Maryam - Atta [www.CAmusic.ir]
Atta [www.CAmusic.ir]
#تصنیف_ستان
تصنیف #مریم را ایرج امیرنظامی سروده و گویا نخست بار عباس آیانی (بهروز) در شبکه ی استانی خراسان اجرا کرده به سال ۱۳۵۰ بعدا #عطا خوانده ومن این اجرا را همچنان بهترین میدانم ..
گوارای جان عاشقان ..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تصنیف #مریم را ایرج امیرنظامی سروده و گویا نخست بار عباس آیانی (بهروز) در شبکه ی استانی خراسان اجرا کرده به سال ۱۳۵۰ بعدا #عطا خوانده ومن این اجرا را همچنان بهترین میدانم ..
گوارای جان عاشقان ..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
#ناخوش_احوالی_همه_گیر_ایرانیان
در کشوری دیگر زاده نشده ام، در سرزمینی دگر نزیسته ام و نبالیده ام. من زاده و پرورده ی همین خاکم...
با همهی عظمتها و بزرگیهای مردمان و تاریخش و در کنار همهی کاستیها و حقارتهاشان ..
اما میدانم انسان، این موجود همیشه غریب، علیرغم تفاوتهایش در طول زمان و مکان، مشابهتهایی عجیب دارد و این را بسیار شنیدهام از رفتگان و ماندگان در فرنگ و ینگه دنیا که بسیار گاه، چیزهایی میبینند در آن ولایات و ایالات، که میبردشان به پایینترین ادوار تاریخی/جغرافیایی و فرهنگی همین کشور ما،ایران.
پس ممکن است این سخنان شرح حال بسیاری از مردم جهان نیز باشد.
از کودکی همانند بسیاری از همنسلانم #ایران جان جانانم شد و #ای_ایران.. سرودی که قبل از «شد جمهوری اسلامی به پا»... حفظش کرده بودم.
از دین و مذهب و شعائر و ظواهرش هم لازم نیست که بگویم چرا که میدانم ما ایرانیان همیشه قائل به #مینویی_معنوی بوده ایم و خود را از نخستین پگاه هم_پیمان ِ #مهر پنداشتهایم ...
#مهرپرستی از همان آغاز ِ اسطوره از همان «تاریخ روح» شروع ِ توحید بوده است و بعدها پس از چندهزار سال تاریخ ِ تن، ما ایرانیان آن را در #علی یافته ایم...
بدین قرار از نظر من در تاریخ ِ روحی ما ایرانیان، حضور اسلام انفکاک نبوده است تداوم بوده. و در عرصهی حضور تدوامی طبیعی، قانون مند و دارای اسباب و علل. چنانکه اکنونمان محصول تمام تاثیرات و تاثراتی است که در بستر زمان پدید آمده.
نمی دانم کجای تاریخ حال این ملت خوب بوده است!؟ دست کم یکی دو دهه یا چند سالی؟
اما تا آنجا که می خوانم و میدانم دست کم حال #اهل_فضل_و_دانش هیچوقت خوب نبوده مگر لحظاتی #کلمح_البصر ..
مردم هم بنا به #موقعیتشان و بهره مندی از دانش و فضل بیش و کم خوشحال یا ناخوش احوال بوده اند..
اما این در چند دهه ی اخیر، دیگر ناخوش احوالی به سراغ تک تک افراد این سرزمین آمده است . کانه مفصل مشترک اکثریت مردم ایران ، و منطقه نیز ، این حال خراب و دردهای پیاپی است یک همهگیری در عرصه ی روح و روان یک افسردهگی دسته جمعی مثل روایتی که گاه از نهنگها به دست میهند.
و من دقیقا برای شرح حال امروزیمان واژهی #فروپاشی را به کار میبرم .
این مردم در زیر هزاران هزار بار درد و جهل و ندانم کاری و فرصت طلبی و... دیگر خرد شده اند و این را در گفتار و کردار اکثریت به وضوح میتوان دید..
در ذهن اسطوره ایام یاد روزگاری می افتم که تمامی دیوان بند گسسته بودند و ایران را پرکرده بودند و جایی در سرزمین فرشتگان برای آنهمه فریشته باقی نگذارده بودند تا صدای بالشان حتی به گوش کر #هرودت هم برسد.
خشم و آز و دروج و رشک و اپوش و جهی و خنئه ای و... همه و همه در تاخت و تازند و تیر یا تشتر و مهر و سروش و رشن و وهومنه و اردیسور آناهیتا و سپنتار_إرمئیتی و امرتات و هورتات و... و تمامی ایزدان و ایزد بانوان ( یادتان باشد ایزد معناش خدا نیست ایزد یعنی چیزی و کسی که قابل ستایش است و برایش سرود میخوانند) به کنج درد بیمار بی تیمارند . و «خونیرثبامی» از شش جهت در تنگنایی غیرقابل تحمل افتاده است.
حرفم خواندن آیهی نحوست نومیدی نیست و ویرانی. اتفاقا ما ایرانیان باور داریم سیاهی به حد اعلی برسد ، سپیدی رخ خواهد نمود و چشمه ی جوشان آب زندگی در سیاه ترین تاریکی ها در انتظار است.
از حضرت رسالت هم شنیده ایم که چون بیمار میشد خطاب به بیماری میگفت: «نیرومند شو شدت بگیر که چون شدید شوی به فرج رسی.»
اتفاقا حرفم این است کمتر پیش آمده ملتی اینچنین در #ویرانی به اشتراکی حداکثریتی رسیده باشند. آلمان پس از جنگ دوم فراگیر چنین بوده... حال در ادامه ی سیر تاریخی خویش رسیده ایم به ویران ترین احوال..
اگر این حال بد مورد تایید بسیاران باشد و دردش استخوان اکثریت را بهدرد آورد قطعا همه کاری خواهیم کرد کاری واحد و آن گریز از تاریکی است.
یادتان باشد انسانها در همه جای جهان خمیرمایه ای یکسان دارند که گاه در برابر یک واقعه ی واحد ، کاری واحد میکنند. ما ایرانیان که جای خود داریم. قرنهاست زیر همین سقف کبود برای فرزندانمان آغاز را چنین زمزمه کرده ایم: یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیشکی نبود...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ناخوش_احوالی_همه_گیر_ایرانیان
در کشوری دیگر زاده نشده ام، در سرزمینی دگر نزیسته ام و نبالیده ام. من زاده و پرورده ی همین خاکم...
با همهی عظمتها و بزرگیهای مردمان و تاریخش و در کنار همهی کاستیها و حقارتهاشان ..
اما میدانم انسان، این موجود همیشه غریب، علیرغم تفاوتهایش در طول زمان و مکان، مشابهتهایی عجیب دارد و این را بسیار شنیدهام از رفتگان و ماندگان در فرنگ و ینگه دنیا که بسیار گاه، چیزهایی میبینند در آن ولایات و ایالات، که میبردشان به پایینترین ادوار تاریخی/جغرافیایی و فرهنگی همین کشور ما،ایران.
پس ممکن است این سخنان شرح حال بسیاری از مردم جهان نیز باشد.
از کودکی همانند بسیاری از همنسلانم #ایران جان جانانم شد و #ای_ایران.. سرودی که قبل از «شد جمهوری اسلامی به پا»... حفظش کرده بودم.
از دین و مذهب و شعائر و ظواهرش هم لازم نیست که بگویم چرا که میدانم ما ایرانیان همیشه قائل به #مینویی_معنوی بوده ایم و خود را از نخستین پگاه هم_پیمان ِ #مهر پنداشتهایم ...
#مهرپرستی از همان آغاز ِ اسطوره از همان «تاریخ روح» شروع ِ توحید بوده است و بعدها پس از چندهزار سال تاریخ ِ تن، ما ایرانیان آن را در #علی یافته ایم...
بدین قرار از نظر من در تاریخ ِ روحی ما ایرانیان، حضور اسلام انفکاک نبوده است تداوم بوده. و در عرصهی حضور تدوامی طبیعی، قانون مند و دارای اسباب و علل. چنانکه اکنونمان محصول تمام تاثیرات و تاثراتی است که در بستر زمان پدید آمده.
نمی دانم کجای تاریخ حال این ملت خوب بوده است!؟ دست کم یکی دو دهه یا چند سالی؟
اما تا آنجا که می خوانم و میدانم دست کم حال #اهل_فضل_و_دانش هیچوقت خوب نبوده مگر لحظاتی #کلمح_البصر ..
مردم هم بنا به #موقعیتشان و بهره مندی از دانش و فضل بیش و کم خوشحال یا ناخوش احوال بوده اند..
اما این در چند دهه ی اخیر، دیگر ناخوش احوالی به سراغ تک تک افراد این سرزمین آمده است . کانه مفصل مشترک اکثریت مردم ایران ، و منطقه نیز ، این حال خراب و دردهای پیاپی است یک همهگیری در عرصه ی روح و روان یک افسردهگی دسته جمعی مثل روایتی که گاه از نهنگها به دست میهند.
و من دقیقا برای شرح حال امروزیمان واژهی #فروپاشی را به کار میبرم .
این مردم در زیر هزاران هزار بار درد و جهل و ندانم کاری و فرصت طلبی و... دیگر خرد شده اند و این را در گفتار و کردار اکثریت به وضوح میتوان دید..
