نوشتاري كنفرانس ايران آزادی
176 subscribers
1.15K photos
3.09K links
كنفرانسهاي برگزار شده در ايران آزادی در اين كانال به صورت نوشتاري گذاشتي ميشود.
Download Telegram
🔻پرسش : رژیم تهدید به غنی سازی اورانیوم با خلوص 20درصد کرده...،‌ این تهدید چقدر جدی است؟ و نشانه چیست؟
محمد حسین تسوجی : تهدید واقعا تهدید است به نظر من رژیم توان غنی‌سازی بصورت کلان که برای استفاده تسلیحاتی داشته باشد یعنی در اشل بزرگ و کلان ندارد، بیشتر شاید تحلیل باشد علاوه بر اینها تمام افشاگریهای که سازمان مجاهدین کردند، دنبال این هست ولی فکر میکنم جامعه جهانی با درسی که قبلا از این رژیم گرفته با اینکارهای که کرده ، به جد جلوی این خواهد ایستاد، و اینکه رژیم ایران توان و تولید اورانیوم ۲۰ درصد به بالا را در مقیاس خیلی گنده داشته باشد به نظر من بعید است، بیشتر کوبیدن بر طبل خالی است، که میخواهند سروصدا بکنند از این طریق شاید امتیازاتی را باز همانطور که در رابطه با برجام قبلی گرفتند باز از اروپایی‌ها بگیرند.
🔻پرسش : با توجه به نکاتی که گفتید، موقعیت فعلی رژیم، در تعادل قوای منطقه‌ای و بین‌المللی و تأثیرش در قیام‌ها و اعتراضات اجتماعی را، چطور ارزیابی میکنید؟
محمد حسین تسوجی : به نظر من مهمترین مسئله‌ای که الان مطرح هست، مسئله تغییر سیاست ایالات متحده آمریکا در رابطه با ایران است که تاثیر خودش را بر همه جوانب امر گذاشته است، از برجام تا خشکاندن منابع مالی تروریسم، یکی دیگر فکر کنم در منطقه یک شکل‌گیری جدیدی و اتحاد بین کشورهای منطقه بر علیه رژیم ایران انجام گرفته است، که در این رابطه حرکت عربستان سعودی با ۱۳ کشور دیگر انجام دادند می‌بینیم، سر موضوعات کنگره و در رابطه با عراق و مردم و حرکتهای که مردم عراق بر علیه دخالت رژيم در آنجا کردند، خشکاندن منابع مالی تروریسم‌های وابسته به رژیم در سوریه، همه اینها را کنار هم بگذاریم نشانگر این است که یکی از پایه‌های اصلی رژیم همانی که در اول بحث گفتم صدور ارتجاع به خارج از ایران است، این سیاست کشتی آن به گل نشسته است، یعنی بطور جدی دچار وقفه شده است، این یک پارامتر است، ولی مهمترین پارامتر که مسئله ایران را حل خواهد کرد، مسئله خلق قهرمان ایران است در این رابطه کارهایی که کانونهای شورشی میکنند که دست مریزاد و از همین جا به همه‌اشان از صمیم قلب درود میفرستم چون تضاد مردم ایران را خود مردم ایران حل خواهند کرد، شما ببینید ۱۴۲ شهر در دی‌ماه گذشته شروع به طغیان بر علیه تمام نارسايی‌های اجتماعی ، سرکوب و همه اینکارها کردند ، این حرکتها وقتی تسلسل‌وار ادامه داشته ، البته افت و خیر دارد ولی به حرکتش که نگاه کنید همیشه به طرف جلو است، اعتصاب کامیونداران را دیدید، هنوز بخشی از آنها در اعتصابند، اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپه را دیدید، در همین رابطه خیزش قهرمانانه مردم تهران را دیدید، که شعار میدادند اهواز شده فلسطین مردم چرا نشستید، وضعیت بسیار بسیار بد محیط زیست، گرانی بسیار بسیار زیاد، حرکتهای خود کانونهای شورشی در داخل کشور، اگر به همه نگاه کنید و همه را جمع بزنید، تورم بسیار بالا، آسیبهای اجتماعی که واقعا الان خودتان همه میدانید، از آنطرف گفتیم که یکی از پایه‌های اصلی رژیم که صدور ارتجاع بوده ، شکسته ، از آنطرف که رژیم هرچند به نظر من سرکوب بالا خواهد بود، همین که می‌بینید هموطنان بهایی را اعدام میکنند، زنان را دستگیر میکنند، خیلی از کامیونداران اعتصابی را دستگیر میکنند، کارگران اعتصابی را دستگیر میکنند، هموطنان سنی‌مان را بخشی از آنان را دستگیر کرده‌اند، و اجازه فعالیت نمیدهند، همه اینها را با هم بگذارید مشخص است که یک معادلاتی یک پارامترهای عوض شده است، خود رژیم هم میداند، و برهمین مبنا بسیار بسیار نگران هستند، همه اینها را جمع بزنید به یمن مقاومت ۴۰ ساله مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت و دیگرقهرمانان ایران، من آینده نزدیک را خیلی خیلی خوشبین و روشن می‌بینم ، و من فکر میکنم بزودی همانطور که فرمانده ارتش‌آزادیبخش و مسئول شورای ملی مقاومت گفتند، انشاءالله خیلی زود و بزودی وقتی این حرکتها و این کانونها و ارتش آزادی گره بخورد، در شرف تدوین و تکمیل هست، انشاءالله بزودی در ایران خواهیم نشست و من خیلی خوشبین هستم .
پرسش : اگر اوضاع برای رژیم به آخرخط برسد، آیا رژیم، همانطور که خودش تهدید میکند، از برجام خارج خواهد شد؟
به نظر من مسئله صدور نفت ، پایه اصلی روی کار ماندن این حکومت است، ولی رژیم ایران رژیمی است که در ۴۰ سال گذشته هیچ کار تولیدی، هیچ کار عمرانی، هیچ کاری که از نظر اقتصادی بتواند به مردم ا یران کمک کنند انجام نداده است، یعنی واقعا یک سیستم متحجر قرون وسطایی است که اصلا حالیش نیست، کارهای تولیدی اگر بکند فقط و فقط در مورد اتمی و سلاح اتمی و سلاح‌های شیمیایی و مسائل نظامی بوده است، غیر از آن نه کارخانه‌ای ، نه مسئله تولیدی جدیدی، یا دانشگاهی به آن صورت گسترش پیدا کرده است، شما می‌بینید فرار مغزها از ایران بغایت زیاد است، این نیروهایی که توانمندی فکری بالایی دارند برای گسترش اقتصادی لازم است که در داخل بمانند، منبع اصلی درآمد رژیم ایران نفت است، قبلا ۶ میلیون بشکه در روز صادر میکردند، قیمت نفت بالا بود، حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار در هر بشکه پول می‌آورند، در زمان احمدی نژاد آنطور که گفته میشود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است ، درآمد نفتی که آن موقع ایران داشت بیشتر از تمام مدت زمانی « ۱۰۰ سالی » که ایران نفت میفروشد بود، اگر منبع مالی ایران قطع بشود، تولید نفت ایران کاهش پیدابکند، یکی از بزرگترین لطماتی که به رژیم ایران میزند، چون منبعی دیگر ندارد، اینها باید اینطرف و آنطرف بدوند تا پول جور کنند، کارهای تروریستی و چپاول‌های که خودشان میکنند، قبلا صحبت کردیم حجم دزدی‌های اینها و پولهای که در خارج کشور دارند، اولش هم خود خامنه‌ای بنابر روایتی ۹۰ و بعضی ۱۲۰ میلیارد دلار پول مردم ایران را در خارج کشور دارد، معلوم هم نیست پیرمردی مثل او که پایش لب گور است برای چی میخواهد، البته که مشخص است، ماهیتش این است، اگر این مسئله کاهش نفت باشد خیلی منبع مالی نخواهند داشت، مسلم است اجناس از خارج نتوانند بیاورند اجناس گران میشود، وقتی تقاضا است ولی عرضه نیست مسلما اجناس قیمت‌شان بالا میرود، و این باعث تورم خیلی وحشتناک میشود، خودتان شاهد هستید در یکی دوماه گذشته قیمت دلار حتی به ۲۰ هزار هم رسید و الان حدود ۱۲ هزار تومان است ، دلاری که ۴۰ سال پیش ۷ تومان بود، این تاثیرش خیلی خیلی زیاد است، از آنطرف هم ببینید وقتی اجناسی در داخل کشور نباشد، شرکتهای که در ایران سرمایه گذاری میکردند، بیرون میروند، آماری که هست دو سوم شرکتهای آلمانی که در ایران سرمایه‌گذاری کرده بودند از ایران رفته‌اند خود خانم آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گفته‌آند که شرکتهای آلمانی خودشان باید ریسک سرمایه‌گذاری در ایران را بپذیرند، همه اینها را جمع بزنیم اولا دست رژیم از منبع مالیش کوتاه میشود، دوما بخاطر کمبود دلار کالاها را نمیتوانند به داخل بیاورند، سوما دستشان از حمایت از گروه‌های تروریستی کوتاه میشود، تورم به شدت بالا خواهد رفت، فشار بر مردم بالا میرود هرچند که اینها چه نفت میفروختند و چه نمیفروختند فشار بر مردم هست چون تمام پول مردم ایران حیف و میل تروریست میشود به طبع تاثیرات اجتماعی خودش را خواهد داشت،
🔻پرسش : تعدادی از مقامات رژیم، در روزهای گذشته، نسبت به ‌وضعیت وخیم برجام ابراز نگرانی کردند؛ علت این نگرانی چیست؟ و چه سرنوشتی در انتظار برجام است؟ و چه‌تأثیری در تعادل قوای جهانی، علیه رژیم دارد؟
محمد حسین تسوجی : به نظر من پاشنه آشیل رژیم حاکم بر ایران همین برجام است، اگر یادتان باشد روحانی خیلی با به به و چه چه دنبال این بود که برجام را بقبولاند، و یکی از دستاوردهای بزرگ خودش را برجام میدانست، که با آمریکا کنار آمده است، البته طبق معمول خامنه‌ای بازی‌اش را میکرد، اولش میگفت بروید مذاکره کنید ولی من مشکل نیستم ولی به هر حال دیدیم که خود ظریف و روحانی گفتند همه دستورات را از خود خامنه‌ای می‌گرفتیم، پس به نظر من برجام برای این رژیم یک امر حیاتی است، کما اینکه با قبول برجام توانستند بخشی از دارایی مالی‌شان که بلوکه شده بود را بدست بیاورند، اگر یادتان باشد در زمان آقای اوباما ۱.۷ میلیارد دلار با هواپیما ایران آوردند ، این در ضمن به دولتهای اروپایی یک دستاویزی میدهد مراوداتشان با ایران را توجیه کنند، با نبود برجام این توجیه از بین میرود برای همین می‌بینید دولت آمریکا به جد برجام را نقد کرده و به جد بدنبال این است که جلوی تولیدات هسته‌ای را بگیرد، تا حدی موفق بوده، ولی گویا میخواهد بدلیل افشاگریهای که شده و رژیم دست از این کارش در این رابطه برنداشته است، برای همین است که هم ظریف و هم صالحی هم عراقچی به شدت بدنبال احیا برجام هستند، اروپا علیرغم سفرهای خیلی زیاد که اینها به آنجا داشتند و سعی میکنند اروپا یا برجام اروپایی برگزار کنند موفق نبودند. خود عراقچی در یکی از صحبت‌هایش گفته که سفرهای ما برای برجام است که این روزها حال خوبی ندارد، و مشخص است که مسئله جدی رژیم ایران به هرطوری که میتوانند برجام را حفظ و نجات بدهند، چون واقعا این دستاویزی برای رابطه اقتصادی‌شان با اروپا است.
