Forwarded from نوانخانه
#آلبر_کامو
کتاب: #فلسفه_پوچی
#ناپلئون به #فونتان میگفت: می دانید چه چیز را بیش از همه تحسین می کنم؟
این که زور نمی تواند چیزی بنیاد نهد. در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: " #سرنیزه و #اندیشه"، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه می شود.
پس به اندیشه معتقد باشیم. حتی اگر قدرت برای فریفتن ما ، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند. ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست ، کافی است در راه نجات آن بکوشیم ...
@navankhaneh
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
کتاب: #فلسفه_پوچی
#ناپلئون به #فونتان میگفت: می دانید چه چیز را بیش از همه تحسین می کنم؟
این که زور نمی تواند چیزی بنیاد نهد. در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: " #سرنیزه و #اندیشه"، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه می شود.
پس به اندیشه معتقد باشیم. حتی اگر قدرت برای فریفتن ما ، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند. ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست ، کافی است در راه نجات آن بکوشیم ...
@navankhaneh
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#لایو_اینستاگرامی
#تحلیل_فیلم
#blue_jasmine
"گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی و دکتر محسن یارمحمدی پیرامون فیلم blue jasmine"
جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱
از اینستاگرام دوم دکتر سرگلزایی:
Instagram.com/drsargolzaee
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#تحلیل_فیلم
#blue_jasmine
"گفتوگوی دکتر محمدرضا سرگلزایی و دکتر محسن یارمحمدی پیرامون فیلم blue jasmine"
جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱
از اینستاگرام دوم دکتر سرگلزایی:
Instagram.com/drsargolzaee
#drsargolzaei
@drsargolzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فروتن_باشیم
این تصاویر کوتاه از #درختان_سکویا در کالیفرنیا است. درختی که قطره تنه اش به پانزده متر میرسد و بلندایش به ۱۱۵ متر و اگر شرایط زیستش دچار چالش بویژه از نوع انسانی اش نشود تا ۳۰۰۰ سال خواهد زیست و کار نیکبرای زمین انجام خواهد داد.
#درخت_هم_نشدیم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
این تصاویر کوتاه از #درختان_سکویا در کالیفرنیا است. درختی که قطره تنه اش به پانزده متر میرسد و بلندایش به ۱۱۵ متر و اگر شرایط زیستش دچار چالش بویژه از نوع انسانی اش نشود تا ۳۰۰۰ سال خواهد زیست و کار نیکبرای زمین انجام خواهد داد.
#درخت_هم_نشدیم...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#مغلطه_ی_بزرگ
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جوگیرستان
معترضان و منتقدان و... صد صد و پنجاه ساله ی اخیر ، چنان می گویند تاریخ و فرهنگ و عرفان و... ایران عامل اصلی عقب افتادن مردم شده کأنه اکثریت ملت هم تاریخ بیهقی را خوانده اند هم شاهنامه را، هم اساس الاقتباس را مطالعه کرده اند هم مثنوی را .هم شیخ اشراق میشناسند هم ملاصدرا را ، هم حسابی زیر و بم تاریخ مجهول این سرزمین را جسته و دانسته اند، هم فراز و فرود فرهنگ ایران را و آن گاه بر همان روشی رفته اند که مثلا بزرگمهر وزیر رفته یا خواجه نصیر طوسی یا فردوسی یا مولانای بلخ و روم و...
اتفاقا مردم که نه اگر اکثریتی از اهل نقد و اعتراض و.. می نشستند این گذشته را میخواندند ( که هرگز نخوانده اند چه برسد به خواندن تحلیلی و تعلیلی و تفسیری و انتقادی و...) ما طی صد صدوپنجاه سال اخیر اینقدر نمی چرخیدیم بر #مدار_صفر_درجه...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادستان
میزان عمر ربط چندانی به گردش زمین پیرامون آفتاب ندارد. سن ما را کمیت و کیفیت آن چیزهایی مشخص می کند که در این چرخشها سرریز میشوند در سبو یا خم یا.. وجودمان آنچه دیده ایم و شنیده ایم و... خلاصه آنچه بر ما رفته است عمر ماست بویژه چیزهایی که در این چرخشها به مناسبتی بالا می آیند و باز ...
بخش بزرگی از زندگی آدمی یاد است به هرحال و اگر این یادها کیفیت زندگی کنونی ما را افزون کند و چراغی بشود برای آینده که در پرتو نوری بهتر ببینیم عالیست وگرنه نه. هرچند حضرت مولانا گفته بود:
هست هشیاری ز یاد ما مضی
ماضی و مستقبلت پرده ی خدا
به هر حال به مناسبت ایام فاطمیه رفتم تا سال ۱۳۷۴ یعنی ۲۵سال پیش جایی که جوانان تا سی سی پنج سال اکنون هیچ تصویری و تصوری ازش ندارند و من جوانی بودم محصل دانشگاه تهران و آی بخوان و ببین و بدان و..
مهر ماه بود و با دوستانم که اغلب از خانواده ی شهدا بودند و مجروح و معلول جنگ و...
منتظر بودیم دکتر سروش بیاید دانشکده ی فنی و..
ناگهان دسته ای پنجاه شصت نفره ریختند دم در دانشکده دیده بودمشان برخیشان بچه های جنوب شهر بودند از اسلامشهر و جوادیه تا شوش و خراسان محله ی کودکی و نوجوانی من ( نفیس و منصور و اتابک و..)
یکی از نوجوانان دست مرا کشید برگشتم با شوق گفت:
- سلام استاد خوبید؟! شما اینجا چه میکنید ؟
- سلام تو اینجا چه میکنی بچه جان ؟!
- امر شده اینجا باشیم و اشاره کرد به آسمان
- آره؟!
- بله استاد ... و خندید : شما هم آره؟
پیش از اینکه جواب بدهم فریاد کشان دوید تا ازجمع عقب نماند و..غلغله ای به پا کردند و الم شنگه ای که نگو:
کسی نعره میزد مگر ما بمیریم که سروش سخنرانی کند
یکی گریه میکرد و به سر میکوفت که من خانواده ی شهیدم خون برادرانم را لگد مال می کنید
پسرک فریاد میزد برادر من شهید نشده که هرکس هرچه خواست بگوید
و دیکری پرید روی سن و ....
دکتر سروش نیامده در حلقه دانشجویانش آشفته و مشت و لگد خورده برگشت ...
آن روزها #حاج_حسین_الله_کرم دکتر و سردار نشده بود . #مسعود_ده_نمکی متولد اهر از ده سالگی هم محلی ما هم فیلم نمی ساخت و از #فقر_و_فحشای حاصل از دولت اصلاحات مستند نمی ساخت بعدش که دولت امام زمانی احمدی نژاد آمد فقر و فحشا رفت و قصه ی شهدای خیابان نفیس برای ده نمکی فروش میلیاردی آورد آن روزها یاللثارات داشتند و انصار حزب الله و..
طی آن حدود یکساعت من حیران بودم مثل الان، آخر بین ما پنج نفر ، چهار نفرمان از هزینه دهندگان انقلاب و جنگ بودند و آرام نشسته بودند تا بشنوند و یتبعون احسنه بشوند و شلوغکاران ....
حالا بیست و پنج سال گذشته از ده نمکی خبری نیست و دیروز خواندم که دکتر حاج حسین الله کرم گفته : میشود با آمریکا هم مذاکره کرد و .... ما هیچ ما....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میزان عمر ربط چندانی به گردش زمین پیرامون آفتاب ندارد. سن ما را کمیت و کیفیت آن چیزهایی مشخص می کند که در این چرخشها سرریز میشوند در سبو یا خم یا.. وجودمان آنچه دیده ایم و شنیده ایم و... خلاصه آنچه بر ما رفته است عمر ماست بویژه چیزهایی که در این چرخشها به مناسبتی بالا می آیند و باز ...
بخش بزرگی از زندگی آدمی یاد است به هرحال و اگر این یادها کیفیت زندگی کنونی ما را افزون کند و چراغی بشود برای آینده که در پرتو نوری بهتر ببینیم عالیست وگرنه نه. هرچند حضرت مولانا گفته بود:
هست هشیاری ز یاد ما مضی
ماضی و مستقبلت پرده ی خدا
به هر حال به مناسبت ایام فاطمیه رفتم تا سال ۱۳۷۴ یعنی ۲۵سال پیش جایی که جوانان تا سی سی پنج سال اکنون هیچ تصویری و تصوری ازش ندارند و من جوانی بودم محصل دانشگاه تهران و آی بخوان و ببین و بدان و..
مهر ماه بود و با دوستانم که اغلب از خانواده ی شهدا بودند و مجروح و معلول جنگ و...
منتظر بودیم دکتر سروش بیاید دانشکده ی فنی و..
ناگهان دسته ای پنجاه شصت نفره ریختند دم در دانشکده دیده بودمشان برخیشان بچه های جنوب شهر بودند از اسلامشهر و جوادیه تا شوش و خراسان محله ی کودکی و نوجوانی من ( نفیس و منصور و اتابک و..)
یکی از نوجوانان دست مرا کشید برگشتم با شوق گفت:
- سلام استاد خوبید؟! شما اینجا چه میکنید ؟
- سلام تو اینجا چه میکنی بچه جان ؟!
- امر شده اینجا باشیم و اشاره کرد به آسمان
- آره؟!
- بله استاد ... و خندید : شما هم آره؟
پیش از اینکه جواب بدهم فریاد کشان دوید تا ازجمع عقب نماند و..غلغله ای به پا کردند و الم شنگه ای که نگو:
کسی نعره میزد مگر ما بمیریم که سروش سخنرانی کند
یکی گریه میکرد و به سر میکوفت که من خانواده ی شهیدم خون برادرانم را لگد مال می کنید
پسرک فریاد میزد برادر من شهید نشده که هرکس هرچه خواست بگوید
و دیکری پرید روی سن و ....
دکتر سروش نیامده در حلقه دانشجویانش آشفته و مشت و لگد خورده برگشت ...
آن روزها #حاج_حسین_الله_کرم دکتر و سردار نشده بود . #مسعود_ده_نمکی متولد اهر از ده سالگی هم محلی ما هم فیلم نمی ساخت و از #فقر_و_فحشای حاصل از دولت اصلاحات مستند نمی ساخت بعدش که دولت امام زمانی احمدی نژاد آمد فقر و فحشا رفت و قصه ی شهدای خیابان نفیس برای ده نمکی فروش میلیاردی آورد آن روزها یاللثارات داشتند و انصار حزب الله و..
