اگه امروز مباحث خون و کبد و صفرا تموم شه واقعا لایق جایزه میشم🚶‍♀
چون استاد همونقدر که خوب درس میده همونقدر هم جزئی سوال میده و انتظار داره بلد باشی (البته از چرندیات سوال نمیده)
اصلا همه چیش رو نظمه
لذا برای تموم کردن هر قسمتش جونم درمیاد.

ی نکته راجع به مصرف آهن بگم:
آهن توی گوشت هست، توی سبزیجاتی مثل اسفناج هم هست
اما فکر کنید هر دو ده گرم آهن داشته باشن, آهن گوشت ۲۰ درصد جذب میشه و آهن اسفناج دو درصد.
یعنی چی؟ یعنی سبزیجات نمیتونن به تنهایی آهن بدن رو تامین کنن
مورد بعدی مصرف چای که میگن با آهن تداخل داره، با آهن های گیاهی (در اصطلاح علمی nonheme) تداخل داره و آهن های گوشت خیلی موثرتر از چیزی هستن که با چایی جلوش گرفته بشه.

ی اختلال هم هست به نام PICA
یعنی فرد در اثر فقر آهن دلش میخواد چیزایی بدون ارزش غذایی بخوره مثل خاک و مهرنماز🚶‍♀
زمانی که ما بچه بودیم خیلی شایع بود راستش, الان رو نمیدونم وضعیتش چطوریه ولی به هرحال خوبه که حواسمون باشه

استاد خوبا تموم شدن الان نوبت اون استادیه که نه میفهمم چی میگه
نه میفهمم تو اسلایداش چی نوشته
و باز آواره کانالای پزشکی و یوتوبم ببینم میتونم چهارکلمه بفهمم یا نه

برای بچه هایی که جافکری رو دنبال میکنن شاید جالب باشه که با فضایل اخلاقی ایشون آشنا بشن…
البته این به معنی بد بودن اپیزودهای جافکری نیست (هرچند از ی جایی به بعد من دیگه ارتباط نگرفتم و دنبالشم نکردم)
ولی من به شخصه از جافکری انتظار واکنش و پاک کردن اپیزودهای مربوط به ایشون رو دارم.

حالا ایشون تو ایران فقط پیج اینستاگرامش ۴۰۰کا فالوئر داره و احتمالا آب از آب هم تکون نمیخوره و اینجوریه که میگم پیدا کردن روانشناس خوب مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاهه..

البته که من کاملا میدونم انسانها در زندگی شخصیشون ممکنه هزاران اشتباه بکنن و تا جایی که در روابط و شغلشون اثر نذاره به خودشون مربوطه.
اشتباهی که ایشون کردن دقیقا در قسمتی اتفاق افتاده که راه شنیده شدن و شغل و کسب درآمد و نتیجه اعتماد آدمهاست.
تجاوز کلا بده اما اگه ی اتفاقی در بستر زندگی شخصیش بود خودش میدونست و شکایت و دادگاه و‌مجازاتش چون در بستر اعتماد مخاطب نیومده بود.
اما الان روانشناسی هستی که واضح ترین خط قرمز رو رعایت نکردی پس چجوری قراره ادامه بدی؟

شاید باورتون نشه ولی تمام شادی امروزم رو‌محور غذا میچرخه😂
چون نهار دمی گوجه خوردم

شام رو‌ پیام پخت که واقعا کار ارزشمندی کرد

در اواسط درس خوندنم به سه نوع شیرینی مختلف دسترسی داشتم

ی قسمتایی موقع ویدیو دیدن تخمه ابلیمویی شکستم گویی اومدم سینما

اخرشب هم نون خشک و‌ ماست خوردم

سه ساعت و نیم بی وقفه پشت سرهم درس خوندم
اخرین بار سر جلسه کنکور انقدر نشسته بودم روی صندلی
و البته فقط ی جلسه تموم شد :)))

واقعا روزای نزدیک به امتحان پاتولوژی جهنم مطلقه برام…
همه چی سخت و حجیم و پیچیده است، پر از جزئیات، پر از نکته با استادای سخت گیر (حق دارن چون خودشون خیلی انرژی میذارن)
از اونورم تقریبا مطمئنم نود درصدش به درد پزشک عمومی نمیخوره
و از اونورتر از درس دادن اساتیدش خوشم میاد.
جای پیچوندن نداره
کیس بالین میده، کیس حفظی مطلق میده، سوال خیلی سخت میده، سوال انگلیسی میده و جدی احساس میکنم درجا میزنم.
سر پاتواختصاصی یک کل ترم پنیک بودم که نکنه بیوفتم آخرم لب مرز پاس شدم و خیلی هم خونده بودم
الانم همینجور باید بترسم تا نمره ها بیاد
و از اون بدتر ی دونه پاتو دیگه داریم برای ترم بعد…

آیا میدونید ویدیوهای من به شیر و لایک و کامنت نیاز دارن؟
خیر نمیدانید🚶🏾‍♀️
زیرا اگر میدانستید دریغ نمیکردید🚶🏾‍♀️