روانکاوی به زبانساده
❌با توجه به این ویس:
🔹مثلا میخوای انگلیسی یاد بگیری، انگار وجهی از وجودت با سرزنش و توصیه و نصیحت بهت میگه برای اینکه آدم باارزشی بشی حتما باید زبان بخونی، تو هم فکر میکنی باید زبان بخونی، ولی به این وجه از وجودت توجه نمیکنی که واقعا حوصله تمرکز و لذت بردن از زبان را نداری و حتی به هدفت هم باور اصیل نداری و ته دلت فقط برای اینکه خودت را راضی نگه داری و حس کنی داری ی کارایی میکنی، داری رو برنامه هات کار میکنی و صرفا با توجه با این حرف که میخوام زبان بخونم ،میخواییم این پیام را به اون بخش سرزنشگر وجود بفرستیم که «ببین بیکار ننشستم، دارم برای انتظارات تو تلاش میکنم، برای اینکه احساس ارزش کنی دارم رو یک سری برنامه هام کار میکنم»
در واقع این کارهای برنامه ریزی شده ولی درست حسابی انجام نشده،مثل کتاب های نخونده، فیلم های دیده نشده، مهارت های کسب نشده، ساز های یاد گرفته نشده ناشی از یک مصالحه یا شبه فریب هست که صدای اون بخش سرزنشگر را درنیاریم.
🔸ولی این کارها زمانی انجام میشن که سایر اجزای وجود هم اون کار را بخوان، واقعا علاقه داشته باشی واقعا احساس نیاز کنی واقعا به درونت این پیام را بدی که من میخوام انجامش بدم وگرنه صرفا برای راضی نگه داشتن سوپرایگو(وجه سرزنش گر) بگی دارم کارهای مهاجرتم را انجام میدم ولی با عملت این پیام را به درونت ارسال کنی که ولش کن خودم هم میدونم من آدم کلاس زبان های فشرده و کارهای سخت نیستم، خب معلومه تهش نتیجه اش چیزی میشه که به عنوان اهمال کاری میشناسیم.
پس برای انجام دادن کارها اون چشمه و ناهشیار درونت که تو ویس اشاره کردیم، باید این ذوق و جدیت را در تو ببینه و بعدش اونم به تو کمک میکنه که کارها بهتر پیش بره
🔹هر چند باز هم ضمانتی نیست که حتی در این شرایط قطعا به اون هدف میرسیم ولی حداقل اش اینه که کارها به سیالی و روانی پیش خواهد رفت و از روندش فرسوده نخواهی شد و مهم تر از آن از همه ظرفیت وجودیت برای پیشبرد کارها استفاده خواهی کرد.
🔸برای شکستن اهمال کاری، اول اهدافت را وارسی کن اونایی که صرفا برای راضی نگه داشتن وجه سرزنشگر وجودت هستند را بریز بیرون، اهدافی را انتخاب کن که هم ازشون لذت میبری، هم بهت احساس با ارزش بودن میدن،هم تواناییش را داری و هم از ته دل این هدف و عمل را بخوای، با این روال احتمالا اون چرخه معیوب اهمال کاری راحت تر شکسته میشه.
❌اگر حس کردی توان این کارها را هم نداری و خیلی غرق اهمال هستی شاید دچار انفعال و درماندگی و افسردگی هستی و باید از یک درمانگر هم کمک بگیری
تعیین وقت: @Neoravankav
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
روانکاوی به زبان ساده
🔹مثلا میخوای انگلیسی یاد بگیری، انگار وجهی از وجودت با سرزنش و توصیه و نصیحت بهت میگه برای اینکه آدم باارزشی بشی حتما باید زبان بخونی، تو هم فکر میکنی باید زبان بخونی، ولی به این وجه از وجودت توجه نمیکنی که واقعا حوصله تمرکز و لذت بردن از زبان را نداری و حتی به هدفت هم باور اصیل نداری و ته دلت فقط برای اینکه خودت را راضی نگه داری و حس کنی داری ی کارایی میکنی، داری رو برنامه هات کار میکنی و صرفا با توجه با این حرف که میخوام زبان بخونم ،میخواییم این پیام را به اون بخش سرزنشگر وجود بفرستیم که «ببین بیکار ننشستم، دارم برای انتظارات تو تلاش میکنم، برای اینکه احساس ارزش کنی دارم رو یک سری برنامه هام کار میکنم»
در واقع این کارهای برنامه ریزی شده ولی درست حسابی انجام نشده،مثل کتاب های نخونده، فیلم های دیده نشده، مهارت های کسب نشده، ساز های یاد گرفته نشده ناشی از یک مصالحه یا شبه فریب هست که صدای اون بخش سرزنشگر را درنیاریم.