طی آن حدود یکساعت من حیران بودم مثل الان، آخر بین ما پنج نفر ، چهار نفرمان از هزینه دهندگان انقلاب و جنگ بودند و آرام نشسته بودند تا بشنوند و یتبعون احسنه بشوند و شلوغکاران ....
حالا بیست و پنج سال گذشته از ده نمکی خبری نیست و دیروز خواندم که دکتر حاج حسین الله کرم گفته : میشود با آمریکا هم مذاکره کرد و .... ما هیچ ما....
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#همه_ی_راهها_به_آزادی_ختم_میشود
مسأله #مذهب نبود.فقط مذهب، آن هم روایت رسمی و غالبش شاید کهن ترین قالب نظام مندی بوده که رابطه صدر و ذیل را بالا و پایین را القا کرده بر تعریف هستی. فرادست قوه ی مجهول قاهره ای بوده که فقط عده ای فرودست می توانسته اند با آن مرتبط باشند و لابد فرادست شوند . تازه نه که اینها می توانسته اند بروند آنجا، که آنجا می آمده و اینها را می برده آنجا.. این تعریف عمودی از هستی در همه جا جاری میشد و طبعا مأخوذ از انسان هم بود چون سر ، بالاست و پا پایین است..
پس مذهب و قوانینش شد یکی از قدرتمند ترین مثلثهایی که سه پهلو داشت معبود، عبادت و عبد. اما اجتماع نیازمند قدرت بدنی هم بود و حاجت به ثروت هم داشت پس سه گانه ی معروف زر و زور و تزویر ازلی ابدی شد. الان هم همین است اگر قبلا جادوگر یا شمن یا مغ ماموریتش تعریف جهان و معنای آن را به عهده داشت امروز رسانه چنین کاری میکند . اگر مذهب وظیفه و جایگاه تعریف میکرد و درخور انجام وظیفه پاداش میداد که قرب به منشا و منبع قدرت و ثروت بود اکنون هیولای رسانه با تکیه بر بزرگترین و عام ترین ویژگی انسان دارد کار خود میکند. زبان (در همه اشکالش) اکنون آلت دست قدرتی است که با آن رویا تولید میکند ، هدف می سازد و ... سعادت می فروشد.به گمان من اگر کار ویژه ی مذهب را نگاه کنیم و بگذریم از پوسته ها اکنون نیز مذهب است که همان کار مذهب رسمی کهن را انجام می دهد. مثلث معبود ، عابد و عبادت همچنان فعال است و #آزادی انسان توسط خرده مذاهب و کلان مذهب روزگار جدید تهدید و تحدید میشود.
و این است که میگویم در زندگی انسان جوهری ترین چیز #آزادی است.مرادم از آزادی نیز کاملا روشن است .چون و چرا کردن در هر امری و امکان نپذیرفتن هر محدودیتی.. با این تعریف در اسطوره ی پر شکوه انسان #آدم آن آزادیخواهی می شود که علیرغم آزادی مطلق اما محدود به یک #نهی ، می رود سراغ انجام دادن همان #ممنوع کأنه می خواهد بگوید : من آدمم یا همه یا هیچ... یا تمام انتخاب ها یا اگر تمام انتخاب ها را بدهی و فقط و فقط یکی را بگیری هیچ انتخابی را نداده ای..
ذات آفرینش و خدای من در این آفرینش بازی را اینچنین ساخته که ببیند من آدمم یا نه؟! من خلیفه ی اویم یا نه؟! مگر او فعال لما یشاء نیست باید مرا بیازماید که من هم عرضه ی این گونه بودن را دارم یا نه؟! و اتفاقا آدم بودن من در همین جاست . نه گفتن به بزرگترین مرجع هستی و عصیان بر نهی او و نه او. و روشن است که انتخاب این آزادی_مطلق رهیده از همه چیز تاوانی دارد به بزرگی رنج تمامی انسانها . آزادی مطلق = رنج مطلق اما معنای انسان نیز دقیقا همین جاست.
از قضا پیامبرانی که من می شناسم همگی نفی آن ارتباط عمودی کرده اند. اعتراض به نمرود یا فرعون در واقع در هم شکستن مفهوم صدر و ذیل است بماند که تقریبا تمام پیروان همه ی پیامبران پس از چندی دوباره همان رابطه ی عمودی را تولید کردند و ابلیس را شاد . چرا که این همان گمراهی و #اضلالی بود که شیطان می خواست و توانست آن را بر انسان ببندد.
باری هر پیامبری ( در معنای عامش) پیروانی یافتند که هیچ ربطی به ایشان نداشتند مگر پیام آور اسلام از بدأ الاسلام غریبا و سیعود غریبا نگفت؟! مولویه با آن ادا اطوار و مقبره سازی و دم و دستک ربطی به مولانا دارد و..!؟ یا مارکسیسم با مارکس یا...
حرفم این بود #آزادی که توان عصیان بر هر نهی است و جوهر انسانیت . آزادی هیچ ربطی هم به هرکاری که بخواهی بکنی ندارد. آزادی امکان نه گفتن و پرسیدن است امکان به چالش کشیدن است. و فصل ممیز انسان نطق نبود #آزادی بود...
بعد التحریر: راستی هستی عمودی نبود افقی هم نیست #منظومه ای است و این نکات دارد..
#محسن_بارانی ۹ دی ماه ۱۳۹۹
@niyazestsnbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#همه_ی_راهها_به_آزادی_ختم_میشود
مسأله #مذهب نبود.فقط مذهب، آن هم روایت رسمی و غالبش شاید کهن ترین قالب نظام مندی بوده که رابطه صدر و ذیل را بالا و پایین را القا کرده بر تعریف هستی. فرادست قوه ی مجهول قاهره ای بوده که فقط عده ای فرودست می توانسته اند با آن مرتبط باشند و لابد فرادست شوند . تازه نه که اینها می توانسته اند بروند آنجا، که آنجا می آمده و اینها را می برده آنجا.. این تعریف عمودی از هستی در همه جا جاری میشد و طبعا مأخوذ از انسان هم بود چون سر ، بالاست و پا پایین است..
پس مذهب و قوانینش شد یکی از قدرتمند ترین مثلثهایی که سه پهلو داشت معبود، عبادت و عبد. اما اجتماع نیازمند قدرت بدنی هم بود و حاجت به ثروت هم داشت پس سه گانه ی معروف زر و زور و تزویر ازلی ابدی شد. الان هم همین است اگر قبلا جادوگر یا شمن یا مغ ماموریتش تعریف جهان و معنای آن را به عهده داشت امروز رسانه چنین کاری میکند . اگر مذهب وظیفه و جایگاه تعریف میکرد و درخور انجام وظیفه پاداش میداد که قرب به منشا و منبع قدرت و ثروت بود اکنون هیولای رسانه با تکیه بر بزرگترین و عام ترین ویژگی انسان دارد کار خود میکند. زبان (در همه اشکالش) اکنون آلت دست قدرتی است که با آن رویا تولید میکند ، هدف می سازد و ... سعادت می فروشد.به گمان من اگر کار ویژه ی مذهب را نگاه کنیم و بگذریم از پوسته ها اکنون نیز مذهب است که همان کار مذهب رسمی کهن را انجام می دهد. مثلث معبود ، عابد و عبادت همچنان فعال است و #آزادی انسان توسط خرده مذاهب و کلان مذهب روزگار جدید تهدید و تحدید میشود.
و این است که میگویم در زندگی انسان جوهری ترین چیز #آزادی است.مرادم از آزادی نیز کاملا روشن است .چون و چرا کردن در هر امری و امکان نپذیرفتن هر محدودیتی.. با این تعریف در اسطوره ی پر شکوه انسان #آدم آن آزادیخواهی می شود که علیرغم آزادی مطلق اما محدود به یک #نهی ، می رود سراغ انجام دادن همان #ممنوع کأنه می خواهد بگوید : من آدمم یا همه یا هیچ... یا تمام انتخاب ها یا اگر تمام انتخاب ها را بدهی و فقط و فقط یکی را بگیری هیچ انتخابی را نداده ای..
ذات آفرینش و خدای من در این آفرینش بازی را اینچنین ساخته که ببیند من آدمم یا نه؟! من خلیفه ی اویم یا نه؟! مگر او فعال لما یشاء نیست باید مرا بیازماید که من هم عرضه ی این گونه بودن را دارم یا نه؟! و اتفاقا آدم بودن من در همین جاست . نه گفتن به بزرگترین مرجع هستی و عصیان بر نهی او و نه او. و روشن است که انتخاب این آزادی_مطلق رهیده از همه چیز تاوانی دارد به بزرگی رنج تمامی انسانها . آزادی مطلق = رنج مطلق اما معنای انسان نیز دقیقا همین جاست.
از قضا پیامبرانی که من می شناسم همگی نفی آن ارتباط عمودی کرده اند. اعتراض به نمرود یا فرعون در واقع در هم شکستن مفهوم صدر و ذیل است بماند که تقریبا تمام پیروان همه ی پیامبران پس از چندی دوباره همان رابطه ی عمودی را تولید کردند و ابلیس را شاد . چرا که این همان گمراهی و #اضلالی بود که شیطان می خواست و توانست آن را بر انسان ببندد.
باری هر پیامبری ( در معنای عامش) پیروانی یافتند که هیچ ربطی به ایشان نداشتند مگر پیام آور اسلام از بدأ الاسلام غریبا و سیعود غریبا نگفت؟! مولویه با آن ادا اطوار و مقبره سازی و دم و دستک ربطی به مولانا دارد و..!؟ یا مارکسیسم با مارکس یا...
حرفم این بود #آزادی که توان عصیان بر هر نهی است و جوهر انسانیت . آزادی هیچ ربطی هم به هرکاری که بخواهی بکنی ندارد. آزادی امکان نه گفتن و پرسیدن است امکان به چالش کشیدن است. و فصل ممیز انسان نطق نبود #آزادی بود...
بعد التحریر: راستی هستی عمودی نبود افقی هم نیست #منظومه ای است و این نکات دارد..
