کارزار جهانی نه به اعدام در ایران
756 subscribers
3.03K photos
3.02K videos
20 files
1.14K links
کارزار جهانی علیه اعدام به هر بهانه و جرمی در جمهوری اسلامی ایران
Download Telegram
با پیوستن شهرهای ونکوور و مونترال در کانادا و همچنین پاریس تعداد شهرهایی که به فراخوان مبارزین داخل کشور و دوازده نهاد و شبکه‌ی مبارزاتی در خارج از کشور برای اقدام جهانی در اعتراض به موج فزاینده‌ی اعدام‌ها در ایران (از ۱۷ تا ۲۷ مه ۲۰۲۵) پاسخ مثبت داده‌اند، به ۳۰ شهر رسید.

در ۱۰ کشور شامل دانمارک، سوئد، نروژ، فنلاند، آلمان، آمریکا، کانادا، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه، تاکنون برنامه‌هایی در اعتراض به اعدام‌ها در ایران سازمان‌دهی شده‌اند.

از همه‌ی شما دعوت می‌کنیم به این کارزار بپیوندید و در شهر یا محل زندگی خود، ابتکار برگزاری یک تجمع یا برنامه‌ی اعتراضی علیه جمهوری اسلامی و مجازات اعدام در ایران را به دست بگیرید.

لطفاً اطلاعات مربوط به زمان و مکان برنامه‌های خود را برای ما ارسال کنید تا بتوانیم پوسترهای لازم را برایتان تهیه کنیم.

#نه_به_اعدام
کانال تلگرام: https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس با ما: @NoToExecutions_Tamas
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۹۵۵۷ این فقط یک عدد نیست
۹۵۵۷ جان انسان هایی است که توسط جمهوری اسلامی فقط در ۱۷ سال گذشته  یعنی از سال ۲۰۰۸ تا اکنون به وسیله طناب دار گرفته شده است و متاسفانه به یک رکورد آماری در بین تمام کشورهایی که این حکم نا عادلانه را اجرا می کنند تبدیل شده است،که البته آمار سازمان حقوق بشر در ۴۶ سال گذشته نزدیک به ۲۰۰۰۰ هزار نفر است.
زندانیان سیاسی،اقلیتی و مذهبی،دگرباشان جنسی و عده ای بیشماری دیگر در این لیست قربانیان قرار گرفتند.
یادمان باشد که ما صدای فریاد این هموطنان دربندمان هستیم پس یکبار دیگر با هم و با صدای بلند تر از جامعه جهانی خواستار لغو اعدام در ایران و آزادی زندانیان سیاسی هستیم.

#نه_به_اعدام
#آری_به_زندگی
🙏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت‌های مریم حسنی، دختر مهدی حسنی، در مورد آخرین وضعیت پدرش و کمپین “نه به اعدام”.

#MehdiHasani
#NoToExecution
#DaughtersOfJustice
#مهدی_حسنی
#نه_به_اعدام
#دختران_دادخواه
3👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۳۶۶ روز همراهی؛ گروه پلاتفرم (یادبود)
در روز سه‌شنبه ۲۰ مِی (۳۰ اردیبهشت)، همزمان با شصت‌و‌نهمین هفته کارزار “نه به اعدام” و اعتصاب غذای زندانیان عضو این کارزار در ۴۴ زندان کشور، اعضای گروه پلاتفرم (یادبود) طبق روال همیشگی با در دست داشتن عکس جان‌باختگان و زندانیان سیاسی و همچنین پلاکاردهایی با شعار “نه به اعدام”، در ایستگاه مرکزی قطار اسلو (نروژ) حضور یافتند و صدای اعتراض خود را به گوش رساندند

366 Days of Solidarity – Platform Group (Memorial)
On Tuesday, May 20th (corresponding to Ordibehesht 30th), coinciding with the 69th week of the “No to Execution” campaign and the hunger strike of imprisoned members of this campaign in 44 prisons across the country, members of the Platform (Memorial) group were, as usual, present at Oslo Central Station ( Norway ). They held photos of victims and political prisoners, as well as placards bearing the slogan “No to Execution,” to raise their voices in protest.
1
قسمت اول دل نوشته زندانیان داخل کشور در اولین شماره نشریه "بامداد بی دار "

#نه_به_اعدام

#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران


https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
2
قسمت دوم دل نوشته زندانیان داخل کشور در اولین شماره نشریه "بامداد بی دار"

