Forwarded from شرق
🔺از شکوه یک تاریخ تا تخریب
روایت یک تخریب، به فاصلۀ 360 هکتار تاریخی
🔹از حدود صد سال قبل، خیابانکشی برای گسترش شهرها، تخریب بناهای تاریخی به يك عادت تبديل کرد. متولیان شاهچراغ که برای اجرای طرح «توسعۀ شاهچراغ»، تخریب 360 هکتار بافت تاریخی شهر را هدف گذاری کردند.
🔹منطقهای که تعدادی از خانههای تاریخیاش چند سال قبل در طرح بینالحرمین تخریب شد و جای آن را مجتمعی تجاری گرفت!
اما ماجرای این اتفاق چیست؟
@sharghdaily
sharghdaily.com
روایت یک تخریب، به فاصلۀ 360 هکتار تاریخی
🔹از حدود صد سال قبل، خیابانکشی برای گسترش شهرها، تخریب بناهای تاریخی به يك عادت تبديل کرد. متولیان شاهچراغ که برای اجرای طرح «توسعۀ شاهچراغ»، تخریب 360 هکتار بافت تاریخی شهر را هدف گذاری کردند.
🔹منطقهای که تعدادی از خانههای تاریخیاش چند سال قبل در طرح بینالحرمین تخریب شد و جای آن را مجتمعی تجاری گرفت!
اما ماجرای این اتفاق چیست؟
@sharghdaily
sharghdaily.com
Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
⭕️ بالاترین تورم ماهانهٔ بعد از انقلاب، آنهم بعد از ۴ سال متوالی تورم چنددهدرصدی، صرفا یکعدد و شاخص اقتصادی نیست. یعنی شکستن کمر میلیونها خانواده. یعنی لطمهٔ شدید به اخلاق فردی و اجتماعی و روحیهٔ ملی. یعنی ضعیفتر شدن جامعهٔ ایران. یعنی کاهش مصرف ویتامین و پروتئین و بازماندگی از تحصیل صدها هزار کودک که دههها هزینه دارد. یعنی صدها هزار نفر توان تامین دارو و درمان نخواهند داشت و هزاران مرگ اجتنابپذیر و داغدار شدن هزاران خانواده. یعنی اولین تجربهٔ فقر مطلق و نسبی برای میلیونها ایرانی و نارضایتی شدیدی که «رفاهِ از دسترفته» میآفریند. یعنی خشنتر شدن فقر کسانی که فقیر بودند. یعنی افزایش بیسابقهٔ بیاعتمادی، خشم، خشونت، دزدی، فساد، اعتیاد، جرم، طرد، تنش در روابط خانوادگی و کاری، چاقی، بیماری، افسردگی و اضطراب در جامعهٔ ایران. یعنی کاهش چشمگیر امید اجتماعی و سیاسی. یعنی ضعیفتر شدنِ ایران و بحرانهای ملی بیشتر. کسانی که به تداوم تورم بالا و فاجعهبار (مالیات معکوس از جیب فرودستان به جیب فرادستان) به هر نحو و حدی کمک میکنند، چه تحریمکنندگان ایران و حامیانشان و چه حکمرانانی که در رفع تحریم و رفع کسری بودجه و افزایش انضباط مالی و … تاخیر دارند، خواسته یا ناخواسته در همهٔ این پیامدهای سهمگین و رنج شدیدی که برای دهها میلیون ایرانی میآفرینند سهیم و مسئولند.
@jalaeipour
@jalaeipour
Audio
#به_نامه
#محمدرضا_شجریان
توضیح درباره قطعه :
«ضبط الگو برای تنظیم در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۷۹ با صدای استاد و پدر بزرگوارم #شجریان
این نسخه را جهت حفظ آن به طور کامل و برای اولین بار با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
با مهر و سپاس
مزدا انصاری، خرداد ۱۴۰۰»
این قطعه که ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط مزدا انصاری در دسترس عموم قرار گرفته است، ۱۶ دی سال ۷۹ ضبط شده است.سال ۱۳۸۰ شجریان به همراه حسین علیزاده، آه باران را در مراسم بزرگداشت فریدون مشیری برای نخستین بار اجرا کردند. بعدها در سال ۸۸ این قطعه در آلبومی با همین نام با تنظیم مزدا انصاری منتشر شد.
