Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷 کارگران و یک دنیای بهتر
🔴برنامه هفتگی از تلویزیون کانال جدید
🔵پای صحبت محمد جراحی
🔶شهلا دانشفر ۱ سپتامبر ۲۰۱۷- ۱۰ شهریور ۱۳۹۶
https://t.me/Icaeir
🔴برنامه هفتگی از تلویزیون کانال جدید
🔵پای صحبت محمد جراحی
🔶شهلا دانشفر ۱ سپتامبر ۲۰۱۷- ۱۰ شهریور ۱۳۹۶
https://t.me/Icaeir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلمان- کلن - راهپیمایی با شکوه علیه جمهوری اسلامی و در حمایت از اعتراض زندانیان سیاسی در ایران، و به یاد عزیزانی که در دهه 60 توسط جمهوری اسلامی کشته شده اند.
https://t.me/Icaeir
https://t.me/Icaeir
اطلاعيه
رويا صابري نژاد پس از پنج سال روز جمعه ٢٥ آگوست سوم شهريور ماه از زندان اوين آزاد شد
رويا صابرى نژاد نوبخت, زنى كه شهروند ايراني-انگليسي است و در ماه اكتبر ٢٠١٣ جهت ديدار خانواده اش به ايران رفته بود پس از ورودش به ايران در شيراز دستگير شد. رژيم رويا را به جرم اينكه در صفحه فيس بوك خود كامنتهايي در مورد رژيم نوشته بود بازداشت كرد و در تاريخ چهاردهم آوريل ٢٠١٤, پس از پنج ماه شكنجه و فشار , به بيست سال زندان محكوم نمود. جرم رويا از سوى رژيم به قرار زير اعلام گرديد: " توطئه علیه امنیت ملی" و " توهین به مقدسات دین اسلام". در دادگاه فرمايشى رويا به وكيلش گفته شد كه حق صحبت كردن و دفاع از موكلش را ندارد. رويا به همراه هفت نفر ديگر به جرم فعاليت سايبرى از سوى بيدادگاه رژيم در مجموع به ١٢٣ سال زندان محكوم شدند. رويا در طول مدت زندان تحت شكنجه هاي جسمى و روانى قرار گرفت و از جمله, او را از دسترسى منظم به داروهاى ضروريش محروم كردند, او را مجبور كردند در حاليكه لباسهاى خيس بر تن دارد ساعتها در هواي سرد زمستان در حياط زندان بايستد و در نتيجه اين فشار رويا دچار ناراحتى كليوى گرديد. رويا را در سلول انفرادى نگه داشته و ساعتهاى متوالى او را تحت بازجويى قراد داده و مورد اهانت و ضرب و شتم قرار دادند. جهت فشار هر چه بيشتر بر رويا او را پس از مدتي به زندان شهر ري ، زندان زنانى كه عمدتا به جرم مواد مخدر وقتل دستگير شده در شرايط بسيار غير انسانى نگهداري ميشوند و روزانه مورد ضرب و شتم و توهين مامورين زندان قرار ميگيرند، انتقال دادند.
كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي از سال ٢٠١٤ كارزاري را به نام " رويا را آزاد كنيد" فراخوان داد و در طول اين مدت با منعكس كردن وضعيت رويا ، دخالت دادن و كارزار مشترك با سازمانها مدافع آزادي بيان، مطرح كردن وضعيت رويا در رسانه ها و فشار به دولت انگليس جهت اقدام براي آزادي رويا اين كارزار را به پيش برد.
رويا صابري نژاد پس از پنج سال روز جمعه ٢٥ آگوست برابر سوم شهريور ماه از زندان اوين آزاد شد. رويا تا دوسال حق خارج شدن از ايران و پيوستن به همسرش كه در انگلستان زندگي ميكند را ندارد و عملا آزادي رويا به معني آزادي كامل او نبوده و او را مجبور كرده اند تا اتمام دوسال باقيمانده از حكم هفت ساله اش از ايران خارج نشود. براي همه ما قابل تصور است كه رويا پس از پنج سال زندان و شكنجه و اذيت و آزار و دوري از خانواده اش حتي پس از آزادي در چه شرايط جسمي و روحي ميتواند باشد.
از طرف كارزار "رويا را آزاد كنيد " و كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي، آزادي رويا صابري نژاد را به او و خانواده اش تبريك ميگوييم و از تك تك شما عزيزان كه در طول اين مدت از هر طريق ممكن از رويا و كارزار براي آزاديش حمايت كرديد تشكر ميكنيم.
لازم به ياداوري است كه دو تن از شهروندان ايراني - انگليسي ديگر به اسامي نازنين زاغري ردكليف و كمال فروغي ، همچنان در ايران در زندان اوين زنداني شده اند. ما از همه شما مدافعين آزادي زندانيان سياسي دعوت ميكنيم كه از نازنين و كامران حمايت كنيد. براي اطلاعات بيشتر و چگونگي حمايت از اين دو زنداني لطفا به لينكهاي زير مراجعه نماييد .
شيوا محبوبي، سخنگوي كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي در ايران و كارزار رويا را آزاد كنيد
١٢ شهريور ١٣٩٦ برابر با ٣ سپتامبر ٢٠١٧
shiva.mahbobi@gmail.com
براي دريافت اخرين اخبار در رابطه با اين زندانيان به فيسبوك و تلگرام زندانيان سياسي مراجعه نماييد
https://www.facebook.com/zendani.siasi
https://t.me/CFPP
عكس از آرشيو و متعلق به قبل از دستگيري رويا ميباشد
https://t.me/Icaeir
رويا صابري نژاد پس از پنج سال روز جمعه ٢٥ آگوست سوم شهريور ماه از زندان اوين آزاد شد
رويا صابرى نژاد نوبخت, زنى كه شهروند ايراني-انگليسي است و در ماه اكتبر ٢٠١٣ جهت ديدار خانواده اش به ايران رفته بود پس از ورودش به ايران در شيراز دستگير شد. رژيم رويا را به جرم اينكه در صفحه فيس بوك خود كامنتهايي در مورد رژيم نوشته بود بازداشت كرد و در تاريخ چهاردهم آوريل ٢٠١٤, پس از پنج ماه شكنجه و فشار , به بيست سال زندان محكوم نمود. جرم رويا از سوى رژيم به قرار زير اعلام گرديد: " توطئه علیه امنیت ملی" و " توهین به مقدسات دین اسلام". در دادگاه فرمايشى رويا به وكيلش گفته شد كه حق صحبت كردن و دفاع از موكلش را ندارد. رويا به همراه هفت نفر ديگر به جرم فعاليت سايبرى از سوى بيدادگاه رژيم در مجموع به ١٢٣ سال زندان محكوم شدند. رويا در طول مدت زندان تحت شكنجه هاي جسمى و روانى قرار گرفت و از جمله, او را از دسترسى منظم به داروهاى ضروريش محروم كردند, او را مجبور كردند در حاليكه لباسهاى خيس بر تن دارد ساعتها در هواي سرد زمستان در حياط زندان بايستد و در نتيجه اين فشار رويا دچار ناراحتى كليوى گرديد. رويا را در سلول انفرادى نگه داشته و ساعتهاى متوالى او را تحت بازجويى قراد داده و مورد اهانت و ضرب و شتم قرار دادند. جهت فشار هر چه بيشتر بر رويا او را پس از مدتي به زندان شهر ري ، زندان زنانى كه عمدتا به جرم مواد مخدر وقتل دستگير شده در شرايط بسيار غير انسانى نگهداري ميشوند و روزانه مورد ضرب و شتم و توهين مامورين زندان قرار ميگيرند، انتقال دادند.
كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي از سال ٢٠١٤ كارزاري را به نام " رويا را آزاد كنيد" فراخوان داد و در طول اين مدت با منعكس كردن وضعيت رويا ، دخالت دادن و كارزار مشترك با سازمانها مدافع آزادي بيان، مطرح كردن وضعيت رويا در رسانه ها و فشار به دولت انگليس جهت اقدام براي آزادي رويا اين كارزار را به پيش برد.
رويا صابري نژاد پس از پنج سال روز جمعه ٢٥ آگوست برابر سوم شهريور ماه از زندان اوين آزاد شد. رويا تا دوسال حق خارج شدن از ايران و پيوستن به همسرش كه در انگلستان زندگي ميكند را ندارد و عملا آزادي رويا به معني آزادي كامل او نبوده و او را مجبور كرده اند تا اتمام دوسال باقيمانده از حكم هفت ساله اش از ايران خارج نشود. براي همه ما قابل تصور است كه رويا پس از پنج سال زندان و شكنجه و اذيت و آزار و دوري از خانواده اش حتي پس از آزادي در چه شرايط جسمي و روحي ميتواند باشد.
از طرف كارزار "رويا را آزاد كنيد " و كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي، آزادي رويا صابري نژاد را به او و خانواده اش تبريك ميگوييم و از تك تك شما عزيزان كه در طول اين مدت از هر طريق ممكن از رويا و كارزار براي آزاديش حمايت كرديد تشكر ميكنيم.
لازم به ياداوري است كه دو تن از شهروندان ايراني - انگليسي ديگر به اسامي نازنين زاغري ردكليف و كمال فروغي ، همچنان در ايران در زندان اوين زنداني شده اند. ما از همه شما مدافعين آزادي زندانيان سياسي دعوت ميكنيم كه از نازنين و كامران حمايت كنيد. براي اطلاعات بيشتر و چگونگي حمايت از اين دو زنداني لطفا به لينكهاي زير مراجعه نماييد .
شيوا محبوبي، سخنگوي كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي در ايران و كارزار رويا را آزاد كنيد
١٢ شهريور ١٣٩٦ برابر با ٣ سپتامبر ٢٠١٧
shiva.mahbobi@gmail.com
براي دريافت اخرين اخبار در رابطه با اين زندانيان به فيسبوك و تلگرام زندانيان سياسي مراجعه نماييد
https://www.facebook.com/zendani.siasi
https://t.me/CFPP
عكس از آرشيو و متعلق به قبل از دستگيري رويا ميباشد
https://t.me/Icaeir
اطلاعيه شماره پنج در رابطه با وضعيت زندانيان سياسي در اعتصاب در #رجايي شهر
#HungerStrike of political prisoners in #Rajaishahr prison
در سي و چهارمين روز اعتصاب غذا
ابراز نگراني گزارشگر ویژه سازمان مل
#HungerStrike of political prisoners in #Rajaishahr prison
در سي و چهارمين روز اعتصاب غذا
ابراز نگراني گزارشگر ویژه سازمان مل
اطلاعيه شماره پنج در رابطه با وضعيت زندانيان سياسي در اعتصاب در #رجايي شهر
#HungerStrike of political prisoners in #Rajaishahr prison
در سي و چهارمين روز اعتصاب غذا
ابراز نگراني گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ايران از وضعيت زندانيان رجايي شهر
به دنبال ادامه اعتصاب غذاي تعدادي از زندانيان سياسي در زندان رجايي شهر روز ٣١ آگوست برابر با نهم شهريور ماه ، اسما جهانگير گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ايران با انتشار بيانيه اي ضمن ابراز نگراني از وضعيت زندانيان منتقل شده به بند ١٠ رجايي شهر و نحوه برخورد با اعتصاب كنندگان از مقامات جمهوري اسلامي خواسته است كه هر چه سريعتر راه حلي براي اين وضعيت پيدا كنند.
اسما جهانگیر در بيانيه اش گفته است : «من درباره وضعیت پزشكي رو به وخامت زندانیان اعتصابی و تداوم شکنجه و بدرفتاری با آنان پس از انتقالشان عميقا نگران هستم.. طي چند هفته گذشته، ۵۳ زندانی، از جمله بیش از ۱۵ بهائی، بدون اطلاع قبلي و يا ارائه دليل انتقال ، به بند جدیدی که شرایط امنیتی بالایی دارد منتقل شدند. هیچکدام از آنها اجازه نداشتند لوازم شخصی خود از جمله داروهای ضروری را همراه خود ببرند. آنها از دسترسی به لوازم بهداشتی، لباس مناسب، مراقبت پزشکی مناسب و مواد غذایی که با پول خود خریداری کرده بودند محروم شده اند. محروم کردن زندانیان از داشتن تماس با خانواده، وکیل و دسترسی به مراقبت های پزشکی مناسب، بر خلاف قوانین بین المللی است. من از دولت ایران می خواهم گام های فوری برای حل بحران اعتصاب غذا از طریق مذاکره توام با حسن نیست در مورد مشکلات و نارضایتی زندانیان و موارد نقض حقوق بشر بردارد و نسبت به احترام به شان زندانیان اطمینان حاصل کند.”
متن انگليسي نامه گزارشگر ويژه
http://www.ohchr.org/EN/NewsEvents/Pages/DisplayNews.aspx?NewsID=22017&LangID=E
لازم به ذكر است در طول روزهاي أخير وضعيت جسمي زندانيان سياسي در اعتصاب رو به وخامت رفته است. مقامات زنداني و از جمله مرداني جلاد رئيس زندان، آگاهانه در تاريخ هشتم مرداد ماه تعدادي از زندانيان را به بند ١٠ زندان رجايي شهر انتقال داد تا به اين طريق به خيال خود صداي زندانيان سياسي را خاموش كرده و نگذارد وضعيت غير انساني و وحشيانه أي كه به اين زندانيان تحميل شده است به بيرون از زندان انعكاس يابد. در عين حال مقامات زندان و دادستاني پس از روبرو شدن با اعتراض عليه سياسيت سركوب و تنبيه زندانيان رجايي شهر مجبور شده است علنا در رابطه با اعتصاب غذاي رجايي شهر اعلام موضع كند .
