Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #پیامبر_اسلام و شهوت غير قابل كنترلش
درمنابع معتبر #اهل_سنت ازجمله سنن ابی داود، سنن ابن ماجه و صحیح بخاری روایات و نقل قول هاى زيادى از #عایشه، جوانترين و زيباترين همسر پيامبر اسلام كه در واقع عزيز دردانه #حرمسراى ايشان بوده، به وفور آمده است كه اكثرا حول محور روابط جنسى اين دو و امورات بسيار شخصى شان بوده است.
از آن جمله ميتوان به روابط جنسی و زناشویی وی با پیامبراسلام در حال روزه و #حیض(عادت ماهيانه) و کنترلی که پیامبر اسلام در حال #جماع(نزديكى) با وی برروی آلت خود داشته است كه ظاهرا اینهم از #معجزات و از نشانه هاى #رسالت ایشان بوده است.
حال به چند روایت از این دست می پردازيم و قضاوت را بر عهده خوانندگان گرامی واگذار ميكنيم.
فراموش نكنيد كه در زمانهاى قديم گفتگو درباره اين مسائل عيب و ايراد نبوده است و در جاى جاى تاريخ ديده ميشود.
1️⃣ روايت اول:
حدثنا عبدالله أبی ثنا عن ابی إسحاق عن ابی میسره عن عایشة:
کانَ رسولُ الله صلی الله علیه و سلم یُباشِرُنی وَ أنا حائض، کانَ أملکَکُم لِإربِهْ
ترجمه:
عایشه گفت: پیامبر با من جماع(نزديكى) می کرد، در حالی که من حائض بودم! او از شما بیشتر اختیار آلت تناسلی(امیال جنسی) خود را داشت!
#منبع: صحیح بخاری حدیث ۲۵۱۵۶
2️⃣ روايت دوم:
حَدَثنا ابومعاویه عن الأعمش، عن إبراهیم، عن ألأسود عن عایشة:
کانَ رسولُ الله صلی الله و علیه و سلم یُقَبِلنى وَ هو صائِم و یُباشِرُنى و هو صائِم، و لکِنَهُ أملَکَ لِإربِه
ترجمه:
عایشه گفت: پیامبر مرا می بوسید و جماع می کرد در حالی که روزه بود، اما اواختیار آلت تناسلی(امیال جنسی) خود راداشت.
#منبع: سنن ابی داود،ص ۴۴۵،حدیث ۲۳۸۲،باب قبلت لصائم
3️⃣ روايت سوم:
حَدَثنا محمد بن عیسی، حَدَثنا محمد بن دِینار، حَدَثنا سَعدبن أوس عَن أبی یحیی عن عایشة:
أنَّ النَبی صلی الله علیه و سلم کانَ یُقَبِلُني وَ هو صائِم وَ یَمُصُّ لِسانُي
عایشه گفت:
پیامبر مرا می بوسید در حالى که روزه داشت و زبان مرا می مکید!!
#منبع: سنن ابی داود،ص۴۴۵،حدیث۲۳۸۶،باب الصائم یَبلَعُ الریق
حال از شما ميپرسم كه آيا انجام چنين اعمالى و آنهم در هنگاهى كه شخص روزه است، نشان از كنترل او بر شهوتش دارد يا شهوتران بودن او ؟؟
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما:
www.eslam.nu
درمنابع معتبر #اهل_سنت ازجمله سنن ابی داود، سنن ابن ماجه و صحیح بخاری روایات و نقل قول هاى زيادى از #عایشه، جوانترين و زيباترين همسر پيامبر اسلام كه در واقع عزيز دردانه #حرمسراى ايشان بوده، به وفور آمده است كه اكثرا حول محور روابط جنسى اين دو و امورات بسيار شخصى شان بوده است.
از آن جمله ميتوان به روابط جنسی و زناشویی وی با پیامبراسلام در حال روزه و #حیض(عادت ماهيانه) و کنترلی که پیامبر اسلام در حال #جماع(نزديكى) با وی برروی آلت خود داشته است كه ظاهرا اینهم از #معجزات و از نشانه هاى #رسالت ایشان بوده است.
حال به چند روایت از این دست می پردازيم و قضاوت را بر عهده خوانندگان گرامی واگذار ميكنيم.
فراموش نكنيد كه در زمانهاى قديم گفتگو درباره اين مسائل عيب و ايراد نبوده است و در جاى جاى تاريخ ديده ميشود.