🔸ولی این کارها زمانی انجام میشن که سایر اجزای وجود هم اون کار را بخوان، واقعا علاقه داشته باشی واقعا احساس نیاز کنی واقعا به درونت این پیام را بدی که من میخوام انجامش بدم وگرنه صرفا برای راضی نگه داشتن سوپرایگو(وجه سرزنش گر) بگی دارم کارهای مهاجرتم را انجام میدم ولی با عملت این پیام را به درونت ارسال کنی که ولش کن خودم هم میدونم من آدم کلاس زبان های فشرده و کارهای سخت نیستم، خب معلومه تهش نتیجه اش چیزی میشه که به عنوان اهمال کاری میشناسیم.
پس برای انجام دادن کارها اون چشمه و ناهشیار درونت که تو ویس اشاره کردیم، باید این ذوق و جدیت را در تو ببینه و بعدش اونم به تو کمک میکنه که کارها بهتر پیش بره
🔹هر چند باز هم ضمانتی نیست که حتی در این شرایط قطعا به اون هدف میرسیم ولی حداقل اش اینه که کارها به سیالی و روانی پیش خواهد رفت و از روندش فرسوده نخواهی شد و مهم تر از آن از همه ظرفیت وجودیت برای پیشبرد کارها استفاده خواهی کرد.
🔸برای شکستن اهمال کاری، اول اهدافت را وارسی کن اونایی که صرفا برای راضی نگه داشتن وجه سرزنشگر وجودت هستند را بریز بیرون، اهدافی را انتخاب کن که هم ازشون لذت میبری، هم بهت احساس با ارزش بودن میدن،هم تواناییش را داری و هم از ته دل این هدف و عمل را بخوای، با این روال احتمالا اون چرخه معیوب اهمال کاری راحت تر شکسته میشه.
❌اگر حس کردی توان این کارها را هم نداری و خیلی غرق اهمال هستی شاید دچار انفعال و درماندگی و افسردگی هستی و باید از یک درمانگر هم کمک بگیری
تعیین وقت: @Neoravankav
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
روانکاوی به زبان ساده
❌پدرانِ الان و آینده که خیلی غیرتی و حساس و ناموسپرست هستید و حاضرید برای آبروتون آدم بکشید، اگر حوصله و تحمل و توانایی پذیرش تحولات جامعه و فرهنگ و تغییر خود را ندارید، لطفا دیگه بچهدار نشید یعنی اصلا حق ندارید بچهدار بشید.
🔹بچه نه دارایی تو هست، نه نوارِ خامی که با باورهای مریضت پرش کنی، اگر هم الان دختر کمسن دارید از همین الان خودتون را برای کنجکاویها، شیطنتها، اشتباهات و تجربههایش آماده کنید.
🔸دیگه دوره ما تموم شد که با زور و قلدری بشه برده تربیت کرد، هر چقدر تلاش کنی ذهن باز و پذیرایی داشته باشی، رابطه خوبی با خانواده و فرزندت داشته باشی، مشکلات و تعارضات کمتری هم با او خواهی داشت و فرزندت احتمالا حال بهتری خواهد شد.
❌ اولین گام برای تربیت فرزندان و حال خوب خانواده، درمان کردن خودمان هست نه چاقو به دست گرفتن.
🔹بچه نه دارایی تو هست، نه نوارِ خامی که با باورهای مریضت پرش کنی، اگر هم الان دختر کمسن دارید از همین الان خودتون را برای کنجکاویها، شیطنتها، اشتباهات و تجربههایش آماده کنید.
🔸دیگه دوره ما تموم شد که با زور و قلدری بشه برده تربیت کرد، هر چقدر تلاش کنی ذهن باز و پذیرایی داشته باشی، رابطه خوبی با خانواده و فرزندت داشته باشی، مشکلات و تعارضات کمتری هم با او خواهی داشت و فرزندت احتمالا حال بهتری خواهد شد.
❌ اولین گام برای تربیت فرزندان و حال خوب خانواده، درمان کردن خودمان هست نه چاقو به دست گرفتن.
🔹افراد خودشیفته به شکل خاصی رقابت طلب، دارای حس خود بزرگبینی، سواستفادهگر و فرصتطلب هستند. آنها معمولاً بر سر کسانی که نمیتوانند نیازهای آنها را برآورده کنند، فریاد میزنند. دیگران را اذیت میکنند و با آنها مستبدانه رفتار میکنند.
