اشعار نزار قبانی
600 subscribers
15 photos
1 video
1 file
48 links
ترجمه اشعار نزار قبانی
Download Telegram
سلام صبح هموندان
عنتره بن شداد عبسی از شاعران جاهلی بود که به زورمندی و تصاحب با زور معروف بود
گویند او تقریبا بیست سال قبل از هجرت در گذشته است و حدود نود سال می زیسته
نزار در بسیاری از اشعار خود اورا به عنوان نماد جاهلیت عرب بکار برده است
خاطرلت روزانه 11
شعری از نزار قبانی

از خودم می‌پرسم
چرا در این جهان
عشق واجب نیست؟!!

چرا چون نور
نمی‌تابد به دنیا عشق؟
چرا این عشق
مثل آب جاری نیست
مثل ابر
چون باران
چون سبزی دشت و چون سرخی گل‌ها

مگر که عشق
چون عمری دوباره نیست
زندگی تازه‌ای در زندگانی‌ها

چرا در شهر من عاشق شدن
اصلاً طبیعی نیست؟

آیا عشق
مثل نو گلی زیبا که می‌روید میان سنگ
کنار هم نشست سنگ‌ها در کوه
رویش موی پشت دست
طبیعی نیست؟

چرا با سادگی مردم
نمی‌گردند عاشق
چرا آخر؟؟
بسان ماهیان در آب
بسان ماه که می‌گردد در مدار خویش

چرا عاشق شدن در شهر واجب نیست
بسان خواندن اشعار این دفتر



به کانال ترجمه اشعار نزار قبانی https://telegram.me/nizar_qabbani بپیوندید

#برهمت
#barhemat
#نزار_قبانی
أسائل دائما نفسي:
لماذا لا يكون الحب في الدنيا؟
لكل الناس .. كل الناس..
مثل أشعة الفجر...
لماذا لا يكون الحب قي الدنيا؟
مثل الماء في النهر..
ومثل الغيم والأمطار,
و الأعشاب والزهر...
أليس الحب للإنسان
عمراً داخل العمر؟؟؟..
لماذا لا يكون الحب في بلدي ؟
طبيعياً...
كأية زهرة بيضاء..
طالعة من الصخر...
طبيعيا ...
كلقيا الثغر بالثغر...
ومنسابا
كما شعري على ظهري...
لماذا لا يحب الناس... في لين وفي يسر؟
كما الأسماك في البحر؟؟؟
كما الأقمار في أفلاكها تجري...
لماذا لا يكون الحب في بلدي؟
ضروريا..
كديوان من الشعر؟؟
آوازهایی که خوانندگان مشهور بر مبنای اشعار نزار قبانی خوانده‌اند

ام‌کلثوم
ام‌کلثوم دو آواز بر مبنای اشعار نزار قبانی خوانده است
اولی که مضمونی وطنی و حماسی دارد بر مبنای شعر "الیوم اصبح عندی بندقیه" خوانده‌شده و آهنگ‌ساز آن محمد عبدالوهاب است
دیگری مرثیه‌ای بر فوت جمال عبد الناصر است که آهنگ‌ساز آن ریاض السنباطی می‌باشد.

فیروز
سه شعر از نزار قبانی با صدای فیروز خوانده‌شده است.
"لا تسألوني ما اسمه حبيبي"
" موال دمشقی" که در وصف سرزمین شام سروده شده است و
" شایه التین" که همگی به آهنگ‌سازی برادران رحبانی بوده‌اند

نجات الصغیره
این خواننده پنج شعر از نزار قبانی را خوانده است که شامل اشعار
"ماذا أقول له"
،"أيظن"
"متى ستعرف كم أهواك"
"أسألك الرحيل" به آهنگ‌سازی محمد عبدالوهاب و نیز
شعر "سيده الكلمات" که بیشتر معروف به "لا تنتقد خجلي الشديد" به آهنگ‌سازی كمال الطويل می‌باشد.


