روش زندگی زیبا
1.62K subscribers
9.09K photos
913 videos
9 files
1.74K links
#روانشناسی
#زناشویی
#سکستراپی


فقط به جهت تبلیغات به آیدی زیر پیام بدید👇

@milyouner

مشاوره قبل و بعد از ازدواج: 👇
@online_mt

پیج اینستاگرام
https://www.instagram.com/info.story/
Download Telegram
صبحتون
به درخشش آفتاب
و روزتان
سرشار از رویش مهر
طلوعی دیـگر و
امـیدی دیـگر و
نگاهی دیگر به خورشید آفرینش

ســـــــــلام
امروزتون پر از اتفاقات خوب

روزتـون بـخیـر

🍃 @infostory 🍃
🌱#ماساژور

لینک قسمت اول👇
https://t.me/c/1411171179/12673

#قسمت_سیزدهم

سري تكان دادم كه از جاش بلند شد رفت سمت ميزش و
شروع به شماره گرفتن كرد نميدونم چقدر مشغول حرف زدن
بود كه با صداش به خودم اومدم كه گف ت
_هوووف هيلدا كسي ازش شماره ي ديگه ايي نداره اين اخري
كه باهاش حرف زدم دامون بود...ازم سوال كرد چيكارش داري
مجبور شدم قضيه ي خواهرتو بهش بگم...
با شنيدن اين حرفش از جام بلند شدم و با عصبانيت گفت م
_وايي نازي نبايد بهش ميگفتي الان معلوم نيست چه فكرا
كنه دربارم...اون همين جوريش يه چيزيش هست
نازيلا نگاهي بهم انداخت و گفت
_هيلدا ميشه انقدر چرت وپرت نگي لطفا ديگه ازش يه ديو
ساختي اينجورم نيست بدبخت
نزاشتي حرفمو كامل كنم،گفت بري شركتش اون پولي كه
براي عمل احتياج داري و بهت قرض ميد ه
با ناباوري بهش نگاه كردم و گفتم
_چ.يي؟؟
با خوشحالي گفت
_همين كه شنيدي!پول عمل جور شدعزيزم الان ادرس
شركتشو برات مينويسم
هنوزم باورم نميشد كه قبول كرده پول عمل و بده!
نازيلا برگه ايي به طرفم گرفت و گفت
_بيا عزيزم اينم ادرسش سريع تر برو...
برگه رو گرفتم ازش بغلش كردم ازش تشكر كردم و از ويلا
زدم بيرون ...بي خيال اتوبوس شدم و يه دربست گرفتم و
ادرس شركت و بهش دادم
فاصله ي زيادي از ويلا نداشت و زود رسيدم از ماشين پياده
شدم و به ساختمون بلند رو به رم خيره شدم يه اسمان خراش
بزرگ تو بهترين نقطه ي شهر!
استرس عجيبي اومده بود سراقم و دلم شور ميزد دست و پام
شروع به لرزيدن كردن
نفس عميقي كشيدم تا به خودم مسلط بشم و به سمت
ساختمون حركت كردم..
تو لابي برج دوباره به كاغذ توي دستم نگاه كردم شركت "انبوه
سازان جوان"از روي بردي كه روي ديوار زده بودن فهميدم
كه طبقه ي بيست يكم بايد برم سوار اسانسور شدم و طبقه
ي مورد نظر و فشار دادم
دل توي دلم نبود و غوغايي درونم برپا بود...چرا حاظر شده
بود اين همه پول و بهم بده مگه چند بار منو ديده!رو چه
حسابي ميخواد اين كارو كنه!بهش هم كه نمياد خيّر باشه!
هزارتا سوال بي جواب توي مخم رژه ميرفت با اعلام طبقه ي
مورد نظر از اسانسور بيرون اومدم زنگ در زدم در با صداي
تيكي از راه دور باز شد
وقتي قدم به داخل سالن گزاشتم اولين چيزي كه نظرمو جلب
كرد چنتا دختر خوش پوش و باكلاس بودن كه دور يه ميز
جمع شده بودن و داشتن حرف ميزدم و ميخنديدن!
سر در گم وسط ايستاده بودم نميدونستم بايد كجا برم كه
صداي نازك زني مخاطب قرارم داد و گفت
_بفرماييد عزيزم با كي كار داشتين ؟

🔞 کانال رمان های #بدون_سانسور💦👌
این کانال بدون تبلیغات می باشد هم اکنون عضو شوید
https://t.me/joinchat/AAAAAEVa1eTYxjJmy3IFLg
🌻در آغوش همسر🌻

🚫 وقتى در آغوش همسرت هستى، آغوش ديگرى را تصور نكن!

