▫️ گروندریسه فراسوی سرمایه؟
▫️مارکسِ نِگری و مسئلهی ارزش
نوشتهی: دیوید ایدن
ترجمهی: حسن مرتضوی
9 نوامبر 2020
📝 توضیح نقد: به مناسبت انتشار ترجمهی تازهای از گروندریسه – اثر مهم و بسیار ارزندهی کارل مارکس – به زبان فارسی، «نقد» مجموعهای از جستارها و ارزیابیها از این اثر را منتشر خواهد کرد. مشارکت پژوهشگران و علاقمندان، از راه تالیف و ترجمه، برای هرچه بارورتر ساختن این مجموعه، بی گمان جای خوشحالی است.
🔸 من در این فصل کار سادهای انجام میدهم اما امیدوارم کمابیش سودمند باشد. به آثار نِگری قبل از آنکه بهنحو آشکارتری از مفاهیم دلوز، گتاری و فوکو استفاده کند، نگاهی میکنم. به نظرم در اینجا میتوانیم نوعی مفهومسازی از سرمایهداری را بیابیم که با کارهای متأخرش جفتوجور است، کارهایی که در آنها از این نویسندگان پساساختارباور کمک میگیرد. بدینسان نه فقط میتوان توضیح داد که چرا مارکسیسمِ نِگری میتواند به خوبی با پساساختارباوری جفتوجور شود بلکه امید است که برخی از عناصر کلیدیِ درک نِگری از سرمایهداری و استفادهی نوآورانهاش از مارکس روشن شود. این به من کمک میکند تا ارزیابی کنم این درک چه سهمی میتواند در فعالیت کمونیستی رهاییبخش داشته باشد و چه ضعفهایی نیز دارد. این ادامهی نقدی است که قبلاً از نِگری و عناصر پساکارگرگرایی کنونی در خصوص مسئله ارزش کرده بودم
🔸 همچنین در این فصل استفادهی کنونی نِگری از پساساختارباوری را بهطور خلاصه شرح خواهم داد، نظریهپردازی قدیم نِگری از سرمایه را ارائه خواهم کرد و سپس این موضوع را به بوتهی آزمایش خواهم گذاشت که تا چه اندازه کدام یک از آن دو به ما در درک شرایطمان کمک خواهد کرد. با اینکه از آثار مارکس بهره میگیرم و نشان میدهم که نِگری در استفاده از نظرات مارکس مرتکب خطاهای معینی میشود، این محور نقد من نیست (به هر حال، طرح اتهام بدعت علیه نویسندهی مارکس فراسوی مارکس؟ چه اهمیتی دارد؟) برعکس، من توصیف نِگری از سرمایهداری را محدود میدانم و در مقابل آن رویکرد کمونیستی متفاوتی را مطرح میکنم.
🔸 درک نِگری از سرمایهداری متکی است بر این استدلالش که توسعهی سرمایهداری به معنای آن است که قانون ارزش نامعتبر است و به این ترتیب ارزش مستقیماً بهعنوان تحمیل قدرت سرمایهداری همچون یک فرمان وجود دارد. این خط استدلالی متکی بر دو عنصر کلیدی است: رجحان گروندریسه بر سرمایه و استفاده از انگارهی «گرایش» نزد مارکس.
نِگری... یکم، استدلال میکند که منطق متفاوتی دربارهی ارزش در گروندریسه ارائه شده است و این روایت دوم سرمایهداری زمانهی ما را بهتر توصیف میکند. او استدلال میکند که در گروندریسه پول از شکل کالایی نشئت نمیگیرد؛ بلکه پول شکلی از سنجهای است که سرمایه تحمیل میکند، و به این ترتیب ارزش به مثابهی چیزی تحمیلی بر خلاقیت وجود دارد.
🔸 به نظر نِگری، قبل و بعد از دلوز و گتاری و در کارهای دلوز و گتاری، سرمایهداری جامعهای است سرشار از خلاقیت باز و بیحدومرز که نیروی تحمیلگر که این خلاقیت را به مسیر معینی به جریان میاندازد و محدود میکند آن را گرفتار کرده است. اما ما در کار مارکس میبینیم که خلاقیت انسان در سرمایهداری شکل روابط شیءوارهای را یافته که جهانی وارونه از بیگانگی انسانی از خلاقیتمان را میآفریند. کمونیسم آنگاه به نظر نِگری عبارتست از آزادسازی خلاقیت، بدانگونه که هست، از خشونت فرمانهای سرمایه و از تاثیر قلبکننده و نهفته در قانون آن. مارکس دگرگونی بهکلی اساسیتری را مطرح میکند که مستلزم از بینرفتن تمامیتِ مناسبات اجتماعی است که این کابوس را ایجاد میکند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1Pz
#دیوید_ایدن #حسن_مرتضوی
#مارکس #آنتونیو_نگری #گروندریسه #سرمایه #نظریه_ارزش
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️مارکسِ نِگری و مسئلهی ارزش
نوشتهی: دیوید ایدن
ترجمهی: حسن مرتضوی
9 نوامبر 2020
📝 توضیح نقد: به مناسبت انتشار ترجمهی تازهای از گروندریسه – اثر مهم و بسیار ارزندهی کارل مارکس – به زبان فارسی، «نقد» مجموعهای از جستارها و ارزیابیها از این اثر را منتشر خواهد کرد. مشارکت پژوهشگران و علاقمندان، از راه تالیف و ترجمه، برای هرچه بارورتر ساختن این مجموعه، بی گمان جای خوشحالی است.
🔸 من در این فصل کار سادهای انجام میدهم اما امیدوارم کمابیش سودمند باشد. به آثار نِگری قبل از آنکه بهنحو آشکارتری از مفاهیم دلوز، گتاری و فوکو استفاده کند، نگاهی میکنم. به نظرم در اینجا میتوانیم نوعی مفهومسازی از سرمایهداری را بیابیم که با کارهای متأخرش جفتوجور است، کارهایی که در آنها از این نویسندگان پساساختارباور کمک میگیرد. بدینسان نه فقط میتوان توضیح داد که چرا مارکسیسمِ نِگری میتواند به خوبی با پساساختارباوری جفتوجور شود بلکه امید است که برخی از عناصر کلیدیِ درک نِگری از سرمایهداری و استفادهی نوآورانهاش از مارکس روشن شود. این به من کمک میکند تا ارزیابی کنم این درک چه سهمی میتواند در فعالیت کمونیستی رهاییبخش داشته باشد و چه ضعفهایی نیز دارد. این ادامهی نقدی است که قبلاً از نِگری و عناصر پساکارگرگرایی کنونی در خصوص مسئله ارزش کرده بودم
🔸 همچنین در این فصل استفادهی کنونی نِگری از پساساختارباوری را بهطور خلاصه شرح خواهم داد، نظریهپردازی قدیم نِگری از سرمایه را ارائه خواهم کرد و سپس این موضوع را به بوتهی آزمایش خواهم گذاشت که تا چه اندازه کدام یک از آن دو به ما در درک شرایطمان کمک خواهد کرد. با اینکه از آثار مارکس بهره میگیرم و نشان میدهم که نِگری در استفاده از نظرات مارکس مرتکب خطاهای معینی میشود، این محور نقد من نیست (به هر حال، طرح اتهام بدعت علیه نویسندهی مارکس فراسوی مارکس؟ چه اهمیتی دارد؟) برعکس، من توصیف نِگری از سرمایهداری را محدود میدانم و در مقابل آن رویکرد کمونیستی متفاوتی را مطرح میکنم.
🔸 درک نِگری از سرمایهداری متکی است بر این استدلالش که توسعهی سرمایهداری به معنای آن است که قانون ارزش نامعتبر است و به این ترتیب ارزش مستقیماً بهعنوان تحمیل قدرت سرمایهداری همچون یک فرمان وجود دارد. این خط استدلالی متکی بر دو عنصر کلیدی است: رجحان گروندریسه بر سرمایه و استفاده از انگارهی «گرایش» نزد مارکس.
نِگری... یکم، استدلال میکند که منطق متفاوتی دربارهی ارزش در گروندریسه ارائه شده است و این روایت دوم سرمایهداری زمانهی ما را بهتر توصیف میکند. او استدلال میکند که در گروندریسه پول از شکل کالایی نشئت نمیگیرد؛ بلکه پول شکلی از سنجهای است که سرمایه تحمیل میکند، و به این ترتیب ارزش به مثابهی چیزی تحمیلی بر خلاقیت وجود دارد.
🔸 به نظر نِگری، قبل و بعد از دلوز و گتاری و در کارهای دلوز و گتاری، سرمایهداری جامعهای است سرشار از خلاقیت باز و بیحدومرز که نیروی تحمیلگر که این خلاقیت را به مسیر معینی به جریان میاندازد و محدود میکند آن را گرفتار کرده است. اما ما در کار مارکس میبینیم که خلاقیت انسان در سرمایهداری شکل روابط شیءوارهای را یافته که جهانی وارونه از بیگانگی انسانی از خلاقیتمان را میآفریند. کمونیسم آنگاه به نظر نِگری عبارتست از آزادسازی خلاقیت، بدانگونه که هست، از خشونت فرمانهای سرمایه و از تاثیر قلبکننده و نهفته در قانون آن. مارکس دگرگونی بهکلی اساسیتری را مطرح میکند که مستلزم از بینرفتن تمامیتِ مناسبات اجتماعی است که این کابوس را ایجاد میکند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1Pz
#دیوید_ایدن #حسن_مرتضوی
#مارکس #آنتونیو_نگری #گروندریسه #سرمایه #نظریه_ارزش
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
گروندریسه فراسوی سرمایه؟
مارکسِ نِگری و مسئلهی ارزش نوشتهی: دیوید ایدن ترجمهی: حسن مرتضوی درک نگری از سرمایهداری متکی است بر این استدلالش که توسعهی سرمایهداری به معنای آن است که قانون ارزش نامعتبر است و به این ترتیب …