، در ابر بزرگ ماژلان که یکی از کهکشانهای ماهوارهایِ کهکشان راه شیری است جای دارد.
بزرگی این رتیل ۱۰۰۰ سال نوری است. اگر این سحابی به اندازهی سحابی شکارچی (نزدیک ترین پرورشگاه ستارهای به زمین که ۱۵۰۰ سال نوری دورتر از زمین، در کهکشان خودمان جای دارد) از ما فاصله داشت، پهنهای بیش از ۳۰ درجه (۶۰ برابر قرص کامل ماه) را در آسمان سیارهی زمین میپوشاند.
در تصویر امروز، جزئیات فریبندهی سحابی رتیل را در رنگهای نور گسیلیده از هیدروژن و اکسیژن میبینیم.
پاهای بلند و تارتَنَندهی سحابی رتیل، خوشهی انجیسی ۲۰۷۰ را در میان گرفتهاند. این ابرخوشهی ستارهای که شماری از درخشانترین و پرجرمترین ستارگان شناخته شده را در خود دارد، در مرکز تصویر و به رنگ آبی دیده میشود.
از آنجایی که ستارگان سنگین و پرجرم زندگی کوتاهی دارند و در جوانی میمیرند، چندان جای شگفتی نیست که این رتیل کیهانی یکی از نزدیکترین ابرنواخترهای روزگار نوین (ابرنواختر ۱۹۸۷آ) را هم در کنار خود دارد.
#ستارهزایی #گروه_محلی #سحابی_رتیل #ابر_بزرگ_ماژلان #ابرنواختر_۱۹۸۷آ #هیدروژن #اکسیژن #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_22.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«آیا میشود چیزی که زیر افق است را دید؟»
—----------------------------------------
https://goo.gl/xjG0S8
در روز یکم نوامبر، ژان پییر پتی از مارسی فرانسه به تماشای خورشید که داشت غروب میکرد نشست. با فرورفتن قرص آتشین خورشید در آبهای دریای مدیترانه، پستی و بلندیهای یک کوه جلوی خورشید پدیدار شد. پتی میگوید: «این بسیار شگفتآور بود زیرا هیچ کوهی در دریای مدیترانه وجود ندارد.» وی با گرفتن عکس، آنچه دیده بود را مستند کرد.
واقعیت اینست که در مدیترانه هیچ کوهی نیست، ولی ۲۶۵ کیلومتر دورتر، به کوههای پیرنه میرسیم. لس کالی، کارشناس نورشناسی جوی میگوید: «چیزی که پتی دید "پدیدهی کانیگو" بود، در واقع وی تودهکوه کانیگو در کوهستان پیرنه را میدید که در برابر نور خورشید به حالت ضدنور و تمامتیره در آمده.»
ولی چگونه؟
کالی میافزاید: «[نکته اینجاست که] دیدگاه پتی در خط راست به هیچ کوهی نمیرسید، زیرا زمین گرد است و کوههای کانیگو پشت افق، آنسوی خمیدگی زمین جای داشتند. این چشمانداز تنها به دلیل شکست نور پیرامون زمین وجود آمده بود. هوای زمین در نزدیک افق چگالتر است و با رفتاری مانند یک عدسی، پرتوهای خورشید را دور افق خم میکند. سرابها هم چنین کاری را میکنند، ولی اینجا نیازی به سراب نبوده، تنها یک هوای آرام و پاکیزه و خط بلند افق دریا برای پدیدار شدن این کوهِ پشت افق بسنده میکرده.» [تصویر بعدی را ببینید👇🏼]
پتی میگوید: «این یک جلوهی ویژهی باورنکردنی بود. تنها میتوانم بگویم محشر بود.»
به گفتهی کالی، این یک پدیدهی شانسی نیست و آلن اورین که آن را به روش اصولی بررسی کرده، میتواند زمان رخ دادن آن را پیشبینی کند.
#پدیده_کانیگو #نورشتاسی_جوی #شکست_نور #ضدنور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_9.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskieshttps://goo.gl/xjG0S8
—----------------------------------------
https://goo.gl/xjG0S8
در روز یکم نوامبر، ژان پییر پتی از مارسی فرانسه به تماشای خورشید که داشت غروب میکرد نشست. با فرورفتن قرص آتشین خورشید در آبهای دریای مدیترانه، پستی و بلندیهای یک کوه جلوی خورشید پدیدار شد. پتی میگوید: «این بسیار شگفتآور بود زیرا هیچ کوهی در دریای مدیترانه وجود ندارد.» وی با گرفتن عکس، آنچه دیده بود را مستند کرد.
واقعیت اینست که در مدیترانه هیچ کوهی نیست، ولی ۲۶۵ کیلومتر دورتر، به کوههای پیرنه میرسیم. لس کالی، کارشناس نورشناسی جوی میگوید: «چیزی که پتی دید "پدیدهی کانیگو" بود، در واقع وی تودهکوه کانیگو در کوهستان پیرنه را میدید که در برابر نور خورشید به حالت ضدنور و تمامتیره در آمده.»
ولی چگونه؟
کالی میافزاید: «[نکته اینجاست که] دیدگاه پتی در خط راست به هیچ کوهی نمیرسید، زیرا زمین گرد است و کوههای کانیگو پشت افق، آنسوی خمیدگی زمین جای داشتند. این چشمانداز تنها به دلیل شکست نور پیرامون زمین وجود آمده بود. هوای زمین در نزدیک افق چگالتر است و با رفتاری مانند یک عدسی، پرتوهای خورشید را دور افق خم میکند. سرابها هم چنین کاری را میکنند، ولی اینجا نیازی به سراب نبوده، تنها یک هوای آرام و پاکیزه و خط بلند افق دریا برای پدیدار شدن این کوهِ پشت افق بسنده میکرده.» [تصویر بعدی را ببینید👇🏼]
پتی میگوید: «این یک جلوهی ویژهی باورنکردنی بود. تنها میتوانم بگویم محشر بود.»
به گفتهی کالی، این یک پدیدهی شانسی نیست و آلن اورین که آن را به روش اصولی بررسی کرده، میتواند زمان رخ دادن آن را پیشبینی کند.
#پدیده_کانیگو #نورشتاسی_جوی #شکست_نور #ضدنور
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_9.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskieshttps://goo.gl/xjG0S8
https://goo.gl/dVyq5K
—---------------------------—
مربوط به مطلب قبل:
«آیا میشود چیزی که زیر افق است را دید؟»
https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1832
به تلگرام یک ستاره در هفت اسمان بپیوندید:
@onestar_in_sevenskies
—---------------------------—
مربوط به مطلب قبل:
«آیا میشود چیزی که زیر افق است را دید؟»
https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1832
به تلگرام یک ستاره در هفت اسمان بپیوندید:
@onestar_in_sevenskies
«آیا مشتری می تواند یک ستاره شود؟»
—------------------------------------------------------------
https://goo.gl/SwQ42v
فضاپیمای گالیلهی ناسا در ۷ دسامبر ۱۹۹۵ به سیارهی مشتری رسید و ماموریتی ۸ ساله برای بررسی این #غول_گازی را آغاز نمود. این فضاپیما مقدار فراوانی دادههای علمی به زمین فرستاد که دانش ما از مشتری و سامانهاش را دگرگون کرد.