🔹بسیاری از افراد خودشیفته، در برقراری ارتباط با دیگران به عنوان کسانی که باید آنها را دوست داشت و عزیز شمرد، مشکل دارند، زیرا خودشان احساس دوست داشتنی و عزیز بودن نکردهاند. در عوض، آنها با دیگران به عنوان اشیایی برخورد میکنند كه از آنها چیزهای ضروری زندگی را استخراج كنند، همانطور كه والدینشان احتمالا از آنها برای تحقق رویاهای محقق نشدهشان استفاده كرده بودند.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
🔹بسیاری از افراد خودشیفته، در برقراری ارتباط با دیگران به عنوان کسانی که باید آنها را دوست داشت و عزیز شمرد، مشکل دارند، زیرا خودشان احساس دوست داشتنی و عزیز بودن نکردهاند. در عوض، آنها با دیگران به عنوان اشیایی برخورد میکنند كه از آنها چیزهای ضروری زندگی را استخراج كنند، همانطور كه والدینشان احتمالا از آنها برای تحقق رویاهای محقق نشدهشان استفاده كرده بودند.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
❌فکر نمیکردم این مینی سریال ethos (با محوریت رواندرمانی) اینقدر خوب و گیرا باشه، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم، بخصوص اینکه که فرهنگ خیلی نزدیکی با مردم ترکیه داریم.
کلا هشت قسمت حدودا ۴۰ دقیقه ای هست و همه ورژن ها و کیفیت های سریال در نرم افزار بلبل جان موجود هست
کلا هشت قسمت حدودا ۴۰ دقیقه ای هست و همه ورژن ها و کیفیت های سریال در نرم افزار بلبل جان موجود هست
روانکاوی به زبانساده
❌فکر نمیکردم این مینی سریال ethos (با محوریت رواندرمانی) اینقدر خوب و گیرا باشه، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم، بخصوص اینکه که فرهنگ خیلی نزدیکی با مردم ترکیه داریم. کلا هشت قسمت حدودا ۴۰ دقیقه ای هست و همه ورژن ها و کیفیت های سریال در نرم افزار بلبل جان…
❌بعضی از ماها، تصورمون از افسردگی، بی حوصلگی و کم بودن نشاط هست و ذهنیت دقیقی از اختلال افسردگی نداریم، در این مینی سریال، نقشِ خانم یاسین یعنی روحیه، توصیف خوبی از افسردگی بود. البته باید در نظر بگیریم افسردگی ماژور از این هم میتونه شدیدتر باشه و حتی واقعیت سنجی را مختل کنه و فرد درگیر توهم و هذیان هم بشه.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌عامل اعتیاد چیست؟ سوال آسونیه، نه؟ مواد مخدر! ولی، شاید مسئله به این سادگی ها هم نیست. این ویدئو برگرفته از کتاب پرفروش یوهان هری به نام «تعقیب جیغ: اولین و واپسین روزهای مبارزه علیه مواد مخدر» می باشد.
Source:KurzgesagtPersian
Source:KurzgesagtPersian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌اصلیترین معیار تشخیص نارسیسزم(خودشیفتگی) این نیست که فرد مدام از خودش تعریف کنه و از خودش ممنون باشه، بببنید فرد چقدر برای کلیت یک انسان اهمیت و توجه و احترام قائل است و انسان ها را صرفا به چشم ابزار و وسیله رفع نیاز خودش نگاه نمیکند.
⁉️تنوع برای من، لذت برای من، سرگرمی برای من، میلِ من.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
⁉️تنوع برای من، لذت برای من، سرگرمی برای من، میلِ من.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
❌دوستانی که نیاز به رزرو وقت رواندرمانی دارند به این آیدی پیام بدهند👇
@Neoravankav
🔹 موقتا پذیرش مراجع برای دوستانی که شرایط مالی خوبی ندارند، با تخفیف 40 درصدی انجام میگیرد.
کد تخفیف: NeoRavankavi1401
@Neoravankav
🔹 موقتا پذیرش مراجع برای دوستانی که شرایط مالی خوبی ندارند، با تخفیف 40 درصدی انجام میگیرد.
کد تخفیف: NeoRavankavi1401
⁉️لجبازی واکنشی به حس زورگوییِ طرف مقابل است.
❌زندگی در این دنیای سخت و پر از رقابت و سردرگمی، بعضا خیلی اضطرابزا میشود، بدون اینکه تضمینی برای موفقیت باشد، باید مدام درس بخوانی، مهارت کسب کنی، هنری یاد بگیری، کم نیاوری، تسلیم نشوی و...
یعنی علی رغم همه پیچیدگیهایش، یک فرمول ساده دارد، آن هم وجود اضطراب و لزوم تلاش و مبهم بودن نسبی آینده هست.
