🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ در دفاع از استقلال چپ انقلابی
▫️نکاتی دربارهی ضرورت مرزبندی با دشمن
نوشتهی: علی مسیو
25 دسامبر 2020
🔸 چندی پیش گفتگو یا مناظرهای برگزار شد بین دو تن از نمایندگان جریان عدالتخواهی و یکی از فعالین چپ رادیکال. انتخاب سیاسی رفیقی که در چنین مناظرهای مشارکت نمود موضوع مهم و قابل تاملی را پیش روی ما قرار میدهد که همانا نسبت بین نیروهای چپ رادیکال با جریاناتیست که در سالهای اخیر با نشانها و دعاوی چپ در زمین دیگری سر برآوردهاند. پس، در این نوشتار میکوشیم از نقد رویداد جزئی یادشده فراتر رفته و به موقعیت عامی بپردازیم که بهواسطهی پیشروی بیوقفهي دشمن در برابر ما قرار گرفته و «مواجهه» با این جریانات را ناگزیر میسازد. با این دغدغه، متن حاضر تلاشیست مقدماتی برای روشنیانداختن بر خاستگاه دولتیِ پیدایش جریانات «عدالتخواهی» و «چپ محور مقاومت»؛ و درعین حال، دعوتیست از نیروهای چپ رادیکال برای جدیگرفتن این «پدیده»ی نوظهور و مواجههی اصولی با آن. روشی که این نوشتار انتقادی را بر آن بنا میکنیم، رجوع به خط سیر تاریخی «خلق» این پدیده و ضرورتهای مادی پیدایش و رشد آن در پویش خاص نهاد دولت در ایران است.
🔸 نظام حاکم بر ایران مانند هر حکومتی، ارگانیزمی خودآگاه است. رویاروییهای مستمر آن با نیروهای ناهمسازِ درون جامعه از روند تثبیت ضدانقلاب تا امروز، و نیز درگیریهای متعدد و زدوبندهای ناپایدار آن با عوامل و قدرتهای خارجی موجب شدهاند که روند حیات سیاسی این نظام با شکنندگی دایمی همراه باشد. از نتایج مهم این روند طولانیِ مبارزه برای بقاء، یکی آن بوده که ثقل خودآگاهیِ شدتیافتهی نظام بیش از هر چیزی بر خنثیسازیِ خطرات تهدیدکنندهی هستی دولت معطوف شده است: تهدیدات داخلی و خارجی؛ در عین اینکه خود این خطرات و تهدیدات با نوع سیاستهای کلان دولت و پیامدهای درونی و بیرونی آنها در هر مرحله از حیات چهلسالهی آن پیوند داشتهاند و درنتیجه ماهیت و تجلیهای ثابتی نداشتهاند.
🔸 پیدایش جریان عدالتخواهی و چپ محور مقاومت تجلیهای مجزای دو سویهی عدالتخواهی و استکبارستیزی در گفتمان برساختهي شبهچپ دولتی بودند. اولی وظیفه داشت/دارد مخالفت جامعه با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نولیبرالیسم (بهطور عام: تشدید شکاف طبقاتی) را در خود ادغام کند و مانع از آن گردد که اعتراضات معیشتیِ فزایندهی کارگران و تهیدستان، سمتوسویی رادیکال بگیرد و به ایجاد جنبش کارگری منسجم و مستقل بیانجامد. دومی وظیفه داشت/دارد رویکرد خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی (در منطقه) و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را مترقی جلوه دهد و امکان پیوندیابی اعتراضات تودهها و پیامدهای عام سرکوب با گفتمان چپ انقلابی را مسدود سازد. در حیطهي استراتژی دفاعی