💏 شايد اگر در آن آغوش بودى، اين آغوش را آرزو مى كردى!

👈 هم آغوشى با همسر، با تصورِ كسى ديگر، يك نوع خيانت به شريك زندگى است و همان ته مانده عشق و احساس را نيز از بين مى برد و زندگى زناشويى را بيش از پيش سرد و ملال آور مى گرداند.

💑 پس به جاى آنكه به خاطرِ فرار از نقطه ضعفِ شريك زندگى، هم آغوشىِ كسى ديگر را در سر بپرورانى، عاقلانه تر است كه به نقاط مثبت او بينديشى!!!

🌸 @zanyanizendegii
💠‏آدمهای منفی به پیچ و خم جاده فکر میکنن،💠 آدمهای مثبت به قشنگی های جاده؛
هر دو به مقصد میرسن، یکی با حسرت یکی با لذت!

🌸 @zanyanizendegii
زندگی کن به شیوه خودت،
باقوانین خودت
باباورها
وایمان قلبی خودت.
مردم دلشان میخواهدموضوعی برای گفتگوداشته باشند.
برایشان فرقی نمی کند
چگونه هستی
هرجورکه باشی
حرفی برای گفتن دارند.
🌸 @zanyanizendegii
👱‍♂ اقداماتی که مردان میتوانند در زمان نزدیکی برای تسهیل ارگاسم زن انجام دهند

👈 نوازش ملایم سینه ها
👈 بغل کردن
👈 لمس اعضای تناسلی
👈 تعریف از زیبایی او

@beautiful_method
برای لذت بردن
اززندگی هیچ وقت دیرنیست
نگومن بزرگ شدم برای من زشته
شادی کن ، ورزش کن وشادباش
مشکلات این دنیاتمام شدنی نیست

@beautiful_method
جدا شدن از هر جمعی بدان معنا نیست که شما طرد شده اید! بلکه گاهی باید جمعی را ترک کرد تا انسانهایی جدید با انرژی جدید وارد زندگی تان شود و مرتبه و ارزش تان حفظ شود

@beautiful_method
خورشید
جایش را به ماہ میدهد
روز به شب
آفتاب به مهتـاب
ولی مهر خدا
همچنان با شدت میتابد
امیدوارم قلب هاتون
پر از نور ، درخشان لطف و
رحمت خدا باشه


شبتون آروم


🍃 @infostory 🍃
طلوع خورشید
آغاز زندگی‌ست
با طلوع خورشید،هستی
به تو خوش آمد می گوید
تو نیز با خورشید طلوع کن