#محسن_بارانی ۹ دی ماه ۱۳۹۹
@niyazestsnbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نکته_ی_همیشه
باور دارم کسی که بتواند دوست خوبی باشد ، همسر خوبی نیز خواهد شد یا به قول امروزیها والد خوبی نیز خواهد بود . یک اهل مطالعه ی صبور و خوب حتما اهل سینما هم میتواند بشود و... کافیست حق یک کار را به نیکی به جا آورده باشید این دروازه ی ورود به تمام کارهای نیک دیگر است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
باور دارم کسی که بتواند دوست خوبی باشد ، همسر خوبی نیز خواهد شد یا به قول امروزیها والد خوبی نیز خواهد بود . یک اهل مطالعه ی صبور و خوب حتما اهل سینما هم میتواند بشود و... کافیست حق یک کار را به نیکی به جا آورده باشید این دروازه ی ورود به تمام کارهای نیک دیگر است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#طرحواره_ی_جامعه_ی_ایرانی و
تاثیرش بر #خویشکاری_انسان_ایرانی(۱)
توضیح نخست:طرحواره را جای #شماتیک نشانده ام و خویشکاری را به جای #پروژه..
به گمانم ضرورت دارد که دغدغه مندان ایرانی نقشه ای شماتیک از اجتماع و جامعه ی ایرانی تهیه کنند. ترسیم این نقشه بسیار سخت اما ممکن است . سخت است چون احاطه به سازوکارها و راه و رفتارهای جامعه ی ایرانی پیچیده است و هزار تو و ممکن است چون ابزار علوم (تجربی و ریاضی و انسانی) مختلف در این ایام بیشتر و کامل ترند البته برای گریز از نقص ذاتی علم میتوان از تحلیل و تفسیر و تاویل روشمند و نهایتا نبوغ و الهام و شهود #فردی هم بهره برد تا آن نقشه ی شماتیک کامل تر شود.
یکی از #کلان_عناصر تشکیل دهنده ی جامعه ی ایرانی به گمانم #نارضایتی است. ویژگی بنیادینی که جزئی از #ژن_مم ما است با بروزها و ظهور های مختلف(مثلا کلا غرغرو بودن ذاتی ما)
البته باید این ادعا مستند شود و بعد در یک دستگاه سنجه ای آزموده شود. اما براساس این فرض پذیرفته شده میخواهم چیزی را نمایان کنم.
به نظر می رسد در اغلب کشورهای زمین اکثریت مردم همدل و همپای دستگاه حاکمه اند الا ایران به این قرار که همرایی و همپایی مردم با طبقه ی برکشیده ی صاحب قدرت همیشه کوتاه مدت بوده است (دلایلش فراوان است عهدشکنی حاکمان و مثلا موضوعیت یافتن قدرت نزد ایشان و.. یا پیدایش #چیزهایی در وجود محکومان= ملت) باری پس از دوره ای همراهی مردم حاکم فعلی را تداوم همان حاکم قبلی یافته ، به او پشت کرده
و راه دیگر پیش گرفته.
این ادعا دست کم در صد صدوبیست سال اخیر قابل اثبات است اعتراض به قاجار ، چند سالی مشروطه، روی آوردن به رضاشاه ، تنها نهادن او، روی کردن به مصدق، میل کردن به پهلوی دوم ، غضب به او و میل به سرنگونی اش، همراهی اکثریت با حاکمان جدید و پایمردی در را ایشان طی ده پانزده سال و بعد پشت کردن اندک اندک مردم به حاکمان جدید و...مرا ازین رفتار حکایتی از پدر در یاد است که احتمالا مثل سایر بوده است و طی آن مرا برحذر میداشت از اقبال و ادبار #مردم..
نقل است که مردم به تنگ آمده بودند از جهل و جنایت و خیانت هارون الرشید (نماد شده برای ملت ما) در این حین روزی بهلول (اینجا نماد مردم و اهل فضل محروم و گرسنه) بر مطبخی گذشت که پرندگان بریان چیده بود دور #دوری بهلول با ضعف فراوان از طباخ خواست کمی غذا بدو بدهد و طباخ با تمسخر او را راند. بهلول گفت : اگر طعامم ندهی پرندگان را #کیش کنم. طباخ به قهقهه افتاد که : راست گفته اند دیوانه ای اگر توانی بکن. و بهلول فرمان داد #کیش
و پرندگان از مطبخ پریدند. غلغله ای باید شده باشد به نیمساعت ملت گرد بهلول با کرامت جمع شدند که تو با اینهمه توان و کرامت و حکمت و درایت و... هستی و هارون ظالم حاکم ماست؟! بشتاب که باید از ریشه بنای ظلم برکند و.. بهلول را تحت فشار قرار دادند و طی تظاهراتی مهیب راهی کاخ خلیفه شدند تا فی الساعة انقلاب کنند و.. بهلول حیران در آن میان مانده بود چه کند او که رفته بود سدجوع کند تا از گرسنگی نمیرد، حال داشت میرفت بر تخت فرمانروایی بنشیند. حکایت می گوید: بهلول در آن میان ازار از پای درآورد و قضای حاجت در شکل ادرار به جای آورد.
مردم به آنی پراکندند و بهلول نفسی به راحتی بکشید . در آن میان کسی گفت : بهلول این چه کاری بود؟!دگر که میتواند اینگونه مردم را جمع کند وهمدل وسرنگون کند خلیفه ی غافل؟!
بهلول گفت: این جماعت مردم #کیش و #فیش اند به کیشی بیایند و به فیشی.. اما غرضم اینکه در این حکایت اشارتی به جوگیری مردم شده چیزی که از دهان همه ی حاکمان ما شنیده شده است. و همه شان در هر لباسی گفته اند که: ایرانیان ملتی قدر نشناسند و از آن سو اکثریت مردم کأنه پیمان شکنی و ریاکاری واستبداد و.... را ذاتی حاکمان میدانند و پس از امتحان پس دادن ایشان کم کم از گرد او پراکندهد میشوند و این بی توجهی به حاکمیت هزاران نماد و نمود هم دارد مثلا سرپیچی اکثریت مردم ایران از قوانین بویژه قوانینی که حاکمان طرح ریخته اند حتا اگر به نفع خود مردم باشد (نپذیرفتن ازلی ابدی قوانین راهنمایی رانندگی ازسوی اکثریت مردم)
به گمانم این دو #وضع حاکمان و محکومان واقعی است فقط باید مستندش کرد و پخته اما این چه ربطی به خویشکاری من و ما دارد؟
واضح و مبرهن است اگر نتوانیم نقشه ای شماتیک از مناسبات قدرت ، قدرتمندان و مردم مقهور ترسیم نکنیم طبعا نمی توانیم خویشکاری یا پروژه ی درست تری را تعریف و اجرا کنیم... تابعد
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#طرحواره_ی_جامعه_ی_ایرانی و
تاثیرش بر #خویشکاری_انسان_ایرانی(۱)
توضیح نخست:طرحواره را جای #شماتیک نشانده ام و خویشکاری را به جای #پروژه..
به گمانم ضرورت دارد که دغدغه مندان ایرانی نقشه ای شماتیک از اجتماع و جامعه ی ایرانی تهیه کنند. ترسیم این نقشه بسیار سخت اما ممکن است . سخت است چون احاطه به سازوکارها و راه و رفتارهای جامعه ی ایرانی پیچیده است و هزار تو و ممکن است چون ابزار علوم (تجربی و ریاضی و انسانی) مختلف در این ایام بیشتر و کامل ترند البته برای گریز از نقص ذاتی علم میتوان از تحلیل و تفسیر و تاویل روشمند و نهایتا نبوغ و الهام و شهود #فردی هم بهره برد تا آن نقشه ی شماتیک کامل تر شود.
یکی از #کلان_عناصر تشکیل دهنده ی جامعه ی ایرانی به گمانم #نارضایتی است. ویژگی بنیادینی که جزئی از #ژن_مم ما است با بروزها و ظهور های مختلف(مثلا کلا غرغرو بودن ذاتی ما)
البته باید این ادعا مستند شود و بعد در یک دستگاه سنجه ای آزموده شود. اما براساس این فرض پذیرفته شده میخواهم چیزی را نمایان کنم.
به نظر می رسد در اغلب کشورهای زمین اکثریت مردم همدل و همپای دستگاه حاکمه اند الا ایران به این قرار که همرایی و همپایی مردم با طبقه ی برکشیده ی صاحب قدرت همیشه کوتاه مدت بوده است (دلایلش فراوان است عهدشکنی حاکمان و مثلا موضوعیت یافتن قدرت نزد ایشان و.. یا پیدایش #چیزهایی در وجود محکومان= ملت) باری پس از دوره ای همراهی مردم حاکم فعلی را تداوم همان حاکم قبلی یافته ، به او پشت کرده
و راه دیگر پیش گرفته.
این ادعا دست کم در صد صدوبیست سال اخیر قابل اثبات است اعتراض به قاجار ، چند سالی مشروطه، روی آوردن به رضاشاه ، تنها نهادن او، روی کردن به مصدق، میل کردن به پهلوی دوم ، غضب به او و میل به سرنگونی اش، همراهی اکثریت با حاکمان جدید و پایمردی در را ایشان طی ده پانزده سال و بعد پشت کردن اندک اندک مردم به حاکمان جدید و...مرا ازین رفتار حکایتی از پدر در یاد است که احتمالا مثل سایر بوده است و طی آن مرا برحذر میداشت از اقبال و ادبار #مردم..
نقل است که مردم به تنگ آمده بودند از جهل و جنایت و خیانت هارون الرشید (نماد شده برای ملت ما) در این حین روزی بهلول (اینجا نماد مردم و اهل فضل محروم و گرسنه) بر مطبخی گذشت که پرندگان بریان چیده بود دور #دوری بهلول با ضعف فراوان از طباخ خواست کمی غذا بدو بدهد و طباخ با تمسخر او را راند. بهلول گفت : اگر طعامم ندهی پرندگان را #کیش کنم. طباخ به قهقهه افتاد که : راست گفته اند دیوانه ای اگر توانی بکن. و بهلول فرمان داد #کیش
و پرندگان از مطبخ پریدند. غلغله ای باید شده باشد به نیمساعت ملت گرد بهلول با کرامت جمع شدند که تو با اینهمه توان و کرامت و حکمت و درایت و... هستی و هارون ظالم حاکم ماست؟! بشتاب که باید از ریشه بنای ظلم برکند و.. بهلول را تحت فشار قرار دادند و طی تظاهراتی مهیب راهی کاخ خلیفه شدند تا فی الساعة انقلاب کنند و.. بهلول حیران در آن میان مانده بود چه کند او که رفته بود سدجوع کند تا از گرسنگی نمیرد، حال داشت میرفت بر تخت فرمانروایی بنشیند. حکایت می گوید: بهلول در آن میان ازار از پای درآورد و قضای حاجت در شکل ادرار به جای آورد.