فايزة أحمد

این خواننده فقط شعر "رساله من امرأة" نزار را با آهنگ‌سازی محمد سلطان خوانده است
مضمون این شعر نامه‌ای از یک زن فریب‌خورده به عاشق پیشین خود می‌باشد.


عبد الحليم حافظ
شعرهای"رساله أخرى ولكن هذه المره من تحت الماء" و شعر معروف "قارئة الفنجان" با صدای عبد الحلیم حافظ جاودانه شده‌اند
آهنگ‌ساز این کارها محمد الموجي بوده است.

ماجده الرومي

نسل جدید خوانندگان عرب هم از خرمن اشعار نزار قبانی خوشه چیده‌اند. ماجده الرومی اشعار "بيروت ست الدنيا" ،"كلمات" ، "مع جریده" و "طوق الياسمين" را خوانده است و با خواندن همین اشعار در آواز عرب نام بردار شده است.
پس از مرگ نزار قبانی شعر دو قصیده "أحبك جداً" و"وعدتك" نیز با صدای ماجده الرومی منتشر شده است.

كاظم الساهر
خواننده‌ای که بیشترین استفاده را از اشعار نزار قبانی برده است کاظم الساهر می‌باشد. این خواننده بیش از بیست قصیده از اشعار نزار را خوانده و مشهورترین آنها "زيديني عشقاً" ،"إنّي خيّرتك فاختاري" ،"أشهد ألاّ امرأة" ،"مدرسه الحب" ،"حبيبتي والمطر" ،"قولي أحبك" ،"ممنوعه أنت" ،"الحب المستحيل" ،"كل عام وأنت حبيبتي" می‌باشد .


سایر خوانندگان
خوانندگان دیگری هم شعرهای نزار را خوانده یا کارهای خوانندگان قدیمی‌تر را بازخوانی نموده‌اند. در این میان می‌توان از آوازخوان سعودی " طلال مداح "نام برد که شعرهای
"جاءت تمشي في استحياء"و "متى ستعرف كم أهواك" را که قبلاً نجات الصغیره خوانده بود بازخوانی کرده است.
لطیفه نیز قصیده "يا قدس" و چکامه "تلومني الدنيا" را خوانده است.
عاصي الحلاني هم از این دریا بی بهره نمانده و شعر "القرار" را خوانده است.
قصیده "بغداد" نیز توسط هنرمند عراقی إلهام مدفعي تنظیم و خوانده شده است.
نزار قبانی در 14 سالگی telegram.me/nizar_qabbani
نزار قبانی جایی می گويد:
«دونوع زبان عربی وجود دارد: يکی زبان فرهنگ ها و قواميس از قبيل لسان العرب و محيط المحيط و يکی زبان عاميانه. زبان سومی نیز هست که من آن را تجربه می کنم. در مرز ميان ايندو کوشيده ام که زبان عرب را از پايگاه دور از دسترسی که دارد فرو آورم تا در ميان قهوه خانه ها با مردم بنشينم و با کودکان و کارگران و دهقانان سخن گويم و روزنامه را بخوانم و آن زبان عربی اول را فراموش نکنم».
از اینکه ترجمه های مرا می خوانید متشکرم

خوشحال خواهم شد اگر نظراتتان را در مورد ترجمه ها یا پیشنهادهایتان در مورد بهتر شدن کانال را به @H_barhemat
منعکس فرمایید
به دوست تازه
"الی صدیقه الجدیده"
نزار قبانی
Telegram.me/Nizar_qabbani



بدرود گفتمت
و مبهوت
بازگشته‌ام


صدها هزار چیز
در وصف چشم تو
با عطر و نور نوشتم هزار بار

با نور نوشته
معانی همه ز نور


کیست آن کسی که تو را
در رهم نهاد؟؟

چون شد به جوش درآمد
دریای قلب من؟
قلبی که پر از گل‌های مرده بود.

