#سعید_اسلامی_بیدگلی در مصاحبه با #فرارو: «معترضان کارد به استخوان رسیده امیدی ندارند»
سعید اسلامی بیدگلی کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتگو با فرارو نکات جالبی را بیان کرد. اسلامی بیدگلی در تحلیل چرایی بروز یکباره این اعتراضات میگوید: معترضانی که اینروزها آنها را چنین خشمگین میبینیم، افرادی هستند که کارد به استخوانشان رسیده و هیچ چشمانداز امیدبخش یا مثبتی را پیش روی خود نمیبینند. وضعیت زندگی و معیشت این افراد با چالشهای بسیاری مواجه است و درآمد پایین اغلب آنها کفاف امور روزمرهشان را هم نمیدهد. آنها امیدی هم به رشد اقتصادی و افزایش اشتغال و رشد درآمد ندارند از این رو تصویری مثبت از آینده خود ندارد و این بخش به نظر ریشه اصلی اتفاقات اخیر است که حاصل اشتباهات ما در حوزه سیاستگذاری اقتصادی در طول ۴ دهه اخیر است.
وی در ادامه گفت: با اندک بررسی در مطالعات اجتماعی و تحلیل رفتار این مردم میتوان بهسادگی فهمید که تمام امیدها برای بهبود اوضاع به باد رفته و بهشکل مداوم کمرنگ و کمرنگتر شده است. در تمام این سالها برخلاف اعلام مسئولان، دولت و حکومت بهشکل مداوم فاسدتر، بزرگتر، غیرشفافتر و عموما پرهزینهتر شده و اتخاذ همین رویه معیشت مردم را در تنگنای شدیدی قرار داده است. از آنجا که طبق برآوردهای اقتصادی، وجود امید به زندگی میتواند به افزایش سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی آحاد جامعه بیانجامد، در تحلیل وضعیت فعلی به ناامیدی جامعه سهم بسیاری داد. در عین حال موضوع بغرنجتر، خیل عظیمی از ابرچالشها هستند که در چند وقت اخیر بارها از سوی اقتصاددانان نسبت به تبعات بروز آنها هشدار داده شده، اما فعلاً سر باز نکردهاند. مثلاً ما هنوز شاهد فروپاشی نظام بانکی کشور یا فروپاشی نظام تأمین اجتماعی که پیشبینی شدهاند نیستیم گرچه دولت هم منفعل است و کار خاصی برای مدیریت شرایط یا بهبود اوضاع انجام نمیدهد.
اسلامی بیدگلی گفت: این دو اتفاق که میتوانند جامعه را آبستن حوادث خطرناکی نمایند متأسفانه از سوی تمام ده دولت گذشته با بیتوجهی مواجه شده و بهدلیل استفاده از سیاستهای پوپولیستی، حتی وضعیت بغرنجتری به خود گرفتهاند. دولتها در ایران متأسفانه آنقدر در مقابل اصلاحات واقعی مقاومت کردهاند که کار بیخ پیدا کرده و به یک باره مجبور به اجرای کل اصلاحات در زمان کوتاه شدهاند که نتیجه چندانی هم در بر نداشته است. متأسفانه در این رویه غلط، چرخ بزرگ اقتصاد هم از روی مردم رد میشود و در اثر این رفتارها فشار بالایی را به جامعه وارد میآورد. مثال ساده این قضیه در بحث افزایش قیمت دلار است که سالها از سوی مدیران روی قیمت ۱۰۰۰ تومان آنقدر اصرار شد و اصرار شد تا اینکه به یکباره قیمت ترکید و نرخ دلار ۳ برابر گشت و دامنه وسیعی از فشارها و مشکلات را به اقتصاد و مردم تحمیل کرد.
وی گفت: در عین حال اجرای تدریجی اصلاحات بهخوبی فواید تغییرات در اقتصاد را عاید مردم خواهد کرد و با کمترین هزینه آنها را به آینده خوشبینتر میکند افسوس که در فقره اصلاح قیمت حاملهای انرژی دولت این رویه را در پیش نگرفت و سیاست همیشگی اصرار را به کار گرفت. اگر دولت این کار را در طول ۴ سال اخیر انجام میداد با درآمد حاصل از آن میتوانست بخشی از مشکلات خود و جامعه را رفع و رجوع کند و در عین حال سرمایه اجتماعی لازم برای تغییرات را به دست میآورد چرا که مردم این تغییر مداوم و شفاف را در برنامه کاری خود قرار داده و بر مبنای آن به طراحی مدل مصرف خود اقدام میکنند. متأسفانه کلیتی که بر اقتصاد ایران حاکم است به ما میگوید که جامعه در آستانه تحمل خود قرار داشته و دیگر توانی برای ادامه مسیر ندارد.
