نشتیفانِ دیروز😍
242 subscribers
11.5K photos
3.01K videos
6 files
150 links
Nashhti
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
t.Fardayejam.Gendoma
09155285155
🎼آلبوم #ترانه_های_جام_گروه_
موسیقی_محلی_فردای_جام
▶️ قطعه : ِندُما_درو_شد
🎼 تنظیم : #حسینعلی_مردانشاهی
🔹خواننده: #عبدالبصیراحمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
رباعیات نوعی دیگر از ادبیات منظوم و آهنگین مردمان سرزمین ماست .این اشعار منظوم که از چهار مصرع و یا دو بیت تشکیل شده اند معمولا بر همان وزن معروف "لا حول ولا قوت الا بالله" هستند .من بیشتر از این وارد این بحث به صورت تخصصی نمی شوم چون اطلاعات کافی ندارم.

اما آنچه در اینجا منظور نظر بنده است این است که رباعیات را که بیشتر جنبه مداحی اهل بیت و صحابی پیامبر را دارند و گاهی گریزی به موضوع مطروحه نیز می زنند در مجلس عروسی در جلوی عروس و داماد و یا در مراسم رفتن به و یا برگشتن از مناسک حج کاربرد دارد بدین ترتیب است که توسط یک فرد که معمولا دست راستش را بالا برده است قرائت میشود و بقیه در سکوت به آن گوش می دهند و در پایان صلوات می فرستند و یا چهار بار یا چهاریار می گویند.

در اینجا چند نمونه را که بنده توانسته ام جمع آوری کنم خدمت شما ارائه می دهم . امیدوارم با یاری شما بتوانم به مجموعه ی کاملتری دست یابم.

آقای منی اسم تو عباس بود  

شمشیر علی بر کمرت راست بود

شمشیر علیو بند و بارش نقره

در سینه ی‏ دشمنت چو المــاس بود

***

الله به کمـــــــــــــــال معرفت پیــــــر شوی

 پاکیزه تر از نقره و از شــــــــــــیر شوی

خورشید درآمد و جهـــان را بگرفت

 ماننده‏ ی خورشیـــد جهان‏گیر شوی

*

ا... که سرت سبـــــــز و لبت خنــــدان باد  
  اسب سمندت همیشـــــه در میــــــدان باد

دشمن که تو را بیند و شــــــــــــــادی نکند
   ا... که سرش چو گــــــوی در میدان باد

****

اول زخــــدا گویم و دویم زِ رســــــــول 

 یک نام محمــــــد  است به عــــالم منشور

از بِی صبری کسی به جـــــــایی نرسید

 از صبــــر بجـــــــا رسید ایـــــــوب صبور

****

ای پادشه ،  مطلع خوبـــــان خوش آمدی

 ای عندلیب ، به روضه رضوان خوش آمدی

بی تو صفا ندارد گلستـــــــــــــان کائنات

  ای یوسف عزیز به کنعـــــــان خوش آمدی

***

ای صفـــای ذات پــــــــاکت «قل هـــــو الله احد»

ای نگــــــــهدار شب و روز تــــو «الله الصمد»

«لم یلد» یار است و«لم یولد» به هر جا دستگیر

 «لم یکن» حافــــظ تو را، ناصر «له کفواً احد»

 ****

ای صفـــــــای ذات پاکت ، قُـــــــلْ هُوَالله اَحَـــــدْ             ای نهـــــــــال پاک توحید تو ، اللهُ صَمَدْ

لَم یَلِدْ نخل است وَ لَمْ یولَد هم شاخ است و برگ               میــــــــوه آن لَمْ یَکُنْ باشد ، لهُ کفواً اَحَدْ

**

ای دوست خوش آمدی صفـــــــــای بنده

   بر هر قدمت خشت طـــــــلایی کنده

شیرین تر از این سخن نمی توانم گویم 

دوستان تو شاد و دشمنت شرمنده

**

یا عمر(رض) نازم به شمشیرت که دنیارامسلمان کرده‏ ای

  جملگیِ کافران ، دعوت به قرآن کرده ای

لقب فاروق خدا برتو نهاده ای عمر(رض)