در ذهن اسطوره ایام یاد روزگاری می افتم که تمامی دیوان بند گسسته بودند و ایران را پرکرده بودند و جایی در سرزمین فرشتگان برای آنهمه فریشته باقی نگذارده بودند تا صدای بالشان حتی به گوش کر #هرودت هم برسد.
خشم و آز و دروج و رشک و اپوش و جهی و خنئه ای و... همه و همه در تاخت و تازند و تیر یا تشتر و مهر و سروش و رشن و وهومنه و اردیسور آناهیتا و سپنتار_إرمئیتی و امرتات و هورتات و... و تمامی ایزدان و ایزد بانوان ( یادتان باشد ایزد معناش خدا نیست ایزد یعنی چیزی و کسی که قابل ستایش است و برایش سرود میخوانند) به کنج درد بیمار بی تیمارند . و «خونیرثبامی» از شش جهت در تنگنایی غیرقابل تحمل افتاده است.
حرفم خواندن آیهی نحوست نومیدی نیست و ویرانی. اتفاقا ما ایرانیان باور داریم سیاهی به حد اعلی برسد ، سپیدی رخ خواهد نمود و چشمه ی جوشان آب زندگی در سیاه ترین تاریکی ها در انتظار است.
از حضرت رسالت هم شنیده ایم که چون بیمار میشد خطاب به بیماری میگفت: «نیرومند شو شدت بگیر که چون شدید شوی به فرج رسی.»
اتفاقا حرفم این است کمتر پیش آمده ملتی اینچنین در #ویرانی به اشتراکی حداکثریتی رسیده باشند. آلمان پس از جنگ دوم فراگیر چنین بوده... حال در ادامه ی سیر تاریخی خویش رسیده ایم به ویران ترین احوال..
اگر این حال بد مورد تایید بسیاران باشد و دردش استخوان اکثریت را بهدرد آورد قطعا همه کاری خواهیم کرد کاری واحد و آن گریز از تاریکی است.
یادتان باشد انسانها در همه جای جهان خمیرمایه ای یکسان دارند که گاه در برابر یک واقعه ی واحد ، کاری واحد میکنند. ما ایرانیان که جای خود داریم. قرنهاست زیر همین سقف کبود برای فرزندانمان آغاز را چنین زمزمه کرده ایم: یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیشکی نبود...
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#غریبستان
ای هشتمین ستاره مرا تا خدا ببر
تا روضه ی همیشه ی مهر و وفا ببر...
#دولتمند_خلف #محمد_اصفهانی
@niyszestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای هشتمین ستاره مرا تا خدا ببر
تا روضه ی همیشه ی مهر و وفا ببر...
#دولتمند_خلف #محمد_اصفهانی
@niyszestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#بوستان
#کیمیای_اخلاق
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#کیمیای_اخلاق
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Audio
#شرح_حال
گفته بودی :
کار جهان هرچه شود کار تو کو بار تو کو؟
گر دوجهان بتکده شد آن بت عیارتو کو؟
ای عزیز ، چون به دیده ی نهان ، در جهان عیان نظری کنم و نیک نگرم چنین دریابم :
جهان جمله بازی است و هرکس به فریب توهمی پر رنگ به میدان بازی نام و ننگ در آید و پس از چندی اگر در راه پای آرد ، روسپی پیروزی را تنگ در آغوش فشارد و هنوز کام ناگرفته و آرام نایافته که در چشم برهم زدنی از پای درآید و برسنگ تباهی و سیاهی با سر آید...
متن و اجرا از #محسن_یارمحمدی
موسیقی: استاد حسین علیزاده #سلانه
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گفته بودی :
کار جهان هرچه شود کار تو کو بار تو کو؟
گر دوجهان بتکده شد آن بت عیارتو کو؟
ای عزیز ، چون به دیده ی نهان ، در جهان عیان نظری کنم و نیک نگرم چنین دریابم :
جهان جمله بازی است و هرکس به فریب توهمی پر رنگ به میدان بازی نام و ننگ در آید و پس از چندی اگر در راه پای آرد ، روسپی پیروزی را تنگ در آغوش فشارد و هنوز کام ناگرفته و آرام نایافته که در چشم برهم زدنی از پای درآید و برسنگ تباهی و سیاهی با سر آید...
متن و اجرا از #محسن_یارمحمدی
موسیقی: استاد حسین علیزاده #سلانه
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ملودی اقیانوس
جواد معروفی
#آهنگستان
#جواد_معروفی بخش بزرگی از جوانی ما بود همان سالها که #خوابهای_طلایی میدیدیم و از شاخه ی درخت تلاش و آرزو میوه ی بهتر شدن میچیدیم ...
حالا این یکی از نواهایی است که در جان ما جاودان است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جواد_معروفی بخش بزرگی از جوانی ما بود همان سالها که #خوابهای_طلایی میدیدیم و از شاخه ی درخت تلاش و آرزو میوه ی بهتر شدن میچیدیم ...
حالا این یکی از نواهایی است که در جان ما جاودان است...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
#عجائب_المخلوقات
فکر میکنم تا کسر قابل اعتنایی ازمردم اهل دقت ومطالعه و #ذکر نباشند اوضاع ما همین خواهدبود کسانیکه یاد نمیگیرند وبه حافظه نمی سپارند بدبخت ترین های هستی اند
حالا حرف سر این آقاست که منتقد اوضاع اقتصادی وبانکی ایران است و گفته به قوانین افغانستان حسرت میخورد
همین جمله ی اخیر نشان از پستی ،نداشتن اصالت ،جهل ،بی تقوایی و..است
اما مشکل چیست؟
مشکل سابقه ی ایشان است.از ۱/۱ جیم.الف #سیف مدیراست
۱-مدیرمالی سازمان گسترش و نوسازی ۱۳۶۰
۲-عضوهیات مدیره بانک سپه
۳-معاون اقتصادی و۳-۱ معاون بین الملل(؟!) بنیاد مستضعفان رفیق دوست
۴-مدیرعامل بانک صادرات( اختلاس ۱۲۳میلیاردی ذیل مدیریت ایشان)دلار ۴۰۰تومانی+بردن بیش از۸میلیون دلار
۵-مدیرعامل بانک ملی
۶-مدیرعامل فیوچربانک بحرین
۷-مدیرعامل بانک کارآفرین
۸-نایب رییس اتاق بازرگانی
۹-رییس کل بانک مرکزی و..
اگرفقط ده درصد مردم ایران این رزومه را بفهمند وتحلیل کنند امکان ظهور چنین زالوهایی سیری ناپذیر کمترخواهدشد
پ.ن: کاری ندارم طرف ۴۰ سال است درراس است امامگر بانکها درهمه جا رقیب هم نیستند واطلاعاتشان سری نیست و..!؟این چطور همه جا بوده و..!؟
@niyazestanbarani
فکر میکنم تا کسر قابل اعتنایی ازمردم اهل دقت ومطالعه و #ذکر نباشند اوضاع ما همین خواهدبود کسانیکه یاد نمیگیرند وبه حافظه نمی سپارند بدبخت ترین های هستی اند
حالا حرف سر این آقاست که منتقد اوضاع اقتصادی وبانکی ایران است و گفته به قوانین افغانستان حسرت میخورد
همین جمله ی اخیر نشان از پستی ،نداشتن اصالت ،جهل ،بی تقوایی و..است
اما مشکل چیست؟
مشکل سابقه ی ایشان است.از ۱/۱ جیم.الف #سیف مدیراست
۱-مدیرمالی سازمان گسترش و نوسازی ۱۳۶۰
۲-عضوهیات مدیره بانک سپه
۳-معاون اقتصادی و۳-۱ معاون بین الملل(؟!) بنیاد مستضعفان رفیق دوست
۴-مدیرعامل بانک صادرات( اختلاس ۱۲۳میلیاردی ذیل مدیریت ایشان)دلار ۴۰۰تومانی+بردن بیش از۸میلیون دلار
۵-مدیرعامل بانک ملی
۶-مدیرعامل فیوچربانک بحرین
۷-مدیرعامل بانک کارآفرین
۸-نایب رییس اتاق بازرگانی
۹-رییس کل بانک مرکزی و..
اگرفقط ده درصد مردم ایران این رزومه را بفهمند وتحلیل کنند امکان ظهور چنین زالوهایی سیری ناپذیر کمترخواهدشد
پ.ن: کاری ندارم طرف ۴۰ سال است درراس است امامگر بانکها درهمه جا رقیب هم نیستند واطلاعاتشان سری نیست و..!؟این چطور همه جا بوده و..!؟
@niyazestanbarani
Forwarded from محسن یارمحمدی
#شرمستان
... با صبا در چمن لاله سحر میگفتم ؛
که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان!؟
احمد، حسین، غلامعباس، محمد رضا، علی، خسرو، احمد، روح الله، مرتضی، اسماعیل، فرج الله، عباس ، و..
سی سال است که گاه و بی گاه این نامها را در بیقراری ، همراه آه و اشک زمزمه میکنم.