🔸برخی از انسان ها (خاصه برخی از با استعدادها)، برای کم نیاوردن جلوی این زندگی و منشِ زورگوی دنیا، یک سیاستی را در پیش میگیرند و پیش خودشان زندگی را جدی نمیگیرند، انگار دارند به دنیا این پیام را منتقل میکنند که « بابا من اصلا تو را به رسمیت نمیشناسم و جدیت نمیگیریم و وارد بازیت نمیشم» و متعاقب آن با بیاهمیتی به تکالیف زندگی مثل درس و دانشگاه و کار نگاه میکنند.
🔹یک نوجوان یا جوان با استعداد که به جای تلاش برای شکوفا کردن آن استعدادها، خانه نشین شده و فقط بازی (گِیم)میکند، همچنان از پدرش پول میگیرد، وارد شغل های راحت و موقتی و به دور از شأن خودش میشود و از طریق به رسمیت نشناختن این قواعد، انگار «مُچ دنیا» را میخواباند، برای توجیه این راه هم بعضا از سخنان شوپنهاور و نیچه و کامو کمک میگیرد.
🔸اگر اوضاع به همین منوال بگذرد و فرصت های جوانی سپری شود و امکان بازگشت نباشد، برای اینکه فرد احساس باخت نکند و حالش خیلی وخیم نشود این نوع زندگی را بیشتر توجیه میکند و حتی ممکن است بگوید که از خودکشی هم استقبال میکند، درباره پوچی زندگی هم تبلیغ کند.
♦️ حالا چرا خودکشی؟ چون در خودکشی حداقل کنترل و دسته بازی، دستِ من است و من تعیین میکنم تا کجا زندگی کنم نه اینکه با ضعف جلوی زندگی زانو بزنم و منتظر بشم هر کاری اون دوست داشت بکنه. هر چند در اکثر مواقع این صحبت ها درباره خودکشی صرفا ایجاد یک رضایت و مصالحه درونی و داشتن حس کنترل و تسلط است و عموما خودکشی اتفاق نمیافتد.
❌این نوع زندگی اگر ادامه دار باشد، فرد در میانسالی در معرض افسردگی و عدم انسجام هویت قرار میگیرد و ممکن است درگیر اعتیاد به مواد و قمار و کارهای عجیب برای جبران حس ناهشیار باخت، شود.
❌زندگی در این دنیای سخت و پر از رقابت و سردرگمی، بعضا خیلی اضطرابزا میشود، بدون اینکه تضمینی برای موفقیت باشد، باید مدام درس بخوانی، مهارت کسب کنی، هنری یاد بگیری، کم نیاوری، تسلیم نشوی و...
یعنی علی رغم همه پیچیدگیهایش، یک فرمول ساده دارد، آن هم وجود اضطراب و لزوم تلاش و مبهم بودن نسبی آینده هست.
🔸برخی از انسان ها (خاصه برخی از با استعدادها)، برای کم نیاوردن جلوی این زندگی و منشِ زورگوی دنیا، یک سیاستی را در پیش میگیرند و پیش خودشان زندگی را جدی نمیگیرند، انگار دارند به دنیا این پیام را منتقل میکنند که « بابا من اصلا تو را به رسمیت نمیشناسم و جدیت نمیگیریم و وارد بازیت نمیشم» و متعاقب آن با بیاهمیتی به تکالیف زندگی مثل درس و دانشگاه و کار نگاه میکنند.
🔹یک نوجوان یا جوان با استعداد که به جای تلاش برای شکوفا کردن آن استعدادها، خانه نشین شده و فقط بازی (گِیم)میکند، همچنان از پدرش پول میگیرد، وارد شغل های راحت و موقتی و به دور از شأن خودش میشود و از طریق به رسمیت نشناختن این قواعد، انگار «مُچ دنیا» را میخواباند، برای توجیه این راه هم بعضا از سخنان شوپنهاور و نیچه و کامو کمک میگیرد.
🔸اگر اوضاع به همین منوال بگذرد و فرصت های جوانی سپری شود و امکان بازگشت نباشد، برای اینکه فرد احساس باخت نکند و حالش خیلی وخیم نشود این نوع زندگی را بیشتر توجیه میکند و حتی ممکن است بگوید که از خودکشی هم استقبال میکند، درباره پوچی زندگی هم تبلیغ کند.
♦️ حالا چرا خودکشی؟ چون در خودکشی حداقل کنترل و دسته بازی، دستِ من است و من تعیین میکنم تا کجا زندگی کنم نه اینکه با ضعف جلوی زندگی زانو بزنم و منتظر بشم هر کاری اون دوست داشت بکنه. هر چند در اکثر مواقع این صحبت ها درباره خودکشی صرفا ایجاد یک رضایت و مصالحه درونی و داشتن حس کنترل و تسلط است و عموما خودکشی اتفاق نمیافتد.