1️⃣ روايت اول:
حدثنا عبدالله أبی ثنا عن ابی إسحاق عن ابی میسره عن عایشة:
کانَ رسولُ الله صلی الله علیه و سلم یُباشِرُنی وَ أنا حائض، کانَ أملکَکُم لِإربِهْ
ترجمه:
عایشه گفت: پیامبر با من جماع(نزديكى) می کرد، در حالی که من حائض بودم! او از شما بیشتر اختیار آلت تناسلی(امیال جنسی) خود را داشت!
#منبع: صحیح بخاری حدیث ۲۵۱۵۶
2️⃣ روايت دوم:
حَدَثنا ابومعاویه عن الأعمش، عن إبراهیم، عن ألأسود عن عایشة:
کانَ رسولُ الله صلی الله و علیه و سلم یُقَبِلنى وَ هو صائِم و یُباشِرُنى و هو صائِم، و لکِنَهُ أملَکَ لِإربِه
ترجمه:
عایشه گفت: پیامبر مرا می بوسید و جماع می کرد در حالی که روزه بود، اما اواختیار آلت تناسلی(امیال جنسی) خود راداشت.
#منبع: سنن ابی داود،ص ۴۴۵،حدیث ۲۳۸۲،باب قبلت لصائم
3️⃣ روايت سوم:
حَدَثنا محمد بن عیسی، حَدَثنا محمد بن دِینار، حَدَثنا سَعدبن أوس عَن أبی یحیی عن عایشة:
أنَّ النَبی صلی الله علیه و سلم کانَ یُقَبِلُني وَ هو صائِم وَ یَمُصُّ لِسانُي
عایشه گفت:
پیامبر مرا می بوسید در حالى که روزه داشت و زبان مرا می مکید!!
#منبع: سنن ابی داود،ص۴۴۵،حدیث۲۳۸۶،باب الصائم یَبلَعُ الریق
حال از شما ميپرسم كه آيا انجام چنين اعمالى و آنهم در هنگاهى كه شخص روزه است، نشان از كنترل او بر شهوتش دارد يا شهوتران بودن او ؟؟
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما:
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 تولد #على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
#قسمت_ششم
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که #شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
#عروة بن اذینه نقل میکند: در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در #مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران #ابن_زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. #جابر_بن_عبدالله_انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند، اما #ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، #ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
#روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
و در نهایت #ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
#قسمت_ششم
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که #شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
#عروة بن اذینه نقل میکند: در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در #مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران #ابن_زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. #جابر_بن_عبدالله_انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند، اما #ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، #ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
#روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
و در نهایت #ابنزبیر تغييرات زير را انجام داد:
١). برای کعبه دو درب قرار داد.(ابن سید الناس، كتاب عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٢). حجر اسماعیل را در درون کعبه برد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
٣). هر دو درب کعبه را همطراز زمین قرار داد به طوری که برای وارد شدن به درون کعبه، نیازی به پله نبود.(عیون الاثر، ج ١، ص ٦٧)
٤). فضای داخلی کعبه را گسترش داده و آنرا بیست و هفت ذراع کرد و این مقدار اضافی از حجر اسماعیل بود که به داخل کعبه اضافه شد.(ابن خلدون، كتاب تاریخ ابن خلدون، ج ١، ص ٤٣٨)
ادامه دارد ....
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
🔵آیا می دانستید از دید شیعه #علی_بن_ابیطالب حیوانی چهار پا است؟
🔴 #دابه به چه معناست ؟ و #دابه_الارض کیست ؟
دابه حیوانی چهار پا است که طبق نظر #شیعه در آخر الزمان می آید و سخنش این است که مردم به آیات قرآن عمل نمی کنند و....
اما طبق نظر ائمه و #پیامبر_اسلام این حیوان چهار پا چه کسی است ؟
👈#علمای_شیعه با سند کاملا صحیح نقل کرده اند که ائمه به نقل از پیامبر گفته اند که مقصود از آن حیوان چهار پا علی بن ابی طالب است.
#متن_عربى:
حدثني ابي عن ابن ابي عمير عن ابي بصير عن ابي عبدالله(عليه السلام) قال: انتهى رسول الله (صلى الله عليه وآله) إلى امير المؤمنين (عليه السلام) وهو نائم في المسجد قد جمع رملا ووضع رأسه عليه فحركه برجله ثم قال له: قم يا دابة الله.