در پایان این ماموریت، با ته کشیدن سوخت پیشران فضاپیما و از کار افتادن دستگاههایش، دانشمندان نگران برقراری تماس با آن در آینده شدند. اگر ارتباط قطع میشد، گالیله تا همیشه در مدار مشتری میماند و هر آن امکان داشت با یکی از ماههای یخیاش برخورد کند.
#فضاپیمای_گالیله بدون تردید میکروبهایی از زمین با خود داشت که میتوانستند در صورت برخورد فضاپیما با یکی از ماههای مشتری، محیط دستنخورده و بکر آنها را آلوده کنند، از همین رو ناسا بهتر دید تا گالیله را به خود #مشتری برخورد دهد و هر گونه خطری را از بین ببرد.
گرچه همهی دانشمندان از عاقلانه و بیخطر بودن این کار اطمینان داشتند، ولی گروه اندکی از مردم نگران آن بودند که با برخورد گالیله به مشتری، رآکتور گرمایی #پلوتونیوم آن واکنشهای آبشاری پدید آورد که به برافروختن نیروگاه مشتری و در نتیجه تبدیل شدن آن به ستارهی دوم در سامانهی خورشیدی بیانجامد. بمبهای هیدروژنی در پی برافروختن پلوتونیوم منفجر میشوند، و مشتری هم دارای هیدروژن فراوانیست. ولی میبینید که برخورد گالیله به آن، از آن یک ستاره نساخت، بنابراین باید خوشحال باشید.
ولی آیا چنین چیزی میتوانسته رخ دهد؟ اصلا چنین چیزی میتواند روی دهد؟ پاسخ همهی این پرسش ها بدون تردید، "نه" است. نه! نمیتوانسته رخ دهد. هیچ راهی برای آن که چنین چیزی رخ دهد وجود ندارد.
سیارهی مشتری عمدتا از هیدروژن ساخته شده. برای این که آن را به یک گوی آتشین غولپیکر تبدیل کنید نیاز به اکسیژن دارید. "آب" به ما میگوید چه باید داشته باشیم. در آب دو اتم هیدروژن در برابر هر اتم اکسیژن وجود دارد. اگر بتوانیم این دو عنصر را با این نسبت به هم برسانیم، آب به دست خواهیم آورد.
به بیان دیگر، اگر بتوانیم مشتری را با لایهای از اکسیژن همارز نصف هیدروژنش بپوشانیم، یک مشتری آتشین به بزرگی ۱.۵ برابر اندازهی کنونیاش خواهیم داشت، چرا که با ترکیب این دو مولکول، آب پدید آمده و انرژی آزاد میشود. ولی این همه اکسیژن در دسترس نیست، و حتی اگر بتوانیم با این روش مشتری را به آتش بکشیم، باز هم یک ستاره نمیشود. در واقع ستارگان اصلا "سوزان" نیستند، دستکم نه در معنای "سوختن" (احتراق).
خورشید ما انرژیاش را از راه #همجوشی به دست می آورد. گرانش شدید باعث چگالش هیدروژن و افزایش فشار و دما در مرکز آن میگردد تا جایی که اتمهای هیدروژن با یکدیگر همجوشیده و به هلیوم تبدیل میشوند. این یک واکنش همجوشی است که انرژی بسیاری تولید میکند و از همین روست که خورشید ما میدرخشد. و تنها زمانی میتوانید چنین واکنشی انجام دهید که مقدار بسیار فراوانی هیدروژن را یکجا گرد آورید. در حقیقت... به هیدروژنی به اندازهی یک ستاره نیاز دارید. مشتری هزار بار کوچکتر از خورشید است؛ هزار بار کم جرمتر. به بیان دیگر، زمانی یک خورشید واقعی دیگر در سامانهی خورشیدی خواهیم داشت که بتوانیم ۱۰۰۰ مشتری را به هم بکوبیم.
ولی ستارهای کوچکتر از خورشید هم برای درست کردن هست. در حقیقت، اگر هیدروژنی به اندازهی حدود ۷.۵% جرم خورشید گرد بیاورید، می توانید یک ستارهی کوتولهی سرخ داشته باشید. بنابراین حتی کوچکترین کوتولهی سرخ هم ۸۰ برابر مشتری جرم خواهد داشت. پس به همان روال، اگر ۷۹ مشتری دیگر را گرد آورید و به مشتری خودمان بکوبید، یک ستارهی دوم در سامانهی خورشیدی خواهیم داشت.
از کوتولهی سرخ کم جرم تر هم وجود دارد، که به هر حال گونهای ستاره هم هست: یک #کوتوله_قهوهای. کوتولهی قهوهای جرمیست که جرم کافی برای راه انداختن #همجوشی واقعی را ندارد، ولی باز هم جرمش برای گدازش #دوتریوم (گونهای از هیدروژن) بسنده میکند. میتوانید یک کوتولهی قهوه ای که جرمی تنها ۱۳ برابر مشتری دارد را درست کنید. کار سختی نیست، نه؟ پس ۱۳ مشتری دیگر پیدا کنید و آنها را به مشتری خودمان بکوبانید!
چنانچه با کاوشگر گالیله نشان دادیم، برافروختن مشتری یا هیدروژنش موضوع سادهای نیست. ما نمیتوانیم یک ستارهی دیگر داشته باشیم مگر آن که برخوردهایی فاجعه بار و سهمگین در سامانهی خورشیدیمان رخ دهد. و اگر چنین چیزی روی دهد... با دردسرهای دیگری روبرو خواهیم شد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/03/blog-post.html
—-------------------------------------------------
@onestar_in_sevenskies
—------------------------------------------------------------
https://goo.gl/SwQ42v
فضاپیمای گالیلهی ناسا در ۷ دسامبر ۱۹۹۵ به سیارهی مشتری رسید و ماموریتی ۸ ساله برای بررسی این #غول_گازی را آغاز نمود. این فضاپیما مقدار فراوانی دادههای علمی به زمین فرستاد که دانش ما از مشتری و سامانهاش را دگرگون کرد.
در پایان این ماموریت، با ته کشیدن سوخت پیشران فضاپیما و از کار افتادن دستگاههایش، دانشمندان نگران برقراری تماس با آن در آینده شدند. اگر ارتباط قطع میشد، گالیله تا همیشه در مدار مشتری میماند و هر آن امکان داشت با یکی از ماههای یخیاش برخورد کند.
