همه شهرن... همه کوه... همه باغن... همه دشت
جزيره ام تو تبعيد، بدون راه برگشت!
مي خواستم مرد باشم، خيابون َگرد باشم!...
با دستات گرم بودم، ميخواستم سرد باشم!
خودآزاري و غربت... پريشوني و تکرار
چقدر سخته بفهمي... پشيمون باشي هر بار
یه تهرون پرسه کم بود واسه مردی که غم داشت
همه دنيا رو گشت و... بازم دستاتو َکم داشت

برشی از ترانه " خودآزار "
ترانه سرا: نیما ایمانی
ازکتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
نشر مایا
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا #شاعر
@nimaimaani

روز قلم... روزی که برای ما شاعرا پر از غم پنهانه... این شعر، تقدیم به همه ی رفقای نجیب و مظلوم شاعرم


حجم سنگين يه بغض كهنه
قد شعرام ديگه كوتاهه
كلي آوار رو بُهتم ريخته
واژه هايي كه بد و بيراهه!

وقت اعدام ترانه ها رسيد
جشن سر بريدن عاشقياس
قلما رو بشكَنين هوا پَسه
شاعراي بي زبون آس و پاس!...

حيف اين همه درخت بي سَره
كه واسه دست شما قلم بشه
شما از جون زمستون چي مي خواين؟
الهي كه دستتون قلم بشه!

دنيا بي شاعرا جاي خوبي بود!
آدما ميومدن... كم مي شدن ...
هرچي مي ديدن مي گفتن حكمته
گاهي لازم بود و پرچم مي شدن!

اومدين دنيا رو پيچ و تاب بدين؟
اومدين حرفاي خوب خوب بزنين؟!
مثلا جاي همه عاشق بشين؟
مثلا ديو بدُ چوب بزنين؟!

بشينين تو خونه تون ساكت و لال
واسه جنگل و پري شعر بگين!...
عاشق ميز اتاقتون بشين!
تا مي خواين دري وري شعر بگين

شاعري عشق پر از آرامش
با يه معصوميت سردرگم
مست پرسیدن راز بوسه...
توي هر حادثه تل هيزم

حجم سنگين يه بغض كهنه
قد شعرام ديگه كوتاهه
كلي آوار رو بُهتم ريخته
واژه هايي كه بد و بي راهه

ترانه سرا: نیما ایمانی
#نیما_ایمانی
#شاعر #ترانه_سرا
@nimaimaani

" قاصدک "

مثه نامه ای که باد آورده
مثه قاصدک که بی تابت بود...
چشامو بستم و اینجا بودی
کاش همه خاطره ها یادت بود!

چش می بندم و بازم می خندم
دنیا تو تاریکیا آرومه
اون که عاشق نبوده زود می ره
اون که عاشقه به غم محکومه

آدما زود یادشون می ره همو
آدما خسته می شن... رد می شن
آدما قصه تازه تر می خوان
آدما خوبن ولی بد می شن

شهر بی زندگی م بعد از تو
بی مسافر، بی چراغ،بی رویا
شهر خسته فراموش شده
شهر شب های بدون فردا

دل من مقصد هیچ کسی نبود
تا تو اومدی و درکش کردی
گفتی می مونی و دنیام خندید
دنیامو کشتی و ترکش کردی!

آدما زود یادشون می ره همو
آدما خسته می شن... رد می شن
آدما قصه تازه تر می خوان
آدما خوبن ولی بد می شن

ترانه سرا: نیما ایمانی
#ترانه_سرا #شاعر
@nimaimaani

" قدغن "
صد سال نوشتم به مرادی نرسیدم
هر شعر که درگیر جنون شد، خود من بود
هر قافیه خنجر شد و زخمی به دلم زد
می مردم و این مرگ برایم قدغن بود!

پس ساده نوشتم که بریدی... که نماندی
پس ساده گذشتی که بمانم... که بمیرم
من غرق در اندیشه طوفانم و فردا!...
شهری که نمانده ست سراغ از تو بگیرم...

مصلوب در این دور خراباتی و باطل
هر خاطره بن بست به راه نفسم زد
لعنت به تو و رفتن و ویرانی و دوری
لعنت به من و جاده و بیراهه ی ممتد!

