نیازستان
1.57K subscribers
792 photos
107 videos
132 files
234 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
#دردستان
با #حافظ_جان

حال خونین دلان که گوید باز
وز فلک خون خم که جوید باز

شرمش از چشم می پرستان باد
نرگس مست اگر بروید باز

جز فلاطون خم نشین شراب
سر حکمت به ما که گوید باز

هر که چون لاله کاسه گردان شد
زین جفا رخ به خون بشوید باز

نگشاید دلم چو غنچه اگر
ساغری از لبش نبوید باز

بس که در پرده چنگ گفت سخن
ببرش موی تا نموید باز

گرد بیت الحرام خم حافظ
گر نمیرد به سر بپوید باز

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل

    ..و تو در زنده‌گی‌ات انسان‌هایی را خواهی دید بسیار بسیار شگفت.
اینان به تو ثابت خواهند کرد که در جهان ما آن‌چه بی‌نهایت است نه نیکی و آزرم و راستی، که کژی، سخافت و بی‌شرمی است.

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نقلستان

نقل است که در یکی از جنگ‌های سخت، ناپلئون مدام جویای نتیجه‌ی کار بود.
سرانجام خبر آوردند: بلأخره پیروز شدیم قربان.
ناپلئون اندیشه‌ناک از تعداد تلفات پرسید:
پاسخ دادند: حدود ۶۰درصد نیروهای ما کشته شده‌اند.
ناپلئون اندوهگین گفت: فقط یک پیروزی دیگر تا نابودی کامل فاصله داریم...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جلوه_های_جنون

- «نجات‌دهنده که هیچ
نجاتی در کار نیست»
این بود سنگ‌پاسخ مقدر
در آیینه‌های همیشه مکرر

رنگ از رخ خدای گریخته
پریده بود
از هراس ظلمت محضی
که آفریده بود

ابلیس، جان جاری جویبار جهان را
از سیاه‌چاله‌های تعفن پُر کیست
می‌بلعید
و دست در زلف لواط پیشه‌گان مومن خویش
بر پهنه‌ی وقاحت مطلق می‌رقصید...

#محسن_بارانی اسفند ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کوتابلندآه..

...حوای آب‌پوش حیات و حیا
در چشمه‌های عطر خدا خیس،
مأمن ِ خورشیدهای همیشه گرم
از بادهای هرزه‌ی بی‌شرم
- محصول آروغ ابلیس -
مترس و مپرهیز

از گیسوان بلندت
داری کن
و به هر تاری
جمجمه‌های خالی تیره‌ی ادعا را
غار-زیستان ِ مدعی فردا را
بیاویز
        بیاویز
               بیاویز....

                #محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،
- ازجایی به بعد...

گفتارها و رفتارهای عجیب و غریب دیگران را فروتنانه و در سکوت می‌پذیری و باهاشان کنار می‌آیی و هیچ توضیحی از انجام دهند‌گانشان نمی‌خواهی. زیرا باور داری انسان‌ها، از جایی به بعد باید به بلوغی رسیده باشند که برای تک تک حرفها و کارهای‌شان دلیلی موجه ، منطقی و نفوذناپذیر به‌دست‌آورده‌اند. بنابراین هیچ تلاشی برای تغییر آن نظر ، رفتار و گفتار و... لازم نیست.
راستی، از جایی به بعد اگر انسانی به آن #بلوغ مشخص نیز نرسیده باشد، هیچ ضرورتی وجود ندارد تا از چرایی رفتار و گفتار و تصمیمات‌شان پرس‌وجو کنی. چرایی این را نیز می‌دانی...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درنگ_عربی
#محمود_درویش

وطن المرء، ليس المكان الذي ولد فيه،
بل هو المكان الذي تنتهي فيه جميع محاولاته للهروب!