❌این نوع زندگی اگر ادامه دار باشد، فرد در میانسالی در معرض افسردگی و عدم انسجام هویت قرار میگیرد و ممکن است درگیر اعتیاد به مواد و قمار و کارهای عجیب برای جبران حس ناهشیار باخت، شود.
روانکاوی به زبانساده
#بودن_یا_داشتن_مسأله_این_است 〰〰〰〰〰〰 🍀🍀〰〰〰〰〰 «شاید اکثرمان، حداقل های از داشتن را برای رسیدن به «شدن» داشته باشیم داشتن میتواند ابزاری برای «شدن» باشد. اعتیاد و تعلل و افتخار و بردگی و ماندن دایمی در داشتن ها، ما را از شدن ها محروم میکند» *تاکید موکد:…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌داشتن یا بودن؟
#معرفی_کتاب
کتاب داشتن یا بودن، اثری نوشته ی اریک فروم است که نخستین بار در سال 1976 منتشر شد. این کتاب را می توان مانیفستی پرشور برای ایجاد یک تحول اجتماعی و روانشناسانه ی جدید به منظور نجات سیاره ی در معرض خطر ما، و چکیده ی اندیشه های تأثیرگذار فروم در نظر گرفت.
فروم در این کتاب بیان می کند که دو حالت وجودی، در زندگی انسان ها با یکدیگر در ستیزه هستند: حالت «داشتن» که بر دارایی های مادی، قدرت و پرخاشگری تمرکز دارد و پایه و اساس ضدارزش هایی جهانی همچون حرص، حسادت و خشونت است؛ و حالت «بودن» که پایه های وجودی اش را عشق، لذت سهیم شدن با دیگران و فعالیت های سازنده شکل می دهد. کتاب داشتن و بودن، یکی از برترین آثار فروم و کتابی است که دیدتان را به زندگی تغییر خواهد داد.
×هر چند با قید این نکته که در شرایط امروزی ایران، بخاطر ترس و ناامنی شدید عموما به فکر نجات خودمون هستیم و انگار بودن و شدن ها دیگر اولویت اصلی نیست
🔹فیلم جهان با من برقص
#معرفی_کتاب
کتاب داشتن یا بودن، اثری نوشته ی اریک فروم است که نخستین بار در سال 1976 منتشر شد. این کتاب را می توان مانیفستی پرشور برای ایجاد یک تحول اجتماعی و روانشناسانه ی جدید به منظور نجات سیاره ی در معرض خطر ما، و چکیده ی اندیشه های تأثیرگذار فروم در نظر گرفت.
فروم در این کتاب بیان می کند که دو حالت وجودی، در زندگی انسان ها با یکدیگر در ستیزه هستند: حالت «داشتن» که بر دارایی های مادی، قدرت و پرخاشگری تمرکز دارد و پایه و اساس ضدارزش هایی جهانی همچون حرص، حسادت و خشونت است؛ و حالت «بودن» که پایه های وجودی اش را عشق، لذت سهیم شدن با دیگران و فعالیت های سازنده شکل می دهد. کتاب داشتن و بودن، یکی از برترین آثار فروم و کتابی است که دیدتان را به زندگی تغییر خواهد داد.
×هر چند با قید این نکته که در شرایط امروزی ایران، بخاطر ترس و ناامنی شدید عموما به فکر نجات خودمون هستیم و انگار بودن و شدن ها دیگر اولویت اصلی نیست
🔹فیلم جهان با من برقص
روانکاوی به زبانساده
❌فکر نمیکردم این مینی سریال ethos (با محوریت رواندرمانی) اینقدر خوب و گیرا باشه، واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم، بخصوص اینکه که فرهنگ خیلی نزدیکی با مردم ترکیه داریم. کلا هشت قسمت حدودا ۴۰ دقیقه ای هست و همه ورژن ها و کیفیت های سریال در نرم افزار بلبل جان…
❌بعد از مینی سریال زیبای اتوس، چند قسمت از سریال ترکی «اتاق قرمز» را دیدم، به نظرم خیلی سریال آموزنده ای هست، یعنی اگر اشتباهات درمانگر را تشخیص بدیم و آنها را تکرار نکنیم، بدیهیات درمانگری را یاد گرفته ایم
هر چند اتاق قرمز فقط یک سریال هست و جذابیت های خودش را داره و از نگاهی میتونه به غیر روانشناس ها برای افزایش درک متقابل کمک کنه، ولی همونقدرم میتونه در ارایه تصویر اشتباه از رواندرمانی به مخاطبین و تازه کارهای رواندرمانی آسیب بزنه.