اسلامی بیدگلی گفت: البته برای برون رفت از این شرایط حتماً نیاز به اصلاحات واقعی و عمیق داریم. اصلاحات هم هزینههایی دارد و اینکه فکر کنیم بدون هیچ هزینهای میتوان کشور ایران را تبدیل به نروژ و سوئیس کرد خیال باطلی است که چندان نسبتی با واقعیت ندارد. لازم است دولت در مسیر اصلاحات به مردم آسیبهای پیش رو را بگوید و تصویری شفاف از آنچه در انتظار جامعه است را بیان کند و البته با اتخاذ برخی سیاستهای اجتماعی، جلوی فشار بیشتر به جامعه را بگیرد.
http://fararu.com/fa/news/342744/کالبد-شکافی-اعتراضات-مردم
@nymkat
سعید اسلامی بیدگلی کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتگو با فرارو نکات جالبی را بیان کرد. اسلامی بیدگلی در تحلیل چرایی بروز یکباره این اعتراضات میگوید: معترضانی که اینروزها آنها را چنین خشمگین میبینیم، افرادی هستند که کارد به استخوانشان رسیده و هیچ چشمانداز امیدبخش یا مثبتی را پیش روی خود نمیبینند. وضعیت زندگی و معیشت این افراد با چالشهای بسیاری مواجه است و درآمد پایین اغلب آنها کفاف امور روزمرهشان را هم نمیدهد. آنها امیدی هم به رشد اقتصادی و افزایش اشتغال و رشد درآمد ندارند از این رو تصویری مثبت از آینده خود ندارد و این بخش به نظر ریشه اصلی اتفاقات اخیر است که حاصل اشتباهات ما در حوزه سیاستگذاری اقتصادی در طول ۴ دهه اخیر است.
وی در ادامه گفت: با اندک بررسی در مطالعات اجتماعی و تحلیل رفتار این مردم میتوان بهسادگی فهمید که تمام امیدها برای بهبود اوضاع به باد رفته و بهشکل مداوم کمرنگ و کمرنگتر شده است. در تمام این سالها برخلاف اعلام مسئولان، دولت و حکومت بهشکل مداوم فاسدتر، بزرگتر، غیرشفافتر و عموما پرهزینهتر شده و اتخاذ همین رویه معیشت مردم را در تنگنای شدیدی قرار داده است. از آنجا که طبق برآوردهای اقتصادی، وجود امید به زندگی میتواند به افزایش سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی آحاد جامعه بیانجامد، در تحلیل وضعیت فعلی به ناامیدی جامعه سهم بسیاری داد. در عین حال موضوع بغرنجتر، خیل عظیمی از ابرچالشها هستند که در چند وقت اخیر بارها از سوی اقتصاددانان نسبت به تبعات بروز آنها هشدار داده شده، اما فعلاً سر باز نکردهاند. مثلاً ما هنوز شاهد فروپاشی نظام بانکی کشور یا فروپاشی نظام تأمین اجتماعی که پیشبینی شدهاند نیستیم گرچه دولت هم منفعل است و کار خاصی برای مدیریت شرایط یا بهبود اوضاع انجام نمیدهد.
اسلامی بیدگلی گفت: این دو اتفاق که میتوانند جامعه را آبستن حوادث خطرناکی نمایند متأسفانه از سوی تمام ده دولت گذشته با بیتوجهی مواجه شده و بهدلیل استفاده از سیاستهای پوپولیستی، حتی وضعیت بغرنجتری به خود گرفتهاند. دولتها در ایران متأسفانه آنقدر در مقابل اصلاحات واقعی مقاومت کردهاند که کار بیخ پیدا کرده و به یک باره مجبور به اجرای کل اصلاحات در زمان کوتاه شدهاند که نتیجه چندانی هم در بر نداشته است. متأسفانه در این رویه غلط، چرخ بزرگ اقتصاد هم از روی مردم رد میشود و در اثر این رفتارها فشار بالایی را به جامعه وارد میآورد. مثال ساده این قضیه در بحث افزایش قیمت دلار است که سالها از سوی مدیران روی قیمت ۱۰۰۰ تومان آنقدر اصرار شد و اصرار شد تا اینکه به یکباره قیمت ترکید و نرخ دلار ۳ برابر گشت و دامنه وسیعی از فشارها و مشکلات را به اقتصاد و مردم تحمیل کرد.