----------------------برگردان: محسن یارمحمدی

میهن انسان جایی نیست که در آن متولد شده
وطن همان‌جاست که در آن تمام بی‌قراری‌ها برای گریختن پایان می‌یابد...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی #تغییر_ژرف_زن_ایرانی
- به بهانه‌ی روز جهانی زن


.... نزدیک به دو سده است که ایرانیان در سطوح و ساحات مختلف تلاش کرده‌اند تا از قرون وسطای خواب و خرافه و تخدیر بیرون بیایند و به جهان هشیاری و بیداری مهاجرت کنند.
این خواست و خواستارانش اگر سد سال پیش اقلیتی مبتدی و آغازگر بودند امروزه اکثریتی هستند که اگر اهل دقت و مطالعه شود دست کم سد سد و‌ پنجاه سال انواع و اقسام تجارب را کسب کرده‌اند.
البته که نخواهنده‌گان اندک شمار اما تکیه بر سرنیزه و پول داده هم تجارب خاص خود را کسب کرده اند و در جلوگیری از این دگرگونی هر شیوه‌ای به کار خواهند بست، منتها سخن بر سر این است که «آن اتفاق بزرگ افتاده است» و نهایت کاری که زمان ستیزان انسان گریز می‌توانند بکنند کند کردن این سیر است با انواع سده ، ایجاد انحراف ها ، سکه به نام خویش زدن‌ها و....
در هرحال اینکه «انسان ایرانی و طبعن جهان او ، طی چندین دهه‌ی اخیر چنان کن‌فیکون شده که هیچ‌کس راتوان انکار آن نیست » امری بدیهی و قطعی است.
اما به گمان نویسنده آن #دگرگونی و خروج بر #انحطاط و #ارتجاع در جهان زن ایرانی عمیق‌تر و اساسی تر است. من بیشترین دگرگونی انسان ایرانی را به زنان این دیار منسوب می‌کنم‌.
همه نیک می‌دانیم که اگر این دگرگونی مبارک بخواهد بهتر و بیشتر به ساحتی انسانی درآید باید از تغیبر جان و جهان زن ، که خود جان و جهان انسان است بیشتر حمایت کرد.
در اثبات این ادعا هیچ دلیل و برهان و حجت و .. لازم نیست فقط و فقط کافی‌ست به رفتار واپس‌گریان انسان ستیز به‌ویژه سرآمدانشان توجه کنید.
این دسته را ، در جهان فکری خویش، نمونه‌های زمینی #ابلیس اساطیری می‌دانم، دسته‌ای که دست به هر ترفندی زده و می‌زنند تا از تغییر جهان زن جلوگیری کنند و سبب این‌همه زن ستیزی از قضا در آن‌جاست که ایشان به هوشی غریزی و شیطانی دریافته‌اند که دگرگونی جان جهان مساوی با دکرگونی جسم آن است. از همین روست که بیشترین هزینه‌ها و خرج‌ها و.. را برای جلوگیری از دگرگونی زنان به کار می‌اندازند.
البته که آن سوی سکه‌ی سیاه اینان نیز همان‌هایی هستند که در این تغییر تلاش دارند مهارکار را به سمتی دیگر ببرند و با ترفندهای خود زن و نهایتن انسان به برده‌گی دیگری بکشانند. این را از آن رو گفتم تا توجه جلب کرده باشم به این که برای بیرون آمدن از آن طرف بام مراقب باشیم به طرف دیگر فرو نیفتیم.
به هر روی این‌که زنان ما طی چندین دهه چه تغییراتی کرده‌اند و این تغییرات چه تاثیراتی بر جهان ما داشته موضوعی بسیار مورد توجه است. چرایی‌ها ، چه‌گونه‌گی‌ها و...‌ می‌تواند بسیار مورد مداقه قرار گیرد و سرانجام به جایی برسد که تک تک ما باید برای بهتر شدن این تغییرات چه باید بکنیم و ...
این یادداشت صرفن گشودن بابی بود بر جهانی که « تغییر_زن_ایرانی» اش می‌نامم و بی هیچ شکی این اتفاق بزرگ را برای همه‌مان مبارک و فرخنده می‌دانم...