دولت، هر دو رویکرد این وظیفه و کارکرد را دنبال میکنند که مسیر پیوستن اقشار ناراضی – خصوصا در بین لایههای جوانتر جامعه – به گفتمان چپ انقلابی را مسدود سازند، اما نه بهشیوهي زمختِ سابقِ ممنوعسازی گفتار چپ، بلکه ازطریق ارائهي بدیل بیخطر و حتی «مفید»ی از آن. اما مساله صرفاً به دفع خطر مربوط نمیشود؛ چون با تداوم این شیوهي دفاعی و در دنبالهي آن، عناصر لازم برای تدارک تهاجم فراهم میگردند. هر دو رویکرد بر پایهی درکی ناسیونالیستی و دولتمحور از چپ بنا شدهاند و بهشکلهای مختلف – درنهایت – به ایدهی ناسیونالیستی دولت مقتدر «ایران»، فراتر از تحولات و آمدوشد کارگزاران دولتی و ضعفها و کاستیهای موجود و غیره، خدمت میکنند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1UY
#چپ_انقلابی #امپریالیسم #جنبش_کارگری #جنبش_دانشجویی
#سازمانیابی #علی_مسیو
🖋@naghd_com
▫️ در دفاع از استقلال چپ انقلابی
▫️نکاتی دربارهی ضرورت مرزبندی با دشمن
نوشتهی: علی مسیو
25 دسامبر 2020
🔸 چندی پیش گفتگو یا مناظرهای برگزار شد بین دو تن از نمایندگان جریان عدالتخواهی و یکی از فعالین چپ رادیکال. انتخاب سیاسی رفیقی که در چنین مناظرهای مشارکت نمود موضوع مهم و قابل تاملی را پیش روی ما قرار میدهد که همانا نسبت بین نیروهای چپ رادیکال با جریاناتیست که در سالهای اخیر با نشانها و دعاوی چپ در زمین دیگری سر برآوردهاند. پس، در این نوشتار میکوشیم از نقد رویداد جزئی یادشده فراتر رفته و به موقعیت عامی بپردازیم که بهواسطهی پیشروی بیوقفهي دشمن در برابر ما قرار گرفته و «مواجهه» با این جریانات را ناگزیر میسازد. با این دغدغه، متن حاضر تلاشیست مقدماتی برای روشنیانداختن بر خاستگاه دولتیِ پیدایش جریانات «عدالتخواهی» و «چپ محور مقاومت»؛ و درعین حال، دعوتیست از نیروهای چپ رادیکال برای جدیگرفتن این «پدیده»ی نوظهور و مواجههی اصولی با آن. روشی که این نوشتار انتقادی را بر آن بنا میکنیم، رجوع به خط سیر تاریخی «خلق» این پدیده و ضرورتهای مادی پیدایش و رشد آن در پویش خاص نهاد دولت در ایران است.
🔸 نظام حاکم بر ایران مانند هر حکومتی، ارگانیزمی خودآگاه است. رویاروییهای مستمر آن با نیروهای ناهمسازِ درون جامعه از روند تثبیت ضدانقلاب تا امروز، و نیز درگیریهای متعدد و زدوبندهای ناپایدار آن با عوامل و قدرتهای خارجی موجب شدهاند که روند حیات سیاسی این نظام با شکنندگی دایمی همراه باشد. از نتایج مهم این روند طولانیِ مبارزه برای بقاء، یکی آن بوده که ثقل خودآگاهیِ شدتیافتهی نظام بیش از هر چیزی بر خنثیسازیِ خطرات تهدیدکنندهی هستی دولت معطوف شده است: تهدیدات داخلی و خارجی؛ در عین اینکه خود این خطرات و تهدیدات با نوع سیاستهای کلان دولت و پیامدهای درونی و بیرونی آنها در هر مرحله از حیات چهلسالهی آن پیوند داشتهاند و درنتیجه ماهیت و تجلیهای ثابتی نداشتهاند.