وی گفت: در عین حال اجرای تدریجی اصلاحات بهخوبی فواید تغییرات در اقتصاد را عاید مردم خواهد کرد و با کمترین هزینه آنها را به آینده خوشبینتر میکند افسوس که در فقره اصلاح قیمت حاملهای انرژی دولت این رویه را در پیش نگرفت و سیاست همیشگی اصرار را به کار گرفت. اگر دولت این کار را در طول ۴ سال اخیر انجام میداد با درآمد حاصل از آن میتوانست بخشی از مشکلات خود و جامعه را رفع و رجوع کند و در عین حال سرمایه اجتماعی لازم برای تغییرات را به دست میآورد چرا که مردم این تغییر مداوم و شفاف را در برنامه کاری خود قرار داده و بر مبنای آن به طراحی مدل مصرف خود اقدام میکنند. متأسفانه کلیتی که بر اقتصاد ایران حاکم است به ما میگوید که جامعه در آستانه تحمل خود قرار داشته و دیگر توانی برای ادامه مسیر ندارد.
اسلامی بیدگلی گفت: البته برای برون رفت از این شرایط حتماً نیاز به اصلاحات واقعی و عمیق داریم. اصلاحات هم هزینههایی دارد و اینکه فکر کنیم بدون هیچ هزینهای میتوان کشور ایران را تبدیل به نروژ و سوئیس کرد خیال باطلی است که چندان نسبتی با واقعیت ندارد. لازم است دولت در مسیر اصلاحات به مردم آسیبهای پیش رو را بگوید و تصویری شفاف از آنچه در انتظار جامعه است را بیان کند و البته با اتخاذ برخی سیاستهای اجتماعی، جلوی فشار بیشتر به جامعه را بگیرد.
http://fararu.com/fa/news/342744/کالبد-شکافی-اعتراضات-مردم
@nymkat
#سعید_اسلامی_بیدگلی در مصاحبه #فرارو:
با اندک بررسی در مطالعات اجتماعی و تحلیل رفتار این مردم میتوان بهسادگی فهیمد که تمام امیدها برای بهبود اوضاع به باد رفته و بهشکل مداوم کمرنگ و کمرنگتر شده است. در تمام این سالها برخلاف اعلام مسئولان، دولت و حکومت به شکل مداوم فاسدتر، بزرگتر، غیرشفافتر و عموما پرهزینهتر شده و اتخاذ همین رویه معیشت مردم را در تنگنای شدیدی قرار داده است. از آنجا که طبق برآوردهای اقتصادی، وجود امید به زندگی میتواند به افزایش سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی آحاد جامعه بیانجامد، در تحلیل وضعیت فعلی باید به ناامیدی جامعه سهم بسیاری داد.
در عین حال موضوع بغرنجتر خیل عظیمی از ابرچالشها هستند که در چند وقت اخیر بارها از سوی اقتصاددانان نسبت به تبعات بروز آنها هشدار داده شده، اما فعلا سر باز نکردهاند. مثلا ما هنوز شاهد فروپاشی نظام بانکی کشور یا فروپاشی نظام تامین اجتماعی که پیشبینی شدهاند نیستیم، گرچه دولت هم منفعل است و کار خاصی برای مدیریت شرایط یا بهبود اوضاع انجام نمیدهد.
این دو اتفاق که میتوانند جامعه را آبستن حوادث خطرناکی نمایند متاسفانه از سوی تمام ده دولت گذشته با بیتوجهی مواجه شده و به دلیل استفاده از سیاستهای پوپولیستی، حتی وضعیت بغرنجتری به خود گرفتهاند.
#نیمکت، کانال تلگرامی #سعید_اسلامی_بیدگلی
http://T.me/nymkat
با اندک بررسی در مطالعات اجتماعی و تحلیل رفتار این مردم میتوان بهسادگی فهیمد که تمام امیدها برای بهبود اوضاع به باد رفته و بهشکل مداوم کمرنگ و کمرنگتر شده است. در تمام این سالها برخلاف اعلام مسئولان، دولت و حکومت به شکل مداوم فاسدتر، بزرگتر، غیرشفافتر و عموما پرهزینهتر شده و اتخاذ همین رویه معیشت مردم را در تنگنای شدیدی قرار داده است. از آنجا که طبق برآوردهای اقتصادی، وجود امید به زندگی میتواند به افزایش سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی آحاد جامعه بیانجامد، در تحلیل وضعیت فعلی باید به ناامیدی جامعه سهم بسیاری داد.
