#جوان_را_فراری_ندهید
💢کافه و مسجد
یک #جوان وقتی وارد #کافه میشود از رفقا تا صاحب کافه او را تحویل میگیرند تا #مشتری باقی بماند.
هیچ محدودیت و ترش اخلاقی با او نمیکنند.
اما در بسیاری از #مساجد؛ حزب اللهی ها کنار هم قرار میگیرند؛ به خودشان هم سلام نمیکنند چه رسد به آن جوانی که موی فُکل و ظاهری متفاوت داشته باشد.
✅از آن صاحب کافه یاد بگیریم...
#مباهله_قرن_21
https://t.me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg
💢کافه و مسجد
یک #جوان وقتی وارد #کافه میشود از رفقا تا صاحب کافه او را تحویل میگیرند تا #مشتری باقی بماند.
هیچ محدودیت و ترش اخلاقی با او نمیکنند.
اما در بسیاری از #مساجد؛ حزب اللهی ها کنار هم قرار میگیرند؛ به خودشان هم سلام نمیکنند چه رسد به آن جوانی که موی فُکل و ظاهری متفاوت داشته باشد.
✅از آن صاحب کافه یاد بگیریم...
#مباهله_قرن_21
https://t.me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg
حالمان...
این ایام حال قشر #مستضعفان_ايران خوب نیست، حتی پیر مردی را می بینم که تلاش میکند از این شهر به آن شهر برود تا میوه برای #شب_یلدا با قیمت ارزان پیدا کند...
مردم امثال بنده را بخاطر داشتن نوع پوشش وابسته به حکومت می دانند عموما از ما دوری میکنند یا پیش ما از گرانی ها می گویند و معتقد هستند پول نفت و... را ما می خوریم!
اما خدایا تو شاهد باش:
نوع پوشش(ریش) بخاطر احکام الهی است
در جمهوری اسلامی، دو طرفه سیلی می خورم!؟
۱: مردم عادی؛
آنها ما را عنصر حکومت می دانند!
۲:خود ساختار جمهوری اسلامی:
به عنوان خبرنگار چندین و چندین بار به مراجع قضایی و امنیتی و اطلاعاتی احضار شده ام!
حتی از رئیس پلیس #شهر_شال کتک خورده ام!
ولی اوضاع آنقدر خیط است که مردم برخی مسائل را باور نمیکنند!
س پ ا ه علیه بنده شکایت کرده است ۱۴ دیماه باید در دادگاه کیفری یک #قزوین حاظر بشم!
مردم عزیزم:
خسته ام و خسته...
گاها سعی میکنم ۶۰ کیلومتر از شال به بهانه مختلفی همراه خانواده ام به #قزوین بیام تا سری به #کافه_نگار_السلطنه بزنم محیط اینجا بهم آرامش میدهد.(درونم پر از آتش است)
از #هئیت_ضرار خسته شده ام آنها زندگی مرا نابود کردند
به افرادی اعتماد کردم و آنها را مذهبی و عادل نامدیم اما آنها هنگامی که به پست و جایگاهی رسیدند سریع دوستان خودشان را مشغول بکار کردند!
به افرادی مذهبی گفتم که بعدا وارد معاملات مشکوک شدند!
به افرادی مذهبی گفتم که وقتی مرا #بازداشتگاه بردند حتی جویای احوال من و همسرم نشدند!
و...
آنقدر خسته ام که به خودم میگم پاشو از این کشور برو!
اما نگاه میکنم #بهشتی ، حاج احمد کاظمی حاج ق ا س م و.... برای این انقلاب زحمت کشیده اند من کجا برم؟
بر فرض محال برم تا چه کنم؟ تا احیانا علیه اینها حرف بزنم؟ قطعا از خدا می خواهم آن روز را ، پایان عمر بنده قرار بدهد...
خدایا تو شاهد باش:
در #شهر_شال فقط و فقط حجج الاسلام آقایان حاج سیدهاشم موسوی و حاج شیخ عاملی حرف مرا شنیدند و اندازه توان خودشان عمل کردند اما ..... بدانید که قیامت همین دنیاست رسوا خواهید شد
آن مسئولی که از عدالت و اسلام حرف میزند و تخلف دوست خودش را به یای اسلام می نویسد قطعا باید جوابگو باشد.
اما آن مسئولی که روز بازداشت بودن بنده به نماینده مجلس ناهار داد یک خدا قوت می گوئیم برادر گرامی ام نوش جانتان، چرخ و فلک می چرخد صندلی قدرت به هیچکس وفا نکرده است یک روز شما شخص اول #شهر_شال بودید اما مردم در انتخابات شورای شهر جنابعالی را کنار زدند و رتبه سوم را کسب کردی!
