NOONBOOK :: نشر نون
3.42K subscribers
2.03K photos
44 videos
30 files
390 links
6728
.:

کانال رسمی نشرنون:. ارتباط با ادمین: @noonbook1
سفارش: @aknoonbook1
Download Telegram
همزمان با انتشار چاپ دوم رمان «فصل بارانی» |گراهام گرین - روایت معماری خسته از شهرت که دیگر معنایی در هنر و لذتی در زندگی نمی‌یابد.

#تخفیف_هفته
فقط تا ظهرشنبه
دریافت:
taaghche.ir/book/14171
@NOONBOOK
چاپ دوم رمان «فصل بارانی» منتشر شد.
فصل بارانی
گراهام گرین
#نشرنون
@noonbook
«یک کاسه گل سرخ»
رمان ایرانی
مرجان عالیشاهی
#نشرنون

📌میدان ولیعصر تهران

البته شهرداری تهران نام و لوگوی ناشر را حذف کرده است!
@noonbook
NOONBOOK :: نشر نون
چاپ دوم رمان «فصل بارانی» منتشر شد. فصل بارانی گراهام گرین #نشرنون @noonbook
حتی در شب هم هوا آن‌قدر مرطوب بود که رطوبت مثل قطره‌های ریز باران بر گونه‌ها می‌نشست. در طبقة زیرین قایق هنوز شمع‌هایی می‌سوختند و روی عرشه هم مشعلی این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت و به او نشان می‌داد که قایق کجا لنگر انداخته‌ است. به رودخانه پشت کرد و کوره‌راه ناهمواری را دید که از پشت کلاس‌ها شروع می‌شد و به‌طرفی می‌رفت که جغرافی‌دان‌ها آن‌را مرکز آفریقا می‌نامند. اندکی در روشنایی ماه و ستارگان بدون این‌که بداند چرا، در آن کوره‌راه پیش رفت. از روبرو صدای نوعی موسیقی می‌شنید. کوره‌راه او را به روستایی برد و خودش از سمت دیگر بیرون رفت. روستاییان هنوز بیدار بودند. شاید به این خاطر که ماه کامل بود.

🌧«فصل بارانی» | رمان خارجی | گراهام گرین | ترجمه یدالله آقاعباسی | نشرنون
@noonbook
چاپ دوم رمان «فصل بارانی» منتشر شد.
فصل بارانی
گراهام گرین
#نشرنون
@noonbook
نمایشگاه کتاب کرمان در غرفه‌ی «نشرنون»

#نمایشگاه_کتاب_کرمان
از 24 تا 29 آبان
9صبح تا 8 شب
#کرمان . نمایشگاه‌های بین‌المللی جنوبشرق-سالن خواجوی کرمانی-غرفه #نشرنون

@noonbook
NOONBOOK :: نشرنون:
غرفه‌ی «نشرنون»
در
#نمایشگاه_کتاب_کرمان
از 24 تا 29 آبان
9صبح تا 8 شب
#کرمان . نمایشگاه‌های بین‌المللی جنوبشرق-سالن خواجوی کرمانی-غرفه #نشرنون

@noonbook
کتابگردی ۲۷ آبان ۱۳۹۵
@noonbook
امروز هجده نوامبر مصادف با سالروز تولد مارگارت اتوود

مارگارت اتوود، نویسنده، شاعر و منتقد، متولد هجده نوامبر ۱۹۳۹ در کانادا است.

سرپناه کاغذی
داستان‌های مینیمال
ترجمه گلاره جمشیدی
#نشرنون
@noonbook
NOONBOOK :: نشر نون
امروز هجده نوامبر مصادف با سالروز تولد مارگارت اتوود مارگارت اتوود، نویسنده، شاعر و منتقد، متولد هجده نوامبر ۱۹۳۹ در کانادا است. سرپناه کاغذی داستان‌های مینیمال ترجمه گلاره جمشیدی #نشرنون @noonbook
امروز هجده نوامبر مصادف با سالروز تولد مارگارت اتوود