🔸 پیدایش جریان عدالتخواهی و چپ محور مقاومت تجلیهای مجزای دو سویهی عدالتخواهی و استکبارستیزی در گفتمان برساختهي شبهچپ دولتی بودند. اولی وظیفه داشت/دارد مخالفت جامعه با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نولیبرالیسم (بهطور عام: تشدید شکاف طبقاتی) را در خود ادغام کند و مانع از آن گردد که اعتراضات معیشتیِ فزایندهی کارگران و تهیدستان، سمتوسویی رادیکال بگیرد و به ایجاد جنبش کارگری منسجم و مستقل بیانجامد. دومی وظیفه داشت/دارد رویکرد خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی (در منطقه) و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را مترقی جلوه دهد و امکان پیوندیابی اعتراضات تودهها و پیامدهای عام سرکوب با گفتمان چپ انقلابی را مسدود سازد. در حیطهي استراتژی دفاعی دولت، هر دو رویکرد این وظیفه و کارکرد را دنبال میکنند که مسیر پیوستن اقشار ناراضی – خصوصا در بین لایههای جوانتر جامعه – به گفتمان چپ انقلابی را مسدود سازند، اما نه بهشیوهي زمختِ سابقِ ممنوعسازی گفتار چپ، بلکه ازطریق ارائهي بدیل بیخطر و حتی «مفید»ی از آن. اما مساله صرفاً به دفع خطر مربوط نمیشود؛ چون با تداوم این شیوهي دفاعی و در دنبالهي آن، عناصر لازم برای تدارک تهاجم فراهم میگردند. هر دو رویکرد بر پایهی درکی ناسیونالیستی و دولتمحور از چپ بنا شدهاند و بهشکلهای مختلف – درنهایت – به ایدهی ناسیونالیستی دولت مقتدر «ایران»، فراتر از تحولات و آمدوشد کارگزاران دولتی و ضعفها و کاستیهای موجود و غیره، خدمت میکنند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1UY
#چپ_انقلابی #امپریالیسم #جنبش_کارگری #جنبش_دانشجویی
#سازمانیابی #علی_مسیو
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
در دفاع از استقلال چپ انقلابی
نکاتی دربارهی ضرورت مرزبندی با دشمن نوشتهی: علی مسیو پیدایش جریان عدالتخواهی و چپ محور مقاومت تجلیهای مجزای دو سویهی عدالتخواهی و استکبارستیزی در گفتمان برساختهي شبهچپ دولتی بودند. اولی وظی…
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ جوابیهای به یک نانقد
▫️ در نقد مطلب «در دفاع از استقلال چپ انقلابی»
نوشتهی: لیلا حسینزاده
6 ژانویه 2021
🔸 هستهی سرخ علی موسیو در متنی تحت عنوان «در دفاع از استقلال چپ انقلابی» با ارجاع به مناظرهای که اینجانب در آن شرکت کردم نوعی «نانقد» را مکتوب کردهاند. در ادامه توضیح میدهم که چرا متن ایشان، خواسته یا ناخواسته نمیتواند خود را به سطح یک نقد یا تحلیل مشخص از موضوع مشخصی که ابتدای متن بدان پرداخته میشود بربکشد.
🔸 مخاطب باید بدون اینکه واقعا در متن بخواند احتمالا نتیجه بگیرد که نفس مناظره، مخدوش کردن مرزگذاری با دشمن است و در ادامه قرار است توضیح داده شود که چرا! اما هرگز توضیحی در کار نیست که اهمیت تأثیرات خود این اقدام چیست. همانطور که گفتیم در ادامه صرفا ثابت میشود که «جنبش عدالتخواه دانشجویی» و «محور مقاومت» به چه نحوی دشمن چپ انقلابی هستند و مرزگذاری با آنها ضروری است! ۱. چرا نفس آن مناظره مخدوش کردن مرزگذاری با دشمن است؟ ۲. چرا نفس مناظره بر محتوای آن ارجحیت دارد؟ ۳. طرفین آن مناظره چه نسبتی با شبه چپ دولتساخته دارند؟ ۴. توصیه در رد علنیگرایی و فردگرایی چه نسبتی با کل متن دارد؟ ۵. آیا رد علنیگرایی و فردگرایی در نسبت با رد مناظره بهعنوان مخدوشکنندهی فرد با دشمن قرار میگیرد؟ ۶. علنیگرایی چپ دههی هشتاد چه نسبتی با علنیگرایی چپ در دههی نود دارد که اینگونه بیمحابا یکی گرفته میشود؟