#شهر_شال
#ابوالفضل_شالی
@nofehh
این ایام حال قشر #مستضعفان_ايران خوب نیست، حتی پیر مردی را می بینم که تلاش میکند از این شهر به آن شهر برود تا میوه برای #شب_یلدا با قیمت ارزان پیدا کند...
مردم امثال بنده را بخاطر داشتن نوع پوشش وابسته به حکومت می دانند عموما از ما دوری میکنند یا پیش ما از گرانی ها می گویند و معتقد هستند پول نفت و... را ما می خوریم!
اما خدایا تو شاهد باش:
نوع پوشش(ریش) بخاطر احکام الهی است
در جمهوری اسلامی، دو طرفه سیلی می خورم!؟
۱: مردم عادی؛
آنها ما را عنصر حکومت می دانند!
۲:خود ساختار جمهوری اسلامی:
به عنوان خبرنگار چندین و چندین بار به مراجع قضایی و امنیتی و اطلاعاتی احضار شده ام!
حتی از رئیس پلیس #شهر_شال کتک خورده ام!
ولی اوضاع آنقدر خیط است که مردم برخی مسائل را باور نمیکنند!
س پ ا ه علیه بنده شکایت کرده است ۱۴ دیماه باید در دادگاه کیفری یک #قزوین حاظر بشم!
مردم عزیزم:
خسته ام و خسته...
گاها سعی میکنم ۶۰ کیلومتر از شال به بهانه مختلفی همراه خانواده ام به #قزوین بیام تا سری به #کافه_نگار_السلطنه بزنم محیط اینجا بهم آرامش میدهد.(درونم پر از آتش است)
از #هئیت_ضرار خسته شده ام آنها زندگی مرا نابود کردند
به افرادی اعتماد کردم و آنها را مذهبی و عادل نامدیم اما آنها هنگامی که به پست و جایگاهی رسیدند سریع دوستان خودشان را مشغول بکار کردند!
به افرادی مذهبی گفتم که بعدا وارد معاملات مشکوک شدند!
به افرادی مذهبی گفتم که وقتی مرا #بازداشتگاه بردند حتی جویای احوال من و همسرم نشدند!
و...
آنقدر خسته ام که به خودم میگم پاشو از این کشور برو!
اما نگاه میکنم #بهشتی ، حاج احمد کاظمی حاج ق ا س م و.... برای این انقلاب زحمت کشیده اند من کجا برم؟
بر فرض محال برم تا چه کنم؟ تا احیانا علیه اینها حرف بزنم؟ قطعا از خدا می خواهم آن روز را ، پایان عمر بنده قرار بدهد...
خدایا تو شاهد باش:
در #شهر_شال فقط و فقط حجج الاسلام آقایان حاج سیدهاشم موسوی و حاج شیخ عاملی حرف مرا شنیدند و اندازه توان خودشان عمل کردند اما ..... بدانید که قیامت همین دنیاست رسوا خواهید شد
آن مسئولی که از عدالت و اسلام حرف میزند و تخلف دوست خودش را به یای اسلام می نویسد قطعا باید جوابگو باشد.
اما آن مسئولی که روز بازداشت بودن بنده به نماینده مجلس ناهار داد یک خدا قوت می گوئیم برادر گرامی ام نوش جانتان، چرخ و فلک می چرخد صندلی قدرت به هیچکس وفا نکرده است یک روز شما شخص اول #شهر_شال بودید اما مردم در انتخابات شورای شهر جنابعالی را کنار زدند و رتبه سوم را کسب کردی!
#شهر_شال
#ابوالفضل_شالی
@nofehh
بی اعتمادی ، شب را تلخ کرد!
امشب در #کافه_نگار_السلطنه (سعدالسطنه قزوین) بودم....
آمدم و دیدم گروهی از مردم مقابل یک اتوبوس جمع شده اند و یک جوان از زن می پرسد کارت شناسایی ارائه بده
اما آن زن می گوئید: مسئول بهزیستی هستم کارت را به شما ارائه نمی دهم!
ارائه ندادن کارت شناسایی توسط آن خانم باعث شد تجمع بیشتری شکل بگیرد
جوانان به آن اتوبوس حمله کردند، حتی یکی از جوانان شیشه آن را شکست!
مردم می گفتند در اتوبوس چند دختر حجاب مناسب نداشتند اما آنها را داخل اتوبوس می زدند!
زمانیکه مردم این صحنه ها و ارائه ندادن کارت شناسایی را دیدند احساس کردند این اتوبوس متعلق به نیروهای امنیتی است
و هجمه های زیادی به آن اتوبوس کردند!
اگر پلیس راهور نمی رسید آشوب سنگینی شاید هم، همراه با تلفات در چهار راه بازار درست میشد!
پلیس راهور آمد و اتوبوس را متوقف کرد و مشخص شد آن اتوبوس متعلق به بهزیستی بود.
اما هر کس از دور می رسید مردم می گفتند: دختران مردم را می زدند و مثل همیشه دروغ می گفتند!
#اعتماد_مردم به #حاکمیت از ارکان اصلی حکمرانی است، هرگاه این رکن آسیب ببیند مردم به سمت حاکمیت های خارجی می روند و اخبار آنها را به حکومت خویش ترجیح میدهند
عملکرد مسئولان به اعتماد مردم لطمه زده است کار بجای رسیده است که مددکار بهزیستی فریاد میزند من کارمند بهزیستی هستم و اینها(دختران) پرورشگاهی هستند اما مردم حرف وی را باور
نمی کردند و شیشه اتوبوس را می شکنند تا دختران را پیاده کنند!
دختران بهزیستی پس از شکستن شیشه جیق و فریاد می زدند هیج کدام پیاده نشدند، اگر آن اتوبوس امنیتی می بود و آنها دختران متخلف می بودند قطعا حداقل یک نفر از آنها فرار می کرد یا یکی از آنها با آن مردم همراهی می کرد اما هیچکدام از آنها چنین نکردند.
خلاصه:
مدیر کل محترم بهزیستی قزوین، مددجویان بهزیستی نور چشم ما هستند اما اگر مددکاری حرفه ای نباشد جان مددجویان را به خطر .می اندازد
@nofehh
امشب در #کافه_نگار_السلطنه (سعدالسطنه قزوین) بودم....
آمدم و دیدم گروهی از مردم مقابل یک اتوبوس جمع شده اند و یک جوان از زن می پرسد کارت شناسایی ارائه بده
اما آن زن می گوئید: مسئول بهزیستی هستم کارت را به شما ارائه نمی دهم!
ارائه ندادن کارت شناسایی توسط آن خانم باعث شد تجمع بیشتری شکل بگیرد
جوانان به آن اتوبوس حمله کردند، حتی یکی از جوانان شیشه آن را شکست!
مردم می گفتند در اتوبوس چند دختر حجاب مناسب نداشتند اما آنها را داخل اتوبوس می زدند!
زمانیکه مردم این صحنه ها و ارائه ندادن کارت شناسایی را دیدند احساس کردند این اتوبوس متعلق به نیروهای امنیتی است
و هجمه های زیادی به آن اتوبوس کردند!
اگر پلیس راهور نمی رسید آشوب سنگینی شاید هم، همراه با تلفات در چهار راه بازار درست میشد!
پلیس راهور آمد و اتوبوس را متوقف کرد و مشخص شد آن اتوبوس متعلق به بهزیستی بود.
اما هر کس از دور می رسید مردم می گفتند: دختران مردم را می زدند و مثل همیشه دروغ می گفتند!
#اعتماد_مردم به #حاکمیت از ارکان اصلی حکمرانی است، هرگاه این رکن آسیب ببیند مردم به سمت حاکمیت های خارجی می روند و اخبار آنها را به حکومت خویش ترجیح میدهند
عملکرد مسئولان به اعتماد مردم لطمه زده است کار بجای رسیده است که مددکار بهزیستی فریاد میزند من کارمند بهزیستی هستم و اینها(دختران) پرورشگاهی هستند اما مردم حرف وی را باور
نمی کردند و شیشه اتوبوس را می شکنند تا دختران را پیاده کنند!
دختران بهزیستی پس از شکستن شیشه جیق و فریاد می زدند هیج کدام پیاده نشدند، اگر آن اتوبوس امنیتی می بود و آنها دختران متخلف می بودند قطعا حداقل یک نفر از آنها فرار می کرد یا یکی از آنها با آن مردم همراهی می کرد اما هیچکدام از آنها چنین نکردند.
خلاصه:
مدیر کل محترم بهزیستی قزوین، مددجویان بهزیستی نور چشم ما هستند اما اگر مددکاری حرفه ای نباشد جان مددجویان را به خطر .می اندازد
@nofehh