#گوش
@BEHNAME1
#محمدرضا_شجریان
توضیح درباره قطعه :
«ضبط الگو برای تنظیم در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۷۹ با صدای استاد و پدر بزرگوارم #شجریان
این نسخه را جهت حفظ آن به طور کامل و برای اولین بار با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
با مهر و سپاس
مزدا انصاری، خرداد ۱۴۰۰»
این قطعه که ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط مزدا انصاری در دسترس عموم قرار گرفته است، ۱۶ دی سال ۷۹ ضبط شده است.سال ۱۳۸۰ شجریان به همراه حسین علیزاده، آه باران را در مراسم بزرگداشت فریدون مشیری برای نخستین بار اجرا کردند. بعدها در سال ۸۸ این قطعه در آلبومی با همین نام با تنظیم مزدا انصاری منتشر شد.
#گوش
@BEHNAME1
Forwarded from باغِ خِرَد | شهاب رویانیان
روایت عَلَم از معاهدهٔ تقسیم آب رود هیرمند بین ایران و افغانستان
امیر اسدالله عَلَم (۱۲۹۸-۱۳۵۷) وزیر دربار و نخستوزیر عهد پهلوی، در یادداشتهای روزانهٔ خود به تاریخ سهشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۵۶ دربارهٔ امضای معاهدهٔ تقسیم آب رود هیرمند بین ایران و افغانستان نوشته است:
چند دقیقهای شرفیاب بودم و مرخص شدم. دِماغ کار هم نداشتم. دیشب تا صبح بیدار بودم، [چون] وقت خواب چشمم به خبر مبادلهٔ اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد، آنچنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چندساعته بر چشمم نیامد. بهمحض آنکه اندکی به هوش میآمدم، این کابوس مرا در خود فرومیبرد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم باز پاره کردم. فکر میکردم کار گذشته را استعفای من دوا نمیکند، جز آنکه باری بر دوش شاهنشاه عزیزم بیفزایم و ناراحتش کنم، نتیجهٔ دیگری به دست نمیآمد. تیر از شصت [=شست] گذشته است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مَرْدَکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گروی آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم؛ و این بدبختها آنقدر از چپگرایی افغانستان ترسیدند که همهٔ شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه میداند؟ شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند. بههرحال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبرانپذیر نیست. به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم. یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم. مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا؟ فقط، چون مرا منقلب یافته بود او هم بالطبع گریه میکرد! البته آثار این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر میشود که من مردهام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده و پیش چشم من جلوی سگ انداختهاند.
منبع: عَلَم، امیراسدالله، ۱۳۹۰، یادداشتهای عَلَم، ویرایش: علینقی عالیخانی (وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه تهران در عصر پهلوی)، کتابسرا، چ ۲-۴، تهران، ج ۶، ص ۴۸۱.
@shahab_rouyanian
امیر اسدالله عَلَم (۱۲۹۸-۱۳۵۷) وزیر دربار و نخستوزیر عهد پهلوی، در یادداشتهای روزانهٔ خود به تاریخ سهشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۵۶ دربارهٔ امضای معاهدهٔ تقسیم آب رود هیرمند بین ایران و افغانستان نوشته است:
چند دقیقهای شرفیاب بودم و مرخص شدم. دِماغ کار هم نداشتم. دیشب تا صبح بیدار بودم، [چون] وقت خواب چشمم به خبر مبادلهٔ اسناد هیرمند بین وزیر خارجه و سفیر افغانستان افتاد، آنچنان ناراحت شدم که با قرص خواب هم خواب سنگین چندساعته بر چشمم نیامد. بهمحض آنکه اندکی به هوش میآمدم، این کابوس مرا در خود فرومیبرد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم باز پاره کردم. فکر میکردم کار گذشته را استعفای من دوا نمیکند، جز آنکه باری بر دوش شاهنشاه عزیزم بیفزایم و ناراحتش کنم، نتیجهٔ دیگری به دست نمیآمد. تیر از شصت [=شست] گذشته است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مَرْدَکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گروی آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم؛ و این بدبختها آنقدر از چپگرایی افغانستان ترسیدند که همهٔ شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه میداند؟ شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند. بههرحال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبرانپذیر نیست. به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم. یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم. مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا؟ فقط، چون مرا منقلب یافته بود او هم بالطبع گریه میکرد! البته آثار این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر میشود که من مردهام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده و پیش چشم من جلوی سگ انداختهاند.