هر چند اتاق قرمز فقط یک سریال هست و جذابیت های خودش را داره و از نگاهی میتونه به غیر روانشناس ها برای افزایش درک متقابل کمک کنه، ولی همونقدرم میتونه در ارایه تصویر اشتباه از رواندرمانی به مخاطبین و تازه کارهای رواندرمانی آسیب بزنه.
روانکاوی به زبانساده
❌بعد از مینی سریال زیبای اتوس، چند قسمت از سریال ترکی «اتاق قرمز» را دیدم، به نظرم خیلی سریال آموزنده ای هست، یعنی اگر اشتباهات درمانگر را تشخیص بدیم و آنها را تکرار نکنیم، بدیهیات درمانگری را یاد گرفته ایم هر چند اتاق قرمز فقط یک سریال هست و جذابیت های…
❌چند نکته و ایراد رایج در فرایند روان درمانی با توجه به سریال اتاق قرمز
❌کودک یک نیاز جدی به ارتباط و نزدیک شدن به مادر و مراقب را داره..
..وقتی هم نزدیک میشه ممکنه مادر نیازهاش را برآورده نکنه(چه در واقعیت چه اینکه صرفا کودک تصور کنه که مادر ارضاش نکرده)خب وقتی ناکام میشه بعدش عصبانی میشه و تجربه عصبانیت وحشتناک هست، چون خشم یعنی آسیب زدن به این مادری که منبع امنیت من هست و نوعی خود زنی محسوب میشه. پس خشم تجربه نمیشه
🔸یکم بعدتر حتی جاهای دیگه هم که کودک میخواد خشمش را نشان بده تنبیه میشه و یاد میگیره که عصبانی شدن کار خطرناک و ممنوعی هست، پس موقعیتهای بعدی تا میخواد عصبانی بشه به جاش اضطراب را تجربه میکنه
🔹اگر این خشم کلا امکان ابراز(تجربه) و تحمل را پیدا نکنه، ما یک کودک بدون خشم ولی مضطرب را خواهیم داشت که در موقع لازم نمیتونه از خودش دفاع کنه، وابسته و توسری خور میشه، وقتی هم کسی بهش بدی میکنه باز خودش را مقصر میدونه و با حمله به خودش افسرده میشه(چون اینطوری یاد گرفته)
•حالا همین کودک وقتی بخاطر نیازش دوست داشت به مادر نزدیک بشه و وقتی هم نزدیک میشد تنبیه و ناکام میشد و آسیب میدید، شاید تصمیم بگیره کلا سراغ اونها نره و تو غار خودش پناه بگیره، یعنی ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان(شخصیت اجتنابی)
•یا میگه هر کاری میکنی بکن، فقط بذار من بهت بچسبم و بدیت را هم انکار میکنم(شخصیت وابسته)
•یا وقتی میخوام نزدیک پدرم شم، منو نمیبینه و باید یک جوری با عشوه و جلب توجه به دستش بیارم و نگاهش را بخرم (هیستریونیک و نمایشی)
•یا یاد میگیرم چون کسی منو آدم حساب نکرد و ازم سواستفاده کردند، منم یک دنیای خیالی از خودِ بزرگم بسازم و منم از دیگران سواستفاده کنم (نارسیسزم) و سناریو های دیگر که برای مراقبت از خود در دوران ضعف بهش پناه میبریم ،مثل به همه شکاک و بدبین میشم (پارانویید)، سعی میکنم همه چیزم کامل باشه و همه اصول و قواعد را رعایت کنم (شخصیت وسواسی جبری)و ...
❌پس داستان آدمها یک تقلا و دودلی بین میل به نزدیک شدن و ترس از نزدیک شدن است، یک تلاش مرضی برای سرپا موندن، یعنی رنج هایی که الان داریم ادامه استراتژی و الگوهای ناهوشیاری هست که در کودکی از سرناچاری برای دفاع و مراقبت از خود انجام میدادیم.
پ.ن: منظور از مادر یعنی هر کسی است که مراقب اصلی است، هدف از این توضیحات انکار نقش مسایل زیستی و مزاجی و ... نیست، فقط خواستم به زبان ساده بُعدی از ماجرا را با توجه به رویکرد درمان روانپویشی توضیح بدم.