#مارگارت_اتوود، نویسنده، شاعر و منتقد، متولد هجده نوامبر ۱۹۳۹ در اوتاوای #کانادا، نامزد دریافت جایزه‌ی افتتاحی بین‌المللی من بوکر (۲۰۰۵) که #نویسنده را به سبب دستاوردهای برجسته‌ی داستانی مورد قدردانی قرار می‌دهد، بیش از سی‌وپنج اثر داستانی‌، شعری و مقاله‌ی انتقادی را که در سرتاسر جهان مورد تحسین واقع شده به قلم آورده است.
جوایز متعدد او شامل جایزه‌ی گاورنر جنرال برای سرگذشت ندیمه، جایزه‌ی گیلر و جایزه‌ی ایتالیایی پرمیو مونداله برای گریس دیگر است. او عضو انجمن سلطنتی کانادا، برنده‌ی نشان نروژی شایستگی ادبی و نشان هنر و ادب شوالیه‌ی فرانسوی و عضو خارجی افتخاری دپارتمان #ادبیات آکادمی هنر و علوم امریکاست.

از دیگر آثار او می‌توان به «سرپناه کاغذی» «آدمکش کور»، «پنلوپیاد»، «اوریکس و کریک»، «چشم گربه» اشاره کرد.
#سرپناه_کاغذی
داستان های #مینیمال
مترجم: گلاره جمشیدی
#نشرنون

متن: @neypub
@NOONBOOK
در طرح پاییزه کتاب، ‌کتاب‌های نشرنون را می‌توانید با تخفیف 20تا 25درصد از کتابفروشی‌های طرح تهیه نمایید
@NOONBOOK
(با من و کتابخانه ام همراه شوید )
@ketabeziba
NOONBOOK :: نشر نون
(با من و کتابخانه ام همراه شوید ) @ketabeziba
یک پاراگراف از رمان
«فرشته سکوت کرد» | هاینریش بل | چاپ چهارم | مترجم سعید فرهودی | نشر نون
::
رگینا خسته و کوفته برخاست، آب را روی اجاق گذاشت و هیزم را آتش زد و در حالی که آب گرم می‌شد به گنجینه‌ی خود نگاهی افکند. نیم‌بطری، نصف قرص نان، قدری مارمالاد، تکه‌ای کره نباتی، یک فنجان پر از قهوهٔ خشک که او بادقت در کاغذ روزنامه پیچیده بود، توتون و کاغذ سیگار و پول، یک دسته اسکناس کثیف در حدود هزارودویست مارک و یک اسکناس پنجاهی که هانس داده بود، این ثروت به نظرش نسبتا زیاد و تسلی بخش می‌آمد.
هاینریش بل
#نشرنون
@noonbook
@ketabeziba
چاپ چهارم رمان «فرشته سکوت کرد»
#هاینریش_بل
مترجم: سعید فرهودی
#نشرنون
نامزد کتاب سال 1394 در بخش ترجمه
@NOONBOOK
«نشرنون» در پانزدهمین نمایشگاه کتاب شیراز
نمایشگاه بین‌المللی شیراز |شهرک گلستان | سالن حافظ | غرفه #نشرنون
۴ تا ۹ آذرماه ۱۳۹۵
۱۰ صبح تا ۸ شب
@Noonbook
«راهی برای رهایی» -جدید
رمان خارجی
فرانسواموریاک
ترجمه: داود نوابی
#نشرنون
@NOONBOOK
NOONBOOK :: نشر نون
«راهی برای رهایی» -جدید رمان خارجی فرانسواموریاک ترجمه: داود نوابی #نشرنون @NOONBOOK
«راهی برای رهایی» با روایت فرانسوا موریاک به ایران رسید/ ترجمه رمانی از نوبلیست فرانسوی