🔸 بگذارید برای یک بار هم که شده ایجابی توضیح دهم. آنچه در لایو اینستاگرامی اتفاق افتاد، «مناظرهای» بود که بین یک «فعال دانشجویی» چپ، یک فعال دانشجویی که از جنبش عدالتخواه تصفیه شده و یک هوادار احمدینژاد حول موضوع دموکراسی شکل گرفت. ضرورت حضور در چنین برنامهای همان بود که در جایی از متن ذکر شده: «برجستهسازی پیامدهای ضد مردمی خط مشی سیاسی گروههای دولتمحور و تناقضات بنیادیاش با اهداف و داعیههای منادیان این جریانات رو به کسانی که جای واقعی آنها علیالاصول میتوانست در جبههی چپ انقلابی باشد نه در جبهه یا پشت جبههی دشمن». توجه داشته باشید چنین افرادی در شرایط عادی نمیتوانند مخاطب ما باشند و به آنها دسترسی نداریم. بنابراین مخاطب ما از اساس مخاطبان گروههای دیگر شرکتکننده در آن مناظره بود و در این صورت بازنمایی رسانهای فارغ از محتوا بیمعناست. برای این که مناظره چقدر توانسته به ضرورت فوقالذکر پاسخ دهد باید به سراغ نقد محتوای آن رفت؛ کاری که نویسنده ابدا به آن نزدیک نشده و بلکه به نظر میرسد حتی خودش محتوا را رؤیت نکرده و الا میدید که چگونه دست دولت آقای احمدینژاد بهعنوان دولتی ضد مردمی و نماینده طبقه حاکم و به یغما برندهی منابع سرزمینی برای هوادارانش رو شده و همچنین جنبش عدالتخواه دانشجویی بهعنوان بخشی از برنامهی سپاه برای اختهسازی جنبشهای اعتراضی طبقه کارگر، افشا شده است. توجه داشته باشید این افشاگری اگر برای مخاطبان چپ و در محیطی که اساسا خالی از مخاطبان هوادار احمدینژاد و کسانی که دل در گروه عدالت خواهی دارند طرح میشد، مصداق خود گویی و خود خندی بود...
🔸 باید تأکید کنم بسیار خوشحالم موضع علیه آن مناظره، به هر صورت، زمینهای را فراهم کرد تا با دقت و درستی زمینههای شکلگیری و ضرورت مرزگذاری با چپ محور مقاومت و جنبش عدالتخواه دانشجویی در آن متن طرح شوند. افشای ماهیت این دو نیرو که اصل بدنهی نوشتار مورد بحث را تشکیل میدهد چنان ضروری است که خطاهای حاشیهای در مقابلش هیچ است.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1Vy
#لیلا_حسینزاده
#چپ_انقلابی #جنبش_دانشجویی
#علی_مسیو
🖋@naghd_com
▫️ جوابیهای به یک نانقد
▫️ در نقد مطلب «در دفاع از استقلال چپ انقلابی»
نوشتهی: لیلا حسینزاده
6 ژانویه 2021
🔸 هستهی سرخ علی موسیو در متنی تحت عنوان «در دفاع از استقلال چپ انقلابی» با ارجاع به مناظرهای که اینجانب در آن شرکت کردم نوعی «نانقد» را مکتوب کردهاند. در ادامه توضیح میدهم که چرا متن ایشان، خواسته یا ناخواسته نمیتواند خود را به سطح یک نقد یا تحلیل مشخص از موضوع مشخصی که ابتدای متن بدان پرداخته میشود بربکشد.