بچه محل، همکلاسی ، هم دبیرستانی و... دوستان روزگار نوجوانی ام که اگر بودند الان مانند من و نیک تر از من خدمتگزار این سرزمین بودند اما انتخاب کردند که خونشان بریزد بر این خاک تا #یک_وجبش به تاراج اجنبی نرود...
و حالا چیزها میشنوم که نفس بند میآورد..
سالهاست عقد قراردادهای نهانی آب و خاکی را به باد داده که هزاران هزار جان مقدس بسوخت از غیرتش .. راستی چندصدهزار لیتر خون ریخته براین خاک که شما به بادش بدهید!؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
... با صبا در چمن لاله سحر میگفتم ؛
که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان!؟
احمد، حسین، غلامعباس، محمد رضا، علی، خسرو، احمد، روح الله، مرتضی، اسماعیل، فرج الله، عباس ، و..
سی سال است که گاه و بی گاه این نامها را در بیقراری ، همراه آه و اشک زمزمه میکنم.
بچه محل، همکلاسی ، هم دبیرستانی و... دوستان روزگار نوجوانی ام که اگر بودند الان مانند من و نیک تر از من خدمتگزار این سرزمین بودند اما انتخاب کردند که خونشان بریزد بر این خاک تا #یک_وجبش به تاراج اجنبی نرود...
و حالا چیزها میشنوم که نفس بند میآورد..
سالهاست عقد قراردادهای نهانی آب و خاکی را به باد داده که هزاران هزار جان مقدس بسوخت از غیرتش .. راستی چندصدهزار لیتر خون ریخته براین خاک که شما به بادش بدهید!؟
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Forwarded from محسن یارمحمدی
#نوسرده
برای هجدهم تیرماه جوانی
...خودم را کجای کجا جا گذاشته ام
که هرچقدر که میگردم
پیدا نمی شوم؟
در چرای کدام خیابان و چطور کدام کافه
وچه وقت کدام سیگار و چه شکل کدام کتابفروشی روبروی دانشگاه؟...
یکبار مثل روزگار جوانی
ساعت پنج صبح باید بیدار شوم و بروم
هر کوچه را که رفتم و خندیدم
هر درخت را که ایستادم و پرسیدم
و هر غروب را که نشستم و گریستم
مثل غروب سوم تیرماه ۱۳۸۴
که از آن شب هزار سال گذشته است که
تمام بدنم هی تیر می کشد.
از چار راه ولی عصر بروم تا سر وصال
بعد تمام پیاده روها را بگردم و حتا ممکن است مدتی بچرخم در سالنهای عصر جدید
نه از جلال ری تا مولوی خراسان
قدم به قدم
خودم
باید تکه های تنم را جمع کنم
هرچند می دانم رنگ لکه های سرخ جنونم
دیریست از چارراه امیر آباد پریده است...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برای هجدهم تیرماه جوانی
...خودم را کجای کجا جا گذاشته ام
که هرچقدر که میگردم
پیدا نمی شوم؟
در چرای کدام خیابان و چطور کدام کافه
وچه وقت کدام سیگار و چه شکل کدام کتابفروشی روبروی دانشگاه؟...
یکبار مثل روزگار جوانی
ساعت پنج صبح باید بیدار شوم و بروم
هر کوچه را که رفتم و خندیدم
هر درخت را که ایستادم و پرسیدم
و هر غروب را که نشستم و گریستم
مثل غروب سوم تیرماه ۱۳۸۴
که از آن شب هزار سال گذشته است که
تمام بدنم هی تیر می کشد.
از چار راه ولی عصر بروم تا سر وصال
بعد تمام پیاده روها را بگردم و حتا ممکن است مدتی بچرخم در سالنهای عصر جدید
نه از جلال ری تا مولوی خراسان
قدم به قدم
خودم
باید تکه های تنم را جمع کنم
هرچند می دانم رنگ لکه های سرخ جنونم
دیریست از چارراه امیر آباد پریده است...
#محسن_بارانی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
www.gavazn.com
#بوی_باران
استاد شجریان اگر بزرگ است بدان سبب است که آیین بزرگی آموخته .
قطعا بیش از شش دهه تلاشی مدام و طاقت فرسا داشته و در فرهنگ و ادب و تاریخ ایران جستجو کرده تا #سیاوش شده است.
انتخاب شعرهایش برای اجرا تقریبا بی نقص است . واین شعر سروده ی #فریدون_مشیری است و اجرای پیانو #حریر_شریعت_زاده و آهنگ از #حسین_یوسف_زمانی که یادآور ساز بی همتای #مرتضی_محجوبی است ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
استاد شجریان اگر بزرگ است بدان سبب است که آیین بزرگی آموخته .
قطعا بیش از شش دهه تلاشی مدام و طاقت فرسا داشته و در فرهنگ و ادب و تاریخ ایران جستجو کرده تا #سیاوش شده است.
انتخاب شعرهایش برای اجرا تقریبا بی نقص است . واین شعر سروده ی #فریدون_مشیری است و اجرای پیانو #حریر_شریعت_زاده و آهنگ از #حسین_یوسف_زمانی که یادآور ساز بی همتای #مرتضی_محجوبی است ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادستان
یکی از زیباترین و دلنشین ترین مهرهای صد سال اخیر ایران ، مهر پرشکوه و بی همانند #دانشگاه_تهران است
این دوبال سپید گشوده بر آسمان، مینوی اهورای جان را در تن ایران یادآور میشود با آن #تهران شگفتش که بی شک در دوسه سده ی اخیر قلب خسته اما تپنده ی ایران است
#محسن_مقدم بی شک مردی یگانه بوده چنانکه برادر جوانمرگش #حسن_مقدم آن داغ مانده بر دل من یکی..
محسن مقدم نشان دانشگاه تهران را براساس کتیبه ای یافته شده در کناره های تیگره ( تازیان دجله اش خوانند) دربغداد ( نامی کاملا پهلوی) ساخته . میان نشان واژه ی #افزون_فر حک شده که طراح فرزانه آن را در تهران احیا کرده است با تداعی دو دست گشوده به نیایش در آبی آسمان.
این دوبال گشوده در سردر دانشگاه تهران نیز دیده میشود شما کافیست از بالا سردر دانشگاه را نگاه کنید تا این بالهای گشوده به هزاران سال را ببینید.
باری در طول تاریخ بسیاران تلاش کرده اند این بالها را بشکنند یا ببندند اما زهی خیال محال:
چراغی را که ایزد برفروزد
هرآن کش پف کند ریشش بسوزد
از کودکی قلب این شهر این مادر این ارجمند را دانشگاه تهران میدانستم وتا باد چنین بادا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یکی از زیباترین و دلنشین ترین مهرهای صد سال اخیر ایران ، مهر پرشکوه و بی همانند #دانشگاه_تهران است
این دوبال سپید گشوده بر آسمان، مینوی اهورای جان را در تن ایران یادآور میشود با آن #تهران شگفتش که بی شک در دوسه سده ی اخیر قلب خسته اما تپنده ی ایران است
#محسن_مقدم بی شک مردی یگانه بوده چنانکه برادر جوانمرگش #حسن_مقدم آن داغ مانده بر دل من یکی..
محسن مقدم نشان دانشگاه تهران را براساس کتیبه ای یافته شده در کناره های تیگره ( تازیان دجله اش خوانند) دربغداد ( نامی کاملا پهلوی) ساخته . میان نشان واژه ی #افزون_فر حک شده که طراح فرزانه آن را در تهران احیا کرده است با تداعی دو دست گشوده به نیایش در آبی آسمان.
این دوبال گشوده در سردر دانشگاه تهران نیز دیده میشود شما کافیست از بالا سردر دانشگاه را نگاه کنید تا این بالهای گشوده به هزاران سال را ببینید.
باری در طول تاریخ بسیاران تلاش کرده اند این بالها را بشکنند یا ببندند اما زهی خیال محال:
چراغی را که ایزد برفروزد
هرآن کش پف کند ریشش بسوزد
از کودکی قلب این شهر این مادر این ارجمند را دانشگاه تهران میدانستم وتا باد چنین بادا
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#یادداشتهای_پریشانی
..در زندگی پریشانی بختک است و گهگاه می افتد روی تن بودنت و میبردت تا لب بحر فنا ، بعد دستی میزنی یا پایی ، نفسی میکشی و.. یا کسی میرسد از غیب و دستت را میگیرد و بیرون میجهی از تنگنایی که معتای پایان بود.
اما گاه بختک پاسفت میکند و در دست و پازدن تو و نفسهای عمیق و ... حتا دست نوازشی عزیز و.. نمی گریزد و نمی رود .. اینجا دیگر سخن از بختک نیست حالا تو زیر آوار مانده ای و...
من فکر میکنم یک خانواده ،یک محله یک شهر با یک کشور و نهایتا کل جامعه ی بشری سازوکاری واحد دارند و دستگاهی به هم پیوسته اند و مبتنی بر الگویی یگانه ..
چیزی مثل فرش ایرانی ...
یعنی اگر بتوانی سازوکار نظام خودت را ذره ذره کشف کنی در واقع داری سازوکار جهان انسانی را کشف میکنی...