منبع: عَلَم، امیراسدالله، ۱۳۹۰، یادداشتهای عَلَم، ویرایش: علینقی عالیخانی (وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه تهران در عصر پهلوی)، کتابسرا، چ ۲-۴، تهران، ج ۶، ص ۴۸۱.
@shahab_rouyanian
در این فایل صوتی " آه باران" که تازه از طرف مزدا انصاری منتشر شده گویی تو را به اتاقی راه دادهاند که شجریان به تنهایی، مشغول ضبط الگو برای تنظیم آواز و آهنگ است.
جسمش را حس میکنی، ارتعاش صدایش را، نفسش را، نسیم حرکت دستش را، سنگینی موج آوازش را، لرزش چانهاش را.
زنده است، گرم است، گرمتر از کنسرتهایش.
زندهتر از فایلهای صوتی و تصویری کنسرتهایش.
نشسته اینجا، کنارت، نزدیکت، زمزمه میکند، آهنگ میسازد. تا ابد.
آنقدر زنده است که تا وقتی میخواند انگار در زایندهرود آب میغلتد، دریاچه اورمیه محتضر نیست، مجسمههای بامیان فرو نریختهاند و مردمان زیر یوغ طالبان نیستند.
https://t.me/BBToday/58214
جسمش را حس میکنی، ارتعاش صدایش را، نفسش را، نسیم حرکت دستش را، سنگینی موج آوازش را، لرزش چانهاش را.
زنده است، گرم است، گرمتر از کنسرتهایش.
زندهتر از فایلهای صوتی و تصویری کنسرتهایش.
نشسته اینجا، کنارت، نزدیکت، زمزمه میکند، آهنگ میسازد. تا ابد.
آنقدر زنده است که تا وقتی میخواند انگار در زایندهرود آب میغلتد، دریاچه اورمیه محتضر نیست، مجسمههای بامیان فرو نریختهاند و مردمان زیر یوغ طالبان نیستند.
https://t.me/BBToday/58214
Telegram
بریدهها و برادهها
#به_نامه
#محمدرضا_شجریان
توضیح درباره قطعه :
«ضبط الگو برای تنظیم در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۷۹ با صدای استاد و پدر بزرگوارم #شجریان
این نسخه را جهت حفظ آن به طور کامل و برای اولین بار با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
با مهر و سپاس
مزدا انصاری، خرداد ۱۴۰۰»
این قطعه…
#محمدرضا_شجریان
توضیح درباره قطعه :
«ضبط الگو برای تنظیم در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۷۹ با صدای استاد و پدر بزرگوارم #شجریان
این نسخه را جهت حفظ آن به طور کامل و برای اولین بار با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
با مهر و سپاس
مزدا انصاری، خرداد ۱۴۰۰»
این قطعه…
Forwarded from اثیری... (فیروزه)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
طنین مارش ایرانی در اروپا در پاییز دلانگیز ۱۸۶۴ میلادی...
وقتی سلطان صاحبقران به اروپا سفر کردند، ملازمان بدو گفتند؛ «اکنون که به فرنگ آمدهایم، سرود ملیمان چیست؟ ارکستر وین میخواهد برای خوش آمدگویی به شما سرود ملی ایران را اجرا کند.»
ناصرالدینشاه که حتی نمیدانست سرود ملی چیست! اَبروی خود را بالا میاندازد و میگوید: «نمیدانیم...! هرچیزی که پیدا میکنید بدهید به این پدرسوختههای فرنگی تا برایمان بسرایند!»
بدین ترتیب، آن پدر سوخته فرنگی که کسی نبود جز؛ یوهان اشتراوس اتریشی، آنقدر فرهنگ غنی ایرانی برایش اهمیت داشت که یکی از زیباترین آثارش را در وصف تاریخ ایران در پاییز ۱۸۶۴میلادی نوشت. در واقع نخستین اجرای رسمی سرود ملی ایران در جوامع غرب، همین قطعه مارش ایرانی بوده است.
بازنشر از صفحهی "تحلیل و رصد"
#یوهان_اشتراوس
#مارش_ملی
Johann Strauss II – The Persian March, Op
@Astral_one
وقتی سلطان صاحبقران به اروپا سفر کردند، ملازمان بدو گفتند؛ «اکنون که به فرنگ آمدهایم، سرود ملیمان چیست؟ ارکستر وین میخواهد برای خوش آمدگویی به شما سرود ملی ایران را اجرا کند.»