افکار پیچ‌پیچ مرا
تخیل مرا
حدومرز نیست

سرنوشت من
همچو راه برگ فروافتاده از درخت

توهم چو من
گم شده

سرنوشت نانوشته‌ای است
سرنوشت‌هایمان

عشق من چو آتش است
بسوزدت
- دریچه‌های کوره دلم گشوده گر کنی-

نبایدت که در کوره راه گمرهی
رها شوی

نبایدت ز عطر سمی دلم نفس

من این‌چنین گشوده‌ام
راز دل به روی تو
هر آنچه هست

ببین ببین
چه پاک و بی‌غش است جملگی گناه‌های من

زیبایی تو
منقلب کند حال این جهان
زیبایی تو بی‌شک انقلابی است

ایمان به عشق بیاور
انقلاب کن

لیک بی‌گمان بدان
عشق من
بزرگ‌ترین عشق‌هاست در جهان


لطفا نظرات خود در مورد ترجمه شعر و یا پیشنهادهای خود در مورد بهتر شدن کانال را به @H_Barhemat منعکس فرمایید
Telegram.me/Nizar_qabbani
وَدَّعتُكِ الأمس ، و عدتُ وحدي

مفكِّراً ببَوْحكِ الأخيرِ

كتبتُ عن عينيكِ ألفَ شيءٍ

كتبتُ بالضوءِ و بالعبيرِ

كتبتُ أشياءَ بدون معنى

جميعُها مكتوبة ٌ بنورِ

مَنْ أنتِ . . مَنْ رماكِ في طريقي ؟

مَنْ حرَّكَ المياهَ في جذوري ؟

و كانَ قلبي قبل أن تلوحي

مقبرةً ميِّتَةَ الزُهورِ

مُشْكلتي . . أنّي لستُ أدري

حدّاً لأفكاري و لا شعوري

أضَعْتُ تاريخي ، و أنتِ مثلي

بغير تاريخٍ و لا مصيرِ

محبَّتي نار ٌ فلا تُجَنِّي

لا تفتحي نوافذ َ السعيرِ

أريدُ أن أقيكِ من ضلالي

من عالمي المسمَّم ِ العطورِ

هذا أنا بكلِّ سيئاتي

بكلِّ ما في الأرضِ من غرورِ

كشفتُ أوراقي فلا تُراعي

لن تجدي أطهرَ من ما عندي من شرور

للحسن ثوراتٌ فلا تهابي

و جرِّبي أختاهُ أن تثوري

و لتْثقي مهما يكنْ بحُبِّي

فإنَّه أكبر ُ من كبيرِ
نزار قبانی با دکتر اصغر علی‌کرمی به نشست تخصصی شعر "گیومه" دعوت شد.
هشتمین نشست تخصصی شعر "گیومه" شنبه 30 آبان 1394، با یاد منوچهر آتشی یکی از چهره‌های ماندگار ادبیات معاصر، به مناسبت دهمین سالگرد درگذشتش و نادین گوردیمر، یکی از چهره‌های سرشناس ادبیات آفریقای جنوبی علیه آپارتاید و برنده جایزه نوبل ادبیات 1991، به خاطر سالروز تولدش، آغاز شد. در ادامه مجریان جلسه، مجید معارف‌وند و امید بیگدلی، بخشی از مواضع و اهداف نشست تخصصی "گیومه" را برای حضار بازگو کردند.
این نشست تخصصی در سه بخش نقد شعر، شعر ترجمه و شعرخوانی به حضار ارایه شد.
نقد شعر با خوانش غزلی از وحید شیخ که از خمین مهمان گیومه بود آغاز شد: "شبیه یک مترسکم، شدم پناه باغ‌ها / که زخم خورده از هجومِ وحشی کلاغها / اگرچه سرپناه باغ بوده‌ام ولی / خودم همیشه بیپناه بودهام در اتفاقها...؛" که همنشینان گیومه نکاتی را در خصوص کاربرد قافیه، استفاده از واژه، زبان و کاربرد آن در زمان، روایت و شخصیت پردازی در اثر، یادآور شدند و پیشنهادهایی به این شاعر جوان ارایه دادند؛ با دعوت مازیار کریم و خوانش چند رباعی، نقد ادامه یافت: "چرخیدم و در دام خودم افتادم / در دایره ی نام خودم افتادم / آنقدر که سر گیجه گرفتم آخر / از آن طرف بام خودم افتادم ...؛" که حاضران جلسه را برآن داشت تا پیرامون ارتباط مصاریع و مفاهیم رباعیها و استفاده بهتر از آنها راهکارهایی را بیان کنند و در مورد محور اصلی رباعیات نیز که توجه خاص به حالات و درونیات انسان بود، صحبت شد.