#محسن_یارمحمدی
دانش آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل ،

قرن‌هاقرن است که ما را فریب داده‌اند.
چه‌کسی نخستین‌بار گفت: بهار خواهدآمد؟! و ما را چشم به‌راه بیهوده‌ترین باور کرد؟!
- نه این بهار نیست که می‌آید ، این زمین است که با حرکت و دگرگونی خویش، موجب پدید آمدن بهار نیز می‌شود‌.
اگر ما حرکت نکنیم اگر نسبت‌مان با آفتاب تغییر نکند، بهاری در کار نیست. بهار نمی‌آید این ماییم که بهار خویش و میهن خویش را می‌توانیم پدید آوریم...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جلوه_های_جنون

گویا
بی‌هوده ترین بازی را
در جست‌وجوی خبری که هرگز نخواهیم‌خواند
تمام صفحات حقیقی را و مجازی را
ورق می‌زنیم...

هیچ آتشی گرم نیست
و صدای باران
در این شب بی روزن
هیچ نبضی را بی‌قرار نمی‌کند...

برگ برگ ثانیه‌های عمر را
از درخت بطالت می‌کَنیم
و بی صداتر از استخوان ترد دخترکی اسیر
در قلم‌رو ابلیس مرگ و میر
می‌شکنیم ....
#محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شطحیات

... و من،
هزار و یکمین نام بودم.
من ِ نوآمده‌ی خرقه‌ی خاک پوشیده،
من ِ در انتهای جهان رسیده...

اسم اعظم نام بزرگ انسان بود
همان‌که ابلیس گمان می‌کرد
اسم رمز اوست
چرا که هزاران سال
سرور و مدرس پاکان آسمان بود
اما
اما میان انسان و خدا
راهی از همه‌گان نهان بود ...

#محسن_بارانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#رمزستان

و همچنان اعتقاد استوار دارم که یکی از بهترین منابع و راه‌های شناخت یک جامعه، و خبردار شدن از اوضاع و احوال درونی‌اش بررسی جوک‌ها و لطیفه‌های آن جامعه است.
و اما یکی از جالب‌ترین جوک‌ها که با حال و هوای بسیاری سازگار است و ترجمان دقیق وضع دارودسته‌‌ای قلیل در جامعه‌ی ماست این است که؛
اتوبوسی به‌شدت با کوهی تصادف کرده بود و بسیاری خسته و کشته و... شده بودند. هم‌شهری عزیز ما مشغول جدا کردن مرده‌گان از زنده‌گان بود و مرده‌ها را پرت می‌کرد سمتی و می‌شمرد ؛ یک کشته ، دو کشته ، سه کشته و... یکی از افراد به‌شدت آسیب دیده را سمت صف مرده‌گان پرتاب کرد و شمرد ؛ ده کشته ...
طرف با آه و ناله گفت: آقا من هنوز زنده‌ام ببین دارم حرف می‌زنم
هم‌شهری ما گفت: نه تو مرده‌ای حالیت نیست هنوز بدنت گرم است ...
حالا حال و وضع عده‌ای قلیل در جمع کثیر ایرانیان همین است.
به‌راستی مرده‌اند اما هنوز بدنشان گرم است اندکی زمان لازم است ... همین

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴تفاوت_ره
- به بهانه‌ی برگزاری اسکار و....