#فضاپیمای_گالیله بدون تردید میکروبهایی از زمین با خود داشت که میتوانستند در صورت برخورد فضاپیما با یکی از ماههای مشتری، محیط دستنخورده و بکر آنها را آلوده کنند، از همین رو ناسا بهتر دید تا گالیله را به خود #مشتری برخورد دهد و هر گونه خطری را از بین ببرد.
گرچه همهی دانشمندان از عاقلانه و بیخطر بودن این کار اطمینان داشتند، ولی گروه اندکی از مردم نگران آن بودند که با برخورد گالیله به مشتری، رآکتور گرمایی #پلوتونیوم آن واکنشهای آبشاری پدید آورد که به برافروختن نیروگاه مشتری و در نتیجه تبدیل شدن آن به ستارهی دوم در سامانهی خورشیدی بیانجامد. بمبهای هیدروژنی در پی برافروختن پلوتونیوم منفجر میشوند، و مشتری هم دارای هیدروژن فراوانیست. ولی میبینید که برخورد گالیله به آن، از آن یک ستاره نساخت، بنابراین باید خوشحال باشید.
ولی آیا چنین چیزی میتوانسته رخ دهد؟ اصلا چنین چیزی میتواند روی دهد؟ پاسخ همهی این پرسش ها بدون تردید، "نه" است. نه! نمیتوانسته رخ دهد. هیچ راهی برای آن که چنین چیزی رخ دهد وجود ندارد.
سیارهی مشتری عمدتا از هیدروژن ساخته شده. برای این که آن را به یک گوی آتشین غولپیکر تبدیل کنید نیاز به اکسیژن دارید. "آب" به ما میگوید چه باید داشته باشیم. در آب دو اتم هیدروژن در برابر هر اتم اکسیژن وجود دارد. اگر بتوانیم این دو عنصر را با این نسبت به هم برسانیم، آب به دست خواهیم آورد.
به بیان دیگر، اگر بتوانیم مشتری را با لایهای از اکسیژن همارز نصف هیدروژنش بپوشانیم، یک مشتری آتشین به بزرگی ۱.۵ برابر اندازهی کنونیاش خواهیم داشت، چرا که با ترکیب این دو مولکول، آب پدید آمده و انرژی آزاد میشود. ولی این همه اکسیژن در دسترس نیست، و حتی اگر بتوانیم با این روش مشتری را به آتش بکشیم، باز هم یک ستاره نمیشود. در واقع ستارگان اصلا "سوزان" نیستند، دستکم نه در معنای "سوختن" (احتراق).
خورشید ما انرژیاش را از راه #همجوشی به دست می آورد. گرانش شدید باعث چگالش هیدروژن و افزایش فشار و دما در مرکز آن میگردد تا جایی که اتمهای هیدروژن با یکدیگر همجوشیده و به هلیوم تبدیل میشوند. این یک واکنش همجوشی است که انرژی بسیاری تولید میکند و از همین روست که خورشید ما میدرخشد. و تنها زمانی میتوانید چنین واکنشی انجام دهید که مقدار بسیار فراوانی هیدروژن را یکجا گرد آورید. در حقیقت... به هیدروژنی به اندازهی یک ستاره نیاز دارید. مشتری هزار بار کوچکتر از خورشید است؛ هزار بار کم جرمتر. به بیان دیگر، زمانی یک خورشید واقعی دیگر در سامانهی خورشیدی خواهیم داشت که بتوانیم ۱۰۰۰ مشتری را به هم بکوبیم.
ولی ستارهای کوچکتر از خورشید هم برای درست کردن هست. در حقیقت، اگر هیدروژنی به اندازهی حدود ۷.۵% جرم خورشید گرد بیاورید، می توانید یک ستارهی کوتولهی سرخ داشته باشید. بنابراین حتی کوچکترین کوتولهی سرخ هم ۸۰ برابر مشتری جرم خواهد داشت. پس به همان روال، اگر ۷۹ مشتری دیگر را گرد آورید و به مشتری خودمان بکوبید، یک ستارهی دوم در سامانهی خورشیدی خواهیم داشت.
از کوتولهی سرخ کم جرم تر هم وجود دارد، که به هر حال گونهای ستاره هم هست: یک #کوتوله_قهوهای. کوتولهی قهوهای جرمیست که جرم کافی برای راه انداختن #همجوشی واقعی را ندارد، ولی باز هم جرمش برای گدازش #دوتریوم (گونهای از هیدروژن) بسنده میکند. میتوانید یک کوتولهی قهوه ای که جرمی تنها ۱۳ برابر مشتری دارد را درست کنید. کار سختی نیست، نه؟ پس ۱۳ مشتری دیگر پیدا کنید و آنها را به مشتری خودمان بکوبانید!
چنانچه با کاوشگر گالیله نشان دادیم، برافروختن مشتری یا هیدروژنش موضوع سادهای نیست. ما نمیتوانیم یک ستارهی دیگر داشته باشیم مگر آن که برخوردهایی فاجعه بار و سهمگین در سامانهی خورشیدیمان رخ دهد. و اگر چنین چیزی روی دهد... با دردسرهای دیگری روبرو خواهیم شد.
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/03/blog-post.html
—-------------------------------------------------
@onestar_in_sevenskies
«هسته پرنور کهکشان گل آفتابگردان»
—----------------------------------------------
ام۶۳ یا کهکشان گل آفتابگردان یکی از کهکشانهای مارپیچی درخشان در آسمان نیمکرهی شمالی است. این کهکشان که با عنوان انجیسی ۵۰۵۵ نیز شناخته میشود را میتوان با یک تلسکوپ کوچک در صورت فلکی تازیها (سگان شکاری) مشاهده کرد.
عکس امروز توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده، مرکز ام۶۳ و بازوهای مارپیچی بلند و تابخوردهای که از آن بیرون زدهاند را نشان میدهد. تابش آبیفام ستارگان جوان و درخشان، تابش سرخفام گازهای یونیدهی هیدروژن در سحابیهای #گسیلشی (نشری)، و رگههای تیرهی غبار این بازوها را به زیبایی آراستهاند.
ام۶۳ در کشمکشی گرانشی با ام۵۱ (کهکشان گرداب) و چند کهکشان کوچکتر به سر میبرد. نوری که از ام۶۳ به چشم ما میرسد حدود ۳۵ میلیون سال (دوران زمینشناسی ائوسن روی زمین) پیش از آن تابیده شده و برای رفتن از یک سر این کهکشان مارپیچی به سر دیگرش هم به ۶۰ هزار سال زمان نیاز دارد.