ناصرالدینشاه که حتی نمیدانست سرود ملی چیست! اَبروی خود را بالا میاندازد و میگوید: «نمیدانیم...! هرچیزی که پیدا میکنید بدهید به این پدرسوختههای فرنگی تا برایمان بسرایند!»
بدین ترتیب، آن پدر سوخته فرنگی که کسی نبود جز؛ یوهان اشتراوس اتریشی، آنقدر فرهنگ غنی ایرانی برایش اهمیت داشت که یکی از زیباترین آثارش را در وصف تاریخ ایران در پاییز ۱۸۶۴میلادی نوشت. در واقع نخستین اجرای رسمی سرود ملی ایران در جوامع غرب، همین قطعه مارش ایرانی بوده است.
بازنشر از صفحهی "تحلیل و رصد"
#یوهان_اشتراوس
#مارش_ملی
Johann Strauss II – The Persian March, Op
@Astral_one
Forwarded from بریدهها و برادهها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رکورد ۸ ساله ۱۰۰ متر زنان توسط فرزانه فصیحی شکسته شد
رکورددار دو ۶۰ متر ایران امروز در بورسا ترکیه موفق شد با کسب رکورد ۱۱:۴۴ ضمن قهرمانی در ترکیش چمپیونشیپ رکورد ۸ ساله دو ۱۰۰ متر ایران را که در دستان مریم طوسی بود بکشند.
#فرزانه_فصیحی
🔗 Farshad abbasi (@farshadabbasi33)
📲 @twittervid_bot
رکورددار دو ۶۰ متر ایران امروز در بورسا ترکیه موفق شد با کسب رکورد ۱۱:۴۴ ضمن قهرمانی در ترکیش چمپیونشیپ رکورد ۸ ساله دو ۱۰۰ متر ایران را که در دستان مریم طوسی بود بکشند.
#فرزانه_فصیحی
🔗 Farshad abbasi (@farshadabbasi33)
📲 @twittervid_bot
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✨ بزرگی همیشه در برآوردن آرزوهای بزرگ دیگران نیست.
بزرگی، گاهی در نادیده نگرفتن و ناچیز ندانستن خواستهای کوچک دیگران و اهمیت دادن به آن خواستهها و یاری افراد در تحقق همان خواستههای کوچک است.
🔗 منبع: برگۀ اینستاگرامی شیراز
#کرامت #مردم_ایران #آموختنی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
بزرگی، گاهی در نادیده نگرفتن و ناچیز ندانستن خواستهای کوچک دیگران و اهمیت دادن به آن خواستهها و یاری افراد در تحقق همان خواستههای کوچک است.
🔗 منبع: برگۀ اینستاگرامی شیراز
#کرامت #مردم_ایران #آموختنی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from باغِ خِرَد | شهاب رویانیان
لغاتِ دَساتیر
در زبان فارسی تعدادی واژهٔ بیمعنی و مندرآوردی رواج یافته است که بعضی از افرادِ بیخبر آنها را به کار میبرند و حتی نام و نام خانوادگی خود را از بین این واژههای ساختگی انتخاب کردهاند!
منشأ این لغات، کتابی مجعول به نام «دَساتیر» یا «دَساتیرِ آسمانی» است که به دست آذرکِیوان (۹۴۲-۱۰۲۷ق) و یا پیروان فرقهٔ آذرکِیوانی در حدود سال ۱۰۰۰ق نوشته شده است. آذرکِیوان مؤسس این فرقه، از زرتشتیان شیراز و یا حوالی این شهر بود که با تنی چند از شاگردان خود به هند مهاجرت کرد و در همانجا درگذشت.
دساتیر کتابی است که به زبانی ساختگی نوشته شده و مطالب آن نیز ترکیبی است جعلی از آرای هندی و یونانی و ایرانی که حتی ترجمهٔ مطالبی از قرآن و احادیث و اقوال صوفیه نیز در بخشهایی از آن دیده میشود. در این کتاب از اشخاص و وقایعی سخن میرود که اغلب بههیچروی جنبهٔ تاریخی و حتی اسطورهای ندارند.
کتاب دساتیر دارای دو بخش جداگانه است. بخش اول که ادعا میشود در عهد باستان تألیف شده و به زبان ساختگی دساتیری است. زبان این بخش با هیچیک از زبانهای زنده و مردهٔ جهان شباهت و بستگیِ اصیل ندارد.
بخش دومِ کتابِ دساتیر، ترجمه و تفسیر بخش اول به فارسیِ آمیخته با لغات مجعول است که در زیرِ هر بند از متن کتاب آمده و پیروان فرقهٔ آذرکِیوان مدعیاند این ترجمه و تفسیر در زمان خسروپرویز، پادشاه ساسانی نوشته شده است.
کتاب دساتیر و ترجمهٔ انگلیسی آن در سال ۱۲۳۳-۱۲۳۵ق/۱۸۱۸-۱۸۱۹م به همت یکی از زرتشتیان مقیم هند به نام ملا فیروز و با کمک سِر جان مَلکُم، فرماندار وقت بمبئی، در دو جلد چاپ شد. ملکم در زمان فتحعلیشاهِ قاجار سفیر انگلستان در ایران بود و در سال ۱۸۱۵م کتاب دو جلدی «تاریخ ایران» را منتشر کرد.
تعدادی از فرهنگنویسان که از اصل ماجرا آگاه نبودند، لغاتِ ساختگی این کتاب را واژههای فارسی تصور کردند و در آثار خود آوردند. تا اینکه محققانی همچون محمد قزوینی جعلی بودن این لغات را اعلام کردند. اما تا زمان روشن شدن ماجرا، باستانگرایان و سَرهنویسان و عربیستیزان که پیوسته در جستوجوی واژگانی با ریشهٔ فارسی بودند این لغات را در نوشتههای خود به کار بردند که بعضی از آنها رواج زیادی یافت.
تعدادی از لغات دساتیر به همراه معنی جعلی آنها به شرح زیر است:
تیمْسار: حضرت (لقب امرای ارتش در دورهٔ پهلوی)
دَهْناد: ترتیب، نظم
فَرازْمان: حُکم، فرمان
فَرْبُود: راست، درست
فَرْتاش: وجود (متضاد عَدَم)
فَرْجاد: فاضل، دانشمند
فَرْجُود: معجزه
فَرساد: حکیم، دانشمند، دانا
فَرْسَنْداج: اُمّت
فَرْشاد: روح و عقلِ کُرهٔ مریخ
فَرْشیم: قِسْم، جزء
فَرْنُود: بُرهان، دلیل
فَرْنُودْسار: کتابی که در جمیعِ فنونِ حکمت باشد، بُرهانِسْتان، دَلیلِسْتان.
فَرْنُوش: نوشندهٔ شکوه و جلال، عقلِ فلکِ قمر
فُرُوهَنْده: نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشتهای
نوتاش [nowtash/noutash]: همیشه، دائم
منابع
۱. انوری، حسن، مرجان انصاری، سولماز شرکتافتخار، ۱۳۹۴، فرهنگ نامِ سخن، سخن، چ ۵، تهران.
۲. انوشه، حسن، ۱۳۸۰، دانشنامهٔ ادب فارسی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، «آذرکیوان».
۳. دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر: سید محمدکاظم موسوی بجنوردی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، «آذرکیوان».
۴. دهخدا، علیاکبر، ۱۳۷۷، لغتنامه، ۱۵ ج + یک جلد مقدمه، زیر نظر: محمد معین و سید جعفر شهیدی، دانشگاه تهران/ روزنه، چ ۲ (از دورهٔ جدید)، تهران، مقدمه، ص ۴۸-۶۵؛ ص ۸۴-۸۸؛ لغات متن.
۵. سعادت، اسماعیل، و همکاران، ۱۳۸۴-۱۳۹۷، دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، ۶ ج + یک جلد ذیل، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چ ۱، تهران، «دساتیر».
@shahab_rouyanian
در زبان فارسی تعدادی واژهٔ بیمعنی و مندرآوردی رواج یافته است که بعضی از افرادِ بیخبر آنها را به کار میبرند و حتی نام و نام خانوادگی خود را از بین این واژههای ساختگی انتخاب کردهاند!
منشأ این لغات، کتابی مجعول به نام «دَساتیر» یا «دَساتیرِ آسمانی» است که به دست آذرکِیوان (۹۴۲-۱۰۲۷ق) و یا پیروان فرقهٔ آذرکِیوانی در حدود سال ۱۰۰۰ق نوشته شده است. آذرکِیوان مؤسس این فرقه، از زرتشتیان شیراز و یا حوالی این شهر بود که با تنی چند از شاگردان خود به هند مهاجرت کرد و در همانجا درگذشت.
دساتیر کتابی است که به زبانی ساختگی نوشته شده و مطالب آن نیز ترکیبی است جعلی از آرای هندی و یونانی و ایرانی که حتی ترجمهٔ مطالبی از قرآن و احادیث و اقوال صوفیه نیز در بخشهایی از آن دیده میشود. در این کتاب از اشخاص و وقایعی سخن میرود که اغلب بههیچروی جنبهٔ تاریخی و حتی اسطورهای ندارند.
کتاب دساتیر دارای دو بخش جداگانه است. بخش اول که ادعا میشود در عهد باستان تألیف شده و به زبان ساختگی دساتیری است. زبان این بخش با هیچیک از زبانهای زنده و مردهٔ جهان شباهت و بستگیِ اصیل ندارد.
بخش دومِ کتابِ دساتیر، ترجمه و تفسیر بخش اول به فارسیِ آمیخته با لغات مجعول است که در زیرِ هر بند از متن کتاب آمده و پیروان فرقهٔ آذرکِیوان مدعیاند این ترجمه و تفسیر در زمان خسروپرویز، پادشاه ساسانی نوشته شده است.
کتاب دساتیر و ترجمهٔ انگلیسی آن در سال ۱۲۳۳-۱۲۳۵ق/۱۸۱۸-۱۸۱۹م به همت یکی از زرتشتیان مقیم هند به نام ملا فیروز و با کمک سِر جان مَلکُم، فرماندار وقت بمبئی، در دو جلد چاپ شد. ملکم در زمان فتحعلیشاهِ قاجار سفیر انگلستان در ایران بود و در سال ۱۸۱۵م کتاب دو جلدی «تاریخ ایران» را منتشر کرد.
تعدادی از فرهنگنویسان که از اصل ماجرا آگاه نبودند، لغاتِ ساختگی این کتاب را واژههای فارسی تصور کردند و در آثار خود آوردند. تا اینکه محققانی همچون محمد قزوینی جعلی بودن این لغات را اعلام کردند. اما تا زمان روشن شدن ماجرا، باستانگرایان و سَرهنویسان و عربیستیزان که پیوسته در جستوجوی واژگانی با ریشهٔ فارسی بودند این لغات را در نوشتههای خود به کار بردند که بعضی از آنها رواج زیادی یافت.
تعدادی از لغات دساتیر به همراه معنی جعلی آنها به شرح زیر است:
تیمْسار: حضرت (لقب امرای ارتش در دورهٔ پهلوی)
دَهْناد: ترتیب، نظم
فَرازْمان: حُکم، فرمان
فَرْبُود: راست، درست
فَرْتاش: وجود (متضاد عَدَم)
فَرْجاد: فاضل، دانشمند
فَرْجُود: معجزه
فَرساد: حکیم، دانشمند، دانا
فَرْسَنْداج: اُمّت
فَرْشاد: روح و عقلِ کُرهٔ مریخ
فَرْشیم: قِسْم، جزء
فَرْنُود: بُرهان، دلیل
فَرْنُودْسار: کتابی که در جمیعِ فنونِ حکمت باشد، بُرهانِسْتان، دَلیلِسْتان.
فَرْنُوش: نوشندهٔ شکوه و جلال، عقلِ فلکِ قمر
فُرُوهَنْده: نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشتهای
نوتاش [nowtash/noutash]: همیشه، دائم
منابع
۱. انوری، حسن، مرجان انصاری، سولماز شرکتافتخار، ۱۳۹۴، فرهنگ نامِ سخن، سخن، چ ۵، تهران.
۲. انوشه، حسن، ۱۳۸۰، دانشنامهٔ ادب فارسی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، «آذرکیوان».
۳. دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر: سید محمدکاظم موسوی بجنوردی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، «آذرکیوان».