در عین حال موضوع بغرنجتر خیل عظیمی از ابرچالشها هستند که در چند وقت اخیر بارها از سوی اقتصاددانان نسبت به تبعات بروز آنها هشدار داده شده، اما فعلا سر باز نکردهاند. مثلا ما هنوز شاهد فروپاشی نظام بانکی کشور یا فروپاشی نظام تامین اجتماعی که پیشبینی شدهاند نیستیم، گرچه دولت هم منفعل است و کار خاصی برای مدیریت شرایط یا بهبود اوضاع انجام نمیدهد.
این دو اتفاق که میتوانند جامعه را آبستن حوادث خطرناکی نمایند متاسفانه از سوی تمام ده دولت گذشته با بیتوجهی مواجه شده و به دلیل استفاده از سیاستهای پوپولیستی، حتی وضعیت بغرنجتری به خود گرفتهاند.
#نیمکت، کانال تلگرامی #سعید_اسلامی_بیدگلی
http://T.me/nymkat
Telegram
اسلامی بیدگلی
نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
#فرارو دو دیدگاه دولتیها درباره بحران ارزی را در گفت و گو با #سعید_اسلامی_بیدگلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی بررسی میکند. او میگوید: میشود موضوع را از یک منظر کاملا سیاسی دانست. این منظر سیاسی، اما فقط مساله امروز نیست، بلکه در چند دهه گذشته نیز وجود داشته و جایگاه ایران را در فضای بینالملل بسیار تضعیف کرده است. علیرغم همه ادعاهایی که دوستان ما در مجموعه حاکمیت دارند، ایران در نظام بینالمللی جایگاه مناسبی ندارد. فشارهای بینالمللی که در سالهای گذشته وارد شده، با نقشه ارزی ایران کاری کرده است که ممکن است با یک چالش و تنش جدی کاملا به هم بریزد.
اما نباید تنشهای ارزی را به صورت کامل به مسائل سیاسی تقلیل دهیم و گرنه صورت مساله را درست نخواندهایم و احتمالا راه حل درستی هم پیدا نخواهیم کرد.
پیمانسپاری ارزی و مسائلی از این دست قطعا راهکار ارزی ایران در بلندمدت نیست. اینها در بلندمدت به توسعه فساد منجر میشود. راهکار ارزی آن است که ایران به نظام اقتصادی بینالملل بازگردد و بتواند نقشه ارزی خود را درست کند، با کشورهای متعدد رابطه داشته باشد و تنشهای بینالمللی خود را کاهش دهد.
اقتصاد ایران دچار مشکلات بسیار ساختاری است. این مشکلات ساختاری در مواقع خاص به تنشهای ارزی ایران کمک میکند. از جمله معضلات مساله ترازنامه بانکها، مساله عدمتنظیم یا بازتنظیم ارز در طی سالهای مختلف است. دولتهای متفاوت قیمت ارز را نگه میداشتند. زمانی که فشار زیاد میشود ممکن است نرخ ارز اقتصاد کشور را دچار تنش کند. مساله رشد بیرویه نقدینگی یکی دیگر از این معضلات ساختاری است که بخش بزرگی از آن بهصورت داراییهای سمی در ترازنامههای بانکها نشان داده شده است. دولت هم اساسا طی چند سال گذشته، شجاعت تصمیمگیری برای مساله نقدینگی را نداشته است. مساله ورود نهادهای حاکمیتی به اقتصاد کشور و بهویژه در بخشهای صادراتی و وارداتی نیز یکی دیگر از مشکلات اقتصادی کشور است، که اساسا سیاستگذاری در حوزه ارزی را از مساله عقلانیت اقتصادی به یک مساله تعادل اقتصاد سیاسی تبدیل کرده و حتما فشارهایی بسیار جدی به اقتصاد ایران تحمیل میکند. به این ترتیب مساله پیچیده شده است.
نظامهای قدرتمندی هم در اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته از این قیمتگذاری نامناسب ارزی منفعت بردهاند و اساسا در سوی اقتصاد داخلی مقاومت میکنند.