..وقتی هم نزدیک میشه ممکنه مادر نیازهاش را برآورده نکنه(چه در واقعیت چه اینکه صرفا کودک تصور کنه که مادر ارضاش نکرده)خب وقتی ناکام میشه بعدش عصبانی میشه و تجربه عصبانیت وحشتناک هست، چون خشم یعنی آسیب زدن به این مادری که منبع امنیت من هست و نوعی خود زنی محسوب میشه. پس خشم تجربه نمیشه
🔸یکم بعدتر حتی جاهای دیگه هم که کودک میخواد خشمش را نشان بده تنبیه میشه و یاد میگیره که عصبانی شدن کار خطرناک و ممنوعی هست، پس موقعیتهای بعدی تا میخواد عصبانی بشه به جاش اضطراب را تجربه میکنه
🔹اگر این خشم کلا امکان ابراز(تجربه) و تحمل را پیدا نکنه، ما یک کودک بدون خشم ولی مضطرب را خواهیم داشت که در موقع لازم نمیتونه از خودش دفاع کنه، وابسته و توسری خور میشه، وقتی هم کسی بهش بدی میکنه باز خودش را مقصر میدونه و با حمله به خودش افسرده میشه(چون اینطوری یاد گرفته)
•حالا همین کودک وقتی بخاطر نیازش دوست داشت به مادر نزدیک بشه و وقتی هم نزدیک میشد تنبیه و ناکام میشد و آسیب میدید، شاید تصمیم بگیره کلا سراغ اونها نره و تو غار خودش پناه بگیره، یعنی ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان(شخصیت اجتنابی)
•یا میگه هر کاری میکنی بکن، فقط بذار من بهت بچسبم و بدیت را هم انکار میکنم(شخصیت وابسته)
•یا وقتی میخوام نزدیک پدرم شم، منو نمیبینه و باید یک جوری با عشوه و جلب توجه به دستش بیارم و نگاهش را بخرم (هیستریونیک و نمایشی)
•یا یاد میگیرم چون کسی منو آدم حساب نکرد و ازم سواستفاده کردند، منم یک دنیای خیالی از خودِ بزرگم بسازم و منم از دیگران سواستفاده کنم (نارسیسزم) و سناریو های دیگر که برای مراقبت از خود در دوران ضعف بهش پناه میبریم ،مثل به همه شکاک و بدبین میشم (پارانویید)، سعی میکنم همه چیزم کامل باشه و همه اصول و قواعد را رعایت کنم (شخصیت وسواسی جبری)و ...
❌پس داستان آدمها یک تقلا و دودلی بین میل به نزدیک شدن و ترس از نزدیک شدن است، یک تلاش مرضی برای سرپا موندن، یعنی رنج هایی که الان داریم ادامه استراتژی و الگوهای ناهوشیاری هست که در کودکی از سرناچاری برای دفاع و مراقبت از خود انجام میدادیم.
پ.ن: منظور از مادر یعنی هر کسی است که مراقب اصلی است، هدف از این توضیحات انکار نقش مسایل زیستی و مزاجی و ... نیست، فقط خواستم به زبان ساده بُعدی از ماجرا را با توجه به رویکرد درمان روانپویشی توضیح بدم.
«تو مملکتی که به ازای هر ۱۲ ازدواج ۶ تا طلاق ثبت میشه روز ولنتاین یا مناسب های دیگه به هم کتاب کادو بدید
رابطه نیاز به فهم و درک داره نه شکلات و عروسک»
مامز توییت
❌❌❌❌❌
🔸ترویج کتاب خوانی امر بسیار پسندیده و مفیدی هست، ولی یادمون باشه چیزی که احتمال دوام و موفقیت روابط را بالا میبرد، در مرحله اول سواد آکادمیک و داشتن اطلاعات بالا نیست، بلکه شخصیت نسبتا سالم از هر چیزی مهمتر هست(در مرحله بعد هم مهیا بودن شرایط محیطی، مثل امنیت اقتصادی و اجتماعی بسیار مهم است)
🔹کتاب خوب و اطلاعات مفید، کمک کننده هست ولی بعضا هم میتونه باعث بشه آدما ناهشیار نقش بازی کنند و یا درگیر تعارضی شوند که حالا که من میدونم و میفهمم باید هم بتونم تغییرش بدم، در حالی که تغییر دادنِ تنهایی الگوهای بنیادین شخصیتی کار بسیار سختی است و باید خطر ناکامی و درماندگی را هم در نظر گرفت
❌پ.ن: بی هیچ تردیدی تلاش برای گسترش فرهنگ اصیل کتابخوانی،بسیار ضروری و مفید است و هدف فقط تذکر درباره انتظار آفرینی بود که اشاره شد.