زندانيان در اعتصاب زندان رجايي شهر به شرايط زندان و سياست حذف فيزيكي زندانيان با انتقال آنها به بندهايي كه بدترين شرايط را داشته، به محروم كردن زندانيان از ضروريترين إمكانات پزشكي ااعتراض كرده اند. اين زندانيان صداي تمام زندانيان سياسي و در عين حال صداي مبارزه شجاعانه در زندان هستند. أخيرا پنج زندانی سياسي محبوس در زندان دیزل آباد کرمانشاه را از ده روز پیش به دلایل نامعلومی به بند بیماران عفونی این زندان تبعید شدند. این زندانیان از ۴ روز قبل اعتصاب غذای اعتراضی زده اند. اين تنها يك نمونه ديگر از وضعيت زندانها و مجبور كردن زندانيان به اعتصاب غذاست. اين شرايط در تمام زندانها حاكم است.
زندانيان اعتصابي در زندان رجايي شهر صداي اعتراض و فرياد زندان رجايي شهر، ديزل آباد كرمانشاه، اردبيل، اوين و قزل حصار و اروميه و سنندج و ساير بازداشتگاهها و زندانهاي مخفي و علني هستند. زندانيان زندان رجايي شهر با اعتراضشان به مردم فراخوان ميدهند كه جهان را عليه اين رژيم جنايتكار بسيج كنند و نگذاريد آزاديخواهان در بند را با حربه ها و سياستهاي هدفمند حذف فيزيكي بكنند.
مردم آزاديخواه و عدالتخواه
از هر طريق ممكن از زندانيان سياسي در اعتصاب در رجايي شهر و خانواده هايشان حمايت كنيد. حمايت از اين زندانيان حمايت از تمام زندانيان سياسي و اعتراض عليه سياست كشتار رژيم است.
- در مقابل زندان رجايي شهر ، در مقابل مجلس و دادستاني و سازمان زندانها تجمع كنيد
- پيام هاي حمايتي خود را براي خانواده هاي اين زندانيان ارسال داريد و در تجمعات اين خانواده ها شركت كنيد
- با ارسال نامه به سازمان زندانها از خواسته هاي زندانيان اعتصابي رجايي شهر حمايت كنيد
- در خارج از ايران با اتحاديه ها و سازمانهاي بشردوست، اعضاي پارلمان و وزارت خارجه دولتها تماس بگيريد و از آنها بخواهي به مقامات رژيم نامه ارسال داشته و از خواسته هاي زندانيان رجايي شهر حمايت كنند
- از طريق ميدياي اجتماعي اخبار اين زندانيان را هر وسيعتر پخش كرده و از مردم بخواهي در اشكال مختلف حمايت كنند
- از طريق تويتر به رژيم فشار بياوريد
@Rouhani_ir @Asma_Jahangir I support the demands of #prisoners on #HungerStrike #RajaeeShahr Prison in #Iran
@Rouh
#HungerStrike of political prisoners in #Rajaishahr prison
در سي و چهارمين روز اعتصاب غذا
ابراز نگراني گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ايران از وضعيت زندانيان رجايي شهر
به دنبال ادامه اعتصاب غذاي تعدادي از زندانيان سياسي در زندان رجايي شهر روز ٣١ آگوست برابر با نهم شهريور ماه ، اسما جهانگير گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ايران با انتشار بيانيه اي ضمن ابراز نگراني از وضعيت زندانيان منتقل شده به بند ١٠ رجايي شهر و نحوه برخورد با اعتصاب كنندگان از مقامات جمهوري اسلامي خواسته است كه هر چه سريعتر راه حلي براي اين وضعيت پيدا كنند.
اسما جهانگیر در بيانيه اش گفته است : «من درباره وضعیت پزشكي رو به وخامت زندانیان اعتصابی و تداوم شکنجه و بدرفتاری با آنان پس از انتقالشان عميقا نگران هستم.. طي چند هفته گذشته، ۵۳ زندانی، از جمله بیش از ۱۵ بهائی، بدون اطلاع قبلي و يا ارائه دليل انتقال ، به بند جدیدی که شرایط امنیتی بالایی دارد منتقل شدند. هیچکدام از آنها اجازه نداشتند لوازم شخصی خود از جمله داروهای ضروری را همراه خود ببرند. آنها از دسترسی به لوازم بهداشتی، لباس مناسب، مراقبت پزشکی مناسب و مواد غذایی که با پول خود خریداری کرده بودند محروم شده اند. محروم کردن زندانیان از داشتن تماس با خانواده، وکیل و دسترسی به مراقبت های پزشکی مناسب، بر خلاف قوانین بین المللی است. من از دولت ایران می خواهم گام های فوری برای حل بحران اعتصاب غذا از طریق مذاکره توام با حسن نیست در مورد مشکلات و نارضایتی زندانیان و موارد نقض حقوق بشر بردارد و نسبت به احترام به شان زندانیان اطمینان حاصل کند.”
متن انگليسي نامه گزارشگر ويژه
http://www.ohchr.org/EN/NewsEvents/Pages/DisplayNews.aspx?NewsID=22017&LangID=E
لازم به ذكر است در طول روزهاي أخير وضعيت جسمي زندانيان سياسي در اعتصاب رو به وخامت رفته است. مقامات زنداني و از جمله مرداني جلاد رئيس زندان، آگاهانه در تاريخ هشتم مرداد ماه تعدادي از زندانيان را به بند ١٠ زندان رجايي شهر انتقال داد تا به اين طريق به خيال خود صداي زندانيان سياسي را خاموش كرده و نگذارد وضعيت غير انساني و وحشيانه أي كه به اين زندانيان تحميل شده است به بيرون از زندان انعكاس يابد. در عين حال مقامات زندان و دادستاني پس از روبرو شدن با اعتراض عليه سياسيت سركوب و تنبيه زندانيان رجايي شهر مجبور شده است علنا در رابطه با اعتصاب غذاي رجايي شهر اعلام موضع كند .
