This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به زودی
" گناه "
ترانه سرا: نیما ایمانی
خواننده: سعید داوری
تنظیم کننده: حامین بند
" گناه "
ترانه سرا: نیما ایمانی
خواننده: سعید داوری
تنظیم کننده: حامین بند
این خیابون، حس خوبی داره
من با کوچه های اون، هم دردم
جای ریشه م توی خاکش خوبه...
من دارم دنبال چی می گردم؟
اومدم به یاد اون روزای دور
پیری شو می شه چه راحت حس کرد
گیشا طعم خنده هاش یادش نیست
توی دنیای فراموشی و درد
.
برشی از ترانه #گیشا
#ترانه_سرا #نیما_ایمانی .
◾پی نوشت:
تخصصی در امور شهرسازی و عمران ندارم اما، برای ما بچه هایی که تو محله ی قشنگ گیشا دنیا اومدیم و پا گرفتیم، پل گیشا یکی از تکه های بزرگ خاطراتمونه... پلی که به زودی از نقشه شهری تهران، حذف میشه
شک ندارم که پل گیشا، امروز، غمگین ترین سازه فلزی دنیاس.
این عکس رو امروز، خودم گرفتم و شد یکی از تلخ ترین عکس های عمرم... خداحافظ پل قشنگ گیشا❤❤
من با کوچه های اون، هم دردم
جای ریشه م توی خاکش خوبه...
من دارم دنبال چی می گردم؟
اومدم به یاد اون روزای دور
پیری شو می شه چه راحت حس کرد
گیشا طعم خنده هاش یادش نیست
توی دنیای فراموشی و درد
.
برشی از ترانه #گیشا
#ترانه_سرا #نیما_ایمانی .
◾پی نوشت:
تخصصی در امور شهرسازی و عمران ندارم اما، برای ما بچه هایی که تو محله ی قشنگ گیشا دنیا اومدیم و پا گرفتیم، پل گیشا یکی از تکه های بزرگ خاطراتمونه... پلی که به زودی از نقشه شهری تهران، حذف میشه
شک ندارم که پل گیشا، امروز، غمگین ترین سازه فلزی دنیاس.
این عکس رو امروز، خودم گرفتم و شد یکی از تلخ ترین عکس های عمرم... خداحافظ پل قشنگ گیشا❤❤
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گل گلدون، اولین آهنگیه که 22 سال پیش یادگرفتم با سه تار، بزنم.امشبم دلم حسابی هواشو کرد.
پیشکش به دلای مهربونتون عزیزانم
#نیما_ایمانی
#نوازنده
#ترانه_سرا
پیشکش به دلای مهربونتون عزیزانم
#نیما_ایمانی
#نوازنده
#ترانه_سرا
خواهش ساده ی دنیای جوانم ماندی
گرچه دنیام جوان بود، ولی حالا نیست...
آسمان، درد مرا دید و فقط باران شد!
آسمان، نامه رسان بود، ولی حالا نیست...
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا
به امید خدا به زودی با چاپ سومین کتابم میهمان دل های دریایی تون خواهم بود عزیزانم
گرچه دنیام جوان بود، ولی حالا نیست...
آسمان، درد مرا دید و فقط باران شد!
آسمان، نامه رسان بود، ولی حالا نیست...
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا
به امید خدا به زودی با چاپ سومین کتابم میهمان دل های دریایی تون خواهم بود عزیزانم
لذت انتظار، معنا نداشت
کاری به جز لعنت و سرکوب نیست
آینه هم از بدنش رو گرفت!
حس جنون، یک نفره خوب نیست
برشی از یک ترانه
#ترانه_سرا : #نیما_ایمانی
عکس: انوشا نوا
@nimaimaani
کاری به جز لعنت و سرکوب نیست
آینه هم از بدنش رو گرفت!
حس جنون، یک نفره خوب نیست
برشی از یک ترانه
#ترانه_سرا : #نیما_ایمانی
عکس: انوشا نوا
@nimaimaani
با افتخار، عضو شدم. از دعوت عزیزان کانون ادبی نفس ممنونم
نویسندگان، شاعران، ترانه سرایان و علاقمندان به حوزه ادبیات، جهت عضویت در این کانون ، این صفحه را دنبال کنید @kanoone_nafas
نویسندگان، شاعران، ترانه سرایان و علاقمندان به حوزه ادبیات، جهت عضویت در این کانون ، این صفحه را دنبال کنید @kanoone_nafas
جون آدما واسه هم می رفت
عاشقا تنگ غروبی داشتن
قدیما رویای فردا خوش بود!
قصه ها آخر خوبی داشتن
برشی از یک ترانه
#ترانه_سرا
#نیما_ایمانی
عاشقا تنگ غروبی داشتن
قدیما رویای فردا خوش بود!
قصه ها آخر خوبی داشتن
برشی از یک ترانه
#ترانه_سرا
#نیما_ایمانی
"ایستگاه آخر"
تو کوله ش فقط خشم هیزم شکن
یه زخم قدیمی با تیغ تبر...
تو کوله ش فقط جنگل بی درخت!
پر از وحشت و حس شوم خطر
.
دلش تنگ ریشه ش که تنها شده
لباش تشنه و شاخه هاش بی بهار
چه روزای سختی تو سردرگمی...
چشاش غرق گریه، پر از انتظار...
◾◾◾
تو... دریای آبی پر از آسمون
من اون لنج پیرم پر از خاطره
که محتاجته تا بزرگی کنه
با موجای شادت به هر جا بره
.
بزرگی تو می شناسه از خیلی دور!...
از اون روز اول که دستاتو دید
گرفتی پر و بالشو... گم نشد!
کنارت به هر اسکله سر کشید
.
چه روزا و شب های بی ساحلی...
که تو قلب تو از غما دور بود
تو شرجی نابت نفس می کشید
پر از شور کشفت، چه مغرور بود
.
همین اسکله، آخرین ایستگاه
رسیدن به پایان عمر منه
همینجا می مونم تو آغوش تو
نذار دیگه طوفان منو بشکنه
ترانه سرا: نیما ایمانی
از کتاب ساده مثل باران_ چاپ سوم
نشر مایا
https://t.me/nimaimaani
تو کوله ش فقط خشم هیزم شکن
یه زخم قدیمی با تیغ تبر...
تو کوله ش فقط جنگل بی درخت!
پر از وحشت و حس شوم خطر
.
دلش تنگ ریشه ش که تنها شده
لباش تشنه و شاخه هاش بی بهار
چه روزای سختی تو سردرگمی...
چشاش غرق گریه، پر از انتظار...
◾◾◾
تو... دریای آبی پر از آسمون
من اون لنج پیرم پر از خاطره
که محتاجته تا بزرگی کنه
با موجای شادت به هر جا بره
.
بزرگی تو می شناسه از خیلی دور!...
از اون روز اول که دستاتو دید
گرفتی پر و بالشو... گم نشد!
کنارت به هر اسکله سر کشید
.
چه روزا و شب های بی ساحلی...
که تو قلب تو از غما دور بود
تو شرجی نابت نفس می کشید
پر از شور کشفت، چه مغرور بود
.
همین اسکله، آخرین ایستگاه
رسیدن به پایان عمر منه
همینجا می مونم تو آغوش تو
نذار دیگه طوفان منو بشکنه
ترانه سرا: نیما ایمانی
از کتاب ساده مثل باران_ چاپ سوم
نشر مایا
https://t.me/nimaimaani