وقتی میفهمی #بختک_فلان_اندوه یا فلان درماندگی و پریشانی و... به سبب کدام فکر و گفتار و کردار در تو پدید آمده برمیگردی و آن را رفع میکنی درستش میکنی ... آن اندوه و درماندگی و.. کم کم پاپس میکشد و اگر نتوانی و بدتر، نخواهی #بازگردی و آن خشت یا خشتهای کژنهاده ،گام یا گامهای کج رفته و.. را درست کنی .. هرچه زمان میگذرد میزان ماندگاری آن غم و اضطرار و ... بیشتر میشود و نهایتا آوار میشود بر وجودت ...
حالا در این ماههای درماندگی و پریشانی هیچ شکی ندارم که بشر جایی به اشتباه رفته ، جای کجی کرده ، جایی خست ناراست نهاد و.. که اینچنین عفریت بیماری و مرگ آوار شده بر وجودش ...
باید #برگردیم ... هرجا زباله ی فکری و حرفی و کاری و.. را انداخته ایم برداریم و.. تا جهان امن تر شود ..
این یکی از روشهای غالب من برای کاستن از آوار رنجی است که برخانه ی بودنم میریزد ..
شما را نمیدانم که چه شیوه هایی دارید برای برون رفت از تنگناهایی که بختک میشود در تنگنایی جانکاه ....
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
..در زندگی پریشانی بختک است و گهگاه می افتد روی تن بودنت و میبردت تا لب بحر فنا ، بعد دستی میزنی یا پایی ، نفسی میکشی و.. یا کسی میرسد از غیب و دستت را میگیرد و بیرون میجهی از تنگنایی که معتای پایان بود.
اما گاه بختک پاسفت میکند و در دست و پازدن تو و نفسهای عمیق و ... حتا دست نوازشی عزیز و.. نمی گریزد و نمی رود .. اینجا دیگر سخن از بختک نیست حالا تو زیر آوار مانده ای و...
من فکر میکنم یک خانواده ،یک محله یک شهر با یک کشور و نهایتا کل جامعه ی بشری سازوکاری واحد دارند و دستگاهی به هم پیوسته اند و مبتنی بر الگویی یگانه ..
چیزی مثل فرش ایرانی ...
یعنی اگر بتوانی سازوکار نظام خودت را ذره ذره کشف کنی در واقع داری سازوکار جهان انسانی را کشف میکنی...
وقتی میفهمی #بختک_فلان_اندوه یا فلان درماندگی و پریشانی و... به سبب کدام فکر و گفتار و کردار در تو پدید آمده برمیگردی و آن را رفع میکنی درستش میکنی ... آن اندوه و درماندگی و.. کم کم پاپس میکشد و اگر نتوانی و بدتر، نخواهی #بازگردی و آن خشت یا خشتهای کژنهاده ،گام یا گامهای کج رفته و.. را درست کنی .. هرچه زمان میگذرد میزان ماندگاری آن غم و اضطرار و ... بیشتر میشود و نهایتا آوار میشود بر وجودت ...
حالا در این ماههای درماندگی و پریشانی هیچ شکی ندارم که بشر جایی به اشتباه رفته ، جای کجی کرده ، جایی خست ناراست نهاد و.. که اینچنین عفریت بیماری و مرگ آوار شده بر وجودش ...
باید #برگردیم ... هرجا زباله ی فکری و حرفی و کاری و.. را انداخته ایم برداریم و.. تا جهان امن تر شود ..
این یکی از روشهای غالب من برای کاستن از آوار رنجی است که برخانه ی بودنم میریزد ..
شما را نمیدانم که چه شیوه هایی دارید برای برون رفت از تنگناهایی که بختک میشود در تنگنایی جانکاه ....
#محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده
دلی گرفته تر از ابر آذری دارم
غروب جمعه و پایان دیگری دارم
چه فرق میکند امروز شنبه باشد یا..
که جمعه از پی هرجمعه برسری دارم
هزار سال گذشت و اسیر یمگانم
ولی هنوز هوای در دری دارم
هزار سال سترون گذشت و من هرشب
امید زایش فردای بهتری دارم
دراز میکشم از درد روی ساقه ی رنج
ببین چه بزم پراز شور محشری دارم
اسیر عاقبتی گشته ام که از من نیست
کجاست قاضی این شهر داوری دارم
شراب من به جوانی اگرچه خام نبود
شراب پخته و دیرینه ساغری دارم
اگرچه ساغر دل صدهزار بار شکست
هنوز میل به لبهای دلبری دارم...
#محسن_بارانی تیرماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دلی گرفته تر از ابر آذری دارم
غروب جمعه و پایان دیگری دارم
چه فرق میکند امروز شنبه باشد یا..
که جمعه از پی هرجمعه برسری دارم
هزار سال گذشت و اسیر یمگانم
ولی هنوز هوای در دری دارم
هزار سال سترون گذشت و من هرشب
امید زایش فردای بهتری دارم
دراز میکشم از درد روی ساقه ی رنج
ببین چه بزم پراز شور محشری دارم
اسیر عاقبتی گشته ام که از من نیست
کجاست قاضی این شهر داوری دارم
شراب من به جوانی اگرچه خام نبود
شراب پخته و دیرینه ساغری دارم
اگرچه ساغر دل صدهزار بار شکست
هنوز میل به لبهای دلبری دارم...
#محسن_بارانی تیرماه۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#برای_جوان_ترها
#چیستی_احمدی_نژاد و #تاب_آوری_شگفت_حاکمیت_دربرابر_او..
#احمدی_ترامپ
احمدی نژاد در نظر من اهریمنی ترین چهره ی تاریخ معاصر ایران است او فقط میخواهد باشد و همه از او حرف بزنند چون میداند نفس حضور و بودنش مخرب است چنانکه علیرغم نظر رهبری در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد تا باشد و تخریب کند. اما او کیست و سبب اینهمه رواداری حاکمیت در برابر او چیست!؟ در ذیل فقط بخشی از رفتار و کردار او را برای فراموشکاران صرفا نقل میکنم .
محمود احمدی نژاد ( سبورجیان ، صباغیان) ۶ آبان ۱۳۳۵ در آرادان متولد شد و گویا درهمان خردسالی به فرمان پدر و همراه خانواده راهی تهران شد.
سال ۵۴ در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و پس از یازده سال لیسانس گرفت بلافاصله فوق لیسانس قبول شد و ۱۳۶۸ با مدرک فوق عضو هیات علمی دانشگاه شد.طی این سالها دوسه سالی ضمن فوق لیسانس خواندن (۱۳۶۵تا۱۳۶۷) در قرارگاه حمزه سیدالشهدا واحد رزمی مهندسی فعالیت داشت. با روی کار آمدن دولت رفسنجانی او ضمن تحصیل در دوره ی دکتری در خوی و ماکو فرمانداری کرد و به سال ۱۳۷۲ درهمان دولت هاشمی رفسنجانی استاندار استان تازه تاسیس اردبیل شد. حلقه ی #مجتبی_ثمره #صادق_محصولی #مسعود_زریبافان #علیرضا_احمدی #اسفندیار_رحیم_مشایی ( رفقای گرمابه و گلستان او) طی این سالها مستحکم شد.
تا این زمان فقط مردم اردبیل پیه وجود او و همراهانش را بر تن خویش احساس کرده بودند
اما ناگهان او در هیات یک شاکی راهی دادگاه روزنامه ی #سلام شد تا ربطی با حلقه ای پیدا کند که سعید اسلامی مدیریت اجرایی اش را به عهده داشت و متهم به همکاری با دستگاههای جاسوسی خارجی شده بود.
احمدی نژاد که در سال ۱۳۷۷ موفق نشده بود به شورای شهر راه یابد در در سال بعد ۱۳۷۸ رییس ستاد انتخاباتی رفسنجانی در نارمک شد رییس جمهور پیشین که در رده سی ام انتخابات تهران قرار داشت با ابطال آرای بیش از پانصد صندوق بیستم شد اما گویا برعکس #حداد پیام مردم را گرفت و با خردمندی از حضور در مجلس انصراف داد
استاندار برکشیده ی او، اما کوتاه نیامد؛ مراحل ترقی را با سرعت و حمایت بزرگان دیندار و پولدار و منصب دار و.. طی کرد و در سال ۱۳۸۲ شهردار به مدد شورای #چمران و #آبادگران #شهردار_تهران شد. مرد کوتاه قامت برای دیده شدن باید برود از شانه ی بزرگان بالا
او در دوسال شهرداری کارها کرد تا بیشتر دیده شود . با دکترای مدیریت ترافیک چراغ قرمزهای تهران را افزایش داد و مبدع #دوربرگردانهای طولانی و تباه کننده شد
بین معلمان تهران بن خرید کالا پخش کرد
و هنگام شهرداری مشغول رای جمع کردن شد تا رییس جمهور وقت به کنایه ای از او بخواهد کار شهر را معطل نگذارد اما این چهره ی #کیس وقت را برای بالا کشیدنی دیگر مناسب دید بر شانه های #سیدمحمد_خاتمی ایستاد و به مودب ترین و محبوب ترین چهره های جیم.الف نیش زد که خوب است از سعدآباد به انقلاب آمدید تا ترافیک و آب گرفتگی شهر را ببینید
احمدی نژاد با چراغی خاموش تحت مدیریتی دقیق با هاشمی در افتاد کل تاریخ انقلاب را نفی کرد و.. شد نهمین رییس جمهور ایران و طی هشت سال و پس از آن چنین کارهایی کرد
-برخورد با فرهنگسراها که آنها را کانون فساد میدانست ، تعطیلی خانه ی تئاتر ، اداره ی تئاتر ، آموزشگاه های مجسمه سازی و..
