#سخن_همیشه
آنکس که در پی دانستن است از دیدن آب لذت میبرد چون خود نیز جاریست. آنکه پارساست از دیدن کوه شادمان میگردد چون خود نیز باوقار است...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آنکس که در پی دانستن است از دیدن آب لذت میبرد چون خود نیز جاریست. آنکه پارساست از دیدن کوه شادمان میگردد چون خود نیز باوقار است...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
وقتی کلمات دقیق نباشند حکمها روشن نیست، کارها رونق نمیگیرند و مردم گیج میشوند. از این رو آزاده واژهها را چنان برمیگزیند که هیچ ابهامی پیش نیاید...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
وقتی کلمات دقیق نباشند حکمها روشن نیست، کارها رونق نمیگیرند و مردم گیج میشوند. از این رو آزاده واژهها را چنان برمیگزیند که هیچ ابهامی پیش نیاید...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#اسطورهی_فروغ
#سخن_همیشه
من خواب دیدهام که کسی میآید
من خواب یک ستارهٔ قرمز دیدهام
و پلک چشمم هی میپرد
و کفشهایم هی جفت میشوند
و کور شوم
اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستارهٔ قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیدهام
کسی میآید
کسی میآید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچکس نیست، مثل پدر نیست، مثل انسی
نیست، مثل یحیی نیست، مثل مادر نیست
و مثل آن کسی است که باید باشد
و قدش از درختهای خانهٔ معمار هم بلندتر است
و صورتش
از صورت امام زمان هم روشنتر
و از برادر سیدجواد هم
که رفتهاست
و رخت پاسبانی پوشیدهاست نمیترسد
و از خود سیدجواد هم که تمام اتاقهای منزل ما
مال اوست نمیترسد
و اسمش آنچنانکه مادر
در اول نماز و در آخر نماز صدایش میکند
یا قاضیالقضات است
یا حاجتالحاجات است
و میتواند
تمام حرفهای سخت کتاب کلاس سوم را
با چشمهای بسته بخواند
و میتواند حتی هزار را
بی آنکه کم بیاورد از روی بیست میلیون بردارد
و میتواند از مغازهٔ سیدجواد، هرچه که لازم دارد،
جنس نسیه بگیرد
و میتواند کاری کند که لامپ «الله»
که سبز بود: مثل صبح سحر سبز بود.
دوباره روی آسمان مسجد مفتاحیان
روشن شود
آخ....
چقدر روشنی خوبست
چقدر روشنی خوبست
و من چقدر دلم میخواهد
که یحیی
یک چارچرخه داشتهباشد
و یک چراغ زنبوری
و من چقدر دلم میخواهد
که روی چارچرخهٔ یحیی میان هندوانهها و خربزهها
بنشینم
و دور میدان محمدیه بچرخم
آخ...
چقدر دور میدان چرخیدن خوبست
چقدر روی پشتبام خوابیدن خوبست
چقدر باغ ملی رفتن خوبست
چقدر سینمای فردین خوبست
و من چقدر از همهٔ چیزهای خوب خوشم میآید
و من چقدر دلم میخواهد
که گیس دختر سید جواد را بکشم
چرا من اینهمه کوچک هستم
که در خیابانها گم میشوم
چرا پدر که اینهمه کوچک نیست
و در خیابانها گم نمیشود
کاری نمیکند که آنکسی که بخواب من آمدهاست،
روز آمدنش را جلو بیندازد
و مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچههاشان هم خونیست
و آب حوضشان هم خونیست
و تخت کفشهاشان هم خونیست
چرا کاری نمیکنند
چرا کاری نمیکنند
چقدر آفتاب زمستان تنبل است
من پلههای پشتبام را جارو کردهام
و شیشههای پنجره را هم شستهام.
چرا پدر فقط باید
در خواب، خواب ببیند
من پلههای پشتبام را جارو کردهام
و شیشههای پنجره را هم شستهام.