به گمانم از آخرین باری که بی‌تاب می‌شدم برای دیدن فیلم‌ها در جشنواره‌های بهمن ماه سی سالی میگذرد، یعنی در همان آغاز جوانی دیگر میلی به رفتن و ساعت‌ها در صف ماندن و دیدن و...فیلم‌های جشنواره ی مناسبتی نداشتم.
بعدها دیدم طبق معمول چه تفاوت ژرفی است بین آن‌چه در این سرزمین می‌گذرد با آن‌چه که در ولایات دیگر.
تمام چیزهایی که ریشه در کشورهای دیگر دارد و به اینجا منتقل شده کاریکاتوری بیش نیست. از مدرسه و دانشگاه بگیر تا هنر و صنعت و اقتصاد و... در معانی مدرنش.
دقت کنید مثلن همین سینما و برگزیدن فیلمها و...
در سرزمین سینما طرف فیلمهایش را می‌سازد بعد فیلمها در گوشه و کنار کشور و جهان روی پرده میرود تمام علاقه‌مندان حرفه‌ای ، غیر حرفه‌ای ، منتقدان و... حرفهایشان را میزنند بعد جشنواره‌ای برگزار می‌شود که داورانش هزاران نفرند و از میان همین افراد و... بعد جوایز داده می‌شود.
خب خودتان نحوه‌ی ساخت، مجوز پخش ،اکران ، برگزاری جشنواره ، داوران و... این طرف را یکبار بررسی کنید تا به قول حافظ جان بدانید: #تفاوت_ره_از_کجاست_تا_به_کجا؟!


🔻برندگان اسکار ۲۰۲۴ مشخص شدند؛ «اوپنهایمر» همچنان رکوددار جوایز

🔹️برندگان اسکار ۲۰۲۴ در ۲۳ رشته معرفی می‌شوند. «اوپنهایمر» که در ۱۳ رشته نامزد شده بود، ۷ جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد نقش اصلی، بهترین بازیگر مرد نقش مکمل، فیلمبرداری، تدوین و موسیقی فیلم را از آن خود کرد.
🔹️ فیلم بیچارگان "Poor Things" هم با کسب 4 اسکار توانست جزو رکوردداران جوایز اسکار 2024 باشد.

🔹️ از مهم ترین جوایز اسکار به این شرح است:
بهترین فیلم: اوپنهایمر
بهترین کارگردان: کریستوفر نولان / اوپنهایمر
بهترین بازیگر نقش اول  زن: اما استون / بیچارگان
بهترین بازیگر نقش اول مرد: کیلین مورفی / اوپنهایمر
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: رابرت داونی جونیور / اوپنهایمر
بهترین نقش مکمل زن: داوین جوی رندولف / جاماندگان

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل

تاریخ، آن وقایع بسیاری نیست که ملتی از سرگذرانده . تاریخ چیزی است که در یاد می‌ماند و فهمیده می‌شود‌. فهمی که موجب ساختن وضعی بهتر از پیش خواهدشد. ملتی که چیزی از گذشته به یاد ندارد و وضعش نسبت به گذشته ویران‌تر است ملتی است بی تاریخ ، گیرم چندهزار سال در سرزمینی نیز به رنج‌ها و دردهای فراوان زیسته باشد...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from اتچ بات
#چهارشنبه_سوری

#فروردین_فرَوَهرها

سخن گفتن از آیینهای هزاران ساله بسیار دشوار است. ریشه های این آیینها در اعماق مه آلود ِ اسطوره ها، افسانه ها و تاریخهای کهن قراردارد و گذشت زمان تطورات فراوانی بر این آیینها تحمیل کرده است. درک یک آیین پیچیده آنگاه که با درهم تنیدگهای اسطوره ای، افسانه ای و تاریخی همراه شود چیزی است در حد ناممکن...

#چهارشنبه_سوری ازجمله ی این آیینهاست.
شما در فضای مجازی دهها بلکه صدها مطلب دراین باره خواهید یافت اما اغلب آنها ربط چندانی با بررسی علمی و تحلیلی این آیین ندارد. آنچه در ذیل ارائه میشود بر اساس دانشهای ثبت شده و حدسهای برآمده از تحلیل آنهاست.

پیشتر گفتیم که ایرانیان قائل به شش مرحله و شش آفرینش بودند و در پایان هر آفرینش جشنی بر پا بود که #گاهنبار نامیده میشد.

