وقتی آمد و خداحافظی کرد
یک لحظه جهان از حرکت ایستاد
انگار در آن لحظه،قلبم ایستاد
نتوانستم نفس بکشم صدای تپش قلبم را نشنیدم
و جهان به چشمم سیاه گشت
آری او رفت..:(
🥺😭
یک لحظه جهان از حرکت ایستاد
انگار در آن لحظه،قلبم ایستاد
نتوانستم نفس بکشم صدای تپش قلبم را نشنیدم
و جهان به چشمم سیاه گشت
آری او رفت..:(
🥺😭
وطن خاکت شوم جان تو زخمیست
سراسر کوه و دامان تو زخمیست
نگاه کردم به بگرام و شمالی
ز کابل تا به بدخشان تو زخمیست
به تپه رفتم و خوردم تحسر
نظر کردم پغمان تو زخمیست
گذشتم از سرپل با غم و درد
غم و دردا شبرغان تو زخمیست
چکد خون از اناری قندهارت
یقینم شد درختان تو زخمیست
نمی آید صدای عندلیبان
به باغ و راغ مرغان تو زخمیست
به هر جا رم مهارم کرده از ترس
به خون افتاده چوپان تو زخمیست
جراحت دیده آهوی و پلنگت
به دشت و کوه حیوان تو زخمیست
لب هر کشت زارت خشک دیدم
گمانم ابر نیسان تو زخمیست
وطن شب های تارت را بنازم
چرا یک سر چراغان تو زخمیست
به خاک بازی اطفالت بمیرم
که روی خاک طفلان تو زخمیست
تو بودی مسکن مهمان نوازی
کنون از جور مهمان تو زخمیست
بسی آواره گانت دیدم ام من
مهاجر های اوریان تو زخمیست
ز بس اشعارم از غم خون چکان است
مرا گفتند دیوان تو زخمیست
خداوند رحم کند 🤲🏻
سراسر کوه و دامان تو زخمیست
نگاه کردم به بگرام و شمالی
ز کابل تا به بدخشان تو زخمیست
به تپه رفتم و خوردم تحسر
نظر کردم پغمان تو زخمیست
گذشتم از سرپل با غم و درد
غم و دردا شبرغان تو زخمیست
چکد خون از اناری قندهارت
یقینم شد درختان تو زخمیست
نمی آید صدای عندلیبان
به باغ و راغ مرغان تو زخمیست
به هر جا رم مهارم کرده از ترس
به خون افتاده چوپان تو زخمیست
جراحت دیده آهوی و پلنگت
به دشت و کوه حیوان تو زخمیست
لب هر کشت زارت خشک دیدم
گمانم ابر نیسان تو زخمیست
وطن شب های تارت را بنازم
چرا یک سر چراغان تو زخمیست
به خاک بازی اطفالت بمیرم
که روی خاک طفلان تو زخمیست
تو بودی مسکن مهمان نوازی
کنون از جور مهمان تو زخمیست
بسی آواره گانت دیدم ام من
مهاجر های اوریان تو زخمیست
ز بس اشعارم از غم خون چکان است
مرا گفتند دیوان تو زخمیست
خداوند رحم کند 🤲🏻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو آن نیمه ی گمشده ای که می روی
و آن نیمه ی دیگرم را هم
خداحافظی تو برده است
خداحافظ رفیق قشنگم😭😭
و آن نیمه ی دیگرم را هم
خداحافظی تو برده است
خداحافظ رفیق قشنگم😭😭
وطن خاکت شوم جان تو زخمیست
سراسر کوه و دامان تو زخمیست
نگاه کردم به بگرام و شمالی
ز کابل تا به بدخشان تو زخمیست
به تپه رفتم و خوردم تحسر
نظر کردم پغمان تو زخمیست
گذشتم از سرپل با غم و درد
غم و دردا شبرغان تو زخمیست
چکد خون از اناری قندهارت
یقینم شد درختان تو زخمیست
🇦🇫🥀
سراسر کوه و دامان تو زخمیست
نگاه کردم به بگرام و شمالی
ز کابل تا به بدخشان تو زخمیست
به تپه رفتم و خوردم تحسر
نظر کردم پغمان تو زخمیست
گذشتم از سرپل با غم و درد
غم و دردا شبرغان تو زخمیست
چکد خون از اناری قندهارت
یقینم شد درختان تو زخمیست
🇦🇫🥀
.
وقتی کسی که تمام قلبت بود رو از دست بدی،دیگه هیچ رفتنی غمگین و هیچ اومدنی ذوق زدهات نمیکنه.
وقتی کسی که تمام قلبت بود رو از دست بدی،دیگه هیچ رفتنی غمگین و هیچ اومدنی ذوق زدهات نمیکنه.
🍃
اتفاقی باش برای افتادن
.بهانه ای برای دیدار
لحظه ای برای خاطره
تنها کمی حضور باش
کمی تماشا ، همینقدر کوتاه ...
اتفاقی باش برای افتادن
.بهانه ای برای دیدار
لحظه ای برای خاطره
تنها کمی حضور باش
کمی تماشا ، همینقدر کوتاه ...
{ نازفنس}
خداحافظ ای دوست من دنیای من بدون تو تاریک و خاکستری می شود🥺😢
.
زمان خداحافظی
تمام خاطرات تورا به سینه ام فشردم🥺💔
1403/2/19🖇🗓
4:30 🕥 PM
زمان خداحافظی
تمام خاطرات تورا به سینه ام فشردم🥺💔
1403/2/19🖇🗓
4:30 🕥 PM
من میخوام هَمونی باشم
که "جَوونیـــــت" کنارم "پیــــر" میشه
من میخوام خُودم به چشم ببینم
"تارهایِ سفیـــــد شَقیقت" رو،
من میخوام لَمس کنم
مُـــــوهای"جو گَندمیت رو،
من میخوام خودم بگیرم
"دَستای
لرزونت" از "کهولت سِن" رو
من میخوام کنارت باشم
بمونم "پیـــــر" بشم...
"بمیـــــرم"
#شبتان_آرام 🌙
که "جَوونیـــــت" کنارم "پیــــر" میشه
من میخوام خُودم به چشم ببینم
"تارهایِ سفیـــــد شَقیقت" رو،
من میخوام لَمس کنم
مُـــــوهای"جو گَندمیت رو،
من میخوام خودم بگیرم
"دَستای
لرزونت" از "کهولت سِن" رو
من میخوام کنارت باشم
بمونم "پیـــــر" بشم...
"بمیـــــرم"
#شبتان_آرام 🌙
چه کند این دل تو با دل دیوانه ما
چه شود گر تو بیایی،به میخانه ما
رحم کن بر دل دیوانه و بیمار و گهی
یاد کن از دل دیوانه و آواره ما
نفریبم ؛تو نکن خار،خرابم بی عشق
تو بیا گاه به گاهی بَشنو ناله ما
منشانم به بیابان و کویری بی آب
تو بیا! آب حیاتی و تویی دانه ما
عشق و شاعر شدنم ازتو پدید آمده است
تو بیا سر بزن از خانه ویرانه ما
نشنیدی سخن و شعر پر از درد مرا
نرسیدی تو به داد دل بیچاره ما
هستی--سلامیار
چه شود گر تو بیایی،به میخانه ما
رحم کن بر دل دیوانه و بیمار و گهی
یاد کن از دل دیوانه و آواره ما
نفریبم ؛تو نکن خار،خرابم بی عشق
تو بیا گاه به گاهی بَشنو ناله ما
منشانم به بیابان و کویری بی آب
تو بیا! آب حیاتی و تویی دانه ما
عشق و شاعر شدنم ازتو پدید آمده است
تو بیا سر بزن از خانه ویرانه ما
نشنیدی سخن و شعر پر از درد مرا
نرسیدی تو به داد دل بیچاره ما
هستی--سلامیار