📌📌 صدای فعالان زندانی باشیم.

https://www.youtube.com/watch?v=efLyyFJyzik
📌📌زندانیان سیاسی ایران و نقش آنها درخیزش های مردم درگفتگو با حسین فارس

زندانیان سیاسی ایران علیرغم اینکه درهرلحظه ممکن است با تهدیداتی مواجه شوند ولی با موضع گیری های شجاعانه شان از اعتراضات و اعتصابات کارگران ؛ معلمین و سایر اقشار ؛ همچنین دادن بیانیه درمناسبت های مختلف ؛ روح مقاومت و ایستادگی را درجامعه می پراکنند. درهمین رابطه آقای حسین فارسی طی گفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی به سئوالات در مورد وضعیت زندانها و تاثیر زندانی سیاسی در مقاومت و قیام مردم و وظیفه‌ی ما درقبال زندانیان پرداخته وپاسخ میدهد
🔻پرسش: روزهای اخیر، موضوع زندان و زندانی، در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور، جایگاه خاصی پیدا کرده. امکانش هست یک تصویری از زندان‌ها بدهید؟
حسین فارسی: ما ازچند زاویه میتوانیم به این موضوع بپردازیم یکی از زاویه نوع زندانی ، یکی از زاویه وضعیت خود زندانها از لحاظ بهداشتی و غذا و رفتار انسانی و غیره.. که ما طبعا موضوع صحبت‌مون زندانیان جرایم عادی نیست
موضوع صحبت ما دراینجا زندانیان سیاسی است که بخش عمده آنها در رابطه با مقاومت و تشکیل کانونهای شورشی دستگیر شدند ، برخی هم زندانیان عقیدتی هستند که بعلت فعالیتهای مدنی و اجتماعی دستگیر شدند بخشی از آنها زندانیان قیام دیماه ۹۶ و همچنین خیزشهای چندماه اخیر در شهرهای مختلف هستند که بخاطر شرکت در تظاهرات ضد حکومتی دستگیر شدند ، ‌ همچنین این طیف از زندانیان شامل کسانی میشود که در جریان اعتراضات و اعتصابات اقشار مختلف مثل کامیونداران ، معلمین، کشاورزان ، کارگران دستگیر و زندانی شدند. این زندانیان از لحاظ جغرافیایی هم در استانهای مختلف پراکنده هستند. از زندان زاهدان و زابل درجنوب شرقی ایران گرفته تا ارومیه و سنندج در غرب ایران و خوزستان ؛ بندر عباس درجنوب ؛ تهران ؛ اراک ؛ اردبیل و استانهای دیگر. که مقاومت ایران از این زندانها مرتبا اخبار و گزارشاتی در زمینه های مختلف دارد منتشر کرده و میکند .
🔻پرسش: آیا شما هیچ آماری از تعدادی زندانیای سیاسی دارید؟
حسین فارسی: در این رژیم که هیچ چیزش شفاف نیست ، و همه امور بار امنیتی دارد ، به دلیل ماهیت امنیتی رژیم هیچگونه آمار واقعی از تعداد زندانیان در دست نیست ولی از روی برخی خبرها میشود حدس زد که تعداد زندانیان در سالهای اخیر همزمان با اوجگیری قیام و اعتراضات اقشار افزایش زیادی داشته است

🔻پرسش: وضعیت عمومی زندان‌ها در حال حاضر چطوراست؟
حسین فارسی: اگر منظور شما وضعیت معیشتی و استانداردهای انسانی زندانهاست که باید بگویم در عمر ۴۰ ساله این رژیم زندانها هرگز مطابق استانداردها نبوده و نیست. از لحاظ تغذیه ، امکانات زیستی، محل زندگی ، تراکم،‌ خلاصه از هیچ لحاظی زندانها قابل تحمل نیست.
اجازه بدهیدکه نگاهی بکنیم به گسترش پدیده زندان در این رژیم . این رژیم بخصوص در ۲۰ سال گذشته دست به ساخت و سازگسترده زندان زده است. درتهران وکرج این موارد را داشتیم : طرح گسترش زندان قزلحصارکه درمجموع واحدهایی که توسط آخوندها ساخته شده بزرگتر و بیشتر از قسمتهای قدیمی این زندان است . گسترش زندان گوهردشت. فردیس کرج . ساخت زندانهای تهران بزرگ ؛ فشافویه و کهریزک در جنوب تهران و قرچک در شرق تهران .
با وجود اینهمه زندانسازی ، بازهم زندانها چندین برابر گنجایش واقعی شان زندانی دارند. بطوریکه مثل دهه شصت الان هم بعضا زندانی مجبوراست که در سرویس بهداشتی بند بخوابد . و گاها زندانی جایی برای خواب ندارد و مجبوراست صبر کند تا روز بعد که کسانی که خواب بودند بیدار شوند تا جایی برای خوابیدن پیدا بکند.
از نظر تغذیه درعموم زندانها میزان غذایی که داده میشود اغلب زندانیها رو سیر نمیکند. از نظر بهداشت، وضعیت در بسیاری از زندانها قابل تحمل نیست و هیچ رسیدگی بهداشتی وجود ندارد.
از نظر رفتار با زندانیان که اساسا هرگز در این رژیم رفتار انسانی با زندانی مفهوم ندارد. واین امر بخصوص در زندانهای سیاسی ضریب میخورد مثل سال ۹۲ که به بند ۳۵۰ حمله کرده بودند یا همین سال گذشته که بند سیاسیها را در گوهر دشت موردحمله قرار دادند و آنها را به یک بندی منتقل کردند که تعداد زیادی دوربین مراقبتی نصب شده بود. یا رفتاری که با زندانی سیاسی سهیل عربی داشتند . رفتاری که با زندانی سیاسی ارژنگ داوودی داشتند که الان حدود ۹ ماه میشود که در یک سلول انفرادی در زندان زاهدان محبوس است حتی اجازه هواخوری هم به وی نمیدهند. یا مثلا در زندان اردبیل زندانی را در سرمای زیر صفر در حیاط زندان با زنجیر می بندند و کارهای وحشیانه دیگری از این قبیل .
یک گزارشی هست از زندان اوین که مربوط به همین یکی دوهفته قبل است . این گزارش را یک زندانی به بیرون فرستاده است. بنظرمن همین یک گزارش کافی است که بدانیم وضعیت زندانها چطوری است؛ چون وقتی زندان اوین که در پایتخت هست و تا حدی زیر مانیتور هم هست وضعیتش اینطور باشد دیگر معلوم است که در زندانها ی شهرستانها و جاهای دور افتاده چه خبراست. در این گزارش آمده:
«چندین ماه است که شمار زندانیان در اینجا به شدت افزایش یافته است تا حدی که همه اتاقهای اندرزگاه ۸ ، زندانی کف خواب (بدون تخت) دارد و علاوه بر این حسینیه سالنهای این اندرزگاه نیز شبها مملو از زندانیانی است که مجبور هستند در شرایطی سخت با کمترین فاصله نسبت به یکدیگر تنگاتنگ هم بخوابند. این در شرایطی است که برخی از این زندانیان از بیماریهای مختلف در رنج هستند و شرایط نامساعد نگهداری آنها باعث شده است که این بیمارهای به دیگران سرایت کند و تعداد بیشماری در این اندرزگاه بیمار شوند.