زندانيان در اعتصاب زندان رجايي شهر به شرايط زندان و سياست حذف فيزيكي زندانيان با انتقال آنها به بندهايي كه بدترين شرايط را داشته، به محروم كردن زندانيان از ضروريترين إمكانات پزشكي ااعتراض كرده اند. اين زندانيان صداي تمام زندانيان سياسي و در عين حال صداي مبارزه شجاعانه در زندان هستند. أخيرا پنج زندانی سياسي محبوس در زندان دیزل آباد کرمانشاه را از ده روز پیش به دلایل نامعلومی به بند بیماران عفونی این زندان تبعید شدند. این زندانیان از ۴ روز قبل اعتصاب غذای اعتراضی زده اند. اين تنها يك نمونه ديگر از وضعيت زندانها و مجبور كردن زندانيان به اعتصاب غذاست. اين شرايط در تمام زندانها حاكم است.
زندانيان اعتصابي در زندان رجايي شهر صداي اعتراض و فرياد زندان رجايي شهر، ديزل آباد كرمانشاه، اردبيل، اوين و قزل حصار و اروميه و سنندج و ساير بازداشتگاهها و زندانهاي مخفي و علني هستند. زندانيان زندان رجايي شهر با اعتراضشان به مردم فراخوان ميدهند كه جهان را عليه اين رژيم جنايتكار بسيج كنند و نگذاريد آزاديخواهان در بند را با حربه ها و سياستهاي هدفمند حذف فيزيكي بكنند.
مردم آزاديخواه و عدالتخواه
از هر طريق ممكن از زندانيان سياسي در اعتصاب در رجايي شهر و خانواده هايشان حمايت كنيد. حمايت از اين زندانيان حمايت از تمام زندانيان سياسي و اعتراض عليه سياست كشتار رژيم است.
- در مقابل زندان رجايي شهر ، در مقابل مجلس و دادستاني و سازمان زندانها تجمع كنيد
- پيام هاي حمايتي خود را براي خانواده هاي اين زندانيان ارسال داريد و در تجمعات اين خانواده ها شركت كنيد
- با ارسال نامه به سازمان زندانها از خواسته هاي زندانيان اعتصابي رجايي شهر حمايت كنيد
- در خارج از ايران با اتحاديه ها و سازمانهاي بشردوست، اعضاي پارلمان و وزارت خارجه دولتها تماس بگيريد و از آنها بخواهي به مقامات رژيم نامه ارسال داشته و از خواسته هاي زندانيان رجايي شهر حمايت كنند
- از طريق ميدياي اجتماعي اخبار اين زندانيان را هر وسيعتر پخش كرده و از مردم بخواهي در اشكال مختلف حمايت كنند
- از طريق تويتر به رژيم فشار بياوريد
@Rouhani_ir @Asma_Jahangir I support the demands of #prisoners on #HungerStrike #RajaeeShahr Prison in #Iran
@Rouh
ani_ir @Asma_Jahangir
از خواسته زندانيان اعتصابي #رجايي شهر حمايت ميكنم. #زندانيان سياسي را آزاد كنيد
@Rouhani_ir @khamenei_ir @Asma_Jahangir #iran Imprisoned activists on #HungerStrike #Rajaishahr We are their voice
@Rouhani_ir @khamenei_ir @eu_eeas solidarity with PoliticalPrisoners on #HungerStrike #Rajaishahr #Iran.We urge you to meet their
@Rouhani_ir @Asma_Jahangir #Iran Imprisoned activists on #HungerStrike #Rajaishahr READ:http://bit.ly/2wSlyqD
كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي در ايران
دوازدهم شهريور برابر با سوم سپتامبر ٢٠١٧
براي دريافت اخرين اخبار در رابطه با اين زندانيان به فيسبوك و تلگرام زندانيان سياسي مراجعه نماييد.
https://www.facebook.com/zendani.siasi
https://t.me/CFPP
shiva.mahbobi@gmail.com
اطلاعيه فارسي
https://www.facebook.com/zendani.siasi/posts/1568788456512035
اطلاعيه انگليسي
https://cfppienglish.wordpress.com/2017/08/25/political-prisoners-on-hunger-strike-in-iran/
مصاحبه در رابطه با زندانيان اعتصاب كننده
https://www.youtube.com/watch?v=RaySHtnKs-4
مصاحبه با شیوا محبوبی و اقبال مرادی پدر زانیار مرادی در مورد وضعیت زندانیان اعتصابی در رجایی شهر
https://m.youtube.com/watch?sns=fb&v=oJ7xkfaDCRw
https://t.me/Icaeir
از خواسته زندانيان اعتصابي #رجايي شهر حمايت ميكنم. #زندانيان سياسي را آزاد كنيد
@Rouhani_ir @khamenei_ir @Asma_Jahangir #iran Imprisoned activists on #HungerStrike #Rajaishahr We are their voice
@Rouhani_ir @khamenei_ir @eu_eeas solidarity with PoliticalPrisoners on #HungerStrike #Rajaishahr #Iran.We urge you to meet their
@Rouhani_ir @Asma_Jahangir #Iran Imprisoned activists on #HungerStrike #Rajaishahr READ:http://bit.ly/2wSlyqD
كميته مبارزه براي آزادي زندانيان سياسي در ايران
دوازدهم شهريور برابر با سوم سپتامبر ٢٠١٧
براي دريافت اخرين اخبار در رابطه با اين زندانيان به فيسبوك و تلگرام زندانيان سياسي مراجعه نماييد.
https://www.facebook.com/zendani.siasi
https://t.me/CFPP
shiva.mahbobi@gmail.com
اطلاعيه فارسي
https://www.facebook.com/zendani.siasi/posts/1568788456512035
اطلاعيه انگليسي
https://cfppienglish.wordpress.com/2017/08/25/political-prisoners-on-hunger-strike-in-iran/
مصاحبه در رابطه با زندانيان اعتصاب كننده
https://www.youtube.com/watch?v=RaySHtnKs-4
مصاحبه با شیوا محبوبی و اقبال مرادی پدر زانیار مرادی در مورد وضعیت زندانیان اعتصابی در رجایی شهر
https://m.youtube.com/watch?sns=fb&v=oJ7xkfaDCRw
https://t.me/Icaeir
Be the voice of political prisoners in Iran
political prisoners on hunger strike in Iran
19 political prisoners on hunger strike in Rajaishahr Prison in Iran
کانادا- تورنتو - در حمایت از کارگران زندانی، رضا شهابی و اسماعیل عبدی.
https://t.me/Icaeir
https://t.me/Icaeir
دیدار جمعی از فعالین کارگری و دانشجویان با خانواده کارگر زندانی رضا شهابی
رضا شهابی بیست و شش روز است در زندان رجایی شهر اعتصاب غذا کرده و جانش در خطر است. رضا شهابی و همه کارگران زندانی و کلیه زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند.
https://t.me/Icaeir
رضا شهابی بیست و شش روز است در زندان رجایی شهر اعتصاب غذا کرده و جانش در خطر است. رضا شهابی و همه کارگران زندانی و کلیه زندانیان سیاسی باید فورا آزاد شوند.
https://t.me/Icaeir
محرومیت زینب جلالیان، زندانی سیاسی از مراقبت های پزشکی
زینب جلالیان، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد به شدت بیمار است و به مراقبتهای پزشکی تخصصی در خارج از زندان نیاز دارد. با این وجود مقامات مصرانه از اعزام او به بیمارستان خودداری کردهاند. هدف از این ممانعت ظاهرا مجازات مضاعف زینب جلالیان و اخذ «اعترافات» اجباری از او است.
