رد شبهات ملحدین
29.2K subscribers
1.11K photos
801 videos
303 files
2.02K links
آرشیو مطالب کانال
@no_atheism_archive

کتابخانه صوتی
@no_atheism_voice

کانال کوردی
@no_atheism_kurdi

یوتیوب آپارات فیسبوک
linktr.ee/no_atheism

اینستاگرام
instagram.com/no_atheism

یوتیوب
youtube.com/@no_atheism

«تا اطلاع ثانوی آیدی ادمین برداشته شد»
Download Telegram
shobohati-piramoone-eslam-PDF.pdf
2.3 MB
📕نام کتاب: شبهاتی پیرامون اسلام
نویسنده: محمد قطب
📝مترجم: عبدالباسط عیسی‌زاده
📄تعداد صفحه: ۲۵۹

#معرفی_کتاب
📖آن‌هایی که اسلام را مانعی برای خود می‌بینند، سیاستی را در پیش گرفته‌اند تا گام‌هایشان در جهان اسلام را استوار کنند و به وسیله آن ثروت کشورھای اسلامی را به یغما ببرند. از این رو سیاست آنان توھین به اساس دین، از بین‌بردن قداست از دل پیروانش و زشت جلوه دادن آن در افکارشان است، تا مردم از آن دل برکنند و از پای‌بندی به احکام آن بیزار شوند
موضوعات کتاب عبارتند از: عدم نیاز به دین در عصر حاضر، رابطه اسلام با سرمایه‌داری، برده‌داری، نظام طبقاتی و مالکیت فردی در اقتصاد اسلامی، کارکردهای صدقه و زکات، زن در اسلام، اسلام و آزادی بیان، اقلیت‌های غیرمسلمان در نظام اسلامی، اسلام و نظام اقتصادی کمونیسم، دین و سرکوب غرایز، قوانین کیفری در اسلام، رابطه اسلام با تمدن جدید، آیا دین افیون توده‌ها است، آیا اسلام همان ارتجاع است، چه باید کرد؟

🚫توجه مهم: تا حد امکان کتاب‌های معرفی شده را از کتابفروشی‌های دینی تهیه کنید. (برای حمایت و تداوم کار نویسندگان، مترجمان و مغازه‌های علوم دینی)

@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
نقد نظر استیون هاوکینگ در مورد اینکه اعلام کرد که خدا وجود ندارد | چگونه استیون هاوکینگ، درک و شعور انسان‌ها را به سخره گرفت!


استیون هاوکینگ دانشمند مشهور در زمینه‌ی کیهان شناسی و فیزیک و یکی از برجسته‌ترین دانشمندان در زمینه‌ی شغلی خود بود. اما او قبل از مرگش در کتاب‌های "طرح بزرگ" و "پاسخ‌های کوتاه به پرسش‌های اساسی" به صورت قطعی وجود خدا را انکار کرد و گفت خدایی وجود ندارد. استیون هاوکینگ دلیل خود مبنی بر وجود نداشتن خدا را اینگونه شرح می‌دهد:

Because there is a law such as gravity, the Universe can and will create itself from nothing.
"چون قانونی مثل جاذبه وجود دارد، جهان تاکنون توانسته و خواهد توانست که خود به خود، از هیچ به وجود آید. ایجاد خودبه‏‌خودی، دلیل وجود چیزها است."

و در جایی دیگر وی می‌گوید:
God may exist, but science can explain the universe without the need for a creator
«خداوند ممکن است وجود داشته باشد ولی علم می‌تواند جهان را بدون نیاز به خلق کننده توضیح دهد»

اما اشکال کار استیون هاوکینگ و سایر آتئیست‌های علم‌زده چیست که گمان می‌کنند با علم می‌توان هر چیزی را توضیح داد. در ابتدا لازم است ما انواع علت‌ها را بشناسیم تا به صورت دقیق بتوانیم این موضوع را درک کنیم.

🔻انواع علت:
۱. علت فاعلی (چه کسی)
۲. علت ماده (از چه چیزی)
۳. علت صوری (به چه شکل و صورتی، چگونه)
۴. علت غایی (برای چه، چرا)

در یک مثال تمام این علت‌ها را توضیح می‌دهیم:
می‌خواهیم یک رستوران را مورد بررسی قرار دهیم و انواع علت‌ها را در آن بیان کنیم. ما می‌خواهیم غذایی مثل چلومرغ را در این رستوران میل کنیم. قبل از آن، انواع علت‌ها را در ایجاد این غذا مورد بررسی قرار می‌دهیم.
۱. علت فاعلی (چه کسی) در ایجاد این چلومرغ، آشپز غذا است.
۲. علت ماده (از چه چیزی) در ایجاد این غذا گوشت، برنج، روغن و... است.
۳. علت صوری (چگونه یا به چه شکل و صورتی) به صورت غذای چلومرغ است و مثلا آبگوشت نیست.
۴. علت غایی (برای چه، چرا) در تهیه‌ی این غذا می‌توان گفت که برای درآمد رستوران و یا سیر شدن مشتریان است.

حال فرض کنید شخصی بدنبال علت چلومرغ باشد و بگوید ما توانسته‌ایم با شناخت مواد سازنده این غذا (علت ماده) و یا با یافتن چگونگی تهیه و دستور تهیه‌ی غذا (علت صوری) توضیح دهیم که چلومرغ چگونه ایجاد شده است و با این علم دیگر ما نیازی به آشپز و بوجود آورنده این غذا (علت فاعلی) نداریم و آشپز، توهم ذهن انسان‌ها است و... . درواقع این استدلال توهین به شعور مردم است.

حال استدلال استیون هاوکینگ و خداناباوران نیز اینگونه است. آنها می‌گویند چون علم توانسته چگونگی ایجاد جهان (علت صوری) و مواد سازنده آن (علت ماده) را با استفاده از قوانین فیزیکی حاکم بر آن مانند نظریه ام (M-theory) پیدا کند پس دیگر نیازی به خدا نیست و خدا وجود ندارد!

البته یک نکته اهمیت دارد که باید به آن پرداخت. نظریه‌ی هاوکینگ بر فرض صحت با خدای رخنه پوش یا خدای حفره‌ها (God of the gaps) که برآمده از الهیات ناقص غربی و دین تحریف شده‌ی کلیساها است، در تعارض است. در این رویکرد هرگاه با شکاف و مجهولی در تبیین پدیده‌ها (مثل بیماری‌ها و بلایای طبیعی) روبرو می‌شدند و نمی‌دانستند علت آن (علت صوری و علت ماده) چیست، آن را به خدا نسبت داده و کار او می‌دانستند. به عبارتی خداوند را در حد فرضیات علمی تنزل می‌دادند. این جریان باعث می‌شد که هرگاه فرضیه‌ای علمی برای آن پدیده یافت شود خدا کنار گذاشته شده و جای خود را به علم بشری بسپارد.
در اسلام چنین تعریفی از خداوند وجود ندارد و الله، خدای حفره‌ها نیست. همانطور که تاریخ مدعای این قضیه است؛ وقتی که در اروپا به بیماری جذام به اعتبار اینکه خشم خداوند بر انسان است می‌نگریستند و شاه فیلیپ در سال ۱۳۱۳ میلادی فرمان سوزاندن همه‌ی مبتلایان به جذام را صادر کرد؛ مسلمانان، اولین بیمارستان مخصوص مبتلایان جذام را در دمشق بنا نمودند و شروع به مداوای بیماران کردند.
[ تمدن اسلامی یک تمدن با شکوه بود اما رسانه‌ها تصور و افکار مردم را به گونه‌ای شکل داده‌اند که مردم گمان می‌کنند ۱۴۰۰ سال فقط تاریکی و جهل بر خلافت‌ اسلامی حاکم بوده است و اوضاع کنونی کشورهای خاورمیانه را با این تمدن بزرگ قیاس می‌کنند! ]

