توییتر فارسی
584K subscribers
86.4K photos
33.5K videos
115 files
1.87K links
🔴ادمین‌های کانال هیچ فعالیتی در توییتر ندارند🔴

این کانال وابسته به هیچ گروه، دسته و حزب سیاسی نیست

تعرفه تبلیغات و کمپین های توییتری: @Ads_opt
انتقادات و پیشنهادات: @OPT_user
توییتر: twitter.com/OPT_user
اینستاگرام:instagram.com/optchannel
Download Telegram
پیرمرد همه‌ی پسرهاش بالای چهل سال بودند ولی همچنان دست از کنترلشان بر نمی‌داشت؛ گاه با القای حس گناه، گاه شرم و نشد تحقیر.
پرسیدم پدرجان چرا انقدر بچه‌هات را تحقیر و سرزنش می‌کنی؟
-گفت دکترجان، بالاخره من چوپونشونم، باید به راه بیارمشون

》دکتر روح الله صدیق《

@OfficialPersianTwitter
همکارم هی میاد می‌پرسه امشب فلان بازیکن رئال بازی می‌کنه؟
بنظرت رئال هجومی شروع می‌کنه؟
انگار مثلاً کارلو آنجلوتی دیشب شام خونه ما بوده :)

》ایـن بـازیـکـن《

@OfficialPersianTwitter
توییتر فارسی
احضار دو بازیکن استقلال به کمیته های اخلاق و انضباطی سیدحسین حسینی و محمدحسین مرادمند دو بازیکن استقلال به دلیل اتفاقات رخ داده در پایان مسابقه با آلومینیوم اراک در هفته بیست و سوم لیگ برتر به کمیته های اخلاق و انضباطی احضار می‌شوند. 》OPT《 @OfficialPersianTwitter
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، احکام خود درخصوص دیدار استقلال و آلومینیوم اراک را صادر کرد

🔵باشگاه استقلال:
تخلف: استفاده از الفاظ توهین آمیز و پرتاب اشیا از سوی تماشاگران منتسب
مستند: ماده 86
تنبیهات: 100 میلیون تومان جریمه نقدی (قابل تجدیدنظر)

🔵 سید حسین حسینی
تخلف: نقص اصول کلی رفتار و بدرفتاری نسبت به مقام رسمی مسابقه
مستند: مواد 51 و 55
تنبیهات: یک جلسه محرومیت که به مدت 6 ماه تعلیق می شود + 300 میلیون تومان جریمه نقدی(قابل تجدیدنظر)

🔵 محمد حسین مرادمند
تخلف: بدرفتاری نسبت به مقام رسمی مسابقه
مستند: ماده 55
تنبیهات: 100 میلیون تومان جریمه نقدی (قابل تجدیدنظر)

》OPT《

@OfficialPersianTwitter
امروز با همکار خانمم که پولداره حرف میزدم، گفتم: هم از یکنواختیِ زندگیم خسته شدم و هم از تغییر میترسم. گفت: برو تئاتر ببین بهترین تفریحه.
تفریح مقوله‌ی پیچیده‌ایه که به فرهنگ بستگی داره. یه دوست داشتم به اسم آرش. بچه پایین بود و تفریحش انگول کردن مردم تو نمایشگاه کتاب تهران بود.

》پشه خسته《

@OfficialPersianTwitter
توییتر فارسی
حموم رفتن واسه من مثل بنزین زدن تو شرایط اضطراریه. حالا یه دوش بگیریم تو پناهگاه تمیز باشیم *حشمت کرایست* @OfficialPersianTwitter
هواشناسی هشدار قرمز صادر کرده
و به این معنیه که در مسیر رودخانه‌ها نروید
باز نرید بنزین بزنیدا 😂

》میم《

@OfficialPersianTwitter
فکر کردم پلن شماله

》Dau of Hogw《

@OfficialPersianTwitter
یکی از اقواممون فوت شده با تجربه بیش از ۵۰ سال تریاک کشیدن، امروز دخترش سر قبرش میگفت بابا خونه هنوز بوی تو رو میده.
همه داشتن قبرارو گاز میزدن:))))))))))

》منطقه ۵۱《

@OfficialPersianTwitter
یه مگس از تهران اومد تو ماشین، با خودم آوردمش مطب.
طفلی زن و بچه ش تا آخر عمر چشم به راه یه لقمه گه میمونن 😂😂

》دکتر فالانجی《

@OfficialPersianTwitter
حالا میخوای به احترام مادرت، مادر طبیعت رو بفنا نده.