رمان‌ «راهی برای رهایی» از فرانسوا موریاک با ترجمه داود نوابی توسط نشر نون منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «راهی برای رهایی» از آثار ماندگار «موریاک» است که از فرانسه ترجمه شده و نسبت به دیگر آثار او از حال و هوای متفاوت‌تری برخوردار است و در مجموع اثری جسورانه به حساب می‌آید.
این رمان روایتی از سرگذشت پسرکی متفاوت و تنها که حتی مادرش نیز او را پس می‌زند و او خود را در دنیایی سرشار از آشوب و ترس و تنهایی بی‌کس و تنها می‌بیند.
در بخشی از این رمان می‌خوانیم:
«هیچ قدرتی نه در زمین و نه در آسمان نمی‌تواند زنی را از برگزیدن یک مرد و انتخاب‌کردنش به عنوان خداوند برحذر دارد. این شامل حال خودِ مرد نمی‌شود. زن مصمم است که این بت را در مرکز زندگی‌اش قرار دهد. دیگر هیچ کاری برایش باقی نمی‌ماند جز اینکه در بیابان قلبش صحرایی بنا کند و آن را وقف این الوهیت موفرفری بنماید.
زن‌های دیگر عاقبت همیشه کارشان پیش خدای خود به استغاثه و تضرع می‌کشد، ولی او مصمم است که از خدایش انتظاری نداشته باشد. از او چیزی نخواهد ربود مگر آنچه را که می‌توان از موجودی بدون اطّلاعش گرفت. قدرت اعجازآمیز یک نگاه مزورانه و یک فکر غیرقابل کنترل! شاید روزی جرأت انجام یک حرکت را بیابد، شاید این خداوند تماس دهانی را بر دستش تحمل کند.»
فرانسوا موریاک روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۲ است که یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم اروپا محسوب شده‌است.
از داود نوابی رمان «ترینیتی» اثر بزرگ لئون اوریس و «چنبر ماران» از فرانسوا موریاک نیز به زودی توسط نشر نون منتشر خواهد شد.
رمان «راهی برای رهایی» اثر فرانسواموریاک در ۱۰۴ صفحه توسط نشرنون روانه بازار نشر شده است. نسخه الکترونیکی این کتاب نیز همزمان بر روی اپلیکیشن طاقچه قابل دسترسی‌ست.
@NOONBOOK
«نشرنون» در پانزدهمین نمایشگاه کتاب شیراز
نمایشگاه بین‌المللی شیراز |شهرک گلستان | سالن حافظ | غرفه #نشرنون
۴ تا ۹ آذرماه ۱۳۹۵
۱۰ صبح تا ۸ شب
@Noonbook
Forwarded from داستان ایرانی
ناگهان چیز آشنایی احساس کرد. کیفیتی نامعلوم توی فضا موج می‌زد که ذهنش را به‌شدت درگیر می‌کرد اما نمی‌دانست چیست. با سرگشتگی اطراف را نگاه کرد. سعی کرد بفهمد چه چیزی روی او این تأثیر را گذاشته. احساس آشنایی داشت. شاید چیزی یا کسی را دیده بود که می‌شناخت. چیز خاصی ندید. همه‌چیز به‌طرزی معمول و آشنا غریب بود.
زن توی باجه‌ی خودپرداز کارش را تمام کرد، چرخید و از کنارش رد شد. برای یک لحظه نگاهشان به هم گره خورد. چیزی شبیه یک الهام به ذهنش هجوم آورد. انگار راز جنایتی را ناگهان فهمیده باشد. اما جنایت نبود. یک اتفاق قدیمی و فراموش‌شده بود. روز خواستگاری، زنش شبیه همین ادوکلن را استفاده کرده بود.
یک عطر سرد. شبیه برفِ اول سال. شبیه شب‌هایی که می‌دانی قرار است برف ببارد و صبح که از خواب پا می‌شوی می‌بینی هوا بوی خاصی می‌دهد. سرد، تمیز، سِحرآلود.

#برشی از «بولوار پارادیس»
رمان ایرانی
چاپ دوم
محمدرضا ذوالعلی
#نشرنون
@dastanirani
چاپ دوم مجموعه شعر وترانه «‍بر دیوار غار»

بردیوارغار| شعر و ترانه | عرفان محمود | نشرنون | چاپ دوم
@NOONBOOK