ادامه...
https://bit.ly/2JH7rdt
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
پس با توجه به توضیحات ارائه شده درمورد انواع علت‌ها (علت فاعلی، علت ماده، علت صوری و علت غایی) فهمیدیم که خداناباوران به اشتباه گمان می‌کنند چون علم توانسته چگونگی ایجاد جهان (علت صوری) و مواد تشکیل دهنده آن (علت ماده) را پیدا کند پس جهان، نیازی به خدا و بوجود آورنده (علت فاعلی) ندارد.
همانطور که شرح داده شد این استدلال مانند آن است که با پی‌بردن به چگونگی تهیه‌ی غذا و مواد به کار رفته در آن، وجود آشپز را انکار کنیم و آن را توهم ذهن انسان‌ها بنامیم که در طول زمان آن را برای مجهولات ذهنی خود ساخته‌اند و... !
قوانین فیزیک به تنهایی نمی‌توانند دنیا را بوجود بیاورند همانطور که دستور تهیه‌ی غذا به تنهایی نمی‌تواند یک غذا را ایجاد کند. نیروی گرانش و سایر موارد دیگر نیز نمی‌توانند علت اصلی ایجاد جهان باشند زیرا آنها نیز جزوی از این جهان هستند که بعد از بیگ‌بنگ (مه‌بانگ) ایجاد شده‌اند و قبل از آن، وجود خارجی نداشتند.

ادعای ایجاد جهان از هیچ (عدم) در تضاد با بدیهی‌ترین موارد عقلی و علمی است. زیرا هیچگاه امکان ندارد صفر به‌علاوه صفر، برابر یک شود.

خداوند می‌فرماید:
▪️أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ (۳۵) أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ (۳۶)
▫️ترجمه: آيا از هيچ خلق شده‏‌اند يا آنكه خودشان خالق (خود) هستند. آيا آسمانها و زمين را (آنان) خلق كرده‏‌اند (نه) بلكه يقين ندارند.
(سوره الطور/آیات ۳۵ و ۳۶)

توجه: در این مقاله برای فهم بهتر از مثال آشپز و تهیه غذا استفاده شد وگرنه خداوند شبیه و مانندی ندارد. خداوند، خود مواد جهان (علت ماده) و قوانین حاکم بر آن (علت محوری) و هدف جهان (علت غایی) را خلق کرده است و او علت‌العلل و خالق تمام هستی است.


📝نویسنده: دکتر م.ا
▪️تهیه شده در: «رد شبهات ملحدین»
▪️۲۸ تیر ۱۳۹۸ هجری شمسی

https://bit.ly/2JH7rdt
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞#سلسله_کلیپ‌های_سفر_یقین مکمل قسمت ۲۲


🔻آزمایش ریچارد لینسکی روی باکتری E.coli (اشریشیا کلی)

آیا تغییر تغذیه این باکتری از گلوکز به سیترات (در کمبود گلوکز یا تغییر شرایط محیطی)، دلیلی بر اثبات فرگشت و تکامل است؟ و آیا این عمل، کسب ویژگی جدید توسط جاندار محسوب می‌شود؟

شفاف‌سازی در مورد این مسئله توسط دکتر ایاد قنیبی

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
رد شبهات ملحدین
#تعدد_همسران_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_سلم [بخش13] دیدگاه برخی از دانشمندان مسلمان قاضی محمد سليمان منصورفوری (رحمه الله) به زندگانی پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بنگرید که ۲۵ سال از عمر ۶۳ ساله خود را بدون ازدواج سپری نمود، کسی که دوران اوج جوانی‌اش را…
#تعدد_همسران_پیامبراکرم_صلی_الله_علیه_و_سلم [بخش14]

دیدگاه برخی از مستشرقین

اسلام‌ستیزهای مغرض ایرانی با اتهام زدن بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) بدون اندیشیدن و از روی نادانی و بدون مطالعه، گوی سبقت را ربوده‌اند و وانمود می‌کنند که آنان هستند به کشف بزرگی در رابطه با تعدد ازواج پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) دست یافته‌اند و با اتهام شهوترانی جنسی که بعضاً ذهنیت خودشان نیز در همین حد بدان متمایل است گمان باطل کرده‌اند چراکه برخی از مستشرقین به مراتب در تحقیق و مطالعه از این «اسلام‌ستیزهای ایرانی متمایل به الحاد» انصاف بیشتر به خرج داده و به فلسفه‌ی تعدد همسران پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) از دریچه‌ی اجتماعی، سیاسی، تاریخی و حقوقی نظر افکنده‌اند، سخنان نیکویی را بیان داشته‌اند که هرچند ممکن است در پاره‌ای از موارد در این موضوع با آنها اختلاف داشته باشیم امّا در کل، دقیق‌ و منصفانه توضیح داده‌اند و قطعاً از اسلام‌ستیزان مغرضِ با انصاف‌تر بوده‌اند. بطور نمونه:

🔹ویل دورانت (Will Durant) می‌گوید:

«ده زن و دو کنیز وی مایه حیرت و خرده‌گیری مردم مغرب زمین شده‌اند، ولی باید به یاد داشته باشیم که کثرت مرگ و میر مردان در میان سامیان عصر قدیم و آغاز قرون وسطی تعدد زوجات را در نظر آنها به مقام یک ضرورت حیاتی و تقریباً یک وظیفه اخلاقی بالا برده بود. در نظر پیامبر نیز تعدد زوجات یک موضوع عادی و بی اشکال بود، بدین جهت، با خاطری آسوده، زنان مکرر می‌گرفت، اما هدف وی اشباع تمایلات جنسی نبود. ... بعضی ازدواج‌های وی به سائق نیکوکاری و ترحم به بیوه‌های فقیری بود که از پیروان یا دوستان وی به جا مانده بودند؛ بعضی دیگر ازدواج‌های مصلحتی بود، مانند ازدواج با حفصه، دختر عمر، که می‌خواست به وسیله آن مناسبات خود را با پدرش محکم کند، یا با دختر ابوسفیان که می‌خواست بدین وسیله دوستی قدیم را جلب کند. شاید بعضی از ازدواج‌ها را به این امید می‌کرد که پسری داشته باشد.»[1]

🔸جان دون‌پورت (John Davenport) می‌گوید:

«صرف نظر از اینکه تعدد زوجات در زمان حیات محمد در تمام عربستان و سایر نواحی مشرق زمین معمول بوده، و خلاف شمرده نمی‌شده است باید این نکته را بخاطر آورد که محمد از سن بیست و پنج سالگی تا پنجاه سالگی با داشتن یک زن راضی و قانع بود و تا هنگامی که خدیجه زنده بود و در سن شصت و سه سالگی وفات کرد محمد زن دیگری نگرفت و محمد از خدیجه فرزند ذکوری نداشت. در این صورت باید پرسید آیا ممکن است چنان مرد شهوانی در چنان کشوری که تعدد زوجات عمل عادی شمرده می‌شود برای مدت بیست و پنج سال به یک زن قانع باشد، آنهم زنی که پانزده سال از او بزرگ‌تر است؟ و آیا نمی‌توان بیشتر بر این احتمال تکیه کرد که محمد زن‌های متعددی را که در دوران اواخر زندگیش گرفت ناشی از این میل و رغبت بوده است که پسری داشته باشد؟» [2]