🔸 مخاطب باید بدون اینکه واقعا در متن بخواند احتمالا نتیجه بگیرد که نفس مناظره، مخدوش کردن مرزگذاری با دشمن است و در ادامه قرار است توضیح داده شود که چرا! اما هرگز توضیحی در کار نیست که اهمیت تأثیرات خود این اقدام چیست. همانطور که گفتیم در ادامه صرفا ثابت میشود که «جنبش عدالتخواه دانشجویی» و «محور مقاومت» به چه نحوی دشمن چپ انقلابی هستند و مرزگذاری با آنها ضروری است! ۱. چرا نفس آن مناظره مخدوش کردن مرزگذاری با دشمن است؟ ۲. چرا نفس مناظره بر محتوای آن ارجحیت دارد؟ ۳. طرفین آن مناظره چه نسبتی با شبه چپ دولتساخته دارند؟ ۴. توصیه در رد علنیگرایی و فردگرایی چه نسبتی با کل متن دارد؟ ۵. آیا رد علنیگرایی و فردگرایی در نسبت با رد مناظره بهعنوان مخدوشکنندهی فرد با دشمن قرار میگیرد؟ ۶. علنیگرایی چپ دههی هشتاد چه نسبتی با علنیگرایی چپ در دههی نود دارد که اینگونه بیمحابا یکی گرفته میشود؟
🔸 بگذارید برای یک بار هم که شده ایجابی توضیح دهم. آنچه در لایو اینستاگرامی اتفاق افتاد، «مناظرهای» بود که بین یک «فعال دانشجویی» چپ، یک فعال دانشجویی که از جنبش عدالتخواه تصفیه شده و یک هوادار احمدینژاد حول موضوع دموکراسی شکل گرفت. ضرورت حضور در چنین برنامهای همان بود که در جایی از متن ذکر شده: «برجستهسازی پیامدهای ضد مردمی خط مشی سیاسی گروههای دولتمحور و تناقضات بنیادیاش با اهداف و داعیههای منادیان این جریانات رو به کسانی که جای واقعی آنها علیالاصول میتوانست در جبههی چپ انقلابی باشد نه در جبهه یا پشت جبههی دشمن». توجه داشته باشید چنین افرادی در شرایط عادی نمیتوانند مخاطب ما باشند و به آنها دسترسی نداریم. بنابراین مخاطب ما از اساس مخاطبان گروههای دیگر شرکتکننده در آن مناظره بود و در این صورت بازنمایی رسانهای فارغ از محتوا بیمعناست. برای این که مناظره چقدر توانسته به ضرورت فوقالذکر پاسخ دهد باید به سراغ نقد محتوای آن رفت؛ کاری که نویسنده ابدا به آن نزدیک نشده و بلکه به نظر میرسد حتی خودش محتوا را رؤیت نکرده و الا میدید که چگونه دست دولت آقای احمدینژاد بهعنوان دولتی ضد مردمی و نماینده طبقه حاکم و به یغما برندهی منابع سرزمینی برای هوادارانش رو شده و همچنین جنبش عدالتخواه دانشجویی بهعنوان بخشی از برنامهی سپاه برای اختهسازی جنبشهای اعتراضی طبقه کارگر، افشا شده است. توجه داشته باشید این افشاگری اگر برای مخاطبان چپ و در محیطی که اساسا خالی از مخاطبان هوادار احمدینژاد و کسانی که دل در گروه عدالت خواهی دارند طرح میشد، مصداق خود گویی و خود خندی بود...
🔸 باید تأکید کنم بسیار خوشحالم موضع علیه آن مناظره، به هر صورت، زمینهای را فراهم کرد تا با دقت و درستی زمینههای شکلگیری و ضرورت مرزگذاری با چپ محور مقاومت و جنبش عدالتخواه دانشجویی در آن متن طرح شوند. افشای ماهیت این دو نیرو که اصل بدنهی نوشتار مورد بحث را تشکیل میدهد چنان ضروری است که خطاهای حاشیهای در مقابلش هیچ است.
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1Vy
#لیلا_حسینزاده
#چپ_انقلابی #جنبش_دانشجویی
#علی_مسیو
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جوابیهای به یک نانقد
در نقد مطلب «در دفاع از استقلال چپ انقلابی» نوشتهی: لیلا حسینزاده بگذارید برای یک بار هم که شده ایجابی توضیح دهم. آنچه در لایو اینستاگرامی اتفاق افتاد، «مناظرهای» بود که بین یک «فعال دانشجویی» چ…