اسلامی بیدگلی ادامه میدهد: باید به روند چندین ساله اخیر نگاهی انداخت. در شبکههای مجازی متعلق به اصولگرایان میدیدم آنها ضعف دولت را مطرح میکنند. بیتردید ضعف دولت هم در تنش ارزی اخیر تاثیرگذار بوده است. اما آیا در دولت قبلی، که دولتی اصولگرا بود، کشور تنش ارزی نداشت؟ بخشی از تنش ارزی مربوط به سیاستهای کلی ما در حوزه نظام بینالملل است. مادامی که شما تحت تحریم کشورهای قدرتمند اقتصادی قرار گرفته، مادامی که شما سهم بسیار اندکی از اقتصاد جهانی داشته باشید و این سهم بسیار اندک در ارتباط با یکی دو کشور خاص باشد، با هر تغییری در ساختار اقتصادی آن کشورها، بازارهای پولی و مالی ما نیز تحت تنش قرار میگیرد.
متن کامل مصاحبه:
http://fararu.com/fa/news/357625/اختلاف-در-تحلیل-اقتصادی-دولتیها
#نیمکت، نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
@nymkat
اما نباید تنشهای ارزی را به صورت کامل به مسائل سیاسی تقلیل دهیم و گرنه صورت مساله را درست نخواندهایم و احتمالا راه حل درستی هم پیدا نخواهیم کرد.
پیمانسپاری ارزی و مسائلی از این دست قطعا راهکار ارزی ایران در بلندمدت نیست. اینها در بلندمدت به توسعه فساد منجر میشود. راهکار ارزی آن است که ایران به نظام اقتصادی بینالملل بازگردد و بتواند نقشه ارزی خود را درست کند، با کشورهای متعدد رابطه داشته باشد و تنشهای بینالمللی خود را کاهش دهد.
اقتصاد ایران دچار مشکلات بسیار ساختاری است. این مشکلات ساختاری در مواقع خاص به تنشهای ارزی ایران کمک میکند. از جمله معضلات مساله ترازنامه بانکها، مساله عدمتنظیم یا بازتنظیم ارز در طی سالهای مختلف است. دولتهای متفاوت قیمت ارز را نگه میداشتند. زمانی که فشار زیاد میشود ممکن است نرخ ارز اقتصاد کشور را دچار تنش کند. مساله رشد بیرویه نقدینگی یکی دیگر از این معضلات ساختاری است که بخش بزرگی از آن بهصورت داراییهای سمی در ترازنامههای بانکها نشان داده شده است. دولت هم اساسا طی چند سال گذشته، شجاعت تصمیمگیری برای مساله نقدینگی را نداشته است. مساله ورود نهادهای حاکمیتی به اقتصاد کشور و بهویژه در بخشهای صادراتی و وارداتی نیز یکی دیگر از مشکلات اقتصادی کشور است، که اساسا سیاستگذاری در حوزه ارزی را از مساله عقلانیت اقتصادی به یک مساله تعادل اقتصاد سیاسی تبدیل کرده و حتما فشارهایی بسیار جدی به اقتصاد ایران تحمیل میکند. به این ترتیب مساله پیچیده شده است.
نظامهای قدرتمندی هم در اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته از این قیمتگذاری نامناسب ارزی منفعت بردهاند و اساسا در سوی اقتصاد داخلی مقاومت میکنند.
اسلامی بیدگلی ادامه میدهد: باید به روند چندین ساله اخیر نگاهی انداخت. در شبکههای مجازی متعلق به اصولگرایان میدیدم آنها ضعف دولت را مطرح میکنند. بیتردید ضعف دولت هم در تنش ارزی اخیر تاثیرگذار بوده است. اما آیا در دولت قبلی، که دولتی اصولگرا بود، کشور تنش ارزی نداشت؟ بخشی از تنش ارزی مربوط به سیاستهای کلی ما در حوزه نظام بینالملل است. مادامی که شما تحت تحریم کشورهای قدرتمند اقتصادی قرار گرفته، مادامی که شما سهم بسیار اندکی از اقتصاد جهانی داشته باشید و این سهم بسیار اندک در ارتباط با یکی دو کشور خاص باشد، با هر تغییری در ساختار اقتصادی آن کشورها، بازارهای پولی و مالی ما نیز تحت تنش قرار میگیرد.
متن کامل مصاحبه:
http://fararu.com/fa/news/357625/اختلاف-در-تحلیل-اقتصادی-دولتیها
#نیمکت، نکات کوتاه اقتصادی، مالی و ...