ششمین مرحله ی آفرینش(انسان) در پایان قرار میگرفت تا دایره ی ۳۶۰ درجه ی آمدن و رفتن ما(->رباعی خیام) تکمیل شود. در تقویم مادی از ۱۵دی تا۲۴ اسفند مقرر میشد واین گاهنبار َمَسپَهمَدیم نام داشت.

ایرانیان آنقدر دقت نظر داشته اند که بدانند پنج روز و یک چهارم دیگر هم باید به سال اضافه کنند تا خورشید به نقطه ی انقلاب بهاری ( برج بره) برسد اما این حدود پنج روز چه توجیهی باید میافته؟ به نظر ایرانیان این پنج روز را از جنس زمان بیکرانه تلقی میکرده اند که در هستی مادی ظهور کرده تا مارا به یاد خاستگاه بیکرانمان بیندازد. اما چگونه؟!

#اهورامزدا تمام هستی را آفرید اما مشاهده کرد همه چیز ایستا است درحالیکه هستی باید #روان باشد او به راز و نیاز پرداخت و از نیروهای پاک کمک خواست #فرَوَهرها از آسمان به زمین آمدند در تن موجودات جای گرفتند و هستی روان شد؛ رودها جاری شد، گیاهان روییدند و...
( بعدا درباره ی پنج بُعد مینویی انسان سخن خواهیم گفت) این اتفاق در پنج روز آخر سال پدید می آمد.
بعدها فروهرها(فروشی) روان های مردگان دانسته شدند که در آخر هرسال به زمین می آیند تا موجب رویش گیاهان شوند و برکت را به فرزندان خویش اعطا کنند. (بازگشت ایزدان گیاهی و زایش دوباره ی زمین)

علی الظاهر ایرانیان معتقد بودند برای راهنمایی روانهای پاک باید بر بامها آتش افروخت تا اجداد هر خانواده به سوی فرزندان خود بروند.(آتش افروختن بر بام هنوز هم در برخی مناطق ایران بویژه آذرآبادگان مرسوم است)

دقت کنید ما به فرزندان یک تبار، دوده میگوییم و خاندان را دودمان نیز مینامیم،ربط این واژگان با آتش افروختن بدیهی است.
این واژه در ایرانی باستان و فارسی میانه هم وجود دارد، تنها در توجیه کلمه اختلاف هست. برخی آن را به اجاق در خانه نسبت میدهند که کانون گردهمایی خاندان است و ما به آتش افروختن در روزهای پایانی سال نسبت میدهیم.

گویا ستیز عربان با آیینهای ایرانی موجب شده ایرانیان این جشن را به چهارشنبه ی پس از اسلام منتقل کنند و به بهانه ی رد نحوستی که اعراب برای این روز قائل بودند به جشن و پایکوبی بپردازند.

گویا گردگیریها و زدودن خانه ها و همچنین دور کردن کینه ها و دشمنی ها دراین ایام ازآنجهت رسم بوده که روانهای پاک به جاهای( خانه ها و دلهای) آلوده به خصایل اهریمنی وارد نمیشدند و ایرانیان برای حضور آنها سعی میکردند هرآلودگی را دور کنند (از تن و جان و خانه و...) برافروختن هفت آتش به پاسداشت هفت #امشاسپندان نمود اصلی ترین جشن ایرانیان به عنوان مقدمه ی #نوروز بزرگ است.

رسمهای دیگر مانند قاشق زنی، فال گوش ایستادن و... از دیگر رسوم این ایام بوده، آجیل شیرین(چرا شیرین؟) خوردن و نیز آجیل مشکل گشا نیز رسم این روزهای پر رمز و راز است.