- تبدیل تورم تک رقمی به ۴۵٪
- محو درآمد نفتی حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار
-بستن قرارداد نفتی با نیروهای نظامی و انتظامی و فروش نفت به بنیاد مستضعفان
- انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی
-اتمام دلارهای صندوق ارزی که به ابداع دولت اصلاحات شکل گرفته بودتبدیل آن به صندوق نذری و محرمانه اعلام کردن موجودی آن
- تخطی از سند وشم انداز ۲۰ ساله که به امضای مقام رهبری رسیده بود و تعلیق آن
- سپردن ریاست دانشگاه تهران و علامه به غیر دانشگاهیان و بازنشسته کردن اجباری بسیاری از اساتید
- سرپیچی از حکم مقام رهبری در ابقای وزیر اطلاعات قهر ۱۱روزه و بست نشینی در خانه
-عزل وزیر امور خارجه اش که در هواپیما راهی گفتکو با کشوری گمنام بود
- ستاره دار شدن بسیاری از دانشجویان
- نفی هولوکاست و بهره مندی عجیب صهیونیستها ازین موضع گیری
- نه بار سفر به نیویورک که یکبار ۱۲۰ تن از اعضای خانواده و اقوام راهی شدند و با وجود عکسها و مدارک او همچنان نافی موضوع است
- نامه های بی پاسخ به رییس جمهور امریکا ، آنکلا مرکل ، پاپ واتیکان .. که جنتی آنها را الهامات خدا نامید
-بعدها نامه به رهبری و طلب پاسخگویی نهادهای منسوب و منصوب رهبری بادارایی ۷۰۰هزار میلیارد
- برکشیدن قاضی معزول کهریزک ( تعبیر رهبری از آن اتفاقات به جنایت ) به مقام ریاست شستا ثروتمند ترین سازمانهای کشور
- ایجاد یکشنبه ی سیاه در مجلس
- طلوع نامهایی مانند بابک زنجانی، مه آفرید خسروی ، جمشید بسم الله و ۳۰۰۰ میلیارد اختلاس و..
- نفی وجود همجنسگرا در ایران و بیانگر ممه و لو.. ادامه دارد👇👇
#چیستی_احمدی_نژاد و #تاب_آوری_شگفت_حاکمیت_دربرابر_او..
#احمدی_ترامپ
احمدی نژاد در نظر من اهریمنی ترین چهره ی تاریخ معاصر ایران است او فقط میخواهد باشد و همه از او حرف بزنند چون میداند نفس حضور و بودنش مخرب است چنانکه علیرغم نظر رهبری در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد تا باشد و تخریب کند. اما او کیست و سبب اینهمه رواداری حاکمیت در برابر او چیست!؟ در ذیل فقط بخشی از رفتار و کردار او را برای فراموشکاران صرفا نقل میکنم .
محمود احمدی نژاد ( سبورجیان ، صباغیان) ۶ آبان ۱۳۳۵ در آرادان متولد شد و گویا درهمان خردسالی به فرمان پدر و همراه خانواده راهی تهران شد.
سال ۵۴ در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و پس از یازده سال لیسانس گرفت بلافاصله فوق لیسانس قبول شد و ۱۳۶۸ با مدرک فوق عضو هیات علمی دانشگاه شد.طی این سالها دوسه سالی ضمن فوق لیسانس خواندن (۱۳۶۵تا۱۳۶۷) در قرارگاه حمزه سیدالشهدا واحد رزمی مهندسی فعالیت داشت. با روی کار آمدن دولت رفسنجانی او ضمن تحصیل در دوره ی دکتری در خوی و ماکو فرمانداری کرد و به سال ۱۳۷۲ درهمان دولت هاشمی رفسنجانی استاندار استان تازه تاسیس اردبیل شد. حلقه ی #مجتبی_ثمره #صادق_محصولی #مسعود_زریبافان #علیرضا_احمدی #اسفندیار_رحیم_مشایی ( رفقای گرمابه و گلستان او) طی این سالها مستحکم شد.
تا این زمان فقط مردم اردبیل پیه وجود او و همراهانش را بر تن خویش احساس کرده بودند
اما ناگهان او در هیات یک شاکی راهی دادگاه روزنامه ی #سلام شد تا ربطی با حلقه ای پیدا کند که سعید اسلامی مدیریت اجرایی اش را به عهده داشت و متهم به همکاری با دستگاههای جاسوسی خارجی شده بود.
احمدی نژاد که در سال ۱۳۷۷ موفق نشده بود به شورای شهر راه یابد در در سال بعد ۱۳۷۸ رییس ستاد انتخاباتی رفسنجانی در نارمک شد رییس جمهور پیشین که در رده سی ام انتخابات تهران قرار داشت با ابطال آرای بیش از پانصد صندوق بیستم شد اما گویا برعکس #حداد پیام مردم را گرفت و با خردمندی از حضور در مجلس انصراف داد
استاندار برکشیده ی او، اما کوتاه نیامد؛ مراحل ترقی را با سرعت و حمایت بزرگان دیندار و پولدار و منصب دار و.. طی کرد و در سال ۱۳۸۲ شهردار به مدد شورای #چمران و #آبادگران #شهردار_تهران شد. مرد کوتاه قامت برای دیده شدن باید برود از شانه ی بزرگان بالا
او در دوسال شهرداری کارها کرد تا بیشتر دیده شود . با دکترای مدیریت ترافیک چراغ قرمزهای تهران را افزایش داد و مبدع #دوربرگردانهای طولانی و تباه کننده شد
بین معلمان تهران بن خرید کالا پخش کرد
و هنگام شهرداری مشغول رای جمع کردن شد تا رییس جمهور وقت به کنایه ای از او بخواهد کار شهر را معطل نگذارد اما این چهره ی #کیس وقت را برای بالا کشیدنی دیگر مناسب دید بر شانه های #سیدمحمد_خاتمی ایستاد و به مودب ترین و محبوب ترین چهره های جیم.الف نیش زد که خوب است از سعدآباد به انقلاب آمدید تا ترافیک و آب گرفتگی شهر را ببینید
احمدی نژاد با چراغی خاموش تحت مدیریتی دقیق با هاشمی در افتاد کل تاریخ انقلاب را نفی کرد و.. شد نهمین رییس جمهور ایران و طی هشت سال و پس از آن چنین کارهایی کرد
-برخورد با فرهنگسراها که آنها را کانون فساد میدانست ، تعطیلی خانه ی تئاتر ، اداره ی تئاتر ، آموزشگاه های مجسمه سازی و..
- تبدیل تورم تک رقمی به ۴۵٪
- محو درآمد نفتی حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار
-بستن قرارداد نفتی با نیروهای نظامی و انتظامی و فروش نفت به بنیاد مستضعفان
- انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی
-اتمام دلارهای صندوق ارزی که به ابداع دولت اصلاحات شکل گرفته بودتبدیل آن به صندوق نذری و محرمانه اعلام کردن موجودی آن
- تخطی از سند وشم انداز ۲۰ ساله که به امضای مقام رهبری رسیده بود و تعلیق آن
- سپردن ریاست دانشگاه تهران و علامه به غیر دانشگاهیان و بازنشسته کردن اجباری بسیاری از اساتید
- سرپیچی از حکم مقام رهبری در ابقای وزیر اطلاعات قهر ۱۱روزه و بست نشینی در خانه
-عزل وزیر امور خارجه اش که در هواپیما راهی گفتکو با کشوری گمنام بود
- ستاره دار شدن بسیاری از دانشجویان
- نفی هولوکاست و بهره مندی عجیب صهیونیستها ازین موضع گیری
- نه بار سفر به نیویورک که یکبار ۱۲۰ تن از اعضای خانواده و اقوام راهی شدند و با وجود عکسها و مدارک او همچنان نافی موضوع است
- نامه های بی پاسخ به رییس جمهور امریکا ، آنکلا مرکل ، پاپ واتیکان .. که جنتی آنها را الهامات خدا نامید
-بعدها نامه به رهبری و طلب پاسخگویی نهادهای منسوب و منصوب رهبری بادارایی ۷۰۰هزار میلیارد
- برکشیدن قاضی معزول کهریزک ( تعبیر رهبری از آن اتفاقات به جنایت ) به مقام ریاست شستا ثروتمند ترین سازمانهای کشور
- ایجاد یکشنبه ی سیاه در مجلس
- طلوع نامهایی مانند بابک زنجانی، مه آفرید خسروی ، جمشید بسم الله و ۳۰۰۰ میلیارد اختلاس و..
- نفی وجود همجنسگرا در ایران و بیانگر ممه و لو.. ادامه دارد👇👇
لو، آفتابه وجای سوخته،کره بز،خس وخاشاک، پاره کننده ی قطعنامه دان و...