رابطه نیاز به فهم و درک داره نه شکلات و عروسک»
مامز توییت
❌❌❌❌❌
🔸ترویج کتاب خوانی امر بسیار پسندیده و مفیدی هست، ولی یادمون باشه چیزی که احتمال دوام و موفقیت روابط را بالا میبرد، در مرحله اول سواد آکادمیک و داشتن اطلاعات بالا نیست، بلکه شخصیت نسبتا سالم از هر چیزی مهمتر هست(در مرحله بعد هم مهیا بودن شرایط محیطی، مثل امنیت اقتصادی و اجتماعی بسیار مهم است)
🔹کتاب خوب و اطلاعات مفید، کمک کننده هست ولی بعضا هم میتونه باعث بشه آدما ناهشیار نقش بازی کنند و یا درگیر تعارضی شوند که حالا که من میدونم و میفهمم باید هم بتونم تغییرش بدم، در حالی که تغییر دادنِ تنهایی الگوهای بنیادین شخصیتی کار بسیار سختی است و باید خطر ناکامی و درماندگی را هم در نظر گرفت
❌پ.ن: بی هیچ تردیدی تلاش برای گسترش فرهنگ اصیل کتابخوانی،بسیار ضروری و مفید است و هدف فقط تذکر درباره انتظار آفرینی بود که اشاره شد.
روانکاوی به زبانساده
Voice message
❌دوستان عزیز، امتحانات اکثر بچهها تموم شده، کسانی که تمایل به شرکت در دوره مقاله نویسی کیفی دارید، حداکثر تا آخر این هفته اعلام کنید تا بتونیم هفته بعد برگزارش کنیم.
اگر کسی حس و نیاز واقعی به مقاله و پژوهش داره، دوره خوبی را خواهیم داشت. 👇
@Neoravankav
اگر کسی حس و نیاز واقعی به مقاله و پژوهش داره، دوره خوبی را خواهیم داشت. 👇
@Neoravankav
Telegram
•|روانکاوی به زبانساده|•
👇 دوستان و دانشجویانی که میخوان مقاله ISI داشته باشند،گوش بدن
https://t.me/qualitativeneo/3
به توصیه دوستان میمونه برای بعد امتحانات دانشگاه
https://t.me/qualitativeneo/3
به توصیه دوستان میمونه برای بعد امتحانات دانشگاه
❌یکی از مهمترین ارکان رواندرمانی، تمرکز بر میل و اراده بیمار برای درمان است، یعنی علاوه بر دعوت به مشارکت در درمان، به نوعی از او اجازه میگیریم که او را تحلیل کنیم، به الگوها و رفتارهای او بازخورد دهیم و او را از مسائلی که فرار میکند مواجه کنیم.
طبیعتا این اجازه گرفتن و تمرکز بر میل و اراده بیمار فقط یکبار در اول جلسه اتفاق نمیافتد و همیشه در فرایند جلسه تکرار میشود که بیمار حس بازجویی و شکستن مرزهای روانی را به واسطه تحلیل بدون اجازه نداشته باشد.
❌پس با در نظر گرفتن این اصل مهم، کسانی که به صرف داشتن دانش روانکاوی و روانشناسی در جمعهای دوستانه و گروهها و محیط های آموزشی، بدون اجازه درباره رفتارهای دیگران نظر روانشناختی میدهند، تحلیل و تاویل میکنند یا حتی به خیال خودشان میخواهند آن فرد را درمان کنند، علاوه بر اینکه کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای مرتکب میشوند، شاید نیاز مرضیشان به آزار دیگران و در مرکز توجه بودن را از این طریق ارضا میکنند.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
روانکاوی به زبان ساده
طبیعتا این اجازه گرفتن و تمرکز بر میل و اراده بیمار فقط یکبار در اول جلسه اتفاق نمیافتد و همیشه در فرایند جلسه تکرار میشود که بیمار حس بازجویی و شکستن مرزهای روانی را به واسطه تحلیل بدون اجازه نداشته باشد.
❌پس با در نظر گرفتن این اصل مهم، کسانی که به صرف داشتن دانش روانکاوی و روانشناسی در جمعهای دوستانه و گروهها و محیط های آموزشی، بدون اجازه درباره رفتارهای دیگران نظر روانشناختی میدهند، تحلیل و تاویل میکنند یا حتی به خیال خودشان میخواهند آن فرد را درمان کنند، علاوه بر اینکه کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای مرتکب میشوند، شاید نیاز مرضیشان به آزار دیگران و در مرکز توجه بودن را از این طریق ارضا میکنند.
╭┅────────┅╮
🆔@Neoravankavi
╰┅────────┅╯
روانکاوی به زبان ساده