عشق و نور
1.19K subscribers
441 photos
1.34K videos
21 files
588 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#سوال_از_اشو

اشو عزیز، من مي خواهم خلاق باشم چه كاري بايد انجام دهم؟

#پاسخ

همه ي آنچه را كه جامعه روی شما انجام داده است فراموش كنيد
همه ي آنچه را كه والدين و آموزگاران شما به شما ياد داده اند از خاطر بزداييد همه ي آنچه را پليس و سياستمدار و كشيش با شما كرده است از ياد ببريد.

در اين صورت دوباره خالق خواهيد شد، و آن هيجاني را كه در آغاز داشتيد دوباره به دست خواهيد آورد
آن هيجان دارد انتظار ميكشد، آن هيجان مدتي سركوب شده بوده است. اين فنر مي تواند باز شود و و قتي آن انرژي خلاق در شما سر باز كرد، شما مذهبي مي شويد
در نظر من فرد مذهبي فردي خلاق است.
هر بچه ای که به مدرسه وارد ميشود هوش بالايي دارد اما به ندرت اتفاق مي افتد كه فردي از دانشگاه بيرون بيايد و هنوز هوشمند باقي مانده باشد. اين امر خيلي به ندرت اتفاق مي افتد. دانشگاه تقريباً هميشه موفق بوده است. بله، شما با مدرك از دانشگاه بيرون مي آييد اما حقيقت اين است كه شما آن مدرك را با هزينه ي بالايي خريده ايد:
شما هوش تان را از دست داده ايد، شادي تان را باخته ايد، زندگيتان را تباه كرده ايد، چون نيمكره ي راست را از ياد برده ايد
در اين بازي شما چه ياد گرفته ايد؟
ذهن شما را يك مشت اطلاعات پر كرده است.
شما مي توانيد چيزي را تكرار كنيد.
ميتوانيد چيزي را باز توليد كنيد
اينها كل تجربيات شماست
فرد تحصيل كرده فكر ميكند كه اگر بتواند همه ي آنچه را كه به درون او ريخته شده خوب استفراغ كند خيلي هوشمند است.
كل فرآيندي كه او طي كرده به اين شرح است:
او اول براي بلعيدن و بلعيدن تحت فشار قرار گرفته و بعد آموخته ها را روي كاغذهاي امتحاني استفراغ كرده است. حالا اگر توانست با كفايت استفراغ كند، اگر توانست دقيقاً همان چيزي را كه به او داده شده به خوبي و با امانت استفراغ كند. آدم باهوشي به شمار مي آيد.
اين يك حقيقت غم انگيز است.
يك واقعيت تاسف بار است.
هوش نمي تواند با محيط پيرامون خود كنار بيايد
آيا مي دانيد كه آلبرت انيشتاين نتوانست آزمون ورودي دانشگاهي را با موفقيت بگذراند؟
براي چنين هوش خلاقی انجام كارهای احمقانه اي كه همه انجام مي دادند خفت بار بود.
همه ي كساني كه در مدارس، دانشكده ها و دانشگاهها برندگان مدال طلا ناميده شده اند نابود ميشوند. آنها هرگز نمي توانند نشان دهند كه به درد كار ديگري مي خورند.
شكوه شان با مدالهاي طلايشان پايان مي يابد.
آنها چيزي بدست نمي آورند.
زندگي هيچ چيزي به آنها بدهكار نيست.
چه بلايي بر سر اين مردم آمده است؟
شما آنها را نابود كرده ايد.
آنها مدرك هايي را خريده اند.
اين افراد همه چيزي را از دست داده اند.
حالا آنها تنها به حمال مدرك ها و درجه هايشان تبديل شده اند.
اين نوع تعليم و تربيت بايد به طور كامل تغيير پيدا كند
به كلاسهاي درس بايد نشاط بيشتر،
بي نظمي بيشتر، رقص بيشتر، آواز بيشتر، شعر بيشتر و خلاقيت بيشتر بخشيد. به دانشگاه بايد هوش بيشتري هديه كرد.
اين وابستگي به حافظه بايد كنار گذاشته شود. مردم بايد مورد توجه قرار گيرند.
بايد به آنها كمك كرد تا باهوش تر شوند.
وقتي يك فرد روش جديد را براي حل يك مساله پيدا ميكند بايد به او احترام گذاشت.
بايد جواب درست را كنار گذاشت.
نبايد هيچ پيش فرضي را در نظر گرفت.
تنها تقسيم بندي بايد جواب غیر تقليدي و جواب هوشمندانه باشد