اکنون آشکار است سبب نامگذاری نخستین ماه ایرانی #فروردین چیست و آن فرود آمدن فرَوَشی هاست و..
الله اعلم
#محسن_یارمحمدی

@niyazestanbarani
#غزلستان

- خاقانی بی‌شک یکی از سرآمدان عرصه‌ی سخن و حکمت ایران است. متاسفانه او‌نیز همچون بسیاری دیگر از زیباسخنان فارسی زبان مهجور و از خاطر فارسی زبانان دور است ..
غزل بسیار زیبای زیر از اوست که از قضا مهدی اخوان ثالث به استقبال آن رفته است در غزلی با مطلع؛
عید آمد و ما خانه‌ی خود را نتکاندیم
گردی نستردیم و غباری نستاندیم..

و اما غزل خاقانی شروانی ارجمند که البته سرزمینش با خباثت روسیه‌ی پلید و بی‌مایه‌گی قاجاریه از ایران جدا شد...

آمد نفس صبح و سلامت نرسانید
بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید

یا تو به دم صبح سلامی نسپردی
یا صبح‌دم از رشک سلامت نرسانید

من نامه نوشتم به کبوتر بسپردم
چه سود که بختم سوی بامت نرسانید

باد آمد و بگسست هوا را زره ابر
بوی زرهٔ غالیه فامت نرسانید

بر باد سپردم دل و جان تا به تو آرد
زین هر دو ندانم که کدامت نرسانید

عمری است که چون خاک جگر تشنهٔ عشقم
و ایام به من جرعهٔ جامت نرسانید

مرغی است دلم طرفه که بر دام تو زد عشق
خود عشق چنین مرغ به دامت نرسانید

خاقانی ازین طالع خود کام چه جوئی
کو چاشنی کام به کامت نرسانید

نایافتن کام دلت کام دل توست
پس شکر کن از عشق که کامت نرسانید...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادستان
- از عارفان ایران

...و گفت: اگر از ترکستان تا به‌در شام کسی را خاری در انگشت شود آن از آن ِ من‌است و همچنین از تُرک تا شام اگر کسی را قدم در سنگ آید زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی‌ست آن دل از آن من‌است...

        #تذکرة_الاولیا ذکر ابوالحسن خرقانی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لاطالائیل،

درباره‌ی بزرگ‌ترین دستاورد زنده‌گی بشر بارها و بارها سخن شنیده‌ای این را نیز بشو؛
بزرگ‌ترین دستاورد زنده‌گی انسانی #خانواده است. چیزی که بسیاری از انسان‌ها هنوز نمی‌دانند...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشت_های_پریشانی

- ماه رمضان، فضل چهل‌ساله و نرگس مستانه
(بانگاهی به یادداشت #من_خطاکردم و.. #دکترمحمدرضاسرگلزایی)