ستارگان بخشهای بیرونی کهکشان آفتابگردان با چنان سرعتی به گرد هستهی آن میچرخند که با توجه به موادِ دیده شده و در نظر گرفتن گرانش معمولی، میبایست به فضا (بیرون از کهکشان) پرتاب شوند. ولی این حقیقت که این ستارگان همچنان در مسیر خود ماندهاند نشانگر وجود مادهی نادیدنی تاریک است که با گرانش خود آنها را نگه داشته.
https://goo.gl/0TIZCN
#M63 #NGC_5055 #تازیها #کهکشان_مارپیچی #آفتابگردان #ماده_تاریک #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_93.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------------------------
ام۶۳ یا کهکشان گل آفتابگردان یکی از کهکشانهای مارپیچی درخشان در آسمان نیمکرهی شمالی است. این کهکشان که با عنوان انجیسی ۵۰۵۵ نیز شناخته میشود را میتوان با یک تلسکوپ کوچک در صورت فلکی تازیها (سگان شکاری) مشاهده کرد.
عکس امروز توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده، مرکز ام۶۳ و بازوهای مارپیچی بلند و تابخوردهای که از آن بیرون زدهاند را نشان میدهد. تابش آبیفام ستارگان جوان و درخشان، تابش سرخفام گازهای یونیدهی هیدروژن در سحابیهای #گسیلشی (نشری)، و رگههای تیرهی غبار این بازوها را به زیبایی آراستهاند.
ام۶۳ در کشمکشی گرانشی با ام۵۱ (کهکشان گرداب) و چند کهکشان کوچکتر به سر میبرد. نوری که از ام۶۳ به چشم ما میرسد حدود ۳۵ میلیون سال (دوران زمینشناسی ائوسن روی زمین) پیش از آن تابیده شده و برای رفتن از یک سر این کهکشان مارپیچی به سر دیگرش هم به ۶۰ هزار سال زمان نیاز دارد.
ستارگان بخشهای بیرونی کهکشان آفتابگردان با چنان سرعتی به گرد هستهی آن میچرخند که با توجه به موادِ دیده شده و در نظر گرفتن گرانش معمولی، میبایست به فضا (بیرون از کهکشان) پرتاب شوند. ولی این حقیقت که این ستارگان همچنان در مسیر خود ماندهاند نشانگر وجود مادهی نادیدنی تاریک است که با گرانش خود آنها را نگه داشته.
https://goo.gl/0TIZCN
#M63 #NGC_5055 #تازیها #کهکشان_مارپیچی #آفتابگردان #ماده_تاریک #apod
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_93.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«غولی که نمیخواهد پیر شود»
—---------------------------------
این عکس به کمک دوربین گسترده-میدان شماره ۳ی تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده و کهکشانی با گذشتهای پرحادثه به نام انجیسی ۱۲۲۲ را نشان میدهد که داستانهای بسیار برای گفتن دارد.
انجیسی ۱۲۲۲ به عنوان نمونهی نامعمولی از گونهای از کهکشانها به نام کهکشانهای عدسی شناخته شده. به طور معمول این دسته از کهکشانها نمایی یکدست در آسمان دارند و بیشتر از ستارگان پیر و سرخفام تشکیل شدهاند. فضایی دلگیر و خستهکننده دارند، نه؟
ولی انجیسی ۱۲۲۲ به طور قطع یک عضو معمولی این رده از کهکشانها نیست و به هیچ وجه مانند دیگران فضایی پیر و خستهکننده ندارد. در این کهکشان ویژگیهایی دیده شده که نشان میدهند به تازگی یک فرآیند #ستارهزایی بسیار بزرگ در آن انجام شده- رویدادی که به نام #ستارهفشانی شناخته میشود.
دلیل این فعالیت خشونتآمیز را باید در این واقعیت که انجیسی ۱۲۲۲ "تنها نیست" جستجو کرد. این کهکشان سه منطقهی فشرده و چگال دارد که به نظر میرسد هر کدامشان هستهی مرکزی یک کهکشان جداگانه هستند. اخترشناسان فکر میکنند انجیسی ۱۲۲۲ دو #کهکشان_کوتوله ی بسیار کوچکتر که به آن نزدیک شده بودند را بلعیده و هنوز دارد آنها را هضم میکند. احتمال میرود همین رویاروییها بوده که با فراهم آوردن انبوهی از گازهای تازه به عنوان سوخت تازهی ستارهزایی، فرآیند ستارهفشانی را در انجیسی ۱۲۲۲ آغاز کرده.
شکل و ساختار شگفتانگیز این کهکشان نخستین بار در عکسهایی که با تلسکوپهای معمولی گرفته شده بود دیده شد، ولی تنها تلسکوپ هابل بود که توانست جزییات ظریف ساختاری در آن را آشکار کند. این عکس که توسط هابل گرفته شده ساختارهایی خیرهکننده را در این کهکشان به ما نشان داده و تاریخ رنگارنگ آن را آشکار کرده است.
بخش پسزمینهی هموار کهکشان که از ستارگان پیر تشکیل شده، خود #کهکشان_عدسی اصلی است، و جلوی آن هم میتوانیم به خوبی رشتههای تیرهی غبار و رشتههای درخشان گاز را ببینیم که هر دو به فرآیند نیرومند ستارهزایی در این کهکشان مربوطند.
https://goo.gl/ENuyTx
#تلسکوپ_فضایی_هابل #NGC_1222 #برخورد_کهکشانی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_52.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------
این عکس به کمک دوربین گسترده-میدان شماره ۳ی تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده و کهکشانی با گذشتهای پرحادثه به نام انجیسی ۱۲۲۲ را نشان میدهد که داستانهای بسیار برای گفتن دارد.
انجیسی ۱۲۲۲ به عنوان نمونهی نامعمولی از گونهای از کهکشانها به نام کهکشانهای عدسی شناخته شده. به طور معمول این دسته از کهکشانها نمایی یکدست در آسمان دارند و بیشتر از ستارگان پیر و سرخفام تشکیل شدهاند. فضایی دلگیر و خستهکننده دارند، نه؟
ولی انجیسی ۱۲۲۲ به طور قطع یک عضو معمولی این رده از کهکشانها نیست و به هیچ وجه مانند دیگران فضایی پیر و خستهکننده ندارد. در این کهکشان ویژگیهایی دیده شده که نشان میدهند به تازگی یک فرآیند #ستارهزایی بسیار بزرگ در آن انجام شده- رویدادی که به نام #ستارهفشانی شناخته میشود.