در بخش دوم، حضور مهمان اصلی برنامه دکتر اصغر علیکرمی در کنار مجریان جلسه بهانه‌ای شد تا بخشی از فیلم نزار قبانی در حال خوانش شعر محاولاتٌ لقتل امرأةٍ لا تُقْتَل برای حاضرین نمایش داده شود. سپس دکتر علی‌کرمی با خوانش چندین شعر از نزار به زبان عربی و ارایه ترجمه‌ی آن‌ها، پیرامون زندگی و چگونگی شکل‌گیری شعر او بیاناتی را آغاز و به نکات و نقاط کلیدی زندگی وی اشاره کردند. محور اصلی این بخش، شعرترجمه، نزار قبانی و تاثیراتش بر شعر ایران بود. سوالات و بیان نکات حاضرین در خصوص نزار و شعرش و پاسخ‌ها و تبیین نکات توسط دکتر علی‌کرمی روند نشست را بهبود بخشید؛ آیا نزار در اشعار خود در برابر شعر کلاسیک عرب جبهه می‌گیرد؟ اصرار نزار برای عاشقانه‌نویسی چیست؟ اقبال و استقبال شعر نزار قبانی در دیگر نقاط جهان نیز همانند ایران است؟ مترجم چقدر می‌تواند در استقبال از اثر موثر باشد؟ آیا یکی از دلایل رویکرد به ساده‌نویسی در ایران اشعار نزار قبانی‌ست؟ شباهت‌ بسیاری از اشعار شاعران ایران به شعر نزار چگونه توجیه می شود؟ و.... یکی از موضوعات مهمی که برای اولین بار از سوی دکتر اصغر علی‌کرمی در این بخش مطرح شد، مقایسه تطبیقی اشعار زنده‌یاد حسین منزوی، غزلسرای چیره‌دست معاصر و نزار قبانی بود؛ وی با ارایه اشتراکات موضوعی، نوشتاری و زبانی در بین این دو شاعر پرآوازه فصل جدیدی را برای مخاطبان رقم زد که قابل توجه بود.
در بخش سوم نشست حاضرین و مهمانان برنامه: احسان افشاری، روح‌الله احمدی، اصغر علی‌کرمی، لیدا رشیدی، شروین سلیمانی، مرتضی جهانگیری، پیمان الوند، شهرزاد روزبهانی، ارسلان باقری(بوشهر)، محمد علی‌نوری، نعمت مرادی، سارا کسرانیا، علی حسینی(نورآبادممسنی)، مصطفی مشایخی، میرمعینی، پوران محتشم، آرمین رادمهر، احسان فرزین( گچساران) و امید بیگدلی به شعرخوانی پرداختند و دیگر شاعران حاضر: فرهاد آزمون، محمد سرایی، مهدی کهن‌دل، سارا احتمایی، محمد پارسا، رضا رحیمی، سارا ابراهیمی، کیوان عموزاده، فاطمه کاعید، پیمان پای پوران، رزا شعبانی، محمد امینی و سارا حاج رضا فرصت شعرخوانی خود را با شنیدن شعر برابر دانستند.
قابل ذکر است چشم‌های شیشه‌ای مهدی کهن دل و میثم اسدی ثبت تصاویر این نشست را به عهده داشتند و برنامه از طریق رادیو اینترنتی‌گیومه به طور زنده برای علاقمندان پخش شد.
این نشست با همکاری خانه هنر و ادبیات سرای محله داودیه*، یک هفته درمیان، روزهای شنبه از ساعت 16:30 تا 19:30 برگزار می گردد.
*نشانی:
میرداماد، پل مدرس، جنب اداره ثبت شرکت ها، خیابان البرز، ابتدای خیابان تابان شرقی، سرای محله داودیه
شما می‌توانید برنامه‌های نشست تخصصی گیومه را از نشانی‌های زیر پیگیری کنید:
http://giomeh.persianblog.ir
http://mixlr.com/giomeh-radio
http://facebook.com/giomeh
Instagram/giomeh_poem
telegram.me/giomeh
شعر مع الجریده
با صدای ماجده الرومی
خواننده لبنانی
أخرجَ من معطفهِ الجريده..
وعلبه الثقابِ
ودون أن يلاحظَ اضطرابي..
ودونما اهتمامِ
تناولَ السكَّرَ من أمامي..
ذوَّب في الفنجانِ قطعتين
ذوَّبني.. ذوَّب قطعتين
وبعدَ لحظتين
ودونَ أن يراني
ويعرفَ الشوقَ الذي اعتراني..
تناولَ المعطفَ من أمامي
وغابَ في الزحامِ
مخلَّفاً وراءه.. الجريده
وحيده
مثلي أنا.. وحيده
روزنامه به دست (مع جریده)
شعری از نزار قبانی