جواب درست و غلط وجود ندارد.
يا جواب تقليدي و ابلهانه است و
يا خلاقانه، مسئولانه و هوشمندانه.
اگر جواب تكراري باشد نبايد برايش ارزشي قايل شد چون تقليدگرانه است.
حتي اگر جواب هوشمندانه صد در صد درست نبود، با ايده هاي كهنه قابل انطباق نبود، بايد مورد تمجيد قرار گيرد چون تازه است. چون نشان دهنده ي هوش است.
هر انساني با خلاقيت بدنيا مي آيد اما تعداد اندكي از مردم همچنان خلاق باقي مي مانند.
اين راه شما مترادف با بيرون آمدن از دام است و شما مي توانيد
البته، شما به جرأت نياز داريد.
چون وقتي فراموش كردن چيزهايي را كه جامعه با شما انجام داده است شروع ميكنيد، احترام خود را از دست ميدهيد و در چشم مردم ديگر آدم محترمي نخواهيد بود.
شما به انسان غريبي تبديل ميشويد.
مردم در نظر شما غريبه مينمايند.
شما مثل يك موجود غريب به نظر مي آييد.
مردم فكر ميكنند:
اين بيچاره چه كارهاي احمقانه اي ميكند!
آدم پر دل و جرأت كسي است كه: كارهاي احمقانه انجام دهد
رفتن به درون زندگي طوري كه مردم شما را غريبه بپندارند

اگر مي خواهيد خالق باشيد بايد خطرپذير باشيد. اما اين ارزشش را دارد. ذره اي خلاقيت از تمام جهان و سلطنت بر آن ارزشمندتر است. لذتي كه از آفرينش يك پديده ي تازه حاصل ميشود.
Forwarded from Narmin Clauß
حالا آن چيز جديد هر چه كه ميخواهد باشد
خواه يك آواز ضعيف، خواه يك نقاشي كوچك، هر چيزي كه باشد ارزشمندترين است
وقتي شما چيز تازه اي خلق ميكنيد،
با آفريننده شريك ميشويد چون خدا آفريننده است.
وقتي چيزي خلق ميكنيد شما با خدا همساز ميشويد.
وقتي واقعاً خلق ميكنيد، خدا از طريق شما عمل خلق كردن را انجام ميدهد.
به اين دليل است كه لذت بزرگ در شما ظهور ميكند. وقتي شما تكرار ميكنيد، فقط تكرار ميكنيد، در تكرار خدا حضور ندارد.
شما يك بيابان هستيد، شما يك ماشين هستيد، وقتي شما خلق ميكنيد خدا وارد دل شما ميشود. شما يك خيزران خالي ميشويد و او شروع به دميدن در شما ميكند. شما بدل به يك ني ميشويد و بدين ترتيب امكان سر دادن آواز بزرگ ممكن ميگردد
همه آن آواز را در دل و جان خود دارند ولي تا زماني كه انساني آن آواز را سر ندهد، احساس رضايت نخواهد كرد و اين كار مستلزم ايجاد شرايط مناسب است.
رياضت من چيزي جز ورود به عرصه ي خلاقيت، ورود به عرصه خطر، ورود به نوع جديدي از زندگي كه به شما آموخته شده نيست.
رياضت در حقيقت، دشمن هر آن چيزي است كه به شما ياد داده شده است.
تمام تلاش من دشمني ورزيدن با
جامعه ي روانپريش متعارف است.
من دوست دارم شما دوباره از تعليم و تربيت خالي شويد.

#اشو
آواز_سکوت
Audio
مراقبه_شب
بیست و ششم تیرماه
Forwarded from Narmin Clauß
Forwarded from Narmin Clauß
«اساتید آگاهی»:
هم اکنون، بخشی از هدف الهی سگ‌ها کمک به انسان‌هاست.
برای همین است که آنها بودن با انسان‌ها را انتخاب کردند. آنها برای هزاران سال با انسان‌ها بودند، و حالا پیوندی بین انسان‌ها و سگ‌ها هست، نزدیک‌تر از همیشه.

پس بخشی از هدف الهی آنها کمک به ماست. اما این همیشه دو طرفه است.
چون آنها با زندگی با انسان‌ها در آگاهی رشد می‌کنند ... این چیزی دوجانبه است.

آن‌ها دارند به ما کمک می‌کنند؛ ما هم داریم به آن (آگاهی) جمعی، که می‌توان به آن «آگاهی سگ» گفت، کمک می‌کنیم.

این دو گونه و نوع، بخشی از تکامل خود آگاهی هستند. آنها بیان و بروزی متفاوت از «تکامل آگاهی» هستند که
هدف این جهان است.


#اکهارت_تله
#آگاهی

اگر چیزی است که می‌خواهیم در یک کودک تغییرش دهیم،
اول باید آن را مورد بررسی قرار بدهیم و ببینیم که آیا آن، چیزی نیست که باید در خودمان تغییرش دهیم؟
#یونگ



باورهایت در مورد فرزندانت را زیر سوال ببر و با آنها روبرو شو.
گاهی این اولین باریست که آنها را در خودت شناسایی می‌کنی.

#بایرون_کیتی
راه و روش و شیوه ایی که به آن طریق زندگی می‌کنی، هر لحظه جلو پات(دنیای بیرون) تجلی پیدا میکنه
حالا از خودت بپرس ببین اوضاع چطور پیش میره☺️
اگه شیوه تفکرات و انديشه هاتو بازنگری نکنی و نکاوی تا دگرگونشون کنی، همون قدیمی ها و شناخته ها، در چرخه های متوالی زندگیت تکرار میشن و نمیتونی پا فراتر از شناخته ها به ناشناخته ها بزاری!
از گذشته هات خالی شو تا از نو متولد شوی😊

بچه ها دعاهای از بر شده، همه تکراری اند و برای تولد نوین در شعوری جدید، دیگه کاردهی ندارن.
مهم درک و شناخت و آگاهیه که ذهنتون شهودی بشه وگرنه در تاریکی های ناخودآگاه تون، چرخ های اضافی با دعاهای شعور قدیم میزنید که واقعا خواسته قلبی تون نیست☺️
زبانهای کنونی بشری، متعدد اند و بزرگترین سد راه آگاهی اند.
مهم درک و شناخت و شهوده که درهای خرد و آگاهی رو برای روح باز میکنه
با قلبی بسته، درها باز نمیشن
ما انسان‌های منطقی و عقلانی و دانش آلوده‌ امروزی، قلب رو دور زدیم واسه همین دچاره ذهنی پیچیده شدیم☺️
هر کس که مرا بی‌تولد و بی‌آغاز و خالق مطلق بداند- - آن انسان بر توهم و پندار چیره شده است و حتی مادامی که در پوشش جسم فانی است، به خلوص بی‌گناهی رسیده است.

من سرچشمه و مبداً همه چیز هستم؛ آفرینش از من آغاز شده است.

با این معرفت، آنان که خردمندند و در حیرت و شگفتی، بر من عشق می‌ورزند.
همه اندیشه‌هایشان معطوف به من و هستی‌شان تسلیم به من است،
به یکدیگر در راه تکامل یاری می‌رسانند، و همواره بر من گواهند، بنده‌های من همیشه راضی و شادمانند.

با رحمت خالص، من، ذات مقدس درون، چراغ پر تشعشع خرد و معرفت را  در آنها روشن می‌کنم تا تاریکی زاده از گمراهی را از بین ببرد.

باگواد گیتا
Forwarded from Narmin Clauß
اشـoshoـو:
#رهایی_از_رنج

آگاه باشید؛
اگر در حال رنج کشیدن اید،
به رفتار های قبلی خود نگاهی بیندازید.
احتمالا چیزهای نامربوطی خواسته اید،
در غیر این صورت نباید رنج می کشیدید.

این کل نظر من پس از بررسی وضع هزاران نفر و بدبختی شان است.
هر وقت کسی را در حال رنج و بدبختی می بینم، در این نظر راسخ تر می شوم که او خود مسئولیت قبول یک اندیشه را پذیرفته است.
او اندیشه های غلطی را برگزیده و در اثر آن تصورات غلطی پیدا کرده است.
اما کسانی که همیشه رنج می کشند،
مسئولیت را به دیگران حواله می دهند و این کار درستی نیست.

کسی که شاد است، احتمالا ارزش های متفاوتی را انتخاب کرده
که به او شادی٬ سلامتی و صحت می بخشد.
اگر شما به ارزش های غلطی اعتقاد داشته باشید، بدیهی است که رنج می کشید.
اما همیشه امکان تغییر آن هست
و بپذیرید مسئولیت رنجی که بر شما عارض شده،  بر عهده ی کس دیگری نیست و کسی نمی تواند شما را رنج دهد.

این نکته را همیشه در خاطر داشته باشید که:
این شما یید که تصمیم می گیرید که رنج بکشید یا نه
در هر موقعیتی شما می توانید #دیدگاه_جدیدی پیدا کنید
و از رنج کشیدن رهایی یابید.

#اشو
#شکوه_آزادی


 مادر و پدر،جامعه، حكومت و كليسا در طی قرون متمادی از كودكان بهره‌‌ كشی كرده‌‌اند
آنان به او خوراك می‌دهند، تغذیه‌‌اش می‌كنند و از او حمایت می‌‌كنند، ولی به شرط‌‌ها و شروط ها!
آنان شرایط بسیاری بر كودكان تحمیل می‌‌كنند و او باید آن شرایط را قبول كند، زیرا ناتوان است. مسئله بقای او است كودك نمی‌‌تواند "نه" بگوید
او با "نه‌‌گفتن"، قادر نخواهد بود كه به زندگی ادامه دهد، باید آری بگوید.
این بردگیِ اوست.
و ما هنوز آنقدرها انسان نشده‌ایم،
نه آنقدر كه قادر باشیم از استثمار  كودكان خردسال پرهیز كنیم.

كودكان از بقیه طبقات مردم دنیا بیشتر مورد استثمار واقع شده‌‌اند.
درست همانطور كه اینك در دنیا نهضتی به‌‌نام نهضت رهایی زنان Women's lib وجود دارد، روزی در دنیا نیاز به نهضت آزادی كودكان children's lib خواهد بود.
كودكان رنج بسیار برده‌اند؛ هیچ‌کس دیگر همچون آنان آزار نمی‌‌بینند. و تقریباً غیرممكن به نظر می‌‌رسد كه بتوان آنان را از این ساختار بیرون آورد، زیرا آنان وابسته هستند؛‌‌ ناتوان هستند.
و مادر و پدر می‌‌پندارند كه عشق دارند، ولی اگر عشق شرطی باشد، عشق نیست.
 
مادر و پدر می‌‌كوشند تا نوزاد را به مسیحی یا هندو متحول كنند، این یك مسابقه سیاسی game of politics است كه با فرزند خودت بازی می‌كنی. تو ذهن او را شرطی می‌كنی. تو به او می‌گویی كه چه چیز درست است و چه چیز نادرست است. تو خودت هم نمی‌‌دانی! تو ذهن او را در مورد اینكه خداهست و یا نیست شرطی می‌‌كنی؛ تو خودت هنوز طلب نكرده‌‌ای! تو پیوسته انواع زباله‌های دانش ات را به سر كودك می‌ریزی. قبل از اینكه او هشیار شود، همه‌ی این چیزها در او ریشه می‌‌گیرند. این‌‌ها در او تولید سردرگمی می‌كنند و روانش را پریشان می‌سازد.
او تمام عمر، به سبب این"عشق" تو رنج خواهد كشید! از ابتدا هم عشقی دركار نبوده است. كودك ناتوان بوده و تو از كمك‌‌كردن به او لذّت می‌بردی، زیرا وقتی تو به موجود ناتوانی یاری می‌دهی احساس بسیار خوبی خواهی داشت
و شخص ناتوان نیز به نوبه‌ی خود به تو این مفهوم را می‌‌دهد كه تو قوی هستی.

#اشو 
#راز
moraghebe ruzane 27 tir
مراقبه روز 27 تیر
Forwarded from Narmin Clauß
ما انسان‌ها خرد واقعاً استراحت کردن و آرام بودن را از دست داده‌ایم.
ما بیش از اندازه نگرانیم.
ما اجازه نمی‌دهیم بدنمان درمان یابد.
ما اجازه نمی‌دهیم ذهن و قلبمان درمان یابد.


#تیچ_نات_هان
#آرامش_صلح

واقعا مهم نیست تو کجا هستی؛ اما
واقعاً مهم است که تو چه حسی نسبت به جایی که در آن هستی داری.

اگر فکر کنی که باید جایی که هستی را تغییر دهی تا بتوانی حس خودت را تغییر دهی، مشکل داری.

چون با این روش تو نمی‌توانی جای دیگری بروی.
تو باید در حالی که آنجا، همان جایی که هستی، نشسته‌ای، حس خودت را تغییر دهی،
و بعد جایی که هستی تغییر خواهد کرد.


#آبراهام_هیکس
#تغییر_انتخاب
#باور_فکر_حس
#استمرار_یادآوری_تمرین

ساکن باش.
ساکن بودن تلاشی نمی‌خواهد؛
بسیار ساده است.
وقتی ذهن تو ساکن است،
تو هیچ نامی نداری،
تو گذشته‌ای نداری،
تو روابطی نداری،
تو کشوری نداری،
تو هیچ دستاورد معنوی نداری،
و هیچ عدم دستاورد معنوی هم نداری.
آنجا فقط حضور «بودن» با خودش، است‌.


#گنگاجی

انرژی منبع و سرچشمه تو
هیچوقت هیچ کسی را
محکوم نمی‌کند.
Forwarded from Narmin Clauß
پرسش: خیلی سخت است ببینیم کسی که دوستش داریم دچار مشکلات جدی مانند بیماری ذهنی، استرس روانی، یا اعتیاد شده است.
گاهی مشکلات آنقدر بزرگ هستند که کاری از دست ما بر نمی‌آید و سرانجام تصمیم می‌گیریم از آن افراد و مشکلاتشان دور شویم.
گاهی می‌خواهیم کمک کنیم بعد می‌بینیم که آن مشکلات ما را در خودشان غرق کرده‌اند.
در چنین مشکلاتی چگونه کمک کنیم که مانع غرق شدن خودمان نشویم؟

تیک نات هان: اگر حس درماندگی می‌کنی برای این است که بیش از اندازه تلاش می‌کنی.
این نوع انرژی، به آن شخص دیگر و به تو کمکی نمی‌کند.
بیش از اندازه دلواپس نباش که بخواهی بلافاصله کمک کنی.
اینجا دو موضوع متفاوت وجود دارد: بودن و انجام دادن.

درباره آنچه باید انجام دهی بیش از اندازه نیاندیش.
اول باش. آرامش باش. لذت باش. شادی و سعادت باش
و بعد، از آن لذت شروع به ساختن کن.
شادی و سعادت بساز، آن هم بر مبنای بودن.
تو در ابتدا باید بر تمرین بودن تمرکز کنی.
مملو از زندگی باش.
در صلح و آرامش باش.
بخشنده باش.
باشفقت باش.
این، مبنا و پایه روش تو باشد.

مانند این است که آن شخص دیگر زیر درختی نشسته.
آن درخت هیچ کاری نمی‌کند فقط مملو از انرژی و حیات است.
اگر تو مانند آن درخت باشی و از خودت  امواج سرشار زندگی را ساطع کنی، آنوقت می‌توانی در تسکین رنج آن دیگری کمک کنی.

حضور تو باید خوشایند و مطبوع و آرام باشد.
و تو برای کمک به آن شخص دیگر باید حاضر باشی. همین خودش کافیست.

پس نزدیک آن شخصی که در حال رنج کشیدن است بنشین و نهایت تلاشت را بکن که خودت باشی، خوشایند و مطبوع، با ملاحظه، مملو از زندگی.


#تیچ_نات_هان
#مشکلات_سختیها
Forwarded from Narmin Clauß
«عدم» یا «نیستی» در عرفان به چه معناست؟


امروز می خواهیم ببینیم “عدم“ چگونه حالتی است که عرفا اینهمه بر ضرورت آن تکیه می کنند. چطور می شود که انسان از “عدم“ به “هستی“ می افتد. چه مسایلی در “هستی“ وجود دارد که در “عدم“ وجود ندارد؟ در این بحث ها وقتی صحبت از وانهادن “من“ و رسیدن به “عدم مـی شـود اولین مسأله ترسناکی که برای ذهن ما مطرح می گردد ترس از خلاء و پوچی است. بعضی از آقایان می گویند اگـر قـالـب شخصیتی خود را از دست بدهیم بجای آن چه چیز حاصل می کنیم؟ آیا “عـدم بـه مـعـنـای خـلاء و پوچی نیست؟
نمی دانم چرا ما تصور میکنیم که اگر از این قالب لفظی دست برداریم هیچ چیز برایمان باقی نمی ماند. آیا بعد از مرگ هویت فکری انسان می ماند با یکمقدار رگ و پوست و خون و استخوان، و بدون هیچ معنویتی؟! آیا معنویت انسان خلاصه می شود به مقداری توصیف ها و تعبیرهای لفظی؟ آیا اگر انسان توصیف هـا را از روی خودش بردارد در خلاء و تهی فرو می رود؟ آیا “عدم“ و “نیستی“ به معنای “نبودن“ است؟ نه.
“نیستی به معنای “نبودن“ نیست. بلکه فقط به معنای “نبودن» در رابطه با فکر و از نظر فکـر است. “نیستی“ یعنی “بودن و در عین حال عدم توصیف آن “بودن“. انسان دارای یک محتوای معنوی است که فکر نمی تواند آنرا توصیف هم بکند. بنابراین آن معنویت چیزی هست، منتهـا چون در حیطه فكـر نیست و فکر نمی تواند توصیفی بر آن بچسباند، گفته میشود جنبه “عدم“ دارد - یعنی “عدم“ بـرای فـکـر نه عدم به معنای خلاء و هیچ. وقتی مولوی می گوید “عاشقان انـدر عدم خیمه زدند“، معنایش اینست که در عـدم عـشـق وجود دارد.
وقتی می گوید “ای حیات عاشقان در مردگی“، معنایش اینست که در مرگ و عدم حیات وجود دارد. وقتی می گوید “ کان گروهی که رهیدند از وجـود (یعنی از هستی) چرخ و مهر و ماهـشان آرد سجود“ در حقیقت دارد به من و تو می گوید دست از هستی کوچک خودت بردار و به بزرگیای متصل شو که چرخ و مهر و ماه در مقابل عظمت آن سر فرود می آورند.
بنابراین در “عدم“ بزرگی و عظمت وجود دارد. امیدوارم دوستانی که مأیوسند و از وانهادن “من“ وحشت دارنـد بـه ایـن اشـارات توجه کنند. فریاد مولوی را درباره ضرورت “مرگ“ ـ مـرگ بـر هـستی خویش بشنوند و اینقدر مقاومت نکنند. دست از این تحفه لفظـی هـوایی هیچ و پوچ بردارند.
محققاً در “عدم“ چیزی بیشتر از مشتی الفاظ گیر ما می آید. حالت عـدم یک کیفیـت خـلاء و پوچ نیست. خـلاء وصفی ندارد. درباره خلاء حرفی نمیتوان زد. حال آنکه مولوی به صراحت می گوید در آن حالت عشق وجود دارد، حیات وجـود دارد، بزرگی و عظمت وجود دارد، پاکی و زیبایی وجود دارد، رهایی و بی رنجی وجود دارد (اگرچه تمام این توصیف هـا بـرای رساندن محتوای آن حالت نارساست).

محمد جعفر مصفا
انسان در اسارت فکر
Forwarded from Narmin Clauß
آگاهی از جسم درون


راه ساده دیگری که برای یافتن فضا در زندگی بسیار کارآمد است ارتباط نزدیکی با تنفس دارد. همزمان با احساس ورود جریان نا محسوس هوا به درون و خروج آن و همچنین بالا و پایین رفتن قفسه سینه و شکم، از جسم درون نیز آگاه شوید. سپس توجه شما از تنفس به احساس سرزندگی درون که در سراسر بدن انتشار مییابد حرکت خواهد کرد.
حواس بیش تر مردم به اندازه ای مشغول افکارشان است و به اندازه ای با صدا های درون سرشان یکی شده اند که دیگر نمی توانند سرزندگی درون خود را احساس کنند اگر نتوانید آن نیرویی را که به جسم مادی روح می بخشد، یعنی آن هستی سرشاری را که هستید احساس کنید دچار بزرگترین محرومیت ممکن شده اید. آنگاه شما نه تنها در پی یافتن جایگزینی برای آن حالت طبیعی خوب بودن درون خواهید بود بلکه برای سرپوش گذاشتن بر حالت پریشانی دایم خود نیز که از غفلت از سر زندگی درون سرچشمه می گیرد، دنبال جایگزین خواهید گشت. در حالی که این سرزندگی همیشه در درون است، ولی معمولاً نادیده گرفته می شوند.

اکهارت تله
جهانی نو
Forwarded from Narmin Clauß
عقل بتنهایی و بدونِ گواه و الهام و شهوده قلبی هرگز نمیتونه راه خردمندی رو بیاموزه و مطمئنا معیوب و مخرب میشه چه برای خداباورانش و چه برای ناخداباوران و چه دینداران و چه بی دینان☺️
همین اتفاقی که برای کل بشریت رخ داده ☺️
عقل تا بصیرت بیابه، باید با دل همآهنگی کنه😊
قلب رو نمیشه دور زد و فقط به عقل تکیه کرد
قلب خانه حقیقت و خداوند است
Forwarded from Narmin Clauß
بچه ها می بیند که با این ودیوهایی که اشخاص بدون درک و شناخته خداوندی، چیزهایی با قاطعیت بیان میکنن که هزاران اذهان بشری رو به کجراهی میبرن.
مراقب اینگونه بیانات‌ِ مردمان باشید بخصوص بیانات قاطعانه.
هیچ چیز قاطعی در مورده هستی وجود ندارد
مردم با باورهای ذهنی خودشون، قاطعیت برای هستی خلق و قالب میکنن.
گویی که هستی یا خداوند بازیچه دست اذهانِ
مردم میشه☺️
هستی را نمی‌توان فریب داد ولی انسان‌ها هرلحظه همدیگرو فریب میدن
Forwarded from Narmin Clauß
برای هستی یا خداوند چیزی تعیین تکلیف نکنید
بلکه اراده ناچیز خودتونو دودستی و داوطلبانه واگذار به هستی کنید☺️
Forwarded from Narmin Clauß
اکثریت به آنچه "عاشق شدن" میگویند
در اغلب موارد یک میل و نیاز شدید نفسانی است.
شما فقط به یک شخص دیگر
و یا به تصویری که از آن شخص دارید عاشق و معتاد شده‌اید.
این هیچ ربطی به عشق حقیقی که کاملاً عاری از خواستن است، ندارد.
Forwarded from Narmin Clauß
خدارو ادیان خلق کردن
انسان‌های بدوی، مثل انسان‌های متمدن خدایان بیشماری ندارن اونا با طبیعت و مادرزمین در همآهنگی زندگی میکنن و ادعای خداییت در وجودشون نیست چون واژه ایی برای موجودی بنام خدا ندارن☺️