- ایجاد نقدینگی ۶برابری و تورم پنج برابری
- تاسیس ۱۵ بانک طی ۸ سال
- سرپیچی از دستور رییس سامان بازرسی کشور مبنی بر توقف #سد_گتوند و فحاشی به او...
- ایجاد ۳۰۰هزار حلقه چاه غیر مجاز طی ۸سال و نابودی ۷۵ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی که همیشه وزیر خواب آلود (کلانتری) نام این کار را #نسل_کشی احمدی نژاد گذاشت. تا سال ۸۴ ۱۰۰هزار حلقه چاه غیر مجاز حفر شده بود.
- دست بردن در حدود ۲۰۰۰هکتار زمین در نواحی مختلف و لواسانات به همراهی گروه آریا و یاری کامران دانشجو وزیر علوم و استاندار تهران و...
-واردات عجیب برندهای #پورش #لکسوس #مازراتی #بنز و... که نشان از توزیع ظالمانه ی ثروتهای ملی دارد.
- دست بردن بهمنی به فرمان او در حساب ۱۷ بانک برای پرداخت یارانه
- مفقود شدن بسیاری از گنجینه های موزه های ایران در زمان ریاست مشایی بر سازمان میراث فرهنگی و...
- اقدام به تاسیس دانشگاه خودساخته با ۱۶ میلیارد پول نهاد ریاست جمهوری
- حاضر نشدن در دادگاه ها و آتش کشیدن احکام قوه ی قضاییه همراه بقایی و مشایی
- و...
اینها فقط بخشی از کارهای احمدی نژاد است و فقط برای این منعکس شد تا فراموشکاران غافل و نورسیدگان جاهل یا همدستان قاتل بدانند که همه ی مردم ایران هنوز آنقدر #خس_و_خاشاک نشده اند که ده سال پیش یادشان نیاید.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- ایجاد نقدینگی ۶برابری و تورم پنج برابری
- تاسیس ۱۵ بانک طی ۸ سال
- سرپیچی از دستور رییس سامان بازرسی کشور مبنی بر توقف #سد_گتوند و فحاشی به او...
- ایجاد ۳۰۰هزار حلقه چاه غیر مجاز طی ۸سال و نابودی ۷۵ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی که همیشه وزیر خواب آلود (کلانتری) نام این کار را #نسل_کشی احمدی نژاد گذاشت. تا سال ۸۴ ۱۰۰هزار حلقه چاه غیر مجاز حفر شده بود.
- دست بردن در حدود ۲۰۰۰هکتار زمین در نواحی مختلف و لواسانات به همراهی گروه آریا و یاری کامران دانشجو وزیر علوم و استاندار تهران و...
-واردات عجیب برندهای #پورش #لکسوس #مازراتی #بنز و... که نشان از توزیع ظالمانه ی ثروتهای ملی دارد.
- دست بردن بهمنی به فرمان او در حساب ۱۷ بانک برای پرداخت یارانه
- مفقود شدن بسیاری از گنجینه های موزه های ایران در زمان ریاست مشایی بر سازمان میراث فرهنگی و...
- اقدام به تاسیس دانشگاه خودساخته با ۱۶ میلیارد پول نهاد ریاست جمهوری
- حاضر نشدن در دادگاه ها و آتش کشیدن احکام قوه ی قضاییه همراه بقایی و مشایی
- و...
اینها فقط بخشی از کارهای احمدی نژاد است و فقط برای این منعکس شد تا فراموشکاران غافل و نورسیدگان جاهل یا همدستان قاتل بدانند که همه ی مردم ایران هنوز آنقدر #خس_و_خاشاک نشده اند که ده سال پیش یادشان نیاید.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده
من از خستگیهای بی انتها
و از کوچه های غریب خدا
آمدم
پرم از هزاران هزاران پر مانده در باد
نه خاک و نه آب و آتش
مرا از عبور زلال شقایق نخواهد گرفت
بیا تا طلوع نگاه تو سرکش
مرا قطره ای از بخاری کند تا سکوتی همیشه
نه پرواز
نه آغاز
نه انجام
مرا بس همین نکته ی نغز
که برسینه ی مهربان تو هر شب بخواب
و در هر سحر تازه از نو بیایم به دنیا...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
من از خستگیهای بی انتها
و از کوچه های غریب خدا
آمدم
پرم از هزاران هزاران پر مانده در باد
نه خاک و نه آب و آتش
مرا از عبور زلال شقایق نخواهد گرفت
بیا تا طلوع نگاه تو سرکش
مرا قطره ای از بخاری کند تا سکوتی همیشه
نه پرواز
نه آغاز
نه انجام
مرا بس همین نکته ی نغز
که برسینه ی مهربان تو هر شب بخواب
و در هر سحر تازه از نو بیایم به دنیا...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Rahzane Ahle Honar
Shajarian
#جانستان
#شجریان_جانانم
فقط باید شنید و....
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شجریان_جانانم
فقط باید شنید و....
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است ...
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نوسروده
همه چیز تمام می شود
کل من علیها فان و یبقی وجه ...
و من نام دیگر تو را
کشف میکنم؛ - وجه پایدار ،
ما کجای این جهان دیولاخ ایستاده ایم
که اینهمه درد_اندوه را پایان نیست؟
ما فنا می شویم و رنج و درد را
،خارهای جاودان و ماندگار ،
بر سر لطیف و خرد کودکانمان
تاج میکنیم
ای مسیح ببین غم تورا
چگونه ما
ریشخند کرده ،
تاراج می کنیم...
#محسن_بارانی ۳۱تیر ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
همه چیز تمام می شود
کل من علیها فان و یبقی وجه ...
و من نام دیگر تو را
کشف میکنم؛ - وجه پایدار ،
ما کجای این جهان دیولاخ ایستاده ایم
که اینهمه درد_اندوه را پایان نیست؟
ما فنا می شویم و رنج و درد را
،خارهای جاودان و ماندگار ،
بر سر لطیف و خرد کودکانمان
تاج میکنیم
ای مسیح ببین غم تورا
چگونه ما
ریشخند کرده ،
تاراج می کنیم...
#محسن_بارانی ۳۱تیر ۱۳۹۹
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
Yek Mehtro Haftad Sadom (One Meter Seventy)
Simin Behbahani
#شرفستان
آیا تحول بزرگ بعدی ایران را #زنان طراحی خواهند کرد وبه سامان خواهند رساند؟
چقدر باشکوه خواهد بود این #شدن و چقدر مطالعه ودقت میخواهد و..
من این روز را انتظار میکشم
حتی روزی که نباشم
سالها پیشتر وقتی با زور وضرب برای #صدای_آشنا و #رادیو_فرهنگ برنامه ی #ماندگاران و #خالقان_هنرواندیشه را میساختم یا مینوشتم.چه کشفی بود که دانستم #سیمین_جان_غزل دختر #عباس_خلیلی است و #روزگار_سیاه از پدر به دختر و بعد به..رسیده
سیمین اما نادره زن قرن اخیر است و چقدر غریب، بین دختران و زنان میهنم
این غزل پر شور و درد و را با صدای #سیمین_بهبهانی بشنوید:
یک متر و هفتاد صدم،افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم،از شعر این خانه منم
یک متر و هفتاد صدم،پاکیزگی،ساده دلی
جان دلارای غزل،جسم شکیبای زنم
زشتست اگر سیرت من،خود را دراو مینگری
هیها که سنگم نزنی آیینه ام می شکنم
ازجای برخیزم اگر، پرسایه ام بیدبنم
برخاک بنشینم اگر، فرش ظریفم چمنم
یک مغز وصد بیم عسس فکرست در چارقدم
یک قلب وصدشور هوس شعر است درپیرهنم
انگار من زادمتان ماری که نیشم بزند
من جز مدارا چه کنم با پاره ی جان و تنم..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آیا تحول بزرگ بعدی ایران را #زنان طراحی خواهند کرد وبه سامان خواهند رساند؟
چقدر باشکوه خواهد بود این #شدن و چقدر مطالعه ودقت میخواهد و..
من این روز را انتظار میکشم
حتی روزی که نباشم
سالها پیشتر وقتی با زور وضرب برای #صدای_آشنا و #رادیو_فرهنگ برنامه ی #ماندگاران و #خالقان_هنرواندیشه را میساختم یا مینوشتم.چه کشفی بود که دانستم #سیمین_جان_غزل دختر #عباس_خلیلی است و #روزگار_سیاه از پدر به دختر و بعد به..رسیده
سیمین اما نادره زن قرن اخیر است و چقدر غریب، بین دختران و زنان میهنم
این غزل پر شور و درد و را با صدای #سیمین_بهبهانی بشنوید:
یک متر و هفتاد صدم،افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم،از شعر این خانه منم
یک متر و هفتاد صدم،پاکیزگی،ساده دلی
جان دلارای غزل،جسم شکیبای زنم
زشتست اگر سیرت من،خود را دراو مینگری
هیها که سنگم نزنی آیینه ام می شکنم
ازجای برخیزم اگر، پرسایه ام بیدبنم
برخاک بنشینم اگر، فرش ظریفم چمنم
یک مغز وصد بیم عسس فکرست در چارقدم
یک قلب وصدشور هوس شعر است درپیرهنم
انگار من زادمتان ماری که نیشم بزند
من جز مدارا چه کنم با پاره ی جان و تنم..