مردم به آنی پراکندند و بهلول نفسی به راحتی بکشید . در آن میان کسی گفت : بهلول این چه کاری بود؟!دگر که میتواند اینگونه مردم را جمع کند وهمدل وسرنگون کند خلیفه ی غافل؟!
بهلول گفت: این جماعت مردم #کیش و #فیش اند به کیشی بیایند و به فیشی.. اما غرضم اینکه در این حکایت اشارتی به جوگیری مردم شده چیزی که از دهان همه ی حاکمان ما شنیده شده است. و همه شان در هر لباسی گفته اند که: ایرانیان ملتی قدر نشناسند و از آن سو اکثریت مردم کأنه پیمان شکنی و ریاکاری واستبداد و.... را ذاتی حاکمان میدانند و پس از امتحان پس دادن ایشان کم کم از گرد او پراکندهد میشوند و این بی توجهی به حاکمیت هزاران نماد و نمود هم دارد مثلا سرپیچی اکثریت مردم ایران از قوانین بویژه قوانینی که حاکمان طرح ریخته اند حتا اگر به نفع خود مردم باشد (نپذیرفتن ازلی ابدی قوانین راهنمایی رانندگی ازسوی اکثریت مردم)
به گمانم این دو #وضع حاکمان و محکومان واقعی است فقط باید مستندش کرد و پخته اما این چه ربطی به خویشکاری من و ما دارد؟
واضح و مبرهن است اگر نتوانیم نقشه ای شماتیک از مناسبات قدرت ، قدرتمندان و مردم مقهور ترسیم نکنیم طبعا نمی توانیم خویشکاری یا پروژه ی درست تری را تعریف و اجرا کنیم... تابعد
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#طرحواره_ی_جامعه_ی_ایرانی و
تاثیرش بر #خویشکاری_انسان_ایرانی(۲)
#دکتر_محسن_یارمحمدی
در بخش نخست از سرفصلهایی کلی سخن گفتم که باید به تجزی برسند و با ابزار گوناگون آزموده شوند اینکه از شاخصه های اکثریت ایرانیان ناسازگاری با مجموعه ی حاکمیت است و پس ازچندی همراهی کار به ستیز و عناد میکشد که ازلطیفه ساختن آغاز میشود ومیرسد به سودای برانداختن
علل این ویژگی البته مهم است؛سوءظن تاریخی ایرانیان به قدرت و صاحبانش زیرا از جمشید به بعد تقریبا تمام حاکمان این سرزمین از نظر مردم عملا مردودند
آیا این سرکشی عادتی بیمار گونه است یا نشان از پیشرو بودن مردمی دارد که در بسیاری مواقع از حاکمانشان جلوترند؟ اگر بیماری است عواقبش چیست؟بیرون آمدن فلسفه ی انتظار از دل چنین فرهنگی و تصور آینده ای بهشتی به کمک زمینه سازی تک تک مردم و حضور موعود چه ربطی به آن عدم پذیرش دارد؟آیا این باور خواسته جامعه را از خمودگی نجات دهد یا از قضا موجب انجماد شده است؟اگر ایرانیان پیشرو نیستند پس چرا پر فراز و نشیب ترین و سیال ترین جامعه ی منطقه را داریم؟ سیالیتی که عوامل خارجی درش دخیل هست اما بیشتر ریشه درهمین دیار دارد
و اگر این مردم پیشرو هستند چرا پیش نمیروند یا بسیار کند پیش میروند؟چرا بارها و بارها غلتاندن و برگرداندن این #تخته_سنگ راه به نقطه ی پیشین میبرد اما انسان ایرانی از زور زدن دست بر نداشته است؟گیر کار کجاست؟ این تخته سنگ اصلا اشتباهی نیست؟
خب اخوان از زمان مکان گفته بود، شب و همه پیوستگان با هم ولی از پای و با زنجیر
این زنجیر چیست؟هویت تاریخی فرهنگی؟ جغرافیای طبیعی و تاریخی؟زبان فارسی؟( زبان = بود_نمود انسان) آری همه ی اینها و بیشتر #موقع ای را ساخته که #ایرانیت است.
مردمان معترض( به استثنای اقلیت همیشه بهره مند)که حاکمان را در یک کلمه به #پیمان_شکنی متهم می کنند و حاکمان #انسدادساز از مسند کنار نرو مگر به سرنگونی که مردم را به #قدرناشناسی و جوگیری متهم میکنند و بر تخت تفرعن و #خودخداپنداری #اکثرهم_لایومنون و لایعقلون و..میخوانند
حال در چنین موقع #بغرنج خویشکاری انسان دغدغه مند ایرانی چگونه تعریف خواهد شد؟ این طوفانها و زلزله ها و سیل ها و خشکسالی ها و..امکان چه #کار_ویژه ای را به ما میدهد؟ و اجرایی کردن کدام کار، هم ما را به رضایتی میرساند که بیهوده نبوده ایم و هم جامعه را به ساحتی #بالاتر_و_والاتر در می آورد؟
(بالا را برای ابعاد #گیتیک و والا را برای ابعاد #مینویی انسان به کار می برم و باز اشاره میکنم به ظرفیت شگفت زبان فارسی که او بالاست اما فلانی والا است. جدای از اینکه خود کلمه بال و بالا بسیار شگفتی ها دارد که جای دیگر گفته خواهد شد)
دست کم نگاه من به تاریخ پس پشت نشان میدهد انسان ایرانی به تعبیر من تلاشهای اجتماعی و گروهی و..بسیار انجام داده اما به طرز غریبی همه ی اینها منتج به سقوطی دیگر شده است.همانگونه که در بخش نخست گفتم ملت ما عروس قدرت خویش را گاه به حجله ی کامرانی شاه تقدیم کرده و گاه به فراش شیخ فرستاده که البته او مثنی و ثلاث و رباع هم بلد بوده چون قدرت ،ثروت ،معنویت و..را نیز طلبه بوده است از جمشید تا یومنا هذا
باری در میانه ی این طوفانهای آتش و آب، در بستر زمین لرزه های انسان کش بیرونی و درونی مینگرم و دو قله می بینم۱- طبقه ی وزیران مغضوب و منکوب و.. مانند #بزرگمهر و #برامکه و #حسنک و #خواجه_فلان و #قائم_مقام بهمان..
بر سریر خون نشسته و به دار جنون برخاسته ۲- حکما و متفکرانی که درکنج دردخویش مجری #پروژه_ی_شخصی خویش بوده اند و البته هم سرنوشت با گروه نخست #روزبه ( ابن مقفع که او نیز دانه های گلستان و درختان این فرهنگ را از کام اژدهای تازی درآورد تا رنگ گلی بماند و بوی نسترنی) تا سهروردی و عین القضاةوناصر خسرو و فردوسی و مولانا و حافظ تا.. بسیاری از شهربندان درد همین صد سال اخیر؛ دهخدا و شاملو و هوشنگ اتحاد و..دهها مترجم و محقق غریب جامعه ی ما..هرچند به واسطه ی تغییر اقلیم جهانی پروژه های شخصی دیگری هم فعال شده اند که البته چهره ای عمومی دارند اما باز قايم به فردند
بنیاد فلان و جمعیت بهمان و..
نهایتا اینکه جامعه ی ایرانی نمی تواند فعال نباشد و گواه این سخن کل تاریخ ماست اما مجموعه ی این فعالیتها چرا #نشده مساله ی بزرگ ماست؟
من مفهوم مد نظر ایرانیان را از #سرنوشت درک میکنم معنایی بسیار در هم تنیده و پیچیده و از قضا عقلانی نیز.. و همین بعد عقلانیتش مرا وا میدارد که همراه بسیاری از مردم گهکاه زمزمه کنم: سرنوشت را باید از سر نوشت..👇👇👇
#طرحواره_ی_جامعه_ی_ایرانی و
تاثیرش بر #خویشکاری_انسان_ایرانی(۲)
#دکتر_محسن_یارمحمدی
در بخش نخست از سرفصلهایی کلی سخن گفتم که باید به تجزی برسند و با ابزار گوناگون آزموده شوند اینکه از شاخصه های اکثریت ایرانیان ناسازگاری با مجموعه ی حاکمیت است و پس ازچندی همراهی کار به ستیز و عناد میکشد که ازلطیفه ساختن آغاز میشود ومیرسد به سودای برانداختن
علل این ویژگی البته مهم است؛سوءظن تاریخی ایرانیان به قدرت و صاحبانش زیرا از جمشید به بعد تقریبا تمام حاکمان این سرزمین از نظر مردم عملا مردودند
آیا این سرکشی عادتی بیمار گونه است یا نشان از پیشرو بودن مردمی دارد که در بسیاری مواقع از حاکمانشان جلوترند؟ اگر بیماری است عواقبش چیست؟بیرون آمدن فلسفه ی انتظار از دل چنین فرهنگی و تصور آینده ای بهشتی به کمک زمینه سازی تک تک مردم و حضور موعود چه ربطی به آن عدم پذیرش دارد؟آیا این باور خواسته جامعه را از خمودگی نجات دهد یا از قضا موجب انجماد شده است؟اگر ایرانیان پیشرو نیستند پس چرا پر فراز و نشیب ترین و سیال ترین جامعه ی منطقه را داریم؟ سیالیتی که عوامل خارجی درش دخیل هست اما بیشتر ریشه درهمین دیار دارد
و اگر این مردم پیشرو هستند چرا پیش نمیروند یا بسیار کند پیش میروند؟چرا بارها و بارها غلتاندن و برگرداندن این #تخته_سنگ راه به نقطه ی پیشین میبرد اما انسان ایرانی از زور زدن دست بر نداشته است؟گیر کار کجاست؟ این تخته سنگ اصلا اشتباهی نیست؟
خب اخوان از زمان مکان گفته بود، شب و همه پیوستگان با هم ولی از پای و با زنجیر
این زنجیر چیست؟هویت تاریخی فرهنگی؟ جغرافیای طبیعی و تاریخی؟زبان فارسی؟( زبان = بود_نمود انسان) آری همه ی اینها و بیشتر #موقع ای را ساخته که #ایرانیت است.