دلیل این فعالیت خشونتآمیز را باید در این واقعیت که انجیسی ۱۲۲۲ "تنها نیست" جستجو کرد. این کهکشان سه منطقهی فشرده و چگال دارد که به نظر میرسد هر کدامشان هستهی مرکزی یک کهکشان جداگانه هستند. اخترشناسان فکر میکنند انجیسی ۱۲۲۲ دو #کهکشان_کوتوله ی بسیار کوچکتر که به آن نزدیک شده بودند را بلعیده و هنوز دارد آنها را هضم میکند. احتمال میرود همین رویاروییها بوده که با فراهم آوردن انبوهی از گازهای تازه به عنوان سوخت تازهی ستارهزایی، فرآیند ستارهفشانی را در انجیسی ۱۲۲۲ آغاز کرده.
شکل و ساختار شگفتانگیز این کهکشان نخستین بار در عکسهایی که با تلسکوپهای معمولی گرفته شده بود دیده شد، ولی تنها تلسکوپ هابل بود که توانست جزییات ظریف ساختاری در آن را آشکار کند. این عکس که توسط هابل گرفته شده ساختارهایی خیرهکننده را در این کهکشان به ما نشان داده و تاریخ رنگارنگ آن را آشکار کرده است.
بخش پسزمینهی هموار کهکشان که از ستارگان پیر تشکیل شده، خود #کهکشان_عدسی اصلی است، و جلوی آن هم میتوانیم به خوبی رشتههای تیرهی غبار و رشتههای درخشان گاز را ببینیم که هر دو به فرآیند نیرومند ستارهزایی در این کهکشان مربوطند.
https://goo.gl/ENuyTx
#تلسکوپ_فضایی_هابل #NGC_1222 #برخورد_کهکشانی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_52.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«استوای تیره کهکشان راه شیری»
—---------------------------------—
https://goo.gl/nTacG0
این تصویر عمودیِ خیرهکننده یک نمای موزاییکی است که از پیوند بیش از ۱۰۰ تکه عکس درست شده و پهنهای نزدیک به ۵۰ درجه از آسمان شب را میپوشاند.
#شکاف_بزرگ کهکشان -رود تاریکی از غبار و گازهای مولکولی که در راستای صفحهی کهکشان راه شیری کشیده شده- از بالا تا پایین چارچوب دیده میشود. #مرکز_کهکشان در بالای تصویر است و رو به پایین که بیاییم -در راستای خط استوای کهکشان- از میان ستارگان درخشان در صورتهای فلکی #عقاب، #مار (دُم آن)، و #سپر میگذریم. صورت فلکی #کمان که از صورتهای فلکی نزدیک به مرکز کهکشان است هم در پایین جای دارد.
در این مسیر با سحابیهای تاریک بسیاری برخورد میکنیم. این سحابیها که صدها سال نوری از یکدیگر فاصله دارند از دو سو با پهنههای پرستارهی کهکشان و مناطق سرخفام ستارهزایی در بر گرفته شدهاند.
بسیاری از اجرام مسیه هم اینجا دیده میشوند از جمله سحابیهای اومگا یا قو (ام۱۷) و عقاب (ام۱۶)، ابر ستارهای کمان (ام۲۴)، سحابی زیبای سه تکه (ام۲۰) و سحابی مرداب (ام۸).
#M16 #M17 #M24 #M20 #M8 #apod #سحابی_تاریک #سحابی_امگا #سحابی_عقاب ##سحابی_سهتکه #سحابی_مرداب
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_61.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------—
https://goo.gl/nTacG0
این تصویر عمودیِ خیرهکننده یک نمای موزاییکی است که از پیوند بیش از ۱۰۰ تکه عکس درست شده و پهنهای نزدیک به ۵۰ درجه از آسمان شب را میپوشاند.
#شکاف_بزرگ کهکشان -رود تاریکی از غبار و گازهای مولکولی که در راستای صفحهی کهکشان راه شیری کشیده شده- از بالا تا پایین چارچوب دیده میشود. #مرکز_کهکشان در بالای تصویر است و رو به پایین که بیاییم -در راستای خط استوای کهکشان- از میان ستارگان درخشان در صورتهای فلکی #عقاب، #مار (دُم آن)، و #سپر میگذریم. صورت فلکی #کمان که از صورتهای فلکی نزدیک به مرکز کهکشان است هم در پایین جای دارد.
در این مسیر با سحابیهای تاریک بسیاری برخورد میکنیم. این سحابیها که صدها سال نوری از یکدیگر فاصله دارند از دو سو با پهنههای پرستارهی کهکشان و مناطق سرخفام ستارهزایی در بر گرفته شدهاند.
بسیاری از اجرام مسیه هم اینجا دیده میشوند از جمله سحابیهای اومگا یا قو (ام۱۷) و عقاب (ام۱۶)، ابر ستارهای کمان (ام۲۴)، سحابی زیبای سه تکه (ام۲۰) و سحابی مرداب (ام۸).
#M16 #M17 #M24 #M20 #M8 #apod #سحابی_تاریک #سحابی_امگا #سحابی_عقاب ##سحابی_سهتکه #سحابی_مرداب
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_61.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«جستجوی مسافران زمان در اینترنت!»
—---------------------------------------—
همه چیز از یک بازی پوکر آغاز شد.
اخترفیزیکدان، #رابرت_نمیروف در تابستان سال ۲۰۱۳ به همراه دانشجویانش سرگرم ورق بازی (بر سر ژتون) و گفتگو دربارهی فیسبوک بودند. پرسش این بود: اگر در میان ما کسانی باشند که در زمان سفر کنند، آیا در رسانههای اجتماعی هم حضور دارند؟ چگونه میشود آن ها را یافت؟ آیا میتوانیم در اینترنت به دنبالشان بگردیم؟
خود نمیروف که یکی از استادان دانشگاه صنعتی میشیگان است میگوید: «ما بحث کوچک و نامعمولی دربارهی این موضوع داشتیم.» این گفتگو به یک تلاش جدی ولی سرگرمکننده برای پیدا کردن کسانی که از آینده آمدهاند، از راه جستجو در اینترنت انجامید. شوربختانه آنها هیچ "خودروی دی لورن"ی پیدا نکردند، ولی این چیزی از هیجان و جذابیت جستجو برایشان نکاست.
این گونه نیست که بتوانید یک نام گروهی برای مسافران زمان برگزینید و با جستجوی آن انتظار یافتن پاسخ خوبی هم داشته باشید. از همین رو گروه نمیروف بر پایهی چیزی که "دانش پیشآگاهانه" نامیده میشود، یک شیوه و راهبرد کاری برای جستجو پدید آوردند. اگر آنها میتوانستند در اینترنت اشارهای به چیزی یا کسی را بیابند که تاریخ آن اشاره، به پیش از آن که کسی دربارهی آن چیز یا شخص خبری داشته باشد برسد، این میتواند نشانهی آن باشد که نویسندهاش از آینده آمده و آن را نوشته است.