#نه_به_اعدام

#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران


https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
3
دلنوشته مریم یحیوی، برای هم‌بندی سابقش، زندانی سیاسی محکوم به اعدام «پخشان عزیزی»
تسنیم، که به تازگی در بند زنان اوین به دنیا امده و تازه یک‌ساله شده، در آغوش مادرش از قرنطینه به بند می‌آید. تسنیم وقتی از در قرنطینه به سمت بند می‌آید، آن‌قدر ذوق دارد که گویا حس می‌کند از آن قفس کوچک، نم‌دار و خفه، به قفس بزرگ‌تری می‌رود؛ قفسی که همه ذوق دیدنش را دارند. و تو، وقتی تسنیم را می‌بینی، هوش و حواس از سرت می‌پرد….
***
«چند وقتی‌ بود که می‌خواستم از تو بنویسم، اما هجوم افکار، مانع می‌شدند.
اما امروز می‌خواهم،چند تصویر از زیست مشترک‌مان را در بند زنان اوین بنویسم، هرچند معتقدم کلمات، هرچقدر هم که درست انتخاب شوند، نمی‌توانند آن حس و حال را آن‌طور که باید و شاید به تصویر بکشند.
بخاطر دارم روز ملاقات بود.
تو، من و چند نفر دیگر به‌واسطه‌ی شعار دادن علیه احکام اعدام، ممنوع‌الملاقات شده بودیم.
ساعت حوالی ۱۰ صبح:
تو را دیدم که بساط آرد، آب و روغن را روی میز مخصوص در اتاق ۱، نزدیک آشپزخانه، پهن کرده بودی و با دست‌های ظریف، اما پرقدرتت، خمیر را ورز می‌دادی.
پرسیدم: «چه کار می‌کنی؟ تو که ملاقات نداری؟»
گفتی: «یادته پریروز نون خرمایی درست کرده بودم؟»
گفتم: «خب آره.» گفتی: «به بچه‌های قرنطینه نرسید. زهرا هم که حامله‌ست، دل‌شون حتماً رفته بود (دل رفتن: هوس کردن). امروز از خلوتی آشپزخانه استفاده کردم.»
با خنده گفتی: «حالا منو اینجوری نگاه نکن! یه کم آب بریز روی خمیر. این خمیر باید خوب ورز بخوره و چند ساعتی استراحت کنه…»
ساعت حوالی ۴ بعدازظهر:
برای بازی والیبال رفتی هواخوری.
تو چنان والیبال را جدی میگیری که انگار در مسابقات رسمی و تیم شاخصی بازی میکنی!
خطا که می‌کنند، شاکی می‌شوی.
با آن اندام ظرفیت، چنان زیر توپ می‌زنی که رد توپ را در هوا می‌شود دید.
چند باری هم با همین ضربه‌ها، توپ را از ورای دیوارهای بلند و سیم‌خاردارها زندان ، به هواخوری بند ۴ فرستادی!
عادتت این است که بین هر نیمه، سیگاری روشن کنی. هیچ‌وقت هم نمی‌رسی بیشتر از چند پک عمیق بزنی…
به قول خودت، زمان‌هایی که والیبال بازی می‌کنی، تنها زمان‌هایی‌ست که ذهنت درگیر هیچ چیزی نیست، جز بازی.
حوالی ساعت ۶ عصر:
دوباره می‌بینمت.
بر روی همان میز، بساط پهن کرده‌ای و با ظرافت، هسته‌ی خرماها را جدا می‌کنی و با دقت و تبحر خاصی، درست در وسط خمیر نان‌ها جا می‌دهی.
انگار سایه‌ی نگاهم رویت سنگینی می‌کند. سرت را بالا می‌آوری و می‌خندی. چشمانت برق می‌زند. می‌درخشد.
حوالی ساعت ۸ شب:
تسنیم، که به تازگی در بند زنان اوین به دنیا امده و تازه یک‌ساله شده، در آغوش مادرش از قرنطینه به بند می‌آید.
تسنیم وقتی از در قرنطینه به سمت بند می‌آید، آن‌قدر ذوق دارد که گویا حس می‌کند از آن قفس کوچک، نم‌دار و خفه، به قفس بزرگ‌تری می‌رود؛ قفسی که همه ذوق دیدنش را دارند.
و تو، وقتی تسنیم را می‌بینی، هوش و حواس از سرت می‌پرد.
صدای غش‌غش خنده‌ی تسنیم، شاید تنها چیزی‌ست که همه‌ی ما را یاد روند زندگی در بیرون از زندان می‌اندازد. یاد زندگی…
با گفتن «تسنیم گیان» به سویش می‌روی، بغلش می‌کنی، به زبان مادریت قربان‌صدقه‌اش می‌روی.
او هم انگار خوب می‌فهمد و با خنده‌هایی از ته دل و چشمان معصوم و کنجکاوش، جوابت را می‌دهد.
به سمت تختت می‌روید. برای او قصه‌ای تعریف می‌کنی؛ قصه‌ای از جنس درد و امید.
و بعد، شروع می‌کنی برایش لالایی کُردی می‌خوانی.
من در تمام این مدت، حواسم به صدای تو و تسنیم است.
معنای لالایی را نمی‌فهمم،
اما سوزِ یک درد غریب و یک عشق نجیب را برایم تداعی می‌کند…
با خودم تکرار می‌کنم: پخشان یعنی شعر.
با خودم تکرار می‌کنم: تو یک مددکار بی‌نظیری،
که هم عاشق کودکان هستی و هم دغدغه‌ی کودکان و زنان را داری.
روزی، تو در کمپ‌ها زخم‌های زنان و کودکان کوبانی را در نبرد با داعش التیام می‌دادی.
و اکنون، اینجا، در این حصار و زیر حکم ناعادلانه و غیرانسانی اعدام، التیام‌بخش کودکی هستی که مادر و پدرش اتهام داعش دارند.
تو رفیق و یاری‌رسان مادر هستی.
و برای ۷ زن در قرنطینه‌ی بند زنان، نان خرمایی درست می‌کنی که اتهام‌شان داعش است.
زندگی و انسانیت، برای تو چه معنای بزرگی دارد…
اگر صادرکننده‌ی حکم اعدامت بداند،
نهال‌هایی که با دست‌هایت کاشته‌ای همین _نان‌های خرمایی، خنده‌های تسنیم، امیدِ آن هفت زن—
از دیوارهای زندان سبز خواهند شد, چه حالی می شود
تاریخ، ظالمان را محکوم خواهد کرد،
اما نام تو را،
مثل شعله‌ای در تاریکی، حفظ خواهد کرد.
زندگی، برای تو مفهوم خاصی دارد
حتی وقتی خودت در سایهٔ مرگ ایستاده‌ای.»