کسی میآید
کسی میآید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در
صدایش با ماست
کسی که آمدنش را
نمیشود گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت
کسی که زیر درختهای کهنهٔ یحیی بچه کردهاست
و روز به روز
بزرگ میشود، بزرگ میشود
کسی که از باران، از صدای شرشر باران، از میان پچ و پچ
گلهای اطلسی
کسی که از آسمان توپخانه در شب آتشبازی میآید
و سفره را میندازد
و نان را قسمت میکند
و پپسی را قسمت میکند
و باغ ملی را قسمت میکند
و شربت سیاهسرفه را قسمت میکند
و روز اسمنویسی را قسمت میکند
و نمرهٔ مریضخانه را قسمت میکند
و چکمههای لاستیکی را قسمت میکند
و سینمای فردین را قسمت میکند
درختهای دختر سیدجواد را قسمت میکند
و هرچه را که باد کردهباشد قسمت میکند
و سهم ما را میدهد
من خواب دیدهام...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
من خواب دیدهام که کسی میآید
من خواب یک ستارهٔ قرمز دیدهام
و پلک چشمم هی میپرد
و کفشهایم هی جفت میشوند
و کور شوم
اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستارهٔ قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیدهام
کسی میآید
کسی میآید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچکس نیست، مثل پدر نیست، مثل انسی
نیست، مثل یحیی نیست، مثل مادر نیست
و مثل آن کسی است که باید باشد
و قدش از درختهای خانهٔ معمار هم بلندتر است
و صورتش
از صورت امام زمان هم روشنتر
و از برادر سیدجواد هم
که رفتهاست
و رخت پاسبانی پوشیدهاست نمیترسد
و از خود سیدجواد هم که تمام اتاقهای منزل ما
مال اوست نمیترسد
و اسمش آنچنانکه مادر
در اول نماز و در آخر نماز صدایش میکند
یا قاضیالقضات است
یا حاجتالحاجات است
و میتواند
تمام حرفهای سخت کتاب کلاس سوم را
با چشمهای بسته بخواند
و میتواند حتی هزار را
بی آنکه کم بیاورد از روی بیست میلیون بردارد
و میتواند از مغازهٔ سیدجواد، هرچه که لازم دارد،
جنس نسیه بگیرد
و میتواند کاری کند که لامپ «الله»
که سبز بود: مثل صبح سحر سبز بود.
دوباره روی آسمان مسجد مفتاحیان
روشن شود
آخ....
چقدر روشنی خوبست
چقدر روشنی خوبست
و من چقدر دلم میخواهد
که یحیی
یک چارچرخه داشتهباشد
و یک چراغ زنبوری
و من چقدر دلم میخواهد
که روی چارچرخهٔ یحیی میان هندوانهها و خربزهها
بنشینم
و دور میدان محمدیه بچرخم
آخ...
چقدر دور میدان چرخیدن خوبست
چقدر روی پشتبام خوابیدن خوبست
چقدر باغ ملی رفتن خوبست
چقدر سینمای فردین خوبست
و من چقدر از همهٔ چیزهای خوب خوشم میآید
و من چقدر دلم میخواهد
که گیس دختر سید جواد را بکشم
چرا من اینهمه کوچک هستم
که در خیابانها گم میشوم
چرا پدر که اینهمه کوچک نیست
و در خیابانها گم نمیشود
کاری نمیکند که آنکسی که بخواب من آمدهاست،
روز آمدنش را جلو بیندازد
و مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچههاشان هم خونیست
و آب حوضشان هم خونیست
و تخت کفشهاشان هم خونیست
چرا کاری نمیکنند
چرا کاری نمیکنند
چقدر آفتاب زمستان تنبل است
من پلههای پشتبام را جارو کردهام
و شیشههای پنجره را هم شستهام.
چرا پدر فقط باید
در خواب، خواب ببیند
من پلههای پشتبام را جارو کردهام
و شیشههای پنجره را هم شستهام.
کسی میآید
کسی میآید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در
صدایش با ماست
کسی که آمدنش را
نمیشود گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت
کسی که زیر درختهای کهنهٔ یحیی بچه کردهاست
و روز به روز
بزرگ میشود، بزرگ میشود
کسی که از باران، از صدای شرشر باران، از میان پچ و پچ
گلهای اطلسی
کسی که از آسمان توپخانه در شب آتشبازی میآید
و سفره را میندازد
و نان را قسمت میکند
و پپسی را قسمت میکند
و باغ ملی را قسمت میکند
و شربت سیاهسرفه را قسمت میکند
و روز اسمنویسی را قسمت میکند
و نمرهٔ مریضخانه را قسمت میکند
و چکمههای لاستیکی را قسمت میکند
و سینمای فردین را قسمت میکند
درختهای دختر سیدجواد را قسمت میکند
و هرچه را که باد کردهباشد قسمت میکند
و سهم ما را میدهد
من خواب دیدهام...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
#هوشنگ_ابتهاج
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#هوشنگ_ابتهاج
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
صورت های حکومت را یک تن ( پادشاهی) چند تن ( الیگارشی ) حکومت بهترین مردم ( اریستوکراسی ) و عدهای کثیر از مردم ( دموکراسی ) معرفی کرده اند.اما امروزه یک شکل دیگر هم باید به آن افزود؛ حکومت هیچکس. آخرین و شاید سهمگین ترین نوع حکمرانی دیوانسالاری یا حکومت دستگاهی از دیوانها است. در این سیستم هیچکس مسوول نیست و از هیچکس در قالب یک تن، چند تن ، بهترین افراد یا عدهای کثیر نمی توان حساب کشید. به درستی که این نوع حکومت را باید حکومت « هیچکس » نامید.
هانا آرنت خشونت و... ص۶۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
صورت های حکومت را یک تن ( پادشاهی) چند تن ( الیگارشی ) حکومت بهترین مردم ( اریستوکراسی ) و عدهای کثیر از مردم ( دموکراسی ) معرفی کرده اند.اما امروزه یک شکل دیگر هم باید به آن افزود؛ حکومت هیچکس. آخرین و شاید سهمگین ترین نوع حکمرانی دیوانسالاری یا حکومت دستگاهی از دیوانها است. در این سیستم هیچکس مسوول نیست و از هیچکس در قالب یک تن، چند تن ، بهترین افراد یا عدهای کثیر نمی توان حساب کشید. به درستی که این نوع حکومت را باید حکومت « هیچکس » نامید.
هانا آرنت خشونت و... ص۶۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_حکیم_آزاده
#ناصرخسروقبادیانی
آزرده کرد کژدم غربت جگر مرا
گوئی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا
در حال خویشتن چو همی ژرف بنگرم
صفرا همی برآید از انده به سر مرا
گویم: چرا نشانهٔ تیر زمانه کرد
چرخ بلند جاهل بیدادگر مرا
گر در کمال فضل بود مرد را خطر
چون خواروزار کرد پس این بیخطر مرا؟
گر بر قیاس فضل بگشتی مدار چرخ
جز بر مقر ماه نبودی مقر مرا
نینی که چرخ ودهر ندانند قدر فضل
این گفته بود گاه جوانی پدر مرا
دانش به ازضیاع و به ازجاه ومال وملک
این خاطر خطیر چنین گفت مر مرا
با خاطر منور روشنتر از قمر
ناید به کار هیچ مقر قمر مرا
با لشکر زمانه و با تیغ تیز دهر
دین و خرد بس است سپاه و سپر مرا
گر من اسیر مال شوم همچو این و آن
اندر شکم چه باید زهره و جگر مرا
اندیشه مر مرا شجر خوب برور است
پرهیز و علم ریزد ازو برگ و بر مرا
گر بایدت همی که ببینی مرا تمام
چون عاقلان به چشم بصیرت نگر مرا
منگر بدین ضعیف تنم زانکه در سخن
زین چرخ پرستاره فزون است اثر مرا
هرچند مسکنم به زمین است،روز و شب
بر چرخ هفتم است مجال سفر مرا...
@niyazedtanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ناصرخسروقبادیانی
آزرده کرد کژدم غربت جگر مرا
گوئی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا
در حال خویشتن چو همی ژرف بنگرم
صفرا همی برآید از انده به سر مرا
گویم: چرا نشانهٔ تیر زمانه کرد
چرخ بلند جاهل بیدادگر مرا
گر در کمال فضل بود مرد را خطر
چون خواروزار کرد پس این بیخطر مرا؟
گر بر قیاس فضل بگشتی مدار چرخ
جز بر مقر ماه نبودی مقر مرا
نینی که چرخ ودهر ندانند قدر فضل
این گفته بود گاه جوانی پدر مرا
دانش به ازضیاع و به ازجاه ومال وملک
این خاطر خطیر چنین گفت مر مرا
با خاطر منور روشنتر از قمر
ناید به کار هیچ مقر قمر مرا
با لشکر زمانه و با تیغ تیز دهر
دین و خرد بس است سپاه و سپر مرا
گر من اسیر مال شوم همچو این و آن
اندر شکم چه باید زهره و جگر مرا
اندیشه مر مرا شجر خوب برور است
پرهیز و علم ریزد ازو برگ و بر مرا
گر بایدت همی که ببینی مرا تمام
چون عاقلان به چشم بصیرت نگر مرا
منگر بدین ضعیف تنم زانکه در سخن
زین چرخ پرستاره فزون است اثر مرا
هرچند مسکنم به زمین است،روز و شب
بر چرخ هفتم است مجال سفر مرا...
@niyazedtanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دردستان
#سخن_همیشه #الف_بامداد
شبانه
اگر که بیهده زیباست شب
برای چه زیباست
شب
برای که زیباست؟ ــ
شب و
رودِ بیانحنای ستارگان
که سرد میگذرد.
و سوگوارانِ درازگیسو
بر دو جانبِ رود
یادآوردِ کدام خاطره را
با قصیدهی نفسگیرِ غوکان
تعزیتی میکنند
به هنگامی که هر سپیده
به صدای همآوازِ دوازده گلوله
سوراخ
میشود؟
□
اگر که بیهده زیباست شب
برای که زیباست شب
برای چه زیباست؟
۲۶ اسفندِ ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه #الف_بامداد
شبانه
اگر که بیهده زیباست شب
برای چه زیباست
شب
برای که زیباست؟ ــ
شب و
رودِ بیانحنای ستارگان
که سرد میگذرد.
و سوگوارانِ درازگیسو
بر دو جانبِ رود
یادآوردِ کدام خاطره را
با قصیدهی نفسگیرِ غوکان
تعزیتی میکنند
به هنگامی که هر سپیده
به صدای همآوازِ دوازده گلوله
سوراخ
میشود؟
□
اگر که بیهده زیباست شب
برای که زیباست شب
برای چه زیباست؟
۲۶ اسفندِ ....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه #مثنوی
- وصف آنانکه بزرگترین دشمنشان خودشانند و از کوردلی و ناپاکجانی این را نمیدانند..
میگُریزم تا رَگَم جُنْبان بُوَد
کِی فَرار از خویشتن آسان بُوَد؟
آن کِه از غیری بُوَد او را فِرار
چون ازو بُبْرید گیرد او قَرار
من که خَصْمَم هم مَنَم اَنْدَر گُریز
تا اَبَد کارِ من آمد خیزْخیز
نه به هند است ایمِن و نه در خُتَن*
آن که خَصْمِ اوست سایهیْ خویشتن
*ختن امروزه بخشی از چین است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- وصف آنانکه بزرگترین دشمنشان خودشانند و از کوردلی و ناپاکجانی این را نمیدانند..
میگُریزم تا رَگَم جُنْبان بُوَد
کِی فَرار از خویشتن آسان بُوَد؟
آن کِه از غیری بُوَد او را فِرار
چون ازو بُبْرید گیرد او قَرار
من که خَصْمَم هم مَنَم اَنْدَر گُریز
تا اَبَد کارِ من آمد خیزْخیز
نه به هند است ایمِن و نه در خُتَن*
آن که خَصْمِ اوست سایهیْ خویشتن
*ختن امروزه بخشی از چین است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه #الف_بامداد
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشسته ای بر بام.
پاکی آوردی - ای امید سپید!-
همه آلوده گی ست این ایام.
راه شومی ست می زند مطرب
تلخ واری ست می چکد در جام
اشک واری ست می کشد لبخند
ننگ واری ست می تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقش هم رنگ می زند رسام.
مرغ شادی به دام گاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام!
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که بر نیاید گام!
تشنه آن جا به خاک مرگ نشست
کاتش از آب می کند پیغام!
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفته ایم از کام
خام سوزیم، الغرض، بدرود!
تو فرود آی، برف تازه، سلام
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشسته ای بر بام.
پاکی آوردی - ای امید سپید!-
همه آلوده گی ست این ایام.