》امیری که لاشی نیست《

@OfficialPersianTwitter
وقتی دانشجو بودم یه مسیریو با اتوبوس می‌رفتم
یه بار وقتی اومدم پولشو بدم فهمیدم کیف پولمو جا گذاشتم، راننده اتوبوس سعی داشت بهم پول بده که اون روز که دانشگاهم پول داشته باشم
اتوبوس وایساده بود و هی بوق می‌زد که دخترم بیا پول بهت بدم واسه امروزت🥲
خدا خیرت بده مرد🤍🌻

》Primavera《

@OfficialPersianTwitter
اومدم خونه با مهمونا از راه دور سلام علیک کردم که مثلا بو سیگارو نفهمن رفتم تو دسشویی دست و صورتمو بشورم دیدم یه سیگار پشت گوشمه🚶‍♂️

》نجارباشی《

@OfficialPersianTwitter
رفیق خوب اینجوریه عزیزان

》راسل《

@OfficialPersianTwitter
دانش‌آموز ۱۸ ساله‌ای داشتم که دوست‌دختر ۲۶ ساله داشت. رفیقاش می‌گفتن استاد، شوگر ریییچ زده! اینم سرشو با غرور بالا می‌گرفت. بعد از این براش توضیح دادم که اون داره ازت استفاده می‌کنه و تو خودت رو هدر میدی واقعا منقلب شد و گفت میرم کات می‌کنم. منم گفتم آفرین، حالا شمارشو بده من.

》ایمانوئل《

@OfficialPersianTwitter
تو خوابگاه دختره اومد اتاقمون راجع به یه دختر دیگه‌ای بد گفت
از در اتاق ما رفت بیرون یارو رو تو راهرو دید
داد زد
سلاممممممم عشقممممممممممممممممم :)))))))))

》Newsha《

@OfficialPersianTwitter
تصمیم گرفتم تو هزینه‌هام صرفه‌جویی کنم و برای همین خودم تو خونه جلوی موهامو چتری زدم. قشنگ شده؟

》مامان پل‌ها《

@OfficialPersianTwitter
تازه که استخدام شدم حتی به اندازه کرایه تاکسیم پول نداشتم.
شلوارم زانو انداخته بود،پیراهنم مندرس شده بود و پول نداشتم لباس بخرم،بدتر از همه اینکه گفته بودند سه ماه اول ازمایشیه و حقوق بهت نمیدیم.
یه سری اتفاقات افتاد و تنخواه اداره رو موقتی سپردن به من، دقیقا توی اوج نیاز مالیم
یادمه حسابم پر‌ پول اداره بود ولی گاهی از بی پولی مسیر۱۵کیلومتری اداره تا خونه رو پیاده برمیگشتم.
تقریبا هر روز پول نهار نداشتم و توی اوج گشنگی غذاخوردن همکارام رو میدیدم، بابت لباسهای مندرسم هر روز خجالت زده بودم و نگاه‌های سنگین رو حس میکردم ولی بازم دست به پول اداره نزدم.
راستشو بخوای منتظر معجزه نبودم، اتفاق خاصی هم برام نیفتاد، نه معجزه‌ای شد نه پاداش خاصی گرفتم، ولی حقیقتا به اون روزها که نگاه میکنم از خودم راضیم.
به نظرم بزرگترین اتفاق زندگی هر آدم همین می‌تونه باشه، اینکه وقتی به پشت سرش نگاه کنه احساس حسرت و پشیمونی نداشته باشه.

》کاتسوموتو《

@OfficialPersianTwitter
یادش بخیر یه معلم داشتیم همیشه میگفت اگه درس رو نفهمیدین بهم بگین من صد بارم شده براتون توضیح میدم کارم همینه،
یبار گفتم متوجه نشدم گفت به جهنم

》خلافکار《

@OfficialPersianTwitter
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمتهایی از کارتون تام و جری که فکر میکردیم ساختگی باشه، در حالی که واقعی بود همش...

》شاغلام《

@OfficialPersianTwitter
یه خانم ۸۰ساله با شکایت کاهش شنوایی و صدای گوش اومده بودن، بعد از بررسی گفتم، مادرجان علت شکایت شما پیرگوشیه، سرشو به نشونه قهر برگردوند و گفت :قلبمم چند وقت پیش انژیو کردم گفتن خوبه، ماشالا چه اقای دکتریم بود ماشالا ماشالا..چند دقیقه بعدشم گفت: باز اگه نمیگی پیری زانومم درد میکنه😒
من چکاره بیدم😂

》Dr of neurons《

@OfficialPersianTwitter