۱ خرداد ۱۴۰۴

#نه_به_اعدام

#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران


https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
3👍1
هفدهمین نشست عمومی
شبکه جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران
یکشنبه ۲۵ می ۲۰۲۵ ساعت ۲۱-۱۹ به وقت اروپای مرکزی
۱- گشایش(مهیار سماویش / ۵ دقیقه)
۲- اخبار اعتراضات زندان ها(سهیلا دالوند/ ۱۰ دقیقه)
۳- کارزار نگذارید قلب شان از تپش باز ایستد: موارد اضطراری
- لیلا راوند( ۱۰ دقیقه)
- عاطفه رنگریز(  ۱۰ دقیقه)
- شعله پاکروان( ۱۰ دقیقه)
۴- جریان سازی رسانه ای در جنبش دادخواهی
- مانا نیستانی( ۱۰ دقیقه)
- مسعود اخترانی تهرانی( ۱۰ دقیقه)
۵- هم اندیشی( ۴۵ دقیقه)
۶- جمع بندی(مهیار سماویش/ ۱۰ دقیقه)
4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازیکن استرالیایی بازی معروف ایران و استرالیا: وریشه مرادی را آزاد کنید
اسم من «کریگ فاستر»ه، یک فوتبالیست حرفه‌ای و بین‌المللیِ پیشینِ تیم ملی استرالیا. من در مسابقات معروف بین استرالیا و ایران در سال ۱۹۹۷ بازی کردم؛ مسابقاتی که همبستگی و دوستی میان عاشقان فوتبال در دو کشور ما را تحکیم بخشید.
من نیز همراه با جامعه جهانی بازداشت، شکنجه و اجرای قریب‌الوقوع (احتمال تائيد) حکم اعدام وریشه مرادی، فعال حقوق زنان و کودکان و عضو اقلیت کورد ایران را محکوم می‌کنم. او مدافع حقوق بشر و صدایی پرقدرت برای کسانی است که مورد آزار و سرکوب قرار گرفته‌اند و به همین دلیل تحت حمایت حقوق بین‌الملل قرار دارد.
با این حال، مورد شکنجه قرار گرفته، در سلول انفرادی نگهداری شده و با اعترافات اجباری به اعدام محکوم شده است. سازمان عفو بین‌الملل و بسیاری دیگر از نهادهای حقوق بشری به‌درستی از حکومت ایران خواسته‌اند که بلافاصله وریشه را آزاد کرده و به آزار و اذیت مدافعان حقوق بشر پایان دهد.
من نیز به این کارزار می‌پیوندم و از همه فعالان حقوق بشر می‌خواهم که از [حکومت] ایران بخواهند اعدام زنان و مدافعان حقوق بشر را متوقف کند.

#نه_به_اعدام
👍21
در دوازده روز گذشته، دستکم ۱۴ شهروند بلوچ در نتیجه اعدام یا تیراندازی نیروهای نظامی جان خود را از دست داده‌اند

به گزارش حال وش / در طی دوازده روز گذشته از تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ تا به امروز ۲ خرداد ۱۴۰۴ دوازده شهروند بلوچ در نتیجه اعدام یا تیراندازی نیروهای نظامی جان خود را از دست داده اند.
از این چهارده شهروند بلوچ ۹ نفر زندانیانی بودند که تحت اتهامات مرتبط با مواد مخدر و قتل اعدام شدند و پنج نفر دیگر سوختبر و شهروندان عادی بودند که در اثر تیراندازی نیروهای نظامی کشته شدند.
-هویت شهروندان اعدام شده:
۱-فریدون محمدی فرزند محمدیوسف اهل فنوج
۲-محمدعلی میری(میربلوچزهی) فرزند حسین اهل زابل
۳-محمدنعیم دانشی فرزند عثمان اهل روستای احمدآباد از توابع ایرانشهر
۴-رضا دهمرده فرزند عبدالعزیز اهل روستای خاک سفیدی از توابع زابل
۵-عبدالمجید فرامرزی(کاشانی) فرزند عبدالحمید اهل زاهدان
۶-ابراهیم نارویی فرزند امان الله اهل زاهدان
۷-عبدالله پشان(علی رئیسی) فرزند بجار اهل رودبار
۸-جابر شه‌کرم‌زهی فرزند حبیب اهل خاش
۹-علیم براهویی فرزند نورالله اهل زاهدان
-هویت کشته شدگان در اثر تیراندازی نیروهای نظامی
۱۰-یوسف کبدانی فرزند صدیق اهل ایرانشهر
۱۱-خدابخش مزارزهی فرزند جما اهل سراوان
۱۲-رحمان گمشادزهی فرزند بهرام اهل سراوان
۱۳-عبدالباسط درزاده کیکی فرزند عصا اهل روستای کیکدان از توابع سرباز
۱۴-وحید محمودزهی فرزند جما اهل خاش