@nymkat
Fararu | فرارو
اختلاف در تحلیل اقتصادی دولتیها
عباس آخوندی یادداشتی در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است و در آن سعی میکند پشت پرده بحران دلار را به تصویر بکشد. روایت او، روایتی کاملا اقتصادی است که نگاه افرادی مثل حسام الدین آشنا را نفی میکند و نشان دهنده اختلاف اعضای دولت در تحلیل های آنهاست.
دکتر #سعید_اسلامی_بیدگلی، استاد دانشگاه و دبیرکل #کانون_نهادهای_سرمایهگذاری_ایران در مصاحبه با #فرارو از مشکلات حجم عظیم نقدینگی و راهکارهای برخی از مشکلات اقتصادی ایران گفته است:
- نرخ کنونی بهره در کشور، به این معناست که هر بدهی هر ۴ و نیم تا ۵ سال دو برابر میشود.
- هماکنون دو پدیده مشاهده میشود؛ اول حجم نقدینگی است که به ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و پدیده دوم هم اینکه، چون بانکها یعنی شبکه پولی کشور امکان سرمایه گذاری با نرخهای بالای بهرهای که سپرده میگرفتند را نداشتند، عملا با حجم بزرگ دارایی منفی یا سمی مواجه شدهاند.
- اکنون همه نگران آزاد شدن این نقدینگی هستند. موضوع دیگر هم آن است که اساسا شبکه بانکی کارآیی خود را بهعنوان بانک از دست داده است و امکان فراهم کردن تسهیلات و جریان نقدی برای بخش واقعی اقتصاد را ندارد. این دو اثر بهصورت همزمان دیده میشوند.
- وضعیت بینالمللی ایران هم، چه در نظام بینالمللی مربوط به برجام و چه در موضوعات دیگر مثل سوریه و عراق، با بنبست روبهرو شده است و به این ترتیب، با مشکل جدی ریسکهای بینالمللی، افزایش دلار، کمبود ارزهای مختلف و اشکال در انتقالات ارزی مواجه هستیم. اینطور نیست که گفته میشود فقط برجام با شکست روبهرو شده است. سیاست ما در بقیه موارد هم هزینههای زیادی داشته است.
- همزمانی دو بحران نقدینگی در شبکه بانکی و بحران مسائل ارزی و بینالمللی حل چالش را بسیار پیچیدهتر میکند.
- افزایش عرضه سهامهای دولتی و حاکمیتی در بازار سرمایه، افزایش پذیرشها در بازار سرمایه و همچنین افزایش شرکتهای موجود در بازار سرمایه احتمالا میتواند بخشی از نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق دهد... اینگونه میتوان فشار ورود نقدینگی به طبقات مختلف دارایی را گرفت.
- دولت باید بتواند در زمان مناسب و بهدرستی اوراق بدهی و سهام منتشر کند و کنترل نرخ بهره را از طریق عملیات بازار باز بر عهده بگیرد و نه از طریق دستور.
- اگر دولت این نگرانی را داشته باشد که ممکن است حجم نقدینگی از شبکه بانکی خارج شود و به طبقات دارایی برود و به این بهانه دوباره بخواهد نرخهای بهره را دستکاری کند بازارهای مالی آسیب میبینند.
- رقم کنونی نقدینگی حتی بازار مسکن را هم به هم میریزد.
- سازوکارهای شبکه پولی کشور حتما باید اصلاح شود. شبکه بانکی با ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارایی اساسا کارکردهای خود را از دست داده است. همچنین فارغ از شعارهایی که داده میشود روابط بینالمللی باید اصلاح شود. اگر ارز وارد نشود و شرکتهای ما نتوانند با نظام بینالمللی کار کنند، ما دوباره پس از چند ماه با مشکلات کنونی رو به رو خواهیم بود. در واقع شما بدون اصلاح روابط بینالمللی با دست زدن به انواع مختلف راهکارها مشکل را به تعویق میاندازید. باید توجه کنیم که حجم بزرگ اقتصاد ایران فقط در داخل مرزهای گربه شکل کشور اداره نمیشود. ما به تعاملات بسیار جدی با اقتصاد جهانی، ورود ارز، سرمایه گذاری خارجی، تکنولوژی جدید و فروش کالاهایی که مخاطب داشته باشد هم نیاز داریم.
منبع:
https://fararu.com/fa/news/364415/با-۱۵۰۰-هزار-میلیارد-تومان-نقدینگی-چه-باید-کرد
@nymkat
- نرخ کنونی بهره در کشور، به این معناست که هر بدهی هر ۴ و نیم تا ۵ سال دو برابر میشود.