مردمان معترض( به استثنای اقلیت همیشه بهره مند)که حاکمان را در یک کلمه به #پیمان_شکنی متهم می کنند و حاکمان #انسدادساز از مسند کنار نرو مگر به سرنگونی که مردم را به #قدرناشناسی و جوگیری متهم میکنند و بر تخت تفرعن و #خودخداپنداری #اکثرهم_لایومنون و لایعقلون و..میخوانند
حال در چنین موقع #بغرنج خویشکاری انسان دغدغه مند ایرانی چگونه تعریف خواهد شد؟ این طوفانها و زلزله ها و سیل ها و خشکسالی ها و..امکان چه #کار_ویژه ای را به ما میدهد؟ و اجرایی کردن کدام کار، هم ما را به رضایتی میرساند که بیهوده نبوده ایم و هم جامعه را به ساحتی #بالاتر_و_والاتر در می آورد؟
(بالا را برای ابعاد #گیتیک و والا را برای ابعاد #مینویی انسان به کار می برم و باز اشاره میکنم به ظرفیت شگفت زبان فارسی که او بالاست اما فلانی والا است. جدای از اینکه خود کلمه بال و بالا بسیار شگفتی ها دارد که جای دیگر گفته خواهد شد)
دست کم نگاه من به تاریخ پس پشت نشان میدهد انسان ایرانی به تعبیر من تلاشهای اجتماعی و گروهی و..بسیار انجام داده اما به طرز غریبی همه ی اینها منتج به سقوطی دیگر شده است.همانگونه که در بخش نخست گفتم ملت ما عروس قدرت خویش را گاه به حجله ی کامرانی شاه تقدیم کرده و گاه به فراش شیخ فرستاده که البته او مثنی و ثلاث و رباع هم بلد بوده چون قدرت ،ثروت ،معنویت و..را نیز طلبه بوده است از جمشید تا یومنا هذا
باری در میانه ی این طوفانهای آتش و آب، در بستر زمین لرزه های انسان کش بیرونی و درونی مینگرم و دو قله می بینم۱- طبقه ی وزیران مغضوب و منکوب و.. مانند #بزرگمهر و #برامکه و #حسنک و #خواجه_فلان و #قائم_مقام بهمان..
بر سریر خون نشسته و به دار جنون برخاسته ۲- حکما و متفکرانی که درکنج دردخویش مجری #پروژه_ی_شخصی خویش بوده اند و البته هم سرنوشت با گروه نخست #روزبه ( ابن مقفع که او نیز دانه های گلستان و درختان این فرهنگ را از کام اژدهای تازی درآورد تا رنگ گلی بماند و بوی نسترنی) تا سهروردی و عین القضاةوناصر خسرو و فردوسی و مولانا و حافظ تا.. بسیاری از شهربندان درد همین صد سال اخیر؛ دهخدا و شاملو و هوشنگ اتحاد و..دهها مترجم و محقق غریب جامعه ی ما..هرچند به واسطه ی تغییر اقلیم جهانی پروژه های شخصی دیگری هم فعال شده اند که البته چهره ای عمومی دارند اما باز قايم به فردند
بنیاد فلان و جمعیت بهمان و..
نهایتا اینکه جامعه ی ایرانی نمی تواند فعال نباشد و گواه این سخن کل تاریخ ماست اما مجموعه ی این فعالیتها چرا #نشده مساله ی بزرگ ماست؟
من مفهوم مد نظر ایرانیان را از #سرنوشت درک میکنم معنایی بسیار در هم تنیده و پیچیده و از قضا عقلانی نیز.. و همین بعد عقلانیتش مرا وا میدارد که همراه بسیاری از مردم گهکاه زمزمه کنم: سرنوشت را باید از سر نوشت..👇👇👇
عیبی هم ندارد اگر آن یکی می گوید:
گیتی است کی پذیرد همواری.
این یکی می گوید:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
و من این تسلیمها و عصیانها را سرنوشت انسان ایرانی می دانم. سوای اینکه شما در پی اجرای پروژه ای جمعی باشید یا #فردی..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گیتی است کی پذیرد همواری.
این یکی می گوید:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
و من این تسلیمها و عصیانها را سرنوشت انسان ایرانی می دانم. سوای اینکه شما در پی اجرای پروژه ای جمعی باشید یا #فردی..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
www.gavazn.com
#یادستان
من ( ما؟!) کامیاب زیستیم چون در کنار کلاغان مردار خوار ثروت و کفتاران پروار منفعت و افعیان مردم خوار قدرت... بودند مرغان بلند پروازی که همنشین آفتاب مهر بودند و از عشق سرودند..
#سیاوش_هنر_ایران محمدرضا_شجریان
#شاعر_کوچه_ی_مهر فریدون مشیری
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
من ( ما؟!) کامیاب زیستیم چون در کنار کلاغان مردار خوار ثروت و کفتاران پروار منفعت و افعیان مردم خوار قدرت... بودند مرغان بلند پروازی که همنشین آفتاب مهر بودند و از عشق سرودند..
#سیاوش_هنر_ایران محمدرضا_شجریان
#شاعر_کوچه_ی_مهر فریدون مشیری
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
جدال سعدی با مدعی .aac
17.1 MB
#گلستان
#سعدی_خوانی و فرهنگ دانی
همیشه و همه جا در جمع دغدغه مندان ایرانی گفته ام غفلت بزرگ ایشان از متون مختلف زبان فارسی ، ایشان را از شناسایی بهتر طرحواره ی وجودی ایرانیان محروم کرده است و اهل علم را در کشف سازوکار و روند حرکت جامعه ی ایرانی متکی متر و معیارهای غربی کرده که همه محصول کندوکاو ایشان در تاریخ ایشان است نه ما ...
هرچند روش ها و شیوه های مواجهه ی ایشان با گذشته میتواند چیزی و چیزهایی بر بنمایاند اما تا جستجو نکنین زیر وبم وجود خودمان را و متر ومعیار خودمان را نجوریم ازین تکرارهای بیهوده بیرون نخواهیم رفت.
در راستای توجه دادن به بازخوانی این متون گهگاه متنی از کتب بزرگ فارسی به اشتراک میگذارم و نظرات خویش را درباره ی آن مطرح می کنم به این امید که شروعی باشد برای بررسی درست و نقد تاریخ و فرهنگ مان..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#سعدی_خوانی و فرهنگ دانی
همیشه و همه جا در جمع دغدغه مندان ایرانی گفته ام غفلت بزرگ ایشان از متون مختلف زبان فارسی ، ایشان را از شناسایی بهتر طرحواره ی وجودی ایرانیان محروم کرده است و اهل علم را در کشف سازوکار و روند حرکت جامعه ی ایرانی متکی متر و معیارهای غربی کرده که همه محصول کندوکاو ایشان در تاریخ ایشان است نه ما ...
هرچند روش ها و شیوه های مواجهه ی ایشان با گذشته میتواند چیزی و چیزهایی بر بنمایاند اما تا جستجو نکنین زیر وبم وجود خودمان را و متر ومعیار خودمان را نجوریم ازین تکرارهای بیهوده بیرون نخواهیم رفت.
در راستای توجه دادن به بازخوانی این متون گهگاه متنی از کتب بزرگ فارسی به اشتراک میگذارم و نظرات خویش را درباره ی آن مطرح می کنم به این امید که شروعی باشد برای بررسی درست و نقد تاریخ و فرهنگ مان..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمیپذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر ومودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانونگرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ما_مردم_مستضعف
شب و روز خیالی احوال مردمم دم به دم
می اندیشم به روزگار مردم ، به حال و احوال خودمان. و به #وضع_بغرنجی که اسیرش شده ایم که اسیرمان کرده اند و گفتارها و رفتارهای این مردم #مستضعف..
خشم سراپای وجودم را فرا می گیرد؛
آخر این چه مردمانند که اکثریت مطلقشان معترض اکثریت عملکردهای حاکمانند و از داشتن چنین حاکمانی، سرشکسته و پشیمانند اما در نهان و آشکار ایشان را گوش به فرمانند.
مثلا کجا؟
شکی نیست که اکثریت مردم بویژه دارندگان تحصیلات دانشگاهی از نظام آموزشی و پرورشی حاکم شاکی اند و هزار نقد و نق و .. دارند. سیستمی که جهان را به دو اردوی سیاهی و روشنی تقسیم کرده و طبعا روشنی و روشنان را هرآنچه و هرآنکه می داند که با ماست و سیاهی و تباهی هرآنچه و هرآنکه با ما نیست چنان سیف قاطع دارند که بی طرفی را هم نمیپذیرند یا با مایی یا بر ما... و در چنین بستری مشغول پرورش #سرباز اند
دقت دارید؟
سرسپرده به سربازی نه دل سپرده به عشقبازی به جای آنکه صدر و ذیل سیستم آموزشی مبتنی باشد بر مهر ومودت استوار است بر قهر و قدرت. به جای ترویج قانونگرایی و مسئولیت پذیری مروج هرج و مرج است و درگیری. عظمت ها را حقیر می شمرد و حقارت ها عظیم. فرع را اصل جا می زند و اصل را فرع و...
و باز همین مردم به قول خودشان ثمره ی زندگیشان را میدهند به همین مجموعه ها و وقتی میگویی چرا؟!می گویند مگر چاره ای داریم؟!
در هر حوزه ای که بنگری همین وضع است. اکثریت، شاکی از حجاب اجباری اما رعایت کننده ی نیم بندش چنانکه هم حجاب را به سخره گرفته هم بی حجابی را
وضع اقتصادی و خون خواری مافیای شبه تولید کننده و دلال و هزاران هزار غرولند و فحش و ناسزا ..
وقتی میگویی:
خب نخرید نروید نکنید
بیشتر میخرند میروند میکنند و قس علی هذا
و در آن خلوات خیال و وهم می رسم به فحش دادن و سزا و ناسزا گفتن ها.. که واژه ای پررنگ میشود در ذهنم و مرا بیشتر به دلسوزی می کشاند و غمخواری و به نیروی کلمات به غمگساری و آن کلمه ی شگفت #مستضعف است.
مستضعف از ضعف است ضعیف متضاد قوی است اما مستضعف به معنای ضعیف نیست به معنای کسی است که خواسته شده ضعیف باشد.