- در دقیق‌ترین تعریف انسان بسیارانی گفته‌اند:
«موجود درحال #شدن»
- ما در کنار تبار ژنتیکی، فرهنگی و..
نهایتن محصول #مکان_زمان خویشیم و درآن‌چه #می‌شویم #زمینه_و_زمانه‌‌مان بسیار مهم است
- ده دوازه‌ساله بودم که نخستین روزه‌ی کاملم را گرفتم.البته قبل ازغروب به‌زحمت سرپا می‌ایستادم.در روزه گرفتن هیچ اجباری درکار نبود.اگر پدر گه‌گاه اصرار می‌کرد، مادر میانه‌‌های روز غذایی به ما می‌داد که «هنوز برای شما زود است کودکید و نوجوان و فعالیت‌تان زیاد، باید آب و غذا بخورید و..»
و ما به‌دل‌خواه روزه را نیز می‌آزمودیم. خواندن نماز و قرآن را از همان پنج‌شش ساله‌گی بیش و کم آغاز کرده بودیم
با این‌همه ما خانواده‌‌ای مذهبی در معنای #رسمی‌اش نبودیم.(گویا به غریزه دریافته بودیم هرچیزی که رسمی شود تباه می‌شود)  پدر و مادر بسیار اهل رفت و آمد بودند اما با مذهب‌-رسمی‌های فامیل به‌خصوص دوسه تا آخوند اصلن رفت و آمد نداشتیم مگر اعیاد آن‌هم یکی دو ساعت و..
نزد ما دین چیزی بود مربوط خود آدم، به هیچ‌کس هم ربطی نداشت و اگر ربطش می‌دادی متظاهر فریب‌کاری بودی که دنبال منفعتی..
این مرزبندی را من بعینه در یاد دارم
ازجایی به‌بعد پدر در جلسات قرآن و عزاداری و.. شرکت‌نکرد اما مانع ما هم نمی‌شد.فقط آن وسط‌ها چیزکی می‌گفت:
مراقب باش این‌ها دکان است و ربط چندانی به خدا و پیغمبر و..ندارد و می‌خواند:
«بهشت آن‌جاست کآزاری نباشد
کسی را با کسی کاری نباشد»
این انذارها از همان آغاز بسیار کمک حال ما شد؛
ما هرگز اسیر گفتمان «ما حقیم و دیگری باطل» نشدیم
یا وقتی در آخر‌شب یک تاسوعا به چشم دیدم که بانیان هیأت «چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند»کلن منکر دین و آیین‌هاو.. نشدم بلکه افتادم درپی چیستی‌ها و چه‌گونه‌گی‌ها و چرایی ِ هرآن‌چه می‌دیدم
منابع‌ چه بود؟
کتابخانه‌ی کوچک عمو، مجلات ِدانستنی‌ها، دانشمند،جوانان امروز،اطلاعات(کیهان را درعمرم هرگز نخریدم جز یکی‌دوبار به اجبار) نویسنده‌گان ما که‌ها بودند؟
- بهرنگی، بزرگ علوی، صادق هدایت، جلال و سیمین، مطهری، محمود حکیمی،شریعتی، م.اعتمادی، پرویز قاضی‌سعید،احمد محققی بازپرس ویژه‌ی قتل،جک لندن،بالزاک، دیکنز، آگاتا کریستی و..
کم‌کم این آخری‌ها حذف شدند چون با آن اولی‌ها افتادیم در جهان مترلینک، گورویچ، سارتر، کامو، ژید، چخوف، داستایوسکی و.. مجله هم کم‌کم شد فیلم، کیهان فرهنگی،آدینه، کلک، سخن،ادبستان و بعدها کیان و سینما و‌ سینما..
راستی برای من ناصرخسرو، فردوسی، سعدی، مثنوی و حافظ هم همیشه پای ثابت بودند
و کی باور می‌کند تمام این #بی‌قراری‌ها که برمی‌شمرم برای هم‌نسلان اهل جست‌وجوی‌ام تا حول‌وحوش بیست‌ساله‌گی بود؟
در کنار همه‌ی این بی‌قراری‌ها هم دین آزاده‌گان برقرار بود و هم رعایت آیین‌ها درکنار بیزاری از تمام آنانکه توهم خودحق‌پنداری داشتند و بعدها خودخداپندار شدند
- از رمضان آن ده‌دوازده سالگی تا رمضان امسال چهل سال گذشته.طبعن دراین چهل‌سال جان ما همان جان جست‌جوگر خواهنده‌ای است که باور دارد حقیقت آینه‌ای است شکسته بر صخره‌ی #هست و هرکس چیزکی از آن را گرفته به دست و چه خام و جاهل و یا زبل‌خان است کسی‌که فریاد می‌زند «حق همین است که من می‌بینم»
- حالا از منظر منی که هم‌نسلان خویش را کمی می‌شناسد می‌گویم: کجای این جست‌وجوی بی‌#خضر قابل سرزنش است‌ و خطا کجاست تا ازش عذر بخواهم؟
عجله نکنید در این جست‌‌وجو و نیز در سال‌ها ارتباط با دیگران در مقام دانش آموز و معلم و.. قطعن اشتباه‌هایی داشته‌ایم اما نکته اینجاست درین مسیر #پاردُم ما بزرگتر نشده آقا، درین راه به‌عمد و برنامه‌ کسی را فریب ندادیم بانو، در این برآمدن‌ها دیگری و دیگران را نردبان نکردیم پسرم، دراین شدن‌ها عرض و مالی نیندوختیم دخترم،چرا که همان آغاز حافظ(قهرمان زنده‌گی من) گفت:
- عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت
هرکه این آب خورد رخت به دریا فکنش