مرا ندید
کتی و روزنامه‌ای به دست
ندید آتشی که در دلم فکند

دو حبه قند
درون استکان چای حل نمود
و حل شدم درون او دو بار

و لحظه‌ای گذشت
بدون آن که بیندم دمی
و ذره‌ای ز آتشی که می‌کشد درون من لهیب
حس کند

کتش به دست
در شلوغی غروب
رفت و رفت و رفت و رفت

جا گذاشت
روزنامه را بجا
و تنهایی مرا
از اینکه ترجمه های مرا می خوانید متشکرم

خوشحال خواهم شد اگر نظراتتان را در مورد ترجمه ها یا پیشنهادهایتان در مورد بهتر شدن کانال را به @H_barhemat
منعکس فرمایید
روزنامه به دست (مع جریده)
شعری از نزار قبانی

نشست
کبریت و روزنامه و کتی به دست
مرا ندید
ندید آتشی که در دلم فکند

دو حبه قند
درون استکان چای حل نمود
و اب شدم درون خود دو بار

و لحظه‌ای گذشت
بدون آن که بیندم دمی
و ذره‌ای ز آتشی که می‌کشد درون من لهیب
حس کند

کتش به دست
در شلوغی غروب
رفت و رفت و رفت و رفت

جا گذاشت
روزنامه را بجا
و تنهایی مرا


Telegram.me/nizar_qabbani
خطر لي ذاتَ يوم..
أن أخطفكِ على طريقة الشراكسة..
وأتزوّجَكِ..
تحت طَلَقات الرصاصْ..
والتماع الخناجرْ..
لكنّكِ قتلت حصاني
وهو يَلحس الشمعَ عن أصابع قدميك
وقتلتِ معه..
مجمع شاعران
شعری از نزار قبانی


1
عزیزانم
اگر باید به جمع زار گیری گرد هم آییم
در آن مجلس که حتی گیج هم گیج است
اگر از شعر
جز در جمع شاعران جایی سراغی نیست

اگر که شعر چون داروی خواب‌آور بکار آید
اگر که شعر ما را مست می‌دارد و مدهوش
بسان برگ سرگردان پاییزی