۴. دهخدا، علیاکبر، ۱۳۷۷، لغتنامه، ۱۵ ج + یک جلد مقدمه، زیر نظر: محمد معین و سید جعفر شهیدی، دانشگاه تهران/ روزنه، چ ۲ (از دورهٔ جدید)، تهران، مقدمه، ص ۴۸-۶۵؛ ص ۸۴-۸۸؛ لغات متن.
۵. سعادت، اسماعیل، و همکاران، ۱۳۸۴-۱۳۹۷، دانشنامهٔ زبان و ادب فارسی، ۶ ج + یک جلد ذیل، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چ ۱، تهران، «دساتیر».
@shahab_rouyanian
Forwarded from Dehkhoda | دهخدا
یک فنجان واژهشناسی - ۵۹
بهروز صفرزاده
https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/news/29083
...................................................
رودرواسی
@dehkhodaicps
بهروز صفرزاده
https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/news/29083
...................................................
رودرواسی
@dehkhodaicps
Forwarded from حقبان
🌿مهمترین حادثه فوتبال ایران
✍علی عالی
🔰به شکلِ عجیبی، مهمترین حادثه فوتبال ایران نادیده گرفته شد. جشن سیهزار نفری برای قهرمانیِ یک تیم فوتبال از زنان
🍃 بیسابقه در تاریخِ فوتبال ایران
🟢 چنین تصاویری میتواند عکسِ قاب شدهی هر خانهای در بَم باشد؛ نمادِ فرهنگِ یک شهر. نمادِ احترام به زنانِ یک شهر. نمادِ زیستِ مسالمتآمیز. مراسم #جشن_قهرمانی و تجلیل از بازیکنان و کادر فنی #تیم_فوتبال_زنان_خاتون_بم در ورزشگاه فجر این شهر برگزار شد؛ با حضور خانوادهها. زن و مرد کنار هم. بدون حاشیهای، بدونِ مسئلهای و بدونِ اینکه هیچ فرد و نهاد و ارگانی حساس شود. این بزرگترین تمرینِ باهم بودن است. یک شهر میتواند ورزشگاهش نمادِ تماشایِ یک شهر برای اعدام باشد و یک شهر هم میتواند نمادِ پاسداشتِ موفقیتهای زنانش باشد. کدام تصویر پیامِ زیباتری برای جامعه دارد؟ کدام تصویر میتواند مردمِ یک شهر را در نگاهمان ویژه کند؟ بَم را به خرابیهای زلزلهش میشناسید؟ حالا بَم را به آبادانیهایِ فرهنگی و ورزشیاش بشناسید. یک نقطهی روشن در روزهایِ تاریکشده.
#ورود_زنان_به_ورزشگاه
#جمعیت_حمایت_از_حقوق_بشر_زنان
@hoghooghbasharezanan
✍علی عالی
🔰به شکلِ عجیبی، مهمترین حادثه فوتبال ایران نادیده گرفته شد. جشن سیهزار نفری برای قهرمانیِ یک تیم فوتبال از زنان
🍃 بیسابقه در تاریخِ فوتبال ایران
🟢 چنین تصاویری میتواند عکسِ قاب شدهی هر خانهای در بَم باشد؛ نمادِ فرهنگِ یک شهر. نمادِ احترام به زنانِ یک شهر. نمادِ زیستِ مسالمتآمیز. مراسم #جشن_قهرمانی و تجلیل از بازیکنان و کادر فنی #تیم_فوتبال_زنان_خاتون_بم در ورزشگاه فجر این شهر برگزار شد؛ با حضور خانوادهها. زن و مرد کنار هم. بدون حاشیهای، بدونِ مسئلهای و بدونِ اینکه هیچ فرد و نهاد و ارگانی حساس شود. این بزرگترین تمرینِ باهم بودن است. یک شهر میتواند ورزشگاهش نمادِ تماشایِ یک شهر برای اعدام باشد و یک شهر هم میتواند نمادِ پاسداشتِ موفقیتهای زنانش باشد. کدام تصویر پیامِ زیباتری برای جامعه دارد؟ کدام تصویر میتواند مردمِ یک شهر را در نگاهمان ویژه کند؟ بَم را به خرابیهای زلزلهش میشناسید؟ حالا بَم را به آبادانیهایِ فرهنگی و ورزشیاش بشناسید. یک نقطهی روشن در روزهایِ تاریکشده.
#ورود_زنان_به_ورزشگاه
#جمعیت_حمایت_از_حقوق_بشر_زنان
@hoghooghbasharezanan