#منابع:
١) تفسير القمي نویسنده : علي بن ابراهيم القمي جلد : ٢ صفحه : ١٣٠
٢) بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ٣٩ صفحه : ٢٤٣
#ترجمه : پیامبر نزد علی بن ابی طالب آمد که او داشت در مسجد می خوابید ، پیامبر او را با پا بیدار کرد و گفت: "ای حیوان خدا بیدار شو."
دَابَة : ج دَوَابّ [ دبّ ]: اين واژه در مذكر و مؤنث يكسان بكار مى رود و تاء براى , حدت است و بمعناى هر حيوانى است كه بر روى زمين راه رود و اغلب بر چهار پايان سوارى و بارى اطلاق مى شود .
https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A9/
🍃آیت الله ناصر مکارم شیرازی نیز تصریح به معتبر بودن این حدیث می کند :
وينقل العلاّمة المجلسي(رحمه الله) في بحار أنواره👈بسند معتبر👉 عن الإمام الصادق(عليه السلام)قال: انتهى رسول الله(صلى الله عليه وآله) إلى أميرالمؤمنين(عليه السلام) وهو نائم في المسجد قد جمع رملا ووضع رأسه عليه، فحرّكه برجله، ثمّ قال: قم يا دابة الله.
#منبع : تفسير الأمثل نویسنده : الشيخ ناصر مكارم الشيرازي جلد : ١٢ صفحه : ١٣٩
⬅️همانطور که مشاهده کردید از دید شیعه ، علی بن ابی طالب حیوانی چهار پا است و نکته دیگر در این حدیث صحیح ، عدم احترام پیامبر به علی است زیرا که وقتی علی دراز کشیده بوده او را با پا بیدار کرده است.
#کانال_تخصصی_نقدی_بر_اسلام
https://telegram.me/naghde_eslamm
سايت ما: www.eslam.nu
🔴 #دابه به چه معناست ؟ و #دابه_الارض کیست ؟
دابه حیوانی چهار پا است که طبق نظر #شیعه در آخر الزمان می آید و سخنش این است که مردم به آیات قرآن عمل نمی کنند و....
اما طبق نظر ائمه و #پیامبر_اسلام این حیوان چهار پا چه کسی است ؟
👈#علمای_شیعه با سند کاملا صحیح نقل کرده اند که ائمه به نقل از پیامبر گفته اند که مقصود از آن حیوان چهار پا علی بن ابی طالب است.
#متن_عربى:
حدثني ابي عن ابن ابي عمير عن ابي بصير عن ابي عبدالله(عليه السلام) قال: انتهى رسول الله (صلى الله عليه وآله) إلى امير المؤمنين (عليه السلام) وهو نائم في المسجد قد جمع رملا ووضع رأسه عليه فحركه برجله ثم قال له: قم يا دابة الله.
#منابع:
١) تفسير القمي نویسنده : علي بن ابراهيم القمي جلد : ٢ صفحه : ١٣٠
٢) بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ٣٩ صفحه : ٢٤٣
#ترجمه : پیامبر نزد علی بن ابی طالب آمد که او داشت در مسجد می خوابید ، پیامبر او را با پا بیدار کرد و گفت: "ای حیوان خدا بیدار شو."
دَابَة : ج دَوَابّ [ دبّ ]: اين واژه در مذكر و مؤنث يكسان بكار مى رود و تاء براى , حدت است و بمعناى هر حيوانى است كه بر روى زمين راه رود و اغلب بر چهار پايان سوارى و بارى اطلاق مى شود .
https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A9/
🍃آیت الله ناصر مکارم شیرازی نیز تصریح به معتبر بودن این حدیث می کند :
وينقل العلاّمة المجلسي(رحمه الله) في بحار أنواره👈بسند معتبر👉 عن الإمام الصادق(عليه السلام)قال: انتهى رسول الله(صلى الله عليه وآله) إلى أميرالمؤمنين(عليه السلام) وهو نائم في المسجد قد جمع رملا ووضع رأسه عليه، فحرّكه برجله، ثمّ قال: قم يا دابة الله.
#منبع : تفسير الأمثل نویسنده : الشيخ ناصر مكارم الشيرازي جلد : ١٢ صفحه : ١٣٩
⬅️همانطور که مشاهده کردید از دید شیعه ، علی بن ابی طالب حیوانی چهار پا است و نکته دیگر در این حدیث صحیح ، عدم احترام پیامبر به علی است زیرا که وقتی علی دراز کشیده بوده او را با پا بیدار کرده است.