آنها عبارتهای جستجو که مربوط به دو پدیدهی تازه بودند را جستجو کردند: پاپ فرانسیس و دنبالهدار آیسان. سپس جستجوی بازبُردهایی (ارجاعهایی) را آغاز کردند که در زمانی پیش از آن که کسی از وجود این دو عبارت آگاهی یابد به آنها شده بود [برای نمونه، تا پیش از سپتامبر ۲۰۱۲ هیچ کس از وجود چیزی به نام دنبالهدار آیسان آگاه نبود و اگر کسی پیش از آن تاریخ نامی از آن برده بود پس حتما از آینده آمده بوده!- م].
این کار به گونهای کامل و فراگیر انجام شد: آنها از انواع موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ بهره بردند و فیسبوک و توییتر را زیر رو رو کردند. در مورد دنبالهدار آیسان، هیچ نام و اشارهای از آن تا پیش از سپتامبر ۲۰۱۲ نیافتند. در مورد پاپ فرانسیس هم تنها یک پست وبلاگ پیدا شد که پیش از گزینش خورخه ماریو برگولیو به عنوان رهبر کلیسای کاتولیک در ۱۶ مارس ۲۰۱۳، از پاپ فرانسیس نام برده بود. ولی این هم به نظر بیشتر شانسی میآمد تا آگاهی از آینده.
آنها همچنین پرسشهای پیشآگاهانهای که در موتورهای جستجو وارد شده بود را نیز جستجو کردند و تارنمای "تصویر نجومی روز" که خود نمیروف از ویراستاران آنست را هم کاویدند ولی باز هم چیزی نیافتند.
آخرین و شاید هوشمندانهترین تلاش این پژوهشگران ایجاد یک پست در سپتامبر ۲۰۱۳ بود که در آن از خوانندگان خواسته شد یکی از این دو پیغام را در اوت ۲۰۱۳ یا پیش از آن ایمیل یا توییت کنند:
"#ICanChangeThePast2" یا "#ICannotChangeThePast2"
افسوس! این فراخوان بی پاسخ بود. و آنها هیچ بینشی از تناقضهای سرشتی سفر در زمان دریافت نکردند.
نمیروف می گوید: «ما در این جستجوی محدود شده به چیزی دست نیافتیم. راستش به نظر خود من نباید هم چیزی پیدا میکردیم. گرچه هنوز هم از این که کسی جستجویی مانند این را انجام میدهد یا نه آگاه نیستم. اینترنت اساسا یک پایگاه گسترده از دادههاست و به گمان من اگر کسی از آینده به زمان اکنون آمده باشد وجودش به گونههای دیگری هم میتوانست نمایان شود، شاید از راه فرستادن شمارهی برندهی لاتاری، پیش از آن که چنان عددی برگزیده شده باشد.»
نمیروف و دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک ترزا ویلسون، در روز دوشنبه ۶ ژانویهی ۲۰۱۴ پوستری با عنوان: "جستجو در اینترنت برای یافتن شواهد مسافران زمان" برای پژوهش خود در نشست انجمن اخترشناسی آمریکا در واشنگتن دی سی ارایه کردند.
نمیروف که معمولا نوشتههایش درباره ی موضوعات پیچیدهتری مانند همگرایی گرانشی و انفجارهای پرتو گاما است میگوید این تلاش و کوشش اخیر به آن اندازه که شاید برخی فکر کنند برای او دشوار نبوده: «من همیشه به موضوعاتی دربارهی فضا و زمان میپردازم. این موضوع [مسافر زمان] بسیار برایم سرگرم کننده بود.»
#مسافر_زمان https://goo.gl/j1yXQk
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/01/blog-post_3730.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—---------------------------------------—
همه چیز از یک بازی پوکر آغاز شد.
اخترفیزیکدان، #رابرت_نمیروف در تابستان سال ۲۰۱۳ به همراه دانشجویانش سرگرم ورق بازی (بر سر ژتون) و گفتگو دربارهی فیسبوک بودند. پرسش این بود: اگر در میان ما کسانی باشند که در زمان سفر کنند، آیا در رسانههای اجتماعی هم حضور دارند؟ چگونه میشود آن ها را یافت؟ آیا میتوانیم در اینترنت به دنبالشان بگردیم؟
خود نمیروف که یکی از استادان دانشگاه صنعتی میشیگان است میگوید: «ما بحث کوچک و نامعمولی دربارهی این موضوع داشتیم.» این گفتگو به یک تلاش جدی ولی سرگرمکننده برای پیدا کردن کسانی که از آینده آمدهاند، از راه جستجو در اینترنت انجامید. شوربختانه آنها هیچ "خودروی دی لورن"ی پیدا نکردند، ولی این چیزی از هیجان و جذابیت جستجو برایشان نکاست.
این گونه نیست که بتوانید یک نام گروهی برای مسافران زمان برگزینید و با جستجوی آن انتظار یافتن پاسخ خوبی هم داشته باشید. از همین رو گروه نمیروف بر پایهی چیزی که "دانش پیشآگاهانه" نامیده میشود، یک شیوه و راهبرد کاری برای جستجو پدید آوردند. اگر آنها میتوانستند در اینترنت اشارهای به چیزی یا کسی را بیابند که تاریخ آن اشاره، به پیش از آن که کسی دربارهی آن چیز یا شخص خبری داشته باشد برسد، این میتواند نشانهی آن باشد که نویسندهاش از آینده آمده و آن را نوشته است.
آنها عبارتهای جستجو که مربوط به دو پدیدهی تازه بودند را جستجو کردند: پاپ فرانسیس و دنبالهدار آیسان. سپس جستجوی بازبُردهایی (ارجاعهایی) را آغاز کردند که در زمانی پیش از آن که کسی از وجود این دو عبارت آگاهی یابد به آنها شده بود [برای نمونه، تا پیش از سپتامبر ۲۰۱۲ هیچ کس از وجود چیزی به نام دنبالهدار آیسان آگاه نبود و اگر کسی پیش از آن تاریخ نامی از آن برده بود پس حتما از آینده آمده بوده!- م].
این کار به گونهای کامل و فراگیر انجام شد: آنها از انواع موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ بهره بردند و فیسبوک و توییتر را زیر رو رو کردند. در مورد دنبالهدار آیسان، هیچ نام و اشارهای از آن تا پیش از سپتامبر ۲۰۱۲ نیافتند. در مورد پاپ فرانسیس هم تنها یک پست وبلاگ پیدا شد که پیش از گزینش خورخه ماریو برگولیو به عنوان رهبر کلیسای کاتولیک در ۱۶ مارس ۲۰۱۳، از پاپ فرانسیس نام برده بود. ولی این هم به نظر بیشتر شانسی میآمد تا آگاهی از آینده.
آنها همچنین پرسشهای پیشآگاهانهای که در موتورهای جستجو وارد شده بود را نیز جستجو کردند و تارنمای "تصویر نجومی روز" که خود نمیروف از ویراستاران آنست را هم کاویدند ولی باز هم چیزی نیافتند.