من همچنان معتقدم واژگان قرآنی شگفت ترین واژگان جهان انسانند. مستضعف هم یکی از آنهاست. یعنی در پس این ناتوانی #خواستی و #اراده ای هست که با برنامه ریزی قصد دارد کسی و کسانی را ضعیف ببیند و ضعیف بشمرد و آن خواست اعمال شده از سوی یک #مستکبر است و اگر مستضعف اسم مفعول است ( کسی که اراده شده ضعیف دیده شود) مستکبر اسم فاعل است ( کسی که خود اراده کرده کبر را) و کبر در همان قرآن شاخصه (#تن_تراش) #فرعون است زیرا #شخص یعنی #تن و شاخص یعنی آنچه به یک مفهوم ماهیت تنانه می دهد و تبلور میدهد چیزی را تا معین و متعین شود.
آری سویه ی دیگر #استکبار #استضعاف است. داخل و خارج هم ندارد. در جهان، اقلیت بلوک شمال از هر وسیله ای استفاده می کند تا کبر بورزد و بعد محصولش میشود اکثریت بلوک جنوب که #مستضعف شده. و مگر درد جاری این سرزمین و مردمانش همین نیست؟
به اینها که فکر می کنم اوضاع بغرنج تر میشود مثل خود کلمه ی #بغرنج که از منظر علم ریشه شناسی زبان اصلا معلوم نیست چگونه ساخته شده است (بغض + رنج) بعد بغض شده بغ کردن؟! یا بغز ترکی به معنای گلو + رنج که چیزی میشود مثل غمباد؟! بیماری دق؟ این یکی چه تباری دارد؟ دقق عربی!؟ کوفتن؟
هر چه هست چیزی است که در گلو گیر میکند چیزی که اصلا نیست دیده نمی شود.
#نیست اما چنان #هست که سد خورد و خوراک میشود و دارنده اش را ذره ذره آب می کند و نهایتا فرو می بلعد
به اینها که فکر میکنم، میگویم:
اصلا می توانی به سر #مستضعفی که اسیر #غمباد است و #دق دارد و #بغ کرده است سنگی از ناسزا بباری؟ باری چه بایدم و گفت و چه بایدم کرد؟ جز به دلداری کلامی مهربان در عیان و اشکی به بیقراری در نهان؟
#محسن_بارانی ۱۲دی ماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#گفتگوی_حیرانی
می گوید: فلسفه گریز از بردگی است خروج از ولایت هر اتوریته ی بالا دست است مثلا هر دستگاه فرا دستی مثل خدا، دین ، عرفان و.. ارسطو اول بار با تکیه بر عقل و استدلال دست به تقسیم بندی علوم و... زد و ...
میگویم: آیا رابطه ی مولی ( والی و ولی ) و مولی (چون مولی از کلمات اضداد است در خودش دو معنای نافی هم را دارد مثل درفرازکردن فارسی که هم به معنای درگشودن است و هم در بستن) آری آیا رابطه ی مولی با مولی ذاتی وجود انسان نیست!؟
یعنی شما در این پیشنهاد کاری که کرده اید این است فلان مولی را ( دستگاه فقه را مثلا ) حذف کرده اید و بعد فلان مولی را ( عقل یا علم و..) جای آن نشانده اید؟!
دیگر اینکه اگر از سیستمهای القا شده بر ذهن باید گریخت آیا سیستم ارسطویی یا هر سیستم دیگری ، نظام مسلط اذهان نشده؟ مولی نشده؟نوع اندیشیدن ارسطو قالب غالبی نیست که تن دادن به آن و بعد در آن ماندن ،خودش پذیرش #شحنه_ی_عقل شده؟ همان شحنه ای که در ولایت حافظ هیچ کاره نیست؟
دیگر اینکه این اژدهای نفی که چنبره زده بر اذهان ما چرا در نفی دیگران اثبات خویش میکند . متد حضرات در نفی سایر متدها همان کهن الگوی دینی مذهبی نیست که متجلی است در لا اله الا الله؟!
و باز اینکه اگر عرفان اصیل و نه مدرسی اش، تجارب و شهودات یگانه، خاص ، و کمتر آلوده به صور غیر انتزاعی باشد که هست بیشتر خروج از ولایات طاغوت نیست؟
ضمنا خروج بر باید باشد یا خروج از ؟!
من بزرگترین خبط تاریخ تفکر را ( دست کم در ذهن من و بسیاری چون من ) القای این فریب می دانم که اندیشیدن متعین شود . از قضا اندیشه هم از جنس شهود است. یعنی واحد است و تکرار ناپذیر است چه برای عارف چه برای متعلم عرفان .. اگر دوباره آن شهود با همان شیوه تکرار شود برای عارف یا متعلم عرفان این دیگر علم است. بدین قرار نا از اندیشه به علم میرسیم . علم اندیشه نیست . فلسفه وقتی است که می نویسیم وقتی است که میگوییم همین که نوشتیم و گفتیم دیگر فلسفه نیست تاریخ فلسفه است . چون امکان تکرارش را برای خود و دیگران فراهم کرده ایم علم است که تکرار پذیر است و به سنجه در می آید.
بزرگترین خیانت تاریخ تفکر به تفکر این بود که علم را جا زد به جای تفکر.. فرق هم ندارد ارسطو یا هرکس.. اتفاقا در آنچه عرفان هم می نامیم همین است. چقدر موجب خنده های هیستریک است چرخ زدنهای ملت دور و بر خاک مولانا.. اگر حتا کسی بگوید من چرخیدم و چرخیدم و خدا را در این مکاشفه دیدم به گمان من اگر حتا کاری برای خود کرده باشد ( که نکرده) برای #انسان هیچ کاری نکرده کسی که برای انسان کاری نکند برای خویش هم کاری نکرده است. چون مولانا این کار را در همان شکل واحد و خاص صورت داده است الباقی اش #ادا است.
باری تفکر و اندیشیدن بسیار بسیار مهیب تر از آن است که همه بتوانند متفکر باشند و اندیشمند. همه ی کتب و علوم موجود مقدمات اندیشه است اگر در جنگل مظلم وجود راه رفتی و راه گشودی چنانکه راهی شکل گرفت تا دیگری از آن برود تو متفکری . اما آن دیگری تابع است. اگر او از ولایت بسیاری چیزها خارج شده و گام نهاد در جای پای دیگری فقط والی اش را تغییر داده اگر بتواند راه خویش کند خود والی خویش شده است .
چنین کسی از مولی به مولی رسیده است..
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#گفتگوی_حیرانی
می گوید: فلسفه گریز از بردگی است خروج از ولایت هر اتوریته ی بالا دست است مثلا هر دستگاه فرا دستی مثل خدا، دین ، عرفان و.. ارسطو اول بار با تکیه بر عقل و استدلال دست به تقسیم بندی علوم و... زد و ...
میگویم: آیا رابطه ی مولی ( والی و ولی ) و مولی (چون مولی از کلمات اضداد است در خودش دو معنای نافی هم را دارد مثل درفرازکردن فارسی که هم به معنای درگشودن است و هم در بستن) آری آیا رابطه ی مولی با مولی ذاتی وجود انسان نیست!؟
یعنی شما در این پیشنهاد کاری که کرده اید این است فلان مولی را ( دستگاه فقه را مثلا ) حذف کرده اید و بعد فلان مولی را ( عقل یا علم و..) جای آن نشانده اید؟!
دیگر اینکه اگر از سیستمهای القا شده بر ذهن باید گریخت آیا سیستم ارسطویی یا هر سیستم دیگری ، نظام مسلط اذهان نشده؟ مولی نشده؟نوع اندیشیدن ارسطو قالب غالبی نیست که تن دادن به آن و بعد در آن ماندن ،خودش پذیرش #شحنه_ی_عقل شده؟ همان شحنه ای که در ولایت حافظ هیچ کاره نیست؟
دیگر اینکه این اژدهای نفی که چنبره زده بر اذهان ما چرا در نفی دیگران اثبات خویش میکند . متد حضرات در نفی سایر متدها همان کهن الگوی دینی مذهبی نیست که متجلی است در لا اله الا الله؟!
و باز اینکه اگر عرفان اصیل و نه مدرسی اش، تجارب و شهودات یگانه، خاص ، و کمتر آلوده به صور غیر انتزاعی باشد که هست بیشتر خروج از ولایات طاغوت نیست؟
ضمنا خروج بر باید باشد یا خروج از ؟!
من بزرگترین خبط تاریخ تفکر را ( دست کم در ذهن من و بسیاری چون من ) القای این فریب می دانم که اندیشیدن متعین شود . از قضا اندیشه هم از جنس شهود است. یعنی واحد است و تکرار ناپذیر است چه برای عارف چه برای متعلم عرفان .. اگر دوباره آن شهود با همان شیوه تکرار شود برای عارف یا متعلم عرفان این دیگر علم است. بدین قرار نا از اندیشه به علم میرسیم . علم اندیشه نیست . فلسفه وقتی است که می نویسیم وقتی است که میگوییم همین که نوشتیم و گفتیم دیگر فلسفه نیست تاریخ فلسفه است . چون امکان تکرارش را برای خود و دیگران فراهم کرده ایم علم است که تکرار پذیر است و به سنجه در می آید.
بزرگترین خیانت تاریخ تفکر به تفکر این بود که علم را جا زد به جای تفکر.. فرق هم ندارد ارسطو یا هرکس.. اتفاقا در آنچه عرفان هم می نامیم همین است. چقدر موجب خنده های هیستریک است چرخ زدنهای ملت دور و بر خاک مولانا.. اگر حتا کسی بگوید من چرخیدم و چرخیدم و خدا را در این مکاشفه دیدم به گمان من اگر حتا کاری برای خود کرده باشد ( که نکرده) برای #انسان هیچ کاری نکرده کسی که برای انسان کاری نکند برای خویش هم کاری نکرده است. چون مولانا این کار را در همان شکل واحد و خاص صورت داده است الباقی اش #ادا است.
باری تفکر و اندیشیدن بسیار بسیار مهیب تر از آن است که همه بتوانند متفکر باشند و اندیشمند. همه ی کتب و علوم موجود مقدمات اندیشه است اگر در جنگل مظلم وجود راه رفتی و راه گشودی چنانکه راهی شکل گرفت تا دیگری از آن برود تو متفکری . اما آن دیگری تابع است. اگر او از ولایت بسیاری چیزها خارج شده و گام نهاد در جای پای دیگری فقط والی اش را تغییر داده اگر بتواند راه خویش کند خود والی خویش شده است .
چنین کسی از مولی به مولی رسیده است..
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
keomusic.com
keomusic.com
#یادستان
#داریوش، جنتی عطایی، شهیار قنبری، بابک بیات،اردلان سرفراز و.. همه ی اینها را حق بزرگی است بر گردن من
من و ما با شاهکارهای اینان زندگی ها کرده ایم و چیزی که شده ایم بخشیش حاصل جان و دل سوخته ی اینان بوده
چه شعرهایی، چه ملودی هایی، چه آهنگهایی ، چه صدایی وچه اجرایی..
اما همین ارجمندان در دهه ی پنجاه به #اوین افتادند البته که عمل حاکمیت طاغوتی با ایشان خیلی متفاوت بود با عمل حاکمیت الهی بعدی
مثلا داریوش از تنگی دمپایی اش مینالیده یا از شکنجه های روحی هفت ماه(شهریور ۱۳۵۳ تا اوایل اردیبهشت ۱۳۵۴)
بعد از خواندن جنگل و علی کنکوری و بن بست و..خبر دار شدن مردم از سیاسی اجتماعی بودن ترانه ها ، ساواک قنبری ،جنتی و داریوش را می گیرد و..
نهایتا میخواهند که ترانه ای در مدح نظام بنویسند.هر دو بویژه قنبری رندی میکنند یکی دو ترانه پذیرفته نمیشود اما #رستاخیز و #بوی_گندم اجرا و پخش میشود
باز هم بچه های هوشیار ایران کاری کرده اند کارستان، دیکتاتورها و اطرافیانشان هرقدر هم باسواد جلوه کنند بیمایه اند چون استبداد عقیم می کند همه چیز را..
#رستاخیز را می شنوید
ترانه هایی را که نام بردم نیز بشنوید
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#داریوش، جنتی عطایی، شهیار قنبری، بابک بیات،اردلان سرفراز و.. همه ی اینها را حق بزرگی است بر گردن من
من و ما با شاهکارهای اینان زندگی ها کرده ایم و چیزی که شده ایم بخشیش حاصل جان و دل سوخته ی اینان بوده
چه شعرهایی، چه ملودی هایی، چه آهنگهایی ، چه صدایی وچه اجرایی..
اما همین ارجمندان در دهه ی پنجاه به #اوین افتادند البته که عمل حاکمیت طاغوتی با ایشان خیلی متفاوت بود با عمل حاکمیت الهی بعدی
مثلا داریوش از تنگی دمپایی اش مینالیده یا از شکنجه های روحی هفت ماه(شهریور ۱۳۵۳ تا اوایل اردیبهشت ۱۳۵۴)
بعد از خواندن جنگل و علی کنکوری و بن بست و..خبر دار شدن مردم از سیاسی اجتماعی بودن ترانه ها ، ساواک قنبری ،جنتی و داریوش را می گیرد و..
نهایتا میخواهند که ترانه ای در مدح نظام بنویسند.هر دو بویژه قنبری رندی میکنند یکی دو ترانه پذیرفته نمیشود اما #رستاخیز و #بوی_گندم اجرا و پخش میشود
باز هم بچه های هوشیار ایران کاری کرده اند کارستان، دیکتاتورها و اطرافیانشان هرقدر هم باسواد جلوه کنند بیمایه اند چون استبداد عقیم می کند همه چیز را..
#رستاخیز را می شنوید
ترانه هایی را که نام بردم نیز بشنوید
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#غزل_سروده
..و عطر تازه ی تو تلخ و شور و شیرین است
دلی که بوی تو دارد چقدر غمگین است
دوباره سرد شد این چای باز داغش کن..
ببخش فکر و خیالم عجیب سنگین است
نه چای را بگذار و به جاش قهوه بیار
همان که رنگ دو چشم تو تلخ شیرین است
خیال پشت خیال است و آه از پس آه
و دود مالبروی قرمزی که رنگین است
شکست پشت شکست است حاصل عمرم
مرا اگر تو نباشی شکست آیین است
جهان به تاول چرکین و زخم کهنه نشست
سزای غیبت کبرای عشق ننگین است
پر از عروسک جنسی شده زمانه ی ما
و عشق ها همه تولید کشور چین است
و چاره چیست بجز آته_ئیست بودن من
چرا که دلبرک روزگار بی دین است
دلم به گفته ی حافظ اسیر آن تو شد
ولی چه فایده؟ آن تو می رسم این است...
#محسن_بارانی ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
..و عطر تازه ی تو تلخ و شور و شیرین است
دلی که بوی تو دارد چقدر غمگین است
دوباره سرد شد این چای باز داغش کن..
ببخش فکر و خیالم عجیب سنگین است
نه چای را بگذار و به جاش قهوه بیار
همان که رنگ دو چشم تو تلخ شیرین است
خیال پشت خیال است و آه از پس آه
و دود مالبروی قرمزی که رنگین است
شکست پشت شکست است حاصل عمرم
مرا اگر تو نباشی شکست آیین است
جهان به تاول چرکین و زخم کهنه نشست
سزای غیبت کبرای عشق ننگین است
پر از عروسک جنسی شده زمانه ی ما
و عشق ها همه تولید کشور چین است
و چاره چیست بجز آته_ئیست بودن من
چرا که دلبرک روزگار بی دین است
دلم به گفته ی حافظ اسیر آن تو شد
ولی چه فایده؟ آن تو می رسم این است...
#محسن_بارانی ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پرسش_وارده👆👆👆
گاه عزیزان درباره ی مطالب به اشتراک گذاشته شده پرسش هایی طرح میکنند .
گهکاه آن پرسشها و پاسخ ها را نیز به اشتراک میگذارم. امید که فایده مند باشد.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گاه عزیزان درباره ی مطالب به اشتراک گذاشته شده پرسش هایی طرح میکنند .
گهکاه آن پرسشها و پاسخ ها را نیز به اشتراک میگذارم. امید که فایده مند باشد.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
لقمه ی از حوصله بیش.aac
3.2 MB
#سعدی_خوانی با #محسن_بارانی
هرکسی را هوسی در سر و کاری در پیش
من بی کار گرفتار هوای دل خویش
هرگز اندیشه نکردم که تو با من باشی
چون بدست آمدی ای لقمه ی از حوصله بیش..
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرکسی را هوسی در سر و کاری در پیش
من بی کار گرفتار هوای دل خویش
هرگز اندیشه نکردم که تو با من باشی
چون بدست آمدی ای لقمه ی از حوصله بیش..
@niyazrstanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دردستان
با درد گفته بودی :
ای کاش می توانستی
خون رگانت را
قطره
قطره
قطره ...
و بعد با جسم پاره پاره
در انفرادی خنجر و خاطره
خفته بودی...
ببین برادر من
تو بگو مغز استخوانت را و
شیره ی جانت را
و حتا حلاج بشوی و خاکستر خان و مانت را
اصلا همه ی عیان و نهانت را ...
این روسپی فقر
این گرسنگی تن
به یاری پاانداز جهل
هزار گله ی دیگر را
به دست لیسی این گرگ می برد
و ابلیس چقدر خوب زمان می خرد..
و می مانیم ؛
من و تو و تاریخ تاریخ اندوه...
#محسن_بارانی دی ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با درد گفته بودی :
ای کاش می توانستی
خون رگانت را
قطره
قطره
قطره ...
و بعد با جسم پاره پاره
در انفرادی خنجر و خاطره
خفته بودی...
ببین برادر من
تو بگو مغز استخوانت را و
شیره ی جانت را
و حتا حلاج بشوی و خاکستر خان و مانت را
اصلا همه ی عیان و نهانت را ...
این روسپی فقر
این گرسنگی تن
به یاری پاانداز جهل
هزار گله ی دیگر را
به دست لیسی این گرگ می برد
و ابلیس چقدر خوب زمان می خرد..
و می مانیم ؛
من و تو و تاریخ تاریخ اندوه...
#محسن_بارانی دی ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درستایش_دموکراسی و شادی #خرس_اژدها
آن میزان که از قوانین مختلف سیاسی و اجتماعی و حکومتی و... آمریکا می دانم مرا بر آن می دارد که در وضع موجود دستگاه دویست سیصد ساله ی حاکمیت آمریکا را بهترین دستگاه_حاکمیتی جهان بدانم. ممکن است بگویید: شما که قوانین حاکمیتی کشورهای گوناگون را نخوانده اید چطور ممکن است چنین سخنی درست باشد؟مثلا کشورهای اسکاندیناوی یا کانادا یا انگلستان حتا.. یا اینکه امریکا را بهترین کشور جهان می دانید و دربست قبول دارید و سلطه گری شگفت حاکمه اش را میپذیرید و..
در بیان این گزاره مبنای من چند چیز است
الف) کشورهای نامبرده شده خروجی شان ( از تولید ثروت گرفته و داشتن قدرت ونیز تاثیر بر جهان و..) اصلا قابل مقایسه با امریکا نیست.
ب) هیچکدام ، تنوع، گستردگی ، پیچیدگی و...جامعه ی امریکایی را ندارند
پ) چون تولید ثروت و قدرت و.. در امریکا بسیار بالاست موضوعات حوزه ی سیاست و قدرت اهمیتی دارد که در کشورهای فوق الذکر ندارد. پس به دلایل وجودی تنشها و چالش هایی در جامعه ی امریکایی هست که دیگر کشورها نیست
ت) شکی نیست که میزان انواع آزادی در آمریکا ( از رسانه ها و انواع رقابت ها و.. تا حمل اسلحه مثلا) به مراتب بیشتر از دیگر کشورهای تراز اول دنیاست و..
درباره ی انتقاد و رد ابعاد ویرانگر امریکا هم که حرفی نیست و در همین کانال بارها به آنها پرداخته و تاخته ایم..
اما حرف من این است که در چنین جامعه ی متکثر ، پیچیده ی ، ثروت مند ، قدرت مند ، دارای گسل ها و زمینه های ایجاد چالش و بحران.. با دستگاهی روبرو هستیم که طیف سنتی مذهبی خودخدابین و افراطی اش مانند همانندان برادران خود در اسرائیل و ایران، افغانستان طالبان و.. عمل میکند و بالا میکشند از دیوار و پایین می کشند پرچم را و حمله میکنند به قلب حاکمیت و از قضا صدها نفرشان اسلحه هم دارند اما خروجی اش بنا به اعلان رسمی تا کنون ۴ کشته است و پنجاه نفر دستگیری و... محال است چنین حرکت کور و خشونت باری در یکی از آن کشورهای تراز نخست صورت بگیرد و با چنین هزینه ای سامان بگیرد.از همتایان جمهوری خواهان در حاکمیت ایران که اصلا سخن نمی گوییم.
باری #ترامپ و طرفدرارانش محصول جامعه ی امریکاست چنانکه احمدی نژاد و طرفدارانش محصول جامعه ی مایند. احمدی نژاد گفت مردم مرا #بالا_آورده_اند ( از همان جملات که میگوییم خدا در دهان کسی می گذارد) ترامپ هم همین را گفت. احمدی نژاد و حامیانش به هیچ وجه مسئولیت پذیر نبودند(حتا در حد پذیرش یک جمله و پاسخ دادن به یک ترکیب #خس_و_خاشاک) و ترامپ و طرفدارانش نیز چنین اند. نمونه ی احمدی نژاد( و همانندان هنوز فعالش) بهترین خدمتها را در حق رقبا و دشمنان منطقه ای و جهانی کشور خویش بجا آوردند؛ اسراییل و عربستان و امارات ، ترکیه و...نهایتا امریکا منتفع ترین کشورها از عملکرد احمدی نژاد و همانندان او هستند و روسیه و چین و هند و... بزرگترین برنده ی ریاست جمهوری ترامپ اند.
اگر دخالت روسیه و چین در #بالا_آوردن ترامپ و ملانیا صحت داشته باشد خرس و اژدها(هردو درفرهنگ ما شخصیتهای مذموم اند) برندگان بزرگ #حمله_به_دموکراسی نیم بند امریکا هستند تا به طیف گرسنه و فقیر جهان (گرسنه_شکم #فقیر_سر) بگویند: دیدید این محصول دموکراسی و مردم سالاری است اگر پوتین بالای سر مردم نباشد و مراکز تصمیم گیری متعدد باشد هی آشوب خواهیم داشت. چه کاریست یکی تصمیم بگیرد و بقیه صم بکم عمل کنند..
باری #خرس_اژدهای انسان خوار فعلا قند در دلش دارد آب میشود چرا که به نماد تکثرگراییو دموکراسی جهان حمله شده است.
اما من یکی علیرغم تمام نقایص و نقایض عام و جهان آزار ایالات متحده و تمام جنایات خاص و ایران شکار امپراطوری سرمایه سالار امریکا ، آرزومند تصحیح و ماندگاری #دموکراسی_امریکایی و بهتر شدنش هستم.
راستی شادی کنندگان از اتفاقات این روزهای آمریکا را نگاه کنید و ببینید چه کسانی هستند تا شما نیز آرزومند ماندگاری همان دموکراسی نیم بند جهان بشوید..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آن میزان که از قوانین مختلف سیاسی و اجتماعی و حکومتی و... آمریکا می دانم مرا بر آن می دارد که در وضع موجود دستگاه دویست سیصد ساله ی حاکمیت آمریکا را بهترین دستگاه_حاکمیتی جهان بدانم. ممکن است بگویید: شما که قوانین حاکمیتی کشورهای گوناگون را نخوانده اید چطور ممکن است چنین سخنی درست باشد؟مثلا کشورهای اسکاندیناوی یا کانادا یا انگلستان حتا.. یا اینکه امریکا را بهترین کشور جهان می دانید و دربست قبول دارید و سلطه گری شگفت حاکمه اش را میپذیرید و..
در بیان این گزاره مبنای من چند چیز است
الف) کشورهای نامبرده شده خروجی شان ( از تولید ثروت گرفته و داشتن قدرت ونیز تاثیر بر جهان و..) اصلا قابل مقایسه با امریکا نیست.
ب) هیچکدام ، تنوع، گستردگی ، پیچیدگی و...جامعه ی امریکایی را ندارند
پ) چون تولید ثروت و قدرت و.. در امریکا بسیار بالاست موضوعات حوزه ی سیاست و قدرت اهمیتی دارد که در کشورهای فوق الذکر ندارد. پس به دلایل وجودی تنشها و چالش هایی در جامعه ی امریکایی هست که دیگر کشورها نیست
ت) شکی نیست که میزان انواع آزادی در آمریکا ( از رسانه ها و انواع رقابت ها و.. تا حمل اسلحه مثلا) به مراتب بیشتر از دیگر کشورهای تراز اول دنیاست و..
درباره ی انتقاد و رد ابعاد ویرانگر امریکا هم که حرفی نیست و در همین کانال بارها به آنها پرداخته و تاخته ایم..
اما حرف من این است که در چنین جامعه ی متکثر ، پیچیده ی ، ثروت مند ، قدرت مند ، دارای گسل ها و زمینه های ایجاد چالش و بحران.. با دستگاهی روبرو هستیم که طیف سنتی مذهبی خودخدابین و افراطی اش مانند همانندان برادران خود در اسرائیل و ایران، افغانستان طالبان و.. عمل میکند و بالا میکشند از دیوار و پایین می کشند پرچم را و حمله میکنند به قلب حاکمیت و از قضا صدها نفرشان اسلحه هم دارند اما خروجی اش بنا به اعلان رسمی تا کنون ۴ کشته است و پنجاه نفر دستگیری و... محال است چنین حرکت کور و خشونت باری در یکی از آن کشورهای تراز نخست صورت بگیرد و با چنین هزینه ای سامان بگیرد.از همتایان جمهوری خواهان در حاکمیت ایران که اصلا سخن نمی گوییم.
باری #ترامپ و طرفدرارانش محصول جامعه ی امریکاست چنانکه احمدی نژاد و طرفدارانش محصول جامعه ی مایند. احمدی نژاد گفت مردم مرا #بالا_آورده_اند ( از همان جملات که میگوییم خدا در دهان کسی می گذارد) ترامپ هم همین را گفت. احمدی نژاد و حامیانش به هیچ وجه مسئولیت پذیر نبودند(حتا در حد پذیرش یک جمله و پاسخ دادن به یک ترکیب #خس_و_خاشاک) و ترامپ و طرفدارانش نیز چنین اند. نمونه ی احمدی نژاد( و همانندان هنوز فعالش) بهترین خدمتها را در حق رقبا و دشمنان منطقه ای و جهانی کشور خویش بجا آوردند؛ اسراییل و عربستان و امارات ، ترکیه و...نهایتا امریکا منتفع ترین کشورها از عملکرد احمدی نژاد و همانندان او هستند و روسیه و چین و هند و... بزرگترین برنده ی ریاست جمهوری ترامپ اند.
اگر دخالت روسیه و چین در #بالا_آوردن ترامپ و ملانیا صحت داشته باشد خرس و اژدها(هردو درفرهنگ ما شخصیتهای مذموم اند) برندگان بزرگ #حمله_به_دموکراسی نیم بند امریکا هستند تا به طیف گرسنه و فقیر جهان (گرسنه_شکم #فقیر_سر) بگویند: دیدید این محصول دموکراسی و مردم سالاری است اگر پوتین بالای سر مردم نباشد و مراکز تصمیم گیری متعدد باشد هی آشوب خواهیم داشت. چه کاریست یکی تصمیم بگیرد و بقیه صم بکم عمل کنند..
باری #خرس_اژدهای انسان خوار فعلا قند در دلش دارد آب میشود چرا که به نماد تکثرگراییو دموکراسی جهان حمله شده است.
اما من یکی علیرغم تمام نقایص و نقایض عام و جهان آزار ایالات متحده و تمام جنایات خاص و ایران شکار امپراطوری سرمایه سالار امریکا ، آرزومند تصحیح و ماندگاری #دموکراسی_امریکایی و بهتر شدنش هستم.
راستی شادی کنندگان از اتفاقات این روزهای آمریکا را نگاه کنید و ببینید چه کسانی هستند تا شما نیز آرزومند ماندگاری همان دموکراسی نیم بند جهان بشوید..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
{webahang.ir}
{webahang.ir}
#نغمه_ی_درد
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟!
و سالهاست ترنم ها و ترانه هایی چنین اندوه زا و جان گزا ، بر لبان سه چهار نسل ما زمزمه میشود می دانید چرا!؟
چون بیشتر از صد سال است که از خواب مرگ بیدار شده ایم و دنبال برون رفتی می چرخیم ازین عذاب الیم و اسیر مدار صفر درجه ایم ما و بسیار کسان در همین چرخیدن ماست که آب به آسیابشان میرسد یا اسب آسمان ایران را بسته اند به خراسشان تا آب و نانشان بیشتر و بیشتر شود و الباقی گرسنه تر و گرسنه تر ... اگر نتوانیم این چرخش وضعی را در منظومه ی بودن به حرکت انتقالی تبدیل کنیم تباه خواهیم شد تباه و سرد و سیاه..
اما ایران نشان داده می تواند بگذرد یادمان هست تا از تاراج سکندر ملعون قد راست کنیم یکی دو قرن لازم بود یا از حمله ی اعراب نیز ..ما بی شک ازین فضای اهریمنی برون خواهیم رفت با آگاهی وکار و تلاش آگاهانه
و من به این زایش دوباره ایمان دارم ..
#محمدعلی_بهمنی
#حبیب_محبیان و..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟!
و سالهاست ترنم ها و ترانه هایی چنین اندوه زا و جان گزا ، بر لبان سه چهار نسل ما زمزمه میشود می دانید چرا!؟
چون بیشتر از صد سال است که از خواب مرگ بیدار شده ایم و دنبال برون رفتی می چرخیم ازین عذاب الیم و اسیر مدار صفر درجه ایم ما و بسیار کسان در همین چرخیدن ماست که آب به آسیابشان میرسد یا اسب آسمان ایران را بسته اند به خراسشان تا آب و نانشان بیشتر و بیشتر شود و الباقی گرسنه تر و گرسنه تر ... اگر نتوانیم این چرخش وضعی را در منظومه ی بودن به حرکت انتقالی تبدیل کنیم تباه خواهیم شد تباه و سرد و سیاه..
اما ایران نشان داده می تواند بگذرد یادمان هست تا از تاراج سکندر ملعون قد راست کنیم یکی دو قرن لازم بود یا از حمله ی اعراب نیز ..ما بی شک ازین فضای اهریمنی برون خواهیم رفت با آگاهی وکار و تلاش آگاهانه
و من به این زایش دوباره ایمان دارم ..
#محمدعلی_بهمنی
#حبیب_محبیان و..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