#کانال_تخصصی_نقدی_بر_اسلام
https://telegram.me/naghde_eslamm
سايت ما: www.eslam.nu
Almaany
ترجمه و معنای دابة به فارسى عربی-فارسی در فرهنگ لغت اصطلاحات همه صفحه 1
معنی دابة تعریف کلمه دابة در فرهنگ لغت آنلاین المعانی مبحث مورد جستجو موضوع همه است در فرهنگ لغت عربی-فارسی فرهنگ لغت جامعی که شامل معنی لغات و جملات عربی میشود. صفحه 1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش
#قسمت_اول
در کتابهایی که به نام کتب دینی و الهی وجود دارند میبینیم کسانی که خود را از طرف خدا، #پیامبر و رسول مینامیدهاند، در اثبات ادعاى نبوتشان کارهایی را انجام میدادهاند که انجام این کارها از عهدهی اشخاص عادی غیر ممکن بوده که به آنها #معجزه یا خرق عادت میگوییم.
آوردن اين معجزه از سوی این افراد خود به خود نشانهای برای اثبات ادعای پیامبریشان بوده است.
ما در این نوشته قصد نداریم وجود یا عدم وجود معجزه را اثبات کنیم بلکه طبق همان تعریف میخواهیم بدانیم که, با نداشتن معجزه چگونه میتوان پيامبر را از يك فرد #شياد جدا كرد؟
برای بررسی این موضوع مانند اكثر بحث هاى قبل به سراغ كتاب آسمانى مسلمانان يعنى قرآن ميرويم.
همانطور که میدانید در قرآن ادعا شده كه #عيسی و #موسی و اكثر پيامبران معجزه داشتهاند و در آيات مختلفى به اثر اين معجزات در شناخت و قبول پيامبر بارها اذعان شده است,
توجه بفرماييد:
#سوره_شعرا آیه ۴: إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ
#ترجمه: اگر بخواهيم از آسمان آيهای (نشانهای برای پيامبری) نازل میكنيم تا كفار در مقابل آن خضوع كنند.
پس با ادعای این آیه اگر خدا معجزهای از آسمان بياورد كفار در مقابل آن خضوع میكنند و #مسلمان میشوند.
در آیهای دیگر در مورد جادوگرانى كه فرعون آورده بود كه با موسی مقابله كنند, چنين آمده است:
#سورهی_اعراف: وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿١١٧﴾ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١١٨﴾ فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿١١٩﴾ وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿١٢٠﴾ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١٢١﴾
#ترجمه: و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بينداز پس و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعيد (۱۱۷) پس حقيقت آشكار شد و كارهايى كه ميكردند باطل شد (١١٨) و در آنجا مغلوب و خوار شدند (۱۱۹) و ساحران به سجده درافتادند (۱۲۰) گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم (۱۲۱)
همانطور كه ديديد در آيات بالا تاثير معجزه در ايمان آوردن برسميت شناخته شده است. پس طلب معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
ادامه دارد ....
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_اول
در کتابهایی که به نام کتب دینی و الهی وجود دارند میبینیم کسانی که خود را از طرف خدا، #پیامبر و رسول مینامیدهاند، در اثبات ادعاى نبوتشان کارهایی را انجام میدادهاند که انجام این کارها از عهدهی اشخاص عادی غیر ممکن بوده که به آنها #معجزه یا خرق عادت میگوییم.
آوردن اين معجزه از سوی این افراد خود به خود نشانهای برای اثبات ادعای پیامبریشان بوده است.
ما در این نوشته قصد نداریم وجود یا عدم وجود معجزه را اثبات کنیم بلکه طبق همان تعریف میخواهیم بدانیم که, با نداشتن معجزه چگونه میتوان پيامبر را از يك فرد #شياد جدا كرد؟
برای بررسی این موضوع مانند اكثر بحث هاى قبل به سراغ كتاب آسمانى مسلمانان يعنى قرآن ميرويم.
همانطور که میدانید در قرآن ادعا شده كه #عيسی و #موسی و اكثر پيامبران معجزه داشتهاند و در آيات مختلفى به اثر اين معجزات در شناخت و قبول پيامبر بارها اذعان شده است,
توجه بفرماييد:
#سوره_شعرا آیه ۴: إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ
#ترجمه: اگر بخواهيم از آسمان آيهای (نشانهای برای پيامبری) نازل میكنيم تا كفار در مقابل آن خضوع كنند.
پس با ادعای این آیه اگر خدا معجزهای از آسمان بياورد كفار در مقابل آن خضوع میكنند و #مسلمان میشوند.
