عشق و نور
1.21K subscribers
449 photos
1.35K videos
22 files
594 links
بیداری معنوی با نرمین



لینک گروه سلام زندگی👇

https://t.me/salamzendgi7

لینک صوتی های نرمین👇


https://t.me/narminbgs
Download Telegram
فروید این احساس نهفته‌ی ناخرسندی را فهمیده و در کتاب خود با عنوان «تمدن و ناخرسندی‌هایش» درباره‌ی آن سخن گفته است. اما او ریشه‌ی این ناخرسندی را تشخیص نداد و ندانست که آزادی از این ناخرسندی کاری‌ست ممکن؛ کارکرد غلط جمعی، تمدنی ناشاد و بی‌اندازه خشن به بار آورده است که نه تنها خود را بلکه کل زندگی را بر روی کره‌ی زمین تهدید می‌کند.

- پس چگونه می‌توان از این مصیبت رها شد؟

آن را به سطح آگاهی خود بیاور، نسبت به آن آگاه شو. ببین قضاوت‌های بیهوده، مقاومت در برابر آنچه که هست و نفی لحظه‌ی حال چگونه موجب پدید آمدن دغدغه‌ها، ناخشنودی‌ها و تنش‌ها می‌شوند. با تابش نور آگاهی و هشیاری، هر آنچه که متعلق به ساحت ناآگاهی و ناهشیاری‌ست محو می‌شود. به محض آنکه شیوه‌ی محو کردن ناهشیاری معمولی را یاد می‌گیری، نور حضور تو درخشیدن آغاز می‌کند. شاید نتوان ناهشیاری معمولی را راحت کنار گذاشت، زیرا امری‌ست عادی و شایع و به همین دلیل تا حدودی مورد قبول همگان. با خودنگری، نظارت بر احوالات ذهنی - عاطفی خود را به یک عادت تبدیل کن. از خود بپرس: «آیا من، در لحظه‌ی کنونی آسوده‌خاطرم؟» این پرسشی‌ست اساسی. این پرسش را مدام مطرح کن یا از خود بپرس «در این لحظه در درون من چه می‌گذرد؟»

حداقل به درونیات خود نیز به اندازه‌ی آنچه در بیرون تو می‌گذرد اهمیت بده. اگر درون تو سامان یابد، بیرون تو نیز سامان خواهد یافت. درون تو واقعی‌تر است از بیرون تو. تو بدون واسطه‌ی حواس خویش درون خویش را می‌بینی و واقعیت‌های بیرون از صافی حواس تو می‌گذرند و به تو می‌رسند. سعی نکن برای پرسش‌های بالا به سرعت جوابی پیدا کنی. توجه خود را به درون خویش معطوف کن. نگاهی به درون خویش بینداز. ذهن تو چه فکرهایی را تولید می‌کند؟ چه احساسی داری؟ توجه‌ی خود را به بدن خویش معطوف کن. به محض آنکه پی می‌بری که قشری از دغدغه و نگرانی روی دلت را پوشانده و پارازیت متنی در پس‌زمینه‌ی آگاهی تو هست، متوجه‌ی این نکته می‌شوی که چگونه در مقابل زندگی می‌ایستی، از آن اجتناب می‌کنی و آن را نفی می‌کنی. با نفی لحظه‌ی حال، آدم‌ها به شیوه‌های گوناگون در مقابل لحظه‌ی حال می‌ایستند. با تمرین، توان خودنگری و مشاهده‌ی حالات درونت افزایش می‌یابد.


📙 کتاب نیروی حال از اکهارت تله
تمام جامعه، روابط را آموزش می‌دهد .
و وابستگی‌ها را؛ نه عشق را.
عشق خطرناک است،
زیرا مرزی نمی‌شناسد.
می‌تواند حرکت کند؛ آزاد است.

پس همسرت به تو آموزش خواهد داد: "مرا دوست بدار چون زنت هستم."،

شوهر به همسرش آموزش می‌دهد:
"مرا دوست بدار چون شوهرت هستم."

هیچکس عشق را آموزش نمی‌دهد.
#اگر فقط عشق آموزش داده شود،
#اگر دنیا واقعاً آزاد بود که عشق بورزد، آنوقت فقط یک شوهر بودن و یک زن بودن معنی زیادی نمی‌داد.
آنگاه عشق آزادانه جریان می‌داشت.
ولی این خطرناک است؛
جامعه نمی‌تواند چنین اجازه‌ای بدهد، خانواده نمی‌تواند اجازه بدهد،
مذاهب نمی‌توانند آن را اجازه دهند. بنابراین، آن‌ها به نام عشق؛
#وابستگی را آموزش می‌دهند،
و آنگاه همه در رنج هستند.

در تمام روابط باید به یاد سپرد که:
در این زندگی، باید آموخت و رشد کرد، باید هوشمندتر و هشیارتر شد.
اگر چیزی فلج‌کننده باشد، ماندن در آن موقعیت یک گناه است. دور شو.
اینگونه دنیای عاشقانه‌تری خواهی آفرید. ولی درست عکس این را آموزش داده‌اند: حتی اگر زنت را دوست نداری، به او عشق بورز! و هیچکس نمی‌پرسد،
”وقتی کسی دیگری را دوست نداشته باشد چگونه می تواند به او عشق بدهد؟!“
شاید آن عشق در ابتدا وجود داشته، سپس ازبین رفته است.
آنوقت به شما آموزش داده‌اند که عشق هرگز ازبین نمی‌رود!!!!
این نیز مطلقاً‌ احمقانه است.
هرچیزی که بوجود آید می‌تواند ازبین برود.
هرچیزی که متولد شود می‌تواند بمیرد. هرچیزی که شروع شود روزی با مرگ به پایان میرسد. عشقی جاودانه در دیگری جستن، بسیار احمقانه است.
با خودتان صادق و هشیار باشید.
#سوال_از_اشو

اشوی عزیز برای تسلیم‌شدن چه‌كار می‌توانی انجام دهم؟

#پاسخ

تسلیم در عدم قطعیت و در ناامنی معنا دارد.
بنابراین، تسلیم شدن به #خدا آسان است، زیرا در واقع، كسی وجود ندارد كه تسلیمش باشی و خودت ارباب می‌مانی

تسلیم‌شدن به مرشدی زنده دشوار است، زیرا آنوقت تو دیگر ارباب نیستی. با خدا، می‌توانی به فریب دادن ادامه بدهی، زیرا كسی از تو بازخواست نخواهد كرد.
لطیفه‌ای می‌خوانم:‌
پیرمردی نزد خدا دعا می‌كرد و می‌گفت، "همسایه‌ام، الف، بسیار فقیر است، و من پارسال برایش دعا كردم تو كاری برایش نكردی. همسایه‌ی دیگرم ب، افلیج است، پارسال برایش دعا كردم، ولی تو برایش هیچ كاری نكردی..." و او همینطور ادامه می‌داد. او در مورد تمام همسایگانش صحبت كرد و در پایان گفت، "حالا من دوباره امسال دعا می‌كنم. اگر مرا ببخشی، من هم می‌توانم تو را ببخشم."

ولی او در تنهایی سخن می‌گفت.
هر گفتاری با الوهیت تك‌صدایی monologue است، طرف دیگر آنجا وجود ندارد.
پس بستگی به خودت دارد:
اینكه چه كنی، به خودت بستگی دارد و تو ارباب باقی می‌مانی. برای همین است كه تانترا روی تسلیم‌شدن به یك مرشد زنده تأكید بسیار دارد، زیرا آنوقت نفس ego تو شكسته می‌شود. و آن شكسته شدن اساسی است
آن شكسته‌شدن نفس یك پایه است و تنها در‌اینصورت است كه چیزی می‌تواند از آن حاصل شود.
ولی از من نپرس كه برای تسلیم‌شدن چه‌كار می‌توانی انجام دهی.
نمی‌توانی هیچ كاری انجام دهی.
یا فقط یك كار می‌توانی انجام دهی: #هشیار باش كه با عمل‌كردن چه می‌توانی بكنی؟
با عمل كردن تاكنون چه به دست آورده‌ای؟
فقط هشیار باش!
خیلی چیزها به‌دست آورده‌ای: مصیبت‌های بسیار به‌دست‌ آورده‌ای، نگرانی‌ها و كابوس‌های بسیار كسب كرده‌ای! ‌این‌ها چیزهایی است كه تو با تلاش‌های خودت به دست آورده‌ای؛ ‌این‌ها چیزهایی است كه نفس می‌تواند كسب كند. از رنج‌هایی كه با عمل و مثبت‌گرایی و تسلیم‌نشدن آفریده‌ای هشیار باش. هركاری كه با زندگیت كرده‌ای، از آن‌ها هشیار باش.

همین هشیاری به تو كمك خواهد كرد كه روزی همه‌ی ‌این‌ها را دور بریزی و تسلیم شوی.
و به یاد بیاور كه تو از طریق تسلیم‌شدن به یك مرشد معین متحوّل نخواهی شد،
بلكه از طریق خودِ‌ تسلیم،
دگرگون خواهی شد.
پس مرشد بی‌ربط است و نكته، او نیست

#اشو
moraghebe ruzane 23 khordad
مراقبه روزانه 23خرداد
دیگران را چگونه می بینی ؟

خوب و بد، زشت و زیبا، خیر و شر، مقدس و نامقدس، خدا و شیطان.....

آنها بازتاب تاریکی های درونِ خودت هستند. تا زمانیکه درون خودت را نگاه نکنی، در آینه دیگران خودت را می‌بینی و اگر انعکاسِ آینه های بیرونی را نمی‌پسندی و دوستشان نداری، آینه درون خودت را تمیز کن تا بهتر و واضحتر، آنچه که نمیخواهی در درونت ببینی، مشاهده کنی.
تو خداگونه ایی و هرچند هم که درک و شناختِ این حقیقت برایت دشوار باشد ولی وقتی با درون نگری، به شناخته بیواسطه حقیقت وجودت نائل شوی، به همه شکایاتِ احمقانه ایی که از دیگران
میکردی، میخندی☺️
تو در همه ایی و همه در تو
تمام زندگی تو هر لحظه از راه و روشی که ذهنت استفاده میکنی، رقم میخورد و دقیقا به همین علت هر صبح که بیدار میشوی، هیچ کاری مهمتر از اینکه یاد بگیری از ذهنت «بهتر» استفاده کنی نداری !
اگر در زندگیتان چیزی وجود دارد که آن را نمی‌خواهید، دیگر نگران آن نباشید، فقط فکر کردن و صحبت کردن در مورد آن را متوقف کنید.

چون انرژی که شما صرف آن می‌کنید آن را زنده نگه می‌دارد. انرژی‌تان را از آن بگیرید به احتمال زیاد از شما دور خواهد شد.
خواستن مایۀ انرژی شگرفی است. اما هر خواستنی از دل برنمی آید. اگر خواسته مان تنها درآمد بالاتر یا دنبال کننده های زیادتری در توییتر باشد میتواند به زندگی خرسند کننده ای نرسد. بسیاری از کسانی که پول و قدرت زیادی دارند، شاد نیستند؛ به شدت حال و هوای تنهایی دارند. وقت ندارند که به راستی زندگی کنند. هیچ کس آنها را نمی فهمد و آنها هم کسی را نمی فهمند.

برای تجربه کامل این زندگی در جایگاه مردم، همه ما نیاز داریم با خواست و آرزویمان برای به واقعیت رساندن چیزی از خودمان پیوند یابیم.
این میتواند انگیزه کافی برای تغییر راهمان باشد تا بتوانیم از سروصدایی که سرمان را پر کرده است، آسوده شویم.

می توانید تمام زندگی را به گوش دادن به پیامهای درونی و بیرونی بدون شنیدن آوای ژرف ترین خواستنتان بگذرانید. ناگزیر نیستید راهب يا شهید باشید که چنین کنید. اگر فضا و سکوت برای گوش دادن به خودتان داشته باشید، شاید خواسته نیرومندی برای کمک به مردمان، مهرورزیدن به دیگران، آفریدن دگرگونی مثبتی در دنیا، در خودتان بیابید. هر کاری که می کنید - خواه گرداندن شرکتی باشد، آموزش یا،مراقبت از دیگران - اگر درک نیرومند و روشنی از هدفتان داشته باشید و بدانید چه گونه با آن رابطه داشته باشید، این میتواند مایه نیرومند شادی در زندگی تان شود.


تیک نات هان
سکوت
#دی_ان_ای_روح

هنگامی که قصدی دارید و کائنات آن را می شنود، روح شما آن را درک می کند و هر کاری انجام می دهد تا آن را به عنوان واقعیت نشان دهد.
وقتی DNA فعال می شود، هر فرمانی که شما می دهید را می شنود.
برای تحقق بخشیدن به آن کار خواهد کرد.
این قدرت دی‌ان‌ای است ~ قدرت عظیم برای هم‌آفرینی، خلق کردن.

وقتی دی‌ان‌ای فعال می شود، تمام ذهن ها به صورت یکپارچه کار می کنند.
هیچ تفاوتی بین ذهن انسان، ذهن خدا، ذهن الهی و ذهن فرشته وجود ندارد.
همه با هم می آیند این هدیه دی‌ان‌ای بیدار شماست.
پس تو و فرشته، تو و راهنمایانت، و تو و آفریدگار، همه با هم یکی هستید.
از یک ذهن بخواهید که بیدار شود. وقتی دی‌ان‌ای فعال می شود، همه ذهن ها یکی می شوند. ذهن شما، ذهن فرشتگان شما، و ذهن راهنمای شما، و همچنین ذهن جهانی. از این مکان، شما قادر خواهید بود فورا ایجاد کنید.

امروز روز خوبی است تا بخواهید تمام جادوی دی‌ان‌ای شما، به طور کامل باز شود و یک بار دیگر به وضعیت بکر خود بازگردد.
وقتی شما چنین جمله ای را بیان می کنید، کل جهان از این خوشحال می شود.
هوشمندی طبیعت با سهولت، بی تقلا و به آرامی عمل می کند. اگر به جذر ومد، شکوفایی یک گل و یا حر کت ستارگان نظری بیاندازیم اثری از تقلای بیهوده در طبیعت دیده نمی شود. دنیای طبیعت دارای تعادل و ریتمی است که با هماهنگ شدن با آن میتوان بهترین استفاده از قانون کمترین تلاش را، با به حد اقل رساندن تلاش و حداکثررساندن نتیجه، نمود.


کاربرد قانون کمترین تلاش


افراد و اوضاع و شرایط و موقعیتها و رویدادها را همان گونه که پیش می آیند بپذیرید. این لحظه همان گونه است که باید باشد، زیرا کل کائنات همان گونه است که باید باشد. با عدم ستیز بر ضد این لحظه، بر ضد کل کائنات به ستیز بر نخواهم خاست. پذیرشم کامل و تمام عیار است. امور را همان گونه که در این لحظه هستند می پذیرم، نه آن گونه که آرزو میکردم باشند.
با پذیرش امور به همان گونه که هستند، مسئولیت وضعیت خود و همه رویدادهایی را که به صورت مشکلات می بینم به عهده می گیرم. می دانم که مسئولیت یعنی ملامت نکردن هیچ کس یا هیچ چیز برای وضعیتی که دارم (از جمله خودم). این را نیز می دانم که هر مشکل مجالی است در جامه مبدل، و این هوشیاری در برابر مجالها به من اجازه می دهد تا این لحظه را به موهبتی عظیمتر متحول کنم.
آگاهیم در عدم تدافع استقرار خواهد یافت. نیاز به دفاع از نقطه نظرهایم را رها خواهم کرد. نیازی احساس نخواهم کرد تا دیگران را مجاب یا ترغیب کنم که نقطه نظرم را بپذیرند. در برابر همه نقطه نظرها گشوده خواهم ماند و به هیچکدام از آنها نخواهم چسبید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معنای تسلیم شدن
از زبان اوشو
همراه با تمثیلی از اشعار مولانا
Audio
مراقبه_شب 🌙
بیست و سوم خرداد ماه
Dance of the Dolphins
Kenio Fuke
موسیقی بی کلام

رقصِ دلفین ها
تفاوتی بین وضعیت‌های رؤیا (خواب دیدن) و بیداری وجود ندارد به‌جز اینکه وضعیت رؤیا کوتاه و وضعیت بیداری طولانی است. هردوی این‌ها ناشی از ذهن هستند. ازآنجاکه وضعیت بیداری طولانی است ما گمان می‌کنیم که آن وضعیت واقعی ماست.

رامانا ماهارشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام و درود بر یاران حق ☺️
عشقمان جاری و نورمان تابنده باد😊🌹💖🌈

🕉🙏🙏🙏🙏🙏🕉
همانندسازی با جسم


به جز همانندسازی با اشیا نوع بنیادی دیگری از آن وجود دارد که همانندسازی با جسم «من» است. در ابتدا جسم مذکر یا مؤنث است و بنا بر این حس زن یا مرد بودن، بخش قابل توجهی از احساس بیش تر انسان ها نسبت به خود را در بر می گیرد. سپس جنسیت به هویت تبدیل می گردد. در سنین کودکی همانند سازی با جنسیت تشویق می شود و شما را به درون نقش الگو های شرطی شده رفتاری می راند که نه تنها بر گرایش جنسی که بر همه جنبه های زندگی تأثیر می گذارد. این نقشی است که بسیاری از مردم به کلی در آن گیر افتاده اند این حالت در برخی از جوامع سنتی به نسبت بیش تر از فرهنگ های غربی که همانند سازی با جنسیت تا اندازه ای درون آن ها در حال رنگ باختن است، دیده می شود. در برخی فرهنگ هاس سنتی بدترین سرنوشتی که یک زن می تواند داشته باشد مجرد ماندن یا نازایی و برای مردان نبود. نیروی جنسی و عقیم بودن است در این شرایط، خشنودی از زندگی به صورت تحقق هویت جنسی مشاهده می شود.

اکهارت تله
جهانی نو
🔴همه غصه های ما از عدم اگاهی ماست، از ضعف بینش های ماست،از کمی ایمان به امن بودن این جهان است؛ روزی که قوانین این جهان و خوب بفهمی روزی که حقیقتا ایمان بیاری، از کسی انتظار نداری،اصلا از کسی ناراحت نمیشی چون تو میدونی تو این جهان،خودتی و بازتاب خودت، همین و
پنج دلیل که چرا افراد معنوی نمی‌توانند با بسیاری از افراد ارتباط برقرار کنند.

افراد معنوی، به دلیل انرژی منحصر به فرد و مسیر متفاوت خود، اغلب با چالش‌هایی در برقراری ارتباط با دیگران روبرو می‌شوند. آن‌ها معمولاً احساسات دیگران را عمیقاً حس می‌کنند و در تنهایی برای رشد نیاز دارند. در دنیایی پر از انرژی‌های منفی، آن‌ها ترجیح می‌دهند دایره ارتباطی خود را کوچک و مثبت نگه دارند. این ویژگی‌ها باعث می‌شود که این افراد دور از ذهن به نظر برسند، اما در حقیقت، آنها تنها بودن و رشد را پیشه می‌کنند.
شکاف نسلها

امروزه جوانان در حال عصیانگری هستند. این لحظه ای مبارک از خوشی است که در سراسر دنیا جوانان بر علیه انواع عقاید و باورهای پوسیده و بر علیه تمام  سنت پرستی ها به عصیان برخاسته اند
چه سنت های مذهبی باشد و چه سنت های سیاسی، تفاوتی ندارد.
آنان مانند نسل قدیم بله قربان گو و گوسفند صفت نیستند، آماده اطاعت کور کورانه نیستند، نه این که تصمیم به
نافرمانی گرفته باشند، نه... چنین نیست، آنان فقط هشیار شده اند و در هشیاری شان اگر احساس کنند که باید اطاعت کنند اطاعت خواهند کرد، و اگر احساس کنند که باید نافرمانی کنند، نافرمانی خواهند کرد.
آنان دیگر به قالب هیچ باور و عقیده اجباری و سنتی در نمی آیند.
هیچ آرمان گرایی تثبیت شده ای ندارند. بلکه با آگاهی و خودانگیخته
و عصیان گر، زندگی خواهد کرد.
نسل قدیم یک برده بود، نسل جدید آزاد خواهد بود، او آزادی را در هسته وجودش خواهد داشت. نسل قدیم بسیار جدی بود و گرفتار در چنبره عقاید پوسیده، اما نسل جدید بازیگوش خواهد بود.
او به لذت بردن از زندگی اعتقاد خواهد داشت. او خودش را برای هیچ چیز تخیلی و سنتی فدا نخواهد کرد.
او قربانی هیچ محرابی نخواهد بود، چه محراب دین باشد و چـه سیاست،
چه برای کشیش باشد و چه برای سیاست گر،
او به هیچ کس اجازه نخواهد داد تا او را به بند کشد و چیزی را به اجبار به او تحمیل کند.
و این در حال رخ دادن است. نخستین اشعه ها در دسترس هستند. آری....شاید هنوز در مه بامدادی پنهان باشد.،
ولی آشکار خواهند شد.
فرزندان جدید، نسل جدید، یک نسل کاملاً متفاوت هستند، شکاف نسلها از همین جا ناشی میشود، بسیار واقعی است. قبلاً هرگز این گونه نبوده است. این بـرای نخستین بار در تمام تاریخ بشر است که چنین شکافی وجود دارد. فرزندان بـا زبـانی متفاوت با والدین خود سخن میگویند، والدین نمی توانند درک کنند، جامعه نمیتواند درک کند، سیاستمداران از درک آن عاجزند.
زیرا والدین و جامعه می خواهند که آنان مثلا موفق و در امنیت باشند، و فرزندان میگویند، ولی اگر نتوانیم در آزادی یک ترانه بخوانیم و نتوانیم برقصیم و نتوانیم لذت ببریم و نتوانیم عشق بورزیم فایده این مثلا موفقیت در چیست؟
این امنیت چه فایده ای دارد؟ چرا....؟ چه چیزی از این موفقیت حاصل خواهد شد؟ حتی اگر تمام دنیا نام مرا بشناسد، اگر آزاد نباشم، این چه چیزی به من خواهد داد؟
نسل جدید ارباب خواهد بود، او یک قربانی، یک برده نخواهد بود،
و این نسل در راه است.....

#اشو