به جمعتان نمی‌آیم
عذر خواهم من
2
عزیزانم
اگر بی‌پای می‌رقصید
و بی‌دندان سخن گویید

و بی‌ایمان به چیزی
قصد ایجاد یقین دارید
و هر کس را که در میدان نماید رخ
منکوب می‌سازید به زیر اسب پرگویی

ببندم دفتر شعرم
روم از پیشتان
من عذر خواهم من
3
اگر باید که تا روز قیامت بر سر
رسم‌الخط همزه باهم در جدل باشیم
اگر که مسئله این است
این شعر از عمرو است؟
یا زید است؟
اگر باید که
اشعار قدیمی را مکرر بارها خوانیم
اگر باید که
معنی مکرر را به اشعار مکرر
بازگو سازیم
اگر باید دوباره با دروغ و مکر
مردم را دروغی تازه‌تر گوییم
اگر باید که چون آن ابر بی‌باران
بغریم و بسوزانیم

به جمعتان نمی‌آیم
عذر خواهم من
4
اگر اینجا کنار هم برای نوش و مست گشتن گرد هم جمعید
اگر که شعر را اسباب شادی و طرب -چون رقص آن مزدور رقاصان- پندارید
اگر تنها هدف از شعر
وصف روی لیلی و شیرین و عذرا هاست
اگر تنها هدف از شعر
مدح شاه و قدرتمند مردان است
اگر باید فروکوبیم یاران را
و با نخوت بگوییم:"این منم آن شاعر برتر"
همانا بهترین شاعر میان ما
مرده‌اش بهتر!!
5
کجایی پیر فرزانه!
کجا شد شعرهای تازه و نغزت!!

کجایی پیر فرزانه
که چون طفلی سقط گشته
سقط گشته است شعر شاعران شهر
تصاویر و تخیل‌ها
درون شعر پژمرده
خشک خشک
لطفی نیست در ابیات شعرمان امروز
نسیمی نیست
نه خورشیدی و نه ماهی

پیر فرزانه!!
کلام شعر ما اینک
فسرده است
نه موجی هست در دریا
نه برگی بر درختی مانده پابرجا

و ما در غار خود در خواب
ناآگاه
نه انگاری که شاعر شعر هم گفته
نه انگاری که در این شهر غوغاهاست، بلواهاست

پیر فرزانه!!!
نخوان اشعار ما هرگز
که هر کاخی که می‌سازیم پوشالین
و هر اشکی که می‌ریزیم
دروغین است
6
ای پیر فرزانه
تو می‌گفتی که ذات شعر در رفتن نهفته است
و در دریای آینده فرورفتن
به دنبال امید و کورسوی نور

ولی ما
شعر را پوسانده‌ایم اینک
چون بانگ خفه
کز کوبش دیگی مسین از دور
می‌رسد بر گوش
7
سخن دانا
عذر خواهم من
خیانت کرده‌ایم اینک
همه بر آرمان شعر
و در وزن و عروض و قافیه ماندیم

پیر فرزانه!!
کنون آتش گرفته خانه‌های ما
و ما دربند
-نهاد و مسند و مسندالیه و صرف -
در بندیم
دشمن خون‌ریز می‌تازد
و ما در خانه‌مان آرام
نشسته‌ایم در مسجد
فرج شاید شود شاید!!!
بیاید ذوالفقاری راه بگشاید!!

نمی‌آید
نمی‌آید
فقط با ضربت شمشیر پیروزی به دست آید.
8
پیر فرزانه
ایمان جوانان وطن نک رفته است از دست
منکر شعرند

بگو ای پیر فرزانه
چرا چون پیر گردد شعر
نمی‌میرد؟؟
و یا با خنجری در دست
جان خود نمی‌گیرد؟؟؟؟



به کانال ترجمه اشعار نزار قبانی https://telegram.me/nizar_qabbani بپیوندید

#برهمت
#barhemat
#نزار_قبانی