زینب جلالیان در اعتراض به این وضعیت از اسفند ماه ۱۳۹۵ اعتصاب دارو کرده است. عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی در این شرایط مصداق شکنجه است. زینب جلالیان، زندانی ۳۵ سالهی کرد ایرانی، که حبس ابد را در زندان خوی میگذارند، به شدت بیمار است. او از اسفند ۱۳۹۵ در اعتراض به ممانعت مقامات از دسترسی او به مراقبتهای پزشکی مناسب، ارائه گزارشهای خلاف واقع دولت ایران به سازمان ملل که مبین سلامت کامل او و دسترسی به معاینه های مرتب و متناوب پزشکی است و اقدام به تدارک دفترچه معاینات نوبتی به وجهی که خالی از هر گونه حقیقتی در این باره است، به اعتصاب درمانی دست زده است.
زینب جلالیان به خاطر عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی تخصصی در خطر از دست دادن بینایی در زندان قرار دارد. او از عارضه ناخنک چشم رنج میبرد که در صورت عدم درمان بزرگتر شده و به روی قرینه چشم کشیده خواهد شود. از سال 1393 پزشکان توصیه کردهاند که با توجه به پیشروی ناخنک به سمت قرنیه چشم و مشکلات ایجاد شده در بینایی زینب جلالیان، عمل جراحی به منظور برداشتن ناخنک انجام شود. با این وجود مقامات از انتقال زینب جلالیان به خارج از زندان برای انجام عمل جراحی خودداری کردهاند و تنها به او قطرهی چشم دادهاند که برای درمان عارضه دیگر مناسب نیست.
زینب جلالیان همچنین از بیمارهای قلبی، عوارض روده و کلیه و برفک دهان رنج میبرد که موجب جوشهای سفید دردناک در زبان او و اختلال در بلع غذا شده است. از اسفند ۱۳۹۵ سمت راست بدن او همچنین لمس شده است و علت این عارضه به خاطر عدم انجام هرگونه آزمایش نامشخص باقی مانده است. به گفتهی وکیل زینب جلالیان، طی دو سال گذشته بارها از مقامات زندان خواسته شده است که زینب جلالیان را برای آزمایشات پزشکی و درمان مشکلات جسمیاش به بیمارستانی خارج از زندان منتقل کنند اما مقامات این درخواستها را به وضوح نادیده گرفتهاند. در برخی موارد درخواستها بدون ارائه توضیح رد شده است و در چندین مورد مشروط به «اعتراف» تلویزیونی شده است.
سازمان عقو بین الملل از فعالان حقوق بشر خواسته است که با نوشتن نامهای به زبان فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسه یا هر زبان دیگری از مقامات حکومت ایران بخواهند که سه خواسته ذیل را در رابطه با وضعیت زینب جلالیان عملی کنند:
فورا مراقبتهای پزشکی تخصصی مورد نیاز زینب جلالیان از جمله عمل جراحی چشم در خارج از زندان را فراهم کرده و از او در برابر شکنجه و سایر بدرفتاریها از جمله امتناع از مراقبتهای پزشکی مناسب محافظت کنند،
به توصیه کارگروه سازمان ملل در مورد بازداشتهای خودسرانه مبنی بر آزادی فوری زینب جلالیان و تامین حق برخورداری از جبران خسارت عمل کنند،
دستور دهند که یک تحقیق فوری، مستقل و بیطرفانه در خصوص شکایات مرتبط با شکنجه و سایر بدرفتاریها با زینب جلالیان صورت گیرد و افراد مسؤول از جمله مقامات بالادست به صورت عادلانه و بدون توسل به مجازات اعدام محاکمه شوند.
به نقل از سازمان عفو بین الملل
https://t.me/Icaeir
زینب جلالیان، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد به شدت بیمار است و به مراقبتهای پزشکی تخصصی در خارج از زندان نیاز دارد. با این وجود مقامات مصرانه از اعزام او به بیمارستان خودداری کردهاند. هدف از این ممانعت ظاهرا مجازات مضاعف زینب جلالیان و اخذ «اعترافات» اجباری از او است.
زینب جلالیان در اعتراض به این وضعیت از اسفند ماه ۱۳۹۵ اعتصاب دارو کرده است. عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی در این شرایط مصداق شکنجه است. زینب جلالیان، زندانی ۳۵ سالهی کرد ایرانی، که حبس ابد را در زندان خوی میگذارند، به شدت بیمار است. او از اسفند ۱۳۹۵ در اعتراض به ممانعت مقامات از دسترسی او به مراقبتهای پزشکی مناسب، ارائه گزارشهای خلاف واقع دولت ایران به سازمان ملل که مبین سلامت کامل او و دسترسی به معاینه های مرتب و متناوب پزشکی است و اقدام به تدارک دفترچه معاینات نوبتی به وجهی که خالی از هر گونه حقیقتی در این باره است، به اعتصاب درمانی دست زده است.
زینب جلالیان به خاطر عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی تخصصی در خطر از دست دادن بینایی در زندان قرار دارد. او از عارضه ناخنک چشم رنج میبرد که در صورت عدم درمان بزرگتر شده و به روی قرینه چشم کشیده خواهد شود. از سال 1393 پزشکان توصیه کردهاند که با توجه به پیشروی ناخنک به سمت قرنیه چشم و مشکلات ایجاد شده در بینایی زینب جلالیان، عمل جراحی به منظور برداشتن ناخنک انجام شود. با این وجود مقامات از انتقال زینب جلالیان به خارج از زندان برای انجام عمل جراحی خودداری کردهاند و تنها به او قطرهی چشم دادهاند که برای درمان عارضه دیگر مناسب نیست.
زینب جلالیان همچنین از بیمارهای قلبی، عوارض روده و کلیه و برفک دهان رنج میبرد که موجب جوشهای سفید دردناک در زبان او و اختلال در بلع غذا شده است. از اسفند ۱۳۹۵ سمت راست بدن او همچنین لمس شده است و علت این عارضه به خاطر عدم انجام هرگونه آزمایش نامشخص باقی مانده است. به گفتهی وکیل زینب جلالیان، طی دو سال گذشته بارها از مقامات زندان خواسته شده است که زینب جلالیان را برای آزمایشات پزشکی و درمان مشکلات جسمیاش به بیمارستانی خارج از زندان منتقل کنند اما مقامات این درخواستها را به وضوح نادیده گرفتهاند. در برخی موارد درخواستها بدون ارائه توضیح رد شده است و در چندین مورد مشروط به «اعتراف» تلویزیونی شده است.
سازمان عقو بین الملل از فعالان حقوق بشر خواسته است که با نوشتن نامهای به زبان فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، فرانسه یا هر زبان دیگری از مقامات حکومت ایران بخواهند که سه خواسته ذیل را در رابطه با وضعیت زینب جلالیان عملی کنند:
فورا مراقبتهای پزشکی تخصصی مورد نیاز زینب جلالیان از جمله عمل جراحی چشم در خارج از زندان را فراهم کرده و از او در برابر شکنجه و سایر بدرفتاریها از جمله امتناع از مراقبتهای پزشکی مناسب محافظت کنند،
به توصیه کارگروه سازمان ملل در مورد بازداشتهای خودسرانه مبنی بر آزادی فوری زینب جلالیان و تامین حق برخورداری از جبران خسارت عمل کنند،
دستور دهند که یک تحقیق فوری، مستقل و بیطرفانه در خصوص شکایات مرتبط با شکنجه و سایر بدرفتاریها با زینب جلالیان صورت گیرد و افراد مسؤول از جمله مقامات بالادست به صورت عادلانه و بدون توسل به مجازات اعدام محاکمه شوند.
به نقل از سازمان عفو بین الملل
https://t.me/Icaeir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی مصطفی صابر در برنامه ی یادمان قتل عام تابستان 67 در تورنتو توسط کمیته یادمان تورنتو
https://t.me/Icaeir
https://t.me/Icaeir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برنامه خاوران
تهیه و تولید تلویزیون کانال جدید
دهه خونین شصت، جنایتکاران اعتراف می کنند- مرسده قائدی
۱۳ شهریور ۱۳۹۶ - ۴ اوت ۲۰۱۷
https://t.me/Icaeir
تهیه و تولید تلویزیون کانال جدید
دهه خونین شصت، جنایتکاران اعتراف می کنند- مرسده قائدی
۱۳ شهریور ۱۳۹۶ - ۴ اوت ۲۰۱۷
https://t.me/Icaeir
To the workers organisations and humanitarian institutions around the world
Situation of Reza Shahabi a well known Iranian worker activist is crititcal
1- Reza Shahabi, a member of the executive board of the Union of Workers of Tehran and Suburbs United Bus Company, who was injured from the neck and waist due to beatings of security agents during his arrest and interrogation in June 2010, has been arrested again and put to jail on the excuse that he has not finished his previous prison term because he was on medical leave. Now with order of Tehran's prosecutor Reza Shahabi has been taken to jail since August 8, 2017 and has been sentenced to 968 days more jail sentence. In protest of this unfair sentence Reza has started a hunger strike since August 8, 2017. His physical situation is risky and critical.
2- Shapur Ehsani Rad, a dismissed worker and a former representative of the Saveh Rolling and profiles factory, a member of the executive board of the Free Union of Workers of Iran , was detained on August 11, 2017 by Branch 101 of the Court of Saveh and was sentenced to brutal and humiliating sentence of 30 lashes, and nine million Toman (2740 dollars) in cash. He has already been sentenced to jail in may 2015 on charges of “provoking the workers of Saveh Pipeline factory and disrupting public order”.
3- Esmail Abdi a well-known teachers; activist, who was released after a 38-day hunger strike, was arrested again on July 5, 2017, and has been transferred to Evin Prison. He is convicted to 6 years prison.
4- Ali Nejati a member of the executive board of the union of the workers of Haft Tapeh Cane suger industry has been summoned to the court. He has been sentenced to 6 months jail. And also Security forces, police and judicial authorities have arranged Security cases for more than 70 employees of the Haft Tape Sugar Cane Company because of taking part in the recent strikes of the Haft Tapeh Sugar Cane workers; protests to obtain their unpaid salaries. They were released on bail after protests by the factory workers.
5- Mohsen Omrani, a teacher’s activist from Bushehr city, was taken to prison after three days leave on the July 31st. He has been sentenced to one year jail.
6- Jafar Azimzadeh, president of the executive board of the Free Union of workers of Iran, who was released on bail after worldwide protests, is under constant pressure to return to jail. He has been sentenced to 6 years jail.
7- Mahmoud Beheshti a member of the governing board of the Teachers’ Trade Association is also under arrest to pass his 14 years jail sentence.
8- Recently, two Teacher activists, Taher Ghaderzadeh and Reza Moslem have been sentenced to 3 months and three years jail respectively.
Currently, many activists and labor leaders, teachers and social activists are imprisoned or under threat of arrest for their struggles.
Free Them Now calls on all labour unions and organisations to condemn the ongoing violation of the basic workers rights in Iran and condemn the whipping punishment for Shapoor Ehsani Rad and urge the government to immediately release Reza Shahabi, - Esmail Abdi, Mohsen Omrani, Atena Daemi and all political prisoners in Iran.
We appreciate your continued support for the workers' struggles in Iran. We look forward for your response as soon as possible. You can show your support and solidarity with the Iranian workers by writing a support letter, sending a support video message to Free Them Now, or start a solidarity campaign etc.
Campaign to Free Jailed Workers in Iran (Free Them Now)
September 2, 2017
Shahla Daneshfar, Shahla.daneshfar2@gmail.com
***
Please send your protest letters to Hassan Rouhani the president of the Islamic Republic of Iran by e-mail or post:
E-mail: media@rouhani.ir
Post:address:
President of the Islamic Republic of Iran
Palestine Avenue, Pasteur St., Pasteur Sq.
Tehran, Islamic Republic of Iran
https://t.me/Icaeir
Situation of Reza Shahabi a well known Iranian worker activist is crititcal
1- Reza Shahabi, a member of the executive board of the Union of Workers of Tehran and Suburbs United Bus Company, who was injured from the neck and waist due to beatings of security agents during his arrest and interrogation in June 2010, has been arrested again and put to jail on the excuse that he has not finished his previous prison term because he was on medical leave. Now with order of Tehran's prosecutor Reza Shahabi has been taken to jail since August 8, 2017 and has been sentenced to 968 days more jail sentence. In protest of this unfair sentence Reza has started a hunger strike since August 8, 2017. His physical situation is risky and critical.
2- Shapur Ehsani Rad, a dismissed worker and a former representative of the Saveh Rolling and profiles factory, a member of the executive board of the Free Union of Workers of Iran , was detained on August 11, 2017 by Branch 101 of the Court of Saveh and was sentenced to brutal and humiliating sentence of 30 lashes, and nine million Toman (2740 dollars) in cash. He has already been sentenced to jail in may 2015 on charges of “provoking the workers of Saveh Pipeline factory and disrupting public order”.
3- Esmail Abdi a well-known teachers; activist, who was released after a 38-day hunger strike, was arrested again on July 5, 2017, and has been transferred to Evin Prison. He is convicted to 6 years prison.
4- Ali Nejati a member of the executive board of the union of the workers of Haft Tapeh Cane suger industry has been summoned to the court. He has been sentenced to 6 months jail. And also Security forces, police and judicial authorities have arranged Security cases for more than 70 employees of the Haft Tape Sugar Cane Company because of taking part in the recent strikes of the Haft Tapeh Sugar Cane workers; protests to obtain their unpaid salaries. They were released on bail after protests by the factory workers.
5- Mohsen Omrani, a teacher’s activist from Bushehr city, was taken to prison after three days leave on the July 31st. He has been sentenced to one year jail.
6- Jafar Azimzadeh, president of the executive board of the Free Union of workers of Iran, who was released on bail after worldwide protests, is under constant pressure to return to jail. He has been sentenced to 6 years jail.
7- Mahmoud Beheshti a member of the governing board of the Teachers’ Trade Association is also under arrest to pass his 14 years jail sentence.
8- Recently, two Teacher activists, Taher Ghaderzadeh and Reza Moslem have been sentenced to 3 months and three years jail respectively.
Currently, many activists and labor leaders, teachers and social activists are imprisoned or under threat of arrest for their struggles.
Free Them Now calls on all labour unions and organisations to condemn the ongoing violation of the basic workers rights in Iran and condemn the whipping punishment for Shapoor Ehsani Rad and urge the government to immediately release Reza Shahabi, - Esmail Abdi, Mohsen Omrani, Atena Daemi and all political prisoners in Iran.
We appreciate your continued support for the workers' struggles in Iran. We look forward for your response as soon as possible. You can show your support and solidarity with the Iranian workers by writing a support letter, sending a support video message to Free Them Now, or start a solidarity campaign etc.
Campaign to Free Jailed Workers in Iran (Free Them Now)
September 2, 2017
Shahla Daneshfar, Shahla.daneshfar2@gmail.com
***
Please send your protest letters to Hassan Rouhani the president of the Islamic Republic of Iran by e-mail or post:
E-mail: media@rouhani.ir
Post:address:
President of the Islamic Republic of Iran
Palestine Avenue, Pasteur St., Pasteur Sq.
Tehran, Islamic Republic of Iran
https://t.me/Icaeir
کشمکشی عجیب در من میگذرد...
آنچه که در زیر می آید نوشته ای از نازلی پرتوی در سوگ برادرش محمد علی پرتوی است که در سال ۱۳۶۷ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. خود نازلى پرتوى در آبان ۱۳۶۱ در تهران دستگیر و به ۱۲ سال زندان محکوم شد. نازلی پرتوی دوران محکومیت را در زندانهاى کمیته مشترک، اوین، قزل حصار و گوهردشت سپرى کرد. او جزو آخرین دسته زندانیان زن است که در اسفند سال ۱۳۶۹، زیر عنوان «مرخصى» از زندان رها شد.
متن را از سایت رادیو فردا گرفته ایم.
######################
با تمام وجود تلاش میکنم جلوی انفجار بغض تلنبار شدهام را بگیرم اما فشارش بیشتر از اینهاست. دستم را جلوی دهان و بخشی از صورتم به نحوی میگیرم که تا حد امکان طبیعی باشد و کسی متوجه وضعیتم نشود.
به آرامی از پشت بچهها که دور تا دور سفره غذا نشستهاند، رد میشوم و به سرعت خودم را به یک کابین توالت رسانده و خودم را در آن میاندازم و چفت در را میبندم. با یک دست جلوی دهانم را میگیرم که منفجر نشود و با دست دیگر عینکم را در میآورم.
وحشت شکستن و خراب شدن عینک آنقدر در من قوی است که بدون اینکه لازم باشد در موردش فکر کنم، به طور خودکار و با احتیاط کامل، تا کرده در جیب گشاد شلوارم میگذارم. بدون عینک قدرت دیدم پایین میآید، سردرد میگیرم و قدرت تمرکزم به شدت پایین میآید و فراهم کردن مجدد آن چند ماهی طول میکشد.
به خودم میپیچم که نگذارم صدای گریهام بلند شود. کشمکشی عجیب در من میگذرد، نمیخواهم کسی، هیچکس، عمق اندوهم را ببیند. تا به آن روز اجازه نداده بودم که پاسدارها و نگهبانان زندان در چهرهام بخوانند که از دست دادنش خرابم کرده، بند بند سلولهایم در عزایش زار میزنند.
دلم نمیخواهد بچههای زندان هم آشوبم را ببینند، نمیدانم چرا شاید برای اینکه فکر میکنم هیچکس به اندازه من او را نمیشناخت، هیچکس به اندازه من دوستش نداشت، هیچکس به اندازه من عمق دریای او را ندیده بود... بیهوده میگویم، خودخواهی من است که حتی غم او را هم برای خودم میخواهم.
باید آتشفشان رها شده را مهار میکردم اما چه کنم که از عهدهاش بر نمیآمدم. تصورش دیوانهام میکند چهرهاش، نگاهش، صدایش، معصومیتش... جلوی چشمم رژه میروند. در نظرم میآید که با آن پای لنگان ولی با تأنّی و غرور به سمت چوبه دار میرود. حتماً یک یک عزیزانش را به خاطر آورده با غم و تأسف فکر کرده که دیگر امکان دیدنشان را نخواهد داشت و چه حرفهایی که دلش میخواست به آنها بگوید که هرگز دیگر نخواهد گفت.
تا آن زمان خوب توانسته بودم تسلط بر خودم را حفظ کنم و مثل او مغرور و سربلند در بند راه بروم و نگذارم کسی ناظر حتی یک قطره اشک من باشد تا آنکه چند روز پیش دوباره تلویزیون برده شده از بند را بازگرداندند. گویا بعد از آن کشتارها حالا دیگر قافله پایان پذیرفته و زندگی به روال عادی باز میگردد.
تازه باز هم توانسته بودم حالت عادی ظاهرم را حفظ کنم تا آنکه آن روز غافلگیر شدم. دور سفره غذا نشسته بودیم و تلویزیون در راهرو با صدای بلند برنامهای پخش میکرد و ناگهان آهنگ شادی فضای بند را پر کرد. نوای شاد آن آهنگ لعنتی مثل بهمن بر تمام جسم و جانم فرو ریخت و چهره ظاهریام را درهم شکست.
شادی! آه به خاطرم آمد که شادی و زیبایی هم در دنیا وجود دارد. من که همیشه در برابر ترنمهای شاد نمیتوانستم جلوی لبخند و نرمک نرمک رقصیدنم را بگیرم، شوکه شده بودم. گویی جانم از درک تضاد شادی آن آهنگ زیبا و عظمت اندوهم در استیصال بود.
تا قبل از این آهنگ حصاری بر دور خودم تنیده بودم که خودم را محافظت کنم، که دردم در نهانخانه دلم بماند تا روزی مناسب که بتوانم با امنیت اینکه کسی نمیشنود، صدایم را رها کنم و زار بزنم. اما ترنم زیبا و شاد آن آهنگ تکانم داد، ترک برداشتم.
مدتی خودم را در توالت محبوس کردم تا راه باز شده را مسدود کنم، دردم را قورت بدهم و ظاهرم را نگاه دارم. چشمانم را مدتی با آب خنک شستم، عینکم را کمی با فاصله گذاشتم تا سرخی چشمم کمتر دیده شود. خطر از سر گذشته بود و آهنگ تمام شده بود و صدای صحبتهای معمولی از بند میآمد.
آذر ۶۷
https://t.me/Icaeir
آنچه که در زیر می آید نوشته ای از نازلی پرتوی در سوگ برادرش محمد علی پرتوی است که در سال ۱۳۶۷ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. خود نازلى پرتوى در آبان ۱۳۶۱ در تهران دستگیر و به ۱۲ سال زندان محکوم شد. نازلی پرتوی دوران محکومیت را در زندانهاى کمیته مشترک، اوین، قزل حصار و گوهردشت سپرى کرد. او جزو آخرین دسته زندانیان زن است که در اسفند سال ۱۳۶۹، زیر عنوان «مرخصى» از زندان رها شد.
متن را از سایت رادیو فردا گرفته ایم.
######################
با تمام وجود تلاش میکنم جلوی انفجار بغض تلنبار شدهام را بگیرم اما فشارش بیشتر از اینهاست. دستم را جلوی دهان و بخشی از صورتم به نحوی میگیرم که تا حد امکان طبیعی باشد و کسی متوجه وضعیتم نشود.
به آرامی از پشت بچهها که دور تا دور سفره غذا نشستهاند، رد میشوم و به سرعت خودم را به یک کابین توالت رسانده و خودم را در آن میاندازم و چفت در را میبندم. با یک دست جلوی دهانم را میگیرم که منفجر نشود و با دست دیگر عینکم را در میآورم.
وحشت شکستن و خراب شدن عینک آنقدر در من قوی است که بدون اینکه لازم باشد در موردش فکر کنم، به طور خودکار و با احتیاط کامل، تا کرده در جیب گشاد شلوارم میگذارم. بدون عینک قدرت دیدم پایین میآید، سردرد میگیرم و قدرت تمرکزم به شدت پایین میآید و فراهم کردن مجدد آن چند ماهی طول میکشد.
به خودم میپیچم که نگذارم صدای گریهام بلند شود. کشمکشی عجیب در من میگذرد، نمیخواهم کسی، هیچکس، عمق اندوهم را ببیند. تا به آن روز اجازه نداده بودم که پاسدارها و نگهبانان زندان در چهرهام بخوانند که از دست دادنش خرابم کرده، بند بند سلولهایم در عزایش زار میزنند.
دلم نمیخواهد بچههای زندان هم آشوبم را ببینند، نمیدانم چرا شاید برای اینکه فکر میکنم هیچکس به اندازه من او را نمیشناخت، هیچکس به اندازه من دوستش نداشت، هیچکس به اندازه من عمق دریای او را ندیده بود... بیهوده میگویم، خودخواهی من است که حتی غم او را هم برای خودم میخواهم.
باید آتشفشان رها شده را مهار میکردم اما چه کنم که از عهدهاش بر نمیآمدم. تصورش دیوانهام میکند چهرهاش، نگاهش، صدایش، معصومیتش... جلوی چشمم رژه میروند. در نظرم میآید که با آن پای لنگان ولی با تأنّی و غرور به سمت چوبه دار میرود. حتماً یک یک عزیزانش را به خاطر آورده با غم و تأسف فکر کرده که دیگر امکان دیدنشان را نخواهد داشت و چه حرفهایی که دلش میخواست به آنها بگوید که هرگز دیگر نخواهد گفت.
تا آن زمان خوب توانسته بودم تسلط بر خودم را حفظ کنم و مثل او مغرور و سربلند در بند راه بروم و نگذارم کسی ناظر حتی یک قطره اشک من باشد تا آنکه چند روز پیش دوباره تلویزیون برده شده از بند را بازگرداندند. گویا بعد از آن کشتارها حالا دیگر قافله پایان پذیرفته و زندگی به روال عادی باز میگردد.
تازه باز هم توانسته بودم حالت عادی ظاهرم را حفظ کنم تا آنکه آن روز غافلگیر شدم. دور سفره غذا نشسته بودیم و تلویزیون در راهرو با صدای بلند برنامهای پخش میکرد و ناگهان آهنگ شادی فضای بند را پر کرد. نوای شاد آن آهنگ لعنتی مثل بهمن بر تمام جسم و جانم فرو ریخت و چهره ظاهریام را درهم شکست.
شادی! آه به خاطرم آمد که شادی و زیبایی هم در دنیا وجود دارد. من که همیشه در برابر ترنمهای شاد نمیتوانستم جلوی لبخند و نرمک نرمک رقصیدنم را بگیرم، شوکه شده بودم. گویی جانم از درک تضاد شادی آن آهنگ زیبا و عظمت اندوهم در استیصال بود.
تا قبل از این آهنگ حصاری بر دور خودم تنیده بودم که خودم را محافظت کنم، که دردم در نهانخانه دلم بماند تا روزی مناسب که بتوانم با امنیت اینکه کسی نمیشنود، صدایم را رها کنم و زار بزنم. اما ترنم زیبا و شاد آن آهنگ تکانم داد، ترک برداشتم.
مدتی خودم را در توالت محبوس کردم تا راه باز شده را مسدود کنم، دردم را قورت بدهم و ظاهرم را نگاه دارم. چشمانم را مدتی با آب خنک شستم، عینکم را کمی با فاصله گذاشتم تا سرخی چشمم کمتر دیده شود. خطر از سر گذشته بود و آهنگ تمام شده بود و صدای صحبتهای معمولی از بند میآمد.
آذر ۶۷
https://t.me/Icaeir