در آیهای دیگر در مورد جادوگرانى كه فرعون آورده بود كه با موسی مقابله كنند, چنين آمده است:
#سورهی_اعراف: وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿١١٧﴾ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١١٨﴾ فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿١١٩﴾ وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿١٢٠﴾ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿١٢١﴾
#ترجمه: و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بينداز پس و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعيد (۱۱۷) پس حقيقت آشكار شد و كارهايى كه ميكردند باطل شد (١١٨) و در آنجا مغلوب و خوار شدند (۱۱۹) و ساحران به سجده درافتادند (۱۲۰) گفتند به پروردگار جهانيان ايمان آورديم (۱۲۱)
همانطور كه ديديد در آيات بالا تاثير معجزه در ايمان آوردن برسميت شناخته شده است. پس طلب معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
ادامه دارد ....
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش
#قسمت_دوم
پس طلب #معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
اما در #قرآن در موارد متعددی از محمد معجزه خواسته شده است و در تمامی موارد، محمد به بهانههای مختلف طفره رفته است.
برای مثال:
سوره اسری: وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأرْضِ یَنْبُوعًا ﴿٩٠﴾ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿٩١﴾ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلا ﴿٩٢﴾ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا ﴿٩٣﴾
#ترجمه: و (قريشيان) گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد (٩٠) يا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى (۹۱) يا چنانكه ادعا ميكنى آسمان را پاره پاره بر سر ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر آورى (۹۲) يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا {من} جز بشرى رسول هستم (۹۳)
دیدید که #پيامبر_اسلام در جواب در خواست منطقی مردم، میگويد كه من بشری بيش نيستم(قادر به آوردن معجزه نيستم)
خوب، پس مردم از كجا بفهمند كه تو پيامبرى ؟؟
در اين آيه دو #مغالطه برای قانع كردن ظاهری مردم آورده شده است:
۱) اينكه گفته چون من بشر هستم پس شما نبايد از من انتظار معجزه داشته باشيد.
اين استدلال در تناقض با دهها آيهی ديگر #قرآن است كه به پيامبران پيشين (كه انسان بودند) معجزه نسبت داده است. پس #انسان بودن مانع معجزه آوردن نيست و کسی که ادعای پیامبری از سوی خدا را میکند, میتواند و بايد معجزه داشته باشد.
۲) در جواب، گفته كه من بشری (رسول) هستم، در حقيقت استفاده از لغت رسول در پاسخ، استدلال بر ضد خود #محمد و به نفع درخواست كنندگان معجزه است, چون درست بهمين دليل كه فردی رسول است بايد معجزه داشته باشد..
ادامه دارد ....
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_دوم
پس طلب #معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
اما در #قرآن در موارد متعددی از محمد معجزه خواسته شده است و در تمامی موارد، محمد به بهانههای مختلف طفره رفته است.
برای مثال:
سوره اسری: وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأرْضِ یَنْبُوعًا ﴿٩٠﴾ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿٩١﴾ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلا ﴿٩٢﴾ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا ﴿٩٣﴾
#ترجمه: و (قريشيان) گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد (٩٠) يا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى (۹۱) يا چنانكه ادعا ميكنى آسمان را پاره پاره بر سر ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر آورى (۹۲) يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا {من} جز بشرى رسول هستم (۹۳)
دیدید که #پيامبر_اسلام در جواب در خواست منطقی مردم، میگويد كه من بشری بيش نيستم(قادر به آوردن معجزه نيستم)
خوب، پس مردم از كجا بفهمند كه تو پيامبرى ؟؟
در اين آيه دو #مغالطه برای قانع كردن ظاهری مردم آورده شده است:
۱) اينكه گفته چون من بشر هستم پس شما نبايد از من انتظار معجزه داشته باشيد.
اين استدلال در تناقض با دهها آيهی ديگر #قرآن است كه به پيامبران پيشين (كه انسان بودند) معجزه نسبت داده است. پس #انسان بودن مانع معجزه آوردن نيست و کسی که ادعای پیامبری از سوی خدا را میکند, میتواند و بايد معجزه داشته باشد.
۲) در جواب، گفته كه من بشری (رسول) هستم، در حقيقت استفاده از لغت رسول در پاسخ، استدلال بر ضد خود #محمد و به نفع درخواست كنندگان معجزه است, چون درست بهمين دليل كه فردی رسول است بايد معجزه داشته باشد..
ادامه دارد ....
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA