خواستن مایۀ انرژی شگرفی است. اما هر خواستنی از دل برنمی آید. اگر خواسته مان تنها درآمد بالاتر یا دنبال کننده های زیادتری در توییتر باشد میتواند به زندگی خرسند کننده ای نرسد. بسیاری از کسانی که پول و قدرت زیادی دارند، شاد نیستند؛ به شدت حال و هوای تنهایی دارند. وقت ندارند که به راستی زندگی کنند. هیچ کس آنها را نمی فهمد و آنها هم کسی را نمی فهمند.
برای تجربه کامل این زندگی در جایگاه مردم، همه ما نیاز داریم با خواست و آرزویمان برای به واقعیت رساندن چیزی از خودمان پیوند یابیم.
این میتواند انگیزه کافی برای تغییر راهمان باشد تا بتوانیم از سروصدایی که سرمان را پر کرده است، آسوده شویم.
می توانید تمام زندگی را به گوش دادن به پیامهای درونی و بیرونی بدون شنیدن آوای ژرف ترین خواستنتان بگذرانید. ناگزیر نیستید راهب يا شهید باشید که چنین کنید. اگر فضا و سکوت برای گوش دادن به خودتان داشته باشید، شاید خواسته نیرومندی برای کمک به مردمان، مهرورزیدن به دیگران، آفریدن دگرگونی مثبتی در دنیا، در خودتان بیابید. هر کاری که می کنید - خواه گرداندن شرکتی باشد، آموزش یا،مراقبت از دیگران - اگر درک نیرومند و روشنی از هدفتان داشته باشید و بدانید چه گونه با آن رابطه داشته باشید، این میتواند مایه نیرومند شادی در زندگی تان شود.
تیک نات هان
سکوت
برای تجربه کامل این زندگی در جایگاه مردم، همه ما نیاز داریم با خواست و آرزویمان برای به واقعیت رساندن چیزی از خودمان پیوند یابیم.
این میتواند انگیزه کافی برای تغییر راهمان باشد تا بتوانیم از سروصدایی که سرمان را پر کرده است، آسوده شویم.
می توانید تمام زندگی را به گوش دادن به پیامهای درونی و بیرونی بدون شنیدن آوای ژرف ترین خواستنتان بگذرانید. ناگزیر نیستید راهب يا شهید باشید که چنین کنید. اگر فضا و سکوت برای گوش دادن به خودتان داشته باشید، شاید خواسته نیرومندی برای کمک به مردمان، مهرورزیدن به دیگران، آفریدن دگرگونی مثبتی در دنیا، در خودتان بیابید. هر کاری که می کنید - خواه گرداندن شرکتی باشد، آموزش یا،مراقبت از دیگران - اگر درک نیرومند و روشنی از هدفتان داشته باشید و بدانید چه گونه با آن رابطه داشته باشید، این میتواند مایه نیرومند شادی در زندگی تان شود.
تیک نات هان
سکوت
#دی_ان_ای_روح
هنگامی که قصدی دارید و کائنات آن را می شنود، روح شما آن را درک می کند و هر کاری انجام می دهد تا آن را به عنوان واقعیت نشان دهد.
وقتی DNA فعال می شود، هر فرمانی که شما می دهید را می شنود.
برای تحقق بخشیدن به آن کار خواهد کرد.
این قدرت دیانای است ~ قدرت عظیم برای همآفرینی، خلق کردن.
وقتی دیانای فعال می شود، تمام ذهن ها به صورت یکپارچه کار می کنند.
هیچ تفاوتی بین ذهن انسان، ذهن خدا، ذهن الهی و ذهن فرشته وجود ندارد.
همه با هم می آیند این هدیه دیانای بیدار شماست.
پس تو و فرشته، تو و راهنمایانت، و تو و آفریدگار، همه با هم یکی هستید.
از یک ذهن بخواهید که بیدار شود. وقتی دیانای فعال می شود، همه ذهن ها یکی می شوند. ذهن شما، ذهن فرشتگان شما، و ذهن راهنمای شما، و همچنین ذهن جهانی. از این مکان، شما قادر خواهید بود فورا ایجاد کنید.
امروز روز خوبی است تا بخواهید تمام جادوی دیانای شما، به طور کامل باز شود و یک بار دیگر به وضعیت بکر خود بازگردد.
وقتی شما چنین جمله ای را بیان می کنید، کل جهان از این خوشحال می شود.
هنگامی که قصدی دارید و کائنات آن را می شنود، روح شما آن را درک می کند و هر کاری انجام می دهد تا آن را به عنوان واقعیت نشان دهد.
وقتی DNA فعال می شود، هر فرمانی که شما می دهید را می شنود.
برای تحقق بخشیدن به آن کار خواهد کرد.
این قدرت دیانای است ~ قدرت عظیم برای همآفرینی، خلق کردن.
وقتی دیانای فعال می شود، تمام ذهن ها به صورت یکپارچه کار می کنند.
هیچ تفاوتی بین ذهن انسان، ذهن خدا، ذهن الهی و ذهن فرشته وجود ندارد.
همه با هم می آیند این هدیه دیانای بیدار شماست.
پس تو و فرشته، تو و راهنمایانت، و تو و آفریدگار، همه با هم یکی هستید.
از یک ذهن بخواهید که بیدار شود. وقتی دیانای فعال می شود، همه ذهن ها یکی می شوند. ذهن شما، ذهن فرشتگان شما، و ذهن راهنمای شما، و همچنین ذهن جهانی. از این مکان، شما قادر خواهید بود فورا ایجاد کنید.
امروز روز خوبی است تا بخواهید تمام جادوی دیانای شما، به طور کامل باز شود و یک بار دیگر به وضعیت بکر خود بازگردد.
وقتی شما چنین جمله ای را بیان می کنید، کل جهان از این خوشحال می شود.
هوشمندی طبیعت با سهولت، بی تقلا و به آرامی عمل می کند. اگر به جذر ومد، شکوفایی یک گل و یا حر کت ستارگان نظری بیاندازیم اثری از تقلای بیهوده در طبیعت دیده نمی شود. دنیای طبیعت دارای تعادل و ریتمی است که با هماهنگ شدن با آن میتوان بهترین استفاده از قانون کمترین تلاش را، با به حد اقل رساندن تلاش و حداکثررساندن نتیجه، نمود.
کاربرد قانون کمترین تلاش
افراد و اوضاع و شرایط و موقعیتها و رویدادها را همان گونه که پیش می آیند بپذیرید. این لحظه همان گونه است که باید باشد، زیرا کل کائنات همان گونه است که باید باشد. با عدم ستیز بر ضد این لحظه، بر ضد کل کائنات به ستیز بر نخواهم خاست. پذیرشم کامل و تمام عیار است. امور را همان گونه که در این لحظه هستند می پذیرم، نه آن گونه که آرزو میکردم باشند.
با پذیرش امور به همان گونه که هستند، مسئولیت وضعیت خود و همه رویدادهایی را که به صورت مشکلات می بینم به عهده می گیرم. می دانم که مسئولیت یعنی ملامت نکردن هیچ کس یا هیچ چیز برای وضعیتی که دارم (از جمله خودم). این را نیز می دانم که هر مشکل مجالی است در جامه مبدل، و این هوشیاری در برابر مجالها به من اجازه می دهد تا این لحظه را به موهبتی عظیمتر متحول کنم.
آگاهیم در عدم تدافع استقرار خواهد یافت. نیاز به دفاع از نقطه نظرهایم را رها خواهم کرد. نیازی احساس نخواهم کرد تا دیگران را مجاب یا ترغیب کنم که نقطه نظرم را بپذیرند. در برابر همه نقطه نظرها گشوده خواهم ماند و به هیچکدام از آنها نخواهم چسبید.
کاربرد قانون کمترین تلاش
افراد و اوضاع و شرایط و موقعیتها و رویدادها را همان گونه که پیش می آیند بپذیرید. این لحظه همان گونه است که باید باشد، زیرا کل کائنات همان گونه است که باید باشد. با عدم ستیز بر ضد این لحظه، بر ضد کل کائنات به ستیز بر نخواهم خاست. پذیرشم کامل و تمام عیار است. امور را همان گونه که در این لحظه هستند می پذیرم، نه آن گونه که آرزو میکردم باشند.
با پذیرش امور به همان گونه که هستند، مسئولیت وضعیت خود و همه رویدادهایی را که به صورت مشکلات می بینم به عهده می گیرم. می دانم که مسئولیت یعنی ملامت نکردن هیچ کس یا هیچ چیز برای وضعیتی که دارم (از جمله خودم). این را نیز می دانم که هر مشکل مجالی است در جامه مبدل، و این هوشیاری در برابر مجالها به من اجازه می دهد تا این لحظه را به موهبتی عظیمتر متحول کنم.
آگاهیم در عدم تدافع استقرار خواهد یافت. نیاز به دفاع از نقطه نظرهایم را رها خواهم کرد. نیازی احساس نخواهم کرد تا دیگران را مجاب یا ترغیب کنم که نقطه نظرم را بپذیرند. در برابر همه نقطه نظرها گشوده خواهم ماند و به هیچکدام از آنها نخواهم چسبید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معنای تسلیم شدن
از زبان اوشو
همراه با تمثیلی از اشعار مولانا
از زبان اوشو
همراه با تمثیلی از اشعار مولانا
تفاوتی بین وضعیتهای رؤیا (خواب دیدن) و بیداری وجود ندارد بهجز اینکه وضعیت رؤیا کوتاه و وضعیت بیداری طولانی است. هردوی اینها ناشی از ذهن هستند. ازآنجاکه وضعیت بیداری طولانی است ما گمان میکنیم که آن وضعیت واقعی ماست.
رامانا ماهارشی
رامانا ماهارشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام و درود بر یاران حق ☺️
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈
🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
همانندسازی با جسم
به جز همانندسازی با اشیا نوع بنیادی دیگری از آن وجود دارد که همانندسازی با جسم «من» است. در ابتدا جسم مذکر یا مؤنث است و بنا بر این حس زن یا مرد بودن، بخش قابل توجهی از احساس بیش تر انسان ها نسبت به خود را در بر می گیرد. سپس جنسیت به هویت تبدیل می گردد. در سنین کودکی همانند سازی با جنسیت تشویق می شود و شما را به درون نقش الگو های شرطی شده رفتاری می راند که نه تنها بر گرایش جنسی که بر همه جنبه های زندگی تأثیر می گذارد. این نقشی است که بسیاری از مردم به کلی در آن گیر افتاده اند این حالت در برخی از جوامع سنتی به نسبت بیش تر از فرهنگ های غربی که همانند سازی با جنسیت تا اندازه ای درون آن ها در حال رنگ باختن است، دیده می شود. در برخی فرهنگ هاس سنتی بدترین سرنوشتی که یک زن می تواند داشته باشد مجرد ماندن یا نازایی و برای مردان نبود. نیروی جنسی و عقیم بودن است در این شرایط، خشنودی از زندگی به صورت تحقق هویت جنسی مشاهده می شود.
اکهارت تله
جهانی نو
به جز همانندسازی با اشیا نوع بنیادی دیگری از آن وجود دارد که همانندسازی با جسم «من» است. در ابتدا جسم مذکر یا مؤنث است و بنا بر این حس زن یا مرد بودن، بخش قابل توجهی از احساس بیش تر انسان ها نسبت به خود را در بر می گیرد. سپس جنسیت به هویت تبدیل می گردد. در سنین کودکی همانند سازی با جنسیت تشویق می شود و شما را به درون نقش الگو های شرطی شده رفتاری می راند که نه تنها بر گرایش جنسی که بر همه جنبه های زندگی تأثیر می گذارد. این نقشی است که بسیاری از مردم به کلی در آن گیر افتاده اند این حالت در برخی از جوامع سنتی به نسبت بیش تر از فرهنگ های غربی که همانند سازی با جنسیت تا اندازه ای درون آن ها در حال رنگ باختن است، دیده می شود. در برخی فرهنگ هاس سنتی بدترین سرنوشتی که یک زن می تواند داشته باشد مجرد ماندن یا نازایی و برای مردان نبود. نیروی جنسی و عقیم بودن است در این شرایط، خشنودی از زندگی به صورت تحقق هویت جنسی مشاهده می شود.
اکهارت تله
جهانی نو
🔴همه غصه های ما از عدم اگاهی ماست، از ضعف بینش های ماست،از کمی ایمان به امن بودن این جهان است؛ روزی که قوانین این جهان و خوب بفهمی روزی که حقیقتا ایمان بیاری، از کسی انتظار نداری،اصلا از کسی ناراحت نمیشی چون تو میدونی تو این جهان،خودتی و بازتاب خودت، همین و
پنج دلیل که چرا افراد معنوی نمیتوانند با بسیاری از افراد ارتباط برقرار کنند.
افراد معنوی، به دلیل انرژی منحصر به فرد و مسیر متفاوت خود، اغلب با چالشهایی در برقراری ارتباط با دیگران روبرو میشوند. آنها معمولاً احساسات دیگران را عمیقاً حس میکنند و در تنهایی برای رشد نیاز دارند. در دنیایی پر از انرژیهای منفی، آنها ترجیح میدهند دایره ارتباطی خود را کوچک و مثبت نگه دارند. این ویژگیها باعث میشود که این افراد دور از ذهن به نظر برسند، اما در حقیقت، آنها تنها بودن و رشد را پیشه میکنند.
افراد معنوی، به دلیل انرژی منحصر به فرد و مسیر متفاوت خود، اغلب با چالشهایی در برقراری ارتباط با دیگران روبرو میشوند. آنها معمولاً احساسات دیگران را عمیقاً حس میکنند و در تنهایی برای رشد نیاز دارند. در دنیایی پر از انرژیهای منفی، آنها ترجیح میدهند دایره ارتباطی خود را کوچک و مثبت نگه دارند. این ویژگیها باعث میشود که این افراد دور از ذهن به نظر برسند، اما در حقیقت، آنها تنها بودن و رشد را پیشه میکنند.
شکاف نسلها
امروزه جوانان در حال عصیانگری هستند. این لحظه ای مبارک از خوشی است که در سراسر دنیا جوانان بر علیه انواع عقاید و باورهای پوسیده و بر علیه تمام سنت پرستی ها به عصیان برخاسته اند
چه سنت های مذهبی باشد و چه سنت های سیاسی، تفاوتی ندارد.
آنان مانند نسل قدیم بله قربان گو و گوسفند صفت نیستند، آماده اطاعت کور کورانه نیستند، نه این که تصمیم به
نافرمانی گرفته باشند، نه... چنین نیست، آنان فقط هشیار شده اند و در هشیاری شان اگر احساس کنند که باید اطاعت کنند اطاعت خواهند کرد، و اگر احساس کنند که باید نافرمانی کنند، نافرمانی خواهند کرد.
آنان دیگر به قالب هیچ باور و عقیده اجباری و سنتی در نمی آیند.
هیچ آرمان گرایی تثبیت شده ای ندارند. بلکه با آگاهی و خودانگیخته
و عصیان گر، زندگی خواهد کرد.
نسل قدیم یک برده بود، نسل جدید آزاد خواهد بود، او آزادی را در هسته وجودش خواهد داشت. نسل قدیم بسیار جدی بود و گرفتار در چنبره عقاید پوسیده، اما نسل جدید بازیگوش خواهد بود.
او به لذت بردن از زندگی اعتقاد خواهد داشت. او خودش را برای هیچ چیز تخیلی و سنتی فدا نخواهد کرد.
او قربانی هیچ محرابی نخواهد بود، چه محراب دین باشد و چـه سیاست،
چه برای کشیش باشد و چه برای سیاست گر،
او به هیچ کس اجازه نخواهد داد تا او را به بند کشد و چیزی را به اجبار به او تحمیل کند.
و این در حال رخ دادن است. نخستین اشعه ها در دسترس هستند. آری....شاید هنوز در مه بامدادی پنهان باشد.،
ولی آشکار خواهند شد.
فرزندان جدید، نسل جدید، یک نسل کاملاً متفاوت هستند، شکاف نسلها از همین جا ناشی میشود، بسیار واقعی است. قبلاً هرگز این گونه نبوده است. این بـرای نخستین بار در تمام تاریخ بشر است که چنین شکافی وجود دارد. فرزندان بـا زبـانی متفاوت با والدین خود سخن میگویند، والدین نمی توانند درک کنند، جامعه نمیتواند درک کند، سیاستمداران از درک آن عاجزند.
زیرا والدین و جامعه می خواهند که آنان مثلا موفق و در امنیت باشند، و فرزندان میگویند، ولی اگر نتوانیم در آزادی یک ترانه بخوانیم و نتوانیم برقصیم و نتوانیم لذت ببریم و نتوانیم عشق بورزیم فایده این مثلا موفقیت در چیست؟
این امنیت چه فایده ای دارد؟ چرا....؟ چه چیزی از این موفقیت حاصل خواهد شد؟ حتی اگر تمام دنیا نام مرا بشناسد، اگر آزاد نباشم، این چه چیزی به من خواهد داد؟
نسل جدید ارباب خواهد بود، او یک قربانی، یک برده نخواهد بود،
و این نسل در راه است.....
#اشو
امروزه جوانان در حال عصیانگری هستند. این لحظه ای مبارک از خوشی است که در سراسر دنیا جوانان بر علیه انواع عقاید و باورهای پوسیده و بر علیه تمام سنت پرستی ها به عصیان برخاسته اند
چه سنت های مذهبی باشد و چه سنت های سیاسی، تفاوتی ندارد.
آنان مانند نسل قدیم بله قربان گو و گوسفند صفت نیستند، آماده اطاعت کور کورانه نیستند، نه این که تصمیم به
نافرمانی گرفته باشند، نه... چنین نیست، آنان فقط هشیار شده اند و در هشیاری شان اگر احساس کنند که باید اطاعت کنند اطاعت خواهند کرد، و اگر احساس کنند که باید نافرمانی کنند، نافرمانی خواهند کرد.
آنان دیگر به قالب هیچ باور و عقیده اجباری و سنتی در نمی آیند.
هیچ آرمان گرایی تثبیت شده ای ندارند. بلکه با آگاهی و خودانگیخته
و عصیان گر، زندگی خواهد کرد.
نسل قدیم یک برده بود، نسل جدید آزاد خواهد بود، او آزادی را در هسته وجودش خواهد داشت. نسل قدیم بسیار جدی بود و گرفتار در چنبره عقاید پوسیده، اما نسل جدید بازیگوش خواهد بود.
او به لذت بردن از زندگی اعتقاد خواهد داشت. او خودش را برای هیچ چیز تخیلی و سنتی فدا نخواهد کرد.
او قربانی هیچ محرابی نخواهد بود، چه محراب دین باشد و چـه سیاست،
چه برای کشیش باشد و چه برای سیاست گر،
او به هیچ کس اجازه نخواهد داد تا او را به بند کشد و چیزی را به اجبار به او تحمیل کند.
و این در حال رخ دادن است. نخستین اشعه ها در دسترس هستند. آری....شاید هنوز در مه بامدادی پنهان باشد.،
ولی آشکار خواهند شد.
فرزندان جدید، نسل جدید، یک نسل کاملاً متفاوت هستند، شکاف نسلها از همین جا ناشی میشود، بسیار واقعی است. قبلاً هرگز این گونه نبوده است. این بـرای نخستین بار در تمام تاریخ بشر است که چنین شکافی وجود دارد. فرزندان بـا زبـانی متفاوت با والدین خود سخن میگویند، والدین نمی توانند درک کنند، جامعه نمیتواند درک کند، سیاستمداران از درک آن عاجزند.
زیرا والدین و جامعه می خواهند که آنان مثلا موفق و در امنیت باشند، و فرزندان میگویند، ولی اگر نتوانیم در آزادی یک ترانه بخوانیم و نتوانیم برقصیم و نتوانیم لذت ببریم و نتوانیم عشق بورزیم فایده این مثلا موفقیت در چیست؟
این امنیت چه فایده ای دارد؟ چرا....؟ چه چیزی از این موفقیت حاصل خواهد شد؟ حتی اگر تمام دنیا نام مرا بشناسد، اگر آزاد نباشم، این چه چیزی به من خواهد داد؟
نسل جدید ارباب خواهد بود، او یک قربانی، یک برده نخواهد بود،
و این نسل در راه است.....
#اشو
✅ ارتباط با طبیعت: راهی به سوی آرامش
در شلوغی زندگی مدرن، ما اغلب تأثیر عمیقی را که طبیعت میتواند بر رفاه ما بگذارد فراموش میکنیم. طبیعت پناهگاهی برای روح فراهم میکند، مکانی که میتوانیم آرامش و اتصال معنوی پیدا کنیم. در ادامه چند راه ارتباط با طبیعت را بررسی میکنیم.
قدم زدن در پارک
یک پیادهروی ساده در پارک میتواند بسیار انرژیبخش باشد. همانطور که در فضای سبز قدم میزنید، اجازه دهید مناظر، صداها و بوها در حواس شما نفوذ کنند. به خشخش برگها، غوغای پرندگان و زمین زیر پای خود توجه کنید. این تجربهی حسی شما را به لحظهی حال میآورد و شما را در اینجا و اکنون مستقر میکند.
مراقبه در طبیعت
یک مکان آرام در طبیعت پیدا کنید و آنجا مدیتیشن کنید. نسیم ملایم، گرمای خورشید و عطر گلها را احساس کنید. مدیتیشن در طبیعت میتواند حس ارتباط شما با دنیای اطرافتان را عمیقتر کند و حس یگانگی را با همهی موجودات زنده تقویت کند.
مشاهده زیبایی اطراف شما
زمانی را صرف تماشای زیبایی در طبیعت کنید. نقوش پیچیدهی یک برگ، بالهای ظریف یک پروانه یا وسعت آسمان را تماشا کنید. این مشاهدات میتواند به درک عمیقی از پیچیدگی و هنر جهان طبیعی منجر شود.
تمرین: روزانه حداقل ۱۵ دقیقه را در فضای باز بگذرانید
متعهد شوید که هر روز حداقل ۱۵ دقیقه را بیرون از خانه بگذرانید. خواه پیادهروی صبحگاهی، استراحت بین کار یا خواب در زیر ستارگان باشد، این تمرین میتواند فواید قابلتوجهی برای سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد.
با ادغام این موارد در روال روزانه خود، میتوانید زندگی آگاهانهتر و باکیفیتتری داشته باشید. به یاد داشته باشید، طبیعت عجله نمیکند، اما همهچیز را به سرانجام میرساند. برگی از کتاب طبیعت بردارید و به خودتان فرصتی برای ارتباط، تأمل و رشد بدهید.
در شلوغی زندگی مدرن، ما اغلب تأثیر عمیقی را که طبیعت میتواند بر رفاه ما بگذارد فراموش میکنیم. طبیعت پناهگاهی برای روح فراهم میکند، مکانی که میتوانیم آرامش و اتصال معنوی پیدا کنیم. در ادامه چند راه ارتباط با طبیعت را بررسی میکنیم.
قدم زدن در پارک
یک پیادهروی ساده در پارک میتواند بسیار انرژیبخش باشد. همانطور که در فضای سبز قدم میزنید، اجازه دهید مناظر، صداها و بوها در حواس شما نفوذ کنند. به خشخش برگها، غوغای پرندگان و زمین زیر پای خود توجه کنید. این تجربهی حسی شما را به لحظهی حال میآورد و شما را در اینجا و اکنون مستقر میکند.
مراقبه در طبیعت
یک مکان آرام در طبیعت پیدا کنید و آنجا مدیتیشن کنید. نسیم ملایم، گرمای خورشید و عطر گلها را احساس کنید. مدیتیشن در طبیعت میتواند حس ارتباط شما با دنیای اطرافتان را عمیقتر کند و حس یگانگی را با همهی موجودات زنده تقویت کند.
مشاهده زیبایی اطراف شما
زمانی را صرف تماشای زیبایی در طبیعت کنید. نقوش پیچیدهی یک برگ، بالهای ظریف یک پروانه یا وسعت آسمان را تماشا کنید. این مشاهدات میتواند به درک عمیقی از پیچیدگی و هنر جهان طبیعی منجر شود.
تمرین: روزانه حداقل ۱۵ دقیقه را در فضای باز بگذرانید
متعهد شوید که هر روز حداقل ۱۵ دقیقه را بیرون از خانه بگذرانید. خواه پیادهروی صبحگاهی، استراحت بین کار یا خواب در زیر ستارگان باشد، این تمرین میتواند فواید قابلتوجهی برای سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد.
با ادغام این موارد در روال روزانه خود، میتوانید زندگی آگاهانهتر و باکیفیتتری داشته باشید. به یاد داشته باشید، طبیعت عجله نمیکند، اما همهچیز را به سرانجام میرساند. برگی از کتاب طبیعت بردارید و به خودتان فرصتی برای ارتباط، تأمل و رشد بدهید.
برای تضعیف «من ذهنی» باید از جامعه ای که سوداگر پستی ها و حقارت ها است اعراض کنی و خود را به ذات منزّه حق تفویض و تسلیم نمایی!
اینکه
آگاهی رو میگن مثه وضعیت خوابه عمیقه
یعنی
دیگه از صداها و اینها آگاه نیست
وقتی به خودش آگاه میشه
مثه مُردگی میشه که
چه تفاوتی داره دیگه
که از خودش آگاه بشه یا نشه؟
عزیزم به این نوع سؤالات، نمیشه پاسخ های منطقیِ قانع کننده ایی داد چون هر پاسخی هم به ذهن بدی سوالات دیگری مطرح میکنه که پایانی ندارند. ذهن دستگاه تولید کننده سوالاتِ
کافیه شهود وارده ذهن بشه تا جوهره آگاهیت به درجه بالاتری از اغنا برسه اونموقع دیگه ذهن دست از سوال کردن در مورده کیفیتِ حضوره آگاهی، برمیداره
کیفیتِ "بی منی" یا "بی فکری" توضیح و توصیف پذیر نیست فقط میتونی تجربش کنی.
آگاهی رو میگن مثه وضعیت خوابه عمیقه
یعنی
دیگه از صداها و اینها آگاه نیست
وقتی به خودش آگاه میشه
مثه مُردگی میشه که
چه تفاوتی داره دیگه
که از خودش آگاه بشه یا نشه؟
عزیزم به این نوع سؤالات، نمیشه پاسخ های منطقیِ قانع کننده ایی داد چون هر پاسخی هم به ذهن بدی سوالات دیگری مطرح میکنه که پایانی ندارند. ذهن دستگاه تولید کننده سوالاتِ
کافیه شهود وارده ذهن بشه تا جوهره آگاهیت به درجه بالاتری از اغنا برسه اونموقع دیگه ذهن دست از سوال کردن در مورده کیفیتِ حضوره آگاهی، برمیداره
کیفیتِ "بی منی" یا "بی فکری" توضیح و توصیف پذیر نیست فقط میتونی تجربش کنی.