تو... مست جهانی که برویانی از ای کاش
من...حسرت یک لحظه نگاهت به نگاهم
تو بال شدی تا پر این خانه بسوزی
من ماندم و سو سو زدن شعر تباهم!

دیر است ولی قسمت این شعر نبودی
موهام سپید است و سر وصل ندارد
درگیر جهانی که خودت کاشته ای باش
اینجا همه زردند و کسی فصل ندارد

شعر: نیما ایمانی
از کتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
نشر مایا
@nimaimaani

سفرم با تو جهانی پر از افسون می شد
راه بن بست، کجا آخر و مقصد دارد؟!
دل به این راه سپردیم که بازی بخوریم!
گفته بودند که صد پیچ و خم بد دارد

برشی از شعر" کاش هرگز "
شاعر: نیما ایمانی
@nimaimaani

" پرده ی آخر "

سکوت شب پر از غمه
تو آسمونا ماه نیست
جاده ها بن بست شدن
به چشمای تو راه نیست

یه صندلی به جای تو
یه آدمک به جای من
خیال می کنم یه کم...
موندی هنوز به پای من!...

دخترک ترانه پوش
تو اوج بی رحمی بیا
اگه نگاه خسته مو...
دوباره می فهمی بیا

منو ببر به خاطره
دوباره صحنه سازی کن
تو اوج این سناریو...
برقص و دلنوازی کن...

پرده ی اول... یه صدا
لکنت مرد بی نفس
نگاهای یواشکی...
یعنی دوباره یکی هس(ت)

پرده ی دوم... از نگا(ه)
یه پل به قلب آرزو
ستاره بازی با چشات
من و تو... حرفای مگو!...

عشق،نفس،اوج،جنون
مرد و خیال رو به راه
مسخ، به جادوی یه زن
مست، به تکرار گناه

تراژدی توی سکوت!...
پرده ی آخر، یکی بود...
خدافظی با حس مرگ...
باز زیر گنبد کبود

دخترک ترانه پوش
تو اوج بی رحمی بیا
اگه نگاه خسته مو...
دوباره می فهمی بیا

ترانه سرا: نیما ایمانی
از کتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
نشر مایا
@nimaimaani

سوغاتی
خواننده: هایده ی بزرگ
ترانه سرا: اردلان سرفراز
آهنگساز: محمد حیدری
#نیما_ایمانی
#نوازنده #ترانه_سرا #شاعر
#سه_تار #موسیقی

" جا موندم "

جاموندم از دنیا تا یادم نره!...
من تو گذشته گم شدم تا باشی
یه گوشه تو کنج دلم خزیدم
چقدر خوبه بخوای و تنها باشی!
.
بخوای تا دنیا بره خیلی دور شه
گوش همه کر بشه چشما کور شه
هیچکی نبیندت تو این حال بد
خونه ت مثه لونه ی زنبور شه!
.
همه بترسن و سراغت نیان
تو باشی و لذت دیوونگی
بشینی و خاطره بازی کنی...
واسه خودت قصه ببافی... بگی...
.
بگی تا خواب بیاد تو چشمات و بعد
قصه ی دیروز و تماشا کنی
دوباره من دوباره تو... یواشی...
ببوسمت بازم تو حاشا کنی
.
دنیا حریفم نمی شد، یادته؟
چه رویاهایی واسه تو... سوزوندم
رفتی و قصه مون یهو تموم شد
رفتی ولی من توی قصه موندم!
.
جاموندم از دنیا تا یادم نره
من تو گذشته گم شدم تا باشی
یه گوشه تو کنج دلم خزیدم
چقدر خوبه بخوای و تنها باشی

ترانه سرا: نیما ایمانی
از کتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
@nimaimaani

توی این روزهای بدحال کرونایی، فقط گفتن از عشق می تونه حال آدمو خوب کنه و به فرداهای بهتر، امیدوار نگهمون داره.
دکلمه ی ترانه ی" جون پناه " تقدیم به دل های دریایی شما عزیزانم
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا
از کتاب: #کنارت_دلم_تنگ_می_شه_برات

فایل شعرخوانی با حجم کم👆👆

" شب تکراری "

پر شعرم از تو... پی بغضی خاموش
کاسه ی صبر شکست... من و غم، هم آغوش

برکه ی مردابی... خواب ماهی کابوس
از همه بهتر کو؟... تیرگی ها ملموس!