ســلام صبحتون زيبـا
روزتـون پـر از شـادی
دلتون لبريز از عشق و اميد

🍃 @infostory 🍃
🌱#ماساژور

لینک قسمت اول👇
https://t.me/c/1411171179/12673

#قسمت_چهاردهم

سمت صدا برگشتم و به دختر ظريف و زيباي رو به روم نگاه
كردم لبخند كم رنگي زدم و گفتم
_سلام ببخشيد وقت ملاقات داشتم با اقاي رييس
نگاه خاصي به سر تا پام كرد و گفت
_فكر نميكنم اين ساعت وقت ملاقاتي داده باشم بزارين چك
كنم
سريع گفتم
_اوه نه خانم از شما وقت نگرفتم از خودشون گرفتم و گفتن
الان بيام
با شنيدن اين حرف متعجب بهم نگاه كرد و گفت
_اقا خودشون گفتن!!!!؟
سري تكون دادم كه گف ت
_اسمتون لطف ا
_هيلدا...هيلدا پناهي هستم
پشت چمي برام نازك كرد و شماره ايي گرفت چند ثانيه ايي
حرف زد و بعد از قطع كردن با سردي گفت
_بفرماييد داخل خانم
با دست به در اتاق اشاره كرد تشكري ازش كردم كه بي جواب
موند به سمت در حركت كردم نگاه خيره ي دخترارو روي
خودم احساس ميكردم
به روي خودم نياوردم چند تقه ايي به در زدم با اذن ورودي
كه داد پا به داخل اتاقش گزاشتم ...در و پشت سرم بستم
محو اتاق رو به روم شدم يه اتاق بزرگ كه بيشتر شبيه سالن
بود يه ميز بزرگ كنفرانس يه طرفش بود تموم ديوارا سياه
بود و روي ديوارا پر بود از تابلو و پوستراي ساختموني
گوشه ي ديگه اتاق ميز بزرگي بود كه پشتش به جاي ديوار
سرتا سر شيشه بود و ويو زيبايي به شهر داشت
دامون صندلي چرخدارشو تكوني داد و به سمتم برگشت با
سردي تمام سر تا پامو از نظر گزروند پوزخندي زد ،خيره ي
چشماي ترسيدم شد و گفت:
_چرا اونجا خشكت زده!بيا بشين
خيلي اروم گفتم
_سلام خوبين
به سمت مبل جلوي ميزش رفتم و روش نشستم جواب سلامو
با سر داد و حتي به خودش زحمت نداد بلند بگه از استرس
دستامو تو هم قلاب كردم و فشار دادم تا شايد از اضطراب
درونم كاسته بشه
با صداش به خودم اومدم و بهش نگاه كردم ابروي بالا انداخت
،به صندليش تكيه داد و گفت
_خوب نيومدي اينجا بشيني و دستاتو نگاه كني!
شنيدم خواهرت بايد هر چه زودتر عكل بشه و به پول نياز
داري درسته؟!
اب دهنمو قورت دادم و با نارحتي گفت م
_بله اقا...مثل اينكه شما كفتين حاضرين اين پول و بهم قرض
بدين
سري تكان داد و از لاي پرونده ي روي ميز برگه ايي در اورد
سمتم گفت و گفت
_بيا اينم چك براي عمل خواهرت يكمم بيشتر از اونيه كه
نياز دار ي
چشمام برقي از خوشحالي زد از جام بلند شدم و با شوق گفتم
_واقعا راست ميگين اقا...اين پول و بهم قرض ميدين؟!
سري به نشانه تاييد تكان داد به سمتش رفتم و جلوي ميز
ايستادم تا چك و بگيرم كه دستشو عقب كشيد و گفت
_اره اين پول همش مال خودته ولي اينكه ميگي به صورت
قرض يكم غير قابل باوره..
چطور ميخوايي اين همه پول و بهم برگردوني!چند نفرو بايد
ماساژ بدي تا بتوني يك چهارم اين پول و جمع كني!!؟

🔞 کانال رمان های #بدون_سانسور💦👌
این کانال بدون تبلیغات می باشد هم اکنون عضو شوید
https://t.me/joinchat/AAAAAEVa1eTYxjJmy3IFLg


اینکه میگویید زن ها پیچیده اند
گاهی هم بهانه گیر،کاملا قبول دارم

اما کافی است به همین زن پیچیده عشق بدهی

دوستت دارم هایت را مانند وعده های دارویی سر ساعت به خوردش بدهید.

بعد بنشینید ببینید این دارو چه اثر معجزه آسایی دارد آنگاه دیگر پیچیدگی ای در کار نیست.
زلال، شفاف، معلوم و ساده میشود بدون ذره ای ابهام و بهانه
اگر در زن پیچیدگی زیادی میبینید بدانید خیلی وقت است داروی تقویتی "دوستت دارم" را از او دریغ کرده اید...

🌸 @zanyanizendegii
بوسیدن و مکیدن گردن خانمهایی که
دچار سردی جنسی هستند "باید" اولین
قدم برای بوجود آوردن حس رابطه
جنسی در آنها باشد حتی قبل از لبها...❤️
🌸 @zanyanizendegii
📍کسی که میدونه اشتباه کردی

اما بازم ازت دفاع میکنه

قدرشو بدون!

اون یا "عاشقته" یا "مادرته"

🌸 @zanyanizendegii
#هنر_بیان

اگر مرد به هنگام رابطه ی جنسی ، برخی عبارات عاشقانه یا تمجیدی را با لحنی آرام در گوش زن #زمزمه کند ، باعث افزایش لذت و شهوت در زنان می شود.

البته نکته ی بسیار مهم آن است که این جملات واقعی باشد. و با #رفتارها و #گفتارهای قبلی مرد همخوانی داشته باشد.

برای مثال چندین جمله ی پیشنهادی در زیر آورده شده است که شما می توانید از آن ها الهام بگیرید و به تناسب نظر و احساسات خودتان ، از آن ها استفاده کنید:
♦️ تو بهترین زن دنیایی
♦️ چقدر کنارت آرومم
♦️ من عاشقتم
♦️ چقدرتو زیبایی
♦️ تو رو با دنیا عوض نمی کنم
♦️ چقدر لب هات سکسین
♦️ چشمات منو خمار می کنه
♦️ رابطه با تو لذت بخش ترین کار دنیاست
♦️ من عاشق پاهاتم
♦️ گرمای بدنت دیوونه کنندست
♦️ وقتی تو باشی، من حتی حوریه بهشتی هم نمی خوام
♦️ تن بلوری تو فقط مال خودمه

گاهی مردان این احساسات را دارند اما نمی دانند که گفتن این جملات چه
تاثیر عمیقی بر زنان دارد و فکر می کنند که تنها لمس کردن بدن زن کافی است. در حالی که که زنان دوست دارند بارها این جملات را از زبان همسرشان بشنوند.