آخرین و شاید هوشمندانهترین تلاش این پژوهشگران ایجاد یک پست در سپتامبر ۲۰۱۳ بود که در آن از خوانندگان خواسته شد یکی از این دو پیغام را در اوت ۲۰۱۳ یا پیش از آن ایمیل یا توییت کنند:
"#ICanChangeThePast2" یا "#ICannotChangeThePast2"
افسوس! این فراخوان بی پاسخ بود. و آنها هیچ بینشی از تناقضهای سرشتی سفر در زمان دریافت نکردند.
نمیروف می گوید: «ما در این جستجوی محدود شده به چیزی دست نیافتیم. راستش به نظر خود من نباید هم چیزی پیدا میکردیم. گرچه هنوز هم از این که کسی جستجویی مانند این را انجام میدهد یا نه آگاه نیستم. اینترنت اساسا یک پایگاه گسترده از دادههاست و به گمان من اگر کسی از آینده به زمان اکنون آمده باشد وجودش به گونههای دیگری هم میتوانست نمایان شود، شاید از راه فرستادن شمارهی برندهی لاتاری، پیش از آن که چنان عددی برگزیده شده باشد.»
نمیروف و دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک ترزا ویلسون، در روز دوشنبه ۶ ژانویهی ۲۰۱۴ پوستری با عنوان: "جستجو در اینترنت برای یافتن شواهد مسافران زمان" برای پژوهش خود در نشست انجمن اخترشناسی آمریکا در واشنگتن دی سی ارایه کردند.
نمیروف که معمولا نوشتههایش درباره ی موضوعات پیچیدهتری مانند همگرایی گرانشی و انفجارهای پرتو گاما است میگوید این تلاش و کوشش اخیر به آن اندازه که شاید برخی فکر کنند برای او دشوار نبوده: «من همیشه به موضوعاتی دربارهی فضا و زمان میپردازم. این موضوع [مسافر زمان] بسیار برایم سرگرم کننده بود.»
#مسافر_زمان https://goo.gl/j1yXQk
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2014/01/blog-post_3730.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«ابرهای ستارهزا در قیفاووس»
—------------------------------—
https://goo.gl/ybZ2ZP
به نظر می رسد انبوه ستارگان داغ جوان و ستونهای کیهانی از گاز و غبار در انجیسی ۷۸۲۲ گرد آمده اند. این منطقهی برافروختهی ستارهزایی، حدود ۳۰۰۰ سال نوری دورتر از ما در صورت فلکی شمالی #قیفاووس و در لبهی یک ابر مولکولی غولپیکر جای دارد.
این نمای رنگین کیهانی که از همگذاری دادههای باریک-باند درست شده، لبههای روشن و شکلهای تیرهی درون سحابی را آشکار کرده و تابش اتم های اکسیژن، هیدروژن، و گوگرد را به ترتیب به فامهای آبی، سبز و سرخ مینمایاند. دوستداران بایگانی عکسهای تلسکوپ هابل با این خط #گسیلشی و رنگهای به کار رفته به خوبی آشنا هستند، زیرا این طیفها در تصاویر هابل هم با همین رنگآمیزی نشان داده میشوند.
این تابشهای اتمی دستاورد برانگیختگی اتمها توسط پرتوهای پرانرژی ستارگان داغ مرکزی است، ستارگانی که با بادها و پرتوهای نیرومندشان، مواد محیطی را هم پس زده و تراشیدهاند و افزون بر آفریدن ساختارهای ستونی چگال، یک حفرهی غارمانند به گستردگی چند سال نوری که ویژهی چنین فعالیتهایی است را پدید آورده اند.
#رمبش_گرانشی درون این ستونها میتواند به ساخته شدن ستارگان تازه بیانجامد، ولی با کنار زده شدن ستونهای غبار، ستارگانی که در آنها شکل گرفتهاند نیز این ذخیره از مواد ستارهساز را از دست خواهد داد.
گستردگی میدان این تصویر در فاصله ی برآوردی انجیسی ۷۸۲۲ حدود ۴۰ سال نوری است.
#NGC_7822 #apod #ستارهزایی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_18.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—------------------------------—
https://goo.gl/ybZ2ZP
به نظر می رسد انبوه ستارگان داغ جوان و ستونهای کیهانی از گاز و غبار در انجیسی ۷۸۲۲ گرد آمده اند. این منطقهی برافروختهی ستارهزایی، حدود ۳۰۰۰ سال نوری دورتر از ما در صورت فلکی شمالی #قیفاووس و در لبهی یک ابر مولکولی غولپیکر جای دارد.
این نمای رنگین کیهانی که از همگذاری دادههای باریک-باند درست شده، لبههای روشن و شکلهای تیرهی درون سحابی را آشکار کرده و تابش اتم های اکسیژن، هیدروژن، و گوگرد را به ترتیب به فامهای آبی، سبز و سرخ مینمایاند. دوستداران بایگانی عکسهای تلسکوپ هابل با این خط #گسیلشی و رنگهای به کار رفته به خوبی آشنا هستند، زیرا این طیفها در تصاویر هابل هم با همین رنگآمیزی نشان داده میشوند.
این تابشهای اتمی دستاورد برانگیختگی اتمها توسط پرتوهای پرانرژی ستارگان داغ مرکزی است، ستارگانی که با بادها و پرتوهای نیرومندشان، مواد محیطی را هم پس زده و تراشیدهاند و افزون بر آفریدن ساختارهای ستونی چگال، یک حفرهی غارمانند به گستردگی چند سال نوری که ویژهی چنین فعالیتهایی است را پدید آورده اند.
#رمبش_گرانشی درون این ستونها میتواند به ساخته شدن ستارگان تازه بیانجامد، ولی با کنار زده شدن ستونهای غبار، ستارگانی که در آنها شکل گرفتهاند نیز این ذخیره از مواد ستارهساز را از دست خواهد داد.
گستردگی میدان این تصویر در فاصله ی برآوردی انجیسی ۷۸۲۲ حدود ۴۰ سال نوری است.
#NGC_7822 #apod #ستارهزایی
—-------------------------------------------------
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_18.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
«چشم در چشم کیهان»
—----------------------------
https://goo.gl/ld0y1D
* اخترشناسان ساعتها از وقت خود را با چشم دوختن به اجرام کیهانی میگذرانند- ولی به نظر میرسد گاهی این اجرام هم به آنها خیره میشوند!
این عکس که از همگذاری دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما، ALMA) و تلسکوپ فضایی هابل درست شده، چشماندازی بسیار کمیاب را نشان میدهد: یک جفت کهکشان برخوردی که یک ساختار "چشمی" پدید آوردهاند.
میشل کافمن، نویسندهی اصلی این پژوهش که در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده میگوید: «اگرچه این گونه برخوردهای کهکشانی کمیاب نیستند، ولی تاکنون تنها شمار اندکی از کهکشانهای چشم-مانند شناسایی شده.» کمبود این ساختارها به احتمال بسیار به دلیل زودگذر بودن سرشت آنهاست. چنین ساختارهایی تنها چند ده میلیون سال به این شکل میمانند (یک چشم بر هم زدن در زمانبندی کیهانی) و سپس کم کم تغییر میکنند.
کهکشان سمت چپ آیسی ۲۱۶۳ نام دارد و کهکشان سمت راست انجیسی ۲۲۰۷. این دو حدود ۱۱۴ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارند و در راستای صورت فلکی سگ بزرگ دیده میشوند.
هر دوی این کهکشانها نخست به هم مالیده شده و با کندن لبههای بیرونی بازوان مارپیچی یکدیگر، از روی هم گذشتهاند (آیسی ۲۱۶۳ از پشت انجیسی ۲۲۰۷). این برخورد کوتاه یک سونامیِ ستاره و گاز را در آیسی ۲۱۶۳ به راه انداخت که باعث شد موادِ بخشهای بیرونی قرص این کهکشان با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه رو به درون جابجا شوند.
ولی این موج غولآسای مواد نتوانست سرعتش را حفظ کند. درست مانند یک موج بزرگ دریا که با پیشروی از سرعتش کاسته میشود و با رسیدن به بخشهای کمژرفا، تکانهاش را از دست داده و همهی آب و شنهایش را روی ساحل میریزد، این گازها هم در مسیرِ لبهی بیرونی به لبهی درونی پلکها، به سرعت کُند شدند و در نیمهی راه با برخورد به قرص کهکشان، به جای آن که یکراست به سوی مرکز بروند ناچار شدند هماهنگ با چرخش آن تغییر مسیر دهند.
این گازها هر چه سرعتشان کمتر میشد چگالتر و فشردهتر شده و در ناحیهی "پلک" انباشته میشدند و این باعث شد نوارهای درخشانی از مناطق ستارهزایی با ستارهزاییهای خیرهکننده پدید آید که نمایی مانند دو پلک چشم را به وجود آوردند.
#آلما #ALMA #برخورد_کهکشانی #کهکشان_مارپیچی #چشم #IC_2163 #NGC_2207 #ستارهزایی
—------------------------
پیشنهاد میکنیم اینها را هم ببینید:
* غول یک چشم به تلسکوپ هابل خیره شده! (https://goo.gl/UyYyZp)
* ۵۸ ساعت خیره به چشم خدا (https://goo.gl/DehB0U)
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_68.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
—----------------------------
https://goo.gl/ld0y1D
* اخترشناسان ساعتها از وقت خود را با چشم دوختن به اجرام کیهانی میگذرانند- ولی به نظر میرسد گاهی این اجرام هم به آنها خیره میشوند!
این عکس که از همگذاری دادههای آرایهی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما، ALMA) و تلسکوپ فضایی هابل درست شده، چشماندازی بسیار کمیاب را نشان میدهد: یک جفت کهکشان برخوردی که یک ساختار "چشمی" پدید آوردهاند.
میشل کافمن، نویسندهی اصلی این پژوهش که در آستروفیزیکال جورنال منتشر شده میگوید: «اگرچه این گونه برخوردهای کهکشانی کمیاب نیستند، ولی تاکنون تنها شمار اندکی از کهکشانهای چشم-مانند شناسایی شده.» کمبود این ساختارها به احتمال بسیار به دلیل زودگذر بودن سرشت آنهاست. چنین ساختارهایی تنها چند ده میلیون سال به این شکل میمانند (یک چشم بر هم زدن در زمانبندی کیهانی) و سپس کم کم تغییر میکنند.
کهکشان سمت چپ آیسی ۲۱۶۳ نام دارد و کهکشان سمت راست انجیسی ۲۲۰۷. این دو حدود ۱۱۴ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارند و در راستای صورت فلکی سگ بزرگ دیده میشوند.
هر دوی این کهکشانها نخست به هم مالیده شده و با کندن لبههای بیرونی بازوان مارپیچی یکدیگر، از روی هم گذشتهاند (آیسی ۲۱۶۳ از پشت انجیسی ۲۲۰۷). این برخورد کوتاه یک سونامیِ ستاره و گاز را در آیسی ۲۱۶۳ به راه انداخت که باعث شد موادِ بخشهای بیرونی قرص این کهکشان با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ثانیه رو به درون جابجا شوند.
ولی این موج غولآسای مواد نتوانست سرعتش را حفظ کند. درست مانند یک موج بزرگ دریا که با پیشروی از سرعتش کاسته میشود و با رسیدن به بخشهای کمژرفا، تکانهاش را از دست داده و همهی آب و شنهایش را روی ساحل میریزد، این گازها هم در مسیرِ لبهی بیرونی به لبهی درونی پلکها، به سرعت کُند شدند و در نیمهی راه با برخورد به قرص کهکشان، به جای آن که یکراست به سوی مرکز بروند ناچار شدند هماهنگ با چرخش آن تغییر مسیر دهند.
این گازها هر چه سرعتشان کمتر میشد چگالتر و فشردهتر شده و در ناحیهی "پلک" انباشته میشدند و این باعث شد نوارهای درخشانی از مناطق ستارهزایی با ستارهزاییهای خیرهکننده پدید آید که نمایی مانند دو پلک چشم را به وجود آوردند.
#آلما #ALMA #برخورد_کهکشانی #کهکشان_مارپیچی #چشم #IC_2163 #NGC_2207 #ستارهزایی
—------------------------
پیشنهاد میکنیم اینها را هم ببینید:
* غول یک چشم به تلسکوپ هابل خیره شده! (https://goo.gl/UyYyZp)
* ۵۸ ساعت خیره به چشم خدا (https://goo.gl/DehB0U)
برای دیدن پیوندها، می توانید این مطلب را در خود وبلاگ بخوانید:
http://www.1star7sky.com/2016/11/blog-post_68.html
—-------------------------------------------------
به تلگرام یک ستاره در هفت آسمان بپیوندید:
telegram: @onestar_in_sevenskies
کهکشان آیسی ۲۱۶۳ که رنگ نارنجی گازهای منوکسید کربن آن را نشان میدهد و رنگ آبی مربوط به ستارگانش است.
https://goo.gl/LFwNM1
این عکس مربوط به این پست است:
«چشم در چشم کیهان»
—------------------------------------------—
https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1842
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies
https://goo.gl/LFwNM1
این عکس مربوط به این پست است:
«چشم در چشم کیهان»
—------------------------------------------—
https://telegram.me/onestar_in_sevenskies/1842
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:
telegram: @onestar_in_sevenskies