https://t.me/haalvsh/28366
🔥2
برای ناصر رحیمی که اعدام شد!
جمهوری اسلامی تنها بخش کوچکی از اخبار مربوط به اعدام محکومان را به‌صورت رسمی منتشر می‌کند. بخش عمده‌ای از این اخبار توسط سازمان‌های حقوق بشری منتشر می‌شود که از منابع مختلف اطلاعات را گردآوری کرده و در اختیار عموم قرار می‌دهند. در اینجا قصد داریم به یکی از این موارد اشاره کنیم.
ناصر رحیمی یکی از زندانیانی بود که توسط جانیان اسلامی حاکم بر ایران اعدام شد. او ساکن مشهد بود و بنابر اطلاعات یکی از نزدیکانش، در سال ۱۳۹۹ بازداشت شد. وی در آن زمان برای فروش خودرو به زاهدان سفر کرده بود. خریداران احتمالی، بدون حضور ناصر، خودرو را برای چند ساعت به بهانه‌ی تست رانندگی با خود بردند و مبلغی نیز به‌عنوان پیش‌پرداخت به او پرداخت کردند و به او گفتند که خودرو را در مشهد از او تحویل خواهند گرفت.
در مسیر بازگشت، ناصر در ایست بازرسی بیرجند متوقف شد و مأموران در خودروی او سه کیلوگرم هروئین کشف کردند. ناصر داستان را بازگو کرد و حتی نام فردی را که احتمالاً مواد را در خودرو جاسازی کرده بود به مأموران اعلام نمود، اما هیچ توجهی به اظهارات او نشد. در نهایت او بازداشت و به اعدام محکوم شد.
بر خلاف برخی گزارش‌های قبلی که از اعدام او در تیرماه ۱۴۰۳ خبر داده بودند، ناصر رحیمی در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ اعدام شد. این اعدام بدون اطلاع قبلی به خانواده‌اش انجام شد و تنها پس از اجرای حکم، خانواده برای تحویل گرفتن پیکر او مطلع شدند.
ناصر رحیمی، ۳۶ ساله، پدر پسری ۱۵ ساله به نام امیرحسین بود. او سرپرستی پنج خواهر و مادر بیمار خود، که به دیابت مبتلاست، را نیز بر عهده داشت. خانواده‌ی او طی پنج سال، بی‌وقفه برای نجاتش تلاش کردند، اما این تلاش‌ها نتیجه‌ای در برنداشت.
سرنوشت ناصر رحیمی، بازتابی است از وضعیت هزاران محکوم به اعدام در ایران که به اتهامات مرتبط با مواد مخدر روانه‌ی چوبه‌ دار می‌شوند—اتهاماتی که بخش بزرگی از اعدام‌ها در جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند. اما این داستان تنها درباره‌ی یک فرد نیست، بلکه گویای بی‌عدالتی‌ای فراگیر در جامعه‌ای است که تحت حکومت اسلامی همه ارزشهای انسانی را هدف قرار داده است.
بی‌عدالتی یعنی حکومتی که به رنج و مشکلات اقتصادی شهروندان  اهمیت نمی دهد؛ حکومتی که به جای رفع مشکلات مردم ثروت اجتماعی را غارت کرده و صرف ابزار سرکوب و تحمیق می کند، و آنهم به بهای ویرانگری زندگی و معیشت و سلامت مردم.
بی‌عدالتی یعنی سیستمی قضایی که در آن نه حقوق متهم رعایت می‌شود، نه دادرسی عادلانه وجود دارد، و نه قضاوتی مبتنی بر انصاف، حقیقت و اصول انسانی جریان دارد. آنچه در چنین نظامی حاکم است، انتقام است نه عدالت، حذف است نه اصلاح.
امروز، خانواده و نزدیکان ناصر رحیمی از ما خواسته‌اند که صدای «ناصر رحیمی‌ها» باشیم—آنانی که مظلومانه جان خود را از دست داده‌اند یا در صف اعدام قرار دارند. آن‌ها شهروندانی‌اند که زیر فشار خردکننده‌ی زندگی، قربانی ماشین آدم‌کشی جمهوری اسلامی می‌شوند؛ بی‌صدا، بی‌پناه و بی‌عدالت.
ما، ضمن ابراز همدردی با خانواده‌ی ناصر رحیمی، متعهد می‌شویم که در راه لغو مجازات غیرانسانی اعدام، به هر دلیل و جرمی که باشد، مبارزه کنیم. تعهد می‌کنیم که در برابر هر تک‌اعدامی بایستیم.
جامعه‌ی ایران به جای گرفتن جان، به غذا، هوای سالم، مسکن مناسب، رفاه، معیشت و کرامت انسانی برای همه‌ی شهروندانش نیاز و این خواست‌های ساده و انسانی با تعیین تکلیف با حکومت آدمکشان اسلامی امکانپذیر است. 
ما همگی، با یک صدا، متحدانه می‌گوییم: نه به اعدام
و فریاد می‌زنیم: آری به زندگی

کمیته بین‌المللی علیه اعدام
۲ خرداد ۱۴۰۴ / ۲۳ مه ۲۰۲۵

#نه_به_اعدام

https://t.me/no_execution1/22133
1🤯1💔1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
##استکهلم ۲۴ ماه مه گزارش نسرین نامدارپوراز تجمع در پاسخ به فراخوان دوازده نهاد علیه اعدام و در حمایت از اعتراضات سه شنبه های نه به اعدام در زندانهای ایران ، این تجمع به دعوت نهاد اتحادبرای زن زندگی آزادی در میدان مرکزی شهر استکهلم برگزارشد #نه_به_اعدام

#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران

https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
##استکهلم ۲۴ ماه مه در پاسخ به فراخوان دوازده نهاد علیه اعدام و در حمایت از اعتراضات سه شنبه های نه به اعدام در زندانهای ایران ، تجمعی به دعوت نهاد اتحادبرای زن زندگی آزادی در میدان مرکزی شهر استکهلم برگزارشد
👍21
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
##استکهلم ۲۴ ماه مه قرائت بیانیه کارزار جهانی توسط آرش احترامی در تجمع در پاسخ به فراخوان دوازده نهاد علیه اعدام و در حمایت از اعتراضات سه شنبه های نه به اعدام در زندانهای ایران ، این تجمع به دعوت نهاد اتحادبرای زن زندگی آزادی در میدان مرکزی شهر استکهلم برگزارشد #نه_به_اعدام

#کارزار_جهانی_نه_به_اعدام_در_ایران

https://t.me/no_to_execution_in_iran
تماس:
@NoToExecutions_Tamas
👍2