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جادوستان
#دلار_و_نظرات_راهگشای_ترامپ
و #کودک_جادوشکن
...وقتی غلبه و قهر #ضحاک رو به اتمام میرود و نشانه های اضمحلال اژدیهاک آشکار میشود، فرانک ، مادر فریدون، در به در، دنبال نجات دادن فرزند خویش است تا از ضحاک و ماموران اطلاعاتی امنیتی ، ضابطین و مجریان احکام او فرزند نوزاد را نجات دهد .
شوی زن را ضحاک یان کشته اند او مانده و کودکی خرد که باید نجاتش دهد کودک زینهاری را از مرد پارسای امانت دار میگیرد و میگوید :
که اندیشه ای در دلم ایزدی
فراز آمده است از ره بخردی
ببرم پی از خاک #جادوستان
شوم با پسر سوی هندوستان ..
مطلب من در باره ی جادوستان است .. تا جایی که من یاد دارم هیچگاه در دهها هزار بیت شاهنامه چنین واژه ی تحقیرآمیزی در وصف ایران بر زبان فردوسی جان نیامده است اما روزگار ضحاک چنان پلشت و زشت است که فردوسی هیچ ابایی ندارد ایران را خاک جادوستان بنامد. و چرا !؟
چون ستم همه گیر را همه احساس میکنند و تن میسپارند.
چون هر روز دو پسر را اعدام میکنند و دختران زیبا را ( بگیرید کامگیری ها را) می برند به حریم سلطان
چون ضحاک فعال لمایشاء است و مردم نظاره گر و... نکته همین جاست . ما با فضایی سورئالیستی روبه روییم که گویا یک ملت به تمامی مسخ شده ، جادو شده و افسون زده فقط شاهد نمایش یک مثلا فیلم است بر پرده ی وجود..
و جادو چیست ؟!
مجموعه ترفندهای پیچیده ای که قوات درک و فهم مخاطب را مختل میکند چنانکه پذیرش هر امر ناواقع را میسر می کند یا هر امر واقع را نفی میکن یا هردوی اینها را چنان به هم می آمیزد که افراد در معرض جادو مستاصل میشوند و که خواب است این یا بیداری و نتیجه اش درماندگی و انفعال محض است .
حرفها و کردارهای جادوگرانه چنان ارائه میشود که در عین ابطال صددرصدی نمیتوان آنها را نادیده گرفت . جالب اینجاست که گاه خود جادوگر هم کم کم چنان غرق جادو میشود که فراموش میکند این کارها یک ترفند بوده است او نیز اسیر جادوی خویش میشود و باورها و کردارهای خویش را متقن ترین و محقق ترین امور میپنذازد و... از این روست که حاضر نیست گامی پس بکشد از جهنمی که می سوزد و میسوزاند.
بگذارید مثالی بزنم از وقایع امروز..
عده ای افسون شده ( نه زبل خانهای هشیار) امریکا ستیزند و نافی وجود امریکا و.. بعد تمام امور دنیا و آخرتشان را سپرده اند به آمریکا.. تمام دنیاشان را امریکا طراحی میکند چون زندگی معیشتی ما وابستگی مطلق به دلار دارد كأنه ما یکی از ایالات امریکا هستیم و پول ملی دلار است چون نوسان او چگونگی سفره ی بود ما را تعیین میکند.
و آخرت چطور!؟
برادران امریکا ستیز معیار حق و باطل شان سخنان ساکنان کاخ سفید است یعنی اوشان از هرچه بدبگویند آن چیز خوب است و اگر از چیزی بدشان بیاید آن خوب است یعنی معیار بدوخوب این جادوگران یا جادو شدگان گفتار و کردار #شیطان_کبیر است تازه نه اکبر..
با شاهنامه شروع کردم بگذارید با مثنوی تمام کنم ؛ در بخشهای پایانی مثنوی ابیاتی هست که گویا برای این روزها و این افراد نوشته شده؛
آن چنانکه گفت مادر بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا
یا به گورستان و جای سهمگین
تو خیالی بینی اسود پر زکین
دل قوی دار و بکن حمله بر او
او بگرداند ز تو در حال رو
گفت کودک آن خیال دیو وش
گر همین را گفته باشد مادرش
حمله آرم افتد اندر گردنم
زامر مادر پس من آنگه چون کنم
تو همی آموزی ام که چست ایست
آن خیال زشت را هم مادریست..
پاسخ کودک در برابر سفارش مادر( حمله به خیال ترسناک برای رماندنش) بسیار خردمندانه است: آن خیال دیو وش هم مادری دارد اگر مادرش همین سفارش به او کرده باشد او نیز به سوی من حمله خواهد کرد و...
این دو بخش شاهنامه و مثنوی دقایق شگرف دیگری نیز دارد مثلا اینکه در فرهنگ ما و جهان البته، این کودکانند که از چنین نیروی #جادوشکنی برخوردارند. همیشه کودکی هست که علیه جادو راه می افتد .جدای ازمفهوم آغازگری و پاکی و.. کانه کودک کسی است که دستگاه ذهنی متفاوتی دارد نسبت به مردمی که خوگر نظام جادو شده اند.
موسی کودک بود
فریدون کودک است
در آغاز مثنوی باز یک کودک است که در برابر جادوی یک پادشاه مسیحی کش میایستد و او را رسوا میکند چون جهان و مناسباتش را از گونه ای دیگر میبیند نه چونان که بزرگان..
و در داستان معروف کریستین آندر سن هم همینطور است : وقتی دو شیاد لباس دوز شهری را به افسون حلال_حرام_زادگی جادو میکنند این یک کودک که عریانی وقیح اما پنهان یک دستگاه را رسوا میکند و باطل السحر میشود.. و همین است که آخرین کار فرعون و نمرود و ضحاک و.. کودک کشی است.
آیا هنوز کودک وجود ما زنده است؟! و آیا ما چونان #فرانک مراقب او خواهیم بود تا به بار بنشیند و ...
اگر مفید است به اشتراک بگذارید..
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#دلار_و_نظرات_راهگشای_ترامپ
و #کودک_جادوشکن
...وقتی غلبه و قهر #ضحاک رو به اتمام میرود و نشانه های اضمحلال اژدیهاک آشکار میشود، فرانک ، مادر فریدون، در به در، دنبال نجات دادن فرزند خویش است تا از ضحاک و ماموران اطلاعاتی امنیتی ، ضابطین و مجریان احکام او فرزند نوزاد را نجات دهد .
شوی زن را ضحاک یان کشته اند او مانده و کودکی خرد که باید نجاتش دهد کودک زینهاری را از مرد پارسای امانت دار میگیرد و میگوید :
که اندیشه ای در دلم ایزدی
فراز آمده است از ره بخردی
ببرم پی از خاک #جادوستان
شوم با پسر سوی هندوستان ..
مطلب من در باره ی جادوستان است .. تا جایی که من یاد دارم هیچگاه در دهها هزار بیت شاهنامه چنین واژه ی تحقیرآمیزی در وصف ایران بر زبان فردوسی جان نیامده است اما روزگار ضحاک چنان پلشت و زشت است که فردوسی هیچ ابایی ندارد ایران را خاک جادوستان بنامد. و چرا !؟
چون ستم همه گیر را همه احساس میکنند و تن میسپارند.
چون هر روز دو پسر را اعدام میکنند و دختران زیبا را ( بگیرید کامگیری ها را) می برند به حریم سلطان
چون ضحاک فعال لمایشاء است و مردم نظاره گر و... نکته همین جاست . ما با فضایی سورئالیستی روبه روییم که گویا یک ملت به تمامی مسخ شده ، جادو شده و افسون زده فقط شاهد نمایش یک مثلا فیلم است بر پرده ی وجود..
و جادو چیست ؟!
مجموعه ترفندهای پیچیده ای که قوات درک و فهم مخاطب را مختل میکند چنانکه پذیرش هر امر ناواقع را میسر می کند یا هر امر واقع را نفی میکن یا هردوی اینها را چنان به هم می آمیزد که افراد در معرض جادو مستاصل میشوند و که خواب است این یا بیداری و نتیجه اش درماندگی و انفعال محض است .
حرفها و کردارهای جادوگرانه چنان ارائه میشود که در عین ابطال صددرصدی نمیتوان آنها را نادیده گرفت . جالب اینجاست که گاه خود جادوگر هم کم کم چنان غرق جادو میشود که فراموش میکند این کارها یک ترفند بوده است او نیز اسیر جادوی خویش میشود و باورها و کردارهای خویش را متقن ترین و محقق ترین امور میپنذازد و... از این روست که حاضر نیست گامی پس بکشد از جهنمی که می سوزد و میسوزاند.
بگذارید مثالی بزنم از وقایع امروز..
عده ای افسون شده ( نه زبل خانهای هشیار) امریکا ستیزند و نافی وجود امریکا و.. بعد تمام امور دنیا و آخرتشان را سپرده اند به آمریکا.. تمام دنیاشان را امریکا طراحی میکند چون زندگی معیشتی ما وابستگی مطلق به دلار دارد كأنه ما یکی از ایالات امریکا هستیم و پول ملی دلار است چون نوسان او چگونگی سفره ی بود ما را تعیین میکند.