  چون به دستور خدا و حکم قرآن کرده ای

**

ای یـــــار سلام ، یار وفادار سلام 

 اِی خرمن گُل میـــــــان گلزار سلام

 عهدی بستم دگر ســــلامِت نکنم

یک بار دگر به روی آن بار ســـــلام

*

ای یکه پسر عجب هنرمنــــــــــدی تو

 از پشت پـــــدر یگانه فرزنـــــــدی تو

امشب که قبــــــــــــای سبز را پوشیدی

بخشیده به درگاه خــــــــــــداوندی تو

**

پـــــــــادشاها بارگاهت از ملک پر نور باد

تیغ جمعت درسرای محضـــرت مأمورباد

ای سلیمان حشمت و جمشید و رستم بارگاه

تیغ تودرفرق دشمن ناصر و منصور باد

*

 پـــــرواز کنم بـــــــــــرادرم می آیــــــــد

پــــــــــــــرواز کنم تاج ســــــــرم می آید

پـــــــرواز کــــــــــنم تا دم دروازه برم

فــــــــــــرزند عزیز پــــــــــــدرم می آید

**

رویت به کلوچه قمــــــــرمی مــــــاند

 چشمت به ستاره سحر می ماند

هر کس که به پهلــــوی تو سر بگذارد

از ناز و کرشمه‏ ی تو در می ماند

 **

سرت گردم که ســــرســــر کرده می آیی

 کلاه ‏کج‏ کرده‏ و کاکل ‏پریشان ‏کرده ‏می ‏آیی

گلی‏ با دست‏ خود داری، به دامان خو دگر گل ها

به‏ ماه ‏چارده ‏می‏مانی ، که‏ جولون ‏کرده ‏می آیی

**

صلوات نامه ای زجمال محمـــــــد است

 قرآن همه وصف کمال محمد است

بر طاق عرش نام محمد نوشته است یا الله

صلـــــوات برمحمد و آل محمد است

 ****

گرفتی دست یار الحمــــــــــد لله

  کشیدی با کنــــــــــــــــار الحمد لله

به مقصود و مــــــراد خود رسیدی

 که صد شـــــــــــــکر خدا الحمدالله


@Nashhti🌼🍀🌺🌸🌼🍀🌺🌸
نه خود آیی نه كاغذ می نویسی
گمونم پادشاهی تخ نشینی



چه شبها تا سحر بیدار ماندم
به یاد آن گل بی خار ماندم

جوانی رفت و وصل تو ندیدم
دریغا عاقبت بی یار ماندم



دو چشمانت بهار مهربانی
نگاهت باغسار مهربانی

بیا ای چشمه پاك محبت
منم در انتظار مهربانی



دلی از درد غم لبریز دارم
به چشمم اشك حسرت خیز دارم

درخت بی گل و پر گل همیشه
به تن پیراهن پائیز دارم



زعشقت هر زمان در انتظارم
به روز و شب برایت بی قرارم

به امیدی كه در خوابت به بینیم
به بستر می رود این جسم زارم





گل سرخ سفید و زرد و لاله
به دنبالت كشم صد آه و ناله

اگر دونم ترابر من نمیدن
خودم ساقی شوم چشمم پیاله



عجب رسمی است رسم آدمیزاد
كه درو افتاده را كی می كند باز

كه دور افتاده حكم مرده داره
كه خاك مرده را كی می برد باد



اگر یار منی یك جو نخور غم
بده دستمال به دستم خاطرات جمع

نیم نامرد كه بد قولی نمایم
به قرآنی كه می خوانم دمادم



بهار آمد كه من شیدا بگردم
چو طوطی بر لب دریا بگردم

پلنگ در كوه و آهو در بیابان
همه خفتن و من تنها بگردم



عزیز خوشگل خوش خط خالم
گل و گلزار فا را بی نگارم

چرا گفتی كه دارم اختیارت
تو بردی صبر و دین و اعتبارم



سلامت می كنم ای نور دیده
سلام از دل و از جان رسیده

در آن ساعت كه كاغذ می نوشتم
هزاران اشك بر كاغذ چكیده



درخت كاكلی سر سایه داره
برادر از برادر وایه داره

برادر مال دنیا بی وفایه
كه فرزند پدر گنج خدایه



دو تا كبك خرامان دیدم امروز
دوتا گل سر به دامان دیدم امروز

دوتا حور و پری با دانه ناز
بشكل ماه تابان دیدم امروز



دلم شاد ، ز روز آشنایی
به من گفتی غروب اینجا می آیی

غروب آمد خرامان آمدم من
دو چشمم شد زدیدار تو روشن



سر وعده گل من آمدی باز
كه عشق ما شود در وعده آغاز

چرا پس برده یی سر در گریبان
چرا بنشسته ای همچون غریبان


🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃@Nashhti
همچون گُلِ سُرخ ، سرخ بادا رویت
شالله نَبَرَد کریم رنگ از رویت
همچون گلِ لاله من دعا گوی تویَم
شالله چو گلِ سفید گردد مویت

@Nashhti💛💚🧡💛💚🧡💛
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