جنگل بی غنچه، کلبه بی لبخند
عاشقی ترسیده، غافل از هر ترفند

انتظاری زیبا، خیره ماندن بر راه...
باز هم شب آمد، باز هم افسوس... آه!

تیرگی ها ممتد، در شب تکراری
باز می گردد باز؟... با کمی شک... آری

خاطراتت اینجاست، پیش من جا مانده
همه تکرار تو ام، غربت ناخوانده!

عاشق گل بودی، گل گندمزارم...
من به عشقت هر روز، دانه ای می کارم

همه ترسم این است... دانه ها سبز شوند
بی حضورت گلها... علف هرز شوند!

در پس تشویشم، پی پاسخ باشم؟!
غصه هر روزم؟! معنی ای کاش م؟!

گرد پیری بر سر، آه سردی بر دل
صدف بی مقصد... می رسد تا ساحل؟!

شاعر: نیما ایمانی
از کتاب کنارت دلم تنگ می شه برات

#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا
#شاعر
@nimaimaani

" آسمون "

آسمون... بارون بریز روی سرم
بشور این کویر بی حادثه رو
بیا امشبو بمونیم پای هم
نگا کن من خراب پرسه رو...

نمی دونی تو از اون بالای دور
یه عذاب تلخه دنیا اومدن
خیلی سخته که بخوای حرف باشی...
میون بهت و سکوت و قدغن

دل ببندی که ازت خسته می شن
دل نبازی، حال و روزت خوش نیست
توی دنیای غریب و یخ زده...
هیچکی مثل آدم عاشق کش نیست

جون آدما واسه هم می رفت
عاشقا تنگ غروبی داشتن
قدیما رویای فردا خوش بود
قصه ها، آخر خوبی داشتن...

دنیا خیری واسه آدما نداشت
روزای بچگی زود پر پر شد
به خودم اومدم، اینجا بودم...
سهمم از رفاقتا خنجر شد!

قصه مون به ناکجا هم نرسید
آدما جزیره هایی مشکوک
هیچ دری به روی فردا وا نیست...
دلامون... خرابه هایی متروک

جون آدما واسه هم می رفت
عاشقا تنگ غروبی داشتن
قدیما رویای فردا خوش بود
قصه ها، آخر خوبی داشتن

ترانه سرا: نیما ایمانی
از کتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا
#شاعر
@nimaimaani

" به زودی "
.
ای مسافر، این راهو برنگرد
بذار مقصد تو باشم از این سفر
بی تو رویای شبم ستاره چین نیست!
منو هر جا می ری با خودت ببر
.
اسممو صدا بزن تا پر بگیرم
تا روزای بدم، یادم نباشه
آدمی که خسته از درد زمونه س
اگه عاشق بشه، می تونه پاشه

قسمتی از ترانه مسافر
ترانه سرا( ترانه روی ملودی ): نیما ایمانی
خواننده: سعید داوری
تنظیم کننده: منصور کریمی
@saeed.davari.music
@mansourkarimi_oneband
.
.
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا #شاعر
#کتاب : #کنارت_دلم_تنگ_میشه_برات
#نشر_مایا
#عشق #عاشقانه
#شعر #هنر #ترانه
#ادبیات #محاوره #مسافر
#نیماایمانی
#nima_imani #nimaimani
#poetry #poet #poem #poems
#lyrics #lyric
#به_زودی
#commingsoon

چهارمضراب بیات ترک
نواختن چهارمضراب، یک نوازنده ی تنبک هم نیاز داره تا ملودی و ریتم، گوشنوازتر شنیده بشه... نعمتی که به دلیل کرونا فعلا ازش محرومم.
دل دل من و سازم. پیشکش به دلای مهربونتون... 🌹❤
پی نوشت:
دستام هنوز گرم نبود و توی یک برداشت، ضبط کردم... کاستی هاشو ببخشین
#نیما_ایمانی
#نوازنده
@nimaimaani

زبونا همه چاشنی انفجار
یه ضامن؛ تو دست و تفنگا رو دوش
واسه کشتن حنجره، صف شده
همه دشمن هم، همه خودفروش!