و آخرت چطور!؟
برادران امریکا ستیز معیار حق و باطل شان سخنان ساکنان کاخ سفید است یعنی اوشان از هرچه بدبگویند آن چیز خوب است و اگر از چیزی بدشان بیاید آن خوب است یعنی معیار بدوخوب این جادوگران یا جادو شدگان گفتار و کردار #شیطان_کبیر است تازه نه اکبر..
با شاهنامه شروع کردم بگذارید با مثنوی تمام کنم ؛ در بخشهای پایانی مثنوی ابیاتی هست که گویا برای این روزها و این افراد نوشته شده؛
آن چنانکه گفت مادر بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا
یا به گورستان و جای سهمگین
تو خیالی بینی اسود پر زکین
دل قوی دار و بکن حمله بر او
او بگرداند ز تو در حال رو
گفت کودک آن خیال دیو وش
گر همین را گفته باشد مادرش
حمله آرم افتد اندر گردنم
زامر مادر پس من آنگه چون کنم
تو همی آموزی ام که چست ایست
آن خیال زشت را هم مادریست..
پاسخ کودک در برابر سفارش مادر( حمله به خیال ترسناک برای رماندنش) بسیار خردمندانه است: آن خیال دیو وش هم مادری دارد اگر مادرش همین سفارش به او کرده باشد او نیز به سوی من حمله خواهد کرد و...
این دو بخش شاهنامه و مثنوی دقایق شگرف دیگری نیز دارد مثلا اینکه در فرهنگ ما و جهان البته، این کودکانند که از چنین نیروی #جادوشکنی برخوردارند. همیشه کودکی هست که علیه جادو راه می افتد .جدای ازمفهوم آغازگری و پاکی و.. کانه کودک کسی است که دستگاه ذهنی متفاوتی دارد نسبت به مردمی که خوگر نظام جادو شده اند.
موسی کودک بود
فریدون کودک است
در آغاز مثنوی باز یک کودک است که در برابر جادوی یک پادشاه مسیحی کش میایستد و او را رسوا میکند چون جهان و مناسباتش را از گونه ای دیگر میبیند نه چونان که بزرگان..
و در داستان معروف کریستین آندر سن هم همینطور است : وقتی دو شیاد لباس دوز شهری را به افسون حلال_حرام_زادگی جادو میکنند این یک کودک که عریانی وقیح اما پنهان یک دستگاه را رسوا میکند و باطل السحر میشود.. و همین است که آخرین کار فرعون و نمرود و ضحاک و.. کودک کشی است.
آیا هنوز کودک وجود ما زنده است؟! و آیا ما چونان #فرانک مراقب او خواهیم بود تا به بار بنشیند و ...
اگر مفید است به اشتراک بگذارید..
#جستجوگر_تاریخ_وفرهنگ_ایران
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#درستایش_بی_حافظگی(۲)
در یادداشت پیش، از #سینما_رکس گفتم و اینجا می خواهم چهار #گلمیخ_ذهن را برایتان به اشتراک بگذارم . گلمیخ دیگر اینجا تعبیر قشنگی نیست باید بنویسم #اره_یادها بر گلوی عصب ..
راستش اینها گاه و بیگاه به ذهن می آید و مرا میبرد به ستایش دوباره ی #بی_حافظگی و نهایتا #نادانی ... اما یادداشت پریشانی ما؛
چه شعوری دارد جهان!! آنهم شعوری مبتنی بر کین؟! خردکردن انسان؟! روکم کردن آدمی؟!
دست کم تجربه ی من میگوید گویا روح جهان چشم و گوش نهاده ببیند ما چه کاری را قبیح می دانیم یا چه تیپها یا شخصیتهایی را فرو میکوبیم و.. بعد مارا در بجایی می رساند در انجام آن کار یا تبدیل شدن به آن شخص که میشویم نمونه ی پلیدتری که خودمان روزگاری به طعنه آن نمونه را فرو میکوفتیم و خوار می داشتیم.
و چقدر زشت و تباه است این پاسخگویی ویرانگر .. که البته بیشتر دامن کسانی را میگیرد که با روح جهان ( سنن الهی ) آشنا نیستند هرچند که شعارشان و شعارشان ماخوذ باشد از سخنان الهی یا بافته شده باشد از تاروپودی آمده از بهشت ..
کسی فریاد میزد « شاه قبرستانها را آباد کرد » و فقط باید چند سال صبر میکرد که ببیند نوه اش برای پنجاه سالگی یک گورستان #جشن_تولد میگیرد . گورستانی که طی چهل سال بیشترین توسعه را نسبت به هر مجموعه ی دیگر داشته است.
یادم هست وقتی #ملی_مذهبی ها بیست سی سال پیش بر لزوم گفتگو با دول غربی تکیه میکردند امام جمعه ی تهران گفت : این آقایان #سنگ_استنجا هستند وقتی کار غرب با اینها تمام شود ... و من یخ زده بودم هم به سبب این تشبیه پلید هم به سبب حرمت نماز جمعه .او هم باید چند سال صبر میکرد تا مزد خدمات بی نظیرش همانگونه که طعنه زده بود بگیرد دخترانش را دهان دریدگان فحاش ناسزا می گفتند و خودش شد #مغروق_استخر_فرح
یادم هست ؛ بزرگ قوم در نشست قوم ، با خشمی آشکار میغرید ما #شاه_سلطان_حسین نمیخواهیم و #سید_اصلاحات رنگ به رخساره نداشت .. و حالا تحت زعامت همان بزرگ قوم شمال و جنوب کشور ملک طلق روسیه و چین شده است .
یا آن معجزه ی بدذات هزاره ی سوم که فرو میکوفت همه را به چماق بی عدالتی و فساد و... و خودش #ام_الفساد قرن شد و...
و حالا من مانده ام این یادها ... و میگویم : واقعا بهتر است مردم چنین چیزهایی را به یاد داشته باشند تا نگذارند تکرار شود یا اینقدر اینها در #مدار_صفر_درجه ی زیست ما تکراری است که همان بهتر که فراموش شوند ؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در یادداشت پیش، از #سینما_رکس گفتم و اینجا می خواهم چهار #گلمیخ_ذهن را برایتان به اشتراک بگذارم . گلمیخ دیگر اینجا تعبیر قشنگی نیست باید بنویسم #اره_یادها بر گلوی عصب ..
راستش اینها گاه و بیگاه به ذهن می آید و مرا میبرد به ستایش دوباره ی #بی_حافظگی و نهایتا #نادانی ... اما یادداشت پریشانی ما؛
چه شعوری دارد جهان!! آنهم شعوری مبتنی بر کین؟! خردکردن انسان؟! روکم کردن آدمی؟!
دست کم تجربه ی من میگوید گویا روح جهان چشم و گوش نهاده ببیند ما چه کاری را قبیح می دانیم یا چه تیپها یا شخصیتهایی را فرو میکوبیم و.. بعد مارا در بجایی می رساند در انجام آن کار یا تبدیل شدن به آن شخص که میشویم نمونه ی پلیدتری که خودمان روزگاری به طعنه آن نمونه را فرو میکوفتیم و خوار می داشتیم.
و چقدر زشت و تباه است این پاسخگویی ویرانگر .. که البته بیشتر دامن کسانی را میگیرد که با روح جهان ( سنن الهی ) آشنا نیستند هرچند که شعارشان و شعارشان ماخوذ باشد از سخنان الهی یا بافته شده باشد از تاروپودی آمده از بهشت ..
کسی فریاد میزد « شاه قبرستانها را آباد کرد » و فقط باید چند سال صبر میکرد که ببیند نوه اش برای پنجاه سالگی یک گورستان #جشن_تولد میگیرد . گورستانی که طی چهل سال بیشترین توسعه را نسبت به هر مجموعه ی دیگر داشته است.
یادم هست وقتی #ملی_مذهبی ها بیست سی سال پیش بر لزوم گفتگو با دول غربی تکیه میکردند امام جمعه ی تهران گفت : این آقایان #سنگ_استنجا هستند وقتی کار غرب با اینها تمام شود ... و من یخ زده بودم هم به سبب این تشبیه پلید هم به سبب حرمت نماز جمعه .او هم باید چند سال صبر میکرد تا مزد خدمات بی نظیرش همانگونه که طعنه زده بود بگیرد دخترانش را دهان دریدگان فحاش ناسزا می گفتند و خودش شد #مغروق_استخر_فرح
یادم هست ؛ بزرگ قوم در نشست قوم ، با خشمی آشکار میغرید ما #شاه_سلطان_حسین نمیخواهیم و #سید_اصلاحات رنگ به رخساره نداشت .. و حالا تحت زعامت همان بزرگ قوم شمال و جنوب کشور ملک طلق روسیه و چین شده است .
یا آن معجزه ی بدذات هزاره ی سوم که فرو میکوفت همه را به چماق بی عدالتی و فساد و... و خودش #ام_الفساد قرن شد و...
و حالا من مانده ام این یادها ... و میگویم : واقعا بهتر است مردم چنین چیزهایی را به یاد داشته باشند تا نگذارند تکرار شود یا اینقدر اینها در #مدار_صفر_درجه ی زیست ما تکراری است که همان بهتر که فراموش شوند ؟!
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