راه شومی ست می زند مطرب
تلخ واری ست می چکد در جام
اشک واری ست می کشد لبخند
ننگ واری ست می تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقش هم رنگ می زند رسام.
مرغ شادی به دام گاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام!
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که بر نیاید گام!
تشنه آن جا به خاک مرگ نشست
کاتش از آب می کند پیغام!
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفته ایم از کام
خام سوزیم، الغرض، بدرود!
تو فرود آی، برف تازه، سلام
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#سخن_ماندگار
نپرسیدکشورم برای من چه میکند؟
بپرسیدمن برای کشورم چه خواهم کرد؟
به سال ۱۹۶۱ j.f.k این سخن را گفته یا پنجاه سال پیشتر از او جبران خلیل جبران؟
مهم این است:
امروزه بسیاری ازامریکاییها این جمله رابرسردرخانه های خود نقش میزنند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نپرسیدکشورم برای من چه میکند؟
بپرسیدمن برای کشورم چه خواهم کرد؟
به سال ۱۹۶۱ j.f.k این سخن را گفته یا پنجاه سال پیشتر از او جبران خلیل جبران؟
مهم این است:
امروزه بسیاری ازامریکاییها این جمله رابرسردرخانه های خود نقش میزنند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#سخن_همیشه
صورت های حکومت را یک تن ( پادشاهی) چند تن ( الیگارشی ) حکومت بهترین مردم ( اریستوکراسی ) و عدهای کثیر از مردم ( دموکراسی ) معرفی کرده اند.اما امروزه یک شکل دیگر هم باید به آن افزود؛ حکومت هیچکس. آخرین و شاید سهمگین ترین نوع حکمرانی دیوانسالاری یا حکومت دستگاهی از دیوانها است. در این سیستم هیچکس مسوول نیست و از هیچکس در قالب یک تن، چند تن ، بهترین افراد یا عدهای کثیر نمی توان حساب کشید. به درستی که این نوع حکومت را باید حکومت « هیچکس » نامید.
هانا آرنت خشونت و... ص۶۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
صورت های حکومت را یک تن ( پادشاهی) چند تن ( الیگارشی ) حکومت بهترین مردم ( اریستوکراسی ) و عدهای کثیر از مردم ( دموکراسی ) معرفی کرده اند.اما امروزه یک شکل دیگر هم باید به آن افزود؛ حکومت هیچکس. آخرین و شاید سهمگین ترین نوع حکمرانی دیوانسالاری یا حکومت دستگاهی از دیوانها است. در این سیستم هیچکس مسوول نیست و از هیچکس در قالب یک تن، چند تن ، بهترین افراد یا عدهای کثیر نمی توان حساب کشید. به درستی که این نوع حکومت را باید حکومت « هیچکس » نامید.
هانا آرنت خشونت و... ص۶۲
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#سخن_جاودان
#مقالات_شمس_تبریزی
نه همه پس رفتنی مذموم باشد، گاه کسی پس رود تا پیش آید و از جو بجهد. اگر بدان نیت پس می روی نیکوست و اگرنه خذلان است...
مقالات شمس ص ۱۰۶
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#مقالات_شمس_تبریزی
نه همه پس رفتنی مذموم باشد، گاه کسی پس رود تا پیش آید و از جو بجهد. اگر بدان نیت پس می روی نیکوست و اگرنه خذلان است...
مقالات شمس ص ۱۰۶
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
Forwarded from نیازستان
#سخن_جاودان
#شمس_تبریزی
بهلول قرآن خوانی را سنگ زد.
گفتند: چرا میزنی؟ گفت: زیرا قاری دروغ میگوید.
فتنه ای در شهر برخاست. خلیفه اورا حاضر کرد.
گفت: من صوت او را گویم نه قول اورا..
پرسید: این چگونه سخنی است؟صوت و گفت چون از هم جدا باشند؟!
بهلول گفت: تو خلیفه باشی نامه نویسی به فلان بقعه که مردمانش چون نامه خوانند چنین و چنان باشند و درحال حاضرآیند نزد تو.. اما مردم هرروز نامه را تعظیم کنند و بخوانند و چنین و چنان نشوند و نزد تو نیایند.
آن فرمان و قول تو صادق است اما خواندنهای پی درپی ایشان دروغ است و ریشخند است...
مقالات ص ۱۳۰
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#شمس_تبریزی
بهلول قرآن خوانی را سنگ زد.
گفتند: چرا میزنی؟ گفت: زیرا قاری دروغ میگوید.
فتنه ای در شهر برخاست. خلیفه اورا حاضر کرد.
گفت: من صوت او را گویم نه قول اورا..
پرسید: این چگونه سخنی است؟صوت و گفت چون از هم جدا باشند؟!
بهلول گفت: تو خلیفه باشی نامه نویسی به فلان بقعه که مردمانش چون نامه خوانند چنین و چنان باشند و درحال حاضرآیند نزد تو.. اما مردم هرروز نامه را تعظیم کنند و بخوانند و چنین و چنان نشوند و نزد تو نیایند.
آن فرمان و قول تو صادق است اما خواندنهای پی درپی ایشان دروغ است و ریشخند است...
مقالات ص ۱۳۰
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#سخن_همیشه
میدانم، امروز میپرسید:
- چهقدر طول خواهدکشید؟!
به شما میگویم:
- این دوره هرچند دشوار، به پایان خواهدرسید زیرا هیچ دروغی نمیتواند برای همیشه ماندگار باشد ...
مارتین_لوترگینگ سخنرانی مارس ۱۹۶۵
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میدانم، امروز میپرسید:
- چهقدر طول خواهدکشید؟!
به شما میگویم:
- این دوره هرچند دشوار، به پایان خواهدرسید زیرا هیچ دروغی نمیتواند برای همیشه ماندگار باشد ...
مارتین_لوترگینگ سخنرانی مارس ۱۹۶۵
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#سخن_همیشه
آنکس که در پی دانستن است از دیدن آب لذت میبرد چون خود نیز جاریست. آنکه پارساست از دیدن کوه شادمان میگردد چون خود نیز باوقار است...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آنکس که در پی دانستن است از دیدن آب لذت میبرد چون خود نیز جاریست. آنکه پارساست از دیدن کوه شادمان میگردد چون خود نیز باوقار است...
#کنفوسیوس_حکیم
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
....و گفت: نماز آن است که چون بشنود «حی علی الصلاة» ،کمر به «قدقامت الصلاة»ی آنچنان ببندد که جز در «السلام علیک حضور» پایانش نباشد. نماز چون یک نماز نشود نشان توحید ندارد و شرک است..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
....و گفت: نماز آن است که چون بشنود «حی علی الصلاة» ،کمر به «قدقامت الصلاة»ی آنچنان ببندد که جز در «السلام علیک حضور» پایانش نباشد. نماز چون یک نماز نشود نشان توحید ندارد و شرک است..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from نیازستان
#سخن_ماندگار
نپرسیدکشورم برای من چه میکند؟
بپرسیدمن برای کشورم چه خواهم کرد؟
به سال ۱۹۶۱ j.f.k این سخن را گفته یا پنجاه سال پیشتر از او جبران خلیل جبران؟
مهم این است:
امروزه بسیاری ازامریکاییها این جمله رابرسردرخانه های خود نقش میزنند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نپرسیدکشورم برای من چه میکند؟
بپرسیدمن برای کشورم چه خواهم کرد؟
به سال ۱۹۶۱ j.f.k این سخن را گفته یا پنجاه سال پیشتر از او جبران خلیل جبران؟
مهم این است:
امروزه بسیاری ازامریکاییها این جمله رابرسردرخانه های خود نقش میزنند..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پندستان
#سخن_همیشه
« یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ:
تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ. »
( علی (ع) غرر الحکم، ص ۳۴۲ )
----------- برگردان:
- چهار چیز حکومت را به تباهی میکشاند؛
وانهادن ریشهها و چسبیدن به شاخهها ، پیشانداختن فرومایهگان و پس زدن گرانمایهگان...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سخن_همیشه
« یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ:
تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ. »
( علی (ع) غرر الحکم، ص ۳۴۲ )
----------- برگردان:
- چهار چیز حکومت را به تباهی میکشاند؛
وانهادن ریشهها و چسبیدن به شاخهها ، پیشانداختن فرومایهگان و پس زدن گرانمایهگان...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