همو در جایی دیگر از کتابش در رد اتهام از پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) در مورد آیه تخییر (احزاب: 28) می‌نویسد:
«مبلغین نادان و عده‌ای اهل عناد و الحاد و دسته‌ای از کوتاه‌نظران این زمان، که در این بحث وارد تحقیق می‌شوند، تصور می‌کنند که رسول‌اکرم از راه هوای نفس با زنان متعددی ازدواج کرده است. متأسفانه تصور این اشخاص بصورت گمان، و از گمان بصورت شبهه، و از شبهه بصورت سوءظن، و از سوءظن به درجه‌ی سخافت رأی می‌رسد. ولی چیزی که نزد من مسلم است این است که همه‌ی این افراد، مردمی کوتاه‌نظر و نادان هستند، زیرا آیه‌ی قرآن که اساس آن حاکی از نفی زینت و منع همه‌ی زنان پیغمبر از استعمال آن است؛ و از آن گذشته رابطه‌ی زناشویی را بر اساسی قرار می‌دهد که مطلقاً منافی زندگانی جنس لطیف است، و ضمناً ارتباط بین پیغمبر و زنانش را به‌طرز روشنی که کاملاً مخالف هوی و هوس است بیان می‌نماید و از این بالاتر می‌بینیم که خداوند به پیغمبر دستور می‌دهد، که در غیر اینصورت همه آنان طلاق بگیرند و مانند سایر زنان از هوس‌های زنانه در مورد استعمال زیور و زینت برخوردار شوند. والا با طبیعت دیگری که مخالف طبیعت دنیوی است خوگرفته، و راه زهد پیش‌گیرند. هرکس می‌تواند به سهولت تشخیص دهد که همه‌ی اطراف و جوانب این داستان و ابلاغ نهائی پیغمبر، برخلاف شهوات و تمایلات نفسانی است، زیرا در عرف شهوت‌پرستی، هیچ‌گاه کلماتی بدین صورت صریح و قاطع و تا حدی خشن استعمال نمی‌شود.» [3]

📚پی‌نوشت‌ها
[1]تاریخ تمدن، ویل دورانت، ترجمه: احمد آرام و دیگران، (تهران: اقبال: فرانکلین، 1337)، ج4، ص223.
[2] عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، جان دیون پورت، ترجمه: سید غلامرضا سعیدی، (قم: انتشارات دارالتبلیغ اسلامی، چاپ سوم، 1348)، ص35.
[3] منبع قبل، صص 193 – 194.

https://bit.ly/2K2pDNA
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
بسم الله الرحمن الرحیم

#آرشیو_مطالب_ماهانه
📍مطالب منتشر شده در تیر ماه ۱۳۹۸📍

۱. حقوق زن در اسلام و غرب | وحیدالدین خان (📚کتاب)
t.me/no_atheism/2146

۲. بدون شرح... (🖼تصویر)
t.me/no_atheism/2147

۳. تعدد همسران پیامبرﷺ | بخش یازدهم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2148

۴. وجود خدا از نظر لورد کالون (یکی از مشهورترین فیزیکدانان بریتانیا) (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2149

۵. آیا گناهکاران در قیامت معذرت خواهی می‌کنند | سلسله پاسخ به شبهات قرآنی - بخش پنجم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2150

۶. آیا پیامبر اسلام مبتلا به بیماری شیزوفرنیا (اسکیزوفرنی یا پارانوید) بوده است؟ (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2153

۷. توضیحات دکتر ذاکر نایک درمورد اتهام پولشویی علیه ایشان (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2154

۹. سلسله کلیپ‌های سفر یقین قسمت ۱ | دکتر ایاد قنیبی (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2157

۱۰. اسلام در زندان دوستان نادان و علمای ناتوان | عبدالقادر عوده (📚کتاب)
t.me/no_atheism/2158

۱۱. تئوری یکتاپرستی از نظر مسعود انصاری (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2159

۱۲. نژاد پرستی برتراند راسل (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2160

۱۳. ما کار درست را چون درست است انجام می‌دهیم اما شما به دلیل اجر و ثواب آن را انجام می‌دهید! (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2161

۱۴. علم تاریخ شناسی نزد علمای اسلام و میزان اعتبار تاریخ اسلامی | اسد رستم تاریخ‌شناس مشهور مسیحی (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2163

۱۵. حق رای و بیعت‌کردن زن در تاریخ اسلام (زمان پیامبر) و در تاریخ غرب (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2164

۱۶. پرسش از اسلام، منطقی یا غیرمنطقی؟ چرا بعضی اسلام را ترک می‌کنند (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2165

۱۷. برتری داشتن دختر بر پسر از نظر امام غزالی (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2166

۱۸. تعدد همسران پیامبرﷺ | بخش دوازدهم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2167

۱۹. همزیستی مسالمت آمیز با غیرمسلمانان (کافران) در جامعه اسلامی | pdf و apk (📚کتاب)
t.me/no_atheism/2168

۲۰‌. نظر ماکیاولی (فیلسوف خداناباوری) در مورد اخلاق در دین و خداناباوری (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2170

۲۱. چرا خدا ما را خلق کرد؟ چرا خدا قبل از خلق کردن ما، نظر ما را نپرسید؟ (📝مقاله)

t.me/no_atheism/2171

۲۲. افتتاح سایت رد شبهات ملحدین (🎁خبر ویژه)
t.me/no_atheism/2173

۲۳. انسانیت و فرهنگ اروپایی‌ها در مقابل گرسنه‌های ویتنامی (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2174

۲۴. نظر نیچه درمورد آرام‌بخش بودن فکر خودکشی (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2175

۲۵. اثر خداناباوری و بی‌دینی بر فرد و جامعه (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2176

۲۶. آیا خدا وجود دارد؟ (🎙صوت)
t.me/no_atheism/2178

۲۷. آیا در قیامت از گناه گناهکاران سوال می‌شود | سلسله پاسخ به شبهات قرآنی - بخش هفتم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2180

۲۸. تعدد همسران پیامبرﷺ | بخش سیزدهم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2182

۲۹. پرسش های ایمانی کودکان | دکتر عبدالله الرکف (📚کتاب)
t.me/no_atheism/2184

۳۰. ارزش انسان نزد جان گری (فیلسوف خداناباور) (🔖سخن کوتاه)
t.me/no_atheism/2185

۳۱. مختصری درمورد کتاب الانوار الکاشفه (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2186

۳۲. الحاد چیست و ملحد کیست؟ (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2188

۳۳. وجود خدا از نظر اخترفیزیکدانان مشهور (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2189

۳۴. غرباء (💎سخن ناب)
t.me/no_atheism/2190

۳۵. دموکراسی در کشور اروپایی اسلواکی را بهتر بشناسیم (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2191

۳۶. انواع الحاد را بشناسیم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2193

۳۷. آیا افراد نیکوکار اهل کتاب (غیرمسلمانان) به بهشت می‌روند | سلسله پاسخ به شبهات قرآنی - بخش هشتم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2194

۳۸. شبهاتی پیرامون اسلام | محمد قطب (📚کتاب)
t.me/no_atheism/2197

۳۹. نقد سخن استیون هاوکینگ که گفت خدا وجود ندارد (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2198

۴۰. تغییر تغذیه‌ی باکتر E coli آیا دلیل بر جهش تکاملی است | سلسله کلیپ‌های سفر یقین، مکمل قسمت ۲۲ (🎥ویدیو)
t.me/no_atheism/2200

۴۱. تعدد همسران پیامبرﷺ | بخش چهاردهم (📝مقاله)
t.me/no_atheism/2201

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
«تاریخچه‌ی ازدواج در اروپا و آمریکا»

https://bit.ly/2M8PmGW
در سایت discover the truth تحقیقی در موردِ سن ازدواج در اعصارِ گذشته، در آمریکا و اروپا صورت گرفته است که در آن، دیدگاهِ 19 تاریخ‌دانِ غربی را بیان کرده است، ما نیز در اینجا نظراتِ آنان را ذکر می‌کنیم

1_مرگریت وید لبارج (Margaret Wade Labarge)
تاریخ‌دانِ معاصر، متوفی 2009 می‌گوید؛ «در اروپا (قرون وسطیٰ) اکثر بیوه زنان، سنِ زیادی نداشتند و دختران، بین 5 الی 10 سالگی ازدواج می‌کردند.»

2_پروفسور ریچارد وورتلی (Richar Wortley)
و پروفسور استفن اسمالبون (Stephen Smallbone)
می‌گویند؛ «که در قبل از سالِ 1900 میلادی، دختران در سنِ کمی ازدواج می‌کردند، آن‌ها می‌گویند؛ در اروپا (در قرون وسطیٰ) سنِ ازدواج، بسیار کم بود و مورادی از ازدواجِ دختران در هفت سالگی ثبت شده است.» شخصیّتِ ژولیت در داستانِ شکسپیر 13 سال داشت، و هیچ اشاره‌ای هم به استثنا بودنِ آن نشده است.
وضعیّت در آن طرفِ اقیانونسِ اطلس هم مشابه بود (منظور آمریکاست)، در سال 1689 در ویرجینیا با دختری 9 ساله ازدواج صورت گرفته است، در آغازِ قرنِ 19 در انگلستان، رابطهٔ جنسی با دخترانِ 10 ساله، أمری قانونی بوده است.

3_در کتابِ Sex and Society (جنسیّت و جامعه) ذکر شده است؛ «در قوانینی که انگلیسی‌ها در سالِ 1275 برای آمریکا وضع کرده بودند، سن ازدواج 12 سال بود، آن‌ها در سالِ 1576، سنِ ازدواج را به 10 سال کاهش دادند، اگر دو نفر ازدواج کرده بودند و رابطهٔ جنسی داشتند، بدون توجهٔ به سنِ آن‌ها، هیچ جرمی مرتکب نشده بودند زیرا زن، جزء مالکیّت همسرش محسوب می‌شد.»

4_ریچارد پوزنر (Richard A. Posner)
قاضیِ اصلیِ دادگاه تجدید نظر آمریکا می‌گوید؛ «که قبل از سال 1900 میلادی، سنِ معمول برای ازدواج، 10 سال بود» "قانون حاکم بر سن رضایت (در أمر ازدواج)، در طولِ این قرن، در آمریکا تغییر عمده‌ای کرده است. در اکثر ایالت‌های آمریکا، سن قانونی ازدواج در قرن 19 میلادی، 10 سالگی بوده است"

5- طبق قانون اسکاتلند قبل از سال 1900 میلادی یک دختر می‌توانست در سن 9 سالگی نیز ازدواج کند.

6_آنتونی جوزف پل کورتیه (Anthony Joseph Paul Cortese)
می‌گوید؛ «تا اواسطِ سالِ 1960 میلادی (57 سال قبل) ازدواجِ یک فرد 50 ساله با یک فرد 7 ساله در آمریکا قانونی بوده است.»
"در واقع سنِ ازدواج قانونی در ایالتِ دلور، 7 سال بوده است، در نتیجه یک فرد 50 ساله به راحتی می‌توانسته با دختری 7 ساله ازدواج کند"

7_مورین دباغ (Maureen Dabbagh)
می‌گوید؛ «سنِ قانونی ازدواج در قرنِ 19 میلادی، در اکثر ایالت‌های آمریکا 10 سال بوده، ولی در ایالت دنور سنِ قانونی ازدواج 7 سال بوده است»

8_آرتور سکین (Arthur Siccan)
نویسندهٔ کتابِ (آنچه در آمریکا اشتباه است، نگاهی به مسائل خشن در کشور ما) می‌گوید؛ «به روشِ سنتی در سراسر جهان، سن ازدواج را معمولاً خانواده‌ها تعیین می‌کنند، یا یک عادت عرفی و قبیله‌ای بوده است، در اکثر موارد نشانه‌های بلوغ شامل قاعده‌گی برای زنان، و موهای زیر شکم برای مردان بوده است.»
"سر ادوارد کک" در قرن هفدهم میلادی به روشنی بیان کرده است که ازدواج دختران زیر 12 سال طبیعی است.
در پرتغال، سوئیس، دانمارک و اسپانیا در ابتدا سن قانونی ازدواج 10 تا 12 سال بوده است، و سپس در نیمه دوم قرن 19 بین 13 تا 16 سال افزایش پیدا می‌کند.

9_کارولین کاکو (Carolyn Cocca)
«در چه سنی فردی می‌تواند تصمیم بگیرد که در یک رابطه جنسی دخالت داشته باشد؟!
7، 10، 12، 13، 18، 21 همه‌ی این سن‌ها در طول 300 سالِ گذشته به عنوان سن رضایت به رابطه جنسی مطرح بوده‌اند.

منبع: https://discover-the-truth.com/2013/09/09/age-of-consent-in-european-american-history/

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
شرط‌بندی پاسکال و بحران الحاد

به درستی‌که مسئله‌ی وجود خدایی که خالق و حکیم باشد، از بدیهیات فطرت است و نیاز به بسط ادله و احتجاج ندارد، و همانگونه که متنبی گفته، زمانی‌که وجود روز نیاز به دلیل داشته باشد، دیگر چه چیزی در ذهن انسان درست می‌ماند؟ اما به سبب فاسدشدن فطرت ملحدین، به عنوان مخلوقی از مخلوقات که خداوند با عقل به او تکلیف داده است، معالجه‌کردن درد سختی که «الحاد» نامیده می‌شود، بر ما واجب است!

تفکر الحادی در بسیاری از بحران‌هایی که تناقض‌اش را آشکار می‌کنند، گرفتار است؛ از جمله قضیه‌ی ارزش‌های اخلاقی، اختیار، سؤالات فلسفی بزرگی چون «من کیستم؟»، «هدف از وجود من چیست؟» و «پس از مرگ چه می‌شود؟» و...

پاسکال کیست؟
بلز پاسکال (1623-1662 میلادی) فیلسوف و ریاضی‌دان فرانسوی است که در ریاضیات با نظریه‌ی احتمالات به شهرت رسیده است؛ او همچنین مخترع ماشین‌حساب است و در دو مجال فیزیک و ریاضیات سهم به‌سزایی دارد، و یکی از پایه‌های نهضت اروپایی در قرن هفدهم محسوب می‌شود. [1]
بلز پاسکال به قضیه‌ی دین توجه بسیاری داشته و به شعائر دینی خود اهتمام داشت و در کتاب‌هایش به اهمیت دیانت اشاره و به گونه‌ای میان فلسفه‌ی عقلی مجرد و جانب روحانی را جمع کرده است.

فلسفه‌ی پاسکال:
پاسکال تلاش داشت تا ملحدین را به دین بازگردانده و آنانی که از آن خارج شده‌اند را به ساحل آرام ایمان که در حل مشکلات یاورشان باشد، درس خودشناسی بدهد و اضطراب را از آنان بزداید، بازگرداند. [2]
منهج پاسکال یک منهج عقلی، تأملی و همچنین تجربیست؛ او در تألیفات علمی خود که در آن زمان نشانه‌ی پیشروی علمی بوده و پاسکال را در جای بزرگان علم و تجربه‌ی قرن هفدهم نشانده، بر ملاحظه و تجربه تکیه دارد. [3]

حجت شرط‌بندی:
شرط‌بندی پاسکال وسیله‌ای برای تذکر اهمیت وجود خداست، هرچند بر خلاف گمان بسیاری، مبنی بر جدل نیست بلکه بر طریق نفعی بنا شده است؛ بلز پاسکال معتقد است که انسان بدون خدا ارزشی ندارد و تنها در بدبختی غرق می‌شود و بدون خداوند، تمام بشریت در بدبختی فرو می‌رود.

پاسکال با توجه به اینکه در ریاضیات متخصص بود، مبدع راهی هوشمندانه و عقلی شد که بعضی آن را «حجت قمارباز» نامیده‌اند و در خلال آن ضرورت وجود خدای خالق و حکیم و مدبر را متذکر می‌شود و کسانی که تمام دلایل عقلی و نقلی وجود خداوند را جحد و انکار کرده‌اند را با آن روبه‌رو می‌سازد.

پاسکال این شرط‌بندی را مسئله‌ای حتمی در نظر گرفته و می‌گوید: «اگر ببری، همه چیز را برده‌ای، اما اگر باختی، چیزی را از دست نداده‌ای! پس بر اینکه او وجود دارد شرط‌بندی کن و شک به دلت راه نده!» [4]
شرط‌بندی پاسکال بر این پایه است که انسان در قضیه‌ی ایمان دو جهت دارد:
1) اگر خدا را انکار کند و حقیقت بر خلاف این باشد، بیشترین زیان را می‌بیند.
2) اگر به خدا ایمان بیاورد و حقیقت بر خلاف این باشد، چیزی را از دست نداده است.

ادامه...
https://bit.ly/2Gp9kcM
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
پاسکال این‌گونه استنتاج می‌کند که ایمان‌داشتن موجب خسران و زیان نیست، بلکه دارای احتمال غنیمت‌های بسیاریست، درحالی‌که تفکر الحادی مطلقاً سودی در پی ندارد، بلکه احتمال غرق‌شدن در بیشترین زیان را با خود دارد! با مقایسه‌ی این دو نگرش، مطمئناً ایمان بر الحاد رجحان یافته و انسان این حق را خواهد داشت که در مقیاس عقل، جانب ایمان را بگیرد.

باید توجه کرد که هدف شرط‌بندی پاسکال اقامه‌ی برهان نیست، بلکه تبیین‌گر این مهم است که انسان عاقل باید بر وجود خالق شرط ببندد، پس شایسته است که انسان به موقعیت خوب احتمالی افزوده و از خسارات احتمالی بکاهد، و مناسب‌ترین وسیله برای تحقق این مطلب، ایمان به خالق است. [5]

در سایه‌ی این شرط‌بندی، پاسکال چهار نتیجه‌ی ممکن را قرار داده است:
اگر خدا وجود داشت و به او ایمان آوردم = سود زیاد یعنی رستگاری ابدی را به دست می‌آورم.
اگر خدا وجود دارد و ایمان نیاوردم = به عذاب ابدی برمی‌خورم که خسارت بزرگیست.
اگر خدا وجود نداشت و ایمان داشتم = زیان وارده در مقایسه‌ی با عذاب ابدی ناچیز است.
اگر خدا وجود نداشت و ایمان نیاوردم = سود محدود است. [6]

پاسکال معتقد است که حتی اگر شانس برنده‌شدن در شرط‌بندی بر وجود خدا کم باشد، جز نادان کسی بر عدم وجود خدا شرط نمی‌بندد! اگرچه منهج پاسکال در این تقریر یک منهج سودگرا و براغماتی آن هم در یکی از قضایای وجودی بزرگ و مهم است، اما در اینکه ملحدین را در بحرانی استرس‌زا و خطیر گرفتار کرده و با روشی مبتنی بر ریاضیات و به دور از جدلیات به ضعف آن پرداخته، به غایت موفق شده است!

نویسنده: ریاض صدقی
برگردان فارسی با اندکی تصرف: «رد شبهات ملحدین»

پی‌نوشت‌ها:
[1] الأخلاق عند بليز باسكال و فلسفة الإنسان، راوية عبد المنعم عباس، ص 33
[4] همان، ص 251
[3] همان، ص 49
[4] خواطر، بلیز باسکال، ص 84
[5] الفلسفة الأسس، نايجل واربرتون، ص 97، إصدارات مركز نماء للبحوث والدراسات.
[6] با درست فهمیدن چهار احتمال ذکر شده، اکثر ایراداتی که ملحدین به شرط‌بندی پاسکال وارد کرده‌اند هم برطرف می‌شود. (مترجم)

https://bit.ly/2Gp9kcM
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد | بزرگترین مردی که تاریخ بشریت به خود دیده است

پیامبر محمد را بهتر بشناسیم؟ او کیست و چگونه زیسته است؟

محمد، کسی که در کتاب صد شخصیت برتر تاریخ از مایکل هارت (دانشمند یهودی)، با توجه به ۳۲ شاخص و معیار، نفر اول تاثیرگذارترین شخصیت کل تاریخ بشر را کسب کرد.
صلی الله علیه وسلم

🎥 تهیه شده توسط: المومن الرشید

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
ریچارد داوکینز (خداناباور مشهور)، در راستای توجیه اخلاقی‌بودن سقط جنین می‌گوید:
«انسانیت یک خوک بالغ، از هر جنینی بیشتر است!»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
رسانه‌ها و سیستم‌ها همه را یک‌شکل کرده بودند، اما بیش از همهٔ دوران‌ها مردم دربارهٔ خاص بودن و متفاوت بودن سخن می‌گفتند.

بیش از همهٔ دوران‌ها غذا تولید شد، بیش از همهٔ دوران‌ها گرسنه مرد.

بیش از همهٔ دوران‌ها اسلحه تولید شد، جنگ شد، مرگ شد. بیش از همهٔ دوران‌ها تظاهرات ضد جنگ شد. بادکنک کبوتر صلح تولید شد، توسط کارگری که از سوء تغذیه رنج می‌برد.

در پایان، دگراندیشی تکراری، در حالی که به سیگارش پُک عمیق می‌زد خواهان حل مشکل گرسنگان توسط حُجاج شد.

عبدالله ش

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
جان گری (John Gray) خداناباور انگلیسی می‌گوید:
«خداناباوران عصر روشنگری پیش‌بینی کرده بودند که با گسترش علم مدرن، فنّاوری و فلسفه‌های سکولار رفته-رفته ادیان رنگ خواهند باخت. دین نه تنها نمرده که در جهان جدید جانی دوباره یافته است و هیچ نشانه‌ای در دست نیست که دین به این زودی‌ها رخت بربندد!»
http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-47840816
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
tahajom-fekri-PDF.pdf
747.8 KB
📕نام کتاب: تهاجم فکری
نویسنده: حیدر عثمان
📝مترجم: محمد حسن‌پور
📄تعداد صفحات: ۵۲

#معرفی_کتاب
📖 شگردها و راه‌های تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان اسلام و استعمارگران را برای ضربه‌زدن به اسلام و باورهای دینی مسلمانان معرفی می‌کند. نویسنده در آغاز، مفهوم تهاجم فکری را بیان نموده و سپس به معرفی گروه‌های مهاجم، از جمله مبلغان مسیحی، خاورشناسان و استعمارگران می‌پردازد. هدف اساسی تهاجم فکری، تأثیر آن بر باورهای مسلمین و ابعاد گوناگون این همه موضوعاتی است که در ادامه بدان می‌پردازد. وی چگونگی نشر عقاید ضد دینی را در سطح ملی در کشورهای اسلامی بررسی کرده و شاخه‌های مهمِ پروژه تهاجم فکری غرب را برمی‌شمارد. دیگر مباحثی که در ادامه می‌آید عبارتند از: نقش تبلیغات در کشورهای جهان سوم، دلایل آشفته‌کردن کشورهای جهان سوم، روش‌های جدید تهاجم غرب، طرفداران قدرت‌های بیگانه در کشورهای اسلامی و بازگشت عملی به خویشتن.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
الحاد بین دو بحران

متأسفانه بسیاری از جوانان فکر می‌کنند که الحاد به شک وشبهه‌های آنان پایان داده و به مجرد انکار وجود خالق، حیرتشان پایان می‌یابد؛ اما از این حقیقت غافل‌اند که الحاد زنجیره‌ای از انکارات است که با انکار وجود خداوند شروع شده و با توقف زندگی خاتمه می‌یابد، خواننده حق دارد از این گفته‌ی من تعجب کرده و بپرسد: چگونه ممکن است؟!

از جمله معضلاتی که الحاد با آن مواجه است قضیه‌ی آزادی اراده و اختیار می‌باشد. با آنکه به اهمیت بعضی پیچیدگی‌های فلسفی خاص به این اصطلاح (آزادی اراده و اختیار) معترفم، نمی‌خواهم وارد آن وادی شده مگر آنچه در این مجال برای ما اهمیت دارد، آن هم اینکه چنین آزادی و اختیاری را در زندگی روزمره‌ی خود احساس می‌کنیم، همان اختیاری که در هنگام فکر کردن به نوشتن یا ننوشتن این مقاله داشتم، و اختیاری که تو -خواننده‌ی مقاله- داری، اینکه بخواهی این مقاله را کامل بخوانی، یا آنکه خواندن را در اینجا تمام کنی! همین آزادی اختیار که پیش از انجام هر کاری، بزرگ یا کوچک، احساسش می‌کنیم، بین ما و جمادات فرق جوهری و مهمی را ایجاد کرده است.

شاید خواننده‌ی محترم بپرسد -درحالی‌که در این پرسیدن احساس اختیار و آزادی اراده دارد- که الحاد چه ارتباطی به این اختیار دارد؟!
شخص ملحد تنها دو راه دارد: یا آنکه اراده‌ی آزاد و اختیار را اثبات کرده و یا آن را انکار کند.

اما هر کدام از این دو انتخاب، الزاماتی برای او پدید می‌آورند؛ اگر شخص ملحد وجود اختیار را اثبات کند، مسئله‌ای فرامادی را اثبات کرده و به عبارتی دیگر به قضیه‌ای متافیزیکی باورمند شده است -که الحاد در اینجا پایان می‌یابد-، زیرا اختیار در دنیای مادی ما که قوانینی حتمی گریزناپذیری دارد، معنا پیدا نمی‌کند و ما تکه‌ای از این جهان هستیم و از آن استثناء نمی‌شویم؛ بر اساس نگرش مادی‌گرایانه‌ای که الحاد به ارمغان آورده، ما تنها مجموعه‌ای از واکنش‌های شیمیایی و سیگنال‌های الکتریکی هستیم و در نتیجه اختیاری که احساس می‌کنیم، مجرد وهم و خیال است!

غالب دانشمندان ملحد این گرایش را انتخاب کرده‌اند و سام هریس (یکی از مشهورترین دانشمندان ملحد زمان ما که به دشمنی با دین شهرت دارد) کتاب کاملی به نام «Free Will – آزادی اراده» برای انکار وجود آزادی اراده و اختیار نوشته است، و می‌گوید: «اختیار و اراده‌ی آزاد، تنها یک خیال است! اراده‌ی ما از جانب خود ما نیست و به لحاظ تئوریک چیزی نیست که مورد تأیید به نظر برسد!» [1]

یکی دیگر از مشهورترین ملحدین معاصر به نام ریچارد داوکینز در همین صدد برآمده و می‌نویسد: «ما تنها به سازی که DNA می‌زند، می‌رقصیم!» [2]
همان‌گونه که بالاتر گفتم، غالب ملحدین امروزی، گرایش دوم (یعنی انکار اختیار) را برگزیده‌اند و در اینجا بحران دیگری برای ملحدین به وجود می‌آید:
در جهانی که در آن اختیار و آزادی اراده یک وهم و خیال باشد، چگونه می‌توان منظومه‌ای اخلاقی -بر اساس هر چیزی جز دین- بنا کرد؟ فاعلیت اخلاقی شرطی ضروری برای یک ارزش اخلاقی به حساب می‌آید و وجود آن به وجود اراده‌ی آزاد و اختیار وابسته است و در این حال چگونه مجرمی را برای کاری محاکمه کنیم که در انجام آن اختیاری نداشته است؟ و فراتر از آن، بر چه اساسی می‌توانیم کار او را «جرم» تلقی کنیم، درحالیکه خود آن کار مجرد نتیجه‌ای مادی از زنجیره‌ای از اسباب مادی بوده که بر اساس قوانینی جبری رخ داده‌اند و ما در آن‌ها اختیاری نداشته‌ایم؟!

در اینجاست که فرد ملحد خود را بین دو بحران بزرگ و دو بن‌بست آزاردهنده می‌بیند:
- یا آنکه وجود اختیار را اثبات کند: که در این حال وجود طبیعتی متافیزیکی را اثبات کرده و از او می‌خواهیم وجود آن را با اسباب غیر مادی تفسیر کند، همانگونه که در مسئله‌ی وجود خالقی که فراماده باشد با او بحث می‌شود.
- یا آنکه اختیار را منکر شود: در این صورت، تمامی مکاتب اخلاقی را «غیر منطقی» و «خیالی» دانسته است!

نویسنده: یونس نظیف
برگردان فارسی: «رد شبهات ملحدین»

پی‌نوشت‌ها:
[1] : Sam Harris, Free Will, P:5, New York: FREE PRESS, 2002.
[2] : Dawkins, Richard, River Out of Eden: A Darwinian View of Life, P:133, Weidenfeld & Nicholson, London, 1995.

https://bit.ly/312vd9H
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
رد شبهات ملحدین
#تعدد_همسران_پیامبراکرم_صلی_الله_علیه_و_سلم [بخش14] دیدگاه برخی از مستشرقین اسلام‌ستیزهای مغرض ایرانی با اتهام زدن بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) بدون اندیشیدن و از روی نادانی و بدون مطالعه، گوی سبقت را ربوده‌اند و وانمود می‌کنند که آنان هستند به کشف…
#تعدد_همسران_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_سلم [بخش15]

دیدگاه برخی از مستشرقین

🔹تاریخ‌نگار، زبان‌شناس و فیلسوفِ اسکاتلندی توماس کارلایل (Thomas Carlyle) می گوید:

«برخلاف آنچه از روی ظلم و دشمنی محمد بدان متهم می‌شود، او فرد شهوت‌پرستی نبود. بزرگترین ظلم و اشتباه آن است که او را شهوت‌پرست بدانیم و معتقد باشیم که او جز برآورده کردن نیازها و لذت‌های خود هدف دیگری نداشت. هرگز! به راستی او چقدر از لذت‌ها ـ هر چه باشند ـ دور بود، او در مسکن، خوراک، لباس و سایر امورات و احوالاتش زاهد و پارسا بود.»[1]

🔸مؤرخ فرانسوی و استاد دانشگاه سوربن و میشیگان، کلود کائن (Claude Cahen) می گوید:

«ممکن است به علت شیوه تفکر امروزی ما بعضی از جنبه‌های زندگی محمد باعث تزلزل و اشتباه ما شود. اتهامات و افتراها به شهوت دنیایی پیامبر اشاره دارد و اینکه پیامبر پس از وفات خدیجه با نُه زن ازدواج کرد. اما حقیقت این است که بیشتر این پیوندهای خویشاوندی و ازدواج‌ها دارای جنبه سیاسی بود و با هدف دست یافتن به دوستی و حمایت بعضی از اشراف، بزرگان و افراد قدرتمند قبایل انجام می‌شد. علاوه بر این هر گاه انسان از طبیعت خود آنگونه که خداوند او را آفریده است استفاده کند، اندیشه عرب آن را به رسمیت می‌شناسد و به آن احترام می‌گذارد.»[2]

🔹عرب‌شناس و اسلام‌شناس ایتالیایی، لَئورا وِچّا وَلیری(Laura Veccia Vaglieri) می گوید:

«دشمنان اسلام اصرار دارند که تصویر محمد را شخصی شهوتران و هوسران معرفی کنند و به تکاپو افتادن که تعدد زوجات او را با شخصیتی ضعیف که غیر منطبق با اصالت پیامبری است بیابند اما آن‌ها این حقیقت را مدنظر نگرفته‌اند که: پیامبر در دوران جوانی که غریزه جنسی در شدیدترین و قوی‌ترین حالت ممکن قرار دارد و علی‌رغم اینکه زندگی در جامعه اعراب به جهت ازدواج به‌عنوان یک نهاد اجتماعی، مفقود بود و همچنین از این جهت که تعدد زوجات یک قاعده بوده و نیز طلاق در آن بسیار ساده صورت می‌گرفت، فقط با یک زن ازدواج کرد که آن هم خدیجه بود که چندین سال از او مسن‌تر بود. و او مدت 25 سال همسر و دوستدار راستین آن زن بود و تنها پس از وفات خدیجه و زمانی که سن ایشان به بیش از 50 سالگی رسیده بود دوباره و با بیش از یک زن ازدواج کرد. در حقیقت هر کدام از این ازدواج‌های پیامبر دارای انگیزه سیاسی یا اجتماعی بود. از جمله این دلایل و انگیزه‌ها می‌توان به بزرگداشت و تکریم زنان پرهیزگار و برقراری پیوند خویشاوندی با بعضی از عشایر و قبایل با هدف ایجاد راه‌های جدید برای انتشار اسلام اشاره کرد. محمد با زنانی ازدواج کرد که به جز عایشه هیچ کدام از آن‌ها دوشیزه، جوان و یا زیبا نبودند. پس آیا او مردی شهوت‌ران بود؟ او یک انسان بود نه خدا. ممکن است علاقه و میل به فرزنددار شدن موجب ازدواج مجدد او شده باشد زیرا فرزندانی که از خدیجه پدید آمده بود از بد شانسی وی وفات کردند؛ او بدون آنکه درآمد فراوانی داشته باشد بار زندگی یک خانواده بزرگ را بر دوش می‌کشید. اما او با آنان همواره روش مساوات و برابری کامل را در پیش می‌گرفت و هرگز میان هیچ کدام از آنان با دیگران تفاوتی نمی‌گذاشت. او با پیروی از روش پیامبران پیشین مانند موسی و ...، که گمان نمی‌رود هیچ کس بر ازدواج‌های متعدد آن‌ها خرده گرفته باشد، عمل می‌نمود. آیا علت این امر این است که ما جزئیات زندگی روزمره آن‌ها را نمی‌دانیم اما تقریباً از همه جزئیات زندگی خانوادگی محمد اطلاع داریم؟!»[3]

📚پی‌نوشت‌ها:
[1] الابطال – توماس کارلایل، تعریب: محمد السباعی، (ط: دارالکاتب العزلی، بیروت)، ص83.
[2] الإسلام منذ نشوئه حتی ظهور السلطنة العثمانیة – کلود کائن، تعریب: حسین جواد قبیسی، (ط: 1، المنظمة العربیة للترجمة، بیروت، أیار(مایو)، 2010م)، ص36.
[3] دفاع عن الاسلام، لئورا وچا ولیری، تعریب: منیر البعلبکی، (ط: 5، دارالعلم للملایین، بیروت، 1981م)، صص99 – 101.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدين)
🎈ربات تلگرامی رد شبهات ملحدین افتتاح شد🎈

📨از طریق این ربات می‌توانید پست‌های قبلی کانال را به صورت تصادفی دریافت و مطالعه کنید.
📤همچنین می‌توانید شبهات خود را از طریق این ربات برای ما ارسال کنید.

در این ربات عضو شوید و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید

لینک عضویت در ربات:
🆔 @NoAtheism_Bot
شبهات دین‌ستیزان و مغالطه‌ی توسل به جهل

مغالطه‌ی توسل به جهل از جمله مغالطات منطقی مشهور است که در آن دلیل عدم صحت یک قضیه، عدم وجود علم به آن قضیه قرار می‌گیرد. استفاده از جنبه‌ی سلبی این مغالطه در اشکالات و شبهات دین‌ستیزان بسیار است و در موضوعات مختلفی اعتقاد خود را به یک گزاره، بر اساس جهل‌شان به نقیض آن گزاره بنا کرده و چه بسا خود را افراد منطقی گمان کنند که قله‌های عقلانیت را درنوردیده و در شهرک خرد سکنی گزیده‌اند، حال آنکه تصور لزوماً مطابق واقع نیست، و در واقع امر از اهالی کلان‌شهر بی‌خردان‌اند!

خداوند در قرآن کریم، چنین اشكالى را از شیوه‌های کافران برای تکذیب حق دانسته و درباره‌ی انکار آنها فرموده است: {بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ} [1]
یعنی: «بلکه آنان چیزی را تکذیب می‌کنند که اصلاً آگاهی از آن ندارند و واقعیّت آن برای ایشان روشن نشده است، به همین منوال هم پیشینیان تکذیب می‌کردند، بنگر که سرانجام ستمکاران به کجا کشید!»

اين مغالطه دو جنبه دارد:
أ) وجه سلبی: قضیه‌ی x تا کنون اثبات نشده و دلیلی برای آن وجود ندارد، بنابراین مردود است؛ مانند آنکه فردی به دلیل نیافتن دلیلی بر وجود جن، منکر وجود آن باشد!
ب) وجه ایجابی: قضیه‌ی x درست است، زیرا بطلان آن با دلیل ثابت نشده است؛ مانند آنکه فردی معتقد به شانس باشد، زیرا دلیلی برای مردودبودن‌اش نیافته باشد!
حال آنکه حکم‌کردن به صدق یا کذب یک گزاره نیازمند دلیل است و نمی‌توان گفت که گزاره‌ی p صادق است، چون دلیلی بر کذب‌بودن‌اش به دست نیاورده‌ایم و یا اینکه گزاره‌ی q کاذب است، زیرا دلیلی بر صدق آن یافت نشده است. [2]

برای همین گفته‌اند که «ندانستن یک چیز، دانستنِ نبود آن نیست، و عدم اطلاع ما به حقایق ثبوت آن حقایق را نفی نمی‌کند» [3]، و می‌توان حقائق را به این شکل تقسیم نمود:
1) آنچه با عقل دانسته شود، مانند آنکه یک نصف دو بوده و کل از جزء بزرگ‌تر است.
2) آنچه با حس دانسته شود، مانند آنکه بگوییم آن سیب سرخ است، صدای سعید زیباست و آتش سوزاننده است.
3) آنچه با خبر دانسته می‌شود، برای نمونه می‌‎توان به رخدادهای پیشینیان اشاره کرد که نه مقتضای عقل بوده و نه برای مردم زمانه‌ی ما محسوس هستند، اما علم و معرفت نسبت به آن وقایع حاصل شده است و کسی به انکار آن نمی‌پردازد.
4) آنچه مقتضای عقل نیست، حس راهی به دریافتن آن ندارد و خبری نیز از آن به ما نرسیده و از مجهولات محسوب می‌شود.

ادامه...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
با تقسیمی که گذشت، می‌دانیم که ما بسیار کمتر از آنچه تصور می‌کنیم، می‌دانیم و لزوماً هرچه را که ندانستیم، معدوم نیست، و با تتبع دریافته‌ام که اسلام‌ستیزان مغالطه‌ی «توسل به جهل» را بیشتر در دو مبحث به کار می‌گیرند:
1) غیبیات: عالم غیب، در مقابل عالم شهادت است؛ تمام خلق در یکی از این دو عالم است، یکی عالم غیب که از چشم‌ها پوشیده باشد (برای نمونه عالم ملائکه) و دیگری عالمی که مشهود و محسوس است. اسلام‌ستیزان امور غیبی را منکر شده و «خرافه» می‌نامند، حال آنکه عاقلانه‌تر این است که مجهولات را انکار نکرد، مگر آنکه با دلایل معتمد و محکم در تعارض باشند، که در اینجا انکار نه به سبب مجهول‌بودن یک قضیه، بلکه به دلالت علمی دیگر است. «اثبات اینکه چیزی وجود دارد کار مشکلی است، به ویژه در مورد اموری که به صید حواس ما در نمی‌آیند؛ یعنی امور نامحسوس و انتزاعی، اما از آن مشکل‌تر این است که ثابت کنیم چیزی وجود ندارد، زیرا باید به طور «هم‌زمان» کل جهان را مورد جستجو قرار داد تا مطمئن شد که آن چیز در هیچ کجا وجود ندارد». [4]
از سویی دیگر مؤمنان به عالم غیب ایمان داشته و این را نامعقول نمی‌دانند، چرا که صحت قرآن و نبوت پیامبر (صلی الله علیه وسلم) با دلایل دیگری برای آنان ثابت شده است، پس کاملاً معقول است که خبر صادق معصوم را بپذیرند و این تقلیدی کورکورانه نیست، بلکه اتباع از خود دلیل است. ما لزومی نمی‌بینیم که عالم جن یا ملائکه را برای ناباوران اثبات کنیم، زیرا اعتقاد به این امور بر پایه‌ی اعتقاد به قرآن و نبوت است، پس به جای اثبات فرع، به اثبات اصل می‌پردازیم و به واسطه‌ی آن است که اعتقاد به عوالم غیب حاصل می‌شود. اما زمانی‌که کسی دلیلی برای وجود جن نیافته باشد، عقلاً انکار او مردود است، مانند کسی که پیش از کشف قاره‌ی آمریکا وجود آن را منکر شده باشد! در مبحث مغالطه‌ی توسل به جهل، وجود فرازمینی‌ها نیز مثال زده شده است و حتی عدم وجود شواهد بر وجود آن‌ها را معادل عدم وجودشان نگرفته‌اند. [5]
2) مؤمنان به علم، عدل و حکمت الهی باور دارند و جالب است که اسلام‌ستیزان گاهاً از حکمت برخی احکام شرعی می‌پرسند و خیال می‌کنند که اگرمؤمنی حکمت یک حکم شرعی را نداند و از علت آن بی‌اطلاع باشد، باید دین را ترک کند؛ کمی بیشتر از «کمی» خام و ساده‌لوحانه نیست؟ اصل حکمت خداوند قطعی است، پس زمانی‌که صحت اسلام برای فردی به ثبوت برسد، او تسلیم حکم خداوند شده و دستورات دینی را اجرا می‌کند، بی‌آنکه حکمت برخی از آن احکام را بداند، و عدم اطلاع او به حکمت خداوند از یک حکم شرعی، نفی وجود حکمت نمی‌کند، همانگونه که در قاعده‌ی عقلی گذشت: «ندانستن یک چیز، دانستنِ نبود آن نیست»! پس نفی حکمت خداوند با پرسیدن از حکمت‌های احکام حاصل نمی‌شود و کسی که چنین کند مرتکب مغالطه‌ی «توسل به جهل» شده است، و همانگونه که گذشت راه حل در چنین مواردی آن است که گفتگو به موضوعات کلی و اصولی منتقل شود، وگرنه ما نیازمند فردی نیستیم که مؤمن به وجود جن و روح شده، اما خداوند و اسلام را نپذیرفته باشد!

این مغالطه‌ی توسل به جهل است؛ علم به یک قضیه نرسیده، پس آن قضیه مردود است، و یا ما حکمت یکی از احکام دینی را نمی‌دانید، پس خدای شما حکم به عبث کرده است! هرگاه با چنین سخنانی مواجه شدید، بگویید: این مغالطه‌ی توسل به جهل است، و شما پیش از دین، به ستیز با عقل برخاسته‌اید!

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
تهیه‌شده در: «رد شبهات ملحدین»

پی‌نوشت‌ها:
[1] یونس، آیه‌ی 39
[2] مغالطات، خندان- علی‌اصغر، بوستان کتاب، ص 130
[3] درء تعارض العقل والنقل، الدمشقي- أحمد بن عبد الحليم، جامعة محمد بن سعود، ج 1، ص 87
[4] مغالطات، ص 131
[5] Argument Types and Fallacies in Legal Argumentation, p 43

https://bit.ly/2KbF6et
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
وقتی خداناباوری به پاک‌دامنی پوزخند می‌زند...!
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)
مدت زیادی است در فضای مجازی تصویری مربوط به یک خانم بدون حجاب پخش شده که کتاب آموزش قرآن دبستان را در دست گرفته است و ادعا می‌شود که او همان دخترِ حجابی روی جلد این کتاب است و اکنون عقایدش تغییر کرده است. و اسلام‌ستیزان با نشر این مطالب با انواع جملات و شبهات در مورد آن سخن رانده‌اند. سخنانی مثل اینکه کودکان بزرگ می‌شوند و می‌فهمند واقعیت چیز دیگری است و...

● ما فرض می‌کنیم که آن شخص همانی است که ادعا می‌کند (که این ادعا نیز نیاز به اثبات دارد و هر شخصی با گرفتن یک عکس می‌تواند چنین ادعاهایی را بکند)

در این قضیه ذکر دو نکته کفایت می‌کند:

🔸۱. این مطلب ردی است بر ادعای آتئیست‌ها و ناباوران که می‌گویند دین و عقیده شخص به صورت ارثی و کورکورانه از پدر و مادر به فرزندان منتقل می‌شود و تابع شرایط و مکان جغرافیایی است. زیرا اگر این ادعا به صورت مطلق درست باشد باید این افراد نیز پیرو دین و عقاید پدر و مادر خود باشند و نه اینکه عقیده را خود آنها انتخاب کنند و یا تغییر دهند. و وجود همین موارد دلیلی بر بطلان این ادعا است.

🔸۲. خروج و یا ورود افرادی به یک دین و برنامه دلیل بر نادرستی یا درستی آن نیست. زیرا در مقابل اینکه بعضی از افراد (اکثرا به علت شرایط فرهنگی و درک نادرست و سطحی‌نگرانه از اسلام) از دین اسلام خارج می‌شوند، افراد بسیار زیادی که مسلمان نبوده‌اند، در بزرگ‌سالی و بعد از بلوغ فکری وارد اسلام می‌شوند.

● پس استفاده از چنین مطالبی برای به چالش کشیدن اسلام و قرآن بسیار نابخردانه است. البته اسلام‌ستیزان با نشر چنین مطالبی هدفی جز تشویش و آشفته کردن اذهان و سست کردن باورهای مسلمانان ندارند. و آنها از هر نیرنگ فکری برای هجوم به افکار مسلمانان استفاده می‌کنند.

اما خداوند خطاب به مسلمانان واقعی و راستین می‌فرماید:
▪️وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (آل‌عمران/۱۳۹)
و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد!

▪️وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ (انعام/۳۵)
و اگر روی گرداندن آنان (از قرآن) بر تو سنگین و دشوار است، اگر بتوانی نقبی در زمین، یا نردبانی برای راه یافتن در آسمان بجویی تا (از عمق زمین و پهنه آسمان) معجزه ای دیگر (غیر قرآن) برای آنان بیاوری (این کار را انجام ده ولی آنها ایمان نمی آورند)؛ و اگر خدا می خواست همه آنان را (به جبر و زور) به راه هدایت گرد می آورد؛ (ولی هدایت اجباری و بدون اختیار فاقد ارزش است) پس هرگز [نسبت به روحیات و اوصاف کافرانِ لجوج که خواستار هدایت نیستند] از جاهلان مباش.

https://bit.ly/2KjKvzZ
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism
(رد شبهات ملحدین)