- هماکنون دو پدیده مشاهده میشود؛ اول حجم نقدینگی است که به ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و پدیده دوم هم اینکه، چون بانکها یعنی شبکه پولی کشور امکان سرمایه گذاری با نرخهای بالای بهرهای که سپرده میگرفتند را نداشتند، عملا با حجم بزرگ دارایی منفی یا سمی مواجه شدهاند.
- اکنون همه نگران آزاد شدن این نقدینگی هستند. موضوع دیگر هم آن است که اساسا شبکه بانکی کارآیی خود را بهعنوان بانک از دست داده است و امکان فراهم کردن تسهیلات و جریان نقدی برای بخش واقعی اقتصاد را ندارد. این دو اثر بهصورت همزمان دیده میشوند.
- وضعیت بینالمللی ایران هم، چه در نظام بینالمللی مربوط به برجام و چه در موضوعات دیگر مثل سوریه و عراق، با بنبست روبهرو شده است و به این ترتیب، با مشکل جدی ریسکهای بینالمللی، افزایش دلار، کمبود ارزهای مختلف و اشکال در انتقالات ارزی مواجه هستیم. اینطور نیست که گفته میشود فقط برجام با شکست روبهرو شده است. سیاست ما در بقیه موارد هم هزینههای زیادی داشته است.
- همزمانی دو بحران نقدینگی در شبکه بانکی و بحران مسائل ارزی و بینالمللی حل چالش را بسیار پیچیدهتر میکند.
- افزایش عرضه سهامهای دولتی و حاکمیتی در بازار سرمایه، افزایش پذیرشها در بازار سرمایه و همچنین افزایش شرکتهای موجود در بازار سرمایه احتمالا میتواند بخشی از نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق دهد... اینگونه میتوان فشار ورود نقدینگی به طبقات مختلف دارایی را گرفت.
- دولت باید بتواند در زمان مناسب و بهدرستی اوراق بدهی و سهام منتشر کند و کنترل نرخ بهره را از طریق عملیات بازار باز بر عهده بگیرد و نه از طریق دستور.
- اگر دولت این نگرانی را داشته باشد که ممکن است حجم نقدینگی از شبکه بانکی خارج شود و به طبقات دارایی برود و به این بهانه دوباره بخواهد نرخهای بهره را دستکاری کند بازارهای مالی آسیب میبینند.
- رقم کنونی نقدینگی حتی بازار مسکن را هم به هم میریزد.
- سازوکارهای شبکه پولی کشور حتما باید اصلاح شود. شبکه بانکی با ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارایی اساسا کارکردهای خود را از دست داده است. همچنین فارغ از شعارهایی که داده میشود روابط بینالمللی باید اصلاح شود. اگر ارز وارد نشود و شرکتهای ما نتوانند با نظام بینالمللی کار کنند، ما دوباره پس از چند ماه با مشکلات کنونی رو به رو خواهیم بود. در واقع شما بدون اصلاح روابط بینالمللی با دست زدن به انواع مختلف راهکارها مشکل را به تعویق میاندازید. باید توجه کنیم که حجم بزرگ اقتصاد ایران فقط در داخل مرزهای گربه شکل کشور اداره نمیشود. ما به تعاملات بسیار جدی با اقتصاد جهانی، ورود ارز، سرمایه گذاری خارجی، تکنولوژی جدید و فروش کالاهایی که مخاطب داشته باشد هم نیاز داریم.
منبع:
https://fararu.com/fa/news/364415/با-۱۵۰۰-هزار-میلیارد-تومان-نقدینگی-چه-باید-کرد
@nymkat
«دهها هزار میلیارد تومانی که با اشتباه دولت به جیب پسرخالهها و پسرعموها رفت»
#سعید_اسلامی_بیدگلی در مصاحبه با #فرارو:
- سیاستگذاریهای فعلی بر اساس منافع اقتصادی اتخاذ نشده و بیشتر جنبه حداکثرسازی رانت دارد.
- دو دلیل اصلی برای حرکت رفت و برگشتی نرخ ارز وجود دارد: ابهامات بسته ارزی و عدماطمینان از عرضه فیزیکی ارز.
- بخش بزرگی از بحرانی که در اقتصاد ایران ایجاد شده، حاصل رانتها و فسادها است.