برشی از ترانه
ترانه سرا: نیما ایمانی

پی نوشت:
خستگی...

#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا #شاعر
@nimaimaani

" شبگرد "
گیج و سرگردانم از دیوارها
زشت و دائم؛ بر سرم آوارها

روی پیشانی به جز تردید نیست
کودکِ"هرگز نمی ترسید "نیست"

آنکه از فردا نمی ترسید، مُرد
باصدای زجه می رقصید، مُرد

چشمهایش...آرزوی واهی ام
سادگی های من وگمراهی ام...

خاک من، دستان او، ریشه، درخت
زخمِ تیشه، بُهت من، اندوه، رفت!

رفت و بی او آرزویم پیرشد
بی نگاهش فاجعه تعبیر شد!

تا کجا با خاطراتت سَر کنم؟
هر دروغ زشت را باور کنم؟

کوچه بی تو...چارفصلش زرد نیست؟
شب به شب شبگردباشی... درد نیست؟!

شهر را با اشتیاقت گشته ام
تونبودی... جان تو سرگشته ام

عاشقی، معنی طوفان است وبس
راه بی برگشت ولغزان است وبس

جنس بی بازار ارزان است و بس
عاقبت، گرگ است ودندان است و بس

شعر را می بندم و این خانه را
فکر بی رحمی هردیوانه را

زیر آوارخودم جان می دهم
خاطراتم را به باران می دهم

شعر: نیما ایمانی
از کتاب: کنارت دلم تنگ می شه برات
#نیما_ایمانی
#شاعر #ترانه_سرا
@nimaimaani

" رد شو "

آدم یه وقتایی... بدجوری آشوبه
هرخاطره ش اشکه...صدبار می میره
کسی چه می دونه...شاید که دلتنگه
یادش که می افته...دلشوره می گیره

ردشو از خاطره های تلخ چاردیواری
باز برگرد به این مرد بد تکراری

دیروزتو باختم...فرداتو می سازم
مردت پشیمونه...زخماشو مرهم شو
تو باشی حتی مرگ...دیوونگی خوبه
باید که برگردی!... از غربتش کم شو

ردشو از خاطره های تلخ چاردیواری
باز برگرد به این مرد بد تکراری

واسه من از دنیا...ویرونی قسمت شد
چشمام مبهوته...نزدیک بارونه
من با تو بدکردم...حال و هوام خوش نیست
حق منه غربت... این رسمه،قانونه!

ردشو از خاطره های تلخ چاردیواری
باز برگرد به این مرد بد تکراری

ترانه سرا:نیما ایمانی
از کتاب:کنارت دلم تنگ می شه برات
@nimaimaani

مهر... ماه شما بود استاد. اصلا تمام وجود شما مهر بود... تو مهر به دنیا اومدین، تو مهر هم رفتین... اما از دل ما نه...
ببخشید که خسرو آواز ایران بودین و با شما بد کردن... ببخشید که صدای مردم بودین و صداتون رو سال ها از ما گرفتن... هیچ نگفتین... سکوت کردین و در خلوت، آه کشیدین...
شما فرزند هر خاک دیگه ای بودین، مجسمه هاتون توی میدون های بزرگ همه ی شهر ها بود... اسمتون رو هر دقیقه با افتخار توی رسانه ها فریاد می زدن...
استاد ما... نور دیده ی ما... چقدر سخته از شما جدا شدن... من به عشق نواختن آهنگ های شما نوازنده شدم...قسم می خورم که تا آخرین نفس و در حد خودم به بچه های کوچیک ایران بگم که شما چه آزادمردی بودین...
خدایا، هوای استاد ما رو داشته باش... عزیزمون از امشب میهمان شماست...
#محمدرضا_شجریان
#خسرو_آواز_ایران
#نیما_ایمانی
#ترانه_سرا #شاعر

اولین غروب جمعه ی بدون استاد... ثانیه هایی تلخ...
وای از این بی همرازی
#استاد_شجریان
#نیما_ایمانی
@nimaimaani