از سوی دیگر بهداری زندان به هیچ وجه جوابگوی این بحران بیماری نیست نه پرسنل حرفه ای و کافی برای این تعداد بالای زندانیان وجود دارد و نه داروهای مناسب و باکیفیت. از سوی دیگر آن دسته از زندانیان که درمان بیماری شان در بهداری زندان میسر نیست به بیمارستان در خارج از زندان اعزام نمی شوند. ناگفته نماند که در سال گذشته این بحران منجر به چند مورد فوت زندانیان شده است .....»
🔻پرسش: شما وضعیت کلی زندان‌ها راگفتید ؛ وضعیت زندانیان سیاسی چطوراست؟
حسین فارسی: همانطور که گفتم زندانی سیاسی یک طیف هست در این رژیم ، زندانیان مربوط به قیام اخیر که از دیماه ۹۶ شروع شده ، همانطور که اطلاع دارید تعدادی از آنها در زندان به فجیعترین حالت خودکشی شدند . در تهران و اراک و خوزستان رژیم این کار را کرد. در خیلی از شهرها ما آمار و اطلاعات درستی از وضعیت این زندانیان نداریم بخصوص که رژیم این اطلاعات را مخفی میکند.
زندانیان مربوط به اعتراضات صنفی اقشار مختلف هم بشدت تحت فشار روانی وجسمی هستند. بطور مثال اسماعیل بخشی آنقدر شکنجه شده که رژیم مجبور شده او را به بیمارستان منتقل بکند. یا درمورد کامیونداران اعتصابی که عده ای را دستگیر کردند ، یکی از باصطلاح مقامات قضایی رژیم صحبت از اعدام آنها کرده بود.
اما درمورد زندانیان مربوط به مقاومت ایران، آنها هم درحال حاضر تحت فشار هستند و مثل سایر زندانیان از کمبودها و فشارها در رنج هستند . اما تفاوت زندانیان سیاسی و عقیدتی با سایر زندانیان ، روحیه و مقاومت آنهاست و همین امر آنها را از سایر زندانیان متمایز میکند . بطور مثال ما شاهد هستیم که این زندانیان قهرمان درحالیکه در چنگال دشمن اسیر هستند ، به هرترتیب که شده با تحولات جامعه و مقاومت همگام هستند . از موضعگیری و دادن بیانیه و پیام و نامه و حتی فایل صوتی. درحالیکه میدانند اینها برایشان خطر دارد . بعنوان مثال پیام تعدادی از این زندانیان مقاوم خطاب به کارگران اعتصابی نیشکر هفت تپه ویا پیام سه زندانی سیاسی از زندان گوهر دشت در رابطه با ۱۶ آذر که مربوط به همین روزهای اخیر هست. ویا پیام زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند به برنامه همیاری سیمای ازادی .
🔻پرسش: زندانیان سیاسی چه تأثیری در خیزش‌های مردمی دارند؟
حسین فارسی: زندانی سیاسی در هر جنبشی بی شک یک منبع الهام و انگیزش بوده و هست و خواهد بود. زندانی سیاسی که فقط بخاطر عقایدش در زندان است مثل یک الگو و چراغ راهنما برای توده های مردم عمل میکند. زندانی سیاسی با بخطر انداختن خودش پیام امید و عصیان به مردم تحت ستم میدهد و آنها را به مقاومت و مبارزه بر می انگیزد . او به مردم این پیام را میدهد که برای آزادی باید قیمت داد و نباید از قیمت دادن هراس داشت. گفتم که زندانی سیاسی در هر شرایطی با تحولات بیرون از زندان همگامه و نقش خودش را ایفا میکند.
بعنوان مثال پیام زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت خطاب به کارگران هفت تپه را که نمونه خوبی است دراین پیام گفته شده: «مقاومت و ایستادگی با شکوه کارگران شریف و زحمتکش نیشکر هفت‌تپه و فولاد اهواز، پژواک دیگری از فریاد خشم کارگران و ستم دیدگان خلقی است که از غارت و ستم حکومتی غرقه در فساد و دزدی به ستوه آمده‌اند».
و اضافه میکنند : «ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت، ضمن حمایت از کارگران شریف هفت‌تپه و فولاد اهواز، بر عزم و اراده آنان درود می‌فرستیم و دیگر اصناف و اقشار تحت ستم را به اتحاد و همبستگی با آنان فرامی‌خوانیم. چرا که معتقدیم یگانه راه‌حل مشروع و عادلانه علیه ظلم و چپاول، تنها از مسیر خیزش و قیام می‌گذرد».
همچنین پیام سه زندانی سیاسی (پیام شکیبا؛ آرش صادقی ؛ مجید اسدی )؛ که از فعالین دانشجویی بودند در مورد ۱۶ آذر که بسیار انگیزاننده است. آمده است.
وقتی که زندانی ازجان خودش مایه میگذارد و این نقش انگیزاننده را دارد ، درطرف دیگر ما باید صدای زندانی باشیم و هرچه رساتر و بلندتر صدایشان را به همه دنیا برسانیم. این یک رابطه متقابله . بنا بر این از همه هموطنان میخواهم درهر کجای جهان که هستند صدای زندانیان در بند باشند و همچنین از هرطریق که میتوانند اطلاعات مربوط به زندانها و زندانیان را به مقاومت ایران برسونند.
«از ۱۶ آذر ۳۲، زمانی که آن سه قطره خون خروشان بر صحن دانشگاه جاری شد، در سنت مبارزه بی وقفه علیه استبداد، دانشجویان نقشی پیشتاز و پیش برنده در جامعه داشته اند.
روزگاری شعار ما این بود که دانشگاه سنگر آزادی است، چرا که دانشجویان می بایست با مرزبندی قاطع با همه دسته جات و باندهای حکومتی، آرمان آزادی را با ایستادن در پیشانی صف پیکاری اجتماعی در برابر استبداد جستجو کنند. حال در شرایطی که اقشار مختلف جامعه، از کارگران هفت تپه و فولاد، معلمان، کامیونداران، کشاورزان و... فریاد حق طلبی و آزادی خواهی سر می دهند، تعهد مبرم و تاریخی دانشجویان اقتضای آن دارد تا متشکل تر و فعال تر از گذشته پا به میدان نهند و بخشی از مسئولیت این قیام را خلاقانه بر دوش گیرند».
در پایان اضافه کردند : «برپایی مراسم ۱۶ آذر به مثابه پاسداشت و زنده نگهداشتن یک سنت و آیین تاریخی اعتراض و عصیان علیه استبداد،کارزاری است که عزم و اراده دانشجویان را در اتحاد و همبستگی با اعتراضات و اعتصابات دیگر اقشار ستم دیده اعتلا می بخشد. از این رو ،همه دانشجویان سرافراز و آگاه را فرا میخوانیم تا برای بزرگداشت این روز در هر دانشکده و دانشگاه متشکل و هم صدا به پا خیزند».
مورددیگه درهمین آبان ماه گذشته در مورد ربودن آقای هاشم خواستار، زندانی سیاسی مهدی فراحی‌شاندیز که خودش دبیر دبیرستانهای تهران بوده یک پیام از زندان منتشر کرد و در آن پیام نوشت:
« زمانی که دیکتاتورها به پرتگاه سرنگونی نزدیک می‌شوند، آنگاه که نمی توانند وجدانهای آگاه ملتها را خاموش کنند، دست به ترفندهای جنایتکارانه ای می زنند که تنها زمان سقوطشان را سرعت می‌بخشد».
و ادامه میدهد : «به خامنه ای و عوامل اطلاعاتی جنایتکارش می گویم ما دیوانه نیستیم، این شما و تمام دم و دستگاهتان هستید که جنون ریختن خون ملت ما را دارید. اطمینان داشته باشید که ما حاکمیت شما را سرنگون می‌کنیم. روزگار شما به سر آمده است.دوران ۴۰ ساله جنایت و کشتار، قتل مخالفان و اعدامهای جمعی و چپاول شما در ایران بسر آمده است. ایران روزگار نوینی را به انتظار نشسته است که در تقدیر است و خورشید گرمابخش آزادی ملت ایران به زودی خواهد درخشید».
می بینیدکه زندانی سیاسی چطور نقش انگیزاننده برای توده های مردم به جان آمده دارد و واضحتر از این نمیشود نقش آنها را توضیح داد.
🔻پرسش: وضعیت زندانیانی که در اعتصابات و اعتراضات اخیر، دستگیر شدند چطوراست؟
حسین فارسی: در این مدت اخیر ما فعالان صنفی معلمین را داشتیم که دستیگر شده بودند. بعدکارگران اعتصابی هفت تپه بودند که عده ای از آنها ازاد شدند . مورد دیگه کامیونداران اعتصابی بودند که بخاطر اعتصاب و اعتراض صنفی دستگیر شدند .
درمورد کامیونداران خبر زیادی ندارم اما در مورد کارگران هفت تپه هنوز اسماعیل بخشی و علی نجاتی و همچنین خانم سپیده قلیان در زندان هستند . این خانم خبرنگاراست که خبرهای اعتصاب و تظاهرات کارگران هفت تپه را پوشش میداد .همانطور که اشاره کردم ،درمورد اسماعیل بخشی آخرین خبری که داشتیم این بودکه بعلت شکنجه وحشیانه توسط گشتاپوی آخوندها یعنی همان وزارت اطلاعات ، دچار صدمات جسمی شده وبه بیمارستانی در اهواز منتقل شده.
البته هدف رژیم از دستگیری فعالین صنفی سرکوب و ایجاد رعب و وحشت است . اما درهمین مدت اخیر دیدیم که تیرش به سنگ خورد و این دستگیریها نه تنها باعث خاموشی قیام نشد بلکه تبدیل به موتور محرک قیام و یکی از خواسته های این اقشار زحمتکش شد که باعث تداوم و رادیکال شدن اعتراضات شد بطوریکه این روزها در تظاهرات کارگران فولاد اهواز شاهد هستیم که با کارگران نیشکر هفت تپه اعلام همبستگی میکنند و خواستار آزادی کارگران زندانی هفت تپه هستند
🔻پرسش: برای آزادی این زندانیان، چکارمیشود کرد؟ و وظیفه تک‌تک ما در این رابطه چیست؟
حسین فارسی: طبعا راه حل تداوم اعتراض و تظاهرات و فشار آوردن به این رژیم است . این رژیم در ضعیفترین نقطه قرار دارد و دیگر نمیتواند مثل سابق ادامه بدهد . نمونه های اخیر گواه این واقعیت است . دیدیم که آقای هاشم خواستار را ربودند و به بیمارستان روانی بردند و تحت بازداشت بود اما بعلت ایستادگی و پافشاری دوستان و خانواده، رژیم مجبور شد ازادش کند . یا همین فعالین صنفی معلمین که دیروز ازاد شدن . و یا کارگران هفت تپه که وقتی دوستانشون و مردم شهر شوش برای آزادیشان تظاهرات و ایستادگی کردند رژیم مجبور شد اکثر اونها روآزاد کند .
بنا بر این تجربه و واقعیتهای موجود نشان داده که راه حل در مقابل این رژیم فقط و فقط مقاومت وایستادگی است.
📌📌 آیا رژیم خط و استراتژی جدیدی در پیش گرفته؟

https://www.youtube.com/watch?v=zS0u5lritOY
📌📌انزوای بین المللی رژیم و سردرگمی وتناقض گویی درنظام ولایت فقیه چرا؟ گفتگو با اسدالله مثنی

انزوای بین المللی رژیم با پرتاب موشک میان برد اوج تازه ای گرفته و با محکومیت های جدیدی مواجه شده است . وزیر خارجه‌آمریکا، از یک آزمایش موشکی جدید سپاه، که ظاهراً مخفیانه صورت گرفته خبر داد، جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا گفت:« این رفتار تحریک آمیز را نمی‌توان تحمل کرد،» مایک پنس معاون رئیس‌جمهور امریکا وزیرخارجه انگلیس دراین مورد موضع گرفتند و....
این سئوال مطرح میشودکه آیا این موج جدید محکومیت، تکرار و ادامة امواج قبلی است؟ یا دارای عناصر و ویژگی‌های جدید می باشد؟ واکنش رژیم در قبال این وضعیت جدیدچه بوده است ؟درهمین رابطه آقای اسدالله مثنی طی گفتگویی با شبکه تصویری ایران آزادی به این موضوع پرداخته وبه سئوالات پاسخ میدهد
🔻پرسش: این موج جدید انزوا که بعد از پرتاب موشک میان‌برد توسط رژیم صورت گرفت با روندی که در ماه‌های اخیر شاهدش بودیم، آیا تفاوتی دارد؟
اسدالله مثنی: ببینید هم بصورت کمی و هم بصورت کیفی تفاوتهای وجود دارد، اولاً این بار این موج بدنبال یک اقدام اعلام نشده رژیم یعنی پرتاب موشک میان‌برد بود، که با هشدار وزیرخارجه امریکا این موج شروع شد، بعد جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا، و بعد هم معاون رئیس‌جمهور امریکا موضع گرفت.
جان بولتن مشاور امنیت ملی امریکا روز گذشته در حساب توئیتر خودش گفت که این رفتار تحریک آمیز را نمی‌توان تحمل کرد، معاون رئیس‌جمهور امریکا مایک پنس او هم در روز جمعه در ایالت فلوریدا با اشاره به تهدیدات مداوم رژیم ایران گفت وعده ترامپ در مورد با مقابله همه جانبه با این رژیم عملی شده و این افداماتی که تا به حال ما داشتیم تاکنون بخوبی پیش رفته است، او ضمناً به این نکته هم دست گذاشت که گروه‌های دست‌نشانده ایران در منطقه مربوط به رژیم را به آنها اشاره کرد و گفت آنها مهره‌های ملاها هستند که در سالهای اخیر بیش از ۱۶ میلیارد دلار برای گسترش و اشاعه خشونت و خونریزی در خاورمیانه و جهان هزینه کردند، جیمز متیس وزیر دفاع امریکا او هم در رابطه با آزمایش موشکی رژیم موضع گرفت و گفت خطری که از سوی رژیم ایران وجود دارد، چند جانبه است، و قطعاً آنها با این آزمایش موشکی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را زیر پا گذاشتند، پیش از آن هم برایان هوک هماهنگ کننده اقدام علیه رژیم نمایشگاهی از سلاحهای رژیم برگزار کرد و هشدار داد و گفت ما در قبال رژیم ایران با وضوح بسیار گفته‌ایم اگر منافع‌مان مورد تهدید قرار بگیرند، در استفاده از نیروی نظامی تردیدی نخواهیم کرد، نکته مهم چیست؟ تاکید او بر روی گزینه نظامی و عنصر نظامی برای اولین بار در ماه‌های اخیر است که یک همچنین موضع و حرفی دراظهارات این مقامات آمده است.
سایت رسمی وزارت دفاع امریکا در یک گزارشی نوشت این تسلیحات به شبه نظامیان نیابتی (منظور نیابتی رژیم) در چند کشور از جمله لبنان، سوریه، عراق، بحرین و یمن ارسال شده است، غیر از امریکا وزیرخارجه انگلیس با آسوشیتدپرس هم موضعگیری کرد، و گفت عمیقاً از شلیک آزمایش موشکی بالستیک میان‌برد ایران نگران است، این امر تهدید کننده و تحریک کننده و در مغایرت با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است، پس این یک تفاوت.
تفاوت دوم، در شرائطی این موج انزوا علیه رژیم برخاسته، که حتی اروپا هم که قرار بود سپر رژیم در برابرتحریمهای امریکا باشد، خود اتحادیه اروپا صحبت از اعمال تحریمهای خاص علیه رژیم بخاطر موج اقدامات تروریستی شکست خورده‌اش در خاک اروپا در میان است، یعنی رژیم خیلی حساب می‌کرد، که اتحادیه اروپا سپر این تحریمها باشد بار تحریمها را کم کند و راه برای او باز کند ولی الان این وضعیت تغییر کرده است، خود اتحادیه اروپا دنبال تحریمهای بیشتر بخاطر عملیات‌ تروریستی شکست خورده در اروپا است که میدانید در ویلپنت می‌خواست این کار را انجام بدهد یا در دانمارک یا قبلاً در آلبانی این کار را کردند، این هم دومین تفاوت.
تفاوت سوم، توجه ویژه به تمامی دخالتهای رژیم است قبلاً فقط اتمی یا موشکی می‌گفتند الان می‌بینیم از جمله طرح جدید مجلس نماسندگان امریکا است که می‌گوید رژیم را بخاطر نفوذ در عراق مورد تحریم جدید قرار داده است، یعنی گستردگی زمینه‌های که بر اساس آن رژیم را تحریم می‌کنند، یعنی اتمی آمده وسط، موشکی هست، دخالت‌های تروریستی، حقوق بشر، عراق منظور اینکه در این سه زمینه می‌شود تفاوتها را دید.
🔻پرسش: سردمداران رژیم میگویند: فشار تحریم‌ها و پیامدهایش تازگی ندارد!؟ قبلاً هم بوده است!! الان هم با اتکا به سازوکار اروپا و نگاه به شرق ما از این شرایط عبور می‌کنیم! شما ارزیابی‌تان چیست؟
اسدالله مثنی: ببینید به قول معروف این حرف تقش در آمده است، نه که بیائیم تحلیل بکنیم، اول از خودشان، ابراز ناامیدی رژیم از سازوکار اروپا این روزها در همه جای رژیم بیرون زده است، منحصر هم به باند خامنه‌ای نیست، که بگوئیم این باند است در باند روحانی دنبال همین هستند، از خود روحانی تا ظریف و عراقچی، همه‌اشان ابراز ناامیدی کردند، این ابراز ناامیدی‌هایشان یکی از خبرهای خبرگزاری‌هاست، و تیتر رسانه‌های حکومتی و سایت‌هاشان است، نمونه بگویم قاسم محب علی یک دیپلمات سابق از باند روحانی روز شنبه در روزنامه آرمان خیلی صریح صحبت می‌کند از همین داستان و همین مسئله، می‌گوید «از سازوکار اروپا برای رژیم آبی گرم نمی‌شود، اول این حرف را میزند» و بعد تاکید می‌کند «آنچه که باید برای ایران مهم باشد، این است که مجدد به شورای امنیت باز نگردد» و تاکید کرده «که بیش از اینکه دنبال مسائل اقتصادی برجام باشیم به عدم بازگشت به شورای امنیت بیندیشیم»، یعنی نه تنها فکر می‌کند آبی از اروپا گرم نمی‌شود، نگران این است که دوباره به شورای امنیت برگردد، برگردد بند هفتم و بعد تهدید یک بالای سر رژیم است، بنابراین هر دو باند رژیم امیدی به سازوکار اروپا ندارند، با این تفاوت که بخشی از باند خامنه‌ای میگویند از برجام خارج بشویم و داستان با اروپا را بهم بزنیم و به سمت شرق برویم، در حالیکه باند روحانی میگویند حفظ برجام در همین حالت که هست با همین وضعیت هم که هست، یک حاشیه امنی برای رژیم ایجاد می‌کند، آن‌ها هم خط نگاه به شرق را خامنه‌ای مطرح کرده بود، مطرح می‌کنند و بعضاً تخطئه هم می‌کنند، مشخصاً دیروز روزنامه جهان صنعت روز ۱۱ آذر، اجازه بدهید بخوانم «حضور ولیعهد عربستان در این نشست این واقعیت را یکبار دیگرمشخص کرد که نگاه مسکو و پکن در قیاس منافع ملی‌اشان با منافع دوستان و همپیمانانشان تا چه اندازه فاصله دارد»، نگاه به شرق را زیر علامت سؤال می‌برد، یا روزنامه حکومتی سیاست روز، این مربوط به باند خامنه‌ای است، آن هم دیروز نوشته بود، «روسیه هم هر چند از تعامل می‌گوید اما در سوریه می‌بینیم که با فرانسه و آلمان و ترکیه می‌نشیند و حتی در زمانی که اسرائیلی‌ها در سوریه می‌خواهند اقدامی انجام بدهند موشک‌باران و بمباران بکنند، به روسیه اطلاع می‌دهند اما ندیدیم که روس‌ها به ایرانی‌ها خبر بدهند، تا زمانی که پایگاه‌ها هدف قرار می‌گیرند، حداقل تلفات انسانی کاهش یابد»، از این صریح‌تر، بنابراین چیزی که اینها مطرح می‌کنند نه این سازوکار اروپا و نه نگاه به شرق برای رژیم به مثابه تکیه‌گاه چیزی برای رژیم وجود ندارد، هر دوباند درحرف‌هایشان همین را تائید می‌کنند، تا الان هم که جلو آمده است، سرابی بیش نبوده و خودشان هم موضعگیریشان این است تا حالا هیچ ماده عملی نداشته و باید توجه کنیم ماده عملی یعنی راهگشایی اقتصادی باید داشته باشد، امر راهگشایی اقتصادی یعنی یک کشوری بپذیرد که این سازوکار جدید را دفترش را جایی باز کند و تا الان هیچ کشور اروپایی قبول نکرده ریسک آن را بپذیرد و پس زده، چون حاضر نیستند با تحریمهای امریکا روبرو شوند، بنابراین چه از آن طرف و چه خودشان هم گفتند اخیراً هم گفتند حتی الان تهدید هم می‌کنند، حالا که ماده ندارد ما برمیگردیم که البته اینها تهدید و بلوف است ولی خودشان هم می‌دانند تا بحال ماده‌ای نداده و نداشته و به نوشته خودشان سرابی بیش نبوده است.
🔻 پرسش: رژیم چه واکنشی در مقابل این موج جدید انزوا می‌تواند داشته باشد؟
اسدالله مثنی: واکنش‌های رژیم از یک طرف سروصدا و دود ودم برای مصرف داخلی و امیددرمانی و گفتار درمانی بوده و از طرف دیگر ابراز وحشت و نگرانی و دعوت به کوتاه آمدن است.
مثلاً ظریف و قاسمی سخنگوی وزارت خارجه رژیم در واکنش ضعیفی گفته‌اند: هیچ قطعنامه‌ای در شورای امنیت برنامه موشکی و یا آزمایش‌های موشکی ایران را ممنوع نکرده است. این سر و صداها و دود و دمها بخاطر این است که آن زمزمه‌های پنهان که خامنه‌ای ازش به عنوان تنزل بی پایان در خرداد در سخنرانی‌اش نام می‌برد شنیده نشود و چیزهایی که در پشت پرده جریان دارد، دیده نشود. این دود و دم‌ها را می‌کنند تا بگویند خبری نیست، جالب است که الان شاهد هستیم رسانه‌های باند خامنه‌ای زمزمه‌های مذاکره را سر می‌دهند. خامنه‌ای گفت مذاکره نمی‌کنیم جنگ نمی‌شود، رسانه‌های خودش الان این را میگویند، برای نمونه روز دهم آذر خبرگزاری سپاه پاسداران به نقل از یک کارگزار حکومتی از ضرورت پذیرش شرایط رییس جمهور آمریکا نوشته بود و تصریح کرده بود «امتیازهایی که ترامپ به ما می‌دهد نه اوباما هرگز به ما می‌داد و نه رییس‌جمهور بعدی آنها را خواهد داد... اگر تصمیم مقام‌های عالیرتبه در ایران تغییر کرد و مساله مذاکره مجدد با آمریکا مطرح شد باید به این نکته توجه داشت که در دوره ترامپ این فرصت برای ما وجود دارد که توافق جدید را در قالب معاهده به تصویب سنا برسانیم»، روزنامة سیاست روز به نقل از یک دیپلمات سابق رژیم دیروز با اشاره به فضای انفجاری جامعه نوشته ««باید در خط مشی سیاست داخلی و خارجی خود بازنگری‌هایی داشته باشیم، وقتی انسان با این زمینه‌ها مواجه می‌شود باید زمینه‌های ادعای طرح مقابل را خنثی سازد». مسائل داخلی و قیامهای داخلی پشت‌گردنشان را گرفته است، روز پنجشنبه گذشته روزنامه جوان از مذاکرات مخفی رژیم با اتحادیه اروپا بر سر مسائل منطقه خبر داده بود. دیروز روزنامه وطن امروز نوشته بود «ما به عنوان ملت ایران اما حق داریم بدانیم اگر قرار است در همان حالت سینه‌خیز هم مذاکره شود، طرف مذاکره‌مان کیست و براستی چه چیزی در چنته دارد؟». خبرهای هست و یک چیزهایی در پشت پرده است، حاصل این زمزمه‌ها در هر دو باند حاصلش تردید و تزلزل در تصمیم گیری است که در حرفهای مقامات از خود خامنه‌ای تا پایین و نوشته رسانه‌ها دیده می‌شود. همه اینها را باید در این شرایط در نظر بگیریم که بحرانهای اجتماعی روز به روز تشدید می‌شود، در خیزش‌های اجتماعی اقشار مختلف روبرو هستیم و رژیم از پاسخگویی و مهار آنها عاجز است، نه می‌تواند قاطعانه سرکوب بکند و نه می‌تواند به خواسته‌هایشان پاسخ بدهد،. ملاحظه می‌کنید فشارهای جهانی و اعتراضات داخلی رژیم را بین دو راه حل «انقباض یا زهرخوری‌های مجدد» قرار داده است. در حالی که تحولات در داخل و خارج به سرعت دارد علیه رژیم رقم می‌خورد آخرش هم به نظر می‌رسد که هم چوب و هم پیاز خواهد بود. یعنی پیامدهای هردو راه حل بپذیرد و بر رژیم پیامدهای هر دو راه حل تحمیل خواهد شد. و این شرایط هر روزش که می‌گذرد، این واقعیت بیشتر اثبات می‌شه که پیروز این صحنه رژیم نیست بلکه مردم و مقاومت ایران است.
🔻پرسش: این واکنش‌های متناقض علتش چیست؟
اسدالله مثنی: بله به نظرم سؤال جدی است ببینید خود این کارشناسان رژیم می‌گویند رژیم فاقد هر گونه استراتژی و راهبرد است. فقط در زمان «حال» زندگی می‌کند، این‌که همین امروز را از سر بگذراند و به‌قول معروف «چو فردا رسد کار دگر کنیم فکر فردا کنیم». در یک جمله بی راه حلی جواب شماست، رژیم راه حل ندارد، مواضع متناقض از خامنه‌ای بگیرید تا روحانی و تا پایین‌تر مبین همین واقعیت است، نمونه مواضع خامنه‌ای در مورد FATF، خامنه‌ای چند ماه پیش سر موضوع FATF آمد و گفت: برای چی چنین معاهداتی که می‌آورند شما می‌آیید روی آنها کار می‌کنید ما خودمان معاهدات را بنویسیم صراحتاً با آن FATF مخالفت کرد اما درست بعد از مدتی لاریجانی آمد در مجلس گفت ما از ایشان سؤال کردیم گفتند نه منظورم این نبود و شما ادامه بدهید، این دوگانگی برای چیست؟ چون خوب حالیش است، امضاء نکند یکطور، امضاء بکند یکطور، یا روحانی همین هفته قبل صحبت کرد و گفت: ما می‌دانیم مردم مشکلاتی دارند اما در بودجه سال آینده بخش مهم این مشکلات را حل می‌کنیم! حالا باید از این شیخ شیاد پرسید چگونه حل می‌کنید، اما نمی‌گوید چگونه!؟ در حالی که بودجه سال ۹۸ به اعتراف منابع خود رژیم، بودجه رژیم با یک کسری بودجه عظیم که این کسری نسبت به کسری بودجه سال قبل ۱۰۵ درصد افزایش پیدا کرده، مواجه است. تازه این بودجه‌ای است که بر اساس درآمد نفت بنا شده است! در حالی که صادرات نفت بدلیل تحریم‌ها ماه‌به‌ماه و روزبه‌روز دارد کاهش پیدا می‌کند و به موازات آن قیمت نفت هم دارد پایین می‌آید. این مربوط به اقتصاد است که تناقضات آن با عدد و رقم مشخص است؛ در همه زمینه‌ها دیگر هم همین طور است، نمونه دیگر، روحانی در حرفهای چهارشنبه قبل 8 آذر از یک طرف ادعا کرد که وضع خیلی خوب است، بعد یکی دو جمله آن‌طرف‌تر ابراز امیدواری کرد که با کمک و همیاری بتوانیم انشاءالله از این مقطع عبور کنیم، پس لابد یک چیزی هست، لابد این مقطع و این مرحله نامطلوب و بحرانی وجود دارد و بر وفق مراد نیست که می‌خواهد از مردم که با همیاری از آن عبور کند، یا وعده‌هایی که اینجا و آنجا در مورد اقشار محروم می‌دهد، یا امیدواریهایی که درباره مناطق محروم می‌دهد و حتی می‌بینیم که صدای معاونش (نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه) را هم درمی‌آید که آقا این وعده‌ها که می‌دهید و این انتظاراتی که ایجاد می‌کنید، از آنجا که منابع ما محدود است، باید از یک جای دیگر کم کنیم تا این را تأمین بکنیم». این را نوبخت گفته، خوب این واقعیت بن‌بست است باید به روحانی گفت که اگر تو راه حل داری، و وعده می‌دهی، با بودجه حل می‌شود، و راه حل در دستت هست، آن هم راه حل اقتصادی، پس چرا مسئله کارگران فولاد اهواز را حل نمی‌کنی؟ چرا الان مسئله کاسپین را حل نمی‌کنی؟ چرا بازنشسته‌ها را که همین دیروز و پریروز آمده بودند و ۴ ماه است پولشان را نگرفته‌اند حل نمی‌کنی؟ چرا همین بولبرینگ‌سازی تبریز را حل نمی‌کنی؟ این وعده و عیدها برای چیست؟! می‌خواهد بگذارند، می‌خواهد بماند، ولی واقعیت این نیست، بنابراین شما میگویید چرا این همه دوگانگی!! بفرمایید دلیلش همین است راه حلی ندارند در بن‌بست هستند بنابراین مجبور است به این تناقض‌گویی‌ها ادامه بدهد.
🔻پرسش: «بحران بی راه حل» را بیشتر توضیح بدهید...
اسدالله مثنی: واقعیت این است که حاکمیت در داخل کشور و در رابطه با اقشار به‌جان آمده، یا باید مطالباتشان را بدهد که نه می‌تواند و نمی‌خواهد، چون حقوق یک قشر را که بدهد، بقیهرا هم باید پاسخ بدهد و بقیه اقشار هم به میدان می‌آیند یا باید سرکوب کند که باز نمی‌تواند و سرکوب عریان مثل نفت بر روی آتش است، یا از یک طرف صحبت از افزایش ۲۰ درصدی حقوق می‌کند که هیچ دردی را دوا نمی‌کند، از طرف دیگر با هزینه‌های هنگفتی که صرف سرکوب و صدور تروریسم می‌کند، بیش از این نمی‌تواند، یکی از اقتصاددانان رژیم در روزنامه حکومتی جهان صنعت (۶ آذر) نوشته بود: « اگر دولت به‌دنبال افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی دستمزدها باشد، هیچ‌یک از مشکلات معیشتی خانوارها قابل حل نخواهد بود و جلب رضایت عمومی را به‌دنبال نخواهد داشت. بر این اساس تزریق پول به اقتصاد از یک طرف افزایش نقدینگی و تورم و بالا رفتن قیمت ارز را به‌دنبال خواهد داشت و از طرف دیگر دولت را در معمای چگونگی تأمین آن گرفتار خواهد کرد» ببینید این وضعیت است و در ادامه اضافه کرده بود: «اگر دولت به‌دنبال جلب رضایت مردم در سطوح داخلی نباشد، باید همزمان تنش‌های داخلی و بین‌المللی را بپذیرد، بنابراین از آنجا که بی‌توجهی دولت به مشکلات، وی را در یک وضعیت برزخی قرار داده، مجبور است بین بد و بدتر تنها یکی را انتخاب کند»، این‌ها که من دارم میگویم اقتصادی است، در سیاست خارجی و منطقه‌ای هم اگر بخواهد به سمت توافق با اروپا و آمریکا برود، باید از موشکهای خود و از دخالتهای منطقه‌ای دست بردارد، یعنی باید از مزدوران برون مرزی خودش دست بکشد و از عمق استراتژیک و رؤیای بسط ولایت سفیانی‌اش باید خداحافظی کند که این به‌معنای خواندن فاتحه سپاه پاسداران است که طبعاً آثار اجتماعی خودش را دارد. اگر هم بخواهد در برابر جامعه بین‌المللی گردن‌کشی کند و بایستد که با خفگی اقتصادی و چشم‌انداز نزدیک شعله کشیدن قیام ارتش گرسنگان مواجه می‌شود، بنابراین واقعیت این است که در هر زمینه‌ای ۲ راه بیشتر پیش پای رژیم وجود ندارد که هر کدام برایش بدتر و مرگبارتر از آن یکی است، اگر خاطرتان باشد این همان مطلبی و حرفی است که رهبر مقاومت برادر مسعود در پیام شماره 11 خود تاکید کردند در آخرگفتندکه هر کدام از دوراهی را که رژیم برود نتیجه‌اش سرنگونی است.
🔻پرسش: بعد از مرگ خامنه‌ای تعادل قوا در درون رژیم به کدام سمت، پیش می‌رود؟ آیا جنگ بین گرگ‌ها درمیگیرد؟
اسدالله مثنی: مرگ خامنه‌ای قطعاً یک تغییر کیفی در رژیم ایجاد خواهد کرد، ببینید الان خودشان خامنه‌ای را قبول ندارند نه در حوزه قبولش دارند و نه در خیلی از جریانات رژیم . جایگزین هم برای او ندارند، کی را می‌خواهند بگذارند و شک نکنید که اگر داشتند تا الان نوکش را داده بودند، نه جایگزین دارند و نه این را قبول دارند که بعدی‌اش را قبول داشته باشند، قطعاً جنگی که شما میگویید بالا می‌گیرد، ولی تحول بسیار کیفی‌تر از این است و رژیم در برابر شرائط خاصی قرار می‌گیرد که حالا بگذارید تا آن موقع بشود تا ببینیم چی می‌شود
🔻 پرسش:‌ رژیم هیچگونه عمل مثبتی درمقابل قیام کارگران فولاد و هفت‌تپه نشان نداده است. چرا راه و روش جدیدی درپیش نمی‌گیرد؟ صحبت سر بود و نبود خودش است.
اسدالله مثنی: فکر می‌کنم در سؤال و جواب شما من این را جواب دادم ببینید رژیم بر سر دوراهی است، دوراهی که هر دوی آن برایش جام زهر است، سرکوب بخواهد بکند بنزین می‌ریزد روی آتش و این را می‌داند، بنابراین نمی‌تواند و دستش این میزان باز نیست، نه که نخواهد می‌تواند دستش باز نیست، بخواهد خواسته‌ها را بدهد یکی دو تا نیست، از کجا می‌خواهد بیاورد، از حلقوم سپاهش می‌خواهد در بیاورد، می‌خواهد از عمق استراتژیکی‌ش بزند، رژیم این کاره نیست، چون دست کشیدن از سرکوبش، از صدور تروریسمش، از دخالتهایش در منطقه معنا دارد، بنابراین بر سر دوراهی است . بین بد و بدتر گیر است.
🔻پرسش:‌ آیا زمان آن فرا نرسیده، که سازمان با هرآنچه که دارد، یک حرکت عاشوراگونه، ترتیب بدهد و به‌قلب دشمن بزند، حالا نتیجه هر چه شد، یا پیروز می‌شویم ومردم هم از حرکت سازمان استقبال می‌کنند یا شکست می‌خوریم ؛ لطفاً نظر سازمان را بگویید موافق هست یا نه؟ یا هنوز زمان آن فرا نرسیده...، ولی عمر حکومت خمینی خیلی طولانی شد...
اسدالله مثنی: عرض کنم سر حرکت عاشوراگونه که سازمان مجاهدین امتحان پس داده است، در سی خرداد ما وقتی وارد آن شرائط شدیم و همه آزادی‌ها سرکوب شد و خمینی ما را بین ذلت و ایستادگی مخیر کرد، ما نه جایی داشتیم و نه خانه‌ای داشتیم، چیزی نداشتیم و سازمان فقط با حرکت عاشوراگونه وارد فاز نظامی شد، که تاریخ هست و همه هم می‌دانند، یا در فروغ که جلوی‌مان آمد با همه چیزمان رفتیم، که الان جای بحثش نیست، یا در اشرف قهرمانانی که آنجا ایستادند و آن کشتاری که میدانید، پس بنابراین سازمان مجاهدین تا آنجا که به تاریخچه‌اش برمیگردد، نشان داده هر کجا لازم بوده از فدای حداکثر هیچ کم نگذاشته است، اما اینکه شما الان این را میگویید وقتی حرکت عاشوراگونه بکار گرفته می‌شود که یک بن‌بستی باید شکافته شود، راه دیگری به غیر از آن وجود ندارد، اما عزیزی که سؤال کردید، این رژیم است که در بن‌بست است، مردم و مقاومت ایران که الان در اوج هستند، رژیمی که الان از هر سو در انزوا است، از هر سو گلویش فشار داده می‌شود، در منطقه شما نگاه کنید، دردنیا نگاه کنید، داخل نگاه کنید، این رژیم است که در بن‌بست است، بنابراین از هر طرف که نگاه کنیم مردم و مقاومت ایران در اوج هستند، نیازی نیست قطعاً هر موقع نیاز بشود و رهبری مقاومت تشخیص بدهند باز هم چنانچه تاریخچه مجاهدین نشان داده، مجاهدین برای رهایی مردم‌شان هیچ ابائی ندارند، و به این مسشئولیتشان اقدام می‌کنند .
🔻پرسش: رژیم با پایین آوردن موقتی سکه و دلار، و یا تن دادن به کمی از خواسته‌های کامیونداران و اعتصابیون مختلف و.،،، مشغول اتلاف زمان است تا ببیند دوران ترامپ تمام می‌شود،؟ تا با دولت بعدی آمریکا سیاست مماشات ادامه بدهد و از سویی دیگر مخفیانه کارهای ساخت موشک اتمی‌ش را ادامه می‌دهداین راچگونه می بینید؟
اسدالله مثنی: واقعیت این است شرائط و دوران فرق کرده است، ما نباید به این کم توجه و بی توجه باشیم این شرائط و دوران هم این نیست که صرفاً سیاستهای بین‌المللی فرق کرده است، بلکه این وزن و ایستادگی و فعالیتهای بسیار بسیار فداکارانه مقاومت و مردم ایران در مقابل رژیمی که در پایه به اینجا رسانده که آنها می‌بینند که رژیم در ایران پایگاه و خواهانی ندارد، ببینید قیام دی‌ماه ۹۶ در چشم دنیا و کشورها کرد، که مردم ایران چه می‌خواهند و می‌دانند مردم چکار کنند، فقط لطفاً از رژیم پشتیبانی نکنید، لطفاً منافع خودتان را در مماشات با این رژیم بر علیه مردم ایران بکار نگیرید، و آن چیزی که ما در بیرون می‌بینیم، فراموش نکنیم این قبل از هر چیزی برمیگردد به وجود یک مقاومت سازمانیافته‌ای که ۴۰ سال با پشتیبانی مردمش از هرنظر این رژیم را به جای رسانده که جامعه بین‌المللی به نقطه‌ای رسیده است، که این رژیم، رژیمی نیست که پایگاه مردمی داشته باشد این رژیم سرکوبگر است، این رژیم پدرخوانده تروریسم است، این رژیم ضدحقوق بشر است، این رژیم علیه منافع منطقه و مردم‌ش عمل می‌کند، این‌ها چیزهای هست که کلی رنج، زحمت و خون پایش رفته تا به اینجا رسیده است، بنابراین علیرغم اینکه میگویید رژیم به چیزی می‌آویزد ولی بدانید چیزی عوض شده و آن هم بدلیل همین پایه و مبنایی هست که در مقاومت ایران و در مردم ایران پایه‌اش گذاشته شده و بیرون را مجبور کردند که به این چیزها اذعان کنند و اعتراف بکنند.
📌📌 شانزدهم آذر، دانشگاه سنگر آزادی.

🔴گفتگو با جوانان در رابطه با ۱۶ آذر.

https://t.me/conference96/17458
📌📌 شانزدهم آذر، دانشگاه سنگر آزادی.

🔴گفتگو با جوانان در رابطه با ۱۶ آذر.

https://www.youtube.com/watch?v=SHgaPrr_R1o
📌📌۱۶آذر روز دانشجو، دانشگاه همگام با قیام :گفتگو با علیرضا ملاجردی ومجتبی شادباش
۱۶آذرروز دانشجو، دانشگاه سنگرآزادی، همواره روح تازه‌ایی، درتمام حرکات اعتراضی جامعه می دمد. براستی که همین تداوم و استمرار، و همبستگی قیام‌هاست، که سرتاپای رژیم آخوندی را به لرزه و وحشتٍ سرنگونی انداخته است. به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو، آقایان علیرضا ملاجردی و مجتبی شادباش، طی گفتگویی باشبکه تصویری ایران آزادی به این موضوع پرداخته وبه سئوالات پاسخ میدهند

🔻پرسش: در آستانه 16آذر، روز دانشجو، به ما بگوئید که در دانشگاه‌های میهن‌مان چی می‌گذرد؟
علیرضا ملاجری: بله این روزها درآستانه روز دانشجو خیزش دانشجویان اوج تازه ای گرفته است . اصلی‌ترین تحولی‌ که دیروز صورت گرفت تجمع دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران بود، دانشجویان این دانشگاه در حمایت از اقشار محروم جامعه و مشخصا کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز تجمع داشتند که با حمله بسیجیها و اوباش خامنه‌ای و روحانی مواجه شدند. دانشجویان شعار می دادند که توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد، مرگ بر دولت مردم فریب و کارگر زندانی آزاد باید گردد. روز ۱۳آذر، دانشجوهای دانشگاه نوشیروانی بابل بمناسبت روز دانشجو تجمع داشتند و شعار می دادند:‌ زندانی سیاسی آزاد باید گردد و یکی از دانشجویان در سخنرانی خود ولی فقیه آخوندها را مورد سوال قرار داد. در جریان سفر آخوند روحانی به سمنان هم دانشجویان شاهرود و دامغان تریبون به اصطلاح آزادی راکه رژیم راه انداخته بود تحریم کردند، باز روز ۱۳ آذر در دانشگاه سهند تبریز اعتصاب غذای دانشجوها را داشتیم، روز ۱۲ آذر دانشگاه صنعتی سیرجان که ظروف غذاشان را در خیابان گذاشته بودند و شعار ما همه با هم هستیم می‌دادند، در همان روز در دانشگاه رازی کرمانشاه دانشجویان شعار میدادند از خراسان تا تهران معلمان در زندان، هفته قبل تجمع دانشجویان دانشگاه هنر را در حمایت از کارگران هفت تپه داشتیم که شعار می دادند.« فرزند کارگرانیم ، کنارشون می مانیم »، این خلاصه‌ای از خیزشهای دانشجویان در روزهای گذشته بود .
🔻پرسش: سوالی که اینجا مطرح هست اینکه، این خیزش‌ها واعتراضات چه تفاوتی با قیام‌ها واعتراضات قبل دانشجویان دارد؟
مجتبی شادباش: بنظرمن این سوال خوبی است چون این اعتراضات دانشجویی بلحاظ شکل وظاهر خوب هستند، پس نباید درنگاه اول و سطحی کسی تفاوتی بین این اعتراضات دانشجویی با سالهای قبل ببیند شاید حتی بعضی‌ها فکر کنند که مثلا سالهای قبل این اعتراضات بیشتر و یا رادیکالتر هم بوده مثلا درقیاس با 18 تیر78 که بظاهر از توقیف روزنامه سلام شروع شد و با حمله به کوی دانشگاه شعله‌ور شد و یا سالهای بعدآن که به مناسبتهای مختلف دانشجویان حرکات اعتراضی داشتند، اما موضوع وپارامتر مهم و تفاوت کیفی اعتراضات با قبل در ظرف و یا بهتر بگویم شرایط و فضای کنونی این اعتراضات با قبل برمی‌گردد شما می‌توانید تغییر این فضا را از واکنش رژیم بهتر متوجه شوید مثلا یک قلم رژیم درآن سالها با لباس شخصی‌ها در کوی دانشگاه می ریخت وآنجا را به خاک وخون می کشید ولی الان کافی است دست از پا خطا کند دیگر هیچ نقطه توقفی نخواهد داشت یعنی مطالبات دانشجویان از حرف و راه کارهای انحرافی گذشته و الان دانشجویان بعنوان قشر پیشتاز وآگاه جامعه‌مان ته حرف را با رژیم می زنند دانشجویان شعار می دهند« اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » و همانطور که خانم افشار هم گفتند دیروز دانشجویان شعار می دادند « توپ تانک مسلسل دیگراثر ندارد » ، از طرف دیگر هم شرایط بین المللی و منطقه‌ایی رژیم است که آن روزگاران مماشات از طرف دولتهای غربی بطور خاص آمریکا پشتوانه رژیم آخوندها بود اما الان دیگر این هم پایان یافته واتفاقا رژیم به شدت ضعیف شده الان همه چیز به نفع مقاومت و دانشجویانی است که با همه چیز خودشان می خواهد آزادی را بدست آورند.
علیرضا ملاجری: اگر اجازه بدهید می‌خواستم من توضیح کوتاهی در باره تفاوت این خیزشها با خیزشهای قبلی بدهم. این خیزشها ۵تا ویژگی دارندکه آنها را از خیزشهای قبلی متمایز میکند:
اول: اینکه پیوند قشر دانشجو با قشر زحمتکش یعنی کارگران را نشان میدهد.
دوم: اینکه در ادامه همان قیام دیماه ۹۶ هست.
سوم: اینکه هیچ آثاری از دستجات رژیم در آنها نیست. از قیبل سبز و بنفش و غیره.
چهارم: اینکه این دانشجوهایی که اعتراض می‌کنند حوادثی مثل جنایات کهریزک و کشتار دانشجویان در سال ۷۸ و ۸۸ را پشت سر دارند پس به عواقب حرکات اعتراضی خودشان واقفند و جو رعب و وحشتی که رژیم ایجاد کرده روی آنها تأثیری نداشته است .
پنجم: اینکه بعد از قیامهای شهرهای مختلف که لرزه بر اندام نظام انداخت و تحریمهایی سخت که بر رژیم تحمیل شده در فضای کاملا جدیدی این اعتراضات شعله‌ور شده است.
🔻پرسش: یعنی منظور شما این است‌که این قیام‌ها ادامه دارد و سرباز ایستادن ندارد، پس در این حالت، چه انتظاری از دانشجویان میهن‌مان بعنوان قشرپیشتاز وآگاه جامعه میرود؟
مجتبی شادباش: بله همانطورکه گفتید این قیامها دیگر نه تنها سر باز ایستادن ندارد بلکه هرگز و هیچگاه هم به عقب برنمی‌گردد و این تمام بحث وختم کلام است و یا به اصطلاح این همان هسته مرکزی این قیامها در شرایط کنونی رژیم است راستش تا قبل از این مرحله هر وقت عناصر رژیمی می‌خواستند از قیام و یا هر حرکت اعتراضی صحبتی کنند و یا تحلیلی داشته باشند مثلا میگفتند قیام بی‌فرجام یعنی بی‌عاقبت و بیهوده در حالیکه این روزها با هرحرکت اعتراضی و قیامی این قیام آفرینان هستند که می‌گویند:« زمستان را بود فرجام نوروز ، چنان چون تیره شب را عاقبت روز »، و این روز و روشنایی وآزادی ورهایی قطعا که بی قیمت وبی‌هزینه نخواهد بود وکسی در سینی طلایی آزادی را به ما هدیه نخواهد کرد بلکه اتفاقا ما دانشجویان بعنوان قشرپیشتاز وآگاه جامعه درست در مقابل تبلیغات بی‌هزینگی که رژیم آنرا می خواهد بپراکند انتظار میرود که هرچه بیشتر دانشگاه را بعنوان خط مقدم نبرد و همان محتوای خودش یعنی به سنگر آزادی تبدیل کنیم راستش هرکسی که از جلوی درب دانشگاه تهران رد میشود و یا حتی تصویر سردر دانشگاه تهران را می بیند اولین چیزی که به ذهنش میزند همان واژه سنگر آزادی است چون از همان 16آذر1332 که دانشجویان به نشانه اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا صورت گرفت در دانشکده فنی دانشگاه تهران تجمع داشتند که رژیم شاه به دانشگاه حمله کرد وآنرا به خاک وخون کشید و قندچی و بزرگ نیا و شریعت رضوی به شهادت رسیدند و حالا ما با همین پشتوانه و میراث تاریخی بایستی به هر قیمت با این رژیم آخوندی بجنگیم وآنرا درب و داغون کنیم، بله درست که طی این سالیان بارها برپیکر این جنبش دانشجویی تبرزدند و از پشت خنجرزدند وامثال آخوند خاتمی و موسوی خیانت کردند ولی با چنین میراث تاریخی باید گفت : « زخم نشد، جوانه شد...» .
🔻پرسش : علیرضا، شما هم نکته‌ای داشتید در این رابطه...؟
علیرضا ملاجری: بله بقول معروف حق گرفتنی است و دادنی نیست، مثال برجسته‌اش زنان فرانسه هست که تا قبل از پیروزی مقاومت فرانسه آنها اصلا حق رای نداشتند، در جریان مقاومت فرانسه وارد نبرد شدند، خیلی‌ از آنها به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند، برخی‌ از آنها اعدام شدند و بعد از پیروزی مقاومت بود که تازه جامعه فرانسه حق رای زنان را به رسمیت شناخت. بقول یکی از شخصیت‌های زن فرانسوی که گفت: « این ژنرال دوگل نبود که به ما حق رای داد این ما بودیم که این حق رو بدست آوردیم! » . خوب الان هم ما شاهد درخشش جنبش دانشجویی هستیم و می‌بینیم که خواهان حقوق خودشان و سایر اقشار مردم هستند. پا به پای سایر اقشار به میدان آمدند، و اگر به واقیعت جامعه برگردیم می بینیم که هر جا که مردم مقاومت کردند رژیم کوتاه آمده است . مثلا الان در تمامی حرکات اعتراضی، زنان پشتاز و پیشگام در صف اول هستند و در جنبش‌های اعتراضی دانشجویان هم دختران دانشجو همینطور جلودار هستند. و انشا‌ءالله که این دانشجویان دلیرهم با رزم‌شان و مقاومت شان در برابر آخوندها پیروز خواهند شد و به خواسته اصلی خودشان که همان آزادی‌ است خواهند رسید.
🔻پرسش : رژیم خیلی تلاش میکند که نقش دانشجویان، این قشرپیشتاز را کمرنگ کند، و بیشتر مطالبات آنها را به ‌نوعی صنفی جلوه بدهد، شما چطور این را ارزیابی میکنید؟
مجتبی شادباش: بله شما درست میگویید رژیم خیلی سعی کرده که طی این سالیان با مشغول کردن دانشجویان به موضوعات مختلف صنفی و یا حتی درس و مشق آنها را از تضاد اصلی یعنی حاکمیت نا مشروع آخوندی و قیام برای سرنگونی آن دور کند، اما واقعیت این است که دانشجو که حتی علم را برای علم و یا آگاهی را برای آگاهی نمی‌خواهد بلکه همه اینها یعنی خودآگاهی یک مسئولیت سنگینی است که بردوش دانشجو گذاشته شده است، آخر آدم که نمی تواند به آگاهی خودش خیانت و یا پشت بزند وقتی اینهمه مشکلات جامعه را یک دانشجو می بیند مگر میشود، ساکت بماند، واقعیت این است که جنبش دانشجویی ما از دوره‌های زیادی عبور کرده است، که از ۷۸ تا ۸۸ همواره زخم باز جنبش دانشجو با حاکمیت حرف زده است. این زخم باز در خروش سراسری ۸۸، دانشجو و دانشگاه را به پیشتازی آن قیام رساند. از خرداد تا دی ۸۸ این دانشجویان بودند که در تمام عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی چنگ در چنگ حاکمیت ولایت فقیه شدند. بیشترین شهدا، مجروحان و زندانیان قیام ۸۸ از آن دانشگاه بود. واقعیت این است که قیام ۸۸ نقطه پایان جولان‌دادن نزدیک به ۲دهه سلطه‌گری ارتجاع بر دانشگاه بود. از آن پس اعتراض، همبستگی و فریاد دانشجو همواره همراه و کنار اعتصاب و اعتراض کارگران، معلمان، پرستاران، کامیونداران، بازاریان و کشاورزان بوده است این پیوند و همبستگی در قیام دی ۹۶ بدل به یک جنبش و قیام سراسری گشت. وجه بسیار مهم قیام دی، تعیین‌تکلیف تمامیت حکومت ولایت فقیه توسط دانشجویان بود. یادآوری می‌شود که فقط در سال ۹۷ شاهد ۲۵۷حرکت دانشجویی علیه حاکمیت آخوندی بودیم. مراسم ۱۶آذر سال ۹۶ بخشی از قیام سراسری مردم ایران شده بود. در قیام دی ۹۶ جمعی از دانشجویان در جلو نرده‌های دانشگاه تهران فریاد زدند: «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا!». این شعار بلافاصله توسط خبرگزاریهای جهانی منعکس شد و گفتارهای تلویزیونی و مطبوعاتی متعددی را پیرامون خود ایجاد نمود. بازتاب این شعار ساده و عمیق هنوز هم در درون حکومت و در نتایج اجتماعی حاصل از آن جریان دارد. « دیگه تمومه ماجرا مساوی تئوری یک استراتژی بود» ، این شعار با تمام سادگی مفهومش، انگار از عمق ۳دهه تاریخ ایران برآمده است. این شعار از یک شعور تاریخی برآمده و با خود، تمام پرده‌های ریا و بازی قدرت دو بازوی حکومت را کنار زد. این شعار، تمام قیامهای اقشار مختلف مردم ایران را از یک مرحله عبور داد. این شعار، سند عبور دانشجو و دانشگاه ایران از تمامیت حاکمیت ولایت فقیه شد، و الان هم درشعارهای دیروز و امروز « توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد » سر داده می شود و از طرف دیگر گفته می‌شود که « فتنه‌گر، منافق پیوندتان مبارک »که منافق اسم مستعار مجاهدین است یعنی علیرغم خواست رژیم طی این سالیان ولی دانشجویان با قشر پیشاهنگ و پیشتاز خودشان یعنی مجاهدین به اعتراف خود عناصر رژیمی بخوبی پیوند خورده‌اند واین تا سرنگونی ادامه خواهد داشت .
علیرضا ملاجری: الان همانطور که مجتبی سر مشکلات دانشجوها گفتند می‌خواستم نکته‌ای اضافه کنم. ، دیدیم که وحوش خامنه‌ای، با شعارشون، چطور دارند آدرس میدهند. آدرس دشمن اصلی را که از آن وحشت دارند، را میدهند و چطور دانشجوهای قهرمان جوابشان را با شعارهای « زندانی سیاسی آزاد باید گردد » میدهند. برگردیم به سوال سر مشکلات دانشجوها. الان کلاٌ مشکلات دانشجویان اینها است:
1. سنوات
2. پولی‌سازی
3. خوابگاه
4. فضای پادگانی
5. وضعیت سلف سرویسها
این مشکلات واقعی است، و رژیم و کارگزاران دزدش نه تنها کاری برای حل این مشکلات نمی‌ ‌کنند بلکه به عمد قصد دارند که دانشجو را با این مشکلات درگیر بکنند. شما به یک نمونه از بودجه سال ۹۷ که خود رژیم علنی کرده نگاه کنید: « سازمان امور دانشجویان: ۱۱میلیارد تومان(صفحه ۹۶) ، مرکز خدمات حوزه علمیه: ۶۰۰ میلیارد تومان (صفحه ۱۹۶) ، تفاوت بودجه را می ببینید؟ خوب این نشان میدهد که عمدا میخواهند که دانشجوها را درگیر مسائل و مشکلات خودشان بکنند. ولی خوب حالا همین هفته‌های اخیر نگاه کنیم به تجمعات اعتراضی دانشگاهها، مثلا در دانشکده هنر تهران، یا همین دیروز در دانشگاه امیرکبیر دانشجوها سر این مشکلات که بحق و واقعی هم هست شعار دادند « فرزند کارگرانیم ،کنارشون می مانیم» ، «کارگر زندانی آزاد باید گردد» ، « توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد » بود. یا در دانشگاه رازی کرمانشاه شعار دادندکه « از خراسان تا تهران معلمان در زندان ». هیچکدام از شعارهای دانشجوها سر مسائل صنفی نبود. پس علیرغم تشبثات رژیم و مشکلات فراوانی که دانشجوها دارند ولی همچنان اولین خواسته دانشجویان آگاه ما آزادی هست و مطالبه حقوق مردم می باشد .