- حالا منِ میانسال که بارش برف بر روی و موی‌‌ام روزبه‌روز شدیدتر می‌شود،چهل سال است بی‌تاب و بی‌قرار،خویش را بردوش می‌کشم و از سنگلاخ مهیب ِ بودن(آن هم در مقطع‌حساس‌کنونی)عبورمی‌دهم تا اسیر منجلاب رکود و سکون ِ #خودبرترپنداری نشوم
آن نوجوان دهه‌ی مهیب شصت و جوان دهه‌های هفتاد وهشتاد در میانسالی دهه‌ی نود چیزها دیده که هر ایمانی را به باد می‌دهد
حالا وقتی در چهلمین سال آن روزه‌ی نخست حافظ باز می‌کنم:
علم و فضلی که به چل سال دلم جمع‌آورد
ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد

- به‌گمانم مای دراین زمینه و زمانه زیسته خطایی نکردیم. در این سلوک تنهاوش اشتباه کرده‌ایم و پوزش هم می‌طلبیم اما شمایان که از پس ما می‌آیید یادتان باشد ما از کدام دوزخ می‌گذشتیم
دوزخی که امید است نسل پس از ما...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده

در زیبایی بی‌انتهایی
درست مثل کوچه‌ها

( - راستی، تو مثل کوچه‌هایی
یا که کوچه مثل توست؟)

کوچه‌ای می‌رسد به خیابان
کوچه‌ای به کوچه‌ای و ... کوچه‌ای
محله‌ها و قهوه‌خانه‌های بی‌شمار
و کوچه‌هایی که به جنگل
کوچه‌هایی که به دریا
مثل کوچه‌های شهسوار

و کوچه‌ای که به بن‌بست، زیباتر است
چرا که
مرا
به خانه‌ای می‌رساند که با گام‌های غریبه‌
غریب است
فقط به آشنا راه می‌دهد
یا غریبه‌ای که راه را
گم کرده
بعد زود ِ زود
دور می‌شود ...

راستی پس از این‌شعر
هم‌چنان
بمان و
کوچه باش

حالا
فهمیده‌ای چرا
هیولای روزگار
                یکی پس از یکی
کوچه ها را
مثل من مثل ما
حذف می‌کند؟!...

#محسن_بارانی اسفند۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جلوه_های_جنون

پنجره‌ی کدر خودرو
زیبایی خسته‌ و به تاراج رفته‌ی دخترک را
در قاب می‌کشد.

- آقا ، از من خرید کنید
پول یک دستمال که چیزی نمی‌شود
برای شما آقا..

و من که به‌این زیبایی
هرگز ندیده‌ام
هیچ خدایی،
همین دیروز
از یکی دیگرشان دستمال مجیک خریده‌ام..

- نه لازم ندارم دخترکم

...و دردی می‌پیچد در تمام تنم

- ای وهن تمام خدایان
نفرین‌تان
که چون از دوزخ
افتادید در میهنم
همه‌جای‌ ما
همه چیز ما
همه وقت ما
خرداد ما آبان ما اسفند ما
هی درد می‌کند...

دو چشم سیاه از تاریک تاریخ رنج‌های مکرر
به من دوخته شده است

- آقا جوراب می‌خری ...

#محسن_بارانی اسفند درد ۱۴۰۲

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