- به شخصه از ابتدا مخالف عرضه ارز دو گروهی بودم و بایستی از ابتدای سال دولت تمامی ارز خود را به قیمت آزادانه در بازار به فروش میرساند. با این کار هم بخش زیادی از نقدینگی کشور را به نفع کاهش تورم جذب میکرد و هم درآمد بیشتری برای خود خلق میکرد. ضمنا میشد برای دهکهای آسیب پذیر جامعه از طریق همین درآمد یک برنامه مناسب هم طراحی کرد.
- دولت اگر از ابتدای سال به حرف اقتصاددانان گوش میداد از قِبلِ پمپاژ 22 میلیارد دلار ارز در بازار آن هم به نرخ طبیعی و آزاد چیزی نزدیک به 88 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده بود که واقعا رقم بزرگی است. دولت در واقع با این رقم مناسب هم به سیاست پولی بهتری میتوانست دست بزند و در عین حال قادر بود از همین طریق به اقشار پایین جامعه کمک کند و حتی مستقیما میشداز طریق افزایش یارانه به این اقشار قدرت خرید بالاتری داد.
- اینکه دوستان تصور کنند راهکار کنترل نرخ تورم، کنترل نرخ ارز است یک تلقی کاملا اشتباه است. گذاشتن قیمت غیرواقعی روی ارز اساسا تاثیری در کنترل نرخ تورم نخواهد داشت و تنها رانتهای افراد نزدیک به دولت را افزایش میدهد و در نهایت هم دست دولت را برای هرگونه حرکت مثبت میبندد.
https://fararu.com/fa/news/370402/۸۸-هزار-میلیاردی-که-با-اشتباه-دولت-به-جیب-پسرخالهها-و-پسرعموهای-دولت-رفت
#نیمکت
@nymkat
#سعید_اسلامی_بیدگلی در مصاحبه با #فرارو:
- سیاستگذاریهای فعلی بر اساس منافع اقتصادی اتخاذ نشده و بیشتر جنبه حداکثرسازی رانت دارد.
- دو دلیل اصلی برای حرکت رفت و برگشتی نرخ ارز وجود دارد: ابهامات بسته ارزی و عدماطمینان از عرضه فیزیکی ارز.
- بخش بزرگی از بحرانی که در اقتصاد ایران ایجاد شده، حاصل رانتها و فسادها است.
- به شخصه از ابتدا مخالف عرضه ارز دو گروهی بودم و بایستی از ابتدای سال دولت تمامی ارز خود را به قیمت آزادانه در بازار به فروش میرساند. با این کار هم بخش زیادی از نقدینگی کشور را به نفع کاهش تورم جذب میکرد و هم درآمد بیشتری برای خود خلق میکرد. ضمنا میشد برای دهکهای آسیب پذیر جامعه از طریق همین درآمد یک برنامه مناسب هم طراحی کرد.
- دولت اگر از ابتدای سال به حرف اقتصاددانان گوش میداد از قِبلِ پمپاژ 22 میلیارد دلار ارز در بازار آن هم به نرخ طبیعی و آزاد چیزی نزدیک به 88 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده بود که واقعا رقم بزرگی است. دولت در واقع با این رقم مناسب هم به سیاست پولی بهتری میتوانست دست بزند و در عین حال قادر بود از همین طریق به اقشار پایین جامعه کمک کند و حتی مستقیما میشداز طریق افزایش یارانه به این اقشار قدرت خرید بالاتری داد.
- اینکه دوستان تصور کنند راهکار کنترل نرخ تورم، کنترل نرخ ارز است یک تلقی کاملا اشتباه است. گذاشتن قیمت غیرواقعی روی ارز اساسا تاثیری در کنترل نرخ تورم نخواهد داشت و تنها رانتهای افراد نزدیک به دولت را افزایش میدهد و در نهایت هم دست دولت را برای هرگونه حرکت مثبت میبندد.
https://fararu.com/fa/news/370402/۸۸-هزار-میلیاردی-که-با-اشتباه-دولت-به-جیب-پسرخالهها-و-پسرعموهای-دولت-رفت
#نیمکت
@nymkat
Fararu | فرارو
۸۸ هزار میلیاردی که با اشتباه دولت به جیب پسرخالهها و پسرعموهای دولت رفت!
«متاسفم که بگویم سیاستگذاریهای فعلی بر اساس منافع اقتصادی اتخاذ نشده و بیشتر جنبه حداکثرسازی رانت دارد. این رویه بایستی قطع شود و واقعیات اقتصادی جایگزین طرز تلقی اشتباه دولت شود. بدیهی است که در شرایط فعلی با توجه به افزایش قیمت ارز، نرخ تورم هم افزایش…