💎 لطفا این پیام را واسه همسرتان بفرستی

🌸 @zanyanizendegii
همواره حین دخول کلیتوریس را بادستانتان تحریک کنید،این کار می تواند توسط هر کدام از شما انجام شود
توجه داشته باشید که اکثر خانوم ها برای رسیدن به ارگاسم نیاز به تحریک کلیتوریس دارند
🌸 @zanyanizendegii
خدایا تو میدانی
آنچه را که من نمیدانم
در دانستن تو آرامشیست
و در ندانستن من تلاطمها
تو خود با آرامشت
تلاطمم را آرام ساز ...


شبتون آرووم

🍃 @infostory 🍃
سلامم
را در یکی از روزهای
زیبای خدا پذیرا باشید
امروزتون شاد عمرتون بلند
و سرنوشت‌تون تابناک
دستاتون پراز نعمت
و زندگیتون زیبا

صبحتون بخیر

🍃 @infostory 🍃
🌱#ماساژور

لینک قسمت اول👇
https://t.me/c/1411171179/12673

#قسمت_پانزدهم

حرفاش تا حدودي راست بود و مثل پتك تو سرم كوبيده
ميشدن ولي حق نداشت اينجور شغلمو به سخره بگيره اين
تنها كاري بود كه ميتونستم انجام بدم و خرج خودم و
خواهرمو در بيارم.
مشغول بازي كردن با لبه ي شالم شدم و گفتم
_خوب الان بايد چيكار كنم شما هرچي بگين قبول ميكن م...
شغل من همين هست و تنها كاريه كه بلدم خوب انجام
بدمش..
دوباره چك و به سمتم گرفت نگاهي به چشماش و چك
كردم كه گف ت
_بگير ش
با دستايي لرزان چك و از دستش گرفتم با ديدن ميلغش كه
ميتونستم هيلا رو باهاش عمل كنم لبخندي از خوشحالي
روي لبم اومد ،با صداي دامون سريع جمعش كردم كه گفت:
_خوب كه گفتي هر كاري بگم انجام ميدي؟
سري تكان دادم صادقانه گفت م
_بله حتما هر كاري از دستم بر بياد ميكنم لطف بزرگي در
حقم كردين...
_باشه براي بعد ميگم بايد چيكار كني فعلا برو كاراي خواهرتو
انجام بده خودم بهت زنگ ميزنم به موقعش
ازش تشكري كردم به سمت در رفتم كه گف ت
_اوه يادم رفت فقط در اضاي اين چك بايد بهم سفته بي برو
حسابداري وهمه چي امادس امضا كن فقط و زود برو
بيمارستان
با تعجب نگاش كردم و گفت م
_سٌفته!؟
بي خيال گف ت
_اره خوب به هر حال نميتونم اين همه پول و همين جوري
بهت بدم!چيز خاصي نيست نترس
سري تكان دادم بي خبر از عواقب كاري كه دارم ميكنم به
حساب داري رفتم و كلي برگه رو امضا كردم و از شركت خارج
شدم...
سريع خودمو به بانك رسوندم و بعد از نقد كردن چك به
بيمارستان رفتم و كاراي عمل هيلا رو انجام دادم...
يك ساعت بعد هيلا رو براي بردن به اتاق عمل اماده كردن
و من تونستم چهره ي زرد و بي حالي اميد زندگيمو بين اون
همه تجهيزاتي كه بهش وصل بود ببينم
چهارساعتي بود كه پشت در اتاق عمل منتظر بوديم از ا سترس
و نگراني حتي يك دقيقه هم نتونستم بشينم خاله زهرا داعم
درحال دعا خوندن بود و ارامش خاصي داشت
بعد از انتظار فراوان بلاخره در اتاق عمل باز شد با ايدا دونفري
به سمت دكتر يورش برديم ايدا از قبل از من گفت
_دكتر نتيجه ي عمل چطور بود؟؟!

🔞 کانال رمان های #بدون_سانسور💦👌
این کانال بدون تبلیغات می باشد هم اکنون عضو شوید
https://t.me/joinchat/AAAAAEVa1eTYxjJmy3IFLg
🌬


نیاز اصلی احساسی خانمها ، عزیز شدنه

این مسئولیت همه شوهرهاست

باید کاری کنی که همسرت
احساس کنه دوستش داری
و قدرش را میدونی ....


@beautiful_method
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ

🔸توجه همسران ب نیازهای طبیعی
آقای قرائتی

@beautiful_method